حمله‌ی روسیه بر اوکراین؛ زمینه‌سازجنگ نیابتی این کشور علیه اروپا است.
برخلاف تصورهای نخستین؛ بعید به نظر می‌رسد که روسیه بخواهد کار اوکراین را به‌زودی یک‌سره کند. به احتمال زیاد طولانی‌کردن جنگ برای چند سال، راه‌برد روسیه باشد.

هدف‌های مهم این کشور از حمله به اوکراین و استمرار جنگ در این کشور را می‌توان چنین برشمرد:
۱- نابودکردن تمام زیرساخت‌های مهم ارتش اوکراین.
۲- توانمندکردن جدایی‌طلبان و غرب‌ستیزان برای مقابله‌ی طولانی‌مدت در برابر دولت اوکراین و غرب‌گرایان این کشور.
۳- بیرون‌کردن ارتش (ارتش روسیه) از اوکراین، پس از حصول اطمینان روسیه از ایجاد توازن قوت‌ها بین طرف‌های متخاصم داخلی اوکراین؛ به گونه‌ای که آتش جنگ بتواند برای سال‌های طولانی هم‌چنان در این کشور مشتعل بماند، بی‌آن‌که یک طرف بتواند بر طرف دیگر جنگ داخلی غلبه کند.

۴- به‌درازاکشیده‌شدن جنگ در اوکراین، سبب به میان آمدن گروه‌های ستیزه‌گری خواهد شد که به‌عنوان ارتش نامنظم نیابتی روسیه خواهند توانست کشورهای همسایه‌ی اوکراین به‌ویژه کشورهای عضو ناتو را در معرض تهدید امنیتی قرار دهند تا رفته‌رفته شعله‌های جنگ به داخل شماری از این کشورها سرایت کند. در چنین حالتی هیچ کشوری نمی‌تواند روسیه را -به دلیل دست‌نداشتن مستقیم ارتش این کشور در ایجاد و استمرار آشوب‌ها و ناآرامی‌‌های احتمالی درشماری از کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا- مانند اکنون سرزنش کند.

۵- با استمرار جنگ در اوکراین و سرایت ولو خفیف آن در کشورهای همسایه‌ی این کشور (کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا)، اقتصاد اروپا به‌شدت تضعیف خواهد شد. اتفاقی که اگر حادث شود، موجب بروز نارضایتی‌های دامنه‌دار اجتماعی در این اتحادیه خواهد شد. وقتی نارضایتی‌ها گسترش یابد، به‌صورت طبیعی افکار عمومی این اتحادیه متوجه خواهد شد که ریشه‌ی اصلی بحران، گسترش ناتو به سمت اروپا بوده است؛ گسترشی که معلوم خواهد شد نه بر مبنای منفعت ملی اروپا که بر بنیاد منفعت ملی ایالات متحد امریکا شکل گرفت و تاوانش دامن‌گیر اروپاییان شد. آن‌ وقت است که نارضایتی‌های سیاسی از یک‌سو علیه سیاست‌مداران حاکم امریکاگرا و از دیگر سو علیه خود امریکا به‌عنوان محرک اصلی بروزدهنده‌ی ناآرامی‌های اروپا، در این اتحادیه به اوج خود خواهد رسید تا جایی‌که ثبات سیاسی اروپا متزلزل خواهد شد.

۶- بی‌ثباتی اقتصادی-سیاسی در اروپا و به تبع آن گسترش نارضایتی‌های عمومی جامعه‌ی اروپا از نفوذ بی‌حدوحصرامریکا در این اتحادیه و گسترش نفرت از حزب‌های سیاسی طرف‌دار امریکا، سبب تضعیف جای‌گاه سیاست‌مداران امریکاگرا در اروپا و قوت‌گرفتن حزب‌های مخالف نفوذ امریکا در این اتحادیه خواهد شد. در واقع، این، همان چیزی‌ست که روسیه در انتظار رسیدن به آن است.

۷- اگر همه‌چیز طبق این فرضیه پیش رود، می‌توان گفت که هدف نهایی حمله‌ی کنونی روسیه علیه اوکراین، دولت این کشور نیست، بل آماده‌کردن این کشور به سکوی جنگ نیابتی علیه اروپاست. همان‌گونه که ایالات متحد امریکا برای سال‌های طولانی پاکستان را به سکوی ناآرامی‌های افغانستان و خاورمیانه تبدیل کرد؛ روسیه نیز با پاکستان‌سازی اوکراین، زمینه‌ساز رشد گروه‌های آتش‌افروز و غیر قابل مهاری خواهد شد که برای مدت‌ها بتوانند امنیت، سیاست و اقتصاد اروپا را به چالش کشند، یا به زبانی دیگر، اروپا -این حیاط‌خلوت امریکا- تبدیل به خاورمیانه‌ای خواهد شد که از یک‌سو نتواند در برابر روسیه شاخ‌وشانه بکشد و از دیگر سو امریکا نتواند در آن بی‌دردسر جاخوش کند. در نتیجه می‌توان گفت که بیرون‌راندن امریکا از اروپا شاید اساس راه‌برد روسیه باشد که با حمله‌ی نظامی این کشور بر اوکراین کلید خورده است.
حالا پرسشی که پیش می‌آید این است که روسیه از عهده‌ی پرداخت هزینه‌ی چنین راه‌بردی چگونه بر خواهد آمد؟

پاسخ این پرسش را می‌توان چنین خلاصه کرد:
۱- بدون شک روسیه متحمل زیان‌های سیاسی-مالی ناشی از تحریم‌ها می‌شود؛ اما میزان این هزینه به اندازه‌ای که رسانه‌های غربی بزرگ‌نمایی می‌کنند، نخواهد بود.
۲- روسیه قراردادهای بزرگ اقتصادی با چین بسته که می‌تواند بخش عمده‌ای از ضرروزیان‌های ناشی از تحریم‌ها را جبران کند.
۳- استمرار تحریم‌ها برای روسیه زیان‌آور؛ ولی برای اروپا فلج‌کننده خواهد بود. اقتصاد لرزان امریکا نیز از آسیب تحریم‌ها بی‌نصیب نمی‌ماند.
۴- روسیه پس از ایجاد توازن قوت‌ها میان گروه‌های داخلی اوکراین، ارتش خود را از این کشور بیرون خواهد کشید. این کار، تحریم‌کنندگان را وادار به کاهش یا رفع کامل تحریم‌ها خواهد کرد و در عوض روسیه به بذر آشوب‌های روزافزونی که در اوکراین کاشته، ثمر آن را در قلب اروپا به‌دست خواهد آورد؛ ثمری که در نهایت می‌توان گفت به هرقیمتی به‌دست آید، برای روسیه ارزان خواهد بود و دست آخر زیان‌های جدی سیاسی و اقتصادی بر اروپا و حتی امریکا تحمیل خواهد شد.

ضیای رفعت، استاد دانشگاه کابل

>>>   روسیه بر عکس حرف شمادجنگ اکراین را دو تا سه روز دیش بینی کرده بودند
در نتیجه مقاومت اردوی اکراین بیشتر کشور های اروپای حاضر به پشتبانی تسلیحاتی و اوژیتیک سده اند که آن سبب سد که پوتین تهدید هستی نماید ، تمام معاملات اقتصادی بشمول بانک ها اروپای تمام حساب ها شرکت ها روسی را بسته اند در دراز مدت روسیه فلج نی شود توانمندی انرا نخواهد داشت تا جلو از هم پاشی اقتصاد روسیه را بگیرد
و ناراضایتی در داخل پوتین را نابود خواهددکرد
میر برکی

>>>   Arzhang Samadi
بادرود،
دوست گرامی،
روسیه اگر می توانست در همان ساعت های نخستِ یورش و تازش خود اوکراین را در چنگال مرگبار خود می گرفت که نتوانست.
یادمان نرود روسیه یک ابرقدرت نظامی است.
چنان که در خبرها پخش شده با 150000هزار سرباز و جنگ افزارهای پیشرفته و توان رزمی بالا به کشور کوچکی -در سنجش و مقایسه با روسیه، حمله کرده که این کشور حالت دفاعی دارد،نه تهاجمی! ..
دیکتاتور روس با پروا/توجه به اندوخته ی "ارزی" خود و نیاز اروپا به "انرژی" /نفت و گاز روسیه، گرفتار اشتباه و لغزش در محاسبه گردید. اوکراین حتا اگر در دست روس ها بیافتد- که از نگاه من چنین نخواهد شد، از دیدگاه اقتصادی چنان ارج و اهمیتی ندارد که اقتصاد اروپا را به ناتوانی بکشاند و آن را دچار سستی و اختلال کند.
اتفاقا، این حرکت تجاوز گرانه ی پوتین، سببِ بخود آمد اروپایی از نابهوشی و غفلت خواهد گردید.
اندوخته/ذخیره ی ارزی روس ها نیز پس از مدتی به ته خواهد کشید.
جنگ نیابتی، زمانی معنا می دهد که یک کشور یا نیروی نظامی به نیابت از کشوری که توان کمک رسانی و فرستادن نیرو و تجهیزات را دارد،ولی خود مستقیم و بی واسطه وارد جنگ نمی شود. جنگ نیابتی،جنگ با واسطه است.
وقتی روسیه اوکراین را بگیرد خود بی واسطه درگیر جنگ است نیابتی در کار نیست.
کوتاه سخن این که غرب از این رویداد بیش تر سود خواهد برد و به هدف خود که کاستن قدرت اقتصادی و نظامی روسیه است، نزدیک تر می شود.

>>>   M. Reza Mahboob
آیا از نظر اقتصادی، سیاسی و حمایت‌های بین‌المللی، روسیه چنین ظرفیت را دارد؟

>>>   Sayed Abdul Nasir Yousofi
تشکر از فرضیه عالی جناب رفعت صاحب، با اجازه چند سوال نزدم میباشد.
اول : در این فرضیه بیشتر نسبت به روسیه و قدرتش با دید مثبت نگریسته شده.
دوم: در روز چهارم این عملیات طوریکه روس‌ها قدرت نمایی می‌کردند حاصلش خیلی منفی بوده حتی در شبکه های اجتماعی باور به شکست روس ها و نیز بی نظمی عدم حمایت لوجیستیکی از مشکلات عمده ارتش روسیه در اکراین شمرده شده است.
سوم: پس از عدم حصول نتایج مثبت این لشکرکشی، حمایت قاطع جهانی از اوکرین، وضع تحریم های اقتصادی بر روسیه، ولادیمرپوتین را واداشت تا از آماده باش واحد نیروی هسته‌ای و امکان استفاده از آخرین توان نظامی این کشور را یاد آور شود که بدون شک بهتر بود به این جوانب بر علاوای موضوعاتيکه جناب شما فرمودید اشاره میشد تا نوشته ( فرضیه)جامع‌تر می گردید.
موفق و موید باشيد همیشه از نوشته ها و اشعار ناب تان مستفید میشوم.

>>>   Shoaib Karimi
این قضیه کاملا برعکس است. خواست غرب کشیدن روسیه به جنگ بود. عقب نشینی روسیه آغاز اضمحلال مجدد آن است.

>>>   Ali Reza Tahqiq
استاد دیدگاه تان عکس دیدگاه ظریف را بیان می‌کند.
تحلیل محمدجواد ظریف وزیر خارجه پیشین ایران:
✍ اروپا پیر و ضعیف است و در بی‌هویتی غرق شده است. آمریکا نیز هر روز در دفاع از ارزش‌هایی که مدعی‌اش است، بی‌عرضه‌تر به نظر می‌رسد.
✍ اما واقعیت این است که مسائل سیاسی را نمی‌توان با گویشی «پهلوانی» و «شوالیه‌ای» خواند. عدم واکنش نظامی به روسیه رفتاری معقول است و زیرکی هوشمندانه‌ای در پس آن نهفته است ــ گرچه بی‌تردید غرب «نبردگریز» است.
✍ این پیروزی رعدآسا شکست‌های بزرگی را برای روسیه در پی خواهد داشت که در بلندمدت دامنش را می‌گیرد و به نظر می‌رسد غرب تعمداً روسیه را به چنین مسیری هدایت کرده.
✍ صاحب‌نظران آمریکایی اتفاقات امروز را در میانۀ دهۀ ۱۹۹۰ پیش‌بینی کرده بودند؛ وقتی به کلینتون هشدار می‌دادند توسعۀ ناتو به شرق، روسیه را به مسیر ناخوشایندی سوق می‌دهد.
✍ روسیه تا دو دهه توان نداشت این ترس هشداردهندگان را جامۀ عمل پوشاند (اولین گروه از کشورهای بلوک شرق در ۱۹۹۹ به ناتو پیوستند و ناتو در ۲۰۰۴ به مرزهای روسیه رسید).
✍ اگر با مقیاس «سالانه» به قضایا نگاه کنیم، روسیه جواب دندان‌شکنی به غرب و غرب‌گرایان اکراینی داده، اما مقیاس مطالعۀ تاریخ «سال» نیست، بلکه «دهه» است.
✍ مشکل روسیه با این تهاجم نه تنها حل نشد، بلکه به گونه‌ای گره خورد که دیگر حل نخواهد شد و در فرایندی میان‌مدت گریبانش را خواهد گرفت.
✍ برای اینکه بفهمیم چرا، باید صورت ‌مسئلۀ درست را بنویسیم. صورت‌مسئله‌ای که در رسانه‌ها و اذهان مطرح است، صورت‌مسئلۀ نادرستی است. مسئله مواجهۀ روسیه با غرب نیست! بلکه پرسش این است که «ملت‌های همسایه با روسیه در میان دو میدان جاذبۀ شرق و غرب چه باید بکنند؟»
✍ آن چیزی که باعث توسعۀ ناتو به شرق شد، خواست همین ملت‌ها بود، نه صرفاً خواست آمریکا یا کشورهای ناتو!
✍این میل همسایگان روسیه به ائتلاف نظامی با غرب، ریشه در خاطرات بدی دارد که از خودکامگی‌های کرملین در ذهن دارند.
✍ پوتین کی‌یف را اشغال می‌کند، زِلِنسکی بازداشت یا متواری می‌شود و دولت روس‌دوست جدیدی شکل می‌گیرد که بسیار ناتوان‌تر و منفورتر از دولت یانوکوویچ خواهد بود؛ همان دولتمرد روس‌دوست که در جنبش یورومیدان در اوایل ۲۰۱۴ سرنگون شد.
✍ اگر تا پیش از این لشگرکشی و بمباران بی‌سابقه روسیه بختی برای حفظ نفوذ سنتی‌اش در اکراین داشت، از این پس فقط باید با زور سرنیزه اکراین را حفظ کند ــ به دست آوردن دل اکراینی‌ها که تعیین‌کننده‌ترین عامل بلندمدت است، شاید دیگر محال باشد.
✍ شاید بگویید: «مشکلی نیست! اکراین را با سرنیزه حفظ خواهد کرد!» بله! شاید بتوان چند سالی چنین کرد، ولی در بلندمت چنین چیزی میسر نیست.
✍ روسیه خطا کرد! مرد دائم‌الخمری که به کتک زدن همسر و فرزندانش عادت داشت، سال‌ها بود وانمود می‌کرد خوش‌اخلاق شده و دیگر روی خانواده‌اش کمربند نمی‌کشد! اما باز روسیه به سراغ کمد قدیمی رفت، بطری‌های ودکا را درآورد، مست کرد و زن و بچه‌اش را زیر کتک گرفت.
✍ این رفتار بدترین پیام را به سایر همسایگان روسیه مخابره کرد (مانند مداخلات اخیرش در بلاروس و قزاقستان).
✍ به عنوان نظاره‌گر بیرونی که سرنوشت اکراین را دنبال می‌کند، معتقدم بهتر بود اکراین در غرب‌گرایی میانه‌روی پیشه می‌کرد و موازنۀ مثبتی در مواجهه با روسیه و غرب برقرار می‌کرد و از ناتو نیز فاصله می‌گرفت.
✍ اما اگر بخشی از مردم اکراین در روس‌هراسی‌شان سازش‌ناپذیر عمل کردند، خطای روسیه به مراتب بزرگ‌تر، زیانبارتر و توجیه‌ناپذیرتر بود.
✍ در این میان غرب و اروپا ــ با همۀ جنگ‌گریزی و نادلاوری‌شان ــ مانند پیرمردهای زیرک، جوانی قلدر را به سوی خشونتی سرمستانه سوق دادند تا در بلندمدت زمینگیرش کند.
✍ از فردای پیروزی اوضاع به نفع روسیۀ پوتینیستی پیش نخواهد رفت، و غرب هم با جلوگیری از درگیری نظامی هزینه‌های خود را تا حد امکان پایین آورده است.
✍ در یک جمله: غرب نمی‌تواند دندان این خرس سیبری را بکِشد، اما خرس را مجبور کرد طعمۀ گوشت‌تلخ و چغری را به دندان بگیرد تا یا مجبور شود سریع آن را رها کند یا ناگزیر شود سال‌ها آن را در آرواره‌اش بفشارد و بدین‌سان دندانش از ریشه سست شود.
✍ آدم عاقل با خرس سرشاخ نمی‌شود، آن را در تله می‌اندازد.

>>>   Abdul LaTif MosaMim
از میان همه تحلیل ها این یکی واقعی بینانه تر و در خور تامل است و با اضافه به نظریات تان چین از روسیه برای مهار آمریکا استفاده می کند تا اروپا را ناراضی بسازد و دامنه نفوذ آمریکا را بکاهد.
سلامت باشید

>>>   Kamran Junusi
دليل دوام جنگ شجاعت و ايستادگي مردم اوكراين در مقابل قشون متجاوز و خرابكاري روس است. ملت اوكراين همه متيقن اند. آزادي و ديموكراسي را بايد با خون و جان خود دفاع نمايم.انها بايك صدا بر عليه ديكتاتور روس پوتين ايستاده گي نمودند.
احتا بِه ما افغان قابل قبول نيست كه مرد هاي اوكراين از المان و پولند و ديگر كشور هاي غرب بطرف كشور شان براي دفاع حركت نموده اند. نه اينكه در بال هاي طياره مانند افغان ها سوار شوند. انها اگثراً خانم او اطفال خود را بِه خارج كشور انتقال داده اند. خود شان بِه كشور شان براي دفاع بر مي گردند.
ديروز تاريخ ٢٧ فبوري صد ماشين جنگي روسيه توسط سربازان شجاع اين كشور و مردم اوكراين تخريب و چندين هواپيمايي جنگي روسيه سقوط داده شد.
همبستگي مردم اوروپا براي كمك به اوكراين براي كسانيكه در افغانستان اند. قابل تصور هم نيست.چنان كمك هاي نظامي و اقتصادي تا اجتماعي جريان دارد، براي اوكراين كه شايد در تاريخ جهان باري اول باشد.
پوتين در جند روز محدود بِه زانو نشست. سيستم بانكي روسيه در داخل كشور شان بر هم خورده و در خارج هم مسدود است .مردم براي گرفتن پول ساعت ها در انتظار اند. فضاي هواي براي روسيه در تمام اوروپايي مشترك ، كانادا ، امريكاه ، استرليا ، جاپان مسدود شده است.
پوتين كشور خود را بِه بزرگترين چالش تاريخي مواجعه ساخت. صدها سرباز روسيه در اوكراين كشته و اسير شده اند . مشكلات بزرگي اقتصادي هم دامنگير انها شده است. ارزش روبل روسيه نهايت پاين امده ، چين هم بي طرفي خود را اعلان نموده است. روسيه حالا يكه و تنها در مقابل اوروپايي مشترك و امريكاه مانده است.
شما فكر نمايد ؛ عجم اقتصاد روسيه مساوي بِه عجم اقتصاد ايتاليا است.
و اقتصاد المان ده برابر عجم اقتصاد روسيه مي باشد.
جنگ پول كار دارد و روسيه آنرار ندارد. تنها مواد خام و سلاح كافي نيست.
پوتين شكست خورد چون بِه خانه ي برادر خود تجاوز نمود. متجاوز چه امريكاه باشد، چه روس متجاوز است.
مردم اوكراين در مقابل متجاوز دليرانه از پايتخت شان دفاع نمودند و مي نمايند.
مرگ بر متجاوز !
زنده باد مبارزين دفاع از خاك و مهين در همه جهان !

>>>   زنده باد پوتین قهرمان. مرده باد رژیم چرک و چتل امریکای صهیونیست و انگلیس نجس. لعنت به BBC بیشرف و دروغگو. وقتی طیاره های امریکا بالای کابل و بغداد بم های 10 تنی مینداخت چرا قال مقال نکردی ای رذل نیرنگباز.

>>>   دیکتاتور پوتین اگر اهل صلح بود که به کشور اکرائن لشکر کشی و به خاک آن کشور تجاوز نمی کرد، من بعید می دانم دولت و مردم مظلوم و غیور اکرائن به شرایط تحمیلی پوتین دیکتاتور تن داده و آنرا قبول کند، یعنی چه؟ مگر می شود هم کشوری را اشغال نظامی کرد و هم ادعای مذاکره کرد؟ مذاکره بر سر چی؟ که خوب کردم کشورتان را اشغال کردم؟ در این شرایط پیش شرطش این است که روسیه نیروهای اشغالگرش را عقب و بیرون کشیده و مثل یک آدم سر میز مذاکره بنشیند، وانگهی مردم و دولت اکرائن به پوتین و روسیه بدهکار نبودند که حالا هم به شرایط نظامی و تحمیلی پوتین تن داده و تسلیم شوند. خیلی مسخره و بچه گانه است. دیکتاتور پوتین با این تجاوز به خاک اکرائن و با تهدیدات آتمی اش دارد مسیر سرنگونی خود را تثبیت و تسریح میکند ولاغیر. با سید علی گدا و رئیس جمهور منتصبش رئیسی جلاّد باهم بخورند. در ایران اقتصادی در کار نبود، یک دیکتاتور اشغالگر و باندهای غارتگرش تا توانستند کُشتند، بُردند، خوردند و سوزاندند و نابود کردند و هنوز هم دست بردار نیستند. اقتصادی که براساس دیکتاتوری درست شده باشد، عاقبتش می شود ایران و یا روسیه و یا سوریه و ونزئلا و کرهً شمالی...، الا آخر

>>>   زنده باد. تحلیل خوبی بود. بنظر من در هر صورت نتیجه ای که گفتید اتفاق میفتد ولی به دو دلیل دیگر احتمال رخداد آن بیشتر است. البته چیزی که شما گفتید در درازمدت ممکن است رخ دهد و دلایلی که گفته میشود در کوتاه مدت همین اثر را میتواند داشته باشد.

دلیل اول. اگر اروپا و غرب تحریم جدی علیه روسیه وضع کنند (که البته تا امروز در حد حرف هست) پس روسیه بناچار باید پیمان شانگهای را جدی گرفته و جانی تازه به آن ببخشد. در اینجا منظور از تحریم، تحریم کالا هست از هر نوع.
فراموش نکنیم که روسیه برنامه دست کم پنج ساله ای برای این جنگ داشته است که از فروش اوراق بهادار امریکا گرفته تا ذخیره طلا و... پس اقتصاد روسیه دست کم تا سه سال هیچ مشکلی نخواهد داشت و سه سال زمان کافی برای تجدید ارتباط اقتصادی روسیه هست. از یک طرف اعضای پیمان شانگهای هم پیمان حتمی روسیه و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز شرکای احتمالی اقتصاد روسیه می شوند چون اینها هم فهمیده اند که از آمریکا آبی گرم نمیشود.

در این وضعیت لزوما مرزبندی بین شرق و غرب مشخصتر میشود و غرب بحران انرژی خواهد داشت. اینها برای چند سده تنها استعمارگری کردند و از منابع دیگران دزدیدند و زندگی زیبا و چشم نوازی برای خود ساختند و مردم دیگر را بی تمدن خواندند ولی خوی وحشی آنها بر اهل فکر پنهان نیست. بهرحال اروپا منابعی ندارد و نیازمند شرق یا غرب میشود. امریکا نمیتواند این منابع را تامین کند پس تمایل رهبران اروپا به مریکا کم میشود. چون فشار انرژی بر مردم است پس رهبران غربگرا در اروپا توسط افکار عمومی ضعیف میشوند. این سراغاز فروپاشی ناتو میشود.

دلیل دوم. همین حالا هم میان روس و چین کانال مالی بدون دلار تعریف شده است و غربیها با حماقت تمام دارند سیستم سویئفت را بر روی روسیه میبندند و روسیه را به سوی تقویت یک کانال مالی جایگزین منطقه‌ای سوق دهند. به محض جان گرفتن این کانال مالی منطقه ای هند و کشورهای عرب هم از آن بهره میبرند. ایران هم راهی نیمه جان در این راه اغاز کرده است. پس در هر صورت تحریم سویفت عامل مهم دیگری است که باعث میشود نیاز به کانال مالی مستقل در چارچوب پیمان شانگهای جدیتر شود. ایران و چین و روس دلایل بسیار خوبی برای تقویت آن دارند و روس به مرحله ناچاری میرسد و آن را به طور چدی پیگیری میکند.
این مساله باعث حذف سروری دلار از بخش بزرگی از مبادلات میشود و پیوسته پیشرفت میکند چون چین در تقابل نرم با امریکاست و چه بسا مبادلات خود با اروپا و اعراب را هم از همین طریق به انجام رساند.

تورم دلار امروز ۵۰۰ درصد است و از ۳۰ سال پیش بدون پشتوانه چاپ شده است. این تورم کم کم به سوی کشورهای غربی سرازیر میشود چون حذف دلار از شرق باعث تجمع آن در غرب میشود. اگر هم پیمانان امریکا بخواهند به همراه امریکا بار تجمع دلار را به جان بخرند تورم انها افزایش میبابد و این باعث نارضایتی مردم محلی از رهبران غربگرا میشود و باعث شکاف میان کشورهای اروپایی و امریکا میشود.

ما در این میان از هر سو نگاه میکنیم این داستان برای سه کس پیامد دارد. اول کشورهای عرب در منطقه رام میشوند و دیگر امریکایی نیست که به آنها بگوید طالب یا داعش یا القاعده بسازد. دوم رژیم صهیونیستی از آسمان بر او نکبت میبارد. سوم هر رفتار امریکا و اروپا باعث افول جبهه غربی میشود.

بهرحال این داستان برای منطقه و مردم مظلوم آن منافعی دارد و اشتغال ظالمین به یکدیگر است. پیمان شانگهای یا هر پیمان منطقه ای اگر اهمیت بیشتری پیدا کند
میتواند به اقتصاد و سرمایه گذاری در کشورهای منطقه بیانجامد که به سود افغانستان است. در اینجاست که امریکا با طالبان از در رفاقت درامده و امتیازات واهی مانند برتری قوم پشتون به او میدهد ( همان که به غنی داد) تا بتواند مانع از ایجاد پیمان های منطقه ای شود. متاسفانه مزدوری برای غرب و نابودی منطقه و منافع ملی در این سیصد سال در خون و ذات سران قوم پشتون نهادینه شده است و احتمال کمی دارد که طالب از نوکری و مزدوری خود را رها کرده چرا که به همان قبله نماز میبرد که پدرانش و پدر پدرانش و... نماز میبردند.
بهرحال اوضاع چنین نمیماند و بوی بهبود ز اوضاع جهان میآید.

>>>   هالا بیبینم چی میکنن غول های قدرت دنیا ما فقط میتانیم نظاره گر باشیم

>>>   دیده شود چه میشود.

>>>   سیاست پوتین بیشتر یک سیاست واکنشی است تا اینکه ابتکاری باشد و بخواهند در مرزهای نزدیک به خود شان این آشوب را بر پا کنند کشور اوکراین از لحاظ فرهنگی و تاریخی مشترکان خیلی زیاد با روس ها دارند خود روس ها این کشور ها ایجاد کردند در طی چند سال گذشته امریکایی ها سیاست تحریک و جداسازی متحدان روسیه در در پیش گرفتند این مداخلات خارجی ها باعث شد روس ها از دایره سیاست ها منحصر به مرز های خود شان خارج شوند هدف روس ها این است نا دشمن را در خارج ساحع نفوذ اش مصروف سازد

یکی پیامد های عمده این عمل می‌تواند این باشد که با کشور های که متحد روس های هستند دیگر خیال اتحاد با غرب را از کله بیرون کنند هر کشوری بخواهد از سیاست اتحادیه اروپا حمایت کند با چینین عکس آلعمل مواجه خواهد شد تاجکستان و ازبکستان و قزاقستان … کشور ها هم باید متوجه رفتار خود باشند در آینده نباید کاری کنند که خشم پوتین را بر انگیزند دوست و دشمن واقعی در زمان جنگ تفکیک میشود
احمدی

>>>   ایالات متحده در آن سوی آتلانتیک هست و حیات خلوتش همان قاره آمریکا است گس تشکیل ناتو بیشتر برای حفاظت از اروپا در مقابل توسعه طلبی شوروی و حال روسیه هست والبته منافع ایالات متحده هم در امنیت متحدانش مخصوصا اروپا است

>>>   عطا صفوی
کارخانه مغزشویی ....
رسانه های امریکایی خوراک شان درگیری وجنگ درنقاط جهان است . این کارخانه ها سبب میشود که دولت های شان سلاح تولید کنند و به دیگران سلاح بفروشند وکشورها را غارت کنند.
امروز جوبایدن گفت : هرگز وقطعا جنگ سوم جهانی نخواهد شد. ازهمه شرم آور اینکه وی علاوه نمود " درجنک اوکراین هیچ سرباز امریکایی اشتراک نخواهد نمود".
اینکه سرباز روس ویا اوکراینی بمیرد ، بدون تردید اصلاکاری ندارد .
جوبایدن وقتی از درنزدیک قصر سفید با هلیکوپتر روانه جای بودند , خبرنگاران فریاد میزدند :
- آقایی ریس جمهور ! اوکراین دراین جنگ برنده میگردد؟
- آقایی ریس جمهور !آیا روسیه سلاح اتمی خویشرا استفاده خواهد نمود؟
- آقایی ریس جمهور! آیا شما ازجنگ سلاح هستوی درحراس نیستید؟
بایدن با اینکه پاسخی ارایه نکرد توگویی کر ولال است ودرحال فرار بود.

>>>   عطا صفوی
قهرمان سازی های غرب ؛ آینده اش بربادی است.
اگر دیروز غرب یک فرد مریض روانی و دست نشانده خویشرا دودهه قبل ازیک گوشه دنیا دیسانت کرد و بعدا برای اش القاب " مغز متفکر دوم جهان " راقایل شد وبه هوش وذهن من وتو همچون قهرمان بی بدیل معرفی وتزریق نمود و تعدادی هم بدبختانه بانعره تکبیر وی را لبیک گفتند . درحالیکه دراصل مغز گندیده اول جهان بود ؛ زیرا چنان گندی را ازخود بجاماند که سالهای سال ازبوی گندش منطقه وجهان درعذاب خواهد بود.
اکنون غرب میخواهد یک کومیک را به جهان همچون "مرد شجاع ودلیر " تاریخ معرفی کنند به دلیل اینکه وطن خود را نابود میکند ؛همانطوریکه غنی احمدزی چنین کار را نمود. بناکوشش کنید که به قهرمان سازی های بیهوده دیگر نه اعتماد کنید و نه هم باور داشته باشید.

>>>   Zahir Ariaie
حركت قطار بزرگ از تانك هاى روسى در دو روز اخير به معنى اين است كه نيروى هوايى اوكراين عملاً در سه روز نخست جنگ فلج شده است.
اوكراين دو صد هزار ارتش و هشتاد هزار گارد ملى دارد كه سرسختانه جنگيده اند اما در نهايت ممكن شكست بخورند. پرسشى كه از اوكراين اكنون مطرح است ايا عضويت اوكراين در ناتو انقدر ضرورى بود كه بخاطر ان كشور نابود و اين همه انسان كشته شود؟
و پرسشى كه از روسيه مطرح است اگر روسيه مخالف عضويت اوكراين بود چرا عضويت استونيا و ليتوانيا باعث حمله به انها نشد؟

>>>   فکر کنم روس ها به آرمان دیرینه خود همانا جنگی در اروپا رسیدین!
عبدالله از هواده

>>>   محترم ضیای رفعت خیلی زیاد خرسند خواهم شد اگر طرز دیدن تان را فرآیند حفاظت معنوی کشور ها مان در حال و آینده در مقاله ای از مطالعه نمایم البته این اولین من اینجا از شما دیدم، و یا هم افغان کاغذ یا دیگر دوستان اینجا آدرسی انترنتی گر برای مطالعه نوشته های شما معرفی نمایند
سپاسگزارم
ع ا ه

>>>   معضله اوکراین یکی از پیچیده ترین ناارامی ها با در نظرداشت نقش برجسته نشنلیزم افراطی میباشد.
اغاز معضلات از چرخش در سیاست ویکتور یانوکوویچ رییس جمهور مخلوع اوکراین 2014 بخاطر عدم پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا و نزدیکی با روسیه ادامه همکاری اقتصادی میان دو کشور و نپیوستن اوکراین به ناتو.
این چرخش اتش در خرمن نشنلیستهای افراطی اوکراین که متشکل از سازمانها و گروپهای مختلف با نام و عناوین مختلف اند افروخت.
یک نکته را نباید فراموش کرد که اروپای غربی دو قرن و یا بیشتر از ان همیشه بسوی روسیه به مثابه یک دشمن ملت عقبمانده محسوب میگردید قدرتهای غربی هر باریکه شانس حمله بر این کشو ر را یافته اند دریغ نورزیده اند...
انگلیسها و امریکاییان از اغاز انقلاب کبیر اکتوبر 1917 الی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از براه اندازی توطیه به نام های مختلف برای ضربه وارد کردن به حیثیت سیاسی شوروی وقت دریغ نورزیده اند.یکی از چالش های بزرگ در سر راه شوروی سابق بعد از جنگ دوم جهانی و اغز جنگ سرد مسابقات تسلیحاتی بود . شوروی برای حفظ نظام مجبور به ادامه چنین مسابقه با امریکا بود ... برای اتحاد ش.روی تازه برخاسته از زیر خرابه های جنگ اول و دوم برایری با امریکا امر دشوار بود بخصوص خرابی های جنگ دوم جهانی اما قربانی های مردم و نقش برجسته استالین در بازسازی شوروی توانس به پا بیاستد ولی نه به ان پیمانه که گمان میرفت.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی امریکا فکر میکرد که دگر طلسم قدرت بدست انهاست و حدود اربهه روسیه فدراتیف اینبار با براه انداختن جنگها در مناطق قفقاز کوچکتر و کوچکتر خواهد شد تا انجا که به سرنوشت امپراتوری مغلها دچار شوند ...
پوتین روسیه ورشکست را دوباره سروسامان داد...و در فکر دفاع از روسیه گردید.امریکا برای روشن کردن اتش جنگ و بدام انداختن روسیه در یک جنگ نهایت پر مصرف اوکراین را انتخاب کرد.در دسامبر سال گذشته مذاکرات
مستقیم بین معاونین وزرای خارجه امریکا و روسیه در جینیوا اغاز گردید جانب
روسیه مسوده دو قراداد حیاتی را برای امنیت روسیه و روابط روسیه با ناتو و بیطرفی اوکراین را به امریکاییان داد و منتظر جواب بودند. و در همین فاصله الی اغاز جنگ بیست چهارم فبروری 2022 وقت ضایع کرد و دستگا پروپاگند
امریکا ایده اشغال اوکراین توسط روسیه را به اذهان جهان بخصوص اروپا تزریق نمود.البته حمله روسیه یک تصمیم عاجل رهبری انکشور نیست . متخصصین روسیه دقیقا حملات امریکا و ناتو را در دو جنگ خلیج مورد تحقیق قرار داده اند و هم عواقب ناشی از تعزیرات اقتصادی را.
وضع تعزیرات اقتصادی توسط امریکا و غرب علیه روسیه که ادامه ان چند سالی را در بر خواهد گرفت از لحاظ زمانی فرصت خوبی برای امریکا خواهد بود تا اروپا را بیشتر تحت کنترول در اورده و بیشتر سلاح به کشور های تازه وارد به ناتو بفروشد.
در هر صورت جنگ پیده زشت است زیرا قربانیان جنگ مردم بیدفاع اند. امید این جنگ به نفع منطق و گفتگو هر چه زودتر پایان پذیرد.
یک نکته را به دوستان خاطر نشان میکنم :
زیلینسکی رییس جمهور اوکراین اگر یک کمیدین است یا جوکر یک وطنپرست یهود تبار اوکراینی است. اینکه در مغز و کله او چه اندیشه ای نهفته است کاری به ان ندارم. ما نباید به پیشه مردم ولو اگر خرکاری باشد توهین و تمسخر کنیم.رهبران ما لوفوکهای جهادی بودند از عطانور تا امرالله صالح میهن را جاگیر خود ساخته بودند.با چند فیر طالب از راه حیرتان پا به فرار گذاشتند.بیاد دارم سالهای ۱۹۹۲-۹۴ را زمانیکه ما مردم کابل هر روز زیر ضربات راکت گلبدین قرار داشتیم رییس جمهور ما برهان الدین خان از قصر ریاست جمهوری کابل مفقود الا ثر گردید ... رعیت را به ترحم راکت های راکتیار گذاشت نه ما رهبر داشتیم و نه رییس جمهور نه برق داشتم و نه اب اشامیدنی موصوف به سرحدات تاجکستان فرار کرده بود.
بابا غنی مغز متفکر با چپلک فرار کرد.ولی این مرد خدا زیلینسکی از این BANKAR به ان BANKAR جا بدل میکند و با پخش پیامها هنوز با مردم است...همان افرادی را که خود ما شخصیت دادیم حیثیت دادیم دستان شانرا بوسیدیم قهرمان و بسمدان خطاب کردیم همانها از همه اولتر ما را فروختند...
البته به تبلیغات و قهرمان سازی های فرمایشی غربی ها و امریکاایان خوب اشنا استیم. زمانی انها اشرار افغانستان را :Soldiers 0f God و بعد از اخذ مرام شان ترویست خطاب گردیدند.
حنظله

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است