پس از آغاز شورش در فاریاب، یک‌نوع‌هم‌زبانی میان طیف‌های مختلف پشتونست‌ها شکل گرفته. هرچند این همسویی تازگی ندارد، اما نقاب به‌طور بی‌پیشینه از صورت شان کنار زده شده است.

روشنفکر، ملا، سیکولار، کمونیست و حتی به‌ ظاهر مصلح‌ترین «افغانیت‌خواه» خواستار سرکوب مردم فاریاب شدند و هشدار می‌دهند که نگذارید این عدالت‌خواهی به دیگر ولایات برسد.
پشتونیست‌ها بسیار بی‌قرار هستند و می‌دانند هر لحظه ممکن است ماه عسل «افغانیت و اسلامیت سیاسی» فرو بپاشد.

من مطمینا «هراس» را که حکمتیار، افغان‌ملتی‌ها، اسلامیست‌ها و روشنفکران پشتونیزم دارند و می‌خواهند محقق نگردد، به‌زودی محقق می‌گردد و این ناقراری‌شان قابل درک است. چون این‌ها نسبت‌ با ما درد شکست در شمال را خوب‌تر می‌دانند.

هارون معترف

>>>   اگر وقتی دو انتخاب به این ها بماند و آن هم پشتونوالی ویا مسلمانی باشد انتخاب اینها صد در صد پشتونوالی است
داود

>>>   غلامان حلقه بگوش غرب همیشه شعار نفرت پراکنی و نژاد پرستی و جنگ سر میدادن در حالی خود و خویشاوندان و عزیزانشان در غرب ساکن هستند و امنیت انان تامین است و دارای زنده گی رفای اند، همیشه سعی کردن و می کنند تا اربابان خارجی خود را از طریق جنگ داخلی در افغانستان راضی کند ، متاسفانه دشمنان خارجی و داخلی موفق شدند در طی این ده ها به هدف خود برسد و قوم پرستی را در بین مردم افغانستان رواج دارد به خصوص سمت شمال ، ‏در ‎فاریاب: مولوی مخدوم عالم ربانی از فرماندهان ازبیک‌تبار طالبان در فاریاب، از شهر ‎میمنه بازداشت شد و به مزارشریف منتقل گردید.مخدوم عالم به سه اتهام بازداشت شد: ربودن عبدالرووف، عضویت داعش و انتقال قیصاری با واسطه نظامی طالبان از مزارشریف تا مرز ایران. خطا کاران و فاسدان هیچ جای در حاکمیت امارت اسلامی ندارد و با تمام توان با فاسدان بر خورد خواهد شد ، حبیب الله یوسف زی

>>>   ترکتباران باز غوغا میکنند
انقلاب از نو بر پا کنند
ریشه بیداد را آتش زنند
طالبان را خوب رسوا میکنند

>>>   معترف صاحب به اعتراضات فاریاب رنگ زبان و ملیت را ندهید. این اعتراض صرف بخاطر زندانی کردن یک طالب ازبیک است ...زیاد تر این کدام مضمونی ندارد. با این همه کار و پیکاری که عبدالرشید دوستم در سه ولایت شمال کرده است باید نطفه های مقاومت علیه افکار طالبی شکل گرفته باشد متاسفانه در سالهای پسین همین ولایات فاریاب جوزجان مزارشریف سرپل که این مناطق را ماسکو کوچک مینامیدند حضور دایش و طالب را بار ها احساس کرده اند بار ها حملات طالبان بر نیروهای دولتی صورت گرفته است و حتی جان دوستم در معرض خطر قرار گرفته بود...حرفی یا موضوع مهمی است که در این ولایات از نظر دور باقی مانده بود و طالب توانست در این مناطق جلب و جذب کند. فراموش نکنید که مردم به طرف همان کسی میروند که ان حزب و دولت و شخص در خدمت شان باشد در غیر ان توده ها به اسانی رو گردان میشوند.
بنده منحیث یک تاجیک نه تنها از فاریابی ها بلکه از همه اعم از تاجیک و پشتون هزاره و ایماق بلوچ همه میخواهم که در برابر سیاستها و تصامیم غلط طالبان بخصوص در رابطه به حقوق زنان به پا خیزند و نگذارند که طالبان موفق به تطبیق افکار قرون وسطایی گردند...
سینا

>>>   ناقلین را از سمال بیرون میکنیم اگر هم گل بیدین خون گریه کند یا یون خودش را تر کند.

>>>   جناب معترف!
فاشست های افغان فقط از یک چیز هراس دارند؛ ورنه به فرموده علی شریعتی:
اگر مثل گاو گنده باشی میدوشند
اگر مثل خر قوی باشی بارت میکنند
اگر مثل اسپ دونده باشی سوارت میشوند
و آن:
« فقط از فهمیدن تو می ترسند!!!!»
که:
هزاره با آنهمه گنده گی؛ تاجیک با آن قوت خر گری و اوزبیک با آن دونده گی؛
مبادا روزی از خواب اصحاب کهفی بیدار شوند و به خود آیند!!!
دیگر نه تخت سلیمانی به ایشان باقی خواهد ماند؛ نه چمنزار ها٬ باغها و بوستان های خراسان بزرگ برای چریدن خودایشان و اشتر ها و رمه های ایشان؛
و نه هم آنهمه افسانه های دروغین غیرت افغانی٬ شمله های نیغ با کلاهای خسی٬ لوی ها٬ باباها و اناهای پته خرزانه.
آنچه بعد بیداری از خواب سیصد ساله ی ملیت ها به ایشان باقی خواهد ماند٬ همان قافله شتر خواهد بود و همان غژدی کوچی و صحراهای سوزان با شتر خار هایش.
واقعآ این هراس فاشست ها از همه ترس ها ترسناکتر است!!!!!

>>>   به پیش‌بسوی آزادی همه شمال و پایان به بهشت ستان عربی!!!
آتش‌خاوری

>>>   مه که عکس مولوی عالم را دیدم،هیچ قواره او به ازبک نمی ماند.
اشرف غنی نیز در زمان حکومت خود یک نفر را مخالف دوستم ساخته بود و بعد او را گرفتار کرد و یک تعداد نفر ها را در جوزجان بیرق های افغانستان را در دست شان داد تا به طرفداری قیصازی مظاهره کنند و بعداً قیصازی را رها کرد و او را مثل ایشچی ،اپوزیسیون دوستم ساخت.
حالا طالبان نیز مولوی عالم را که هیچ به ازبک نمی ماند،دستگیر کردند و چند وقت بعد مثل استاد جلال رها میکنند و او را نماینده ازبک ها جور میکنند.
مثلی که انگلیس ها بعد از جنگ اول جهانی اتاترک را رهبر ترک ها ساختند و اتا ترک تمام ملا ها را سر برید.
سرک و پچک این دنیا را من سر و زیر کردم.از گذشته های تاریخی گرفته تا زمان فعلی،میدانم که چه اتفاقاتی افتاده است که از چشم ها پنهان ماندند و در زمان حال چه اتفاقاتی می افتند که از چشم پنهان میمانند و در آینده نیز چه اتفاقاتی خواهند اتفاق افتاد

>>>   هراس فاشیست های اوغان از شکست پروژه ۲۵۰ ساله شان است که در نهایت منجر به فدرالیزم در افغانستان خواهد شد.

>>>   تاجیک و ازبک و هزراه یکیست
در مقابل بمب و خمپاره یکست
تیر طالب قلب شان را میدرد
در برابر این گروه غداره یکست

>>>   جناب خاوری !
به شعار کدام کاری به پیش نمی رود، خداوند برایتان حد اقل بیست سال چانس داد و کم ظرفی و بی ایمانی تان از یک طرف واز طرف دیگر چون نسبت به وطن تعهد نداشتید خداوند شما را خسره دنیا ولاخره کرد در امتحان تان ناکام ماندید دیگر چانس بالا رفتن ندارید زیرا تمام مردم را از دست دادید وبعد کسی بالای تان اعتماد نمیکند، وهمچنان خود را ارام بگیرید که بیشتر ازین افگار میشوید و زهر راشوپ کنید

>>>   یازدهمی بدون نام و نشان یا از قبیله!!
"خداوند برایتان حد اقل بیست سال چانس داد ....." آیا منظور ات اینست که: "'مولی کراسی' برایتان حد اقل بیست سال چانس داد" زیرا چانس های خداوندی چنین محکوم به شکست نیستند!!!! و تجربه نشان خواهد داد که چانس هایی چرکستانی هم بجز شکست ننگین ملیشه هایی جاهل نتیجه دیگریی نخواهد داشت!!!
ندانستم منظورت از "کم ظرفی و بی ایمانی تان...." چیست؟ من ایمان راسخ به سازنده گی، تفکر و استعداد نوآوری انسان داشته و دارم و ظرفیت آنرا هم داشته و دارم که در یکی از بلندترین سطوح دانش و شغلی خودم را رسانده ام و به هیچ چانس بالا رفتن هم ضرورت ندارم. آن مقام ها و چانس ها هم نوش جان خودت و امید برسی. برای من در هر ماه حداقل دو تیزیس دوکتورا و چندین ژورنال علمی برای مرور و امتحان از سراسر دنیا فرستاده میشود و اگر دنیا و علما بمن اعتماد نداشتندچیزیی را برای تایید و یا رد نمی فرستادند!!!
باید بگویم که من پلانی برای آمدن و رسیدن بمقامی در زادگاه خود نداشته و ندارم و میتوانم از همینجا (آنلاین) بدون دستمزد خدمت کنم.
آتش خاوری

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است