اگر غنی فرار نکرده بود، آیا اوضاع بهتر بود؟
فرار غنی بهترین کاری بود که اتفاق افتاد. اما برای مردم و کشور فرار و یا نا فرار غنی برای زندگی مردم هیچ تاثیری نداشت. زیرا مردم مطابق به هر سناریو بحیث قربانی انتخاب شده بودند 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۱۲    ۱۴۰۰/۸/۱۵ کد خبر: 168880 منبع: پرینت

اگر اشرف غنی فرار نکرده بود، آیا اوضاع افغانستان امروز بهتر می بود؟
بحث اول:
در این روز ها باری دیگر فرار اشرف غنی و عواقب فاجعه بار آن برای امریکا در رسانه های غربی داغ شده است. وزیرخارجه امریکا آقای بلینکن مقصر فاجعه کنونی افغانستان فرار اشرف غنی را می شمارد و می گوید غنی وعده مقاومت را حتا یک شب پیش از فرارش شخصا به رئیس جمهور جو بایدن داده بود، ولی ناگهان فرار کرد و روند انتقال مسالمت آمیز قدرت مطابق به توافقنامه دوحه را ناکام ساخت و در نتیجه باعث خلای قدرت و فاجعه شد. خلیلزاد هم فرار و خیانت غنی را باعث تباهی امروز معرفی می کند.

بحث دوم:
فرار غنی چند پیامد داشت:
۱) برنامه خروج امریکا را با وحشت مواجه ساخت و باعث سر افگندگی اربابان خود در کاخ سفید شد.
۲) حامیان داخلی خود را که از وی بعنوان متفکر بابا با افتخار یاد می کردند سر افگنده ساخت.
۳) خود را بحیث بزدل ترین و خاین ترین رییس جمهور فراری ثبت تاریخ کرد که روی امان الله و داکتر نجیب را سفید کرد.
۴) طالبان را از مشروعیت بین المللی محروم ساخت که تا حال از آن رنج می کشند.

بحث سوم: آیا فرار غنی باعث ترس و فرار بیشتر مردم شد؟
واقعیت این است که اگر غنی فرار می کرد و یا نمی کرد، مردم از ترس و نفرت از طالبان فرار می کردند.
مردم حتی یک شب پیش از فرار غنی به میدان هوایی کابل یورش برده بودند. سقوط بلخ بتاریخ ۱۴ اگست به معنای سقوط کابل بود. لذا سیاستمداران و اهالی مدنی و زنان کابل از هر فرصت استفاده می کردند که فرار کنند. ولی به جز از پناه بردن به فرودگاه کابل در تحت حمایت غربی ها دیگر جای برای فرار نداشتند. همه راه ها بدست دشمن افتیده بود. مردم منتظر فرار غنی و یا ماندن غنی نبودند.
هر کس در تلاش جان خود بودند و حتا بسیاری ها خانواده خود را رها کردند و در جستجوی فرار بودند. اما فرار غنی مردم را بیشتر شگفت زده ساخت.
اکثریت مردم بویژه مخالفان سیاسی غنی از علاقمندی غنی به طالبان و تسلیمی کشور پنهان نبود. همینکه تمام ولایات را بدون جنگ به طالبان تسلیم کرد، حتی کودکان هم از نیات او آگاهی داشتند. حتی تصور فرار او هم وجود داشت که شاید با قوای امریکا یکجا برود. ولی هیچ کس تصور هم نمی کرد که از پیش چشم آمریکایی ها مخفیانه با تمام دار و دسته اش و با پول های هنگفت فرار کند و صرف سه روز بعد صدای خود را با بی شرمی از امارت متحده عربی بیرون کشید.

بحث چهارم: تصور کنيد اگر غنی فرار نمی کرد، آیا اوضاع کشور بهتر می بود امروز؟
برای طالبان و غرب حضور اشرف غنی بهتر می بود، ولی برای مردم و کشور نخیر. زیرا با برسمیت شناختن امارت طالبان ممکن پول های سر شار غرب ماشین نسل کشی، کوچاندن اجباری، انتقام و تحقیر زن ها توسط طالبان سریع تر و با دست باز تر بکار می افتاد. به عبارت دیگر رفتار خشن طالبان با مردم با استفاده از مشروعیت بین المللی و پول های سرشار جامعه جهانی بد تر از امروز هم می‌شد.
فرار نکردن غنی شاید به خروج امریکا از افغانستان بگونه آبرومندانه کمک می کرد.

بحث پنجم: اگر غنی فرار نکرده بود او چه سر نوشتی می توانست داشته باشد؟
بجای خانه سامان ارگ غنی شاید بدستان خودش کلید ارگ را به شکل شکوهمند به طالبان تسلیم می کرد و یا توسط خلیلزاد به ملا برادر انتقال می داد و خودش توسط امریکا به بیرون انتقال داده می‌شد و یا مثل کرزی و عبدالله در حصر خانگی در منزل داکتر عبدالله زندگی می کرد.
یک سناریوی دیگر هم محتمل بود که خود شخصا قدرت را به گروه حقانی به دلایل غلجایی گری و جنوبی والی انتقال می داد. زیرا او از ملا برادر و قندهاری ها خیلی نفرت و تعصب داشت.

به باور این قلم فرار اشرف غنی بحیث یک سیاه روی تاریخ بهترین کاری بود که اتفاق افتاد. اما برای مردم و کشور فرار و یا نا فرار غنی برای زندگی مردم هیچ تاثیری نداشت. زیرا مردم مطابق به هر سناریو بحیث قربانی انتخاب شده بودند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
فرار غنی
آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   گپ های بیهوده؛ بیا فکرکن غنی فرارنمیکرد آیا طالبان مشروعیت میگرفت؟ ازچه نفری مشروعیت میگرفت وجامعه جهانی را همراه میساخت؟ کدام عقل در کله تان نیست. چندروز اخیرهم شهزاد پویا با افتخاراعلام کرد اگر غنی فرارنمی کرد طالبان به زور نوشته ای به امضایش می گرفتند که غنی حکومت را با صلح به طالبان داد!
در کدام پوهنتون درس سیاست خوانده اید؟ یعنی اینقدرنمی دانید که رییس جمهور یک کشور براساس قانون اساسی میتواند برکنارشود اما قدرت واجازه آن را ندارد که کشور ویا مقام حکومت را به نفر یا حکومت دیگری ببخشد؟ واگرهم برکنارشد ویافوت ویا استعفا داد معاونش به جایش قرارمیگیرد
شمارابخدا کمی سیاست بخوانید قانون اساسی بخوانید کتاب بخوانید.مگر ریاست جمهوری تاج سلطنتی است که یک نفر برسر دیگری بگذارد؟!
ازهمین نادانی ما دشمنان سوی استفاده می کنند!

>>>   هارون امیر زاده !!!
شاه امان ا لله بار ها تلاش کرد تا اگر دوباره تخت را بدست آورد ، در این قسمت به کتاب مورخ کشور مرحوم غلام محمد غبار مراجعه کنبد. مرحوم غبار از هندوراس های شاه امان الله آست....مرحوم غبار تحلیل بسیار دقیق نموده است ، تحلیل کاملا منطقی با در نظرداشت فاکت ها ی عینی همان زمان....باز هم باید شما تحلیل گران کوتاه فکر بدانید که اراده انگلیس همان بود که شاه درک کرد بود و امروز هم اراده امریکا همین است که غنی درک کرده بود. اگر غنی فرار کرد ابن معاون لافوک و احمق وی امرالله صالح این بسم الله خان لافوک که درازی لاف های شان از پنجشیر تا کابل میرسید چرا ارگ را مرکز مدافع قرار ندادند ، همه امکانات را در اختیار داشتند ، حالا الله بلا به گردن اشرف غنی ...در مورد نجیب الله باید گفت که او یک مرکز واحد رهبری از جنرالان را ایجاد کرد و هم طی میتینگی با جنرالان صحبت کرد ، اوضاع را تحلیل کرد ، و ضرورت مصالحه را با در نظرداشت پلانهای ملل متحد ضروری شمرد، او قدرت را طی مکتوب رسمی به مرحوم عبدالرحیم هاتف تسلیم کرده بود که هاتف همان نامه را در پارلمان همان وقت باز خوانی کرد.
امید نجیب الله با در نظر داشت اشتباهات در محاسبات خودش و مشاورین
ناخلف وی چون سلیمان لایق ، فرید احمد مزدک ، عبدالظهور رزمجو و غیره چاپلوسان حزبی و دولتی از دست داد . بخصوص توافق نا بخردانه اتحاد سمت شمال ....اما رفتن وی در خفا و در نیمه شب سوال بر انگیز است



آقای هارون امیرزاده !!!
یک قصه برای تان می‌کنم :
شما اشرف غنی ، امان الله خان و نجیب را بز بلا گردان ساخته اید.
قصه بز بلا گردان چنین است :
در زمان های قدیم یهودیان هر سال چشمان یک راس بز را سرمه میکردند و تمام گناهان خویشرا به گردن این بز بیچاره حواله میکردند ، بعدا بز را در بیابان بدون آب و علف رها میکردند تا در راه کفاره گناهان یهودیان بمیرد.»
حالا شما پنجشیری ها همه از اشرف غنی و غیره بز بلا گردان درست کرده اید. باقی جنایات شورای نظار و عده از پشتونها و ازبیک های فاشیست و دزد را فراموش کرده اید...
زرگر

>>>   حالا هوشیارشدید

>>>   اقای هارون امیرزاده نوشته های مبتذل خودت هیچ تاثیری به تفکر مردم نداشت و. حتی شخصیت تو همیشه زیر سوال است که دنبالرو تبلیغات میانخالهی وزراگین وتبیض در بین اقوام نجیب افغانستان میباشد ،توصیه من که مانند خودت فارسی زبان هستم اما هیچگاه تعصب قومی و تبیعض لسانی و قومی ندارم و همه مردم افغانستان که در نقشه این سرزمین آذادهکان زندگی دارد برایم مردمان شریف وبا عزت اند اگر پشتون است ویا تاجک ویا هزاره و غیره
همه این مردمان مسلمان اند و امر خداوند متعال را دوست دارند و مخالف با تبعیض پرستان اند اینکه تبعیض پرستان از ک ام قوم اند.
کوشش کن نویسنده محترم تفرقه و بدبینی را به جهانبینی دوستی وبرادری نشان دهی نه اینکه از چیز های پوچ بنویسی وامید. است خاطر نازک ات پریشان نگردد.
والسلام .
عبدالله ریحان

>>>   این پروژه امریکاییها و پاکستانیها بود که طالب باید در افغانستان مستقر شود تا افغانستان صدهاسال عقب بکشد و برای چین، روسیه، اسیای میانه مشکل خلق کند آخندهای ایرانی بیهوده خوشحالی میکنند طالب همان طالب است که ایرانیها را در مزار قتل عام کرد و نوبت کشتار دوباره ایرانیها بزودی میرسد و طالب از ریشه ضد ایرانی است و ضد خدا، انسان و طبیعت است موجودی قاتل، جاهل و شرور است که باید نابود شود تا بشریت از شر آن خلاص شود

>>>   هارون جان !
ایا شما متوجه شده اید که غنی خاین ملی را براءت داده اید . او طبق قانون اساسی و ارزش های ملی و بین المللی مکلف بود از افغانستان و قدرت ملی دفاع میکرد .اما او از ابتدا با داشتن یک اردوی سالم و تربیت دیده و به مصرف گزاف
پرورش یافته در صدد تسلیمی کشور بود . دفاع اردو راجلوگیری کرد و نه گذاشت شروع
از ولسوالی ها دفاع صورت بگیرد ( که قضیه با شواهد به همه معلوم است ) قدرت
را بعد از خود در شعاع محب مشاور امنیت ملی و چند فاسد دیگر به انحصار کشید و حتی قوماندان های محلی را در ولسوالی ها از دست آموزان خود راسا از ارگ مقرر و معرفی کردند که به طبل تسلیمی شان از الف کتاب رقصیدند.
گناه سقوط نظام افغانستان به حیث خیانت ملی قابل اعدام به دوش غنی و تیمvاختصاصی او است. شما هارون جان بازی ماست مالی های خایینین را نخورید و الاحامی خیانت ملی محسوب میشوید.
م. زمین بوس کابل

>>>   مرگ پرافتخار
در اواخر جنگ اول جهانی قوای متفقین (امریکا، انگلیس، فرانسه) حملات شدید را بر قوای آلمان و مؤتلفینش به راه انداختند. در این میان پیلوت جنگی و رزمنده‌ی نام‌دار آلمانی مانفرد وان ریشتافن که هشتاد نبرد را فتح کرده بود، کشته شد. امریکایی‌ها، انگلیس‌ها و فرانسوی‌ها جسد دشمن سرسخت و دیرینه‌ی خود را با حرمت فراوان و مراسم ویژه به خاک سپردند و از وی به نام «دشمن پرافتخار» نام بردند. امروز این قهرمان جنگ اول جهانی در دل تاریخ قرار دارد و سلطان فضایی نام گرفته است.
من این درس تاریخ را برای قهرمانان پوشالی‌ای می‌نویسم که گزافه‌گویی‌های «پیش‌تازانه‌» شان زمین، زمان و جهان درنوردیده بود اما در برابر یک حمله‌ی ط/لبان صدای شان از آسیای میانه، امارات متحده، ترکیه، ایران، پاکستان و هندوستان بالا گرفت. بد تر این‌که شانه های این فراریان زبون‌شده پر از نشان‌های رزمی بودند که نمادی از فداکاری و دفاع از ناموس میهن است.
شما همه زنده برون شدید و خون هزاران فرزند این کشور را بهای آرامش خود و خانواده‌های خود پرداخت کردید. زندگی شما با زبونی خواهد گذشت و روزی به مرگ ذلیل خواهید رسید.
اما به یاد داشته باشید که هیچ‌کدام دشمن پرافتخار نبودید، بل‌ دشمنان زبون‌شده‌ای بودید که هرآن آماده به معامله‌ی دیگر هستید. مردم شما را نخواهد بخشید.
Malek Sitez

>>>   ١١ سال شوروي براي ما پول ميداد ، ده سالِ بعدش أمريكا ، شوروي ، عربستان ، ايران و پاكستان باهم ، بيست سالِ دگر أمريكا و ناتو .
سه ماه ميشود كه هيچكس جيز گري نميكند . يعنيكه به هيچكس وابسته نيستيم !
چه شٰدند أنهاييكه ميگفتند بخاطرِ أزادي و اسلام حاضر به فدا كردنِ سر و جانيم ؟
أيا ملتي كه فقط در غمِ شكمِ خود باشد ارزش أزاد بودن را دارد ، آيا به پولِ خيراتِ كفار زنده گي كردن مٰسلمانيست ؟
تاريخِ كشور ها را بخوانيد كه بخاطر استقلال و ترقي چقدر گٰرسنگي كشيده و چقدر كار كرده اند
Niaz Niaz

>>>   آقای امیر زاده
بیایید کمی منطق بگوییم. بنا بر حکم شما نجیب الله فرار کرد؟
قبول که چنین بود ولی حالا کار کرد های نجیب الله را در مدت ریاست جمهوری موصوف در راه صلح در افغانستان مرور کنید:
پیشنهادات صلح از جانب افغانستان در زمان ببرک کارمل جدی گرفته شد بود و زمینه های عقد قرار داد ژنیو از همان زمان آغاز یافته بود. پیش شرط ببرک کارمل فقط یکی بود :قطع مداخلات پاکستان در امور داخلی افغانستان و در مقابل قوتهای شوروی دوباره به کشور شان عودت میکنند...ولی تا امروز مداخله پاکستان متوقف نه شد. .با وجودیکه قرار داد ژنیو در ۱۹۸۷امضا شد ولی مداخلات پاکستان نه تنها قطع بلکه گسترده تر گردید.
نجیب الله برای جذب اعتماد سران دزد تنظیم‌ها به شمول قهرمان تان احمد شاه مسعود قدرت حزب را تضعیف کرد که باید نمیکرد ، به احزاب سیاسی اجازه فعالیت داد ، مشی مصالحه ملی را اعلام کرد ، با ملل متحد همکاری صادقانه کرد و در حین زمان حملات اشرار را در جلال آباد دفع کرد.1989.
پست صدارت را غیر حزبی ساخت ، وزارتخانه ها را تقسیم کرد ، بار ها طور انفرادی به احمد شاه مسعود پیشنهاد پیوستن بدولت را کرد ولی این اخوانی سوگند خورده در برابر پنجابی های پاکستان سر موافقت نه جنباند
بر عکس به فیر راکت‌ها بر شهر کابل با گلبدین کثیف به مسابقه پرداخت ،نجیب الله قضایای افغانستان را نه از طریق یک شخص چون خلیل زاد بلکه از طریق یک موسسه بین المللی (ملل متحد) پیش میبرد، او بر عکس اشرف غنی که حاضر به مذاکره نمیشد و به کرسی چسپیده بود ، بار ها اعلام کرد که اگر تامین صلح به نام من گره خورده باشد همین اکنون حاضر به ترک پست ریاست جمهوری استم...و این را صادقانه میگفت.دکتور نجیب الله تمام شرایط انتقال قدرت را از رییس جمهور به معاونش عبدالرحیم هاتف قانونا طی کرده بود ، و با جنرالان خداحافظی کرده بود به همین خاطر پروسه تسلیم دهی کلید افغانستان طی مراسم خاص در وزارت خارجه از طرف شادروان کریم شاه دان به رییس جمهور موقت صبغت الله مجددی سپرده شد . شیوه تسلیم دهی کلید دولت نمایندگی از فرهنگ عالی فهم و دانش رهبران حزبی و دولتی جمهوری افغانستان از قانون اساسی کشور بود. ...ولی اینکه چه وقت از کشور خارج می‌شود انرا مخفی نگهداشت و بزرگ‌ترین خبط سیاسی را مرتکب شد. شما شیوه تسلیم دهی قدرت را بین پرچمی ها و شما ها مقایسه کنید. ربانی خان حاضر نبود که قدرت را تسلیم کند ، در عوض گلبدین کابل را به خاک یکسان کرد.
شما بی جهت اندوره و آن تربیه عالی رهبران دولتی وقت را با اشرف غنی مقایسه میکنید ، به همین ترتیب با شاه ترقی پرور و بی مثال شاه امان الله خان. بعد از تسلیم دهی کلید به صبغت الله مجددی و افتادن شهر کابل بدست احمد شاه مسعود ، فرزند ناخلف دگر افغانستان گلبدین حکمتیار در رقابت با دشمن دیرینه اش به مخالفت پرداخت و شهر کابل به ویرانه تبدیل شد.حزبی ها و شخص نجیب الله تمام مراحل ابرومندانه دور تسلیمی را در نظر گرفته بودند ولی این قهرمان پنجشیر شما احمد شاه مسعود و دگر جهادی مثل گرگان گرسنه که بر توته استخوان حمله میبرند ، آنها هم روی قدرت با هم جنگیدند و در این جنگ وحدتی های کثیف و خاین نیز داخل صحنه شدند و قیامت بر پا شد.
اشرف غنی هیچ یک از کارکرد ها ی دکتور نجیب الله را انجام نداده بود او و معاونین وی نه قانون و نه شیوه حکومتداری میدانستند آنها فقط لافوکهای فیسبوکی بودند.اشرف غنی و تیم وی که همه معامله گر و دزد بودند ، هیچ کدام با هم روحیه همکاری نداشتند ، متاسفانه که سرنوشت کشور بدست فرزندان ناخلف کشور از غنی خان تا عبدالله ، و امرالله خان ، اسپنتا ، خلیلزاد و زاخیلوال و غیره افتاد که انجامش اکنون مشهود است.
آقای امیر زاده !!!
من پروای انرا ندارم که شما چه فکر میکنید ، افکار فاشیستی شما چون پشتونهای فاشیست برای تمام دوستان در این سایت آشکار است اما آنچه مرا نا راحت میسازد این است که شما و افراد چون شما با پخش دروغ و وارونه ساختن حقایق هزاران خواننده جوان این سایت را به بیراهه میکشانبد ، این بزرگ‌ترین جنایت در حق نسل بالنده کشور ما است.
ما چند صباحی زندگی کرده و دوره های مختلف حکومتداری را دیده ایم....
و قضاوتهای ما بر اسا س برداشت‌های ما از شرایط موجود وقت میباشد ولی هیچگاهی در جنگ‌های زبانی ، ملیت ستیزی ، قومی سهیم نبوده و بر خلاف هر نوع تفرقه و شر اندازی استم . در شرایط فقر فعلی در کشور یک فامیل نادار و ناتوان پشتون ، یا تاجیک یا ازبیک مجبور به فروش جگر گوشه های شان شده اند و درد فقر سایه بر تمام ملیتهای ساکن کشور افکنده است.اما متاسفانه تعداد از جوانان تازه کار و یا چند فرد متعصب که آنهم در خارج از کشور در پناه خارجیان زندگی میکنند در پی دامن زدن به اختلافات زبانی ، قومی استند ، این افراد نقشه های استعمار را از طریق رسانه ها بر ضد مردم افغانستان تطبیق میکنند...
فخر اهنگر

>>>   6 کارت بازی باجگیری طالبان از جامعه جهانی
۱)گروگان گیری ۳۵ میلیون انسان و بدرفتاری از تحقیر تا سرکوب و کوچاندن اجباری.
۲) باجگیری از طریق فقر و گرسنگی، غارت و غصب دار و ندار مردم و بیکار ساختن مردم به جرم معلم، مامور دولت سابق و زن بودن.
۳) بازار گرم داعش و نقطه تعامل با جامعه جهانی.
۴) مظلوم نمایی و دروغ های شاخدار و لابینگ از طریق خلیلزاد و دیگران.
۵) استفاده از نفوذ و لابینگ کشور های حامی مثل پاکستان، ایران، چین، روسیه..
۶)تهدید جهان از جغرافیای افغانستان منظور باجگیری و ترساندن جهان از تروریزم بین ال
Haroon Amirzada II

>>>   ))جنایتکاران ادعا دارند که علت سقوط نظام یک نفر بود((
همه دزدان، حرامخوران، مفسدین و جنای تکاران رژی م قبلي بهانه أسان ی افته اند که همه ګناه و علت سقوط نظام را به ګردن
ی کنفر ب ی اندازد و فکر می کنند که خودشان با می لی ونها ثروت حرام، آرام و آسوده در کشورهای مختلف فراموش مردم
خواهند شد. ای ن جنای تکاران ی ا حافظه ضعی ف دارند و ی ا هم وجدان ندارند. فراموش کردند که در طول ب ی ست سال ګذشته:
کسی افغانستان را قبول نداشت و کسی هم افغان را.
کسی سرود ملي را ب ی احترامی می کرد و کسی هم ب ی رق ملی را.
همه ادعای همه شمول داشتند، اما غی ر از خود کسی دیګری را نمی پذی رفتند.
کسی نت ی جه انتخابات را نمی پذی رفت، و کسی هم ری س جمهور را.
کسی تذكره را قبول نداشت و کسی هم پاسپورت را.
از ډاکو و ی اغی وباغی شکای ت می کردند، اما جنای تکار خودرا حفاظت می کردند.
حرف از فساد و حرامخور ی می زدند، اما خودشان غرق فساد بودند.
کسی از شمال دولت را تهدی د می کرد و کسی هم از جنوب.
ی اغی و باغی به تان ګ و توپ دولت تسلی م نمی شدند.
هم در مقامات بلند دولت بودند و هم به ضد دولت.
هر ګروه وزارت ها و سفارت ها می خواست، اما هی چ وقت بسنده نبودند.
از راه حرام، دزدي و خی انت صاحب ملی اردها شدند و قصرها آباد کردند.
وزی ر و وکی ل به خود حق می داد تا راها را ببندد و پولی س ترافی ک را با سی لي بزند.
جزی ره های قدرت محلی، قومی، تنظی می و فامی لی در هر کنج و کنار بودند.
خی انت و فساد دا د می زد، اما خائ ی ن ی ن بس نداشتند.
در پهلوی دزد قوم خود استاده به دزد قوم دیګر دشنام می دادند.
تکرار تکرار از طریق همی ن رسانه ها داد زدی م که نه کن ی د، در ب ی ن مردم نفاق پخش نکن ی د. نظامی را که جهان ی ان به قی مت
جان و مال خود و افغانها برا ی ما ساخته از درون تخری ب نکن ی د. به امی د ای نکه هر روز نظام بهتر شده برود، برای
پاکسازی و اصالح نظام، اصالح را از خود شر وع کن ی د. با اردو مل ی صادق باشی د و از آن بشت ی بان ی کن ی د. تخری ب نظام
تباهي افغانستان است و مسئول اش هر فرد شامل نظام خواهد بود. ضعف نظام تقوی ه دشمن و باالخره سقوط نظام است.
در غی ر آن نظام و دولت سقوط خواهد کرد و بشی مان ی سود ی نخواهد داشت.

>>>   مګر افسوس که این جنای تکاران که درسی است و دولت شامل بودند همه غافل و جاهل بودند. خی انت، جنای ت و حرامخور ی
چشمان شانرا کور و ګوش های شانرا کر ساخته بود. فکر می کردند که ګاو شی ر ی جهان ی ان تا ابد برای سؤاستفاده ای ن
حرامخوران و فامی ل های شان موجود است و ای نها می توانند تا ابد در سا ی ه همان نظام فاسد در عی ش و نوش زندګی کنند.
مګر باالخره آنروز بد بسی ار به زودی رسی د و قدرتمندان، تفن ګداران، ملی اردران، حرامخوران، دزدان، جن ګساالران که
ب ی ست سال دولت را تهدی د می کردند، در ظرف ی کروز از چند تا چپلک پوشان فرار کردند، صرف در ی کروز حت ی ی ک
هفته هم مقاومت نتوانستند. حت ی هزاران تان ګ و توپ کې برا ی )روز مبادا( د دره ها و کوها پنهان شده بود، به درد نه
خورد، همه سب ی ل ماند.
حال نه کس از همه شمول سخن می زند و نه هم از تقسیم قدرت. پشت دروازه دفتر تذكره روزها انتظار می کشند، تا حداقل
نمی پذی رفت . و همه در راه فرار هستند. اما رهبران حرامخور هنوز هم با بسی ار
کسی برای ش همان تذکره را بدهد که قبالً
ب ې شرمی صرف ی کنفر را مالمت می کنند و فکر می کنند تاری خ چهره های کث ی ف ای نها را فراموش خواهد کرد.

>>>   اگر غنی مانده بود و دوستم و همپیاله هایش فرار نمیکردند افغانستان دوباره اسیر طالبان نمیشد

>>>   وقتیکه مارشال صاحب دوستم مساله فدرالیزم را مطرح کرد، کرزی بشکل جدی عکس‌العمل نشان داد و به من گفت بگو که فدرالیزم بد است و باعث تجزیه میشود، من برایش گفتم خودم از یک کشوری نمایندگی می‌کنم که در آنجا فدرالیزم حاکم است، چطور می‌توانم فدرالیزم را بد بگویم.
در ضمن تمامی سیاسیون دیگر در پی امتیاز گیری از کرزی بودند و طرح مارشال دوستم را حمایت نمی کردند.
زلمی خلیل زاد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است