طالبان، از تاکتیک صلح تا استراتژی جنگ
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۰۲    ۱۴۰۱/۴/۱۳ کد خبر: 170733 منبع: پرینت

امیر المومنین طالبان در پیام صوتی منسوب به او، که گویا در نشست ملاها ایراد کرده بود، تاکید می‌کند که نبرد ما پایان نیافته است، و عبارتی از یک حدیث در سنن ابوداود را می‌خواند که: "ما سالمناهن مند حاربناهن" یعنی از آن روز که جنگ ما آغاز یافته است آشتی‌ای در کار نبوده است. عده‌ای گمان می‌کنند که این سخنان جنبه تبلیغاتی دارد و برای ترساندن امریکایی‌ها و باج گرفتن از آنان در دوحه است، با این تصور که سیاست زورگویی در مقابل امریکا بهتر نتیجه می‌دهد و ملاهای طالب تصمیم گرفته‌اند شیوه ملاهای ایران را در پیش بگیرند تا به امتیازات بیش‌تری دست پیدا کنند.

اما اگر موضوع را از منظر تحلیل گفتمان به بررسی بگیریم خواهیم دید که در گفتمان‌های سیاسی دو سطح تاکتیک و استراتژی از همدیگر تفاوت دارند، و با شناخت این دو سطح و تفکیک آن‌ها از یکدیگر بهتر می‌توان به مقاصد و اهداف یک جریان سیاسی وقوف پیدا کرد. طالبان مانند دیگر بنیادگرایان مذهبی، نه به مقوله دولت-ملت باور دارند و نه به مرزهایی که جغرافیای ملی یک کشور به شمار می‌رود. این گروه‌ها خود را بخشی از کتله بزرگتری به نام امت می‌دانند و معتقدند که مرزهای کنونی کشورهای اسلامی به دست استعمار کشیده شده است و باید روزی زدوده شود. آنان هر یک از کشورهای اسلامی امروز را به عنوان یکی از ایالت‌های کشور کلان‌تر خویش می‌شمارند که باید در رأس همه آن‌ها تنها یک خلیفه یا امیر المومنین وجود داشته باشد تا زیر رهبری او مرحله جدیدی از فتوحات آغاز شود.

از طرف دیگر اما این گروه‌ها به حکم واقع‌بینی می‌دانند که تا تحقق کامل این آرمان هنوز فاصله‌ای دراز وجود دارد، و برای این کار، اکثریت شان، به استثنای داعش و حزب تحریر، ترجیح می‌دهند که در این مرحله آن را پنهان نگه دارند تا خشم و واکنش دیگران را بر نینگیزند، بدون این‌که هدف کلان کنار نهاده شود. آنان برای تحقق آرمان بلند مدت شان نیاز به برنامه‌هایی راهبردی و منظم دارند، و این هدف راهبردی است که گروه‌های مختلفی، از طالبان، القاعده، بوکو حرام، و حزب تحریر، تا افسران بنیادگرای استخبارات پاکستان، را با هم پیوند داده و به هم‌پیمانان طبیعی یکدیگر تبدیل می‌کند، تا بدون جلب توجه، به توزیع وظایف در میان خود بپردازند.

سخنان امیر المومنین طالبان اشاره‌ای معنادار به این هدف بود و مخاطب او بیش از آن‌که امریکایی‌ها یا سایر بیگانگان باشند، در حقیقت نیروهای افراطی در سراسر جهان بودند، و او می‌دانست که طرفداران او از شرق تا غرب دنیا به تک‌ تک کلمات وی دقت می‌کنند، و به جای آن‌که مانند تحلیل‌گران اتاق‌های فکر غربی از منظر اکو-پلیتیک به موضوع نگاه کنند، از منظر ایمان و اعتقاد راسخ گوش داده و برای جهاد خود از آن الهام می‌گیرند. او اکنون مهم‌تر از اسامه بن لادن و ابوبکر بغدادی است، زیرا قلمرو کامل یک کشور را با همه امکانات دولتی در اختیار دارد، و هم‌زمان از سوی قدرت‌هایی در سطح روسیه، چین و امریکا مورد تعامل و مذاکره قرار دارد. این اولین بار در تاریخ معاصر است که رهبر یک گروه تروریستی در چنین موقعیت منحصر به فردی قرار می‌گیرد. او در سخنرانی خود به همه سازمان‌های هم‌پیمان خویش این پیام را فرستاد که صلح وی تاکتیکی است اما نبرد وی استراتژیک.. و سفر دنباله دارد.

نويسنده: محمد محق


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تاکتیک صلح
استراتژی جنگ
نظرات بینندگان:

>>>   قطعنامه اصلی جرگه ملاها.
۱-دست بریدن وسنگسارحق ماست،منتقدین بایدگلوله با ران ویابه داراویزان شوند.
۲گلوله باران وبه داراویختن حق ماست،منتقدین باید دست شان قطع ،یاسنگسارشوند.
۳-حداعظمی کلوخ استنجا درمردان چهارودرزنان دودانه،ازاسراف جلوگیری شود.
۴- برای تربیه سالم اولادوطن مکاتب بایدانفجاردادهشود ودانشگاها بابمب پرانده شود.
۵-شفاخانه هارااتش بزنید،مرگ وزندگی،شفا ومرض ازجانب خداونداست.
۶- همه سرک هاوپل های که توسطکفاربخاطرگمراهی ماساخته شدندبایدتخریب شود.
۷-عوض پروازدرطیاره های طاغوتی بایدازوسایل حمل ونقل اسلامی چون خر،اسپ وشتراسفاده شود.
۸-تهیه نان وامرارمعاش مردم مسولیت حمارت نبوده روزی رسان خداونداست.
۹-تامین امنیت وظیفه حمارت نیست .هرکه کشته شد،عمرش دردنیافانی همین قدربوده.
۱۰-طالب میتواندچارزن داشته باشد،کسی توان عروسی درین جهان نداشت دراخرت حوراست واین موضوع قابل تشویش نیست.
۱۱-درختم این جرگه باشکوه ازمملک همسایه واسلامی بخاطردیزانفکسیون خیمه لویه جرگه کمک خواسته شود.
واخردعوانا انلالحمدللاه رب العالمین.
عاقل

>>>   باز یک اتفاق افتاد کارشناسان عاجز و بیچاره ما تراوشات ذهن خود را نشر کردند

>>>   امپراطوری ها چه دینی بودند و چه غیر دینی،در طول زمان،معیاد زیادی را در بر گرفته است تا به توسعه دست یافتند و ساحه کنترول خود را توسعه دادند.
از ده ها سال گرفته تا صد ها سال ادامه داشته است.
در بعضی جالات در یک مدت زمان کوتاه،مناطق وسیعی را تحت کنترول خود می آورند و بعضی اوقات مدت مدیدی ضرورت دارند تا یک منطقه کوچک را بدست بیاورند. تعلق به این دارد که به چه اندازه به مقاومت مواجه میشوند.
اما هرچقدر ساحه کنترول آنها وسعت پیدا میکند،در زمان کمتری مناطق وسیع را تحت کنترول خود می آورند،زیرا از نگاه نظامی و سیاسی و اقتصادی،مجهز تر میشوند.
در عین حال هرجقدر ساحه کنترول آنها وسیع تر میشود و زمان زیادی سپری میشود،کنترول ساحات فتخ شده برایشان مشکل میشود و در نتیجه امپراطوری ها ضعیف میشوند و تجزیه میشوند و از بین میروند و امپراطوری های جدیدی روی کار می آیند و یگان وقت حتی از داخل یک امپراطوری تجزیه میشود.
حالا ایالت تگزاس امریکا که یک ایالت جمهوری خواهان است و تقریباً به ایالت حورج بوش ها مسمی است ،از سال ۲۰۰۸ که بارک اوباما به قدرت رسید،در مبارزات انتخاباتی به حاشیه رانده شده اند. با وجودی که دونالد ترامپ از طرف جمهوری خواهان نامزد ریاست جمهوری شد و به ریاست جثهوری رسید،اما روابط او با خاندان بوش ها خوب نبود.
بعد از دونالد ترامپ باز دموکرات ها تحت رهبری جو بایدن به قدرت رسیدند،که باز هم تکزاسی ها خود را در حاشیه دیدند.
حالا در دور دیگر نیز به گمان اغلب دونالد ترامپ خود را از حزب جمهوری خواهان کاندید میکند.
بنأ در ایالت تگزاس امریکا،آوازه همه پرسی در مورد جدایی از ایالت متحده امریکا است.
ایالت تکراس امریکا،یک زمانی جز خاک مکسیکو بود.بعداً به استقلال دست یافت و چند وقتی یک کشور مستقل بود، اما بعداً شامل ایالات متحده امریکا شد.
حالا میخواهد دوباره یک کشور مستقل باشد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است