تزریق دالر، راه تصنعی و موقتی کنترل پول ملی
كشور هاي عقب نگهداشته شده ارزش پول خود را بر اساس ارزش يك ارز ديگر تعيین نموده اند، این کشورها بصورت طبيعي ارزش تصنعي را انتخاب كرده اند نه ارزش حقيقي را 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۰۵    ۱۴۰۰/۸/۲۵ کد خبر: 168991 منبع: پرینت

سياست پولي عبارت از تمامي طرق، شيوه ها و راه هاي است كه با استفاده از يك يا چند وسيله براي رسيدن به يك يا چند هدف پولي در يك زمان مشخص از جانب مقامات پولي يك كشور اتخاذ مي شود.

بازار پولي كشور ما زياده با سياست پولي تزريق پول در ماركیت آشنا است.
از بيست ٢٠ سال به اينسو اين سياست بصورت بسيار بي مسووليت و بي بند و بار در عرصه پولي كشور با حمايه خونين مافياي پولي و بانكي كشور و منطقه در كشور دنبال شده است و يكي از ناكام ترين سياست هاي پولي از آب در آمده است.

هدف سياست:
هدف اين سياست عبارت از حفظ ارزش تصنعي پول افغاني در برابر پول هاي خارجي ارز است.
در بيست سال گذشته دولت افغانستان از ٣٥ الي ١٣٥ میليون دالر به ماركيت پولي تزريق و پول اضافي افغاني را جمع مي كرد؛ كه آنهم در كيسه هاي تعداد از مقامات و رهبران تجارت پولي ريخته مي شد كه در داخل و خارج كشور به تجارت پولي مي پرداختند.

طي بيست سال به اندازه بطور متوسط ١٢ میليارد دالر و حد اكثر ١٦ میليارد دالر تنها به منظور حفظ ارزش پول در بازار و در جيب هاي مافياي پولي و بانكي افغاني و منطقه تزريق گرديد؛ ديدبان بازار سه سال پيش از امروز اين گزارش را به مقام ارشد دولت رسانيد ولي گوش ها كر بود.
هر ١٥ روز كم از كم ٢٥ میليون دالر براي ثبات نسبي ارزش پول به ماركيت بقروش مي رسيد، مقدار آن واقعا بازار ي مي شد و مقدار آن وارد كيسه هاي مقامات مي گرديد تا چاق چاق تر شود و داغر لاغر تر.

نتيجه سياست تزريق پول:
١- بازار را معتاد دالر ساخت.
٢- بازار نمي توانست بدون تزريق دالر روي پا بايستد.
٣- چون بازار معتاد دالر بود، همه معاملات پولي از معاملات خورد و بزرگ معيار سنجش دالري داشتند، قيمت يك دسته پيام نيز وابسته به چگونگي ارزش دالر بود و افغاني مانند پياز و كچالو به كالاي قابل خريد دالر تبديل گرديد.

با كاهش دالر و يا با مسدود شدن حسابات داري پول افغاني كه معتاد دالر است به زمين خورد و اين يك امر طبيعي أست؛ به معتاد مواد اعتياد نرسيد، لرزيد و راهي قبرستان شد.
آنانيكه ماركيت پول افغاني را به اعتياد دالر كشانيدند، هيچگاهي از افغاني استفاده نبردند، دالر همراه با آنان قدم مي زد.
اين باعث شد كه تعداد دوستان ما معاش به افغاني را يك نوع توهين كلان به خود فكر كنند و معاش دالري را نمونه پرستيژ و شخصيت تلقي نمايند.

راهكار تزريق ارز در بازار پولي:
سياست پيشكش كردن دالر در ماركيت براي توازن پول ملي و ارز ها به سه شكل اند:
١- كشور هايی كه داراي اقتصاد هاي قوي اند در زمان كه متوجه عدم توازن مي شوند براي برداشتن ملا ارز مورد نظر را داخل بازار پولي مي كنند، اين سياست يكبار و يا حد اكثر دوبار رفتن به چنين سياست بعد از اجازه و تصويب از جانب پارلمان كشور دارند؛ حكومت ها در اين صورت به خطر سلب اعتماد مواجه مي شوند (كشورهاي صنعتي)
٢- كشورهایي كه داراي ذخاير ارز قوي دارند مي توانند با موافقه پارلمان حركات را مطابق خواست زمان انجام دهند. (كشور هاي عربي)
٣- كشور هاي عقب نگهداشته شده كه ارزش پول خود را در اساس ارزش يك ارز ديگر تعيین نموده اند، بصورت طبيعي ارزش تصنعي را انتخاب كرده اند نه ارزش حقيقي را، در اين صورت اين سياست را ولو نتيجه بهتر ندارد، بصورت دوامدار دنبال مي نمايد براي اينكه راه ديگري ندارند. (افغانستان)

موفقيت اين سياست:
موفقيت اين سياست يعني ثبات تصنعي پول در اين گونه كشور ها به دوام تزريق أست، گرچه اين تزريق حكم نرسيدن زهر را دارد؛ ولي آنان براي دوام مي نوشند.
بازار هاي پولي اين كشورها معتاد دالر اند و بدون دالر زمينگير مي شوند، اين بازار ها محتاج تداوي و راهكار هاي جديد اند. (افغانستان)
اين راهكار خوب است ولي پر ریسك است و كهنه.
تزريق ده میليون دالر در بازار پولي افغانستان دوام همان سياست بيست ساله ناكام و گاه گاهي كامياب است در صورت دوام مي تواند نتيجه بدهد ولي در صورت يكبار سياست كوتاه مدت است، دوام اين سياست در صورت عدم نظارت قوي نتيجه منفي گذشته را تكرار مي كند. ولي اگر نظارت قوي دنبال شود موفقيت آميز است.

نتيجه اين سياست:
بعد از سه ماه بانك مركزي دست به تزريق پول دالري زد.
١- ارزش پول افغاني تقويه مي شود و شايد ٩٠ افغاني در مقابل يك دالر تبادله شود.
٢- اعتياد دوباره زنده مي شود، دو هفنه بعد ارزش افغاني به ٩٥ تا ٩٧ سقوط مي كند و دولت بازهم بايد مقدار ديگر دالر را تزريق كند و به همين ترتيب داستان ٢٠ ساله تكرار مي شود.

چگونگي ارزش پول افغاني:
مصنوعي بود و مصنوعي تر مي شود؛ در كوتاه مدت راه ديگر وجود ندارد.
در دراز مدت ارزش پول را مي توان بر اساس جي ان پي قرار داد.

راه حل:
١- بزود ترين فرصت به استاندارد ملي شدن پول افغاني اقدام شود.
٢- مكتوب بانك مركزي در مورد ارز و استفاده آن اصلاح شود.
٣- پول افغاني در معاملات كوچك جبري گردد.
٤- استفاده از پول اسعار در معاملات متوسط و بزرگ با ارز صورت گيرد اين امر مي تواند از قاچاق ارز جلوگيري كند.

سید مسعود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بازار ارز
پول ملی
نظرات بینندگان:

>>>   طالب را دانش سیاسی و اقتصادی نیست.
کشور عملا" از جانب پاکستان اداره میشود و سیاست های پولی را هم باید در دایره کلان پاکستان بزرگ دید که افغانستان صوبه پنجم آن است.

>>>   ارزش پول یک مملکت به اقتصاد آن مملکت وابسطه است.
اقتصاد قوی ضامن ارزش پول قوی است.
بعضی اوقات بعضی کشور های پیشرفته اقتصادی، مانند چین،ارزش پول خود را قصداً پایین نگهمیدارد تا زمینه صادرات کشور را به خارج فراهم کند.زیرا هرچقدر ارزش پول اش پایین باشد،در نتیجه مواد خام و معاش کار گران پایین است و انرژی ارزان است و در نتیجه تولید ارزان تمام میشود و در خارج به قیمت بالا فروخته میشود و در نتیجه عواید دولت زیاد میشود.
پاکستان نیز ار چنین سیاستی پیروی میکند و هندوستان نیز.
اقتصاد پاکستان به مراتب از افغانستان قوی تر است ،اما نرخ کلدار نیم ارزش افغانی است.
هندوستان که در آینده نزدیک به یک ابر اقتصاد جهانی دیگر تبدیل میشود.نبز ارزش پول اش تقریباً معادل افغانی است.
اقتصاد افغانستان در بیست سال گذشته با ترزیق کمک های جهانی،سر پا نگهداشته بود،ازین جهت نرخ افغانی چندان تغیر نمی کرد و انفلاسیون کمتر وجود داشت.
حالا که کمک های جهانی قطع شده است.روز بروز ارزش افغانی پایین می آید.
اگر این پروسه به همین منوال ادامه پیدا کند،امکان دارد ارزش افغانی دوباره به سرحد دوره اول طالبان برسد که یک دالر ده ها هزار افغانی قیمت داشت.

>>>   استادمحترم،
بسیار یک تحلیل جامع و بجا در مورد سیاست پولی وطن کردید شاید در سراسر افغانستان سه نفر به شمول شما، قبله گاه مرحوم ام محمد اسحق اسلمی و بنده مخالف این پالیسی غلط و بیکاره بوده باشیم. من به نمایندگی از شرکت فامیلی ما در یکی جلسات وزارت تجارت در سال ۲۰۰۵ و یا ۲۰۰۶ اشتراک کردم و این موضوع مداخله حکومت در بازار اسعار را همرای معین صاحب اغای کومکی در میان گذاشتم و من بحیث یک صادر کننده کشمش از ناکار بودن این پالسی غلط شکایت کردم، که ما نمی توانیم با کشمش های ایران ، ترکیه و دیگر کشور ها رقابت کنیم و جواب شان “شما افتخار کنید که ارزش پول افغانی ما بالاتر از کلدار پاکستانی است” و در یک مجلس دیگر در مقر بانک جهانی در کابل که بنده نیز یکی از اشتراک کنندگان در دیدار با اغای رابرت زلک ریس بانک جهانی وقت این موضوع مداخله در بازار پولی افغانستان را انتقاد کردم که ایشان نادیده گرفتند.
من بحیث یک شاگرد اقتصاد به صراحت میگویم تا زمانیکه کشور ما از حالت مصرفی وارداتی به یک کشور صادراتی تبدیل نشود ما آزادی اقتصادی نخواهیم داشت.
احمدضیا همایون اسلمی

>>>   به کامنت دهنده اول
انهاییکه دکتورا در اقتصاد داشتند و رییس جمهور هم انتروپولوجیست بود و صد ها کارمند وارداتی منظورم افغان‌های تکنوکرات امریکایی و غربی به نام متخصص با معاشات بلند دالری کرسی ها را اشغال کرده بودند ، نتیجه چه شد ؟؟؟
جناب !! شما متن تحریری آقای مسعود را درست نخوانده اید و یا اگر مرور هم کرده باشید چیزی از آن درک نکرده اید ، من اینرا از نوشته مختصر تان درک کردم.افغانستان طرز ۱۹۹۲ بخصوص بیست سال اخیر که کشور پر از مشاور داخلی و خارجی بود به مرکز پول سازی برای حلقه ای مافیایی مبدل گردیده بود. از الف تا ی مقامات ارشد و حتی پایین رتبه ها غرق در فساد و چور بودند به همین خاطر کسی برای آینده اقتصادی افغانستان دل نه سوختاند،خیانت را ما افغان‌ها در حق وطن خود مرتکب شده ایم و هر روز انگشت انتقاد را متوجه خارجیان می‌کنیم.عذر بد تر از گناه...
طالبان در دوره آزمون قرار دارند ، یقینا به علم افتصاد بلدیت ندارند ولی اگر از افراد صادق و دلسوز متخصص در امور اقتصاد که در وزارتخانه های مالیه و تجارت و بانک‌ها حضور دارند استفاده کنند و برای جلب سرمایه‌گذاری ها از خارج ، تلاش کنند و برای بلند بردن سطح صادرات هر چه باشد تا دالر را وارد کشور سازد اقدامات لازم را نمایند وضع پول افغانی بهتر خواهد شد . صادرات ما در شرایط فعلی می‌تواند نباتات و میوه جات باشد...در حین زمان برای سرمایداران ملی زمینه مصوون سرمایه‌گذاری را آماده سازند و از صنعت داخلی در برابر هجوم اشیای وارداتی پاکستان و ایران که بازار افغانستان را برای مصرف کالا های شان انتخاب کرده اند جلو گیری کنند و رویهمرفته باید بین میزان واردات و صادرات میان افغانستان ایران پاکستان توازن وجود داشته باشد...
جناب!!!!
به جای منفی بازی بیایید واقعا دلسوزانه به حال وطن فکر کنیم ، افغانستان
زمانی به استقلال واقعی دست خواهد یافت که اقتصاد قوی داشته باشد.
بزرگان سیاسی گذشته در افغانستان همیشه تاکید شان بر این بود که حفظ استقلال بدون اقتصاد قوی دشوار است.
شاه امان الله خان صد سال قبل تلاش کرد تا در پهلوی با سواد سازی کشور به اقتصاد و صنعتی ساختن افغانستان توجه کند و لی انگلیسها و دشمنان داخلی و خارجی شاه مترقی را از میان برداشتند.
کابلی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است