قبل از دایر نمودن "لوی جرگه" طالبان شورای علما را دایر می کنند و در صورت توافق روی برگزاری، چارچوب و خطوط قرمز را برای بحث ها و اجندای "لوی جرگه" احتمالی ترسیم خواهند کرد | ||||
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۲ ۱۴۰۱/۴/۷ | کد خبر: 170676 | منبع: | پرینت |
دو سال قبل در مورد «فُرمول جدید سیاسی» طرح شده داکتر خلیلزاد برای افغانستان اظهاراتی داشتم. با گذشت یکسال از گرفتن/تحویل دادن قدرت به طالبان، حکومت طالبان با وجود تلاش های سران طالبان و حامیان بیرونی شان، تا بحال قادر نشده اند تا مشروعیت بین المللی که مستقیما با کسب مشروعیت داخلی گره خورده است، کسب نمایند. اکنون اسناد، شواهد و تحلیل از اوضاع سیاسی در داخل کشور و تلاش هایی در بیرون از کشور، این را میرساند که تا زمان دایر شدن مجلس/اسامبله عمومی ملل متحد در ماه سپتامبر سال جاری، طالبان به مشوره حامیان داخلی و خارجی شان جهت کسب مشروعیت داخلی به امید اینکه بالاخره منجر به کسب مشروعیت خارجی رژیم طالبان گردد، به اقدامات ذیل متوصل خواهند شد؛
▪یکم: جهت استفاده ابزاری ممکن طالبان "لوی جرگه" را دایر نمایند و برعلاوه طرح بعضی از مسایل فرعی دیگر یکی از اجندا-ها بحث روی "فُرمول جدید سیاسی" که در زمان گفتگو های دوحه از طرف داکتر خلیلزاد مطرح شده بود و بیشتر مشابهت با سیستم فعلی حاکم در جمهوری اسلامی ایران، یا به عباره دیگر "ورژن سُنّی" نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران را پیشکش خواهند کرد.
▪دوم: اما قبل از دایر نمودن "لوی جرگه" طالبان شورای علما، که از همفکران و علمای خودی باشد را دایر خواهند کرد و در صورت توافق روی برگزاری، چارچوب و خطوط قرمز را برای بحث ها و اجندای "لوی جرگه" احتمالی ترسیم خواهند کرد. از این چارچوبها میتوان تمرکز انحصاری قدرت در حیطه صلاحیت "امیر المومنین" شان، وضع چارچوب مشخص برای بحث روی فُرمول جدید سیاسی، رسمیت بخشیدن به بیرق طالبان منحیث نماد سیاسی افغانستان، دادن صبغه دینی/مذهبی به سرکوب هر گونه قیام و مقاومت علیه "امارت طالبانی" و بعضی موضوعات دیگر همچون حق تعلیم و حق کار برای زنان نام برد.
اهدافی را که طالبان با برگزاری دو نشست فوقالذکر دنبال خواهند کرد؛ میتواند اینگونه باشد:
▪یکم: احتمال میرود حضور تعداد اندکی از مخالفان باطنی/ظاهری تفکر طالبانی و یا هم برخی از مقامات حکومت سابق و تعدادی از "تیکه داران قومی" که از سال ها بدینسو در کوچه های قدرت سیاسی، سرگردانِ جایگاه شخصی خود بودند در صفوف اول لوی جرگه مشاهده شوند؛ تا وجه ملیبودن و سرتاسری بودن "لوی جرگه" را در سطح داخلی و خارجی به نمایش بگذارند و به آن برچسپ "مردم سالاری" بزنند. اما در واقع، طالبان به بهانه کسب مشروعیت داخلی از «لوی جرګه» در جهت انحصار قدرت استفاده ابزاری خواهند کرد؛
▪دوم: لابیگران بیرونی طالبان اعم از یک تعداد سیاسیون افغانستان مقیم خارج، بعضی نهاد های پژوهشی (Think tank)ها، و حتی در سطح بعضی دولت های بیرونی، برآیند این جرگه و تایید "فورمول جدید سیاسی" را منحیث تغییر در فکر و رویکرد حکومت طالبان، روایتسازی خواهند کرد و آنرا با تاریخ و جامعه سنتی/عنعنوی افغانستان گره خواهند زد؛ تا سرآغازی باشد برای کسب مشروعیت بین المللی؛
▪سوم: یکتعداد از طمعخواران سرگردان سیاسی با شنیدن اسم سیستم صدارتی به امید بدست آوردن موقف صدراعظم/رییس الوزرا و یا هم دیگر کرسیهای دولتی تحت تسلط و انحصار طالبان اما به ظاهر حکومت همه شمول ذوقزده شده و از آن پشتیبانی خواهند کرد و یکبار دیگر لغزش های سیاسی گذشتهشانرا تکرار خواهند نمود، که این آخرین لغزشی است که همه را یکجا و برای همیشه در کام اژدهای قدرت فرو خواهد برد.
▪چهارم: سپس هر نوع حرکت/خواست-های عدالتخواهی، مخالفتهای سیاسی و نظامی را در تضاد با آموزههای دینی دانسته و آنرا "بغاوت" و سرپیچی در مقابل اولوالامر (امیرالمومنین) و نظام اسلامی و ملی شان پنداشته و احکام فقهی برای سرکوب بیرحمانه این به اصطلاح خودشان "بغاوتگران" را از دو نشست فوق الذکر بدست خواهند آورد.
در اخیر میخواهم تکرار نمایم، تا زمانیکه برای مداوای دردهای مشترکمان به درک مشترک نرسیم و در راستای نهادینه ساختن حس مالکیت مشترک در میان تمام اقوام و اقشار و افغانستان شهروند محور قلم و قدم برنداریم و هر نوع فکر و عمل انحصاری را مردود نپنداریم و نشانه نگیریم، همچون گذشته به عقب برخواهیم گشت و این گرداب خون و خنجر برای نسل های بعدی مهیبتر و عمیقتر خواهد شد.
و ما علینا الا البلاغ!
رحمت الله نبیل
>>> سخن حق ، حق است ،مهم نیست که کی میگوید.
آقای نبیل شما راست میگوئید تا بر سر اصل سیستم و نحوه تداوم آن اجماع به دست نیاید هر نوع مشارکتی مثل حکومت غنی میشود که در نهایت تصمیم گیرنده یک فرد و دو بالکه اش خواهد بود و دیگران حضور سمبولیک خواهند داشت.
>>> واقعا گب مقبول هست طالبان بهترین کارش همن عفو عمومی بود
>>> Ferdaws Kawish
مشکل در رژیم امارتی است که مبنای آن اطاعت بیچون و چرا از یک حاکم غیر انتخابی به نام امیرالمومنین میباشد. این رژیم و نظریهی پشتوانهی آن، بحرانزا است. تا این رژیم با دمکراسی نمایندهگی که رای شهروند را مبنای مشروعیت میداند، تعویض نشود، بحران پشت بحران خلق میشود. حتا در همان زمان امویها و عباسیها هم که عصر امپراتوریهای دینی بود، خلیفه قادر به همزیستی با خاندان برمکی نشد. در یک دمکراسی نمایندهگی است که همهی نیروها و افکار به همزیستی مسالمتآمیز میرسند. امارت مشارکتی هم ممکن نیست. امیرالمومنین مادامالعمر و غیر انتخابی، قدرتش را با کسی به اشتراک نمیگذارد. او یحیی برمکی کار ندارد. او در هیچ مجمع خرد و بزرگی که قرار است تشکیل شود، برای خود یحیی برمکی تعیین نخواهد کرد. حتا اگر یک «برمکی» تعیین شود، سرنوشت متفاوت از برمکیان عصر هارونالرشید برایش رقم نخواهد خورد. با رژیم امارتی، چرخهی نزاع، جنگ، خونریزی و نقض نظاممند حقوق بشر در حرکت خواهد ماند.
>>> آقای نبیل سن و سال شان آنقدر زیاد نیست که شاهد دولت های گذشته افغانستان باشد و شاید هم تاریخ برگزاری لویه جرگه های افغانستان را دقیق مطالعه نکرده باشد.
هر دولتی که در افغانستان ایجاد شده است چه به شکل قانونی و یا غیر قانونی،برای مشروعیت بخشیدن به خویش،بعد از مدتی جرگه یی را دایر کرده است.
این جرگه ها هم در زمان امان الله خان بوده است و هم ظاهرشاه و هم داودخان و هم ببرک کارمل و هم داکتر نجیب و هم کرزی و هم اشرف غنی.
اما در بعضی موارد نام های آن فرق کرده است.
طور مثال در زمان زبانی بنام شورای احل و عقد نام گذاشته است. در زمان اول طالبان،شورای علمای بیعت به ملاعمر و در زمان ترهکی و امین،کنگره های جزبی.
بنأ این در تمام دولت های دنیا رواج است که بخاطر مشروعیت بخشیدن به دولت های خویش،یک نوع گردهم آیی را دایر میکنند ،چه کوچک و یا بزرگ باشد و چه محلی و سراسری باشد.
>>> موسی زکی زاده
مستعار نویسان و شعار نویسان
لیست بازی و خاین را از قومش جدا کنیم بازی را لطفا بس کنید. با شیوههای تحریف و تخریب و قومگرایی "مدنی " شما همه آشناست. مردم حالا می فهمند که از بین یک دستهی دخیل در یک مشکل شما کدام جزء را به چه منظوری انتخاب کرده جریان غوغای عدالت و مدنی بازی راه میاندازید.
بدزبانی، فحاشی، بزرگنمایی امری کوچک، تخریب و این چیزها مسایلی است که در سی سال گذشته با زحمت زیاد رویش کار شده، انرژی مصرف شده و حتی به شیوهی "علمی!!" به آن پرداخته شده است. امروز دیگر چیز تازهای نیست. فقط به ثمر نشسته. یعنی از مونولوگ (یک سویه) ممکن است تا حدی به دیالوگ (دو سویه) پیشرفت کرده باشد. زیاد حرص نخورید.
از خوانندگان مطالب شما فقط کسانی که همکار شمایند و یا خود دیگر مستعارتان در فیسبوک آن را می پسندند و هم فکری می کنند. دیگران می فهمند که پرداختن بیش از حد شما به این موضوعات بی مرض نیست.
مهم این است که اگر راه و شیوهی درستی را تا به حالا در پیش گرفته بودید فوقش دو دیدگاه در مورد یک مشکل موجود می بود. به توافق رسیدن دو گروه آسانتر می بود. می بینید که اختلافات، بی اعتمادیها و خودمحوریها تا به چه سر حد رسیده. از اداره بیرون است. پس بهتر است کمی سر در گریبان ببرید و فکر کنید چه کردهاید.
ما را به حق و باطل تان غرض نیست، ولی به عنوان یک شهروند یا هم دوزخی حق داریم از دود و بوی زیاد و آلودگی هوا که ایجاد می کنید بی حوصله شویم و اعتراض کنیم.
فرهنگ لغت بازی: در یک مبارزه به کسی که در جناح مقابل است خاین نمی گویند. خاین آن است که در سنگر خود شما قرار دارد و به نفع دشمن کار می کند.
>>> افغانستان باید حق نفته خود را از ایران بگیرد ورنه همه مردم بیعت نخواهند کرد .
>>> این جرگه بخاطر گرفتن بیعت از مردم خواهد بود و همچنان پیشنهاد برای ممنوع کردن تعزز افراد مشهور حکومت قبلی و بیرون راندن شان از دور و بر قدرت و سیاست . انها صرف اجازه خواهند داشت تا به حیث یک فرد عادی زندگی کنند و چشم امید به قدرت در دولت نداشته باشند .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است