ما و مسوولیت ناپذیری ما
تازه به دوران رسیده‌های حاکمیت جدید فقدان دانش مدیریتی و سوء مدیریت خود را، که موجب آشفتگی و از هم پاشیدگی همه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی گردیده، غیرمسوولانه به توجیه آن می‌پردازند 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۰۸    ۱۴۰۰/۸/۲۱ کد خبر: 168946 منبع: پرینت

-"مسوول بودن" یکی از شاخصه‌های است که درجه انسان بودن را نشان می‌دهد؛ یعنی در یک تعریف دیگر، انسان موجودی است که "احساس مسوولیت" می‌کند. انسان برخلاف حیوانات، در برابر خود (رفتارها و گفتارهایش) و آنچه در پیرامونش وجود دارد/می‌گذرد، و در برابر دیگری (هم نوعش) فراتر از حس غریزی، به حکم وجدان و خرد، آگاهی و عقیده مسوول است.

-"مسوولیت ناپذیری" به مثابه یک قاعده، از نشانه‌های بارز عدم رشد شخصیتی و توسعه نیافتگی اجتماعی و سیاسی جامعه ما می‌باشد. وضعیت غیرانسانی کنونی ما و عقب گردهای جهش وار جامعه برایند مستقیم "مسوولیت ناپذیری"، بعنوان یکی از عوامل بحران می‌باشد. در دایره مسوولیت‌های فردی و اجتماعی و در همه مقاطع تاریخی و تحولات سیاسی و اجتماعی، هیچ فردی در هیچ مقامی و منزلتی، و هیچ گروهی در هیچ موقعیتی و جایگاهی نه مسئولانه رفتار کرده است و نه مسوولیت پیامدهای کارکردهایش را پذیرفته است.

-در شرایط کنونی، یعنی سقوط نظام جمهوری و سلطه امارت، با وجود فاجعه تکان دهنده ای که کشور را فرا گرفته است، نشانه‌های گریز ازمسوولیت بصورت دردآوری مشهود است. آنانی‌که در داخل ساختارهای نظام پیشین بعنوان کارگزار حضور داشته اند، و یا آنانی‌که خارج از آن ساختارها و حتی جامعه بعنوان زمینه حاکمیت، هرکدام سعی دارند که نسبت به ناکارآمدی‌ها و فسادی که وجود داشت و شرایط فاجعه بار کنونی را سبب شده است، از خود رفع مسوولیت کنند.

در این میان دردآورتر، آنانی که در خیانت و دزدی در حکومت و نهادهای پیشین دست دراز داشته اند، بیش از دیگران و آتشین‌تر از همه تلاش در برائت دادن خود دارند، و مغرضانه می‌کوشند همه ناکارآمدی‌ها و عوامل سقوط را فقط به گردن مقام‌های ارشد پیشین (مثلا اشرف غنی)-البته آنان نیز باید پاسخگوی کارکردهای ناکام و خیانت کارانه خود باشند- و یا به آدرس قدرت‌ها و دخالت کشورهای خارجی حواله می‌دهند؛ حال آن که هر یک از این افراد و عناصر به مانند مورچه ای مضر، با دزدی و رشوت و فساد و قانون شکنی، در تضعیف و سقوط نظام، ستون آن را از درون پوسانده اند.

عده ای از اینان که توانسته اند با سرمایه‌های دزدی شده به خارج از کشور فرار کنند و با ایجاد حساب‌های بانکی میلیون دالری و به راه انداختن زندگی و خانه مجلل خود، میزبانان را متحیر و شوکه ساخته اند، بی‌شرمانه مظلوم نمایی نموده و نسبت به نقش داشتن در چنین خلق فاجعه کنونی، که مردم ما را به کام خود فرو برده است، هیچ مسوولیت و عذاب وجدانی را بر نمی‌تابند.

همین طور تازه به دوران رسیده‌های حاکمیت جدید هم فقدان دانش مدیریتی و سوء مدیریت خود را، که موجب آشفتگی و از هم پاشیدگی همه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی گردیده است، غیرمسوولانه به توجیه آن می‌پردازند.

-سخن آخر این که با این روحیه "مسوولیت ناپذیری" و یا "گریز از مسوولیت"، بعنوان نشانه‌های آشکار فقدان رشد شخصیتی و توسعه نیافتگی اجتماعی و سیاسی خویش، باید روزهای بدتر از این را انتظار کشیم؛ و گشایش روزنه در اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور یک رویای غیرقابل تحقق خواهد بود.

شکور اخلاقی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مسوولیت ناپذیری
مسوولیت
نظرات بینندگان:

>>>   طالبان توانایی کشف مکالمات واتسپ ، سیگنال ، وایبر ، مسینجر، ایمیل و دیگر وسایل ارتباطی را ندارند. یگانه امکانات نیم بند که در اختیار دارند کشف اس ام اس و مکالمات مستقیم تیلفونی است که خوشبختانه در افغانستان کمتر استفاده میشود. حتا اگر پاکستانی ها و کدام کشور دیگر بخواهد این توانایی را در اختیار شان قرار بدهد برای فعلا نا ممکن است. ازینرو مبارزین ضد گروه ستم گر و مزدور طالبان باید هراس از استفاده این وسایل را نداشته باشند. برای مصونیت بیشتر پس از تبادل پیام ها تاریخچه پیام هایتان را پاک کنید. طالب با ایجاد فضای ترس و مبالغه در مورد توانایی های کشفی خویش میخواهد از بیرون شدن اطلاعات راجع به مظالم و بدرفتاری های خود با مردم بکاهد. در بعضی موادر متخصصین آی اس آی دوامدار با طالبان همکاری می کنند تا ظرفیت های کشفی گروه دست نشانده خود را تقویت بخشند اما پاکستان خود دچار ضعف های جدی درین بخش است. از تبادل پیام برای مبارزه بر ضد این گروه و افشا سازی مظالم آنها با استفاده از طرق یادشده نگران نباشید.

>>>   من در یک تحلیل کوتاه بادلایل موجه که
درین جا و این ستون تفصیل را مجال نیست، خاین ملی درجه اول اشرف غنی
پسیف انسان تاریخ را میدانم.
آقای اخلاقی اختیار آزادی بیان خود را دارد که هم در نعل می کوبد و هم در میخ.
وقتیکه فراتر از اشرف غنی فاقد ش ر ف بخواهیم در باره ذوات و اشخاص قضاوت کنیم ( اگر این آقای اخلاقی همان اخلاقی انشعاب یافته
از حزب جمعیت باشد خودش از اعضای کابینه متلاشی شده ای اشرف غنی و عنصر تازه نفس خایینین است.
م. زمین بوس کابل

>>>   30 ملیون جمعیت ملکی افغانستان بالای طالب بشورید و انقلاب کنید و هفتاد هزار طالب را به جهنم بفرستیم و ملک خویش ازاد سازیم

>>>   تشکر از نویسنده این صفحه که برای اولین مشکل اصلی ما را به نوشته درآورد.احساس مسعولیت کردن همان چیزی که ما خود رابه آن نیازی نمیبینیم.وبرای شکست ها کلگی را مقصرمی دانیم اما از اشتیاهات خودغافل ماندیم. ما هیچ وقت به مثابه یک ملت مقابل زیاده خواهی دشمنان ایستا نشدیم. هیچ وقت دلمان برای وطن عزیز نسوخت وتنها به فکر خود بودیم.
امروز همان ها که روزگاری مغرورانه برچوکی قدرت تکیه کرده بودند درکشورهای خارجی وفارغ از دردوغم ملت برای ما فرمان مقاومت صادر میکنند کسی نیست از این لافوکها سئوال کند آن زمانی که دالرهای نشمار به دستتان میرسید چرا کاری برای این مردم بدبخت نکردید؟ چندشفاخانه با این دالرها ساختید؟ برای نیروی دفاعی چه کردید؟ چندمرکز فرهنگی جورکردید؟ وچندنفرانسان تربیت کردید؟ انسانهایی با دلی پاک و باسواد وعاشق وطن وآبادانی این محنت کرده؟ چرا فقط به فکر خود وخویشان خودبودید؟ مردم را ازیاد بردید وبا سیاست های عغط وقوم گرای خود کشور را تکه تکه ساختید. به خدا که غم این وطن عاقبت آن کسانی که آرزوهایی بلند برای آبادانی داشتند دق خاهدداد.وشما همچنان شعار می دهید.

>>>   خسته خسته ازجفای سرزمین من " بی سرود وبی صدای سرزمین من. آه ... سرزمین من... شعراز داودسرخوش
(علی ضیاایران

>>>   طالبان: بعد از حصول آزادی خدمت به مردم و حل مشکلات اقتصادی در اولویت ماست(منبع سپوتنیک).
طالیبان !درصورتیکه شما جزقتل وغارت وکشتاروانفجارچیزی نمیدانید وهم منابع مالی تان بخاطرعدم پزیرش خواست های معقول جامعه جهانی منفی صفراست،خدمت به مردم وحل مشکل اقتصادی انان چطور ممکن است؟
اگربگویم مردم لوده نیست،خواهیدگفت اگرلوده نمیبودندباماهمکاروهمدست نمیشدند.درهمین موردخاص حق باشماست.
عاقل

>>>   سایر تروریست ها نیز قصد رسیدن به قدرت را کرده اند(منبع سپوتنیک).
زیاد ساده است.ازتخنیک طالبان استفاده کنید.اول بااستفاده ازملا هامردم رااحمق بسازید.بااحمق شدن جامعه دیگرده ها ملیون طرفداروهواهخواه دارید وانگاه قدرت به سهولت دراختیارشماقرارمیگیرد.لعنت به دروغگو.
عاقل

>>>   دکترچنگیزپهلوان:
« در افغانستان روحیه ی تقدیرگرایی و نادیده گرفتن تجربه های تلخ سخت رواج است. بسیاری از فعالان نمی خواهند از گذشته ها پند بگیرند. تجربه ها انتقال داده نمی شود و کسی نیست که به جمع بندی علمی و بیطرفانه ی آنها بپردازد.»

>>>   اگر یک تحلیل واقعبینانه تاریخی از وضعیت سیاسی افغانستان داشته باشیم، قشنگ درمی‌یابیم که از دوصد و هفتاد و اندی سال به این سو، مرض مزمن «پرخوری قدرت» پشتون‌ها، باعث شده است تا موازنه‌ی قدرت به نفع هژمون قوم پشتون رقم خورده و اقوام دیگر از حلقه‌ی حاکمیت به دور پرت شوند. در نتیجه‌ی تک قومی شدن قدرت در طول این سالیان دراز، تراکم و تمرکز در ابزارهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی به نفع قوم غالب ایجاد شده است. ستم ملی بر مبنای ذهنیت انحصاری و طرد و نفی، باعث گردیده که در طول حاکمیت استبدادی شیونیست‌های قبیلوی، نشانه‌ی ولو ضعیف از مشارکت جمعی و وحدت ملی در تاریخ سیاه این کشور به چشم نخورد.

در اثر دوام حاکمیت‌های توتالیتر، استبدادی و انحصاری در افغانستان، بحران تضاد قومی بین حکام مستبد و تمامیت‌خواه و اقوام محروم کشور تشدید شده و در نهایت منجر به ایجاد فضای تاریک، مبهم و مغشوش بی‌اعتمادی ملی گردیده و هیچ‌گاه ساختار حاکمیت تک‌قومی به حاکمیت چند ملیتی تغییر شکل نداده است. به همین لحاظ در دولت‌های توتالیتر و انحصارطلب گذشته هیچ نشانی از ساختار‌های مشارکتی که نشاندهنده تبلور اراده جمعی باشد، به نظر نیامده و مردم در همچو نظام‌های توتالیتر همواره با فقدان توسعه سیاسی مواجه بوده‌اند. در طول این دوصد و هفتاد و اندی سال سیاه، نخبگان شیونیست‌ قوم غالب با تمام قوا تلاش ورزیده‌اند تا از مشارکت سیاسی نخبگان اقوام دیگر در بدنه حاکمیت، جلوگیری به عمل آورند.

هم اکنون در نظام ظاهرا امارت اسلامی اما در واقع حاکمیت استبدادی تکقومی، طالبان نیز حقوق اقوام غیرپشتون بیشتر از پیش قربانی همان پدیده شوم ستم‌ملی یا قومی (National Opression) می‌شوند. حاکمیت طالبان نیز به به رغم خواست جامعه جهانی همان برخورد انحصارگرایانه و روش‌های انحصاری و استبدادی سلاطین گذشته را اقتباس نموده و قدرت را به گونه‏‌ي توزيع کرده اند که تیم انحصارطلب، اقتدارگرا و تماميت‏خواه تحریک طالبان را در راس هرم قدرت و پست‌های کلیدی حاکمیت سیاسی گماشته اند و هيچ گاه حاکمیتی با قاعده وسیع ملی مبتنی بر قرائت انسانی از اسلام را که بر پایه مناسبات مردم‌سالاری، ارزش‌های حقوق بشری و حضور متناسب نمایندگان اقوام در حلقه قدرت سیاسی باشد را برنتافته اند. اما با آنهم انتظار دارند تا جامعه جهانی این حاکمیت توتالیتر و قرون وسطایی را به رسمیت بشناسند.!

عباس دلجو

>>>   تلاش پاکستان برای مهار طالبان و گسترش افراط گرایی در افغانستان
منابع امنیتی و اطلاعاتی به «فارین پالیسی» گفتند که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آی‌اس‌آی) در تلاش است تا برای مهار قدرت طالبان و تقویت افراطگرایی در افغانستان اعضای ناراضی طالبان و سایر گروه‌های جهادی کوچک را زیر چتر یک گروه واحد متحد کند.
این نشریه آمریکایی افزود به اسنادی دست پیدا کرده که نشان می‌دهد آی‌اس‌آی گروهی را تحت عنوان «ائتلاف دعوت اسلامی» ایجاد کرده و تامین مالی می‌کند و هدف از ایجاد آن «بی‌ثبات کردن طالبان از طریق تقویت افراطگرایی در سراسر افغانستان است».
در ادامه این گزارش آمده است که «ائتلاف دعوت اسلامی» در پی حمایت ISI از گروهی تحت عنوان «کاروان ابو عبیده» ایجاد شد که پس از توافق آمریکا و طالبان در سال 2020 از شبکه حقانی جدا شده بود.
گزارش می‌افزاید که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان به عنوان اهرم فشار بر طالبان جهت اطمینان از حفاظت منافع این کشور در افغانستان استفاده می‌کند.

>>>   در ابتدا سالگرد وفات پدر اژه ای را تسلیت می گم. ناراحتم که هرچه کاشتم با رفتن ایشان نابود شد. هفته گذشته جلسه ای با دکتر احمق وخشیته داشتم و ایشان ضمن تایید این خبر معتقد بودند که روسیه هم در تقویت این شرایط بسیار فعالانه عمل کرده است. من خودم محمد صادق امینیان به عنوان باشنده وین اوستغرایش و دانشجوی داکتوری انجنیرینگ راه سازی دانشگاه تکنیکال وین با تعقیت اخبار می توانم تایید بکنم.
بار دیگر از همه زحمت کشان این سایت هم تشکر لازمه را دارم.

>>>   کشور در اشغال آی اس آی پاکستان قرار دارد. در کابل شبکه دهشت افکن حقانی و باند تبهکار طالب فرمان می رانند. اداره طالبان فاقد مشروعیت ملی و بین المللی است. کشور در آستانه فاجعه انسانی قرار دارد. 18میلیون گرسنه و ۳ میلیون آواره داخلی داریم. اگر کدام تغییری به میان نیاید انتظار می رود تا پایان زمستان این رقم تا 30میلیون بالا برود.
شماره آوارگان خارجی به شش میلیون می رسد.
رژیم طالبان تک تباری، تک زبانی، تک جنسیتی، تک اندیش و تک مذهبی است.
باید فشار داخلی و خارجی بر این گروه افزایش یابد تا حاضر به تن دادن به اصلاحات عمیق بنیادی شوند.
در غیر آن کشور سر از بهار پیش رو یعنی سر از اواخر فبروری و اوایل ماه مارچ 2022 وارد گود جنگ فرسایشی خانمانسوز گسترده دیگری خواهد شد.

Aziz Arianfar

>>>   "مقاومت" در برابر تروریستان طالبان بی‌معنی است!
باید ایدئولوژی، نام و نحوه این مبارزه را تغییر داد.
از این پس باید از تروریستان طالبان و حامیا‌ن‌شان "انتقام" گرفت!
با این تروریستان وحشی‌ باید همانند خودشان وحشیانه برخورد کرد! ۲۷۰ سال صبر کافی است!
ترحم بر گرگ تیز دندان، ستمکاری بُوَد بر گوسفندان

Wase Soroush


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است