نیم نگاهی به جنايتكاران جنگي
افغانستان محل تكرار تولد دوباره نه يك جوزف منگله "فرشته مرگ"، بلكه محل تولد صدها فرشته مرگ به گونه افغانستاني آن است 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۰۱    ۱۴۰۱/۵/۵ کد خبر: 170915 منبع: پرینت

پيشينه:
١- جنگ دوم جهاني:
١-١در جنگ دوم جهاني المان نيز دوكتوري را پرورش داد كه نامش "جوزف منگله" بود.
او همان آزمايش كننده كشنده ترين گاز ها و مطالعه كننده ساختمان انسان در آزمايشگاه آشويتس يا بازداشتگاه ها و زندان هاي اس اس بود، كه نامش فرشته مرگ أست (تاريخ جنگ دوم جهاني و زندانيان آزاد شده از آشويتس اين نام را بر او گذاشتند، از ديد ديني نمي توان بر يك موجود زميني فرشته مرگ نام نهاد.)
تمامي مواد اصلي آزمايش آزمايشگاه او، نه موش ها، نه انسان هاي مرده بل انسان هاي زنده بودند كه، توسط او از ميان زندانيان انتخاب مي شدند و راهي آزمايشگاه ها مي گرديدند و با آزمايش گازهاي سمي و يا انواع ديگر آزمايش ها، جان هاي خود را از دست ميدادند و به قتل مي رسيدند.
٢-١ طرز رفتار او با انسان هاي كه مورد آزمايش قرار مي گرفت عجيب و باور نكردني بود
او با رفتار فوق العاده انساني، مودبانه و با خنده و شوخي ها انسان ها را آنچنان شيفته خود ميكرد، تا حدي كه زنداني خود روي تخت مي خوابيد و تن در آزمايش با رضايت كامل مي داد.
٣-١ او بعد از جنگ جهاني دوم منفور ترين فرد جنايتكار از جانب محكمه جنگي جهاني شناخته شد.
ولي؛
٤-١ او به آساني رهسپار اطريش شد، كا جي بي شوروي ردش را رديابي كردند و او از اطريش به سويس رفت، پاسپورت جعلي آماده كرد و به ارجنتاين رفت، زندگي خوب و بيزنس خانوادگي ساخت ولي جامعه بهودان المان غربي او را كه نام ديگر زندگي ميكرد يافتند و خواهان تسليمي او به المان شدند.
٥-١ دولت ارجنتاين مقاومت كرد، ولي تا اينكه موافقه كند؛ منگله از ارجنتاين به اوروگواي و بعد به برازيل رفت، رندگي خوب را سازمان داد و در سال ١٩٨١ ميلادي در اثر سكته مغزي جان داد.
او تا آخر عمر به اين باور بود كه براي بشريت و علم بشري خدمات بزرگ را انجام داده است.

٢- افغانستان:
١-٢ چرا اين مطلب را نوشتم، چرا مكث بر اين شخص كردم؟
و صد چرا هاي ديگر!
٢-٢ افغانستان محل تكرار تولد دوباره نه يك جوزف منگله "فرشته مرگ"، بلكه محل تولد صدها فرشته مرگ به گونه افغانستاني آن است.
٣-٢ باور دارم و يقينم حاصل شده است كه افغانستان در طول صد سال جوزف منگله هاي به گونه فرشته مرگ در هر نظام ديده است و شايد هم خونخوار تر از او،
آزمايش صد ها نوع شكنجه، خود ميتود منگله أست كه مقاومت انسان را سنجش ميكرد.
زندان دهمزنگ در زمان شأن و زندان پلچرخي تا امروز شايد قصه هاي اين چنيني است.
٤-٢ جالب اينكه اين جانيان كشور ما، مانند جوزف منگله ها، بعدا به كشور هاي دور و نزديك رفتند و مانند جوزف بنگله الماني زندگي نو را آغاز كردند.

٣- چرا چنين است؟
١-٣ اول اينكه شهروندان افغانستان، ذاتا مردمان مهربان و با گذشت اند، عذر را مي پذيرند و دشمني را فراموش مي كنند.
اين نه تنها در سطح فردي مطرح أست بل بصورت كل در سطح كشور مطرح مي شود.
٢-٣ ما با انگليس ها بعد از هزاران جنايت، دوباره طبل دوستي نواختيم، باشوروي ها بعد از دست دادن ٣،٥ میليون انسان دولتي و غير دولتي دشمني را فراموش كرديم و دها بار سفر به ماسكو داشتيم، با آمريكايي ها بعد از كشتن ٢٥٠٠٠٠ نفر ختم دشمني داريم و حتا شكايت هم نكردند.
٣-٣ احزاب و تنظيم هاي جهادي با هم درگيري بيش از دو دهه را تجربه كردند، ولي با هم نشستند و غذا نوش جان كردند.
به خون هزاران كشته خنديديم.
٤-٣ سبب دومي متاسفانه فراموش كردن ها، ناشي از كم عقلي مااست.
٥-٣ ما با ارزش هاي واهي و ببهوده كه هيج گونه اساس علمي، ديني و اجتماعي ندارد، تاريخ را بصورت خود فريبي اساس قرار مي دهيم و بر اساس همان فريب تاريخ كه خود فريب أست. درايت عقلي و حسي خود را خدشه پذير مي سازيم.
٦-٣ بد ترين شكل فريب ها، خود فريبي است و همه ما مشغول خود فريبي خود هستيم.

٤- چه بايد كرد!؟
١-٤ نمي گويم چنين كنيد با چنيان كنيد ولي در تشخيص جوزف منگله هاي كشور خودمان اگر در صد سال پسين نمي توانيم در چهل سال پسين مي توانيم در تشخيص آنان اقدام كنيم.
٢-٤ بگذاريد همان فريب تاريخي ما، ما را فريب دهد و در پرسش از او قدام نه كنم؛ ولي اقلا يادي از جنايات جنابتكار داشته باشيم ورنه روزي هركدامي اين جنابتكاران قهرمانان كذايي خواهند شد و مردم افغانستان براي آنان مينار ياد بود بنا خواهد كرد.
٣-٤ براي فريب تاريخ كه ما صاحب تاريخ پنجهزار ساله ايم نه بگوييد.
اين پنجهزار سال، قهرمانان كه خود مورد سوال اند براي مان قهرمان سازي مي كنند.
٤-٤ خونين ترين را، براي ما مهمترين و معتبر ترين تصوير كشيده اند.
تاريخ و افتخار، بر داشته هاي خونين تاريخ، ما را فريب بزرگ داده است.
٥-٤ تاريخ خودمان را كه پر بار از علم و هنر ارزش هااست بر اساس فرهنگ و درجه هاي ارزش هاي اقتصادي بنا نهيم نه بر اساس فتوحات و جنگ و خونريزي ها.
٦-٤ ما دوره هاي شگوفايي اقتصادي كه خود پايه هاي توسعه فرهنگي را بنا نهاده است داريم اين حالت براي اولين بار تاريخ اقتصادي افغانستان و شگوفايي فرهنگي ما را در طول تاريخ به نمايش ميگذارد و تاريخ اين سرزمين را بر اساس داشته هاي فرهنگي و اقتصادي برشاه تحرير در مي آوريم.
اين تاريخ مي تواند منگله هاي افغانستان را به محكمه و دادگاه بكشاند.

سید مسعود


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جوزف منگله
جنایتکاران جنگی
نظرات بینندگان:

>>>   واشنگتن اگزمینر : فرماندهان طالبان تا 5 پسر را با خود دارند .
واشنگتن اگزمینر در مقاله‌ای نوشته است که شواهد فراوان نشان می‌دهند طالبان از پسران نوجوان استفاده های جنسی می‌کنند. به نقل از این مقاله بسیاری از فرماندهان طالبان تا 5 پسر را با خود دارند و آنان را در محافل خصوصی می رقصانند و سپس آزار و اذیت جنسی می کنند.

>>>   کینه ای نبودن با فراموش کردن و بخشیدن فرق دارد.. ایرانی ها اگر هم ببخشند ولی فراموش نمی کنند.. فراموشی از کند هنی و ساده لوحی است.. بخشیدن اگر پلتیک نباشد از حماقت است... کینه داشتن انسان را ضعیف می کند ولی نبخشیدن ویا فرانوش نکردن انسان را هوشیار نگه می دارد

>>>   احمد خان ابدالی که گفته میشود ۱۷ بار هند را تاراج کرد دست آوردش چه شد؟؟؟؟؟؟

>>>   آیا نام شرکت هوخست بزرگترین تولید کننده دارو های جهان را شنیده اید؟
این یک شرکت آلمانی است که در سراسر دنیا ددا های با کیفیت را در مقابل انواع و اقسام امراض در سراسر جهان صادر میکند و هر سال به ده ها و صد ها میلیون مریض در سراسر دنیا شفا می یابند.
این دارو ها در جریان جنگ دوم جهانی،اول بالای حیوانات تست میشدند و بعد از آن که نتیجه مثبت بدست می آید، در مرحله دوم بالای انسانها تست میشدند.اما چون سیستم دفاعی بدن حیوانات و انسانها بعضی اوقات فرق میکند،در بعضی جالات سیستم دفاعی افرادی که به آنها این دارو ها ترزیق میشد، مقاومت خود را از دست میدادند و آنها تلف میشدند. اما تلفات آنها یک کمک برای بشریت برای بهتر ساختن دوا ها بود.
من نمی گویم که این یک کار خوب بود، البته که یک کار غیر حقوقی بود،اما نتیجه کار سبب میشد که دوای با کیفیت برای باقی بشریت تولید شود.
گذشته از آن یک تعداد کمی ازین کسانی که دوا ها بالای آنها تست میشد،تلف میشدند،اکثریت آنها دوباره جور میشدند.
گذشته از آن همین دانشمندان آلمانی را بعد از جنگ دوم جهانی که در دولت هیتلر کار های تحقیقاتی انجام میدادند،اکثر شان را هم دولت امریکا و هم دولت شوروی با بسیار احترام به کشور های خویش انتقال دادند و با معاش ها و امتیازات فراوان در بخش های تحقیقاتی رمینه کار را برای آنها فراهم کردند.
چه در عرصه دوا سازی،چه در عرصه تولید سلاح های هستوی و اتمی و بیولوژیکی و کیمیاوی،چه در عرصه ساخت راکت های فضایی و چه در عرصه ساخت کمپیوتر ها و غیره عرصه ها،تمام بنیاد آنها در دوران حکومت هیتلر در کشور آلمان پایه گزاری شده بود که بعد از ختم جنگ دوم جهانی،این دانشمندان به امریکا و شوروی انتقال داده شدند و با ادامه تحقیقات درین عرصه ها،امروزه جهان ما به قرن بیست و یکم علم و دانش وارد شده اند و این تحقیقات هنوز هم ادامه دارد و سالانه در سراسر جهان کشور ها در عرصه های مختلف نتایج پژوهش ها و تحقیقات خویش را در عرصه های مختلف ثبت و راجسنر میکنند و برای پیشرفت بشریت خدمت میکنند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است