جنجال‌های مرزی بین مزدور(طالبان) و بادار(پاکستان) ربطی به اقوام غیر پشتون ندارد. حتی اگر این جنجال کار ساختگی و استخباراتی برای رفع اتهام مزدوری طالبان نباشد، برای غیرپشتون‌ها موضوع نامرتبط است و اگر ربطی هم بین غیرپشتون‌ها و این جنجال مرزی بتوان پیدا کرد، این ربط برای غیرپشتون‌ها جنبه مثبت ندارد و بلکه یک اقدام خصمانه علیه آنان است.

استدالال پشتون‌ها این است که مرز دیورند، قبایل پشتون را از هم جدا کرده است. خب که چی؟ اگر این مرز نباشد و پشتون‌های دو سوی مرز باهم یکی شوند، نتیجه آن چه می‌شود؟ نتیجه آن این است که پشتون‌های این سوی مرز در سرکوب و کشتار اقوام غیرپشتون، از پشتون‌های آنسوی مرز کمک بگیرند. یعنی که قادر باشند وزیرستانی‌ها را به سرکوب شمالی‌وال‌ها استخدام کنند. در تاریخ این اتفاق بارها افتاده است.

بنابرین، یک تاجیک و یک هزاره و یک ازبیک باید خیلی احمق باشد که بعد از مشاهده شاخ‌جنگی طالبان و باداران پاکستانی شان، حس ملی‌گرایی‌اش گل کند و طالبان را وطن‌دوست و مدافع خاک و سرزمین تصور کند. این گروه در مزدوری به پاکستان، دست تمام مزدوران کره خاکی را از پشت بسته است. بیست سال تمام از پاکستان بم اورده و کشور خود را ویران کردند حالا با تخریب یک پایه فلزی نصب شده در مرز دو کشور، اکت و ادای وطن‌دوستی در می‌آورند که خالی از دو حالت نیست: یا خود خر هستند یا دیگران را خر فکر کرده‌اند!

به پشتون‌هایی که فکر می‌کنند با راه‌اندازی جنجال‌های مرزی با پاکستان می‌توانند احساسات ملی غیرپشتون‌ها را برانگیخته و مانع به میدان آمدن طرح تجزیه‌طلبی و استقلال‌طلبی آنان گردند، باید گفت که سعی بی‌جای نکنید. دیگر کسی به شما اعتماد نمی‌کند. حتا اگر واقعن وارد جنگ با پاکستان شوید، غیرپشتون‌ها با شما نخواهند بود. در این جنگ تنها هستید. همان‌گونه که به کمک پاکستان، تا توانستید غیرپشتون کشتید و هر غدر و خیانتی را علیه غیرپشتون‌های هم‌وطن تان مرتکب شدید، حالا بروید با اعمال زشت و ضدانسانی خود در همان جهنمی که پاکستان برای تان درست کرده است بسوزید.

باید گفت یکی از کارهای خوبی که در سال‌های اخیر انجام شده، همین حصارکشی مرز دیورند است که گفته می‌شود، غنی احمدزی برای کسب قدرت با پاکستانی معامله کرده است. حالا که طالبان، این گروه ناسپاس و نمک‌حرام، از دیگر مزایای قدرتی که غنی با ارتکاب خیانت ملی برای شان تقدیم کرد، استفاده می‌کنند اما حاضر به پذیرش توافقات غنی در معامله دیورند نیستند، رویکرد خایینانه و غدارانه اجداد شان است که بارها یک زمام‌دار پشتون معامله کرده و فروخته و زمام‌دار بعدی آن را رد کرده است. این خود یک عمل ضداخلاقی و ضدارزشی است که فقط فرهنگ مزخرف پشتون‌والی آن را در خود دارد و در قاموس انسانی نمی‌توان آن را سراغ گرفت.

رستم روشنگر

>>>   طالبان تمام خاک افغانستان را به پاکستان فروخته اند این جنجال مرزی یک دروغ است که ذهن مردم را مغشوش میکنند تا از عمق خیانت و وطنفروشی طالبان خبر نشوند غافل از این که اطفال افغانستان نیز از خیانت ملی و وطنفروشی طالبان آگاه شده اند طالب مزدور بی وجدان و بی آبروی پاکستان است این وهشیان غیرت و ناموس و عزت ندارند به همین خاطر به آبروی و عزت مردم و زن مظلوم افغانستان تجاوز میکنند در زیر ملاهای مدارس پاکستان همه چیز خود را از دست داده اند شرف و غیرت را در بچگی از دست داده اند

>>>   شک ندارم که کلگی دعواهای طالبان بر سر مرزهای سه ‌کشور همسایه یک نمایش برای نشان دادن وطن پرستی است و نفراتی از جماعت لوده در یوتیوب از همین دروغ گویی ها برنامه ساخته وتبلیغ طالب میکنند نفراتی مانند جمیل قادری با نکتا و کراوات و قواره مقبول غلام طالب شده اند.شما فکر می کنید جمیل نمی داند طالبان نه تنها وطن پرست نیستند که حتی خداپرست هم نیستند اما نمی تواند از دالرهایی که برایش از برادرانش تحفه میرسد چشم پوشی کند.
همین لافوک مدام به جبهه مقاومت حمله میکد وبرای طالب بوت پاک کن شده است.

>>>   Aziz Arianfar
پاسخ به پرسش یک دوست:
مرز میان افغانستان و پاکستان از دید حقوق بین الدول یک مرز شناخته شده بین المللی است که از سوی همه کشورهای جهان از جمله افعانستان و پاکستان و نیز سازمان ملل، ناتو، شانگهای و سازمان کشورهای اسلامی و اتحادیه اروپایی به رسمیت شناخته شده و تغییر ناپذیر می باشد. پاکستان و همه کشورهای جهان افعانستان را با همین مرزها به رسمیت شناخته اند. چنانچه همه کشورها پاکستان را هم درست با همین مرزها به رسمیت شناخته اند و به رسمیت شناختن پاکستان از سوی افعانستان هم الزاما به معنای به رسمیت شناختن مرزهای شناخته شده بین المللی است‌ زیرا ممکن نیست کشوری را به رسمیت شناخت و 2640کیلومتر مرز آن را نه.
کشور از دید حق بین الدول تعریف مشخص و معین خود را دارد: گستره سرزمینی یی است در چهارچوب مرزهای شناخته شده بین المللی که دولت حاکم بر آن در این چهارچوب از تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی برخوردا است. این حق خدشه ناپذیر و غیر قابل بحث است.
بنا بر این هر گونه تلاش پاکستان برای خدشه دار ساختن آن محکوم است و پذیرا نمی باشد.
همین گونه هر گونه ادعا بر تمامیت ارضی و حاکمیت ملی یک کشور مستقل عضو سازمان ملل بی پایه و میان تهی است و تنها می تواند به افزایش تنش در منطقه بینجامد و صد در صد به زیان ما است و هیچ سودی برای ما ندارد.
تمامیت ارضی و حق حاکمیت کشورها خدشه ناپذیر است.
هیچ کشوری حق ندارد بر تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی کشور دیگری ادعا داشته باشد. در این حال وقتی بر کشوری ادعای ارضی می شود، باید همه جوانب آن سنجیده شود و واکنش های محتمل آن کشور خوب ارزیابی گردد.
از دید ریال پولیتیک پرونده مختومه و غیر قابل دعوا است.
تنها می توان آن را از دید تاریخ دیپلماسی همچون یک مبحث تاریخی مطالعه کرد.

>>>   Aziz Arianfar
در کل، باید از تاریخ درس بگیریم و دیگر اجازه ندهیم کشور را با شعارهای میان تهی تباه و برباد کنند. باید دعوای بیهوده کنار گذاشته شود. ما بیش از هر کسی از پشتون های پاکستانی زیان دیده ایم. چه از دست تندروان مذهبی مانند سمیع الحق،قاضی حسین احمد و مولانا.... و چه از دست جنرال های ای اس آی. بیشترین ضربات را بر پیکر ما نصیرالله بابر، حمیدگل، درانی و عمران خان زده اند. اما هنوز هم آن ها را برادر می خوانیم و هستی خود را به خاطر آن ها برباد می دهیم.

>>>   Nematollah Torkany
مگر در زمان ظاهر شاه پاکستان را جهان به رسمیت نمی شناخت که هر شب از ساعت هفت تا هشت شب در رادیوی کابل افغانستان برنامه ای برای پشتونستان بود که ترانه ای میخواندند ( داپشتونستان زمونژ... دا مو د بابا وطن... و همچنان حتی پاکستان شرقی به نام بنگله دیش از پاکستان جدا شد؟؟

>>>   Mohammad Radmanish Radmanish
حیرانم ازینکه گذشته گان در پشاور وکویته قنسلگری با تشکیل اضافه از ده نفر داشتند و در اسلام آباد سفارت و تا همین اکنون هم فعال است وما پاکستان را باحدود تشریح شده برسمیت شناختیم، چرا سیاستمداران و دولتها میخواهند مردم خود را فریب دهند، میگویند دولتهای متأخر خط دیورند را نشناخته اند، هردولت و هر رژیم موظف نیست تا شناخته را باز به معرفی بگیرد!

>>>   Aziz Arianfar
در این جا سخن بر سر خط و سرحد نه بل که مرز شناخته شده بین المللی است. تغییر مرزها تنها در دو صورت ممکن است: یا به زور و توان نظامی که ما فاقد آن هستیم و یا هم از مجاری حقوقی بین المللی که باز هم مبنایی نداریم مرز با پاکستان را تغییر بدهیم.

>>>   Aziz Arianfar
با درود، باید همه چیز را از منشور تاریخ اوکرایین بررسی کرد. اساسا اوکرایین هم مانند پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبیکستان و آذربایجان یک کشور مصنوعی است. این کشورها هیچگاهی در تاریخ نبوده اند. یعنی هیچگاهی کشوری به نام اوکرایین وجود نداشته است. البته، سرزمینی به نام او کرایینا بوده به مفهوم سرزمین سرحدی. شهر کییف نخستین پایتخت دولت روس بوده است و با نام ولادیمیر نخستین شاه روس که آیین ارتدکس مسیحی را پذیرفت، پیوند دارد. خارکف، لوهانسک و دونتسک همواره شهرهای روسیه بوده اند که به نام روسیه کوچک یاد می شده اند. جزیره نمای کریمیا از قدیم الایام جزو خاک روسیه و روس نشین بوده است. اکنون هم در حدود 95 درصد مردم آن روس تبار اند. کشور اوکرایین را لنین پس از انقلاب ساخت. بخشی از روسیه را به آن داد و قسما مردم اوکرایینی را (که آمیزه یی از روس ها و دیگر سلاوی ها و مردمان بالتی به ویژه سویدنی و قسما هم آلمانی تبار بودند) شامل اوکرایین ساخت. تا دوره خروشچف کریما جزو خاک روسیه بود. اما خروشچف که زاده اوکرایین بود و همسرش اوکرایینی تبار، این جزیره نما را به اوکرایین بخشید. در واقع، چون در آن هنگام یک کشور شوروی بود، این کار چندان اهمیت نداشت. مانند این که شیندند (اسفزار/ سبزار) را که در گذشته مربوط ولایت فراه بود، به هرات دادند. موضوع پس از فروپاشی شوروی بسیار جدی شد. چون این جزیره نما اهمیت فوق العاده استراتیژیک برای روسیه دارد. در آغاز روسیه با اوکرایین قراردادی در زمینه اجاره پایگاه های نیروی دریایی و هوایی خود در این جزیره نما برای یک مدت دراز امضا کرد. پس از انقلاب میدان در اوکرایین و در پی آن کودتای نارنجی، مردم روس تبار این جزیره نما همه پرسی یی را برگزار و رسما خواستار پیوستن به روسیه شدند. بیگمان از دست دادن کریما برای روسیه حکم خودکشی را داشت و به هیچ رو، نمی توانست آن را به دولت نو اوکرایین که وابسته به امریکا است، واگذار گردد.

>>>   ما خط دیورند را برسمیت میشناسیم. اما اینطرف خط دیورند خراسان است و پشتون ها باید به آنطرف خط دیورند کوچ داده شوند.
مرکز خراسان عبارت از شهر تهران است.
مذهب رسمی خراسان عبارت از مذهب اهل تشیع است.
خادم حسین کربلایی از کارته سخی.

>>>   جنجالهای در سرحد دو کشور منظورم خط فرضی دیورند بر سر نصب سیمهای خاردار است که فامیل های دو طرف را از هم جدا کرده است. اکنون زمان ان فرا رسیده است که این سیمها بر داشته شده و فامیل ها دوباره باهم دید و بازدید داشته باشند این حق طبیعی باشندگان این منطقه است اگر طالبان و صفوف سرحدی ان به اقدامات غیر مسوولانه پاکستان جواب دندان شکن ندهند این سیمهای خاردار به مرور زمان به خط LINE OF CONTROLمبدل گشته و حذف و برداشتن ان مشکلات و برخوردهای جدی را بین نیروهای سرحدی بوجود خواهد اورد و ان رنجی را که مردم کشمیر دو طرف خط بخاطر چنین خط اندازی ها تا کنون میبرند نصیب افغانها خواهد شد.
هنوز موقف رسمی طالبان در قبال چنین تشنجات تصریح نگردیده است ولی اگر طالب در این راستا به نفع کشور و خاک کشور وطنپرستانه اقدام کند حمایت از انها برای تمام ملیتها ی ساکن کشور امر ضروری میباشد اینجا موضوع طالب و غیر طالب نیست...
برای من یک موضوع تا کنون حل نه شده است و ان اینکه تمام اگاهان سیاسی که تا دیروز از داعیه جهادی های تنظیمی دفاع میکردند چگونه فراموش کرده اند که عاملین مداخلات پاکستان در امور داخلی افغانستان همین احزاب اسلامی بودند...
همینها بودند که به پاکستان رفتند و به امر ضیاالحق ظرف بیست و چهار ساعت هفت حزب اسلامی ساختند و پاکستان را برای مداخله اشکار در امور داخلی افغانستان تشویق کردند یا هزاره ها به حکم اخوند های ایران هشت تنظیم اسلامی غارتگر ساختند و از این طریق به ایران اجازه مداخلات در امور افغانستان را دادند همینها اند که از افتخار کردن به خاطر پیروزی افغانستان در جنگ جلال اباد ۱۹۸۹ در برابر پاکستان خجالت میکشند از نام دکتور نجیب الله به حیث سر قوماندان اعلی جنگ انکار میکنند همینها استند که هنوز هم از دایره تعصبات مذهبی و قومی خود خارج نگردیده اند. همینها استند که تا دیروز و امروز مردم را با نشر مقالات شان به بیراهه کشانده اند.
دفاع از مرزو بوم کشور چه در شمال باشد چه در جنوب و شرق بر همه فرض است.افغانستان کشور واحد و تجزیه نا پذیر بوده و خواهد بود...تا دیروز پرچمی ها را بنام کافر و ملحد وطنفروش نفرین میکردید در حایکه انها ده سال تمام مصروف طرد و دفع تجاوزات بادار پاکستانی تان بودند و بعدا در زیر بیرق پنجاو دو کشور اشغالگر با افتخار زندگی کردید پول اندوختید و اکنون با ارایه نظرات تفرقه انگیز تان میخواهید بر دهان کسانیکه از تمامیت ارضی افغانستان حرف میزنند قفل را ببندید...چنین موقف شما به معنی ان است که سوپ SOUP را با پنجه نوش جان کنید...
سینا

>>>   هر کس بادرانی دارد ولی انقدر پشتون تاجیک هزاره یا غیر پشتون کردیم چه شد؟تا چند سال چند قرن دیگر؟الان تمام کشورها در حال سرمایه گذاری در هوش مصنوعی هستند چون آینده بشریت است
ولی در کشور ما دیگر نه هوش مصنوعی نه طبیعی
حال شما به لر و بر مشغول باش ما هم به خواندن نوشته های شما تا کی را الله تعالی می داند

>>>   هنوز هم سر وقت است.
یک هیات افغانستان و یک هیات پاکستان همراه با نقشه اصلی نقطه گذاری دیورند بروند و نقاط اصلی را دوباره تثبیت کنند تا حد اقل به ده ها کیلومتریکه پاکستان به داخل افغانستان سیم خاردار نصب گرده به دست بیاید و بعد که خاک های تازه از وست رفته به دست آمد آنگاه بگویند که دعوی بر سر اصل خط هنوز باقی است و هر وقت افغانستان بمب اتم ساخت بعد با پاکستان تصفیه میکند.

>>>   چرا تمام قوم پشتون را اهانت می کنید؟نیم این مردم زنان هستند که از زنان هر قومی در افغانستان رنج و مصیبت بیشتری را تحمل کرده اند.آنها از تحصیل از بیرون رفتن از تفریح از خنده از شادی از حق انتخاب محروم هستند.وقتی هنوز طفل هستند به پیرمرد هفتاد ساله چهار زنه که سنش از نوه پیرمرد هم کمتر است می دهند.قپآقای روشنگر شما امیرزاده ها حسن علی عدالت ها گل امیری ها و.... تا حال چه کار برای وطن کرده اید؟طفل پشتون طفل تاجیک طفل هزاره طفل ادزبک به همدیگر به چشم دشمن نگاه می کنند و این شرایط را شماها در همین رسانه ها کردید....

>>>   چرا اسماعیل یون در مورد اظهارات اقای قریشی خاموش است؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است