امریکایی ها ملا برادر را با هواپیمای نظامی از دوحه ابتدا به قندهار انتقال دادند و بعد به کابل آوردند. ولی خیلی دیر شده بود، غنی و آی اس ای موفقانه بازی خود را به انجام رسانده و برنامه آمریکا را خنثی ساخته بودند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ ۱۴۰۰/۹/۲۸ | کد خبر: 169291 | منبع: |
پرینت
![]() |
چگونه اشرف غنی در همدستی با آی اس آی توانست برنامه انتقال قدرت به ملا برادر، مهره امریکایی را سبوتاژ کند؟
قرار بود ملا برادر، مهره وفادار امریکایی بجای اشرف غنی مطابق به سناریوی خلیلزاد و توافقنامه دوحه کلید ارگ کابل را از دست اشرف غنی به شکل رسمی و با شکوه تسلیم شود. مطابق به این سناریو خروج ۲۰ ساله امریکا از افغانستان آبرومندانه و مسوولانه تکمیل گردیده و دولت دست نشانده طالبی امریکا با مشروعیت بین المللی و حمایت مالی و سیاسی کشور های غربی روی کار می آمد. بدین ترتیب، قرار بود بجای یک رژیم فاسد تکنوکرات یک رژیم سرکوبگر و عقب گرای طالبی منافع آمریکا را بدون حضور نظامی امریکا به پیش ببرد.
برای تحقق همچو سناریو باید اشرف غنی نقش اساسی داخلی را بازی می کرد.
مطابق به سناریوی خلیلزاد ابتدا باید ولسوالی های ولایات شمال کشور بطور دسته جمعی یکی بعد از دیگری به طالبان تسلیم داده شود و سپس ولایات و شهرها یکی بعداز دیگری سقوط داده شود و باید این روند تا خروج کامل آمریکا از افغانستان ادامه یابد.
اشرف غنی ولسوالی ها را مطابق به سناریوی خلیلزاد تسلیم نمود و باعث خشنودی آمریکا شد. ولی ولایات و ارتش افغانستان را مطابق به سناریوی خودش و آی اس آی تسلیم نمود. چنانچه با عجله تا پیش از خروج امریکا در کمتر از دو هفته تمام ولایات شمالی و جنوبی را بدون مقاومت تسلیم طالبان نموده و نیروهای نظامی افغانستان را بدست طالبان سلاخی نمود.
تسلیمی شتابان ولایات و محاصره کابل بتاریخ ۱۵ اگست استراتژیست های کاخ سفید را که در حال تخلیه و فرار از فرودگاه کابل بودند، شگفت زده و دست و پاچه ساخت.
طبق وعده که اشرف غنی شخصا در آستانه سقوط کابل به جو بایدن داده بود که به قیمت جانش از کابل دفاع خواهد کرد، رهبران نظامی و سیاسی کاخ سفید هنوز امیدوار بودند، که فرصت کافی برای خروج آمریکایی ها و ناتو وجود خواهد داشت.
همچنان خلیلزاد پیوسته به کاخ سفید پیام می داد که طالبان مطابق به توافقنامه دوحه با زور وارد کابل نمی شوند و اشرف غنی قدرت را بطور مسالمت آمیز به ملا برادر تسلیم خواهد کرد.
اما اشرف غنی در اوج بحران فرار نموده قدرت را در همدستی با آی اس آی به شبکه حقانی واگذار نموده و سناریوی ملا برادر، مهره امریکایی را سبوتاژ کرد. بدین ترتیب، امریکا بدست دست نشانده خودش فریب داده شد و در میان باتلاق تحقیر و فرار از فرود گاه کابل دست پا زده و شکست خورد.
واکنش ها و خشم رهبران کاخ سفید بر سر اشرف غنی که بازی را در اوج بحران نا تمام گذاشته فرار نمود می توان در واکنش های جو بایدن، خلیلزاد و نشرات امریکایی از جمله نیویارکر دید.
بحث دوم: چرا اشرف غنی فرار کرد؟
گفتار ها و روایت های مختلف هم از طرف خود اشرف غنی و هم طرفداران و مخالفان او در چهار ماه گذشته نتوانسته قناعت عمومی را فراهم کند.
۱) اشرف غنی پس از سه روز پنهان از پناهگاهش در امارت متحده عربی، دلیل اصلی فرارش بخاطر نجات جانش بدست طالبان توجیه کرد. اما فرار بزدلانه او به هر دلیلی که باشد باعث فاجعه ملی و سر افگندگی کاخ سفید و قبل از همه خودش و طرفدارانش که او را بابا خطاب می کردند تمام شد.
۲) در زمان ریاست حامد کرزی طالبان قندهاری بسیار رشد داده شدند و آلوده با مافیاهای قاچاق و تولید مواد مخدر قندهار و هلمند شدند. ولی در زمان ریاست اشرف غنی شبکه حقانی به سرعت رشد داده شده و شمال افغانستان مثل وزیرستانی شمالی، پایگاه اصلی شبکه حقانی و تروریستان بین المللی در تحت مدیریت آی اس آی تبدیل شد.
۳) اشرف غنی طرفدار دولت مشارکتی با طالبان بود، اما تحت ریاست خودش. ولی طالبان نپذیرفتند. ولی اشرف غنی نه از قدرت دست کشید و نه به ارتش و نیروهای ضد طالبان اجازه سرکوب طالبان را داد.
۴) اشرف غنی باور نمی کرد که امریکایی ها پشت او را خالی نموده قدرت را به طالبان تسلیم می کنند. بخصوص وقتی ترامپ او را از عمق لجنزار تقلبات با کمترین رای دوباره بقدرت آورد، او باور بیشتر پیدا کرد که امریکایی ها به هیچ قیمتی به او خیانت نمی کنند. اما کاخ سفید بخصوص ترامپ توسط خلیلزاد چنان مغزشویی شده بود که از اشرف غنی کرده به ملا برادر بسیار اعتماد داشتند. چنانچه شخصا ترامپ از ملا بردار بحیث شخصیت "هوشمند و سخت سر" در رسانه ها تمجید می کرد و بار ها با او صحبت تلفونی می کرد و وزیر خارجه اش در اوج ویروس کرونا عکس های افتخاری می گرفت. جوبایدن دقیقا پل پای ترامپ و سناریوی خلیلزاد انتقال قدرت به طالبان را تعقیب کرد.
در نتیجه اشرف غنی بحیث یک مهره سوخته به گفته ترامپ" کلاهبردار" شناخته شده و تنها ماموریت او این بود که قدرت را به دست نشانده بعدی، یعنی برادران طالبی اش تسلیم کند.
۵) غنی قدرت را به برادران طالبش تسلیم کرد، ولی به برادران غلجایی، شبکه حقانی تسلیم کرد نه به ملا برادر قندهاری. واقعیت اینست که اشرف غنی از قندهاری ها نفرت داشت چه چپی و چی راستی، چه تکنوکرات و چه طالب قندهاری.
بحث سوم: چرا اشرف غنی برای تخریب سناریوی امریکایی با آی اس آی همدست شد؟
واقعیت این است اکثریت رهبران پشتون با شعار کاذب پشتونستان طلبی، ادعای سه بر چهارم قسمت خاک پاکستان بحیث ملک اجدادی شان و دشمنی بر پاکستان از زمان داوود خان تا به زمان غنی برای خود شخصیت ملی گرا ترسیم می نمودند. ولی وقتی در فرجام عمر سیاسی شان قرار می گرفتند با سر افگندگی تمام افغانستان را دست بسته به پاکستانی ها تسلیم نموده و خود کشته شده اند و یا فرار می نمودند.
برجسته ترین نمونه آن بازی خطرناک داکتر نجیب بود که می خواست دست بسته رفقای خود، حزب، دولت و کشور را به گلبدین حکمتیار و جلال الدین حقانی در تحت حمایت پاکستان تسلیم نموده و دست به فرار نافرجام زد و یا می خواست طالبان بحیث لشکر وحشت پاکستانی از وی بحیث یک پشتون قهرمان استقبال نمایند، اما در فرجام به دار آویخته شد.
در روزگاری که عمر سیاسی غنی بحیث مهره سوخته امریکا به پایان خود نزدیک شده میرفت و قرار بود، یک مهره جدید وفادار به امریکا از قندهار جایش را بگیرد، او با آی اس آی زبان و منافع مشترک بر سر انتقال قدرت به شبکه حقانی برای سبوتاژ برنامه امریکایی برقرار نمود.
ای اس آی می ترسید که با بقدرت رساندن ملا برادر بحیث مهره وفادار امریکایی، پروژه طالبان از دستش برود. علاوه بر پاکستان، چین، روسیه و ایران هم نمی خواستند که ملا برادر بحیث دست نشانده امریکایی حافظ منافع امریکا در افغانستان بقدرت برسد. آنها هم از شبکه حقانی حمایت کردند. چنانچه شبکه حقانی از جنوب تا دریای آمو در دست خود دارد.
واقعیت این است که پاکستان بر ملا برادر که در زندان پاکستان بود و با وساطت خلیلزاد از زندان رها ساخته شده بود اعتماد نداشت. اشرف غنی هم از قندهاری ها و بخصوص ملا برادر نفرت داشت و علاقه شدید به شبکه حقانی بحیث برادران غلجایی داشت. او حتی گفته بود "اگر فرار کنم از کابل بجای پنجشیر به لوگر و یا خوست نزد قبایل خودم فرار می کنم ولی قدرت را به قندهاری ها تسلیم نمی کنم."
اشرف غنی نمی توانست قدرت را به شبکه حقانی بدون تفاهم با آی اس آی تسلیم کند. از این رو او ماه ها قبل از فرار با آی اس آی و شبکه حقانی برای انتقال قدرت آمادگی داشت و صد ها انتحاری و انفجاری طالبان را ماه ها قبل در لباس ملکی و نظامی در نقاط مهم و استراتژیک شهر کابل جابجا نموده بود که به مجرد فرار آنها قدرت را بدون درد و سر بگریند. چنانچه با یک پیامک ای اس آی از پاکستان از ارگ کابل فرار کرد و شهر کابل را به شبکه حقانی تسلیم نمود.
این در حالی بود که گروه ملا برادر منتظر دستور امریکایی ها در دوحه بودند تا قدرت را به شکل شکوهمند مطابق به سناریوی خلیلزاد تسلیم شوند.
امریکایی ها ملا برادر بخت برگشته را سه روز بعد با هواپیمای نظامی از دوحه ابتدا به قندهار انتقال دادند و بعد به کابل آوردند. ولی خیلی دیر شده بود، غنی و آی اس ای خیلی موفقانه بازی خود را به انجام رسانده و برنامه آمریکا را خنثی ساخته بودند.
چهار ماه گذشت برغم تمام فشار های سیاسی و مالی از طرف امریکا، قدرت در دست شبکه حقانی، که بیشتر رهبران آن در لیست تروریسم سیاه ملل متحد قرار دارند، متمرکز است و ملا برادر، مهره امریکایی اسیر بیش نیست. از این رو خشم آمریکا بر گروه طالبان، پاکستان و اشرف غنی تا هنوز فروکش نکرده است.
هارون امیرزاده
>>> این اشرفک 'دزد مشر' سر پیاز یا کون پیاز، او یک غلام بچه بود که شیطان میدانست از او برای حاکمیت بالای مردم خواب برده بهشت کار بگیرد و هر وقت مصرفش تمام شد در زباله دانی بیندازد. دستمزدش را هم از پیش در ارگ مانده بود.
آتش خاوری
>>> بالکل دقیق!
>>> در زمان امپراطوری احمد شاه بابا نه تنها خاک پاکستان،بلکه هندوستان و ایران نیز جز قلمرو امپراطوری افغانستان بزرگ بود.
احمد شاه بابا هفت مرتبه چرا به هندوستان حمله کرد؟
بخاطری که قبایل جنوبی هندوستان با همکاری انگلیس ها میخواستند سلطنت دهلی را که جزو قلمرو امپراطوری افغانستان بود،از بین ببرد .
بزرگترین تهاجم احمد شاه بابا جنگ پانی پت بود که در آن انگلیس ها و قبایل جنوبی هند شکست خوردند.
بعد از مرگ احمد شاه بابا،تیمورشاه پسرش پادشاه شد و پایتخت را از قندهار به کابل انتقال داد و آهسته آهسته قلمرو دهلی را به قبایل هندی و انگلیس ها واگذار کرد و بعد از مرگ تیمور شاه،در افغانستان خانه جنگی بین اولاد های او پیدا شد و حکومت های ملوک الطوایفی روی کار آمد و روس ها از زمینه استفاده کردند و دولت را به محکد زایی ها بریاست دوست محمد خان انتقال دادند که از آنطرف حمله انگلیس ها به افغانستان شروع شد و شاه شجاع را بر تخت نشاندند و افغانستان بین انگلیس ها و روس ها دست بدست میشد. تا بالاخره جنگ اول جهانی شد و روس ها و انگلیس ها خسارات بزرگی را در جنگ متقبل شدند و افغانستان استقلال خود را از انگلیس به کمک دولت شوروی گرفت و بحران اقتصادی در جهان بمیان آمد و شوروی ها آسیای میانه را اشغال کردند و انگلیس ها حبیب الله کلکانی را به قدرت رساندند و امان الله خان نیز مثل اشرف غنی فرار را بر قرار ترجیح داد.هرچند روس ها به امان الله خان پیشنهاد کردند که برضذ جبیب الله کلکانی میجنگند و حکومت اش را دو باره برایش میدهند و قوای روس ها تا مزار نیز رسیده بودند.اما امان الله خان قبول نکرد و فکر کرد که یا جنگ داخلی میشود و یا هم افغانستان مثل آسیای میانه زیر تسلط دوس ها میشود.
بنأ ار خلا انگلیس ها و روس ها در افغانستان.فرانسه استفاده کرد و نادرشاه را به افغانستان فرستاد که بعداً در مخالف ها بین نادرشاه و امان الله خان،نادرشاه کشته شد و پسرش ظاهرشاه پادشاه شد و ظاهرشاه توانست چهل سال افغانستان را منحیث یک کشور بیطرف،منتهی در فقر و بیسوادی،جهل سال مکمل اداره کند.
بازهم اختلافات فامیلی بین ظاهرشاه و داودخان منجر به کودتا شد و این کودتا در آغاز کودتای چپ بود و بعداً توسط داود خان به راست تبدیل شد و کودتای هفت ثور و مجاهدین و طالبان و کرزی و اشرف غنی و باز حکومت طالبان را روی کار آورد.
در دوره موجودیت شوروی در جهان،بسیار کشور های مذهبی و شاهی به کشور های دموکراتیک تبدیل شدند.
اما بعد از ختم شوروی،هیچ کشور مذهبی به دموکراتیک تبدیل نشده است،بر خلاف بعضی کشور های دموکراتیک یا شاهی به مذهبی تبدیل شدند.مثل کشور ایران که بیش از چهل سال میشود،قدرت را در دست دارند. این که در افغانستان طالبان چقدر قدرت را در دست خواهند داشت،تعلق به پالییی کشور های غربی و سیاست شان در مقابل چین که در حقیقت شوروی نوبنیاد است،چگونه خواهد بود؟
آیا کشور های غربی از طالبان،مثلی که از مجاهدین در مقابل شوروی استفاده کرده بودند،از طالبان نیز در مقابل چین استفاده میکنند و یا خیر؟
من فکر میکنم که اگر در بدخشان افغانستان یک دولت کمونستی،جدا از باقی افغانستان تشکیل شود و این کشور با چین روابط نزدیک پیدا کند و بعداً طالبان بخاطر فتح دوباره بدخشان،به بدخشان لشکر کشی کنند و چین برای دفاع از بدخشان برخیزد.جنگ بین طالبان و مسلمانان و چین شروع خواهد شد.
>>> خواندم که غنی وای ایس ای برنامه امریکارا خنثی کرد! یا مظهرالعجایب کدام احمقی باور میکند که دو ....زنجیری ماند غنی و ای ای ای علیه برنامه امریکا کارکنند.
>>> این طورمسایل راتحلیل کردن که غنی چنین کرد خلاف امریکاکارزد وملابرادررا دورند وبا ای اس اس ساخت وحکومت ذاتیایم پاکستان کرد گویا پروژه امریکارا سوتاژکرد ساده لوحی است وبی خبری ویا به هدف گمراهی اذهان مردم وغنی ومحب رامستقل ازنوکری امریکا نشان دادن است که اشتباه روشنفکرانه فریب خوردن هاست
>>> سر پیاز و ته پیاز هر دو یکی است.
تحولاتی در امتداد مرز غلام خان در حال شکل گیری است و تا بهار آینده بازی تغیر میکند.
جهنم منتظر غنی و بی بی گل و دار و دسته اش است.
>>> هرگز نمی توانم افکار این سیه روز سیاست زده که که خود رامتفکر دوم در جهان می دانست فهم کنم. برای چی در اواخر حکومت وقبل از فرار خفت بار دم از غیرت وایستادگی میزد؟ باعقل جور نمی شود.
اگر قرار بود فرار کند این همه لاف وپتاف از برای چی بود ودر کله پوکش چه پلانی جور کرده بود؟ اما این مانند روشنی خورشید برکلگی ما معلوم دار شده که اگر این لافوک وغلام بیگانه فرار نمی کرد افغانستان وضعیت بهتری داشت. اگر بزدلانه فرار نمی کرد سیستم کشور به این سادگی فرو نمی پاشید وآرزوهای بیست ساله به گورستان تحجر سپرده نمی شد.
این نوکر دست پرورده آمریکا با فرار شرم آور نسل جدید و اندیشمند را مایوس کرد و ساختارهای اقتصادی ونظامی در کشور را ویران ساخت.شاید سالیان زیادی طول بکشد تا دوباره بازسازی شود. میلیاردها دالر به کشور خسارت وارد کرد. نفرین ابدی بر خودش و همپالکی های دزد وبی شرفش.
ابراهیم از ایران
>>> هارون امیرزاده بغیر از چتیات میگویی ودرز در بین اقوام نجیب افغانستان میندازی کدام هدف مشخص دیگری از نوشته هایت نداری و. بتاسی از نوشته های مسخره آمیز ات یکتعداد از برادران افغان ما با خودت همصدا شده و احساسات نشان میدهند ،غنی از بین رفت هرچه کردند خ خداوند متعال شرماندیشان ،مردم افغانستان بسیار به حالت بد بسر میبرند همه ز خمی ودلخراش اند توانایی خرید یک نان خشک را ندارند چه میشود که مردم را را تشویق نمایند که هموطنان رنجیده افغانستان را کمک نمایند و وطن ما از این بدبختی رهایی یابد ،سخن از قوم پرستان و. قبیله پرستان و. انسان های بد نام دردی را دوام نمیکند بالای خم مردم نمک پاشی نکنید .
عبدالله ریحان
>>> مصاحبهی حمدالله محب پنج نکتهی زیر را برای تحلیل وضعیت واضح ساخت:
نخست، قدرت تحلیل از وضعیت جهانی در ارگ در سطح بسیار پایین قرار داشته است.
دوم، دستاندرکاران شورای امنیت که بازیگران کلیدی استراتژی جنگ بوده اند، بیسوادان سیاست و استراتژی بوده اند.
سوم، واکنشهای ارگ پیرامون حاکمیت، قدرت و اقتدار بر فریب و تذویر بنا بوده است.
چهارم، ارگ ارادهی هماهنگی سیاسی و اجتماعی نداشته و برنامه های آن بر پایهی توطئهگری متکی بوده است.
پنجم، مردم افغانستان قربانی سیاستهای یک مشت انسانهای ناآگاه از منابع و مدیریت آن شده اند که در نتیجهی آرزوی مردم به دولت معاصر و جان هزاران انسان بیگناه را قربانی کرده است.
واقعیت اینست که از دید حقوقی چنین مصاحبهها میتوانند پروندهی جنایت و سؤ استفاده از احساسات، ارزشها و منافع مردم را بر این گروه تبهکار باز کند.
زشتتر اینست که آقایون هنوز در مورد آیندهی سیاسی افغانستان نظریهپردازی میکنند. و وحشتناکتر از همه اینست که عالیجنابان از ایالات متحدهی امریکا در کنار خانواده و با روان آسوده از پاکی رییسجمهوری سخن میگویند که عنقریب دهن باز خواهد کرد و همین زباله ها را نشخوار خواهد نمود. این در حالیست که مردم افغانستان از غلطکاری های شان به فقر و مصیبت، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مواجه شده اند.
ملک ستیز
>>> زندگی تحتِ قیمومیتِ پاکستان؟
جنرال یحیی خان سومین رئیس جمهور پاکستان گفته بود " سه میلیون بنگالی را بکُشید تا متباقی شان از دست ما نان بخورند".
برای سرکوبِ آزادیخواهانِ بنگالی، نخست اردوی پاکستان در همکاری نزدیک با اسلامگرایانِ جماعت اسلامی دست به حذف گستردۀ سرمایۀ علمی آنکشور زدند، اردوی پاکستان با رهنمایی افراد جماعت اسلامی محلِ بود و باشِ کادرهای علمی و استادان پوهنتونها، ساینسدانان و دانشمندان، انجنیران، دکتوران، هنرمندان موسیقی و هنرپیشه های سینما را تثبیت و با بیرحمی و قساوت بطور مخفیانه ترور مینمودند. درین کشتارهای ظالمانه بنگالی ها به ده ها هزارکادرهای علمی و سرمایۀ معنوی شانرا از دست دادند.
بدبختانه حالِ ما افغانها کمتر از بنگالیها نیست، به گفتۀ رئیس جمهور یحیی خان، استخبارات نظامی پاکستان با تفنگِ مجاهد و طالب چهار میلیون افغان را کشتند، اکنون افغانها ناگزیر اند از دست پاکستانیها نان بخورند، زیرا هم نان ما را و هم نظام ما را در اختیار گرفتند.
>>> بلکل درست نوشتید، عجب است که هنوز هم بعضی تاجیک های احمق بنام وطنداری خود را در خواب غفلت میزنند و از پشتون های نشنلست دفاع میکنند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است