شیوۀ استعمار نو و خطرناک پاکستان بر افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۵۶    ۱۴۰۰/۱۰/۲۵ کد خبر: 169502 منبع: پرینت

شیوۀ استعمار نو و خطرناک پاکستان برکشور بی صاحب افغانستان!
"عمران خان، نخست وزیر پاکستان از مسئولان این کشور خواسته است که نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده به ویژه در زمینه‌های پزشکی، فناوری اطلاعات، مالی و حسابداری به افغانستان فرستاده شود تا "از بروز بحران انسانی" در این کشور جلوگیری کنند."

این شیوه نو استعمار پاکستانی در نخست تمام نهادهاو بنیادهای علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی افغانستان را به وسیلۀ ربات های مدارس اسلامی خود نابود کرد و سپس ربات های اسلامی خود را فرستاد به افغانستان و ریموت کنترول آنها را خود در دست گرفت و با فشار دادن دکمه مطلوب تمام دروازه های علم و دانش را برروی مردم و به ویژه زنان و دختران بست.

به فرمان «امر به معروف و نهی از منکر» مردم و سرمایه های مغزی و متخصصان و اموزش دیده های کشور را به فرار واداشتند و کشور را تهی کردند از سرمایه های ملی و آنچه باقی ماند، خانه نشین منزوی، بیکار و درحاشیه رانده شدند، جوانان در اعتراضات خیابانی داد می زنند از بیکاری و فقر، اکنون پاکستان که به عمق استراتژی خود رسیده است به بهانۀ کمک انسانی نیروهای استعماری خود را وارد کشور مستعمرۀ خودمی کند تا از یک سو کشور را پاکستانیزه کند و از سوی دیگر با داشتن نفوس 230 میلیون از بحران مسکن و کاریابی در پاکستان جلو گیری کنند، با کوچ دادن های اجباری باشندگان اصلی و بومی مناطق، شهر ها و روستا های خوش آب و هوای افغانستان.

امیدوارم باز هکر های پاکستانی برای یک ماه فیسبوک مرا بلاک نکنند!

ثریا بها


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
استعمار پاکستان
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   بسیار متاسفم که تا حال کسی جواب پاکستانی ها را نداده ، جای شرم است طالبان باید اعلان کنند که برخلاف بادارشان هیچ اقدامی کرده نمیتوانند
لر وبر گفته گفته نه از لر شد ونه از بر
....بر غلامان پاکستانی
داود

>>>   کابل مرکز صوبه پنجم پاکستان است و برای اداره این صوبه ، پاکستان باید افراد کاری خود را استخدام کند اما مزدشان را باید طالبان بپردازند.

>>>   پس کجاشد غیرت وننگ افغان؟ به خدابی که شما طالبان بدان باور ندارید قسم میخورم که روزی ‌کاسه صبر کلگی مردم وطندوست به سر خواهد آمد و بالای این وطن فروشی و کوچ اجباری مردم شریف به جایی دیگر و جایگزین ساختن بیگانه به جای وطندار با تمام قوا ایستاد خواهند شد. در هیچ دولت و حکومتی چنین سرافتاده نشده بودیم که از کشوری دیگر نیروی کار مزدور بیاورند و مانند اسراییل که سرزمین فلسطین را گام به گام به تسخیر خود درآورد چرکستانی ها هم با پلانهای فریبکارانه کشور زیبای ما را اشغال کرده و روزگارمان را سیاهتر کنند آیا نمی بینید جوانان ما حتی کسانی که مسلکی درس خوانده اند بیکار و یا در کشور ایران و تورکیه مهاجر شدند؟ به خدا ‌که از این کار شما و کارهای احمقانه وغلام وارتان غصه دار استم. و ای کاش که مرده بودم وشاهد این خیانت در حق مردم و وطن نمی شدم. شما لوده ها از چه قبیله ای می ایید که اینطور برما جفا می کنید.گورتان را از این سرزمین گم کنید تا مردم به حسابتان نرسیده اند.

>>>   این که ملعبه ی عساکر تجاوزگر روس چنین اظهار وطندوستی می کند واقعاً خنده آور است. آیا تو، هنائیتا، و همکاران شما نبودید که دروازه ی مداخله ی خارجی را در افغانستان گشودید؟ آیا حزب منحوسی که تو به آن تعلق داشتی نبود که قافله ی مرگ و بیخانمانی را در افغانستان به راه انداخت. لعنت بر تو و همکارانت که افغانستان را با اجرای کودتای خونین ثور به این جاکشانیدید.
داود غفاری

>>>   پاکستان نگوئید چتلستان بگوئید که منطقه را به گند زده است عمران خان مگوئید ویران گر و مخرب بگوئید

>>>   چه بهایی سنگینی که ما برای بهشت خیالی عربی میپردازیم.
آتش خاوری

>>>   استعمار نو و کهنه ندارد بس که در استعمار روسها فعال بودید

>>>   شما سالها در رادیو افغانستان میخواندید که:
دا پشتونستان زمونژ. دا پشتونستان زمونژ.
حالا پاکستانی ها میخوانند:
یی افغانستان همارا. یی افغانستان هما را.
یک هوتل بود در جاده میوند در کابل بنام هوتل بابر.
در دهن این هوتل یک تعداد مرده گاو ها بودند که هر نفر که تیر میشد،پرسان میکزدند که میخواهی؟
اگر نفر ها میگفتند بلی،آنها را با خود در خانه های مخصوص روسپی ها میبردند و معرفی میکردند و پول خود را میگرفتند.
یک روز یک بچه کگ نوجوان با چهره زیبا و کالای سفید و جیلک در سرشانه که سن های پانزده یا شانزده ساله بود و از اطراف آمده بود،خبر شده بود که در دهن هوتل بابر مرده گاو ها هستند.به آنجا رفت و یک نفر پرسان کزد که میخواهی؟
او جواب داد:بلی.
نفر مذکور او را باخود به اطاق خودبرد و همراه یک رفیق خود،دو نفره بالای او تجاوز کردند و بعداً رهایش کردند.
بیچاره از شرم به پولیس نیز مراجعه نکرد که بالای او تجاوز شده است.
حالا در زمان ظاهرشاه و داودخان،داپشتونستان زمونژ میخواندند،نه تنها پشتونستان از آنها نشد،بلکه افغانستان را نیز به پاکستان باختند.

>>>   ثریا جان !!!
بسته کردن یا نکردن فیسبوک شما و امثال شما برای PAKIES کدام اهمیتی ندارد... زیرا شما کدام تاثیر قابل ملاحظه در راه جلوگیری از پاکستانی ساختن افغانستان ندارید.
حالا سوال پیش اید که ما چرا به چنین وضعیت دچار شدیم. جواب سوال بر میگردد به آن سالهاییکه شما و افراد چون شما به بهانه های مختلف از کشور در مخالفت با نظام دموکراتیک یا دیکتاتوری سال‌های ۱۹۸۰-۱۹۹۲ به اروپا یا امریکا فرار کردید . فرار شما به این خاطر که گویا شما به یک کشور دموکراتیک میروید و به گوشه ای لم داده از خیرات چند دالر سوسیال خرو پف کرده زندگی آرام را به سر میبرید حقیقتا هم چنین است. من اطلاعات زیاد از زندگی مرفه افغان‌های امریکا دارم.
شما و امثال تان هیپوکرات استید. شما علیه نظام چپگرایان بر خاستید و مدعی شدید که کشور توسط شوری اشغال شده و کابل قابل زیستن برای شما نیست،اما همینکه به امریکا آمدید متوجه شدید که شما به کشوری پا گذاشته اید که معتاد به جنگ ، است . سازماندهی کودتا ها ، براه اندازی توطیه های بین المللی ، سرکوب حکومات چپگرا با برنامه های مترقی اجتماعی کار متداوم ایالات متحده امریکا میباشد که شما و امثال تان این کشور را حامی دموکراسی فکر میکردید، یقینا شما به افشاگری های فعالیتهای ضد دموکراتیک امریکا توسط Julian Asange و Edward Snowden آشنا استید. امروز مردم در داخل افغانستان با غول وحشت یعنی طالبان دست و پنجه نرم میکنند و عامل چنین حالت بر ملت شما ها استید ، آنهایی استند که بنام دفاع از اسلام و به بهانه خطر شوروی و کمونیسم نوکر پنجاه دو کشور شدید، رهبران تان نوکری استخبارات موساد اسراییل و CIA امریکا وISI را نمودند و به پاکستانی ها تعهداتی سپرده بودند که امروز نتایج انرا می بینیم .
رهبران شما مخالفین دولت کارمل و نجیب به قاتل هزاران فلسطینی ضیا الحق که خود را Soldier Of Islam مینماید سر اطلاعت و بردگی را گذاشتند. این جنرال مسلمان کش یعنی ضیا ا لحق در سال 1968 به کشور شاهی «اردن» برای تربیه سربازان و افسران قوای خاص اردن به آنجا دعوت شده بود. قطعه خاص وظیفه داشت که هر نوع اعتراض و تظاهرات را در داخل کشور اردن سرکوب کند. شکار اصلی این قطعه فلسطینی های آواره از جنگ های عرب -اسراییل بودند ، در سپتامبر 1970 قطعه خاص تحت قومانده انزمان تورن ضیاالحق قیام فلسطینی ها در اردن را با شدت سرکوب کرد و بخاطر آن عالیترین مدال اردن را به سینه اش نصب کردند .... جنرال Moshe Dayan در یادداشتی گفته است که :” ملک حسین شاه اردن در یازده روز آنقدر فلسطینی را کشت که اسراییل در سی سال هم نمیتواند به این تعداد را بکشد...” این همان جنرالل پاکستانی بود که سران سیاسی و بعضی نخبگان ما سر به پایش گذاشتند و کلید آینده افغانستان را هم به او دادند. ما افغان‌ها به همین بهانه تیشه به ریشه خود زدیم تا از پا در آمدیم اما در انطرف خط نوادگان انگلیس یعنی جنرالان پاکستانی کشور شانرا صاحب بمب هستوی ساختند، ما دست و گریبان با هم بودیم دولت وقت کارمل و نجیب را از چپ و راست با قلم و با مرمی مورد اصابت قرار دادیم ، تروریست‌ها را از فاسد ترین کشور های اسلامی بداخل افغانستان دعوت کردیم ، دساتیر جنرالان پاکستانی را قدم به قدم برای نابودی زیر بنای افغانستان اجرا کردیم،
حالا دیر شده است. کشور مثل یک پرنده بی بال و پر در میان پنجه های قوی گرگ درنده نفس میکشد، برای طرد این طالبان مجنون باید باز خون‌ها ریختانده شود ،سالها باید جنگ کرد....ولی امیدوارم افرادی چون شما ، داکتر اسپنتا ، اریانفر ها و دگر فر ها و اکادمیسین های بی مقدار مقیم ااروپا بنام ملت تجارت نکنید...ویسکی تانرا بنوشید و در همان سوراخهاییکه خریده اید آرام بگیرید و بجای پر کردن صفحات رسانه ها و ریختن اشک های تمساح تان وقت خوانندگان را بر باد نکنید. .
ثریا جان !!
شما تشویش استخدام کارمندان پاکستانی را در ادارات افغانستان دارید . این هنوز آغاز فلم است عنقریب افغانستان رسما به صوبه پنجم پاکستانی ها خواهد پیوست. جنرالان پاکستانی بالاخره. انتقام شکست ننگین شانرا در سال 1972در جنگ هند و پاکستان روی بنگال شرقی با به پیروزی رساندن طالبان در افغانستان جبران کردند ...و آنها هر سال این پیروزی را جشن خواهند گرفت.
هنوز هم افغان‌ها یا افغانستانی ها مصروف جنگ‌های زبانی و ملیتی استند و هنوز هم درس از تاریخ نمیگیریم.
ثریا جان با تاسف که دگر تشویش شما در مورد افغانستان جای را نمیگیرد و خیلی ها دیر شده است. اکنون ما در فکر گردهم جمع شدن و ایجاد یک جبهه فراگیر متشکل از تمام ملیتها استیم. و بزودی احزاب چپگرا و دموکراتیک و دگر احزاب آزادی دوست به توافقات لازم سیاسی خواهند رسید.
پیگرد توسط طالبان روز به روز گسترده تر میگردد ولی اراده مردم بالا ترین قوه محرک انقلاب است.
همه باید بدانند که در این اتحاد ملی همه اقوام اشتراک خواهند داشت تا کنون بسیاری از افراد سر شناس برادران پشتون ما آماده همکاری با جبهه متحد ملی را نموده اند در موجودیت طالبان در صورتیکه آنها به مردم حق ندهند همه شریک استند همه یعنی از تمام ملیتها ، اقوام و قبایل و جرگه ها.
سینا

>>>   جناب سینا !
خواب های خوش ببینید ! به حرف های شما نیز دیر شده . خیزش های مردمی به شدیدترین شکلش از سوی طالبان سرکوب می شود همان طوری که حکومت دیکتاتور خلق و پرچم هزاران جوان را ، محصلین را و استادان را در پولیگون زنده زنده دفن کردند ، همان گونه که مخالف خود را با بی رحمی از بین بردند ، طالبان نیز چنین می کنند . بدانید که کارکرد های خلق و پرچم با کارکرد های طالبان دو روی یک سکه اند . مگر در خبر ها نشنیدید که ذبیح الله مجاهد بصورت روشن و واضح گفت که هرکی با نظام ما مخالفت کند از بین برده می شود ، مگر خلقی ها و پرچمی شعارشان همینگونه نبود ؟
چه می گویید شما!
از انقلاب حرف می زنید؟ کدام انقلاب ؟ خود را ریشخند می کنید یا دیگران را؟ افغانستان بایست از تمامی این بحران ها و دیکتاتوری ها عبور کند تا راه خود را بسوی رشد اقتصادی و اجتماعی بگشاید ،جامعه ایکه تا عمق به خرافات و جهل و نفرت پراگنی و ناآگاهی غرق است ، آیامی تواند زمینه انقلابی داشته باشد ؟ خواهشمندم حرف مفت نزنید .

>>>   برای برادرم سینا می نویسم که آنچه نوشتی سخنی است برخاسته از دل وزبان کلگی مردم وطندوست.افغانستان دو تیره دشمن دارد. اول نفراتی که در داخل خیانت وغلامی میکنند و دوم دشمنانی که در بیرون کشور آسوده خاطرند و بساط عیش به راه است و قصه میبافند و به جای مبارزه بیشتر مردم را گمراه کرده وبا بزرگ جلوه ساختن دشمن مردم را می ترسانند و از اربابانشان دالر تحفه میگیرند.چه بسا ‌که نفراتی هم باشند که دوسویه پیسه میگیرند هم از غرب وهم از طالبان.

>>>   دوست گرانمایه:
مبارزه با طالب و دست و گریبان شدن با انها کار یک گروه و یک ملیت نیست. کار یک هفته و یا یک ماه و یک سال نیست بلکه اتحاد و همبستگی تمام ملیتها و اقوام ساکن کشور را ایجاب میکند و همین اتحاد در قبال انقلاب اجتماعی را خواهد داشت. تا ریشه در اب است امید ثمر است.
همینکه زنجیر های استعماری از گردن مردم افغانستان توسط مردم بدور افگنده شود معنی انقلاب را افاده میکند.شما از یک بحران خطرناک اگر پیروز مندانه برون میایید دگر این یک انقلاب است زیرا این یک تغییر کیفی است ابعاد اقتصادی انقلاب بحث علیحده است ...
جناب
شما از تغییرات موجود در داخل افغانستان یا خبر ندارید و یا انچه میبینید به نظر شما بسنده نیست.
طالبان بیست و پنج سال قبل هم در افغانستان امده بودند...سراپا وحشی و بدون هیچ نوع مشکل شهر کابل را برای شش سال بدست داشتند.
در انزمان نفوس کشور نیمی از نفوس کنونی بود.. اما امروز سطح اقتصاد و شعور اجتماعی به مراتب بهتر و بالاتر از شرایط بیست و پنج سال قبل است جامعه از لحاظ شرایط عینی و ذهنی اماده تحرک منطقی و مثبت است. طالب میفهمد که افغانستان امروز دگر ان افغانستان سابق نیست...حتی والد طالبان
از شناخت قبل از وقت طالبان پرهیز کرده اند تا اشتباه سابق را تکرار نکنند لذا استعمال کلمه انقلاب در این راستا به جا خواهد بود اما اگر کسی مثل حفیظ الله امین پیدا شود و بگوید که من انقلاب پرولتری را در افغانستان به پیروز ی میرسانم و بعد هم سوسیالیزم را در پنج سال اعمار میکنم در اینصورت این حرف مفت است و ریشخند .
امین و تره کی حساب خود را بدهند و یا انهایی که بدفاع از شیوه های کاری شان قرار دارند اما برای من جای تعجب است که شخصی چون شما
طالب را با پرچمی ها مقایسه میکنید...
اینجا دو مطلب است یا اینکه شما از روز نخست ششم جدی پا به فرار گذاشتید و تا امروز سوسیال خور استید و وقایع سالهای ۱۹۸۰ کشور را از زبان نشرات غربی ارزیابی میکنید و یا اینکه متعلق به کدام سازمان سیاسی استید که با افکار دموکراتیک پرچمی ها مغایرت دارد.
در زمان پرچمی هم در کابل بودم. دولت با کسی سرو کار داشت که سلاح و مهمات از پاکستان به کابل میاورد و وحشت میافرید. اطفال مکاتب را مسموم میکرد پل و پلچک و شاهرا های وطنم را با بمب ها و ماین ها بدستور پاکستانی ها منفجر میکرد. دولت در برابر این افراد بی رحم بود و باید هم میبود. در این مبارزه تنظیمهای هفتگانه و هشتگانه تنها نبودند ماوویست ها افراد ناسیونالیست و یک دنده و قوم پرست فیودال های بزرگ سرمایداران دلال همه شب و روز در فکر سبوتاج بودند نمیگذاشتند که دولت کار کند...
شما پر چمی ها را با طالب یک سان میدانید .واه واه . عجب منطقی
عجب برداشتی. ...در شرایط پرچمی ها زنهای افغانستان به حد اعلی ازادی های اجتماعی و اقتصادی رسیده بودند... زنها در فابریکات دفاتر و مزارع در مجموع در پروسه تولید نعمات مادی کشور برابر با مردان شرکت داشتند.
در زمان پرچمی ها افغانستان برای اولین بار در تاریخ به سوی ملت شدن قدم گذاشته بود. ایجاد وزاررت امور ملیتها و کارهای خلاق این وزارت تحت رهبری عوض علی نبی زاده که یک کارگر بود ثبت تاریخ مبارزات مردم و کارکردهای دولت در راه تساوی حقوق ملیتها بود.در اندوران اتحادیه های صنفی ایجاد شد تا کارگران و زحمتکشان بتوانند به حقوق کارگری شان دست یابند ...من نمیتوانم که از تمام کارکردهای خوب اندوره در اینجا برایتان بنویسم.
بلی دشواری ها بود . بعضا بیعدالتی بود. همه کار ها طبق خواست رهبری حزب پیش نمیرفت. باید به اشتباهات اعتراف کرد.
اگر مورخ استید یا محقق یا اگاه سیاسی که در این شب وروز تعداد اگاهان سیاسی هم از نفوس کشور بیشتر شده است هر قضاوتی که میکنید باید سلیقه یی نباشد ورنه فرق بین شما و گلبدین حکمتیار نخواهد بود.
سینا

>>>   خدمت داود غفاری
نبشته ای سراپا توهین امیز شما را خواندم. شما باید به اسناد تاریخی روابط افغان -شوروی مراجعه کنید که چرا و به چه دلیلی پای عساکر شوروی در افغانستان کشانده شد دوست دارید یا ندارید باید اسناد تاریخی بدون تعصبات مرور گردد. تغییرات سیاسی در افغانستان و جهان یک امر اجتناب ناپذیر بود ه و است. شما به انچه منابع غربی امریکایی پاکستانی به خورد شهروندان شان و جهان میدهند باور نکنید. امریکایی ها در سال ۱۹۷۲ با پیش کش کردن سالانه یک بلیون دالر به جمهوری مصر انورالسادات را خریدند. معاهده کمپ دیوید امضا شد مطبوعات غربی و امریکایی نعره سر دادند که حقوق فلسطینی ها کاملا اعاده گردیده و میگردد. اسناد معتبر گواه است که نه تنها به فلسطینی ها حق شان داده نه شده بلکه بیش از پیش به رنج شان افزوده شده است از چهل سال بدینسو از خانه هایشان با جبر و زور بیرون انداخته میشوند و در برابر انظار جهان و چشمان جناب شما شهرک های یهودی نشین اعمار میگردد..در برابر انزار جهان مثل دوران بردگی از کمترین حقوق انسانی برخوردار اند بیشترین جوانان فلسطینی در زندانهای اسراییل به سر میبرند ...نا گفته نماند که همین کارمل و حزب و دولت وی همیشه مدافع داعیه فلسطین بودند حتی در زمان حاکمیت انها یک تعدادی از فلسطینی ها در افغانستان اقامت داشتند . امریکایی ها و پاکستانی ها یکجا دهل اشغال افغانستان را نواختند و هم دهل اینکه اسلام در افغانستان در خطر است نواختند و ما افغانها به نامهای مختلف به ان کشور پناه بردیم نوکر و چاکر شدیم و به دهل شان رقصیدیم انقدر رقصیدیم که مدهوش گردیدیم.حالا بهای همان فریب های را که خورده بودیم میپردازیم.
قرار اظهار اقای {{ سینا}} جنرالهای پاکستانی بعد از شکست های پی در پی شان در برابر هندی ها در قضیه کشمیر و تجزیه پاکستان از خجالت
به مردم خود نگاه کرده نمیتوانستند. جنرالان پاکستانی برای تسکین اعصاب شان و قناعت دادن مردم ذوالفقار بوتو را بنام خیانت اعدام کردند مطبوعات و رسانه ها را مهر کردند ... بعد از انکه در افغانستان تحولات رخ داد و متاسفانه امین اعمال ضد بشری انجام داد و هم خیانت به ایدیالوجی حزب خود کرد و هم اخوانی ها از گلبدین تا دگران به پاکستان فرار کردند و با امدن قوای شوروی دگر بهانه ای مداخله در امور افغانستان قبل از همه گسترده تر گردید
امریکا پیشنهاد هزاران ملیون دالر را بخاطر همکاری با انها برای شکست دادن شوروی در افغانستان به جنرالان پاکستانی داد.این نکته را هم نباید فراموش کنید که بنا بر ادعای اقای سینا امریکا چشمان خود را در ساختن سلاح هستوی توسط فیزیک دانان پاکستانی بست و اشاره سبز به پنجابی ها داد و هم زمان قیوداتی را که برای ده سال بر پاکستان بخاطر منع خرید سلاح وضع کرده بود برداشت.
امروز اگر ما تحولات منفی یا مثبت را در لیبیا سوریه عراق مورد ارزیابی قرار دهیم درک میکنیم که رهبران این کشور ها دیکتاتور بودند ولی خاین به وطن شان نبودند پس چرا چنین حالات دلخراش در این کشور ها رخ داد؟؟؟
امروز مردم سوریه بصورت عموم البته نه مخالفین نظام از کمک های روسیه به انها اظهار قدر دانی میکنند...گرچه کمک های امروز روسیه با سود و و مفاد همراه است مفت نیست در حالیکه کمک های شوروی برای افغانستان در همه عرصه ها عمدتا بلاعوض بود.
دوست گرامی :
ثریا جان بها یکی از خوش نویسان طبقه اناث در بین افغانها است. وهم روشن ضمیر.همچنان شما بر زنده یاد اناهیتا تاخت و تاز کرده اید.
قبل از همه شما اسم این شخصیت سیاسی را غلط نوشته اید البته اگر اشتباه تایپی نباشد. اینها به قدر توان خود در روشن سازی زنان افغانستان
کار هایی انجام داده اند. برای حقوق زنان کارگر مبارزه سیاسی کرده اند
مرحومه مثل زنان کرسی نشین پارلمان کرزی و اشرف غنی ثروت نیاندوخته بود
انچه هم از حقوق ماهانه ای خویش بدست میاورد بین زنان فقز بخش میکرد...
افغانستان به متخصصین خارجی ضرورت دارد ولی این متخصصین از کشور هایی باشند که ملت و مردم به انها اعتماد داشته باشند... و انها دلسوزانه به کشور جنگزده ای ما کار کنند...
حنظله

>>>   به تمام دوستانیکه تبصره کردند و نوشتند و هم دیگر را ملامت و سلامت گفتند، یک توصیه دارم و آن اینکه: بیشتر از 80 % مشکلات که دامنگیر ساکنین این سر زمین است معلول ناپختگی اجتماعی-سیاسی اخزاب ، خودکامگی و استبداد سردمداران گذشته وتوده ی بیسواد و غافل می باشد. مردم ما اعم از با سواد و بی سواد بطور انفرادی یا نهایتاً قبیلوی زندگی می کنند. ما وقتی با هم یک صداو یک دست می شویم که منافع مادی مان در خطر باشد و محل زندگی مان اشغال گردد. بمجرد رفع خطر به جان هم می افتیم. ما نتوانستیم و به این زودی هاهم نخواهیم توانست که منحیث یک ملت با هم بافت بخوریم و زنجیره ی محکم و نا گسستنی را بسازیم تا بتوانیم در برابر نا ملایمات زندگی بایستیم. تقصیر از خود ماست، دیگران را ملامت نکنیم.
نصر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است