از هفتم و هشتم ثور روایت کنید
 
تاریخ انتشار:   ۰۵:۵۷    ۱۴۰۱/۲/۷ کد خبر: 170187 منبع: پرینت

هفتم ثور سالروز کودتا علیه داودخان و روی کار آمدن رژیم کمونیستی است و هشتم ثور سالروز پیروزی مجاهدین بر رژیم کمونیستی!
آیا هفتم ثور 1357 را سرآغاز جنگ ها و بدبختی های سه دهه اخیر افغانستان بود و یا هشتم ثور؟

هرچند بسیاری هفتم ثور را آغاز جنگ در افغانستان می می دانند اما بسیاری دیگر هشتم ثور را شروع بدبختی های مردم قلمداد می کنند.
متاسفانه بي تدبيري، کم تجربگي، فزون خواهي و قدرت طلبی برخي از سران و گروه ها و دخالت پنهان و آشکار آمریکا و برخي از همسايگان و قدرت هاي فرامنطقه اي مانع تشکيل حکومت پايدار و فراگير در افغانستان گرديد.

به هر حال نکته مهم این است که باید از این اتفاقات درس گرفت؟ درسی که رهبران نگرفتند!

(10)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هفتم ثور
هشتم ثور
نظرات بینندگان:

>>>   تجاوز و اشغال امریکا و تسلیم مردم افغانستان به طالبان روی تمام تجاوزگران تاریخ را سفید کرد. مردم افغانستان میگویند که خدا کفن دزد سابق را بیامرزد.

>>>   در زمان ظاهرشاه یک ژورنالست انگلیسی به افغانستان آمد و با ظاهرشاه مصاحبه کرد و اولین سوال اش این بود که شما در افغانستان چه وقت دموکراسی را پیاده خواهی کرد؟
ظاهرشاه در جواب اش گفت:
دموکراسی یک اندازه سخت است و مردم افغانستان،یک جامعه مذهبی و محافظه کار و با کلتور و عنعنات و رسم و رواج های مخصوص خودشان است و نمیتوانند دموکراسی را هضم کنند.
ژورنالست در جواب ظاهرشاه گفت:
شما مردم افغانستان را بهانه قرار میدهید و بخاطر حفظ قدرت خود ،جلو پیاده کردن دموکراسی را در افغانستان میگیرید.
ظاهر شاه در جواب اش گفت:این موضوع را من و شما در طول حیات خویش خواهیم دید.
همان بود که لویه جرگه دایر شد و قانون جدید تصویب شد و قانون آزادی و فعالیت احزاب پاس شد و احزاب شروع به فعالیت کردند و مارش ها و میتینگ ها و شعار های زنده باد و مرده باد شروع شد و در پوهنتون داکتر نجیب و گلبدین یخن به یخن شدند و به سر و کله یکدیگر میکوبیدند و چون داکتر تجیب یک ذره چاق و کته بود و گاو زوری میکرد،بنأ گلبدین رورش به داکتر نجیب نرسید،کوفت اش را از دختران مکتب بیچاره کشید و بر روی آنها تیزاب پاشید.
ظاهرشاه بیچاره هر دفعه که رهبران احزاب هر دفعه برضد صدراعظم جدید و کابینه اش مظاهره میکردند،او صدراعظم جدید مقرر میکرد،اما چند ماه و یا یک سال تیر نمیشد که باز همو خرک و همو درک و همو تظاهرات.
آخر خسته شد و به ایتالیا رفت و داودخان با کمک خلق و پرچم و شوروی کودتا کرد و به قدرت رسید و ظاهرشاه بیچاره از جنجال بیغم شد.
روابط داود خان و شوروی خراب شد و حزب خلق و پرچم روی کار شد و اخوانی ها از پاکستان برضد خلق و پرچم جهاد کردند.بالاخره سبب تجزیه شوروی و از بین رفتن دولت خلق و پرچم شد.
مجاهدین آمدند و جنگ داخلی شروع شد و یک گروه دیگر بنام طالبان آمدند که ای چی حال است؟شما اسلام را بدنام کردید و ما اسلام ناب محمدی را پیاده میکنیم.
طالبان قدرت را گرفتند و حادثه یازدهم سپتامبر شد و امریکا و ناتو به افغانستان سرازیر شدند و در اول گفتند که ما در افغانستان دموکراسی را پیاده میکنیم.
کریسمس و سال جدید عیسوی شد و سربازان خارجی با تانک ها در جاده های شهر کابل میخواستند سال نو عیسوی را تحلیل کنند، که در کوتل خیرخانه بالای تانک شان حمله شد و چند سرباز شان کشته و زخمی شدند.
بعداً گفتند که ما از پیاده کردن دموکراسی در افغانستان صرف نظر میکنیم.ما صرف بخاطر مبارزه برضد تروریزم در افغانستان مبارزه میکنیم. ما از دموکراسی خود در غرب،در کوه های هندوکش افغانستان دفاع میکنیم.
هله،هله،زدند و کندند.بیست سال تیر شد و جنگ ختم نه شد.
بالاخره رییس جمهور جدید امریکا آمد و گفت که یک نسل امریکا در جنگ افغانستان تلف شد،ما نمیخواهیم که این جنگ را به نسل دیگر به میراث بگذاریم.
همان بود که گفت هراتی ها ،قوای خارجی دوتا کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند.
حالا طالبان دوباره بر سر قدرت شدند و همانطوری که خودشان در مقابل دولت اشرف غنی از بمب های چسپکی و حملات انتحاری کار میگرفتند، حالا مخالفین شان عین کار را میکنند.
بنأ این همه از برکت همان دموکراسی بود که نتیجه اش را هم ظاهرشاه خدا بیامرز دید و رفت و هم آن ژورنالست دید و نمی دانم که هنوز زنده است و یا او هم از دنیا رفت. اما نتیجه دموکراسی خواهی او را نسل چهارم افغانها بدوش میکشند و هنوز خلاصی ندارد.

>>>   هفتم ثور روز قدرت گرفتن مردم افغانستان بود که یک خانواده راازظلم به پایین کشید یاد هفت ثوربخیر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است