تاریخ انتشار: ۰۸:۴۰ ۱۴۰۱/۵/۸ | کد خبر: 170935 | منبع: | پرینت |
زیارتگاه باباقندی و درهی چیپورسون در شمال غربی در منطقه به نام گوجال در ولسوالی هونزای پاکستان، در هفت کیلومتری هممرز با افغانستان و در 30 کیلومتری هممرز با «مرز ساست» میان چین و پاکستان موقعیت دارد. این دره به دلیل هممرزبودن با گذرگاه واخان در شمال افغانستان و نزدیکبودن با تاجیکستان از اهمیت فرا ژئواستراتژیک برخوردار است.
باشندگان محل در ۲۱ جولای سال روان میلادی در ولسوالی هونزا در ایالت گیلگیت بالتیستان پاکستان، به مناسبت «جشنوارهی باباقندی» تظاهراتی را به دلیل تصرف اجباری زمینها در نزدیکی درهی چیپورسون، علیه سازمان اشتغال مرزی و ارتش پاکستان راهاندازی کردند. از جشن باباقندی همهساله به تاریخ ۲۱ تا ۲۳ جولای توسط مردم مناطق ولسوالی هونزا و طایفهی واخی از افغانستان در زیارتگاه بابا قندی در گذرگاه واخان در امتداد مرز پاکستان و افغانستان تجلیل میشود. همچنان این جشنواره توسط ریاست گردشگری ایالت گیلگیت بالتیستان پاکستان با همکاری سازمان پشتیبانی محلی چیپورسون یا (CLSO) برای ادای احترام و تقدیس این صوفی قندی برگزار میشود.
علاوه بر مردم و بومیان ولسوالی هونزای پاکستان، تعداد زیادی از مردم منطقهی واخان ولسوالی واخان افغانستان نیز، در این جشنواره همه ساله شرکت میکنند. گذرگاه واخان یکی از مسیرهای باستانیِ است که قبایل و بومیان محلی این منطقه برای تجارت و فعالیتهای تجاری خود از آن استفاده میکنند. این جشنواره از لحاظ اقتصادی اهمیت اقتصادی زیادی برای مردم مناطق ایالت گیلگیت بالتیستان پاکستان نیز دارد.
گذرگاه واخان از مربوطات ولسوالی واخان ولایت بدخشان در شمال شرق افغانستان است که کاملاً یک مسیر تاریخی و باستانی برای تجارت بین درهی ولسوالی هونزای پاکستان و ولایت بدخشان در شمال شرق افغانستان میباشد. در همینحال؛ گزارش شده است که به دلیل اهمیت تاریخی و استراتژیکی این گذرگاه، ارتش پاکستان و اداره اشتغال مرزی پاکستان، تصاحب اجباری این منطقه را از مردم محل آن آغاز کرده است.
با وجودی که سازمان اشتغال مرزی پاکستان قبلاً هم کنترل یکی از روستاهای این منطقه را در نزدیکی گذرگاه واخان به دست گرفته بود. با اینوجود؛ مردم محل از غصب و تصرف اجباری بیشتر این زمینها توسط ارتش پاکستان نگرانیهای زیادی دارند. زمینهای گذرگاه واخان برای استفاده و استخراج معادن بسیار مساعد و دارای اهمیت خاصی است و به همین دلیل است که سازمان اشتغال مرزی پاکستان به عنوان تسهیلکننده استخراج غیرقانونی معادن در این منطقه شناخته میشود.
مردمانی گذرگاه واخان نگران استند که ارتش پاکستان و سازمان اشتغال مرزی پاکستان ممکن است که تمام درهی چیپورسون را تحت کنترل خود درآورد. برخورد و اقداماتی ناعادلانه مقامات بلندپایه دولت پاکستان سبب خصومت و عداوت مردم محل با ارتش شده است. علاوه بر غصب و غارت اجباری زمینها توسط دولت پاکستان، اخیراً ارتش پاکستان یک پاسگاه بازرسی نظامی را نیز در گذرگاه واخان در امتداد مرز افغانستان و در مسیر ورودی محل جشنوارهی باباقندی ایجاد کرده است.
این پاسگاه نظامی و غیرقانونی، ممکن است که مشارکت قبایلی افغانستان را محدود کند و در آیندهی بالقوه احتمالات بر این است که روی تجارت ساکنان گذرگاه واخان در جریان جشنوارهها و مراسمات باباقندی تأثیرات منفی بگذارد. این تهاجمات و تصرفات توسط ارتش پاکستان به عنوان یک زیان اقتصادی برای مردم محل تلقی میشود. سرانجام؛ باعث اقدامات بالمثل توسط مردم محل علیه ارتش پاکستان خواهد شد که آنها این جشنواره را یک فرصت شغلی و تجاری بسیار مهم میدانند. محدودیتهای اعمالشده توسط ارتش پاکستان بر توازن اقتصادی و اجتماعی بین ساکنان ولسوالی هونزای پاکستان و قبایل مناطق واخان در شمال افغانستان تأثیر میگذارد.
زیارتگاه باباقندی و درهی چیپورسون در شمال غربی در منطقه به نام گوجال در ولسوالی هونزای پاکستان، در هفت کیلومتری هممرز با افغانستان و در ۳۰ کیلومتری هممرز با «مرز ساست» میان چین و پاکستان موقعیت دارد. این دره به دلیل هممرزبودن با گذرگاه واخان در شمال افغانستان و نزدیکبودن با تاجیکستان از اهمیت فرا ژئواستراتژیک برخوردار است.
با توجه به دوربودن منطقه، مردم و ساکنان گذرگاه واخان، فرصت کمتری برای دسترسی به ابتکارات تجاری و توسعهای دارند و محل این جشنواره به عنوان یک فرصت بزرگ اقتصادی برای اهالی منطقه تلقی میشود. دولت پاکستان پیش از این؛ به دلیل صعبالعبوربودن و دوربودن آن این گذرگاه را نادیده و به باد فراموشی سپرده بود. غصب و تصرف اجباری این مناطق توسط ارتش و مقامات پاکستانی باعث خشم و ترس در بخشهای مختلفی از ایالت گیلگیت بالتیستان پاکستان شده است. اکنون ساکنان این مناطق و گذرگاه مرتباً علیه تصرفات اجباری زمینها توسظ ارتش علیه آنها اعتراض و تظاهرات میکنند.
مترجم: اسدالله جعفری (پژمان)
روزنامه پرینت: ۲۱، جولای؛ ۲۰۲۲
صبح کابل
>>> زمان و شرایط کنونی به نفع مردم افغانستان نیست. چرا؟؟بدلیل آنکه فرزندان ناخلف طالب ما را به پاکستان فروختند، بنام اخوت و برادری و هم کیش بودن.
««« یادی از دفاع جانانه شهر همیشه بهار جلال آباد»»»»
به ارتباط تجاوزات مرزی پاکستان به یاد جنگ جلال آباد افتادم. درست سه و سه سال قبل از امروز ، پنجابی های پاکستانی ، تنظیمهای هفتگانه افغانی پشاوری ، اعراب دزد به شمول بن لادن ، چیچینی های تروریست ، تروریستان کشمیر ، تروریستهای سومالی و حتی مسلمانان متعصب فلسطینی در یک جبهه بنام فتح افغانستان و کسب غنایم برای تجاوز به افغانستان اما د ه گی کامل نظامی گرفته بودند. برای جنگجویان افغانی دزد و دگر دزدان خارجی آنها استادان پاکستانی شان گفته بودند که با فتح شهر جلال آباد و تصرف میدان هوای کابل ، حکومت مجاهدین اعلام خواهد شد و فورا از جانب عربستان سعودی ، امریکا و غرب و سایر کشور های دون صفت مسلمان برسمیت شناخته میشود ، با تحقق این هدف حکومت جدید به کابل مارش کرده ، انرا اشغال میکند، ظفر نصیب مجاهدین خواهد بود و غنایم بیشمار از پول نقد و دارای های منقول و غیر منقول ، تا زنان و دختران جوان نیز جز غنایم. بعد از فتح کابل برای مجاهدین خواهد بود.
جای شک و تردید نیست که یک تروریست سومالی ، یا پاکستانی خواب همبستر شدن با زنان و دختران جوان جوان. کابل را میدیدند برای آنها موضوع هم خرما و هم ثواب مطرح بود، هزار چهارصد سال قبل و یا بیشتر از آن مسلمانان زنان جوان بیوه و دختران باکره را در جنگ ها با قوم قریش و بعضی قبایل دگر ، بعد از فتح بدست میاوردند ، این موجودات بی دفاع ابتدا با مالک جدید خود باید همبستر میشد و بعدا در بازار غلامان به حیث کنیز و برده بفروش رسانده میشد، چنین شیوه که بنیاد انرا پیامبر اسلام حضرت محمد گذاشته بود ، در تمام دوره فتوحات اعراب در سراسر جهان تطبیق شد ....تنها از افغانستان. هزاران پسر نوبالغ و دختران. نوبالغ به حیث کنیز و غلام با هزاران جام طلا بدربار خلافای اسلام توسط سرداران عرب در جنگهای بیست ساله کابل شاهان و اعراب بنام غنیمت فرستاده شدند.
تروریستهای اسلامی در جنگ جلال آباد به فکر همان فتوحات قدیم و کسب غنایم به سرزمین ما حمله کردند.
این حمله با شهامت و دلیری بی سابقه قوای مسلح ج.د. ا. دفع گردید،دزدان با باداران پاکستانی شان قلع وقمع و روی سیاه شدند، دکتور نجیب الله اعلام کرد که ««««یا وطن یا کفن»»»» سربازان ، صفوف حزب ، افسران سه قوه نظامی. در خط دفاع قرار گرفتند و با قوماندانی ستر جنرال ««محمد اصف کوهی مشهور به دلاور »»»و رهبری و دساتیر شخص نجیب الله از قرار گاه. مرکز در کابل نصر و فتح و پیروزی را از آن خود ساختند،
از پیروزی توده های مردم و دولت حزبی ها در جنگ جلال آباد 1989 تمام رسانه ها ی مربوط به هفت تنظیم افغانی مقیم پشاور از شروع تا کنون
سکوت اختیار کرده اند، آنها از یاد آوری شکست ننگین خود ، شرم دارند ، نه جمعیتی ها ، نه گلبدینی ها هیچکدام شان از روی خجالت ،از این پیروزی تاریخی یادی میکنند ، پس چگونه میتوان به این فروخته شدگان اعتبار کرد؟؟؟؟
حملات و تجاوزات مکرر پاکستان بر افغانستان و حملات تازه بر وادی واخان نمایانگر آن است که این ریشو های مسلمان ، این کافران. فقط یک کار از آنها بر میاید و آنهم نوکر بودن. هفت تنظیم. وظیفه نوکری را به خوبی انجام دادند و حالا طالبان. این وظیفه را به عهده گرفته است و در این کار نوکر بودن دست جهادی های دیروز از عقب بسته اند، با موجودیت طالبان افغانستان. هر روز بخشی از خاک خود را به پاکستان از دست خواهد داد.
دگروال متقاعد
عبدالحلیم شهر کابل
>>> Soraya Baha
نگذارید پاکستان واخان، این نقطۀ طلایی مارا از آن خود کند!
پاکستان تیر خود را بر واخان (قلب آسیا ) نشانه گرفته است!
حرص پاکستان هر روز فزونی می گیرد، پاکستان نه تنها منابع و ذحایر زیرزمینی افغانستان را تاراج می کند، حتا می خواهد دهلیز واخان را که یک موقعیت بسیار مهم جیوپولیتیک و جیواستراتژیک بوده است و به بام دنیا و قلب آسیا و نقطه طلایی افغانستان شهرت جهانی دارد، از آن خود کند، بدون کدام معاهده ننگین دیگر . پاکستان این بار نیاز به معاهده ندارد چون همه افغانستان از آن خودش و در اختیارش است، هرچه بخواهد آن می کند، امارت اسلامی دست نشانده و غلامش و رسانه ها یک مشت تحلیلگران سیاسی بی سیاست و وابسته به منافع استخبارات منطقه و جهان را، اجیر کرده اند که از سرصبح تا به شام آب در هاون می کوبند. شماری از آنها می گویند این دهلیز مانع ترانزیت پاکستان به چین و تاجیکستان می شود و پاکستان می تواند با هزینه اندک از این دهلیز خود را به آسیای میانه برساند. تحلیلگر دیگر ذوق زده استدلال می کند، این بدخشان را به رشد اقتصادی می رساند، اما فکر قاصر شان نمی رسد که پاکستان برای شما کوچکترین زمینه رشد اقتصادی و رشد علمی نمی دهد و با تسلط به این دهلیز مهم کلاه شما پس معرکه است، آن تحلیلگر دیگر می گوید که واخان مهمترین نقطه استراتیژیک بین آسیا و چین است و پاکستان را به آسیای میانه وصل می کند، اما هرگز نمی گوید چرا این نقطه مهم جیوپولیتیک و جیواستراتژیک و طلایی مان را به دست پاکستان خون آشام بدهیم که تا آخرین قطره خون ما را خواهد مکید!
>>> فرزندان راستین وطن طالبان کرام با خون و پوست خود از وطن در برابر تجاوز گران دفاع کردند و هر گز به بیگانگان اجازه تصرف یک وجب از خاک افغانستان را ندادند ، این خبر حقیقت ندارد، ما و دیگر از مسولین نظاره گره اوضاع هستیم ، شکست خورده گان و دشمنان قسم خورده مردم افغانستان با تبلیغات دروغین سعی دارند حاکمیت اسلامی را بد نام سازد ،
حبیب الله یوسف زی
>>> جناب یوسف زی
یک سوال مارا جواب دهید ولطفا دروغ نگویید همه دنیا نظاره گر بودند که این ارتش پاکستان بود که پنجشیر را تصرف کرد نه طالبان حالا سوال من این است اگر طالبان نیروی نیابتی پاکستان نیست چرا دولت وارتش پاکستان برای طالبان چنین کار مهمی را انجام داد؟؟؟
لطفا ننویسید که این خبر دروغ است وشرف داشته باشید دنیا انقدر طولانی نیست که انسان همه چیز را فدا کند سالها بعد نه من هستم نه شما و نه امارت اسلامی اما اگر به اسلام اعتقادی دارید شما طالبان باید پاسخگوی این همه ظلم و جنایت باشید درنزد خداوند منتظر جواب سوالم هستم
>>> این وطن را به پاکستان فروختند مکمل واخان چی است کل این کشور فروخته شد تمام شد رفت جنازه وفاتحه خوانی هم خلاص شد.
شما مردم پسان خبر شدیدهفته فام هستید.
هههههههههههههه
آریائی تبار
>>> افغانستان جز خاک پاکستان شده و تا زمانی که دوباره مردم افغانستان قیام عمومی کرده و پاکستانی ها و مزدوران شان را از وطن خود بیرون نکنند همه کشور در اشغال و استعمار باقی میماند
>>> دگروال متقاعد ماشینی عبدالحلیم.
مگر شما هم وطن و هم دین تانرا بالای شوروی نفروخته بودید؟ ویدیو های رهبران تان موجود است که میخواستند اخلاق شوروی را در کشور ترویج کنند. بلاخره هر چه شد شد. مگر شوروی و عقیده اش در افغانستان و بلاخره در جهان شکست خورد. و شما چوچه هایش را بی پدر گذاشت وگریخت. کسیکه شعار وطن و کفن را میداد دو بار تا میدان هوایی رفت که بگریزد و وطن و کفن را بر شمادگروالان ماشینی بگذارد. اما گلم جم های قهرمان مانع او شد و قهرامانان دیگر بعد از پنج سال آمدند و او را به جنایات اش به دار آویختند. لعنت الله علیه -
سمسور از لغمان
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است