این جنگ سرنوشت و آینده را تعیین می کند؟
 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۵۵    ۱۴۰۱/۲/۲۸ کد خبر: 170339 منبع: پرینت

جنگ کنونی تعین کننده و سرنوشت ساز است، این جنگ به صدسال جدال میان افغانها و غیر پشتونها نقطه پایان می گذارد، مرز ها را مشخص می کند که در آن یک طرف قبیله های کرزی، غنی، حقانی و در مجموع که اینک زیر نام طالب جمع شده اند است و در سوی دیگر غیر پشتونها هستند که برای بقای خود مجبورند سلاح بردارند جنگ کنند.

شاید نوشته های من همیشه تلخ باشد اما حقیقت های است از اندیشه و نوک قلم من جاری می گردد. حالا دوست داریم یا نداریم این یک حقیقت تلخ است اکثریت به اتفاق غیر پشتونها اسلحه بر میدارند اما هدف و آرزوی شان این است این جنگ برای تجزیه باشد و هیچ طالب زاده ای را در شمال نگذارند جز معدود افغانها را که خیانت نکرده اند و از طالبانیسم-پشتونیسم نفرت دارند بگذارند.

کرزی، غنی و دیگر افراط گرایان سکولار پشتون برنامه ای خطرناک را رو‌ دست گرفتن آنها با حمایت از گروهای افراطی دینی پشتون خواستند یک حاکمیت و‌ملت کاملا پشتونی را زیرنام اسلام بسازند حتی اگر شده از پاکستان نیرو وارد کنند تا مخالفان را با حکم آیه و حدیث و شمشیر اسلام گردن بزنند، اما غافل از اینکه دوره تقلید کور کورانه و خرافات در جامعه غیر پشتون سالها شده رخت بسته آنها می دانند جنگ جنگ قومی است.

رهبران قبیله اوغان در طول صدسال جز جنایت و خیانت بر مملکت و غیر پشتونها چیزی به ارمغان نیاورده اند به ویژه در دوره کرزی و غنی بر همگان روشن شد که مشکل بیسوادی و ندانستن قبیله های اوغان نیست بلکه حتی بیشتر رهبران تحصیل‌کرده پشتون نسبت به اقوام دیگر نفرتی عجیب دارند و خواستار نابودی اقوام دیگر هستند.

جنگ ها روز به روز شعله ورتر می گردد، هر روز که می گذرد نفرت ها بیشتر می گردد، تضاد و تقابل میان اوغان و غیر اوغانها اوج می گیرد و فاصله ها بیشتر می شود و تا آنجا که دیگر حتی پشت هیچ میز مذاکره ای کسی حاضر نمی شود بنشیند به جنگ از طریق گفتگو پایان بخشد چونکه کرزی، غنی و طالب در این سالها هر ظلم و جنایتی بر علیه تاجیک، هزاره و اوزبیک کردند اکثریت پشتونها حمایت کردند و چنان نفرت در دِل غیر پشتونها کاشتند که در آینده نه چندان دور محصول آن را برداشت خواهند کرد و خواهند دانستند چه اشتباه مرگ بار رای مرتکب شده اند که حتی به فدرالیسم هم کسی دیگر راضی نیست و دیگر هیچ کی حاضر نیست با پشتونها زیر یک سقف بنام افغانستان زندگی کنند.

گل امیری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنگ
سرنوشت آینده
نظرات بینندگان:

>>>   بلی حقا که چنین است هرچند باید زودتر اقدام به فدرالی ساختن یا تجزیه اقدام میکردیم اما بازهم خیر هرچه دیر آید خوش آید...

>>>   آقای گل امیری شما مانند کرزی دیموکراسی را یرای خانم همسایه میخواهی در حالیکه خانم وی تا آخر جمهوريت باستثنای دو سه بار در محضر عام دیده نشد
اگر خودت واقعا در درد مردم خودرا شریک میدانی بیا وطن سلاح بدست گیر واین مبارزه که تو برای دیگران آرزو میکنی خودت رهبری اش کن ورنه صدای دهل شنیدن تو از دور خوش نیست

>>>   ای کاش قدرتی در کشور ما به وجود می امد که دماغ این قوم را به زمین می مالید. این قوم نه برادری می فهمند و نه از دوستی و محبت چیزی می دانند و فقط خود شان را می خواهند و بس.

>>>   مقاومت زير كمپل! بيا تو پيش شو بيبينيم تو چقدر وطندوست هستى و چند نفر پشتت مى ايستد؟

>>>   راهی بجز دفاع و پایداری وجود ندارد یا مرگ یا آزادی از قید مزدوران پاکستان و امریکا این طالبان خونخوار که تمام تروریستان جهان را در افغانستان جا داده اند.

>>>   ای کاش گل امیری و گل امیری ها خود تفنگ گرفته در میدان نبرد با به گفته خودش افغانها بجنگد. اینها خود به گفتهذ عوام در غندی خیر نشسته و مردم را به کشتن میدهند.
زمانی پشتون های شمال چنین طرح را بخوانند مگر در کنار طالب نمی ایستند؟ هم چنان پشتون های جنوب و غرب.
گل میری و گل میری ها مگر جنگ بین مردم لذت میبرند.
بیژن

>>>   جناب گل امیر تجزیه راه حل نیست یک حکومت قوی و با درایت و کار کشته و در عین حال دیکتاتور بی رحم مثل خود طالب میخواهد تا این فاشیزم قومی نیکتای پوشان وطن فروش را در ریشه خشک نسازد واین ناقلی کردن ها واین جبر وستم ها ابن زور گوی ها و اکثریت گفتن ها را در گلو خفه نسازند باز جنگ شمال و جنوب ادامه خواهد داشت و بد بخت تر خواهیم شد راه حل دفن فاشیزیم پشتونیزم است و تجدید تربیه باید شوند البته به زور قدرت دولتی نه با با معامله مجلس وغیره واین معامله گران بی هویت نا خلف از دیگر اقوام هم بابد تاوان این همه خیانت ظلم و ستم و وطن فروشی خویش را بپردازند.
این است راه حل در غیر ان همین اش است وهمین کاسه.

>>>   بلی برارر معلومدار نیست گل امیری در کدام کشور در امنیت رفاه میباشد و در حال تحریک مردم ملکی بیچاره است تا سلاح بردارند تا همدیگر را قتل عام کنند

>>>   یگانه راه حل کشمکش های طولانی و آخر خط همین است.

>>>   کرزی جاسوس و خاین بحیث مار آستین در دفتر مجددی شروع بکار کرد. در حالیکه مجددی ها مصروف مرید بازی بودند و از دست بوسیدن توسط مریدان لذت میبردند، کردی توانست ارتباطات خودرا با سازماندهی جاسوسی قدیم سازد. در این راه بسیار موفقانه پیش رفت. راه پدر بزرگوار خود را پیش گرفت و زبان آن؛لیستی برایش بسیار ممد واقع شد. در این دوران هرازگاه دروازه های سفارت خانه هارا دقالباب می‌کرد و بسیار زیرکانه آینده خودرا تضمین کرد. وقتی به قدرت رسید، مجبور بود معامله گران را در پهلوی خود داشته باشد، اما هرگز در مقابل آنها صادق نبود. از مداری گری خود استفاده کرد و رهبران معامله گر شمال را یکی در مقابل دیگر استفاده کرد. باینهم بسنده نکرد، یک تعداد قوماندانان ترور کرد و حتی رسمن از وزیر دفاع آنوقت امریکا تقاضای حذف فیزیکی رهبران زر اندوز شمال شد. کرزی و غنی بحیث انسان‌های سیکولار تمام نمایشتات دینداری شان، تظاهر است. باوجود همه ی دغلبازی هایش از شر امتیاز گیران شمال رهایی نیافت. حالا چاره دیگر سنجید که از حکمتیار و طالبان در مقابل آنها استفاده کند. چون خودش نه حزب داشت و نه قوم پشت سرش استاد بود. اکثریت اعضای فامیل کردی در زمان خلقی ها نورا گفته ، گلو پاره می‌کردند. بهر حال، طالبان احیای مجدد. تجهیز و تمویل شدند. جنگ‌ها پراگنده ی جنوب به شمال انتقال یافت،. حکمتیار توسط غنی، کابل آورده شد. تمام پلانهای تیوریسن های فاشیزم قبیله مثل سور خلقی اسماعیل یون، روستا ترکی و دیگر فاشیستان یکی پشت دیگر تطبیق شدند. بعد از آن حکومت به تقلب، خیانت و رذالت به غنی کله خام رسید و او متباقی کار ها را انجام داد. با تمام این همه خیانت ها و رذالت ها بازهم این دو جاسوس رهبر و بابا خطاب می‌شوند، چون تمام موضوعات را به خواست فاشیزم قبیله پیش بردند. رهبران ملیونی اقوام دیگر که در حقیقت دزدان ملیونی بودند همه فرار کردند و در ممالک خارج زندگی مرفع خودرا بدون دغدغه پیش میبرند. یگان سر و صدایی که از اینجا و آنجا بالا می‌کنند، خاص بخاطر نجات سرمایه های غیر منقول شان درافغانستان است، در غیر آن اینها هیچ تعدی به وطن و مردم ندارند. حالا دیگر دست شان از معادن طلا، لاجورد، زمرد وغیره و نیز از گمرکات و دیگر منابع عایداتی کوتاه است. حالا نوبت دالخورها و نوکران دون صفت شان بنام طالب است. البته که در تمام این مسایل دست انگلیس و امریکا دخیل است.

>>>   هیچ کسی جنگ را دوست ندارد جنگ جز نابودی و بدبختی چیزی به همرا ندارد. اما این سیاست طالبان است که زمینه جنگ را در کشور فراهم می کند. طالبان با سیاست شیطانی و قوم گرایی و انحصار طلبی و اعمال فشارهای غیر انسان و کشتار و قتل مردم بی گناه، راهی جز جنگ را برای مردم ما باقی نگذاشته است. درست است سران فراری خود شان در جنایات کشور سهیم هستند اما گناه مردم بیچاره ما چیست که باید در چنگال خونریز طالبان قرار داشته باشند. آنان باید خود شان را از چنگ طالبان آزاد کنند. ماهیت و ذات طالبان برای هیچ کسی پوشیده نیست آمریکا و کشورهای استعماری از این وحشی گری طالبان که به ضرر اسلام و مسلمانان تمام شود بدش نمی آید بلکه همین آمریکا و اسرائیل و پاکستان در قدرت گیری دوباره طالبان نقش اساسی داشته و دارند و جنگ های زرگری بین آنها برای رد گم کردن و فریب دادن مردم است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است