گفتگوهای تهران، شانس آخر صلح نیست
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۵۶    ۱۴۰۰/۱۰/۲۱ کد خبر: 169476 منبع: پرینت

آیا گفتگوهای تهران آخرین شانس برای جلوگیری از جنگ تابستان داغ 1401 خواهد بود؟

اگر طالبان از سر پیل مست فرود نیایند، و تن به تشکیل دولت راستین فراگیر ملی با مشارکت دادگرانه همه لایه های جامعه ندهند و اصلاحات گسترده را در همه عرصه ها نپذیرند، همان گونه که پیش بینی کرده بودیم، با فرا رسیدن بهار دور تازه ای از جنگ های خونین نیابتی با اشتراک همه قدرت های جهانی، متطقه یی و داخلی گریبانگیر کشور خواهد شد و خود طالبان را هم خواهد سوختاند.

ایجاد دولت انتقالی، عقب نشینی طالبان از استان های شمال و غرب، غیر نظامی ساختن کابل، تشکیل کمیسیون تسوید قانون اساسی و ساختار نظام نو و پایان بخشیدن به انحصارگرایی و یکه تازی و خودکامگی از نکات کلیدی راهیافت صلح است.

بیگمان شورای امنیت سازمان ملل، سازمان ناتو، سازمان شانگهای، اتحادیه اروپايي، کشورهای متطقه و همسایه می توانند نقش پر رنگی در روند صلح بازی نمایند.
نتایج گفتگوهای روسیه و آمریکا بسیار مهم و راهگشا اند. اگر دو قدرت بزرگ جهان با هم بر سر مساله افعانستان به توافق برسند، گام بزرگی خواهد بود‌.
در غیر آن: جنگ خونین فرسایشی در راه خواهد بود.

طالبان باید نیک بدانند که بازگشت روسیه به آسیای میانه، می تواند زمینه ساز بازگشت سریع امریکا به افغانستان گردد و چه روسیه و آمریکا بر سر افعانستان به توافق برسند، یا نرسند، ناگزیرند مواضع سرسختانه و کله شقانه خود را تغییر دهند.
زیرا: اگر کنار بیایند، طالبان بخواهند یا نخواهند کار به ایجاد دولت فراگیر خواهد کشید،
اگر کنار نیایند، کار به جنگ خواهد کشید و این جنگ مادامی ادامه خواهد یافت که زمانی دو طرف بتوانند با هم کنار بیایند‌ و زمینه برای تشکیل دولت فراگیر فراهم گردد.
پس چه بهتر که بیش از این کشور و مردم را به خاک و حون نکشند و در در تفاهم و سازش پیش آیند.

گفتگوهای تهران البته، شانس آخر صلح نیست. اما می تواند آغاز خوبی باشد. به شرط این که طالبان متوجه بازگشت نیرومند روسیه به آسیای میانه و امکان بازگشت امریکا به افعانستان شده باشند و سر عقل آمده باشند.

عزیز آریانفر


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
گفتگوهای تهران
صلح
نظرات بینندگان:

>>>   حاضر شدن تالبان به مذاکره با جبهه مقاومت ملی به رهبری جناب احمد مسعود، نشان‌دهنده تن دادن تالبان به این واقعیت است که جبهه مقاومت با جنگ و فشار نظامی شکست خوردنی نیست. این برای جبهه یک موفقیت است. این موفقیت به قیمت خون شهدای راه‌آزادی و عزت مردم ما و به قیمت شجاعت و پایمردی رزمندگان راه آزادی بدست آمده است.
تالبان در ابتدا تلاش کردند که جبهه مقاومت و مبارزه و ایستادگی مبارزین این جبهه را نادیده گرفته و از رویکرد انکار و کتمان استفاده کنند. در چند ماه اخیر هرگاهی که از رهبران تالبان در مورد مقاومت پرسیده می‌شد، با تکبر و تفرعن طوری پاسخ می‌دادند که مقاومتی وجود ندارد. تالبان با همین تکبر، پیش از حمله به پنجشیر، چند روزی را برای مذاکره اختصاص دادند که در واقع فرصتی برای مذاکره نه بلکه مهلتی برای اتمام حجت و آمادگی جبهه به بیعت و تسلیمی بود. برای همین، مذاکره چاریکار نتیجه نداد. چون تالبان تسلیمی می‌خواستند نه گفت‌وگو.
حالا اما با آن‌که به نظر می‌رسد تالبان به واقعیت"شکست‌ناپذیری جبهه از راه نظامی" پی برده اما بعید است که این گروه حاضر به پذیرش خواست‌های اصلی جبهه مقاومت بوده و به اصطلاح بخواهد وارد گفت‌وگوی اصلی و جدی شود. به احتمال زیاد تالبان می‌خواهد که جبهه را مصروف مذاکره بسازد تا در مهلت باقی‌مانده برای آغاز فصل جنگ بهره‌برداری سیاسی و نظامی نماید. این رویکرد، در سال‌های گذشته بارها از سوی تالبان در مذاکره با حکومت قبلی به مشوره پاکستان اتخاذ شده است و یک رویکرد آشنا است.
البته تا جایی‌که به رهبری جبهه مقاومت ربط دارد، رد کردن گزینه مذاکره و بستن درب گفت‌وگو با تالبان یک گزینه مناسب به نظر نمی‌رسد. هرچند شماری از حامیان و متحدین جبهه گزینه رد کردن مذاکره با استناد به جنایت‌های ارتکابی تالبان در پنجشیر و بعضی نقاط دیگر حوزه مقاومت تجویز می‌کنند. اما هرگاه جبهه گفت‌وگو را رد کند، از نظر سیاسی این اقدام را تالبان به نفع خود استفاده کرده و مدعی کسب وجاهت اخلاقی خواهند شد که گویا آنان صلح می‌خواهند اما جبهه مقاومت گفت‌وگو را رد می‌کند.
البته جبهه مقاومت قبلا شروط و خواست‌هایی را برای مذاکره مطرح کرده که اگر تالبان با تمایل به پذیرش آن خواست‌ها حاضر به گفتگو شده باشند، یک پیشرفت خوب است. آنچه مهم است این است که جبهه بر خواست‌های خود، که برحق و نیاز مبرم صلح و ثبات دایمی در کشور است، تاکید کرده و از آنان منصرف نشود.
خواست‌های جبهه مقاومت شامل خروج نیروهای تالبان از مناطق شمال، شمال‌شرق، مرکزی و بخش‌هایی از غرب کشور(حوزه مقاومت که اکثریت باشندگان آن غیرپشتون‌ها اند) و هم‌چنین استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در کابل و تشکیل حکومت موقت و رفتن بسوی تغییرساختار سیاسی و تدوین قانون اساسی و انتخابات عنوان شده است. اگر روی این موارد توافق شود و صلحی مبتنی بر آن شکل گیرد، چه بهتر. هرجنگی به یک صلح ختم می‌شود‌. اگر خواست‌های مشروع از طریق صلح تامین شود، چرا باید جنگ کرد؟ اما نباید پیش از رسیدن به توافق صلح، آمادگی و ادامه جنگ فراموش شود. خواست‌های فوق‌الذکر اگر از طریق صلح حاصل نشود، باید از طریق جنگ حاصل شود. خوش‌بختانه که اکنون رهبری جنگ و صلح از آدرس حوزه مردمی مقاومت دست کسی است که از لوث معامله مبرا است و تعهدش به مردمش نیز جای شک و شبه ندارد.
مژده ظفری بخشی

>>>   طالب اگر خودش خودش میبود ، کنج مسجد اش به بود.

>>>   نویسنده باز قلمت بی اراده شده و .... میکند آغا خدت واقعیت های عینی را نادیده گرفته و خیالپردازی میکنی که گویا در شروع بهار زمین و آسمان. را به هم خواهیم کوبید .
آغا چشم را باز کن و بیدار شو که صبح شد و واقعیت ها رنگ تخیل خدت را ندارد به همه معلوم است که جبهه مقاومت فیسبوکی شما در میدان عمل با وجود مدرنترین سلاح و تعلیمات نظامی و سلاحکوت های پر از مهمات 1 هفته در مقابل جوانان 15 الی 20 ساله طالب مقاومت نتوانست و فرار را بر قرار ترجیع داد حال چه پف وپتاق داری و شرط گذاری میکنی که اگر چنین نشد چنان خواهیم کرد .

>>>   همه تهدیدیها پوشالی توخالی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است