چرا نظام ها در افغانستان با گذشت یک دهه و دو دهه یکی پی دیگری سقوط میکنند و ما مردم افغانستان دوباره از نو آغاز میکنم علت چیست؟

بدون تردید تمام حکومت ها، تمام نظام های وابسته که از نگاه اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و غیره با کشوری یا با نهادی یا با کشور دیگری وابستگی دارد وقتی که آن کشور و حامی آن دست از حمایت میکشد دیگر دوام آورده نمی تواند.
ولی بحث سقوط امیر امان الله خان حرف جداگانه ی است چونکه با امان الله خان انگلیس ها راضی نبودند یک تعداد ملا های مرتجع آن زمان ملا های انگلیس پرستی را و یک تعداد روحانیون و شیخ های وطن فروش را در افغانستان فرستادند تا علیه امان الله خان تبلیغات سو را شروع کنند، که گویا امان الله خان کافر شده است او را متهم ساختند تا سقوط حکومت او را فراهم کردند.

بعد از امان الله خان حکومت های که در دوره ای محمد زایی ها و دیگر اشخاص که بر سر قدرت آمده اند کوشش کرده اند که محافظه کار باشند هم روابطی با امریکا داشته باشند هم با انگلیس داشته باشند و هم با کشور های همسایه، اما زیاد تر کوشش کردند توازن قدرت ها را حفظ کنند اما هدف خدمت کردن را نداشتند.
چرا حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان یا حکومت دکتور نجیب الله چرا سقوط کرد؟

حکومت دکتور نجیب الله از نگاه اقتصادی و سیاسی مطلق به اتحاد شوروی وابسته گی داشت، زمانیکه اتحاد شوروی کمک های خود را قطع کرد و دست از کمک ها کشید با وجود شهامت که دکتور نجیب الله داشت سه سال مسقلانه دفاع کرد ولی بعداً به اثر توطئه سازمان ملل متحد و بر اثر توطئه بنین سیوان و محمود مستری که این ها خود برای سقوط افغانستان کمر بسته بودند، تا دولت نجیب هم سقوط کرد.
اما دکتور نجیب الله احمدزی یک همت و مردانگی داشت که بخاطر وطن به قربانگاه و با پای دار رفت خون خود را در راه وطن ریخت اما فرار نکرد.

گاهی از احمدزی تا احمدزی دیگری فرق از زمین تا آسمان است اما دولت اشرف غنی چرا با این عجله سقوط کرد؟
جمهوریت اشرف غنی بخاطر وابستگی های مطلق امنیتی، اقتصادی، سیاسی ،فرهنگی که به امریکا و کشور های بیرونی که داشت وقتی که امریکا تصمیم گرفت که افغانستان را ترک کند و کمک های اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را قطع کند بدون تردید این حکومت ادامه پیدا کرده نتوانست چونکه مطلق وابسته بود.

چرا در سقوط حکومت اشرف غنی اینقدر عجله شد؟
فرضاً اگر اشرف غنی فرار نمی کرد شاید نظام میتوانست شش ماه یا یک سال دیگر هم دوام کند اما بالاخره سقوط میکرد. بناً تجربه نشان داده است که هر نظامی در افغانستان و در دنیا اگر وابستگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی به کشور های دیگر داشته باشد همیشه سقوط آن متصور است و هرگز نمی تواند پایدار باشد.
حالا ما همه میدانیم که از لحاظ سیاسی، امنیتی استخباراتی حکومت طالبان وابسته مطلق پاکستان است تا وقتی که پاکستان به حمایت این نظام باشد شاید مانند به مجرد که پاکستان دست از حمایت مستقیم یا غیر مستقیم بکشد این ها هم نمیتواند در افغانستان حکومت کند و ادامه پیدا کند پس حکومتی در افغانستان میتواند پابرجا بماند که وابستگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن کم باشد در غیر آن حکومت های وابسته ادامه شان غیر ممکن است.

احمد سعیدی

>>>   قدرت زایندهءسیاست است و سیاست متانظرآ
بادار قدرت که در پهنای تاریخ افتان و خیزان بوده و تعاملات در ثروت و جاه طلبی پاسبان این انگیزه.
میاییم به تحولات نیم قرن آخر در افغانستان که خسته به پای داوود خان دیوانه وخود خواه میشکند باعث چنین
اضطرابات است .
م.ش.ف کابل

>>>   بخاطر که نظام ها بيز مردمي نمی داشته باشد.
بخاطرکه رهبران جاسوس این یا آن کشور است.
بخاطرکه مردم امید به فردا ندارد وروسته میشود.
بخاطرکه حب وطن در خون افغانها نیست فقط وفقط رشوت فساد دزدی غارت در فکر آنها میباشد.

>>>   سعیدی صاحب همه را مثل خودش غلام فکر میکوند امارت اسلامی را پاکستان خلق نکرده است الله متعال خلق کرده و اراده الله ج همین بوده که در افغانستان عزیز نظام اسلامی قائم و دائیم گردد انشاء الله

>>>   چون قدرت اداره بدست خارجیان است و افغانستان مستعمره خارجیان و پاکستان است.

>>>   دولت-ملت دو پای ایستادن کشور ها استند این دو بی یکدیگر تعریف نمیشوند دولت بدون ملت معنی ندارد و ملت بی دولت وجود ندارد پرسان کردید چرا دولت ها در افغانستان سقوط میکنند چون افغانستان ملت ندارد دولت هم ندارد این ها که نام دولت بالایشان گذاشته شده یک گروپ زورگو بیش نبودند که تا امدن زورگویی دیگر بیش نپاییدند ما باید اول دولت و ملت را با هم بسازیم

>>>   در تاریخ معاصر بعد از احمدخان ابدالی و انتقال مرکز قدرت از قندهار به کابل تا امروز عامل تمام جنگ ها و سقوط ها مشکلات داخلی پشتون ها و به خصوص دو قوم غلزوی و درانی بوده است.
در ابتدا فرزندان احمدخان ابدالی به جان هم افتادند تا اینکه انگلیس هندوستان را تصرف کرد و بعد قدرت را از سدوزایی به محمدزایی انتقال داد و بعد از آن از زمان دوست محمد خان محمد زایی تا سقوط داود خان محمد زایی تمام بدبختی ها در اثر جدال خاندان محمدزایی بود و بعد از داود با به قدرت رسیدن غلزوی ها باز هم جدال بین نورمحمد از قوم تره کی و امین از قوم خروت بود که حتی گلبیدین هم چون از قوم خروت است با امین همدست شد و در نهایت روس اقدام کرد و ببرک را که ظاهرا" تاجک بود اما در کارت حزبی اش پشتون نوشته بود یا در تذکره اش به قدرت نشاند اما سودی نکرد چون این بار غلزوی های پکتیا از قوم احمدزی به سرکردگی نجیب کودتا کرد و بعد قصه معلوم است تا الحال.
بعد از این را خدا داند که چه میشود مگر مقاومت مردم افغانستان در مقابل نوکران پاکستان به یاری خدا پیروز شدنی است.

>>>   حکومت طالبان سقوط نمی کند .نقشه پاکستان کلگی چیز دیگر است. پاکستان نرم نرم و آهسته آهسته افغانستان را می بلعد. برای مردم افغانستان (این عروس هزار داماد) کدام چیز بدی نیست. معاش و معیشت مردم خوبتر خواهد شد. اگر کسی پرسان کند که پس استقلال افغانستان چه می شود؟ جواب این است که پس از جدایی خراسان از ایران افغانستان کدام وقت استقلال داشته که حالا؟ افغانستان همواره مستعمره یک قدرت خارجی بوده. امروز هم خوبترین کار اینست که افغانستان به خاک پاکستان ضمیمه بشود تا چتلستان دست از شرارت و انتحاری و انفجاری در افغانستان بردارد و آرام بگیرد و مردم رنجدیده افغانستان کمکی خوشی ببینند.هم برای افغانستان و هم برای منطقه این کار خوب است. از دست شدن افغانستان کدام چیز تلخی نیست بلکه همچو قند شیرین است. بعد از ظاهرشاه افغانستان عروس شوروی شد. سالها تیر شد تا به 2001 رسیدیم و عروس (افغانستان) شوهر تازه کرد و 21 سال با او بود. حالا عروس خانوم دوباره دست بدست شده و شوهر آخرش پاکستان است.خلاص.(به گفته عرب ها:لامشکل!!)

>>>   احمد سعیدی امید صحت داشته باشید نظرات شما هم انقدر بیطرافه نیست اگر انسان خوب دقت نماید همیشه به نوع از طرز تفکر خودت که بسیار نزدیک با حزب دیموکراتیک خلق افغانستان ،و این حزب به قسمی خوبتر جلوه میدهی چون. خودت هم پرچمی بودی اما اینکه اکثرا بیطرفانه و. بسیار تحلیل ارزنده هستی ارزش دارد که به شما احت ام شود ،اینکه حکومت ها چرا در افغانستان هیچکاهی بطور دایم در افغانستان پا برجا نیست ،دلایل آن به حکومتدا ی خوب در افغانستان نیست حک متها تکیهگاه مر دمی ندارد از حزب دیموکراتیک خلق افغانستان تا الحان که حک مت طالبان در افغانستان مستقر است با مردم شریف افغانستان رابطه نزدیگ ندارند ،نتهنها حکومت ها ملامت در افغانستان اند مردم هم آنقدر با شاخص های سیاسی برابر نیستند و بیسواد افغانستان گرفته تا اهل علم ودانش یکسان رفتار دارند بیسوادان به اهل علم ودانش هیچ وقعی نمیگزارند و. صاحبان علم ودانش وخرد بسیار با تکبر و. غرور عمل مینمایند ،اعمال وحشتاک ترکی و امین و. کارمل از حزب دیموکراتیک افغانستان و عمل ریاکارانه نجیب و. بعدا اعمال مجاهدین از ربانی گرفته که به قدرت خود را چسپانده بود تا عملکرد مسعود و. حکمتیار که باعث جنگهای خانمانسوز شد حکمتیار از راکتهای کور خود استفاده نمود و مسعود از طیارات جنگی که در میدان هوایی بگرام مستقر بود بمانند دوره حزب دیموکراتیک خلق افغانستان جانب حکمتیار را بمبارد کرد و. در نتیجه حکمتیار خاین و. مسعود قهرمان اعلان شد بعدا دوره اول طالبان که به ظلم و. ستم گزارید و. در نتیجه امریکا طالبان را ازبین برد و برادران جمعیت اسلامی که اکثریت شو ای نظار در ان شامل بود به تبانی امریکا روی کار آمد و در راس ان آقای کرزی که برادر های جمعیتی فکر میکردند هر انچه بخواهند بالای کرزی میکنند در حالیکه کرزی بسیار چالباز برآمد و. روز بروز خود را صاحب قدرت و. مکنت کرد بعدا همینکه غنی لوده به تقلب بی بی گل نو ستانی و. غیره منافقین قدرت خود را نکهدارید برا برادران جمعیت اسلامی بازهم از قدرت دست نکشیدند با دولت غنی یکجا شد و. هم صاحب قدرت و. هم اپوزسیون قوی در مقابل غنی ایستادند و. با غنی صاحب میلونهادالر شدند و. افغانستانی های بدبخت امروز از برکت این خبثان خبثین غنی و گروه نابکار صالع بدست طالبان کرام بیافتاد و. حالا طالبان جلو قدرت در دست روزبروز مردم را غریبتر وبیچاره تر با فرمانهای ناقص خود میکنند و در قدرت دولتی به جز طالب دیگر هیچ کسی شامل نیست ( وای وای به حال این مردم بیچاره افغانستان که به چه اندازه از طرف سیاستمداران نابکار در رنج و. غم افتاده اند و. هیچ زمانی طاقت ایستادن راندارن و. همه سیاسیون افغانستان صحبت از مردم میکنند در حالیکه آنها مردم را شکنجه ر حی و. جسمی میکنند )
عبدالله ریحان

>>>   از نگاه قانون ترافیکی چرا در یک چهار راهی تعداد وسایط نقلیه ریاد است؟
بخاطری که ار چهار طرف وسایط نقلیه به آن وارد میشوند و هرکدام شان میخواهند به سمت بکی ازین راه ها در حرکت شوند.
افغانستان در مرکز این چهار راهی قرار دارد و دو و نیم هزار سال پیش با حمله هخامنشی ها به این سرزمین،شروع حملات خارجی به افغانستان شروع شد،هرچند تاریخ قبل از پیدایش زردشت در شمال افغانستان معلوم نیست که چطور بود و کی ها به این سرزمین جمله کردند و یا نکردند.
بهرصورت بعد از هخامنشی ها افغانستان مورد حملات قدرت های زیر قرار گرفت:
سکندر مقدونی، موریا ها، قبایل سکایی، ساسانیان، یقیلی ها(هونهای سفید)،حمله ساسانیان باردوم، ورود نیرو های عرب، سلجوقیان، خوارزم شاهیان،حمله چنگیز خان،حمله تیمور، حمله صفوی ها،حمله نادرشاه افشار، حملات اول و دوم و سوم انگلیس، حملات روس ها و بالاخره حملات امریکا همراه با قوای ناتو.
بنأ این کشور در چهار راهی میان تمدن های قدیم چین و هند و امپراطوری های غربی و قبایل و امپراطوری های شمال و جنوب قرار داشته است و همیش مورد حملات آنها قرار گرفته است.
بعد از ختم سلطه انگلیس به نیم قاره هند و تشکیل دولت پاکستان و تشکیل خط دیورند، افغانستان به خشکه محاط شد و اقتصاد افغانستان وابسطه به ترانزیت از طریق کشور های همسایه شد. کشور های همسایه نیز در مراودات اقتصادی یا منافع اقتصادی خودشان را در نظر گرفتند و یا هم ازین طریق امتیازات سیاسی برای خویش کسب کردند و در تشکیل و تأسیس دولت های افغانستان در جهت منافع خودشان سهم داشتند.
این روال هنوز هم ادامه دارد و از همین جهت ثبات امنیتی و سیاسی و اقتصادی افغانستان ،درین رقابت ها،اگر کشور های همسایه و منطقه و ابر قدرت های جهانی در مورد افغانستان با هم به یک توافق مشترک نرسند، در آینده نیز در خطر خواهد بود.

>>>   بستر اجتماعی سیاسی افغانستان به خاطر ذهنیت قبیله گرا و فاشبستی پشتون های افراطی تبدیل به شوره زار شده و هیچ نهال سیاسی یا فرهنگی یا امثالهم اینجا ریشه نمیگیرد.

>>>   جناب سعیدی صاحب متأسفانه با این ....تان چهره اصلى خود را ظاهر ساختيد من قبلا فكر ميكردم كه شما منحیث استاد دانشگاه یک شخص فهمیده وآگاه از سیاست و تاریخ قضیایا را همه جانبه تحقیق وبررسی نموده واگر در مورد نظری هم داشته باشید منصفانه و دور از تعصب قضاوت میکنید اما بد بختانه در مضمون فوق شما مثل بعضی از ملاهای کم دانش وتنگ نظر بر همه علما وروحانیون مخلص ووطن دوست مهر ارتجاع ووابستگی به انگلیس را زدید
واین حکم شما دلالت به این میکند که شما یا تاریخ را یکجانبه خواندید ویا اینکه دین ستیز هستید ورنه من هم با آگاهی کمی که از تاریخ دارم قیام علما و روحانیون آن وقت بر ضد امان الله خان ناشی از دین ستیزی شان وعدم درک اولویت های آن وقت جامعه بود وطبیعتا درین چنین حالتی هر فعل به خود رد فعلی دارد .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است