وضعيت اقتصادي افغانستان و چرا هاي آن
خشكسالي اقتصاد كشور را فشار داد و ١٣ فيصد از عاملين جي دي پي اين بخش را از روستا ها كوچ داد و عامل تغذيه شهر ها خود دچار دست نا مهرباني شد 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۳    ۱۴۰۱/۲/۲۱ کد خبر: 170283 منبع: پرینت

وضعيت اقتصادي افغانستان و چرا هاي آن؛
دشواري ها:
فكر مي كنم بهتر است از تعريف اقتصاد آغاز كنم كه برايم جالب آمده است.
اقتصاد عبارت مجموع فعاليت هاي هدفمند بشري به غرض رفع احتياجات لامعدود با استفاده از وسايل معدود با درنظرداشت پرنسيپ هاي اقتصادي در چوكات برنامه است.

حالا:
١-در شرايط كنوني كشور:
١-١ رفع احتياجات لامعدود مد نظر نيست بلكه رفع احتياج معدود درنظر است و آن هم رفع احتياج غذايي شهروندان.
٢-١ امروز يك نزول از پرنسيپ اعظمي به پرنسيب اصغري صورت گرفته است و اين امر تنها در سال هاي ١٣٧١- ١٣٨٠ تجربه شده است.
٣-١ پرنسيپ اعضمي عبارت از فعاليت بشري براي رفع اعظمي احتياج با استفاده از وسايل معدود در اختيار أست، اصل مطلب در اينجا گستردگي احتياج و رفع آن توسط وسايل در دست داشته است.
٤-١ پرنسيپ اصغري رفع احتياج معدود را توسط كمترين وسايل در دست داشته مطرح مي شود، اصل گپ در اينجا مطرح نبودن گستردگي احتياج بل رفع يك احتياج معين و كمترين وسايل كه در اختيار است.
در افغانستان حالا پرنسيپ اصغري مطرح است و آنهم زدودن فقر.
٥-١ در اين مورد برنامه و مديريت مي لنگد.

٢ بي نظامي:
١-٢ عمده ترين حرف همان بي نظامي اقتصادي است كه دشواري هاي ساختار را ايجاد كرده است.
تا هنوز بدرستي نمي دانيم كه با كدام نظام بايد فعاليت كرد، براي اينكه هر نظام داراي قاعده هاي است و اين قاعده هاي روابط پديده هاي اقتصادي اجتماعي و سياسي را شكل مي دهد كه از درون اين روابط قوانين استخراج مي شود.
بي نظام بودن يعني بي قانون بودن و بي قانون بودن يعني انرشيزم اقتصادي اجتماعي و سياسي.
٢-٢ پيشنهاد:
نظام را تشخيص كنيد تا سيستم هاي اقتصادي سياسي و اجتماعي شكل گيرند و متناسب با هم نظم جامعه را بسازند.
متوجه باشيد هر نظام بر اساس تفكر و انديشه خودش استوار مي شود و سيستم سازي مي كند.

٣- تجارت منفي فريبنده:
١-٣ امروز ما در گير يك تجارت منفي فريبنده دست به گريبانيم.
رشد صادرات بصورت ظاهري فريبنده است، افغانستان به صادرات دست مي زند كه مي تواند در داخل كشور استفاده شود.
٢-٣ صادرات و افزايش صادرات سيخ گول و آهن باب معني توقف سكتور ساختمان را مي دهد، چشم همسايه به ٣٥٠٠٠ تن آهن داغمه است كه در اوايل تحول فشار وارد ميكرد تا صادرش كند و حالا محصولش را بصورت پخته بدست مي آورد.
٣-٣ صادرات كاغذ نيز چنين است.
٤-٣ كاهش از ٥٠ تا ٧٥ فيصد واردات كشور كه نه بر اساس سياست تعويض واردات بل بر اساس كاهش سطح مصرف است، خلاي عرضه و افزايش قيمت ها را نتيجه مي دهد.

٤- فروافتاده گي توليد:
١-٤ فروافتادگي اقتصاد بر اساس فروافتادگي توليد است، اين فرو افتاده گي توليد خانه برانداز است.
٢-٤ فرو افتادگي توليد كالا.
٣-٤ فرو افتادگي توليد خدمات.
٤-٤ فروافتادگي توليد انديشه و فكر.
در هرسه بخش اقتصاد ما دچار كاستي هاي بزرگ شده است، توليد فكر ميرود فاجعه را تجربه كند، توليد فكر كه با هزار زحمت ايجاد شده است مي رود تا بيهوده بودنش را در جامعه ما تجربه كند، فكر ها در خانه ها زنداني اند.

٥- قهر طبيعت:
خشكسالي اقتصاد كشور را فشار داد و ١٣ فيصد از عاملين جي دي پي اين بخش را از روستا ها كوچ داد و عامل تغذيه شهر ها خود دچار دست نا مهرباني شد،
زمين با دهقان قهر است.

٦- فرار سرمايه:
١-٦ فرار سرمايه بسرعت بزرگ اتفاق افتاد، ترس و دلهره و تشويق بازار هاي همسايه سرمايه نقدي را بيرون كشيد و آسيب پذيري بيشتر كه از كمبود سرمايه داشتيم به نبود سرمايه رسانيد و جيب هاي اقتصاد خالي شد، با نبود سرمايه انگيزه سرمايه گذاري صفر مي شود.
٢-٦ ورود سرمايه نيز نسبت عدم تعاملات سياسي صفر شد و تنها وعده ها جاي سرمايه گراري عملي خارجي را گرفت و تنها توانست وسيله خوب تبليغات شود.
٣-٦ بانك ها وضع دشوار و حتی غير قابل قبول را تجربه مي كنند.
٤-٦ اوليگارشي مالي ديگر موجود نيست.
٥-٦ بازار پولي تصنعي تر شده است و قيمت ها نه بر اساس ارزش پول افغاني بل بر اساس ارز هاي ديگر تعيین مي شود.
٦-٦ قيمت هاي بازار هاي داخلي بر اساس ماركيت هاي خارجي است نه بر اساس مكانيزم بازار.

٧- اصل گپ:
١-٧ ما در مديريت بحران ناكام آمده ايم، اين مديريت كهنه و نا كاره است.
راه حل:
٢-٧ شيوه مديريت را تغيیر داد.

٨- سر نخ:
١-٨ تعامل سياسي جديد بايد بكار برد.
٢-٨ نظام را روشن سازيد.
٣-٨ حلقه هاي سرخ، سبز و زرد بايد تشخيص كنيد.
٤-٨ اين امر سياست جديد را بكار دارد.

٩- نتيجه سياست نو:
١-٩ مديريت جديد به ميدان مي آيد.
٢-٩وعده هاي ٣٤ میلياردي وارد كشور مي شود.
٣-٩برگشت مليوني دوباره مساعد مي شود.
٤-٩ نفس آرام كشيدن براي تمامي ما آسان مي شود.

حرف آخر:
بدون ترك جدي لجبازي سياسي از جانب افغانستان و جهان نمي توان ٣٤ میليون انسان در آتش را نجات داد مگر آنكه خداي بزرگ راهكار ديگري سازد.

واشنگتن دي سي
سید مسعود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
وضعيت اقتصادي
شهر ها
نظرات بینندگان:

>>>   اقتصاد افغانستان فعلاً برپایه مواد مخدره استوار است که ارزش آن حدود صد تا دوصد ملیارد دلار در بازار جهانی است.
قبلاً این در آمد بین قاچاقبران و نیرو های خارجی و نیرو های دولتی و مقامات دولتی و گروه های طالبان و دیگر گروه ها و دهاقین تقسیم میشد، حالا فقط میان طالبان و قاچاقبران بین المللی تقسیم میشود.بنأ در آمد طالبان و درنتیجه دولت طالبان ازین مدرک ازدیاد پیدا نموده است و تقاضا و عرضه بازار را نیز بخاطر ثبات نرخ مواد مخدره در جهان،خودشان کنترول میکنند.
از طرف دیگر قبلاً شیره کوکنار و تریاک به شکل خام بفروش میرسید و حالا با وارد کردن لابراتوار ها و تبدیل تریاک به هیرویین و فروش مواد به شکل پخته،عواید آنها زیاد شده است.
از طرف دیگر طالبان میخواهند قاچاق مواد مخدره به خارج و فروش آن را در بازار های جهانی بطور عمده و پرچون نیز خودشان بدست بگیرند و در نتیجه عواید شان ازین مدرک نیز اضافه تر خواهد شد.
بنأ اقتصاد افغانستان فعلاً روی تولید و قاچاق مواد مخدره استوار است که عواید آن نطر به سابق ازدیاد یافته است.
اگر یادتان باشد در دوره اول حکومت طالبان ما شاهد یک سوپر انفلاسیون بودیم که قیمت یک دلار به ده ها هزار افغانی رسیده بود.
حالا که تقریباً نه ماه از حکومت جدید طالبان میگذرد، کدام تغیری در بازار نرخ اسعار نظر به دولت قبلی که ملیارد ها دلار کمک جهانی را غرض تطبیق مصارف بودجه عادی و انکشافی خود بدست می آورد،نیامده است.
این خود در حقیقت نمایندگی از یک اقتصاد مافیایی پشت پرده افغانستان که به اساس تولید و قاچاق مواد مخدره استوار است،میکند.

>>>   استاد گرامی این همه ....و آسمان و ریسمان بافتی و آخرش هم سرنوشت مردم کشور افغانستان را به امان خدا و زمان سپردی؟ خود قران می گوید انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ
خداوند سرنوشت هیچ قوم( و ملّتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!
به بیان دیگر سرنوشت هیچ قوم و ملتی عوض نمی شود مگر بدست خودش، فی الواقع ملتی لایق زیستن در صلح و ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی ... و پیشرفت است که برای کسب آن حول محور آرمان و اهداف ملی و مشترک آزادی و دموکراسی متحد شده و مبارزه کند و آنرا حفظ کند؟ چه قوم و ملتی در افغانستان به این ارزشهای ملی و انسانی رسیده است؟ استاد مسعود و کد( 4))؟

>>>   کاش نوشتارها کمی ساده ترمشکل را مینوشتند تا مردم دید کلی بهتری پیدا میکردند.
مشکل افغانستان فقط نان و آب امسالش نیست.
افغانستان کشوریست که در حال حاضر به زحمت ۲۰ میلیارد دالر تولید درآمد سالانه دارد. که متأسفانه حدود نیمی از آن مصروف جنگ و یا هدر میرود.
افغانستان برای اینکه مردمش از فقر مطلق بیرون شده و مثلا در حد مردم پاکستان فقیر باشند، باید حدود ۶۰ میلیارد درآمد سالانه داشته باشد.
چگونه؟ مثلا؛
افغانستان کشوریست با حدود ۲۵۰۰ میلیارد دالر معادن و منابع زیر زمینی.
برای استخراج این منابع نیاز به ۲۰۰ میلیارد سرمایه دارد.
اگر کشور امن باشد و زیرساخت مثل جاده، راه آهن، شبکه برق و تلفن و... هم باشد ممکن است مثلا چین یا ... حاضر باشد در برابر برداشت ۵۰۰ میلیارد ۲۰۰ میلیارد سرمایه بگذارد. آنوقت ۲۰۰۰ میلیارد باقی مانده مصروف توسعه اقتصاد میشودو...
در شرایط امنیتی فعلی، هیچ کس در حد دو افغانی هم پولش را در افغانستان هدر نمیکند.
مردم هم اگر پولی داشته باشند صرف فرار و آوارگی در کشورهای دیگر میکنند.
توقع مردم هم اینست که چون افغانها خیلی دردانه هستند مثلا چین یا آمریکا یا حتی هند و ایران بیایند و فحش بخورند و افغانستان را بسازند و بروند گم شوند. تا امروز هم دو ابرقدرت آمده اند ، کشور را زیرورو کرده اند و فرار کرده اند. بقیه هم اگر بیایند همان سرنوشت را دارند. پاکستان که همین الان هم مثل خر به گل وامانده و نمیداند با طالب ها چه کند. حتی حوصله شیوخ پولدارعرب هم بسر آمده است.
تجارت افیون هم دیر یا زود به قهر یا به سیاست راهش بسته میشود.
راه حل فقط یکیست:
پشتونستان به راه خود و خراسان (یا آریانا) هم به راه دیگر.
وگرنه مردم اگر هم در جنگ همدیگر را نکشند در قحطی خواهند مرد.

>>>   بودجه دولت امارت اسلامی !
درنظام قبلی عواید گمرکات ، مالیه وعواید دولت درهرسال بین 800$ملیون دالر الی یک ملیارد دالر بود. اما بودجه امسال به دونیم میلیارد دالر ارتقا نموده است که تفاوت آن اضافه ازیک ونیم میلیارددالراختلاس را درهرسال درنظام جمهوریت نشان میدهد .

>>>   بدون ثبات سیاسی اقتصاد رونق نمی یابد و اگر هم با زور و سرکوب باشد، روزی و دیر و یا زود عاقبت بر سر سازندگان مستبد آن خراب خواهد گشت. مانند دوران شاه ایران و یا لیبی و پوتین و دیگر دیکتاتورهای سرنگون شده. ثبات سیاسی فقط با استقرار آزادی و دموکراسی و قوانین حقوق بشر حاصل می گردد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است