اکثر این گروه های تروریستی مانند القاعده، طالبان، داعش... در کارخانه های تروریستی آمریکا مبتنی بر نیاز زمان آفریده شدند و به مثابه یک سلاح راهبردی و استراتژبک بویژه در اهداف ژیوپولتیک پیوسته مورد استفاده قرار خواهند گرفت | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۵ ۱۴۰۱/۵/۱۳ | کد خبر: 170970 | منبع: | پرینت |
به بهانه شکار ایمن الظواهری؛
در تداوم سناریوی مضحکه"جنگ با تروریسم "توسط ایالات متحده امریکا، اخیرا منابع کاخ سفید اعلام داشتند که ایمن الظواهری رهبر شبکه تروریستی القاعده را در شیر پور کابل با حمله پهبادی به قتل رسانیده اند.
هرگاه به خاستگاه و چشمه زار گروه های تروریستی در افغانستان نگاه شود، اکثر این گروه ها مانند القاعده، طالبان، داعش... در کارخانه های تروریستی ایالات متحده آمریکا مبتنی بر نیاز زمان آفریده شدند و به مثابه یک سلاح راهبردی واستراتژبک بویژه در اهداف ژیوپولتیک پیوسته مورد استفاده قرار خواهند گرفت. برخورد های تاکتیکی و هنگامه سازی قتل رهبران تروریستی برای افتخار آفرینی کذایی هیچگونه تغییری در سناریوی راهبردی منابع وارد نخواهد کرد. نبرد و تقابل آمریکا با چین و روسیه در منطقه بیش از پیش کوره زار گروه های تروریستی و تاسیس مدارس آنها را به حمایت پاکستان گرم تر خواهد ساخت. این حمله مترسکی، طالبان را برای تجدیدعهد پیمان های قبول شده ملزم خواهد ساخت و انها کماکان به مثابه جنگجویان نیابتی مسیر های راهبردی بیگانه را برای تحقق اهداف راهبردی خواهند پیمود.
افسانه قتل الظواهری وباز تولید رهبران جدید این گروه هاچرخه ایست که مستدام ادامه خواهد یافت وامریکا با تکفین آنها دستان خود را تمیز خواهد کرد.
هرگاه به ماجرای افسانه سازی قتل اسامه بن لادن در ایبت آباد پاکستان نگاه شود،سرنخ های ازچگونگی ماجرای قتل احتمالی الظواهری را بدست خواهد داد.
بیگمان درامه قتل الظواهری بخشی از سازوکار های مشترک آمریکا ،پاکستان وگروه های مربوط نیابتی طالبان می باشد.پیامد این بازی در سمت تابش نقش ریاکارانه آمریکا در سرکوب تروریسم ،شخم کاری بیشتر تخمه های تروریستی برای یک بازی عظیم و گسترده منطقوی را در برخواهد داشت.
تلخ ترین بخش این سناریو زمانی رونمایی میکند که به دنبال گویا قتل اسامه بن لادن ،ایالات متحده آمریکا افغانستان راتحت سایه ننگین معاهدات" دوحه" به یکی از مراکز بزرگ تروریستی در آورده و حاکمیت تروریستی را بنام امارت طالبان در کشور مسلط ساخت وافغانستان را به بستر آرام آموزشگاه، پرورشگاه وسکونتگاه تروریستی مبدل ساخت.
آیا هنگامه سازی قتل الظواهری به ابعادجنایت وفاجعه قرن یعنی تسلط نظام سیاه قرون وسطایی تغییری وارد خواهد کرد؟بویژه که شماری از سکانداران ارشد نظام امارت که بوسیله آمریکا به اقتدار سیاسی دست یافتند واز افتخارات رکورد لیست های سیاه تروریستی برخوردارند؟
داستان ناگفتهٔ قتل اسامه بن لادن
پس از صحنه آرایی های قتل اسامه بن لادن بوسیله نظامی های آمریکایی در ماه می ۲۰۱۱ در ایبت آباد پاکستان،پنتاگون خلاف قانون فدرال ،دستور پاکسازی فایل های مرگ اسامه بن لادن را از بانک های اطلاعاتی خود صادر کردتا بدین گونه سرنخ های حقیقی را در ورای این ماجرا دفن نماید.
به باور آگاهان پرونده های عملیات بن لادن برای حفظ دروغ بزرگ باید حذف می شد.هکذاعضای تیم حمله بر اقامتگاه فرضی بن لادن از افشای حقایق جریان عملیات منع شده بودند.
در یک طنز تلخ، سه ماه بعد از عملیات نیرو های ویژه آمریکا به تعداد ۲۲ تن از تیم عملیاتی نیروی دریایی بنام «مُهر ۶ » که در مأموریت قتل بن لادن در ایبت آباد پاکستان شرکت داشتند در سقوط هلیکوپتر در شرق افغانستان جان باختند.
یکی از اعضای تیم عملیاتی بنام جاب دبلیو پرایس در سال ۲۰۱۲ظاهرأ دست به خودکشی زد و آخرین مرگ مربوط به تیم عملیاتی زمانی که برت دی شیدل، رئیس اپراتور جنگ ویژه، در یک تصادم آموزشی چتر نجات کشته شد ،اتفاق افتاد.
بن لادن کشته نشده است!
ظاهراً اسامه در یک تیاتر سیاسی به دستور دولت ایالات متحده کشته شد.اما شواهد عینی گواه بران است که اسامه بن لادن در زمان حمله آمریکا در ایبت آباد پاکستان " مرده" بود .اما براساس گزارش «بریت دی،تحقیقات جهانی،می ۲۰۱۲» داستان کشتن آن بوسیله کماندو های آمریکایی بدون هیچگونه سوالی توسط ناوگان های تبلیغاتی ورسانه های دروغ پرداز تحت کنترل طوطی وار برای مردم وارونه جلوه یافت وتوسط مردم ساده باور غربی بلعیده شد. برقول آگاهان قتل بن لادن یک دروغ بزرگ است.
بسیاری از مفسران معتبر، از جمله تحلیلگران اطلاعاتی و سران کشورها، مدت هاقبل ازسال ۲۰۱۱ ادعا کرده بودند که بن لادن مرده است.
در گزارشی "معتبر" در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۱ فاکس نیوز به "مرگ طبیعی" اسامه بن لادن در دسامبر ۲۰۰۱ اذعان کرد.
همچنان روزنامه آبزرور پاکستان به نقل یکی از رهبران طالبان که گفته می شود در مراسم تشییع جنازه رهبر القاعده شرکت کرده بود، گزارش داد که اسامه بن لادن به دلیل عارضه ریوی علاج ناپذیر، در یک مرگ طبیعی درگذشت.
این منبع گفت: «نیروهای ائتلاف درگیر یک عملیات جستجوی جنون آمیز هستند، اما هرگز نمی توانند به هدف خود برای زنده بودن یا مردن اسامه دست یابند.
به گفته این منبع، بن لادن از یک عارضه جدی ریوی رنج می برد و در اواسط ماه دسامبر در مجاورت کوه های توره بوره تسلیم این بیماری شد.این منبع مدعی شد که بن لادن در آخرین اقامتگاهش به خاک سپرده شد و قبر او بر اساس عقیده وهابی او ساخته شد.
بر اساس این گزارش ،حدود ۳۰ نفر از نزدیکان بن لادن درگروه القاعده، از جمله محافظان مورد اعتماد و شخصی او، اعضای خانواده و برخی از "دوستان طالبان" در مراسم تشییع جنازه شرکت کردند. همچنان یک رگبار گلوله نیز برای ادای احترام به او شلیک شد.
منبع طالبان که مدعی است چهره بن لادن را قبل از دفن دیده است، گفت: "او رنگ پریده به نظر می رسید اما آرام، آرام و با اعتماد به نفس."
این منبع در پاسخ به این سوال که آیا بن لادن قبل از مرگ احساس پشیمانی داشت یا خیر، به شدت گفت: «نه».
این منبع در پاسخ به این سوال که بن لادن در کجا دفن شده است، گفت: «مطمئنم که مانند سایر مکانهای توره بوره آن مکان خاص نیز ناپدید شده است.»
در پایان این داستان این سوال مطرح میگردد که آیا تیم عملیاتی آمریکا به دستور فرمانده کل قوا، یک فرد بیگناه را به منظور حفظ "داستان مرگ اسامه" رسمأ کشتند؟
تعدادی از اعضای تیم« مُهر۶»که این حمله را انجام دادند اکنون کشته شده اند.
افسانه اسامه اکنون طبقه بندی شده است و در پرونده های مرگ اسامه که در آرشیف سیا ذخیره شده است، دفن شده است.
آری؛
با خوانش این داستان میتوان به اسرار وانگیره های قتل فرضی الظواهری رهبر سازمان تروریستی القاعده حدس زد.زمان وپس لرزه های داستان قتل او ،حقایق را در پیرامون این ماجرا بازگو خواهد کرد اما مهم ترین عنصری که در این نمایش نامه ها برمیتابد،حضور بالفعل وبلقوه آمریکا در افغانستان وتداوم بازی های راهبردی این کشور در پروژه ای بنام طالبان است.
با احترام
عارف عرفان
لندن،اگست ۲۰۲۲
منابع: گلوبال ریسرچ،پنجم جون ۲۰۲۲
>>> محمود منجم زاده
کشته شدن ایمنالظواهری؛ خلیلزاد:احتمال دارد برخی ازمقامهای طالبان به آمریکا کمک کرده باشند
رسانههای امریکا خانهای را که رهبرالقاعده در آن اقامت داشت، متعلق به سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و وزیر داخله طالبان اعلام کردهاند.
زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین امریکا برای صلح افغانستان گفته مطمئنا شبکه حقانی از حضور ایمن الظواهری، رهبر القاعده در قلب کابل خبر داشت. او درعین حال گفت تعجب نمیکند از اینکه برخی دیگر از عناصر طالبان ممکن است در شناسایی موقعیت و مکان رهبر القاعده به امریکا کمک کرده باشند .
او درگفتگو با رادیو ملی امریکا در پاسخ به این سوال که آیا شما معتقدید طالبان میدانستند ظواهری در قلب کابل است؟ پاسخ داد :«خوب، به احتمال زیاد برخی ازطالبان میدانستند، اما اینکه رهبری آنها میدانستند، من مطمئن نیستم. اما مطمئنا به نظر میرسد که شبکه حقانی که یکی ازعناصر مهم طالبان است، میدانست ایمن الظواهری روز یکشنبه ۹ اسد در خانهای در شیرپور کابل توسط یک پهپاد موسوم به "آتش جهنم" امریکا کشته شد .
خلیلزاد همچنین در پاسخ به این سوال که آیا قابل قبول است که برخی از عناصر طالبان از حضور رهبر القاعده در قلب کابل خبر نداشته باشند؟ گفت: «من آن را رد نمیکنم. شاید هم اختلافاتی وجود داشته و اینکه برخی عناصر، توافقی را که بین آمریکا و طالبان شده بود نقض میکردند. این اقدام حقانیها منجر به بقیه دستاوردهای آنها و درسهایی میشد که ازآن آموختهاند. حمایت از القاعده دفعه قبل برای آنها گران تمام شد .
منابع محلی میگویند ، که سراج الدین حقانی وزیر داخله امارت اسلامی با تمام اقوام و منسوبین خود کایل را همان روز کشته شده رهبر القاعده کابل را به مقصد نامعلومی ترک کرده اند.
آیا جنگ گروه حقانی با هیبت الله اخدزاده در راه است؟
>>> Sayed A H Sancharaki
دماغی که بد رقم به سنگ خورد!
بر خلاف بسیاری از تبصره ها که به «تئوری توطئه » شباهت دارند، من اما معتقدم که طالبان مرتکب یک خطای استراتژیک شده و خودرا در معضلی پیچیده و سخت گرفتار کرده اند.
کشتن ایمن الظواهری بعید است که بر مبنای کدام معامله و زدو بند پنهانی -حداقل میان طالبان و امریکا- صورت گرفته باشد؛ طالبان مخصوصا جناح حقانی دچار یک غرور کاذب شده و خیال کرده بودند که امریکایی ها را شکست داده و حالا قدرت اول جهان شده اند و می توانند با دوستان القاعدهٔ خود از غارها برآیند و در کاخ ها زندگی کنند و کسی هم جرئت نکند تیز به سویشان بنگرد.
امریکا مبتنی بر اطلاعات دست یافته، مدت ها بود که تحرکات و محل سکونت رهبر القاعده را زیر نظر داشت.
اگر این عملیات بر اساس تعامل و تبانی صورت می گرفت، طالبان این همه در سکوت غمبار فرو نمی رفتند. فرد شماره یک شبکهٔ حقانی از ترس به خوست نمی گریخت و وحشت در جان طالبان رخنه نمی کرد.
رهبری این گروه اکنون دچار تنش درونی و بحران عمیق گردیده و شکاف های داخلی شان ژرف تر شده است. آنان با این حادثه خودرا هزار فرسنگ دیگر از کسب مشروعیت دورتر ساختند و امریکایی ها هم از ترس افکار عمومی شان و نیز افکار جامعهٔ جهانی نمی توانند با طالبان کنار بیایند. چه گونه می توانند باکسانی کار کنند که با قاتل هزاران امریکایی همدست و همخانه بوده اند؟
طالبان چوب غرور خودرا خورده اند و دماغشان بد رقم به سنگ خورده است!!
>>> آقای عرفان
بنشسته یی به لندن و از بهر مردمان
گویا هزار قصه بگویی زآسمان
درد من فتاده در این شهر پر ز درد
کی التیام یابد از این قصه هايتان
هموطنم ، عزیزم ، جانم
هر معلولی را علتی است و هر عملی را عاملی و هر عاملی را هدفی و در این میان کسی به فکر آسیب دیدگان نیست.
به گفته فروغ فرخزاد :
کسی به فکر گلها نیست
کسی به فکر ماهیها نیست
کسی نمیخواهد
باور کند که باغچه دارد میمیرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کردهاست
که ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی میشود
و حس باغچه انگار
چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیدهست.
حیاط خانهٔ ما تنهاست
حیاط خانهٔ ما
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه میکشد
و حوض خانهٔ ما خالیست
ستارههای کوچک بیتجربه
از ارتفاع درختان به خاک میافتند
و از میان پنجرههای پریده رنگ خانهٔ ماهیها
شبها صدای سرفه میآید
حیاط خانهٔ ما تنهاست.
پدر میگوید:
از من گذشتهست
از من گذشتهست
من بار خودم را بردم
و کار خودم را کردم
و در اتاقش، از صبح تا غروب،
یا شاهنامه میخواند
یا ناسخ التواریخ
پدر به مادر میگوید:
لعنت به هر چه ماهی و هر چه مرغ
وقتی که من بمیرم دیگر
چه فرق میکند که باغچه باشد
یا باغچه نباشد
برای من حقوق تقاعد کافیست.
مادر تمام زندگیش
سجادهایست گسترده
در آستان وحشت دوزخ
مادر همیشه در ته هر چیزی
دنبال جای پای معصیتی میگردد
و فکر میکند که باغچه را کفر یک گیاه
آلوده کردهاست.
مادر تمام روز دعا میخواند
مادر گناهکار طبیعیست
و فوت میکند به تمام گلها
و فوت میکند به تمام ماهیها
و فوت میکند به خودش
مادر در انتظار ظهور است
و بخششی که نازل خواهدشد.
برادرم به باغچه میگوید قبرستان
برادرم به اغتشاش علفها میخندد
و از جنازههای ماهیها
که زیر پوست بیمار آب
به ذرههای فاسد تبدیل میشوند
شماره برمیدارد
برادرم به فلسفه معتاد است
برادرم شفای باغچه را
در انهدام باغچه میداند.
او مست میکند
و مشت میزند به در و دیوار
و سعی میکند که بگوید
بسیار دردمند و خسته و مأیوس است
او ناامیدیش را هم
مثل شناسنامه و تقویم و دستمال و فندک و خودکارش
همراه خود به کوچه و بازار میبرد
و ناامیدیش
آنقدر کوچک است که هر شب
در ازدحام میکده گم میشود.
و خواهرم دوست گلها بود
و حرفهای ساده قلبش را
وقتی که مادر او را میزد
به جمع مهربان و ساکت آنها میبرد
و گاهگاه خانوادهٔ ماهیها را
به آفتاب و شیرینی مهمان میکرد...
او خانه اش در آنسوی شهر است
او در میان خانهٔ مصنوعیش
و در پناه عشق همسر مصنوعیش
و زیر شاخههای درختان سیب مصنوعی
آوازهای مصنوعی میخواند
و بچههای طبیعی میزاید
او
هر وقت که به دیدن ما میآید
و گوشههای دامنش از فقر باغچه آلوده میشود
حمام ادکلن میگیرد
او
هر وقت که به دیدن ما میآید
آبستن است.
حیاط خانهٔ ما تنهاست
حیاط خانهٔ ما تنهاست
بلی عزیز دلم
خودت و همه تحلیلگران دیگر در نهایت ما تشنگان نیازمند به یک جرعه آب را به چشمه های خشکیده و کویر سوزان راهنمایی میکنید حال آنکه طفلم نان ندارد و خودم دوا و هردو امید به فردا.
گاهی دلم میخواهد که همه دست اندر کاران سیاست ۴۰ سال اخیر و پیش تر از آن را نفرین کنم و از خدا برایشان جهنم درخواست کنم مگر ایمانم نمیگذارد چون میدانم کار شان محصول جهالت شان بوده و همه فریفته نفس و شهوت و شیطان شده اند ، در نهایت از خدا جان برای خود طلب صبر و شکیبایی و عزت نفس میکنم و برای آنها طلب برگشتن به راه خدا و پشیمانی از گذشته.
ببخش که پرت و پلا گفتم ، دلم تنگ است دلم بسیار زیاد تنگ است. دلم افسرده است از بازی شیطان به زیر چهره انسان ، دلم تنگ است ، دلم تنگ است
با عرض حرمت.
>>> گاهی دلم میخواهد که همه دست اندر کاران سیاست ۴۰ سال اخیر و پیش تر از آن را نفرین کنم و از خدا برایشان جهنم درخواست کنم مگر ایمانم نمیگذارد چون میدانم کار شان محصول جهالت شان بوده و همه فریفته نفس و شهوت و شیطان شده اند./// جناب سنچارکی اگر در افغانستان صرف 10 فیصد مردم همچو شما بودند افغانستان دیگر مشکلی نداشت. عمرتان دراز باد. انشاالله در صحت و عافیت باشید. این نیز بگذرد.
>>> اگر تاریخ را نگاه کنیم حتی مارکسیسم و فاشیسم را هم غرب بر روسیه و آلمان حاکم ساخت ولی بعدتر تاریخ مصرف آن تمام شد و نابودش کردند.
>>> خدا پدرت بیامرزه حقا که از فرزندان باهوش افغانی . من هم ايرانيم. همان سال ۲۰۱۱ فهمیدم دروغ میگن نمایش دراوردن برای ملت مکدونالدخور استرالیا و اروپا و امریکا... بن لادن مریض شد ، مرد مثل یه ....تو کوه و غار مگه چند ماه میشه مخفی شد....
>>> مستقل فکر کو هموطن!
اسامه، الظواهری و امثالهم، آیا این "جانوران بی خشتک" توانائی آنرا داشتند که هفت طیاره غولپیکر را بربایند و به برج های تجارتی دوقلو، وزارت دفاع و پایتخت امریکا بکوبند !!!
اذهان مردم جهان آنقدر توسط فابریکه های دروغ پراگنی امریکا-انگلیس تسخیر شده که هر مطبی را رسانه های انحصار گر پخش و نشر کند، مردم همان را نشخوار میکند.
سرمایه داری انحصاری ویا به عباره تئوری مارکس کاپیتالیزم منوپولی آنقدر حریص، گستاخ، خونریز و قاتل است که نه برای بیگانه رحم میکند ونه برای "ازخود" رحم میکند.
حادثه یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ میلادی یکی از واقعیاتی است که امپریالیزم خونخوار بخاطر سرعت بخشیدن به پروسه هژمونی خود و تسلط اقتصادی، سیاسی و نظامی در جهان طرح و عملی کرد، چون سقوط شوروی و بلاک شرق و یکه تاز میدان شدن امریکا- انگلیس حریصی و اشتهای آنها را بطور بی سابقه بالا بُرد. درین وضعیت حساس بخاطر گرفتن کلید اداره بی قید و شرط جهان و غصب دارائی های جهانی، قربانی کردن چهار هزار انسان ساکن برج ها و مصرف چند ملیارد دالر نمیتوانست جلو جنایت منوپولیست های انحصاری را بگیرد. بدین شکل دولت تروریست و (تروریست ساز) امریکا- انگلیس پروژه ۱۱سپتمبر را عملی نمود و طوق لعنت را به گردن نوکران خود یعنی اسامه و حزبش القاعده آویخت تا زمینه ئی هم بخاطر توسعه بعدی پلان پلان هایش ایجاد گردد. حالا رهبران این گروه ترورستی ساخت انگلیس- امریکا بر حسب ضرورت شان مانند دانه های شطرنج استفاده میشوند. (هروقت خواسته باشند به تلفات میدهند یا که در موقعیت مهم از آن دانه شطرنج استفاده میکنند). حالا هم هیچ کسی گفته نمیتواند که اسامه، الظواهری و ابوبکر البغدادی زنده است یا مرده !
اگر مرده باشند هم کسی دقیق گفته نمیتواند که ایشان را امریکا- انگلیس کشت یا در اجل خود مُرد که امریکا- انگلیس (خود مُرده را بجای قربانی حساب میکند)
به همه حال تا زمانیکه تغییرات عمیق در سیستم اداره جهان وارد نشود، ۱۱ سپتمبر نه اولین دسیسه جهانی سرمایداری انحصاری هست ونه آخرین خواهد بود!
دکتر همت فاریابی
>>> آیا کسی هست که هدف و زبان ما افغانیهای مدعی را بداند و بفهمد؟ طالبان را سرنگون و کشور را بدست مردم می دهند، آمریکا مقصر و مسئول می شود، توان تشکیل یک حاکمیت ملی و اداره کشور را نداریم بازهم آمریکا مسئول و مقصر است! و حالا دولتهای خود را به چالش و شکست کشانده و دوباره میدان را به طالبان داده و به حاکمیت رساندیم باز هم آمریکا مسئول و مقصر می شود!؟ طالبان دوباره به حکومت می رسد بازهم آمریکا و خارج مقصر می شود، ایمن الظواهری تروریست و دشمن درونی افغانستان را کیفر می دهند، باز آمریکا مقصر و مسئول می شود؟!!؟ همین تحریفات قلمهای مسموم و سایتهای مزدور پاکستان و ایران کشور ما را تخریب و ویران کرده است ولی هنوز هم آمریکا را مسئول و مقصر می کنیم. از ماست که بر ماست. راستی ما مردم افغانستان بدنبال چه آرزو و هدفی هستیم که هنوز هم از آن بی خبر و از استقرار آن عاجز هستیم؟ دورد بر افغانیهای مسئول و شریف و آزاده.
یکی ابلهی ریگ در کفش داشت
چو درمانده شد دست بر سر گذاشت
که نفرین بر آنکس که این کفش دوخت
که مغزم بکوبید و پایم بسوخت
بسی ناسزا گفت بر کفش دوز
سخن را نسنجیده از درد و سوز
ز جاییکه رنجیده باشد کسی
سخنها نسنجیده گوید بسی
کسی گفتش ای خسته از پای خویش
زمانی بیاسای در جای خویش
تو از ریگ کفش خود آزرده ای
به جای دگر ظن بد برده ای
ببین علت درد و رنجت کجاست؟.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است