هرچیزی به شمول ارزش های جهان شمول و فضایل بشری چون دین، اخلاق، دموکراسی، کثرت گرایی، حقوق بشر، آزادی بیان و غیره وقتی وارداتی می شوند و در خدمت منافع اشخاص قرار می گیرند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۰ ۱۴۰۱/۴/۳۰ | کد خبر: 170868 | منبع: | پرینت |
آزادی بیان در افغانستان پس از سقوط تالبان در ۲۰۰۱ به یمن حضور و حمایت همه جانبهٔ غرب و در راس آن ایالات متحدهٔ امریکا نهادینه شد.
با قانونی شدن آزادی بیان زمینهٔ رشد و انکشاف رسانه های همگانی در شکل و شیوه های مختلف با آنکه از نظر کیفی آن چنان که می بایست نبود، سریعاً فراهم شد.
توجه و حمایت جامعهٔ بین المللی از یک طرف و تحسین و ترغیب مقام های دولتی ومردم ازجانب دیگر باعث شد تا طیف وسیعی از نسل جوان افغانستان به این سمت رو بیاورند و بدون تردید در مواردی شاهد ظهور استعدادهای فوق العادهٔ از نسل جوان در این عرصه و زمینه نیز بوده ایم.
این توجه و تحسین از جانب دیگر باعث القای نوعی خود بزرگ بینی و توهم در میان نسل جوانی که یا در رسانه مصروف کار و فعالیت بودند و یا از طریق رسانه کار و فعالیت شان در سایر عرصه ها بازتاب می یافت شد.
طوری که افراد بسیاری پس از فعالیت چند روزه در یک رسانهٔ تصویری فکر می کردند که به کار های خیلی بزرگتر ازین آفریده شده اند و به همین ملحوظ دنبال وزارت و وکالت می گشتند.
گذشته از آن جوانان ورز ش کار، شاعر، آواز خوان و غیره با قرار گرفتن در معرض چند «شاه باش و بارک الله » فکر می کردند که موجودات خاصی اند که فقط برای احترام شدن آفریده شده اند.
گذشته از آن هایی که درفوق ذکر شد آدم های بسیار دیگری به مدد پول و رابطه از طریق رسانه برای خویش شخصیت تراشیده و یک شبه به مقام های بلند دولتی و شهرت اجتماعی دست یافتند.
این غوغا سالاری گمراه کننده با سوی استفاده از ارزش آزادی بیان در جامعهٔ ما باعث شد تا ارزش های اصیل و افراد شایسته در سایهٔ آن کمتر مجال بروز و تجلی پیدا نکنند.
امروز که آن فضا و زمینه در داخل کشور از میان رفته است به خوبی فهمیده می شود که چه ارزش هایی که ارزش نبودند و چه شخصیت ها و نهاد هایی که بدون شایستگی به شانه های مردم سواری می کردند با استفاده از آزادی بیان ذهن و ضمیر جامعه و مردم را به گروگان گرفته بودند!؟
نتیجه این می شود که هرچیزی به شمول ارزش های جهان شمول و فضایل بشری چون دین، اخلاق، دموکراسی، کثرت گرایی، حقوق بشر، آزادی بیان و غیره وقتی وارداتی می شوند و در خدمت منافع اشخاص قرار می گیرند، ضرر شان از نفع شان بیشتر می شود.
برنا صالحی
>>> خلق را تقلید شان برباد داد
که دوصد لعنت برآن تقلید باد
نتیجه افکار وارداتی همیش چنین بوده: به یاد دارم که در ماهای اول ( آزادی بیان) رسانه ی شنیداری سرود ملی کشور ( دوست) پاکستان را از ورای امواج خویش به نشر میسپرد و کسی هم از بیم ( آزادی بیان ) وارداتی جرآت جلوگیری از چنین خیانت ملی را نداشت.
اینکه برنامه ستاره افغان طلوع چگونه دهها هزار تن جوانان را بجای تشویق به آموزش به بیراهه کشانید٬ و یا هم کسانی با استفاده از نام آزادی بیان اشخاص و افراد را با تهدید و تخویف افشاگری به گروگان رسانه ای گرفته و مانند اختطاف گران تقاضایای امتیازات و پول های گزاف میکردند بجایش.
نتبجه آنهمه ( ازادی بیان ) لجام کسیخته همان شد که امروز شاهدش هستیم و پروژه های ( آزادی بیان) هم به یکبارگی مانند پوقانه ترکید و جوانان شیفته آزادی بیان هم سرخورده و از گم کشته راهان.
نوید پویا
>>> اولاً ارزش ها از نقطه نظر افراد و اشخاص فرق میکند.یک چیزی که برای یک شخص ارزش باشد،شاید برای شخص دیگری ارزش نباشد.
طور مثال:برای افراد دین دار و مذهبی قوانین و مقررات دینی با ارزش هستند و برای افراد سکولار،قوانین و مقررات دینی.
شما دریک جامعه نمیتوانید قوانین و مقررات دینی و دموکراسی را هم زمان پیاده کنید،زیرا باهم هم خوانی ندارند.
ثانیاً ارزش ها وارداتی و صادراتی نیستند.ارزش ها برای افراد ارزش هستند و لو که در داخل جامعه شان باشد و یا در خارج جامعه.
گذشته از آن بعضی کشور ها دارای کلتور و عنعنات و رسم و رواج های خود هستند که با آمدن ادیان جدید و یا اررش های جدید،هم کلتور آنها با ادیان جدید و یا ارزش های جدید آمیخته شده است و این ادیان و ارزش ها را تغیر شکل دادند و هم کلتور و عنعنات و رسم و رواج هایشان تحت تأثیر این ادیان جدید و ارزش های جدید قرار گرفتند و تغیر شکل دادند.
اما در بعضی جالات نیر مقاومت صورت گرفته است و این ارزش ها پیاده نشدند.
اما در بعضی جالات دیگر نیز بعد از آن که این ارزش ها پیاده شدند،با تغیر رزیم ها و انقلاب ها و غیره،دوباره این ارزش ها از بین رفتند و جایشان را ارزش های دیگری گرفته است.
زیرا قسمی که قبلاً ذکر شد ،ارزش ها از نقطه نظر افراد و اشخاص و رژیم ها و ادیان و غیره فرق میکنند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است