من در کل با اسلامیست های افراطی از هر قماش و رنگی که باشند مخالفم. از مجاهدش گرفته تا طالب و از داعش و ملای مفت خورش گرفته تا چلی هایش.
حوادث اخیر فاریاب که با خواست رهایی ملا مخدوم قوام گرفت و با خواست های مدنی، اجتماعی و سیاسی رنگین شد، نقطه عطفی بود که مردم را نمیتوان فریب داد و مردم را نمیتوان برای همیشه رعیت کرد.

طالب ها زیر پوشش دین عملا به قومگرایی و حذف دیگران مصروف اند و این چیزی است آفتابی که هیچکس و حتی خود طالب ها هم نمیتوانند آنرا کتمان کنند.
من نام ملا مخدوم طالب اوزبیک را در چند روز اخیر و با قیام فاریاب شنیدم و کوچکترین شناختی هم از ایشان ندارم.
طوریکه در بالا هم تذکر دادم با اندیشه طالبانی و افراطیت از ریشه مخالفم، اینکه این طالبان به کدام قوم و قبیله یی متعلق هستند، فرقی برایم ندارد.

مصاحبه آقای سمنگانی معاون سخنگوی امارت طالبانی را شنیدم، ایشان چنین فرمودند که دستیگیری ملا مخدوم گویا بخاطر آدم ربایی و آنهم (عبد ا لروف ۹ ساله تورکمن) است که حدود دو سال قبل در شهر مزارشریف ربوده شده بود.
تصادفآ مصاحبه جالب داود ناجی، سردار رحمن اوغلی و یک آقای دیگر را شنیدم که در مورد دستگیری ملا مخدوم و حوادث فاریاب بود.
تقریبآ این هر سه نفر توافق نظر داشتند که ملا مخدوم شخص پاک، آدم ملایم، پاک طینت و ظالم نیست و حتی با اسیر ها هم شفقت و لطف داشته است و از محبوبیت و جایگاه خوبی در بین طالبان اوزبیک برخوردار بوده است.
استدلال این دوستان چنین بود که طالبان پشتون بخاطر سرکوب شخصیت های طالبان غیر پشتون و بیرون کردن آنها از صفوف رهبری و خورد کردن آنان، دست به توطیه و دسیسه های گوناگون میزنند.

سوال من اینجا است که:
عبدالروف کودک 9 ساله تورکمن دو سال قبل در مزارشریف ربوده شده بود که آنوقت ها طالبان در شهر های کلان و مخصوصآ در مزارشریف توان عملیات و اختطاف را نداشتند و از طرفی طالب ها از بدو پیدایش فقط چند نفر خارجی را اختطاف کرده اند و بس و با هموطنان خود شان با مرمی و تفنگ حرف میزدند و می کشتند ولی کسی را اختطاف نمیکردند.

بخاطر رهایی عبدالروف تظاهرات و خواست های زیادی از طرف خانواده و تورکمن ها صورت گرفت و آنها به مقامات بلند پایه دولتی تا سطح غنی چرچرک هم مراجعه کردند تا اینکه سر نخ هایی پیدا شد که اختر لوچک و دار دسته اش مستقیمآ درین اختطاف دست دارد و چندی هم بشکل نمایشی زندانی شد.
بعدش هم با آمدن غنی در مزار بخاطر حل این مساله سرو صدا هایی بلند شد و غنی به مقامات ولایت 24 ساعت وقت داد تا اختطاف چیان را دستگیر کنند. طوریکه بعد ها معلوم شد که دزد ها و باند اختطاف چی مالم عطا درین قضیه دست دارند و تقاضای یک میلیون دالر را کرده اند.
امروز طالب های پشتون بیشرمانه و با دیده درایی دسیسه یی را به پای ملا مخدوم میبندند که به نظرم تاریخ گزشته است و جنایتکاران آن معلوم و آشکار است و هیچ ربطی به این ملای طالب اوزبیک ندارد.

طالبان پشتون با این کار شان چند هدف را دنبال میکنند:
اولآ طالبان پشتون نمیخواهند که کسی از طالبان غیر پشتون سر بالا کند و در بین مردم محبوب شود.
ثانیآ طالبان پشتون نمیخواهند کسی در اقوام دیگر جایگاه و مقام رهبری و بزرگ قوم را پیدا کند که بعدآ برایشان درد سر ساز شود.
ثالثآ با این دسیسه میخواهند آتش دشمنی بین تورکمن ها و اوزبیک ها را روشن کنند و خود از آن منفعت بجویند.
و رابعآ اینکه افغانستان را کاملن پشتونیزه کنند و بقیه اقوام را در دریای آمو بریزند و از صحنه سیاست کاملن کنار بگزارند تا بدون دغدغه حکومت کنند.

اینکه ملا مخدوم آزاد شود و یا نشود دردی از درد های مردم دوا نخواهد شد، لیک طالب های پشتون دانستند و باید بدانند که با یک دندگی و زور گویی هرگز و هرگز نمیتوانند بر شانه های مردم حکومت کند.
مردم صدا بلند خواهند کرد، حق طلبی خواهند نمود، قیام خواهند کرد، امروز فاریاب سر بلند کرد فردا مزار ایستاده خواهد شد، پس فردا کابل بپا خواهد خواست و بعدش هم همه مردم بپا خواهند خواست.
لیک دامنه این توطیه و دسیسه ها از طرف طالبان پشتون قطع نشده و دامنگیر قوماندانان و افراد با نفوذ و سرشناس طالبان تاجیک و اوزبیک و دیگر اقوام هم خواهد شد و صف های قومی مشخص تر خواهد شد.

من هیچ شکی ندارم که طالب ها دیر یا زود از درون خود شان نپاشند، چون آنهایی که بغیر از قوم پشتون متعلق هستند و گویا به اسلام، برادری، اخوت و برابری اعتقاد داشتند و دارند و به همین منظور در صفوف طالبان پشتون جا گرفته بودند تا امارت اسلامی بسازند و با طالبان پشتون یکجا آدم کشتند، قوم و خانواده های خودشانرا نابود کردند، شهر های خود شانرا ویران کردند و ناخود آگاه و یا آگاهانه غلام پاکستانی ها و نوکر ISI شدند، امروز و یا فردا رفته رفته عقل بر سر شان سنگینی خواهد کرد و آگاه میشوند که در هیچ جای این نظام که بخاطرش قربانی داده اند و خون ریخته اند و آدم کشته اند شریک نیستند و تمام قدرت در دست طالبان یک قوم و آنهم فقط از دو ولایت قندهار و خوست است و طالبان دیگر اقوام که بشکل سمبولیک در صفوف طالبان پشتون وجود دارند، از هیچگونه صلاحیت و اختیاری برخوردار نیستند‌ و نخواهند بود.
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش
من از طرز خرامت می شناسم.

حفیظ حازم

>>>   ما طالب پشتو و طالب غیر پشتو نداریم همه ما یکی هستیم . حالا سوالم اینست چرا غلامان حلقه بگوش غرب طرف دار طالبان ازبک شدند مگر طالبان دشمن شما ها نبودند ، اگر امروز می بینید در حاکمیت اسلامی فرماندهی با نفوذی دستگیر شد و اتهام ان ادم ربایی عضویت در داعش و همکاری با دشمنان بوده است این نشانه قانون مندی حاکمیت امارت اسلامی به قانون و امنیت مردم است ،
حبیب الله یوسف زی

>>>   اول خو بگو که طالب پشتونیست (و به مردم پشتون توهین نکن!!!) دوم که "چون آنهایی که بغیر از قوم پشتون متعلق هستند و گویا به اسلام، برادری، اخوت و برابری اعتقاد داشتند و دارند...." اگر این ها به اسلام عقیده مند بوده اند پس با وهابی چه سرو کار داشتند؟؟؟؟؟؟
آتش‌خاوری

>>>   فکر میکنم که درین مورد یا کرزی و یا اشرف غنی، طالبان را رهنمایی میکنند.
در زمان کرزی تیز کرزی دوستم را متهم کرده بود که اکبر بای را مورد لت و کوب قرار داده است.
اشرف غنی دوستم را متهم کرده بود که بالای ایشچی تجاوز کرده است.
حالا طالبان ادعا میکنند که مخدوم عالم عبدالروف کودک نه ساله را اخططاف کرده است.
در زمان امان الله خان نیز ملکه ثریا خانم او در قصر دارالامان یک دفتر بنام انجمن دموکراتیک زنان جور کرده بود و میخواست روی لچی زنان را در افغانستان رواج کند.
بعضی از مشاورین او گفتند که تو باید درین مورد فتوای یک عالم دین را بگیری،در غیر آن ممکن نیست.
در آن زمان ملا مشک عالم که فتوای جهاد در مقابل انگلیس ها را داده بود،مشهور بود. بنأ از او دعوت کرد که به دفتر او بیاید.
وقتی که او به دفتر ملکه ثریا آمد و ملکه ثریا در خواست فتوا کرد، او رد کرد و گفت که مردم افغانستان مردم سنتی و دین دار و مسلمان هستند و روی لچی را قبول نمی کنند.
او از دفتر ملکه ثریا بیرون شد و از زینه قصر میخواست پایین شود که از پایین از منزل اول امان الله خان همراه چند وزیر و کارمند اش به بالا می آمد.
او که ملا مشک عالم را دید،پرسید:هه ملا صاحب،چطور هستی؟خودت اینجا چه میکنی؟
او جواب دید:هیچ.پیش ملکه پریا بودم و حالا میروم خانه.
امان الله خود پرسید:پیش ملکه ثریا چه میکردی؟
او گفت:هیچ.پسان در تنهایی برایت میگویم.
امان الله خان را قهر آمد و با مشت بر سر ملامشک عالم وار کرد و لنگی بیچاره از سرش افتاد و خودش نیز از زینه افتاد و از منزل دوم تا منزل اول، لول خورده به زمین افتاد و لب اش خون شد.
از جایش برخواست و لنگی اش را گرفت دوباره بر سرش کرد و همبنقدر گفت که: بچه حبیب الله!دعا میکنم که در زندگی خیر نبینی!
همو بود که برضد امان الله خان مردم قیام کردند و مجبور شد که از افغانستان فرار کند.

>>>   بلی راستی میگی یعنی مردم نمیداند شما اینقدر خوبید هههههه
مسخره است چرا دیگر زبان ها را حذف کردین

>>>   طالب و رهبری فاسد طالب بر محوریت فاشیسم پشتونی پلان پشتون سالاری را دارند و مشت محکم مقاومت همه پلان های شان را نقش بر آب خواهد کرد.

>>>   دشمنان اسلام به نام قوم و سمت میجنگیدند و خاک مقدس خود را در اختیار بیرونی ها گذاشتند ولی بلاخره اسلام پیروز شد الحمد الله و امارت اسلامی قانون را بالای همه یکسان تطبیق میکند انشاء الله دوران زورگویان پفک و غلامان حلقه بگوش یهودیها و نصارا به اتمام رسیده است به زور الله(ج) متعال

>>>   ششمی بی نام و نشان
"زورگویان پفک و غلامان حلقه بگوش یهودیها و نصارا" آنها هم ازهمان قبیله بودند که "زورگویان پفک و غلامان حلقه بگوش چرکستان و سعودی صهیونیست" هم از آن اند (فاشیست های پشتونیست).
"ولی بلاخره اسلام پیروز شد...." بیشک دروغگو دشمن خداست!!!! توبه کن و بگو که "ولی بلاخره وهابی صهیونیست پیروز شد..." و خدا را نباید در هر جنایت و بویژه فاشیسم شامل ساخت!!!!!
آتش خاوری

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است