تاریخ در اصول شهروندی صرف بر اساس دو فکتور باید بررسی شود پیدایش و شناسایی ضعف های تاریخی کشور و جلوگیری از وقوع مجدد آن در حال و آینده | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۷ ۱۴۰۱/۳/۱۵ | کد خبر: 170482 | منبع: |
پرینت
![]() |
در زمان طفولیت همیشه با برادر کوچکتر از خودم و خواهرهای بزرگتر از خودم روی خیلی چیزهای بی معنی دعوا میکردم و آنها هم همطینور؛ مثلا میگفتم:"مادر تنها از من است؛ این قسمت اتاق جای من است چون من اول آمده بودم و..."
در کل این خاصیت اطفال است روی موارد جزیی و تهی از معنی باهم درگیر شوند و جنجال بر پا کنند.
حالا وضعیت فاشیستان جوان و پیر امروزی را در مجازی و رسانه ها دنبال کنید عین این مسخره بازی های کودکانه موضع می گیرند. مثلا میگن:" ما نخستین افرادی بودیم که در افغانستان ساکن شدیم پس شما در اینجا حقی ندارید و بروید به سرزمین های خودتان." ؛"قسمت زیادی خاک اینجا مربوط ما میشود چون تعداد ما زیاد است." ؛"احمدظاهر از قوم ماست." ؛"احمد شاه خراسانی بود." ؛"احمدشاه افغانستانی بود." ؛ "زبان ما قوی، کامل، مستقل و گسترده است؛ زبان شما ناقص و غریب است" و یک عالم مزخرف و چرند طفلانه دیگر که وقتی این همه بدبختی را میبینی دلت اصلا نمیخواهد یک لحظه دیگر هم این ها را تحمل کنی.
دید اینها نسبت به تاریخ دید خیلی عقیم و جا مانده است تا دید علمی و منطقی، اینها هنوز نفهمیدند که زمان رعیت و پادشاه و احساسات زبانی، قومی، مذهبی گذشته است و اینان در جهان ملت_دولتی که مبنی بر اصول شهروندی و مطالبه گری استوار است و احساسات قومی_زبانی و مذهبی هیچ نقشی در تعریف هویت آنها ندارد، زندگی می نمایند.
براستی اگر فهم اینها از چگونگی بررسی و مطالعه تاریخ تنظیم و رهنمایی شود شاید به این حد برخورد مریضانه و کودکانه با تاریخ نمیکردند.
تاریخ در اصول شهروندی صرف بر اساس دو فکتور باید بررسی شود پیدایش و شناسایی ضعف های تاریخی کشور و جلوگیری از وقوع مجدد آن در حال و آینده؛ جهت پویایی فکری.
حالا وقتی طرز خوانش این فاشیستان را بررسی کنید صد و هشتاد درجه فرق میکند با این شیوه و اساس.
همانطوریکه تذکر داده شد اینان تاریخ را به شکل عقیم به خوانش و روایت میگیرند همان شیوه رعیتی، تمجید از پادشاه و رهبر و پرستش آنها و پالش احساسات قومی_زبانی_مذهبی. جالبش هم اینجا است که هرکدام شان القاب ماخذ از مدارک تحصیلی شانرا با افتخار با نام شان یاد کرده و طوری نمایش میدهند که گویا خیلی آدم روشن و آکادمیک اند.(در حال که هیچ... هم نیستند!)
افغانستان چند دهه است در آتش میسوزد ولی این جناب عالی ها در ورق های خونین و ننگین تاریخ خوابیده اند و برای آن مرده های تاریخی مرثیه سرایی میکنند و دشمنان آن رهبران شانرا دیوانه وار میکوبند.
جای بدتر و اعصبانی کننده اش هم اینجا است که یک عده دیگر رعیت وار عقب این مزخرف بازی های کودکانه این دسته قرار میگیرند و وسیله ترویج خزعبلات فکری و دست به دست سازی آنها می شوند.
اگر از دعوای تاجیک بودن و پشتون بودن احمد ظاهر و خراسانی بودن و افغانستانی بودن احمدشاه ابدالی فرصت پیدا کردید بد نمیشود روی این حجم وسیعی از حماقت تان هم غور کنید. بخدا حماقت شما مثل آتش است و حرارتش ما را بیشتر اذیت میکند!
سایمه سلطانی
>>> شخصیت پرستی در طول بیست سال گذشته حکومت جمهوریت در میان رهبران تنظیم ها و اقوام همیش وجود داشته است.
هر سال بنام یاد بود از روز شهدا، تاجکان از احمدشاه مسعود و ربانی تجلیل میکردند و هزاره ها از مزاری.
حالا طالبان از ملا عمر تجلیل میکنند.
این تجلیل ها در حقیقت خودش یک نوع قوم پرستی و ملیت پرستی را ببار می آورد.
میدانید که چرا این کار صورت میگیرد؟
بخاطری که یک تعداد بدین وسیله میخواهند خود را در جایگاه رهبری اقوام جا بزنند و در معاملات چوکی های دولتی،برای خود تحت نام قوم و ملیت،چوکی را نصیب خود کنند.
آیا فکر میکنید در دیگر کشور ها در طول تاریخ رهبران دولت ها و قوم ها و ملیت ها که خدمت کرده باشند،وجود ندارد؟
معلومدار وجود دارد. اما آنها مرده پرست نیستند. آنها دارای احزاب سیاسی هستند و این احزاب از خود اساسنانه و مرام نامه و سیاست های اقتصادی و اجتماعی دارند و پروبلم های جامعه را مورد بررسی قرار میدهند و راه بیرون رفت ازین پروبلم ها را میسنجند.
من در طول تاریخ امریکاو کشور های اروپایی و یا چین و یا روسیه و هند و دیگر کشور های مطرح جهان، تا هنوز ندیدم که رهبران دولتی مراسمی بخاطر بزرگداشت و یا تولد و وفات کدام رهبر شان گرفته باشند.
آنجه برای آنها مطرح است،عبارت از طرح های اقتصادی و اجتماعی و جلسات بخاطر بهبود کار دولت و حل مشکلات جوامع شان است،نه مرده پرستی.
>>> متاسفانه شما بسیار بیسواد هستی و چنان می گویی که من ندیده ام کشورها روز تولد یا کدام روز رهبرانشان را جشن نمی گیرند گویا عمر پربارت را در اروپا و آمریکا بودی
در بریتانیا هر ساله تولد و سالروز سلطنت ملکه جشن گرفته می شود و مجسمه های تمام اشخاص تاریخی در سرکها و میادین نصب است
متاسفانه امثال شما که سر از کابل بالاتر نرفته مزخرفاتی را به مردم می گویید که فقط در ذهن عقب مانده شماست.در آمریکا هر سال مراسم مفصل جرج واشنگتن گرفته می شود
بیسوادهایی که هیچ نمی دانید مدعی هم هستید
>>> نظر دهنده اول
در چین هر سال تولد ماءو جشن گرفته می شود
در هند تولد گاندی و در روسیه حتی برای استالین این کار را می کنند و هم اکنون مراسم هفتادمین سالگرد ملکه الیزابت در انگلیس در جریان است و در آمریکا جشن تولد آبراهام لینکلن برگزار می شود
در تمام کشورهای دنیا مراسم بزرگانشان را میگیرند
چند فلم در انترنت و چنل دیده ای و خیال کرده ای تمام تاریخ کشورهای مطرح جهان را میدانی؟
چند کتاب خوانده اند و حال تمام تاریخ آمریکا میداند و برای ما ابراز تاسف هم میکند
پایت را از ولایت اجدادی بیرون بیار
>>> سایمه جان سلطانی
همین متن شما شما هم بوی فاشیستی میدهد و انهم از نوک قلم یک تاجیک.
تاجیکها در فاشیست بودن کمتر از پشتونها و هزاره ها نیستند. حرفهای مفت و هوایی با شکم های سیر را نثار یکدگر از طریق رسانه ها میکنند . اکثرا کسانی اند که تقاعدی اند یا کار .و بار ندارند بنام اگاه سیاسی که اصلا الفبا را هم نمیدانند
در کشور ما حدود پنج ملیون کودک در فقر به سر میبرد . این اطفال همه ای شان تاجیک و ازبیک و هزاره نیستند بلکه بیشتر شان اطفال محلات فقیر نشین پشتون میباشند. اگر ما غیرت انسانی داریم نه افغانی باید بنام کرامت انسانی به فکر نجات این کودکان و هزاران زن جوان و بیوه باشیم تا بتوانیم به شکلی به انها کمک برسانیم.
احمد ظاهر پشتون است . در این جای شک نیست . او و اوازش به مردم افغانستان تعلق دارد نه به یک قوم خاص و باید گفت که مثل شاه امان الله خان اصلا زبان پشتو بلد نبود...احمد شاه درانی افتخار همه ای ملت است.
قبل از ان افغانستان مثلی که حالا است جاگیر برای بیگانگان و قدرت ها بود. قند هار و هرات که بیشتریه بخش مالیات را داشت بهترین منبع عایداتی برای صفویان ایران بود.
افتخارات احمد شاه بابا به همه ای مردم افغانستان تعلق دارد. در صفوق قوای او هزاره تاجیک موجود و خدمت زیر بیرق میکردند. پشتو زبان بود پشتون بود ولی بهترین شاعر در زبان فارسی بود.اینکه ما بر فرق یکدگر بکوبیم و بگوییم که این از و ان از تو است چه درد ی را برای ما دوا میکند ما را به کدام سمت ترقی هدایت میکند؟؟؟باید در تذکره ما نوشته شود که کی به کدام ملیت تعلق دارد و اینرا باید سران پشتون بپذیرند که هر کس حق دارد به ملیت خود نامیده شود.
ما همه با هم با حقوق مساوی برادریم. هزاره حق داردکه بگوید من هزاره و تبعه افغانستان استم تاجیک و پشتون هم چنان . هیچ ملیت در این کشور به تنهایی اکثریت نیست. از خواب غفلت بیدار شوید.
سربلندی ما در ترقی و پیشرفت ما است . ما فعلا سر افگنده ترین ملت و مردم در جهان استیم. همین ذلت نیست که مثل وحشی ها خود را بر بالهای طیاره به فکر انکه امریکا میرسیم اویزان کردیم. جهان بر حماقت ما خندید.
ایا این سر افگند گی نیست که در روز روشن در نظام جمهوری اسلامی یک دختر جوان یعنی فرخنده را زیر موتر میکنیم بعدا جسد او را اتش میزنیم این کار را جوانان شهری که اکثر شان تاجیک بودند کرده اند و به افتخار در صفحات فیسبوک شان نوشتند که راه جنت با کشتن دختر ملحد برای شان باز گردیده است...
ثاقب
>>> محض یادآوری و عبرت گیری!
در زمان جمهوریت هرگاه از استبداد و تمامیت خواهی به عنوان یک سنت قبیلوی می نالیدیم و حاکمیت تمامیت خواه، تبعیض گرا و در پی برنهادن قدرت قومی را به مردم سالاری و برابری و دادگری و رفع تبعیض و رعایت حقوق شهروندی میخواندیم بلافاصله به تخریب وحدت ملی، دامن زدن به تعصب قومی، ایجاد تفرقه میان حکومت و اقوام، جاسوسی برای کشور همسایه، تلاش برای باج و خراج گیری از حکومت و هزار انگ و رنگ دیگر متهم میشدیم. حکومت های گذشته به جای پذیرش غلط بودن نیت و سلوک سیاسی تاریخی خود و تلاش برای اقامه عدالت، اجرای برابری و فروگذاری اندیشه تبعیض و تمامیت خواهی و گوش دادن به نقد و شنیدن مطالبات ناقدان با استفاده از شیوه های مختلف به پاک کردن صورت مساله اقدام میکرد. این روش سبب شده بود که درباور بسیاری از شهروندان حامی قومی و سیاسی حکومت، افراد منتقد و مصلح و خواهان برابری ، عامل تفرقه و تعصب قومی و نوکر قدرت های خارجی قلمداد شوند(!) نه دادخواهان آزاده و تبعیض دیده و ستم کشیده و در پی برنهادن قدرت قانون گرا، عدالت محور و شهروندسالار. در نتیجه همین شیوه سیاسی و تبلیغاتی حکومت های قبیلوی، کسانی که قربانی های زیادی از مردم ما به عنوان تامین کنندگان دادگری و مبارزه با ستم گرفته بودند اما با قدرت قبیلوی و تبعیض گرا و فاسد، مماشات میکردند و صرفا در پی حفظ چوکی های لرزان خود بودند و در نتیجه ساکت و آرام و تماشاچی بودند، به عنوان شخصیت های نحیب و شریف و ملی و فاقد تعصب و حامی نظام( حکومت قبیلوی) عنوان و ستایش می شدند!
عارف رحمانی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است