آيا پديده ای بنام تروريزم وجود دارد؟
استفاده از ادبيات ترور و ترويزم در پرسمان هاي بزرك سياسي و امنيتي جز بازي با جملات سرگرم كننده مفهومي نداشته و چنان مينمايد كه پديده اي بنام ترور و تروريست وجود ندارد 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۲۷    ۱۴۰۱/۴/۳۰ کد خبر: 170869 منبع: پرینت

تعريف زيادي در مورد ترور و تروريست شنيده و خواندم، همچنان معياري هاي متعدد در سطح بين المللي و داخلي در مبارزه عليه تروريست وجود دارد، اما تروريست موجود نيست، در تیوري، هرگروه كه از بكارگيري ابزارهاي رعب، دهشت، وحشت، قتل و كشتار انسانهاي بي دفاع در جهت دستيابي به مقاصد سياسي استفاده مينمايد شايد تروريست باشد، اما اين تعريف را بايد دولت ها به گروه هاي تروريستي دهد و در مورد، تعقيب، گرفتاري و به كيفر رسانيده آن اقدامات سياسي و حقوقي عاجل و مؤثري با اهتمام به خطرات ناشي از اقدامات وحشيانه تروريستي انجام داده و در مقياس وسع، مناسبات دولت ها در نبرد ضد تروريستي از يك هماهنگي گستره، وثيق و عملي برخوردار باشد.

اما تاكنون هيچ تعريفي از اعمال تروريستي وجود ندارد، عناصر تروريست با تفكيك ويژگي هاي جرمي مشخص نشده است، همچنان اقدامات تروريستي بمثابه ابزار در راستاي تحقق سياست ملي عليه ديگران مورد بهره برداري صورت گرفته و ميگيرد.
در اوضاع كنوني، عناصر، محافل و كانون هاي كه تروريستي ناميده ميشود، عمدتآ از حمايت پيدا و پنهان دولت ها برخوردار است، لذا دولت است كه از ترور در جهت تحقق اهداف سياست خارجي بهره جسته است.

در مناسبات موجود جهان، هر گروه وحشت و دهشت كه به حمايت يك دولت و به مقاصد سياست خارجي آن عمل نموده، علي الرغم همه جنايات انجام شده، نزد دولت يا دولت هاي حامي، مبارزان مشروع است نه عاملان جنايات بين المللي، بگونه مثال، مبارزين حماس كه مدعي مبارزه در برابر اشغال بوده و عليه صيهونيزم در نبرد است، واشنگتن و تلاويب اين سازمان را تروريست ميخوانند، يا رزمندگان كردي كه در شمال سوريه عليه داعش ميجنكند، انقره آنها را تروريست، برعكس سوريه، روسيه و امريكا بمثابه متحدين داخلي ضد تروريستي از اين تشكيلات مسلح حمايت مينمايند، هكذا مثال هاي متعددي از اين دست.

از جانب ديگر عدم هماهنكي، نبود تعريف يكسان در برابر تروريزم، عدم مبارزه ضد تروريستي حتی در سطوح داخلي كشورها به دلايل گوناگون و قصد قدرت هاي معين در بكارگيري ترور و ترويزم بخاطر نيات و منافع خودي، سبب شده است كه نه تنها عاملان ترور و دهشت پاسخگوي جنايات خود نباشند، بلكه ترور و تروريزم كنون به خيال راحت كركتر جنایي را ازخود زدوده و اعلام برائت نمايد.

بنابراين استفاده از ادبيات ترور و ترويزم در پرسمان هاي بزرك سياسي و امنيتي جز بازي با جملات سرگرم كننده مفهومي نداشته و چنان مينمايد كه پديده اي بنام ترور و تروريست وجود ندارد.

عبدالاحمد فیض


این خبر را به اشتراک بگذارید
نظرات بینندگان:

>>>   شما فرق میان تروریزم و مجاهدین را باید بدانید.
مجاهدین عبارت از مسلمان هایی هستند که در مقابل قوای شوروی وقت در افغانستان جنگیدند و حالا نیز در مقابل چین در ایالت سنکیانگ چین در مقابل چین کمونیستی میجنگند و یا در قفقاز در مقابل روسیه میجنگیدند و یا در مقابل تاجکستان و ازبکستان و دیگر کشور های آسیای میانه میجنگیدند و میجنگند.
تروریست عبارت از مسلمانهایی هستند که در افغانستان در مقابل قوای امریکا و دیگر کشور های ناتو میجنگیدند و در مقابل اسراییل و سایر متحدین امریکا در دیگر کشور ها میجنگیدند و میجنگند.
در بعضی جالات یک گروپ اسلامی توسط یک حزب امریکا مجاهدین گفته میشود، اما توسط حزب دیگر تروریست.
طور مثال:زمانی که دولت ربانی با روس ها و تاجک ها پیمان امنیتی امضا کرد و در تاجکستان آتش بس شد، حزب دموکرات ها به رهبری بیل کلینتن یک گروپ دیگر را بنام طالبان با همکاری پاکستان به افغانستان فرستاد تا در مقابل دولت ربانی به بهانه جنگ داخلی بجنگند.
بعد از حادثه یازدهم سپتامبر،گروه طالبان توسط جورج بوش از حزب جمهوری خواهان،بنام تروریست قلمداد شد.
با به قدرت رسیدن دوباره دموکرات ها به رهبری بارک اوباما،دفتر قطر،بخاطر مذاکرات گروه طالبان با دولت افغانستان ایجاد شد و این پروسه آهسته آهسته پیش برده شد و در دوران دونالد ترامپ که جمهوری خواه نبود و یک تاجر بود و خود را بنام جمهوری خواه به قدرت رساند،این مذاکرات سریع تر شد،شاید هم خرید و فروشی میان کشور های عربی و دونالد ترامپ صورت گرفته باشد و با آمدن جوبایدن،طالبان دوباره به قدرت رسیدند.
حالا دوسال دیگر از دوران ریاست جمهوری جو بایدن باقی مانده است و مبارزات انتخاباتی پارلمانی میانه بی در امریکا بخاطر بدست آوردن اکثریت در پارلمان بین هردو حزب جریان دارد و باز موضوع ممنوعیت فروش سلاح های خودکار و جلو گیری از حق کورتاژ برای زنان و غیره موضوعات در راس مبارزات انتخاباتی قرار دارند و تا بحال در چند حمله با سلاح های اتومات یک تعداد اشخاص در مکاتب و فروشگاه ها به قتل رسیدند.
رییس جمهور سابق جاپان نیز قربانی مبارزات انتخاباتی امریکا شد و خانم سابق دونالد ترامپ بیچاره نیز قربانی مبارزات انتخاباتی شد.
بهرصورت،دوسال بعد باز معلوم میشود که کدام حرب بر سر قدرت می آید و شاید هم موضوع افغانستان دوباره تاره شود و شاید هم نشود.اما من فکر نمی کنم که امریکا دوباره به افغانستان لشکر کشی کند و این که قدرت های منطقوی و یا بین المللی از افغانستان منحیث یک آله دست برضد یکدیگر استفاده خواهند کرد و یا نه،آینده نشان خواهد داد.

>>>   بسیار تشکری داریم از این دانشمند کشور که در زمانیکه مردم ما از گرسنگی اطفال خود را می فروشند بخشی از مردم از ترس جانشان از کوه بالا شدند بخشی در زلزله و سیل مردار شدند و دختران صنف ششم مکتب رفته نمی توانند و مردم در دهشت امارت وحشت اسلامی گرفتار استند ما را با تروریزم آشنا کردید
در کدام جا استید که شکمتان سیر است؟

>>>   تعریف تروریزم از دیدگاه هر نیروی حاکم در یک کشور و از نگاه گروپی که بخاطر ایدیالوژی خود مبرزمد شکل می‌گیرد. هم تروریست وجود دارد و هم شبکه های تروریستی.
شما از رژیم صهیونیستی اسراییل و حماس سخن زده اید، طبیعی است که هر نبروی آزادیبخش فلسطینی از نظر صهیونیسم سازمان تروریستی است حتی سازمان آزادیبخش فلسطین.
از دیدگاه من ، هر گروهی که وابسته با سازمانهای بزرگ استخباراتی و استکبار جهان ارتباط دارد و به نام ها و عوامل مختلف دست به فعالیتهای تخریبی حتی ترور میزند ، گرو تروریست است. تعداد چنین گروه ها در امریکای لاتین که روابط تنگاتنگ با سی ای ای داشته و دارند ، در آسیا حتی کشور ما افغانستان کم نیست.
ما در افغانستان پانزده گروپ مسلح تروریستی داشتیم که بنام احزاب اسلامی جهادی نامیده میشدند و بنام استقرار نظام اسلامی و مبارزه در راه اسلام مدت دوازده سال علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان جنگ مسلحانه کردند. این گروه ها با سازمانهای استخباراتی بد نام جهان ، ارتباط داشتند ابن گروه ها کمک مالی و تسلیحاتی میشدند ، پل و پلچک ، مکاتب ، شاهراه ها ، شفاخانه ها ، موسسات دولتی را تخریب میکردند تا ظرفیت خدمات دولتی را برای مردم از بین ببرند ، نتایج فعالیتهای تروریستی آنها باعث گردید که زمینه برای نضج سازمانهای تروریستی دگر چون طالب ، داعش و غیره در افغانستان مساعد گردد.
من تروریزم را از دیدگاه غربی ها تعریف نمی کنم ، از نظر من تعریف تروریزم معنی دهشت آفرینی ، ارعاب و تهدید علیه غیر نظامیان را می‌دهد و به حلقاتی گفته می‌شود که علیه یک نظام سیاسی که دارای برنامه های مترقی و دموکراتیک است چون : تساوی حقوق ملیتها، احترام به فرهنگ و کلچر یکدگر به شمول زبان ، تحصیلات بزبان مادری ، تساوی حقوق زنان با مردان ، و ده ها مورد دگر که جامعه را به سوی ترقی و پیشرفت رهنمود میگردد در افغانستان ما از سال 1980-1992نظامی داشتیم که در پی تحقق اهداف ملی و مردمی بود که در اثر فعالیتهای تروریستی احزاب اجیر شده اسلامی به بن بست مواجه شد، لذا هر نوع فعالیت آنها علیه نظام آنوقت عمل تروریستی و غیر مردمی بوده است : تروریزم به گروه هایی اطلاق میگردد که با زور ، ترو ر شخصیتها، کشتار جمعی ، نسل کشی اعمال خشونت تحمیل جنگ بر اهالی ، ایجاد شرایط تر و وحشت ...
فعلا در افغانستان طالبان به حیث یک گروپ مسلح تروریست تمام خصوصیات ذکر شده را برای آنکه سازمان تروریستی نامیده شوند در خود دارند و بهترین کاندید برای تعریف از تروریزم میباشند.
در ادبیات سیاسی ما ،تنظیم‌های جهادی دهه ای هشتاد در افغانستان و در شرایط کنونی طالبان ، داعش وغیره همه سازمانهای تروریستی بوده و استند که برای رسیدن به اهداف شان ، دست بخشونت زده و میزنند.
هر آگاه سیاسی با وجدان یقینا در تعریف تروریزم ، از سکالر های غربی که در خدمت استکبار اند پیروی نمیکند . تروریست باید تشخیص گردد تروریزم باید در ادبیات سیاسی همیشه دور از اشتباه افشا گردد تا تروریست سرکوب منزوی و به گورستان تاریخ سپرده شود.
حنظله

>>>   تو كي هستي عبدالاحمد فيض حتمًا با تروريست ها يكجا شدي و تعريف از تروريست وجود ندارد برو دگه سر زخم ما نمك نپاشيد همين اعمال بيست ساله كه در افغانستان انجام داده شد به معني تروريست است تروريست يعني طالبان تروريست خودت در همو خواب خرگوش فرو برو و خواب كيفت كند توبه جان لابي هاي تروريست ها

>>>   نیاز به تعریف نیست.
طالبان و همفکران طالب و دوستان طالب و پیروان طالب و هواخواهان طالب و همه آنهاییکه در خط فکری و عملی طالب قرار دارند تروریست هستند مهم نیست که دین دارند یا ندارند از این کشور اند یا آن کشور‌.‌‌‌‌‌

>>>   پس نود فیصد مردم افغانستان تروریست هستند؟

>>>   دیکتاتور و دلسوز مردم؟ مانند رابطه گرگ و میش می ماند، دلسوز مردم کشوری و دولتی و سیستمی است که مردم در آن آزادی و حق تعیین سرنوشت آزاد، انتخابات آزاد و وبدنبال آن حق تصاحب و نظارت بر سرنوشت سیاسی خود و کشورشان را دارند، سیستم و شیوه ایی که حاکمان آن از حرف و قلم و اندیشهً و فعالیت سیاسی مردم ترس و واهمه نداشته باشد، از اصلاحات سیاسی و اقتصادی ترس و واهمه نداشته باشد و با یکه تازی آنرا مسدود نکند... و نه اینکه دیکتاتوری کرده و توی سر مردم زده و هر منتقد و مخالف و معترضی را با اتهام تروریست و...، روانهً زندان کرده و شکنجه و اعدام کند، در غیر اینصورت حاکمان مستبد یقیناً حقایقی و چیزی را پنهان کرده و ریگی در کفش داشته و بدنبال اقتدار و منافع شخصی خود و خاندان و دربار و دارلخلافه است ولاغیر

>>>   در آمریکا مردم هر چقدر که رای آزاد بدهند نمی توانند سیاست خارجی کشورشان را تغییر بدهند چون لابی ها و شرکت ها و کارخانه ها و اسراییل هستندکه سیاست خارجه آمریکا را تنظیم می کنند.و اما در مورد شکستن قلم و آزادی بیان جای دوری نمی رویم همین جولیان آسانژ یک روزنامه نگار افشاگر است که سالهاست به علت آزادی بیان در سفارت یک کشور از ترس دولت دمکراسی آمریکا پناه گرفته بود ولی حالا به جرم آزادی بیان به بیش از صد سال زندان محکوم شد
در بریتانیا بیش از دو هزار خبرنگار در زندان هستند
فقط یک سری کلمات را پشت هم بلغور نکن


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است