سیاست خارجی افغانستان را شاهمحمود قریشی تعریف میکند، به نمایندگی از افغانستان در سازمان ملل منیر اکرم سخن میزند، ارزشها و سنتهای افغانان را عمرانخان به جهانیان گوشزد میکند و وزیران کابینه طالبان از منصور احمدخان حرفشنوی دارند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۲ ۱۴۰۰/۱۰/۱۱ | کد خبر: 169395 | منبع: | پرینت |
سیاست خارجی افغانستان را شاهمحمود قریشی تعریف میکند، به نمایندگی از افغانستان در سازمان ملل متحد منیر اکرم سخن میزند، ارزشها و سنتهای افغانان را عمرانخان به جهانیان گوش زد میکند و وزیران کابینه طالبان از منصور احمدخان حرفشنوی دارند. آیا پاکستان، افغانستان را بلعیده است؟
پاکستانیها بعد از تسلط طالبان بدون ویزه و هیچ قید و شرطی از مناطق سرحدی میگذرند و به هر جایی در افغانستان که خواسته باشند میروند؛ اما اسلامآباد علاوه بر اینکه به شدت رفت و آمد افغانها را کنترول میکند و داشتن ویزه و پاسپورت را یکی از شرایط اصلی سفر میداند، حتی به طالبان هم اجازه نمیدهد که بدون هماهنگی و ویزه و بازرسی بدنی به پاکستان سفر کنند.
واقعیت این است که با فرار اشرف غنی و خروج نیروهای ناتو و امریکا از افغانستان، پاکستان به آرزوی دیرینهاش رسیده است که در افغانستان یکهتازی کند. حالا حاکم اصلی و غیررسمی افغانستان، جنرالهای پاکستان اند. بعد از فرار غنی انبوهی از جنگجویانی که طالبان را در جنگ حمایت و همراهی میکردند، به افغانستان سرازیر شدند که در پی آن پای دولتمردان، احزاب اسلامی، سازمان آیاسآی، متشبثهای خصوصی و دولتی، تجار و حتی سیاحان و ماجراجویان پاکستانی باز شد. حالا حتی خبرنگاران رسانههای آنکشور بدون ویزه و پاسپورت به افغانستان سفر میکنند و در بهترین هوتل های کابل اقامت دارند، وظیفه آنها این است که وضعیت افغانستان را با جلوس طالبان ایدهآل و برخاسته از اراده مردم جلوه بدهند. در مقابل صدها خبرنگار افغان از ترس بازداشت و سرکوب، بیکار و آواره شدهاند.
از سوی دیگر طالبانی که به ادارات افغانستان چنگ و چمباتمه زدهاند، بیشتر ملا اند و با تعلمات دینی ابتدایی و نیمهابتدایی، حتی از کمترین دانش اداری، مدیریتی و تخصصی برخوردار نیستند. جهان امروز جهان ارتباطات و دانش است. تعدادی از ادارات افغانستان در بیست سال گذشته مدرن و یا نیمه مدرن شدهاند. این ادارات برای تداوم کار و فعالیت خویش نیاز به افراد با تجربه و متخصص دارند. طالبان که از جبهات جنگ به ادارات سرازیر شدهاند، ناگهانی درماندند که این سکان پیچیده و وابسته به عصر نوین را چگونه به دست بگیرند و چگونه به پیش ببرند. اما سوای گروه حقانی که مناسبات حسنه و دیرینه با سازمان استخباراتی و مقامات بلندپایه پاکستان دارد، بخشی از طالبان در طول جنگ شان با حکومت حامد کرزی، اشرف غنی، ناتو و امریکا، روابطهی ایدهآلی با پاکستان نداشتهاند. رابطهی پاکستان با این بخش از طالبان رابطه و بازی موش و گربه بود. گاهی آنها را نوازش میکرد و گاهی هم با کارگیری فشار و تهدید و حتی زندانیکردن، آنها را وادار به اطاعت و تمکین میکرد.
نمونههای بارز این رویکرد، زندانیبودن و شکنجه ملا برادر، معاون رییسالوزای طالبان؛ ملا عبدالسلام ضعیف، سفیر پیشین طالبان در اسلام آباد؛نورالحق مجاهد، پسر مولوی محمدیونس خالص رهبر پیشین حزب اسلامی خالص؛ ملا جهانگیروال و ملا نورالدین ترابی وزیر پیشین عدلیه طالبان است که سالها را در زندانهای پاکستان گذراندهاند. ملا برادر که سالهای سختی را در پاکستان گذرانده است تا کنون حتی یک کلمه هم علیه این کشور بر زبان نرانده است. او در ملاقات با قریشی وزیر خارجه پاکستان به او لبخند زد و مجبور شد موصوف را در آغوش بفشارد و از کمک و توجه پاکستان به حکومت طالبان تشکری کند. این گروه درمانده در مدیریت کشور با توجه به اینکه جهان از رسمیتشناسی آنها خودداری کرده است و با آنها برخورد محتاطانهای دارد، یگانه راه و چاره تحکیم پایههای خویش، واگذاری کشور را به پاکستانیها میداند. از سوی دیگر پاکستان هم که از عجز و ناتوانی طالبان و حتی مناسبات داخلی آنها آگاه است، در حال بهرهبرداری از وضعیت و بهدستگرفتن سکان اداره، مدیریت و نفوذ در لایههایی از افغانستان است که در گذشته حتی خوابش را هم نمیدید.
منصور احمدخان سفیر پاکستان در کابل، حتی مقام بالاتری از رییسالوزرای طالبان پنداشته میشود. او روزانه وزرا و مقامات بلندپایه طالبان را به دفتر کارش فرامیخواند و با آنها در باره مدیریت بحرانهای کشور، مناسبات بینالمللی و حتی مقرریها و جابهجاییها، راهکار و دساتیری صادر میکند. چندی قبل رسانهها و کارشناسان با انتقاد از این موضوع، گفتند که او پا از حیطهی کاریاش فراتر گذاشته و عملاً افغانستان را رهبری میکند. مناسبات دیپلوماتیک و اصول روابط بینالمللی ایجاب میکند که سفیر یک کشور از طریق وزارت امور خارجه کشوری که در آن مقیم است درخواست ملاقات کند و در دفتر کار وزیر و یا دیگر مقامات کشوری، با حضور نماینده وزارت خارجه دیدار و گفتوگو کند، چیزیکه پس از حاکمیت طالبان دیگر خبری از آن نیست.
سفر مولوی عبدالباقی حقانی وزیر تحصیلات عالی طالبان به پاکستان که بیشتر از ده روز داوم کرد، سفری برای سپردن نظام تحصیلی افغانستان به پاکستان دانسته شد. او از مدرسهها و دانشگاهها و مقامات پاکستان درخواست کمک کرد و آنها را برای اصلاح این نهاد دعوت کرد.
نگرانی دیگری که از سوی مردم افغانستان پیوسته مطرح شده است، آموزش نیروهای طالبان توسط ارتش پاکستان است. این کشور در زابل، پکتیا، تخار و غزنی چند دوره طالبان را آموزش داده است و حالا نیز در بخشهایی از افغانستان، در حال انجام این کار است. مردم به نیت خیر پاکستان شک دارند و فکر میکنند که وابستگی نظام عسکری افغانستان به پاکستان به معنی قیومیت این کشور بر افغانستان است.
روابط پاکستان همیشه با حاکمان افغانستان پر چالش و پر از کینه و خصومت بوده است، از داود خان گرفته تا اشرف غنی همیشه بر پاکستان تاختهاند و تا «اتک» ادعای مالکیت ارضی کردهاند. اما امروز دیگر نه از ادعای ارضی و ننگین خواندن معاهده دیورند خبری است و نه از زبان تیز و بران دو کشور علیه یکدیگر. حالا با توجه به واقعیتها و ماهیت رخدادهایی که در بالا اشاره شد، فکر میشود که پاکستان افغانستان را بلعیده است؛ اما آیا پاکستان میتواند طعمهای به این بزرگی و با این عظمت تاریخی و فرهنگی را هضم کند، سوالیست که زمان پاسخ خواهد.
سیامک هروی
>>> دیورند انتقال یافته به دریای آمو.
فعلا" پاکستان مصروف انتقال پشتون های غیر اهلی مناطق قبایلی خود به نوار سرحدی سمت شمال است تا کشور را در یک محاصره کامل قرار بدهد.
>>> خوب چرکستان تکه دار اسلام است و ما هم عاشقان سینه چاک بهشت عربی، در چنین حالت خواب برده گی موش ها هم میتوانند مارا قورت دهند!!!!!
آتش خاوری
>>> پاکستان فرزند حرامی استعمار انگلیس است که ایئ جاسوس خانه را انگلیس علیه هند شکل داد تا بعد از استقلال هند از این جاسوس خانه استفاده کند. پشتونها را دوبخش کرد تا نزاع و جنگ را در دوطرف خط دیورند ادامه بخشد و از احماقت و خریت پشتونها علیه افغانستان و پاکستان استفاده کند. پاکستانیها در پاکستان پشتونها را توسط افراطیون اسلامی سرکوب و در نفوس ملیونی پنجابیها ذوب کردند و افغانستان را توسط طالبان پشتون تخریب و مردم را سرکوب میکنند. در اثر گذشت زمان پشتونهای افغانستان به مزدوران و جاسوسان سازمان آی اس آی عملن تبدیل شده اند و پشتونیزم در حال نابودی کامل است و بعد از این پشتونیزم یعنی جاسوس پاکستان که رئیس شان عمران خان و قریشی و جنرال باجو است. اما صاحب افغانستان و تاریخ افغانستان اقوام اکثریت غیرپشتون اند که تحت هیچ شرایطی به پاکستانیها تسلیم نمیشوند و با اشغال پاکستان و جاسوسان پاکستان یعنی طالبان تا کسب استقلال مبارزه میکنند در این هیج شک و شبهه نیست.
یا مرگ یا استقلال
>>> با این عظمت تاریخی فرهنگی؟؟؟؟
>>> (به نام خدایی که در همین نزدیکی است)
شک ندارم که که ۹۰فیصد کشور زیر سلطه پاکستان وسیاست های منفعت طلبانه است وآن ده فیصد بخش کوچکی از گروه طالبان استند که کلگی لوده وبی مغز واسیر تفکرات وتعصبات قومی ومذهبی بوده واز خود اختیاری ندارند.
یگانه سلاح مخوف این کشور همسایه ستیز، داشتن سپر بزرگ دین پرستی است. سپر دین پرستی خیانتها جنایتها و وطن فروشی را از دیده عموم مردم پنهان می سازد.پاکستان زیر این سپر مخفی شده و با خیالی آسوده پلان های استعماری واستحماری خود را به پیش می برد.
جای بسی تاسف است که بسیاری از مردم عادی وحتا شخصیت های درس خوانده وباسواد، فریب سیاست های ضد انسانی این کشور را خورده واین کشور جعلی را به شمول دوست دلسوز به حساب آورده و در هر دولتی برای ارتباط گرفتن با این ام الفساد از یکدیگر پیشی گرفته؛ به این رابطه افتخار هم می کنند!
اما ستیز با چنین دشمنی، خرد جمعی را طلب کرده، نیاز به یک سیاست خارجی متشکل از افرادی مسلکی و وطن دوست دارد. فائق آمدن بر دشمن نیازمند سیاست است نه جنجال و پروپاگاندای رسانه ونشان دادن چنگ و دندان وگاه فحاشی!
اگر داکتر نجیب،، کرزی، غنی فراری وحتا طالبان سیاست خارجی درست و هدفمند داشتند هرگز کشور دچاربحران نمی شد.در زمانه ای به سر می بریم که تعامل با دنیا
و به ویژه همسایگان یک امتیاز بلند برای کشورهاست. کشوری برنده سیاستهای پیچیده دنیاست که قدرتمندترین وزارتخانه اش وزارت خارجه ان کشور باشد.
سیاست صحیح و اصولی خارجی هر کشوری می تواند از بروز جنگ ها جلوگیری کند و اقتصاد کشوری را شکوفا کند و فرهنگ و هنر ان کشور را به دنیا معرفی کرده؛ حامی و دلسوز مردمانش در کشورهای غریب باشد اما سالهاست که این چوکی ممتاز در دولت های مختلف به مانند تحفه ای ناقابل دست به دست شده، بی آنکه تحول ساختاری در درون ان شکل بگیرد.
سیاست خارجی افغانستان تا هنوز بر پایه همان سیاست های قدیمی دوران امان الله خان و شاید دوران سلسله هوتکیان است!..سیاست خارجی که می گوید: زدی ضربتی ضربتی نوش کن!..سیاست خارجی که مبنایش رفتن زیر بیرق یک قدرت بزرگ برای مقابله با دشمنان کوچکتر است! سیاست خارجی که به جای دوستی، دشمن پرور است! سیاست خارجی که منافع ملی کشور در آن جایی ندارد! سیاست خارجی که کشورهای ارتجاعی عرب را از همسایگانش عزیزتر میدارد!سیاست خارجی که به جای شناساندن مفاخر وفرهنگ ومعماری گران سنگ کشور به مردم جهان، خود فروشنده میراث کهن وعتیقه جات گران قیمت به سوداگران غربی است!سیاست خارجی که از موقعیت های شکل گرفته در منطقه نه تنها سودی نمی برد بلکه با فرصت سوزی مدام وکینه ورزی کورجایگاهش را به عنوان یک سرزمین سوق الجیشی فدای افکار و اندیشه های پوسیده می نماید! سیاست خارجی که به جای بهره گیری از تجارب دیگران، مغلوب احساسات زودگذر وتصمیمات آنی و غلط است!سیاست خارجی که قدر این تریبون بزرگ را ندانسته و هر بیسواد و بی خردی در مقام سخنگو با سخنان نسجنیده، تنش افزایی می کند و جهانی همچنان به ما خیره مانده است در شگفتی و گاه تنفر!....
عبدالله فروتن
ایران
>>> نه چون افغانستان لقمه چرب تر از ان است که دیگر بازیگران منطقه از ان چشم پوشی کنند از طرفی ایران و روسیه هم سهم خودرا میخواهند چون تلاش بسیار کردند تا امریکا برود و طالبان جانشین شود هرچند روس و ایران در صدد این بودند افغانستان به افغان ها با رهبری ملابرادرغنی برسد و به مرور دست پاکستان قطع شود اما با فرار غنی و هرج ومرجی که رخ داد این مهم محقق نشد و به همین دلیل طالبان تا به حال به رسمیت شناخته نشدند کشور های دیگر درحال پیاده کردن سناریو های جدید هستند اروپا و امریکا دیگر انگیزه ای برای بازگشت ندارند حداقل تا ۵۰سال بعد اما همسایگان هم بر نمیتابند پاکستان تروریست پرور یکه تازی کند و گروه خطرناکی مثل طالبان را انهم از نوع تکفیری انقدر قوی شود چون خطر بلقوه برای ایران روس و حتی چین است به اضافه تاجیکستان که پیش از همه خطر را فهمید و واکنش نشان داد از طرفی احمد مسعود چهره خوبی دارد از لحاظ کارنامه هم در دولت غنی نبوده پرونده فساد ندارد جوان و پر انرژی و با انگیره است تیم قوی پشت خودش دارد و برخلاف انچه در افغانستان اتفاق افتاد مردم دز خارج از کشور به شدت طرفدار احمد مسعود هستند هم در ایران و هم در دیگر کشور ها که جمعیت کمی هم نیستند پس رقیب سختی برای طالبان است و در دراز مدت که مردم از فقر و سخت گیری های طالبان و وعده های عمل نشده شان به ستوه بیایند اولین رجوعشان به سمت احمد مسعود است و این روز خیلی هم دیر نیست مگر اینکه طالبان تن به دولت همه شمول دهد که پاکستان اجازه اش را نمیدهد چون دولت یک دست پاکستانی تشکیل داده و ورود هر غیر پاکستانی اصیل یعنی نفوذ به حکومتش
>>> گاهی زین بر سر اسپ و گاهی اسپ بر سر زین.
همین احمد شاه درانی نبود که امپراطوری تشکیل کرده بود و از آسیای میانه گرفته تا ایران و هندوستان حکمروایی میکرد؟
همین احمد شاه ابدالی نبود که هفت مرتبه به هندوستان لشکر کشی کرد و چور و چپاول میکرد و در دهلی نماینده تعیین میکرد.
احمد خان ابدالی خودش یک جبار سنگ تیار بود.
حالا نوبت پاکستان است که بالای افغانستان حکمروایی کند.
بطرف شرق اش هندوستان است که زورش نمیرسد. در آسیای میانه هنوز روس ها حاکمیت دارند که زورش نمیرسد. در سنکیانگ چین نیز چینایی ها هستند.
بنأ فعلاً رمینه اشغال افغانستان برایشان مهیا است و پلان های آینده را در منطقه،بادار اصلی پاکستان،یعنی امریکا تعین میکند.
این تعلق میگیرد به روابط کشور های متطقه،بشمول هند و چین و روسیه و ایران با امریکا، که نظر به روابط آنها،امریکا توسط طالبان و پاکستان در مقابل آنها چه نوع برخوردی را انجام خواهد داد؟
>>> این دفعه طالب برای همیشه نابود میشود و از تاریخ افغانستان محو میشود در این هیچ تردیدی بدل راه ندهید مردم افغانستان و کشورهای منطقه برای پاکستان اجازه نمیدهند که افغانستان را بسنگر علیه هند و آسیای میانه و ایران و چین و روسیه تبدیل کند
>>> Rustam Rooshangar
یکی از عادتهای بد ما تاجیکها این است که در "حریم خصوصی سایر اقوام" زیاد مداخله میکنیم. منظورم از حریم خصوصی سایر اقوام، مسایل درون قومی سایر اقوام است که به ما ربطی ندارد و به منتقدین و تحلیلگران دیگر اقوام ربط دارد.
بهگونه مشخص به واکنشهایی اشاره دارم که در چند روز اخیر شماری از تاجیکها به نشر عکسی داشتند که در ان جمعی از هوادران محمد محقق، رهبر یکی از شاخههای حزب وحدت، به استقبال او در ایران گوسفند کشتند. این موضوع به هزارهها ربط دارد و نه به تاجیکها. تاجیکها در همچو موارد نباید موضعگیری داشته باشند.
فراموش نکنیم که هزارهها و شخص محقق یکی از متحدین ما تاجیکها در مقاومت اول بود، در بیست سال اخیر نیز او هر چند گاهی در کنار سیاسیون حوزه مقاومت قرار گرفت و در چند ماه اخیر نیز گزارشی از تلاش او در جهت مخالفت با جبهه مقاومت به نشر نرسیده است.
ما تاجیکها باید یاد بگیریم که از کی، چه وقت، چرا و چگونه انتقاد کنیم و انتقادما چه مبنا و پیامد دارد و چه تاثیری بر روابط قومی ما با سایر اقوام خواهد داشت. ما تاجیکها در مبارزه با طالبان نیاز به اتحاد با هزارهها و ازبیکها داریم.
>>> سیامک خان!
واقعیت ها را در مورد طالبان و پاکستان گفته یی. ولی در مورد خود و نظامی که تو در آن سفیر بودی، سکوت کرده یی. تو و همکارانت بودید که در نتیجه ی بیکاره گی، فساد، خیات به وطن و پارتی بازی، زمینه را برای امروز فراهم آوردید.
مردم افغانستان همانگونه که به طالبان لعنت می فرستند، تو و باداران ترا نیز مغضوب پروردگار می دانند.
نفرین بر کمونیست های سفید.
ظاهر کمال
>>> سلام هم وطن
ضرب المثل است
سری سگ ودم سگ هر دو ما ل سگ است
سری خوگ و دم خوگ هر دو مال خوگ است
شیطان وشیاطین هر دو یکی است
طالبان آدم خوارجهلستانی وطالبان آوغان هر دو
اسراءیلی است
بدتر از انکلیس بدتر از شوروی سابیق بدتر از آمریکاه
بدتر از فرعون بدتر از شمیر بدتر از یزید
یکی از بدترین در جهان بنام مسلمان
یکی از بی عیثیت ترین در کوره خاگی
>>> گروهک مزدور طالبان تحت هیچ شرایط و زیر هیچ عنانی در شرایط منطقه و جهانی بحیث دولت در افغانستان در سطح ملی باقی مانده نمیتواند این یک واقعیت بسیار بسیار روشن است
>>> ّّپاکستان زمانی افغانستان را بلعیده بود که سه خاین وطن فروش مسعود گلبدین ربانی در سال های 1352 در حدود 28 ماه در ّپلیگون های نظامی ای اس ای خواب بودند و بر ضد افغانستان تربیه نظامی میشدند.
زلمی
>>> نزد طالب دادخواهی واعتراض می کنی به خاطر حق خویش ! طالب صاحب وهوداران شان می گویند، به دنبال کیس هستی ومی خواهی آمریکا واروپاه بروید. واگر همراه طالب گپ می زنی ومی خواهی دادخواهی کنی دوستانی که رفتن ویادر شرف رفتن هستند می گویند فلانی طالب شده وتوصیه می کنند که مواظب باش برجسپ نخورید .
مبارزه کردن که فقط از طریق فضای مجازی نمی شود باید رودررو گفتگو ومذاکره نمود .
طالب حقیقت امروز افغانستان است آفرین کسی که می خواهد از طریق گفتگو با طالبان حق خویش و دیگران را بگیرد گفتگو با طالبان به معنی رسمیت بخشیدن به این گروه نیست .
وگر نه من نه طالب ، نه مجاهد ،نه خلقی پرچمی ونه تیکنوکرات ها را قبول دارم به خیلی از کنفرانس های بزرگ ملی داد زدم که این جنگ سالاران۴۲ ویا ۴۳ سال گذشته هیچ کدام رهبر و نماینده من نیستند چون این ها به مردم افغانستان خدمت نکردن بلکه مردم را قربانی نمودند.
ما کسانی که داخل کشور هستیم همه روز با طالب سر کار داریم به ایست بازرسی ، به شعبه دولتی ، به شفاخانه ، دم کوچه، سر چهار راه ،و....
اگر منتقدین راه حلی دارند و می توانند برای ما داخل کشورهای 😉که نخبه ام نیستم وگرنه رفته بودیم نسخه ای بپیچند بسم الله ما استقبال می کنیم .
وای از این همه درد.
هر کس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند
فرشته یعقوبی
>>> ..... نمیدانم شما مفسدین کدام کار نیک برای مردم افغانستان کر ید بجز خیانت دوروغ گویی ولافبازی وبدست آوردن قدرت ومکنت و رشوت خوری و. حق غریبان و بیچاره ها تقسیم کردید حالا وباره جان گرفتید شر ع کردید که ب ف بام خود به خانه د یگران اندازید طالبان گرچه مانند. شما در علوم روز درس نخوانده اند اما عزت وقدر وقدردانی دیگران را میدانند شما ها در طول بیست سال طلای جز لندغر و خایین تربیت نکردید بگزارید که چند. صباعی از طالبان بگزرد من نه ط فدار طالبان هستم و. نه طالب اما سخن حق را میگویم شاید رفتار و کردار شان بهتر گردد همینکه شما لندغر ها را بخشیده اند کاملن عزت و حرمت شان در مقابل ملت مظلوم افغانستان نشان میدهد و. اما اینکه بعضی اشتباعات از اعضای انها صورت میگیرد مسولیت شخصی است
عبدالله ریحان
>>> این آقای آتش خاوری کیست؟؟ اگر همه مردم افغانستان به آگاهی و خردی برسند که امثال ایشان رسیده قطعا آینده افغانستان روشن خواهد بود....
لواسانی
>>> لواسانی
این آتش خاوری مردی است که سرد و گرم این دنیا را زیادتر تجربه کرده و حال نظر به مشکل صحی پایش 'نه لب گور' بلکه 'لب میز محصلین طب' قرار دارد. چون عمری در خدمت ساینس و تحقق نو آوری هایی برای نجات بشریت از گرمایش زمین قرار داشته و هنوز هم قرار دارد آرزو دارد تا جسد بی جانش هم در رساندن کمک به دانش بشری درانستیتوت طب قطعه قطعه شود.
من با اینکه میدانم گپ هایم در جامعه سنتی خوشایند نیست با آن هم گپ دلم را می زنم زیرا داشتن همین نظریات توشه کامیابی هایم در طول زنده گی بوده است. با ایمان به فراست مغزی و استعداد انسانی ریاضت کشیدم (از سرک پاکی، موتر پاکی و تا رسیدن به مدارج عالی تحصیلی، با تنها سه ساعت خواب در شبانه روز) و حال با پولی که از نو آوری هایم میگیرم مطمین ام که تا پایان عمر محتاج کسی نخواهم بود و ضرورت هم نخواهم داشت تا دست کمک به 'مولی کراسی' دراز کنم و یا هم بودجه ارگ را دزدی کنم. پس جوانان کشور باید ایمان به فراست مغزی و استعداد انسانی را فرا راه خود قرار دهند و آینده خود و کشور شان را نجات دهند.
آتش خاوری
>>> پاکستان و افغانستان هر دو کشورهایی استعمار ساخته هستند که استعمار پیر آنها را از بدنه کشورهای هند و ایران جدا کرد و می خواست یکی با هند و دیگری با ایران همیشه در جنگ و تخاصم باشند ولی چون در دوره معاصر ایران ضعیف شد و پتانسیل درگیری بین افغانستان و ایران نه قدر مافی نبود این نقش را بعدا به عراق دادند...هند برای کمتر کردن فشار پاکستان در کشمیر سیاست نفوذ در افغانستان را همواره داشت که پاکستان برای مقابله با این امر مجبور به دخالت و نفوذ در افغانستان شده و همین هم موجب سرگرم شدن این کشور و کم شدن مجال توجه بیشتر به کشمیر شده و هند از این م. ضوع خرسند هست ولی ایران که در اختلاف بین پاکستان و هند بی طرف هست و دخالت پاکستان را هم در افغانستان در تقابل جدی با منافع و امنیت خود نمی بیند و این سه کشور هم از نظر تاریخی مشکلی برای تمامیت ایران ندارند در نتیجه سیاست نگاه به مرزهای غربی خود را بیش از پیش تعقیب می کند چون بر خلاف مناطق شرقی در مناطق غربی ایران کوچکترین انفعالی منجر به مخاطره افتادن امنیت ایران می شود در ضمن با توجه به قدرت اتمی بودن پاکستان و هند رقابت با آنها در افغانستان دشوار است و باید گفت افغانستان سهم این دو کشور می شود مخصوصا در نبود فعال روسیه و آمریکا در این کشور که منافعی دیگر ندارند
>>> آقای آتش خاوری عزیز
آینده افغانستان با روشنگری و خردورزی روشن می شود. تجربه بیست ساله مردم شما هر چند فرجام تاریکی داشت ولی از خاکستر این تباهی قطعا ققنوس آزادی و سعادت برخواهد خواست زیرا امثال شما همان اندیشه هایی را دارید که آخوندزاده ها و صادق هدایتها و کرمانی ها و کسروی ها در سرزمین من داشتند و دارند و این جاده پر زحمت را تا رسیدن به مقصود و دروازه های تمدن پیش خواهیم برد
راهتان پرفروغ باد.
لواسانی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است