تصور ميكردم واژه هاي دين، قانون، حقوق بشر، آزادي، حمايت و... مقدس هستند و آنهايی كه در اين راه گام برميدارند مقدس ترند اماحقيقت هاي تلخ و دردناك پشت اين واژه هاي زيبا آن آدمهاي شيرين سخن پنهان شده است، از آن روز كه اين واژه ها در وطنم طنين انداز شد تانگها زمين اش را فرش چرخ بال ها آسمان شب را چراغاني كردند، خمپاره ها و بمب افكن ها مردمانش را به خاك خون كشيدند بنام قانون شكنجه گاه و زندان ساختند به اسم دين و تروريست به رگبار بستندمان بنام حقوق بشر زندگي پاك و ساده امان راگرفتند به اسم جهاد ذبح مان كردند زير چتر آزادي در زنجير بردگي بستندمان به اسم حمايت لگدمال مان كردند و... اين واژه ها براي مردمان سرزمين ام باميليونها كشته معلول يتيم و آواره ترجمه شد.

هرگاه شعارهاي زيبا آماده گسيل به طرف زادگاه پرشكوه ام ميشود جسم پژ مرده و بي روح ام مي لرزد به خنجرهاي كه پشت آن پنهان شده مي انديشم چگونه درقلب مردمان بي پناه سرزمينم فرو خواهدرفت و چه زخم هاي عميقي دركالبد بي روح مان برجا خواهد گذاشت چه گودالهاي عميق برأي دفن خاكستر بدن مان خواهند ساخت.
هراندازه گروه ها نهادها پرچم ها برافراشته تر شدند زخم هاي بدن مان آشفته تَرشدند هرچه دنيامتمدن تر شد خنجرهاي متمدن تري درقلب مان فرو رفت هرگام روبه فردا گذاشتیم ردپاهاي نياكان ما كمرنگ ترشد.

كجاهستند آنهایی كه درپشت شعارهاي دين، آزادي و حمايت پنهان هستند ببينند اجيرانشان چه وحشيانه پيرمردان، زنان و كودكان سرزمينم رامي كُشند؟!
وقتي می بينم در پشت وآژه هاي مقدس سرزمين زيبام را به كشتارگاه تبديل کرده اند وھمه در آنجا قصاب می فرستند، بابدن هاي سلاخي شده زنان پُل آزادي باخون كودكان رود بهشت مي سازند دلم آتش مي گیرد بُغض درگلويم حبس ميشود اي كاش سينه ام سپر مي شد خنجرها در بدنم فرو مي رفت تا درد مردمان رنج ديده ام به پايان مي رسيد...
آنهايی كه مردم مارا با اين حال روز انداخته اند هنوز كه هنوز است دركنار ظالمان افكارهاي نژادپرستانه خود را زير عمامه اشان پنهان كرده و تكنوكرات ها عقده هاي جاهلانه اشان را زير كروات درسينه اشان حبس كرده اند به مسير ظالمانه اشان ادامه ميدهند.

به شهر پرخونش بنگر آدمها جايگزين خمپاره هاشده منفجر ميشوند روستاهارا ببين زمين پر از جسدسربازاني شده كه ازپشت خنجر زده ميشوند عبادتگاه ها با خون پيرمردان تسبيح بدست فرش شده وطن دوستان ترور و تروريست ها افزوده ميشوند مهاجران بي پناه را به حراج گذاشته اند جهانيان را ببين به كمك وحشت در سرزمين سوخته و فرسوده امان شتافته اند و سرزمين مان را به جهنم تبديل كرده اند، انگار زمين عادت كرده به خوردن گوشت و نوشيدن خون مردم دیارم و هم تبارانم!!

گل امیری

>>>   اقای امیری!
کلمه دین برای من وتوشایدنی واما،برای تاجران دینی مقدس است،نه پول،نه سرمایه،نه علم ونه دانش،فقط باچال ودروغ وفریب احمقمان رااحمقتربسازو بهترین شرایط وامکانات زندگی مادی رابرای خودوفامیل ویزنه وخسربره ات مهیاکن ودردلت بخندوفریادبزن.زنده باداحماقت.
عاقل

>>>   راست عرض کنم درقسمت دین وحقانیت ان مترددبودم.وقتی برایم توضیح دادندکه بخاطرخوردن گندم ماازجنت خارج شدیم ووقتی بعدازمردن اگربه بهشت رفتیم برایمان شراب داده میشود،دیگرترددی ندارم،گپ معلوم است.
بشیربشارت

>>>   برادر درد ما از دینداری و بی دینی نیست.
درد ما از ارزان فروختن خود ما است.
این ملت همه حاظر اند نوکر شوند و بد بختی کلانتر اینکه یکی از دیگری خود را ارزان تر میعروشد.
اینجا نخاس نوکران است.
هر کشوری چه کافر و مسلمان و دیندار و بی دین اینجا می آید و خوش کرده و سره کرده نوکر میخرد.
مگر این جنگ ها نیابتی نیست؟؟؟؟
مگر جنگنده ها ما نیستیم؟؟؟
از کی باید گله کرد جز از مادران این سرزمین که پست فطرتانی چون ما را زائیده اند.
در تاریخ معاصر از احمد خان ابدالی تا ملا هبت به من بگو که کدامش نوکر نبوده و کدامش نیابتی نجنگیده؟؟؟

>>>   این واژه ها را دروغهای امریکا از ریشه تخریب کرده است.

>>>   برادر!
مشکل در دین نیست مششکل در دین فروشان است که زیر نام جهاد یک مرتبه وطن را به شوروی فروخت وبعد هم مجاهد نماها بهه نام دفاع وطن کشور را به امریک فروخت وهنوز هم خودرا مجاهد قلمداد میکند وسروصدای مقامت را بالا کرده که یک مرتبه باز وطن را به امریکا تسلیم نمایند. زنده باد مجاهدین اصلی وواقعی.
کامران.

>>>   وقت این سوگ نامه را خواندم .گریستم
و آنرا SAVE کردم تا باز و باز بخوانم و بگریم تا مگر سوز دلم تسکین
یابد اما تسکین نخواهد شد.
وای و صد وای که وطنم که امروز افغانستان میخوانندش بدست قوم افغان که
برادر خاک شریک من استند خراب شد . دین هم(( زیر شعار دین )) شد ذلیل و دشمن دین کامیاب شد.
م . ش . ف کابل

>>>   طالبان افغانستان درمذاکرات بین طالبان ودولت پاکستان گویا نیت خیردارند(منبع بی بی سی).
وااحمق ها! چرادرقبال وطن ومردم خودنیت خیرندارید؟ویاهم خیرشما همان وحشت ودهشتی است که درجریان بیست سال قبل ازاشغال افغانستان توسط پاکستان وازمدت نه ماه به اینطرف پس ازاین اشغال براه انداخته اید؟
عاقل

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است