واقعیت قومی از معضل تا فرصت
تبدیل واقعیت قومی به فرصت و هم‌زیستی در حکومت‌داری فدرال ممکن است. حکومت قومی پشتون نمی‌تواند تاجیک، هزاره، اوزبیک و... را کاملا نابود کند 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۹    ۱۴۰۱/۳/۲۴ کد خبر: 170565 منبع: پرینت

معضل رهبری ط‌البان پشتون روز به روز بیش‌تر می‌شود. زیرا معضل درون‌گروهی ط‌البان پشتون و غیرپشتون آغاز شده است. مولوی صلاح‌الدین ایوبی فرمان‌ده‌ اوزبیک‌تبار طالب و مولوی مهدی فرمان‌ده هزاره‌تبار طالب چندبار مورد سوء قصد ط‌البان پشتون قرار گرفتند. اما جان سالم به در بردند.
اعضای ط‌البان غیر پشتون به رهبری ط‌البان پشتون بی‌اعتماد شده‌اند. بنابراین در حفظ جان خود برآمده‌اند. زیرا می‌دانند با تسلیم‌شدن به رهبری ط‌البان پشتون، حذف خود را قبول می‌کنند.
مولوی فاضل از ط‌البان پشتون برای گرفتاری مولوی صلاح‌الدین به فاریاب رفته بود، بین ط‌البان اوزبیک و پشتون درگیری رخ داد، اما گرفتاری موفقانه صورت نگرفت، مولوی فاضل در فاریاب احساس خطر کرد، با آشفتگی به کابل برگشت.

هیات ط‌البان پشتون برای تسلیمی مولوی مهدی به بلخ‌آب رفته بود. مولوی مهدی به تسلیمی تن نمی‌دهد، به پاسخ هیات ط‌البان پشتون می‌گوید مذهب شیعه مانند گذشته رسمی باشد، هزاره و شیعه در حکومت شریک شود و هزاره حداقل در محل‌های هزاره‌نشین از خود والی، ولسوال و... داشته باشد. این مطالبات مولوی مهدی دقیق، درست و قابل حمایت است.
معضل قومی از اساسی‌ترین معضل‌های حکومت‌داری در افغانستان است‌. حکومت‌های قومی پشتون در طول تاریخ خواسته، این معضل را با سرکوب کتمان کنند، اما سرکوب نتیجه نداده است.

وقتی امارت قبلی ط‌البان سقوط کرد، در دانش‌گاه کابل دانش‌جو بودم، یکی از دوستان اوزبیک من گفت جوانان پیش جنرال دوستم می‌روند، شما هم با ما بروید. جوانی از دوستم پرسید چرا از هم‌کاری با حکومت داکتر نجیب‌الله دست کشیدی. جنرال دوستم گفت تازه با موفقیت از جنگ جنوب برگشته و کنار داکتر نجیب نشسته بودم که هیاتی خارجی به دیدار نجیب آمد و یکی از آن هیات از نجیب درباره‌ی در صدی اقوام افغانستان پرسید. نجیب در پاسخ گفت بالای نود و پنج در صد مردم افغانستان پشتون است. دو تا سه در صد تاجیک دارد. هزاره و اوزبیک یک درصد هم نیستند. با شنیدن این سخن داکتر نجیب تصمیم گرفتم از حکومت نجیب جدا شوم.

به این خاطره برای این اشاره کردم، فرقی نمی‌کند، حکومت کمونستی باشد، جمهوری لیبرال باشد، امارت اسلامی باشد و... هرچه که باشد، این معضل قومی وجود خواهد داشت. رهبری حکومت معمولا در اختیار سران قوم پشتون بوده است، خواسته‌اند حکومت یک قوم بر اقوام دیگر تسلط پیدا کند. بنابراین جنگ و درگیری حکومت قومی با اقوام دیگر آغاز شده است.

جنگ عبدالرحمان با هزاره، جنگ قومی بود. جنگ امان‌الله و نادر با امیرحبیب‌الله خادم دین رسول‌الله جنگ قومی بین پشتون و تاجیک بود. جنگ محمدگل مهمند و کاکاهای ظاهرشاه در شمال با اوزبیک و تاجیک، جنگ قومی بود. جنگ حکومت داکتر نجیب با مجاهدان، جنگ قومی بود. جنگ مجاهدان با هم جنگ قومی پشتون، تاجیک، هزاره و اوزبیک بود. جنگ فعلی رهبری ط‌البان با اعضای غیر پشتونش جنگ قومی است.

کرزی و غنی نیز به خارجیان همان سخن داکتر نجیب را می‌گفتند و می‌گویند. کرزی به وزیر دفاع آمریکا گفته بود مشکل حکومت‌داری ما ط‌البان نیست، مردم و جبهه‌ی شمال است. یکی از سناتوران آمریکایی در یکی از روزنامه‌های آمریکا نوشته بود، کرزی به ما گفته بود، ملت‌سازی در افغانستان باید به اساس ارزش‌های قوم پشتون صورت گیرد زیرا پشتون بالای هشتاد درصد است. این سناتور آمریکایی می‌گوید وقتی کابل رفتم متوجه شدم واقعیت قومی و فرهنگی غیر از آن‌چه است‌که کرزی می‌گفت.

اگر بخواهیم به حکومت‌داری عادلانه، فراگیر و مردمی برسیم، باید در حکومت‌داری واقعیت قومی را درنظر گیریم و واقعیت قومی را به معضل تبدیل نکنیم. واقعیت قومی را به فرصت و هم‌زیستی تبدیل کنیم. تبدیل واقعیت قومی به فرصت و هم‌زیستی در حکومت‌داری فدرال ممکن است. حکومت قومی پشتون نمی‌تواند تاجیک، هزاره، اوزبیک و... را کاملا نابود کند. بنابراین بهتر است ایده و اراده‌ی سرکوب قومی کنار گذاشته شود.

یعقوب یسنا


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
واقعیت قومی
حکومت‌داری فدرال
نظرات بینندگان:

>>>   بلی بل کل درست است باز همان خواب و حیال پوچ را در سر می پرورانید قوم گرایی در اسلام نا جایز است نا روا است و نتیجه اش را ما در چهل سال گذشته تجربه گردیم قبل از آن افغانستان از یک امنیت کامل بر خوردار بود. و حالا همان سردمداران که بنام قوم برای خود قصر های بلورین از خون مردم خویش در خارج خریده اند و قوم را رها نموده اند آیا باز هم به عبرت نگرفته اید. امیدواریم که به سر عقل آمده و مطالب که با قران و سنت نبوی برابر باشد و منافقت و فساد را دیگر دامن نزند نشر نماید چرا که در روز قیامت از شما درین تفرقه پراگنی پرسان خواهد شد.
وسلام

>>>   داکتر نجیب طالبان اشرف غنی عبدالرحمان خان
تمام این مطالب را مردم افغانستان می دانند
اگر کدام مطلب جدید و راه حل اساسی ندارید وقت مردم را تلف نکنید
کارشناسان عاجز بیسواد بیچاره فقط تکراری می نویسند و کدام راه حلی ندارند
راه حل چیست یعقوب یسنا؟؟؟؟

>>>   در دوران شر وفساد از هیچ دسیسه دریغ نکردید در دوران کرزی وغنی از کون و کوس خود را لیلام کردید و در سرک ها و کوچه ها فحشا را رایج ساختید حالا به جان طالبان شروع کردید ولی طالبان تمام مردان تان را حامله دار خواهد ساخت بهتر است از این شر اندازی خود داری کنید نشود که نفس تان از راه ....تان براید

>>>   اقای یعقوب یسنا
نخست از همه حرف جنرال دوستم در رابطه به اظهارات داکتر نجیب در مورد درصدی اقوام چندان درست نیست ...مناقشات درونی حزبی و معضلات سمت شمال فراتر از انچه است که اقای دوستم مدعی است. مذهب شیعه در گذشته بخصوص در زمان حزبی ها منظور م پرچمی ها کاملا رسمی و در اجرای مناسک شان هزار فیصد ازاد بودند حتی در زمان داکتر نجیب این ازادی ها برای اجرای مراسم دهم محرم به مراتب بیشتر گردید که سر و صدا ها در روی جاده ها کاملا اذیت کننده شده بود.ولی همین برادران هزاره ما فرمانبرداری از تهران میکردند...بهترین سند ایجاد حزب وحدت اسلامی شیعییان و استخدام رهبران انها از سوی ایران برای ایجاد تشنج در مناطق مرکزی افغانستان بود.اینها در زمان زنده یاد ببرک کارمل با دست راست با ایران قول میدادند و با دست چپ با پرچمی ها. در کابل از همه امتیارات بر خوردار گردیدند ولی جوانان شان در رکاب سپاه پاسداران ایران خدمت میکردند.
من ادعای شما را در مورد جنگ عبدالرحمن با هزاره ها که قومی بود کاملا رد میکنم. عبدالرحمن خان مبخواست افغانستان را وحدت تشکیلاتی بخشد.
خان و زمیندار هزاره در ابتدا برای حفظ منافع شان با قوای امیر در افتادند ولی بعد ها همینکه دانستند امیر منافع انها را حفظ میکند همین خان و ارباب هزاره با قوای سرکوبگر امیر دست را یکی کرده و در غارت هزاره های خود بیرحمانه سهیم گردیدند.
خطای دگر شما:
حبیب الله کلکانی یک شخص بیسواد و ناکاره بود . او شخص مورد انتخاب انگلیس برای تطبیق نقشه های انگلیس بود. حبیب الله کلکانی خودش نمیدانست که مورد استفاده انگلیس قرار گرفته است ورنه یک شخص گمنام و بینشان از گوشه ای سربلند کند و دعوای پادشاهی نماید ایا شما اینرا قبول میکنید؟؟؟ انگلیش با همکاری مشایخ و مولوی ها ملا ها و خاندان مجددی
حضرات شوربازا توانستند از حبیب الله کلکانی به حیث یک تخته خیز استفاده نمایند.البته نادر خان غدار برای گرفتن تاج و تخت حاضر به هر کار به شمول براه انداختن جنگهای قومی بود.نادر و پسرش تخم نفاق قومی را کاشتند بخصوص ظاهر شاه طی چهل سال امتیازات معافیت مردم جنوبی از خدمت زیر بیرق را صادقانه مراعات کرد و بیسواد ترین افراد از جنوبی را به حیث قوماندان عمومی امنیه در ولایات شمال کشور مقرر نمود . طور نمونه قوماندان پر گل . بیسواد. قوماندان عمومی امنیه در ولایت قندوز.
گذشته از کرزی مقامات پاکستانی از سالها بدینطرف از لابی گران قوی
در قصر سفید به نفع حاکمیت پشتونها استند.
امریکاییان مردمان بیسواد و پشت کوه نیستند. انها عمقترین تحلیل را از اقوام وملیتهای ساکن کشور دارند ولی انها همیشه دنبال مهره های بوده اند که بتواند با پاکستان کنار بیایند و زبان مشترک داشته باشند.
اقای اسپنتا در کناب خاطرات خود مینویسد که:
جنرال کیهانی پاکستانی پنجشیری ها و بخصوص امرالله صالح را اصلا تحمل کرده نمیتوانست .. جنرال پرویز مشرف همچنان سخت مخالف اتحاد سمت شمال بود و علت ان این بود که سمت شمال در دوره نخست حاکمیت طالبان سالهای نود برای جنرالان و قوتهای پاکستانی که در کنار طالبان می جنگیدند چالش بزرگ بود ...فعلا هم همان معضله است.امریکا و متحدینش منافع مردم افغانستان را فدای اهداف دراز مدت خود کرده اند. به اعلامیه های قصر سفید و مطالبات انها از طالبان در مورد کنار امدن و دادن حقوق زنان
همه اش یک فریب است و بس.لطفا مردم پشتون و توده های زحمتکش پشتون
را در چنین محاسبا ت غیر متوازن تان شامل نسازید.
تاجیکیار

>>>   به نظر می رسد که مذاکرات کابل با مولوی مهدی در بلخاب بی نتیجه پایان یافته است. او یگانه فرمانده شیعه هزاره است که در میان طالبان قرار داشت و پس از سقوط جمهوریت به ریاست استخبارات ولایت بامیان توظیف شد. وی سپس برکنار شد و به بلخاب زادگاه و مرکز قبلی فعالیت
نظامی خود رفت.
هرچند او را در کابل به معینیت وزارت شهرسازی و مسکن گماشتند اما حاضر به ترک بلخاب نشد. مهدی گفته است اگر میان ذلت و مرگ قرار بگیرد، مرگ را انتخاب می کند. او گفته است که خونش از خون امام حسین رنگین تر نیست.
حل مشکل مولوی مهدی برای حاکمان در کابل مهم تلقی می شود. اگر او را قانع کنند تا کابل بیاید و بی سرو صدا مقامی را در حکومت بپذیرد، این بهترین و مطلوب ترین راه حل این مشکل است. در غیر آن گزینه ی نظامی روی میز حاکمان قرار دارد. گفته می شود مقدمات این گزینه آغاز شده و نیروهای نظامی از سه طرف بلخاب را در محاصره گرفته اند و آماده ی حمله اند.
انجام حمله ی نظامی بر بلخاب و سرکوب مولوی مهدی می تواند فعلا و در کوتاه مدت این مشکل را برای کابل حل کند، اما برای حکومت کردن و راضی ساختن و راضی نگهداشتن مردم بسیار مشکل آفرین و چالش ساز است. جنگ با مولوی مهدی و سرکوب او چهره های شیعه ی نزدیک به حاکمان مانند جعفر مهدوی و عبدالطیف نظری و دیگران را در موقعیت دشوار قرار می دهد.
جنگ احتمالی مولوی مهدی و سرکوبی او ممکن است بر جمهوری اسلامی ایران نیز تاثیرات ناگوار داشته باشد. اما به نظر نمی رسد تهران رابطه ی نزدیک و چند پهلوی خود را با حاکمان جدید که آنرا در جهت منافع امنیتی و اقتصادی خود مهم می دانند، خدشه دار کنند. جمهوری اسلامی ایران ده ها و صد ها مهدی را قربان منافع امنیتی و اقتصادی خود می کند.
محمد اکرام اندیشمند

>>>   سرشماری با حضور نمایندگان همه اقوام پای تک به تک و یکایک صندوق ها تنها راه جلوگیری از دغلکاری و جعلکاری و نیرنگبازی است. آمار هر صندوق پیش چشم همه نمایندگان شمرده و اعلام شود. نه اینکه صندوق ها را ببرند در پستو بشمرند و آرای گوسپندی داخلش کنند! کسی به سازمان های بین المللی که کلگی غلام امریکا استند اعتماد ندارد. در داخل این معضله قدیمی قابل حل است. گمان نکنم پشتون ها حتی 20 فیصد نفوس باشند والا تا حال باربار سرشماری کرده بودند. # دروغ کلان را رسوا کنید.

>>>   به محمد اکرام اندیشمند
دقیقا مثل کشور شما و سایر کشورها
چرا فکر میکنی ایران باید اهمیتی مولوی مهدی بدهد؟
چرا توهم داری هر کسی شیعه است برای ایران مهم است؟
میخوای یک هفته اعزای عمومی اعلام کنیم؟فکر میکنی ایران اگر مولوی مهدی یا هر کسی را بکشد به طالبان اعلام جنگ میکند؟
اصلا مولوی مهدی خر کی هست؟
این را همیشه بدان ایران زمانی دست به ماشه میبرد که امنیتش به خطر بیفتد ولاغیر. ولی ....

>>>   وطندار ما به نام تاجیکتبار
اگر پشتوتها از پاکستان حمایت شوند کدام اشکالی ندارد اگر ترکمن اوزبک از ترکیه یا ازبکستان ترکمتستان حمایت کدام مشکلی نیست
اگر شما تاجیکها دست به سمت تاجیکستان دراز کنید یا زمانی احمدشاه مسعود توسط همی ایران حمایت شود کدام مشکلی نیست فقط مشکل هزاره است
هزاره باید بی کس فرمانبردار شما باشد

>>>   ایران در قصه شیعه افغانستان نیست در فکر نفع خود است . وقتی نفع اش در کنار شیعه باشد از شیعه دفاع میکند وقتی نفع اش در کنار طالب باشد با طالب دوستی میکند و شیعه را سرکوب میکند . شیعه های افغانستان به ناحق چشم امید به ایران دارند و ایران چشم امید به دالر های افغانستان دارد تا تحریم های خود را از طریق افغانستان دور زده و دالر های باقی مانده افغانستان را هم به ایران قاچاق کند .

>>>   برادر منظور از شیعه افغانستان کدام است؟
همان هزاره هایی که تجمع هزاران نفری در کنار مرجع تقلیدشان برای حمایت از طالبان برگزار کردند؟همان شیعیان که علمایشان چشم بر خون چند هزاران کشته توسط طالبان بسته و هر روز با طالبان دیدار میکنند و همدیگر را می بوسند؟
همان شیعیان که نماینده سابقشان عضو طالبان است
پس میبینیم که شیعه افغانستان یک روز با اشرف غنی دست دوستی می دهد یکروز با ایران و اگر منافعش باشد از طالبان حمایت میکند
برادر گذشت آن زمان که شما هزاره ها میتوانستید دیگران را گول بزنید.نه به مظلوم نمایی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است