روزگاری بُن لادن، الظواهری، عبدالله عزام و دیگر جنگجویان اعراب در خراسان(افغانستان) برای بسیاری قهرمان زندگی شان بودند. وقتی حملات بیرحمانه روس‌ها همه چیز را از دم تیغ می گذراند جنگجویان عرب که از کشورهای شان به کمک مردم ما می شتافتند آنها را انسانهای فداکاری می دیدیم از هیچ کمک مالی و جانی در حمایت از مردم ما دریغ نمی کردند.

بیشتر جنگجویان اعراب در جنوب و شرق کشور تمرکز داشتند و گاهی در شمال هم حملاتی را انجام می دادند که در یکی از حملات اشتباهی آنها تعدادی مردم عادی کشته و زخمی شدند که احمدشاه مسعود آنها را دستگیر کرد از عربها خواست باید تحت نظر احمدشاه مسعود کار کنند و هیچ کار خود سرانه ای را انجام ندهند. این کشمکش نقطه آغاز تضاد و تقابل میان اعراب و مسعود شد که در نتیجه جنگجویان عرب از شمال خارج شدند و حتی گاهی در کنار حزب اسلامی بر علیه مسعود جنگ کردند و حتی یکی از جنگجویان سوری کتابی را در سوریه به چاپ رساند مسعود را تکفیر کرد وی را مخالف مجاهدین خطاب کرد که بعدها توسط شیخ عبدالله عزام (استاد بُن لادن) رد شد.

این بر کسی پوشیده نیست جهاد افغانستان بر علیه روسیه یک جهاد آمریکایی پاکستانی بود که با کمک اعراب و پاکستان در راستای منافع آنها به وجود آمد، اما مشکل اینجا بود دخالت و ظلم روس‌ها احساسات مردم را بیشتر بر افروخت و نتیجه آنچه که نباید می شد اتفاق افتاد...
حمله آمریکا یک پیام به رهبران طالبان داشت؛ اگر از دستورات سرپیچی کنید به سرنوشت الظواهری دچار می گردید. گفته شده است بعد از کشته شدن ایمن الظواهری برخی رهبران طالبان از ترس به مکان امنی پناه برده اند و حامد کرزی رایزنی ها را با آنها شروع کرده است و به آنها اطمینان داده است که تهدیدی از طرف آمریکا متوجه آنها نیست.

به نظر من ایمن الظواهری اولین و آخرین عربی نیست در افغانستان به عنوان تروریست کشته میشود. شکست اسلامگرایان افراطی و جنگجویانی که به اصطلاح از آنها مجاهدین یاد می گردد در عراق و سوریه و فشارها در مصر، تونس و... برعلیه افراطیون مسلمان و قدرتمند شدن دولت های عراق و سوریه در آنطرف و حاکمیت طالبان در افغانستان سبب شده است کشور ما بستر مناسبی برای این گروها باشد تا بُن لادن ها و ایمن الظواهری های دیگر همچون قهرمان از دل کابل بیرون آید تا سالها فرزندان سرزمین ما قبر و محل کشته شدن آنها را به زیارت گاه و پرشتگاه تبدیل کنند.

گل امیری

>>>   بعد از آمدن روس‌ها در افغانستان من در یکی از ولایات شمال افغانستان زندگی و در یکی از شعبات فابریکه نساجی شهر پلیمری کار میکردم. در ابتدا روس‌ها در قرار گاه ها و محلات تجمع خویش بودند ، گاهگاهی به شکل قطار های کوچک. داخل شهر میشدند و با دکانداران محل در خرید اموال. با اشارات دست اقدام میکردند، متخصصین روسی که اکثرا انجنیران بودند در قسمت پاک کاری بند های آب و تهیه پرزه جات ماشین آلات فابریکه نساجی کمک میکردند ، این شهر را ماسکو کوچک نام گذاشته بودند ...با گذشت مدتی و شکل گیری. احزاب اسلامی و اعلام جهاد بر ضد کفار ، وضعیت تغییر کرد ، راه شهر و کابل که از راه های امن بود ، به خطرناک‌ترین راه ها تبدیل شد.قوای روس‌ها در ابتدا هیچ درگیری با مردم عام نداشتند زیرا دلیلی برای اینکار نداشتند ولی زمانیکه حملات چریکی بر آنها آغاز یافت، دگر وضعیت تغییر کرد ، جنگ بیرحمامه از هر دو طرف آغاز یافت هر کی شانس مییافت ، میکشت و تخریبات می‌کرد.
احمد شاه مسعود یکی از عاملین این حوادث بود زیرا نیروهای وی وقتا فوقتا به قطار ها حمله میبردند و اموال دولتی را غارت میکردند به همین ترتیب وضع در مجموع کشور چنین بود.
همین هاییکه برضد روس‌ها که برای کمک مردم بر ضد پاکستانی ها آمده بودند ، می جنگیدند و روس‌ها را متجاوز میگفتند ، بیست سال تمام. در زیر بیرق. چهل کشور کافر به شمول صهیونیستهای. اسراییل. خوابیدند و از
چوشک آنها ثروت را چوشیدند . من از اینها میپرسم که اگر روس‌ها تجاوز کرده بودند پس آمریکایی‌ها چه کردند در حالیکه تاریخ ثابت کرد که روس‌ها برای ایجاد یک افغانستان قوی که پاکستان از شنیدن نام آن به لرزه میافتاد
آمده بودند ....
مسعود یک چریک بدون پلان ، بدون آگاهی سیاسی ، بدون یک استراتیژی مشخص بود، این شخص از آغاز تا ختم زنده گی اش یک چریک بازنده. بود و بس.من رهبری او را در شهر کابل دیدم.
به هر حال دوستا ن باید بدانند که اگر اعراب. برای نجات اسلام. کمر بسته بودند به شمول لادن. و باقی سگان. عربی اش. باید در قدم نخست نوامیس اعراب را از زیر پای صهیونیستهای. اسراییل نجات میدادند ، تا امروز
صهیونیستها فلسطینی ها را به شمول مردان. چوپ کاری میکنند و بر نوامیس. آنها در زندان‌ها هر روز تجاوز میکنند و مسجد الاقصی را نیز مال خود حساب میکنند حالا بگویید اسلام در افغانستان در خطر بود یا در قلب اعراب، در افغانستان در رمان کمونیستها سنی و شیعه هند و سیک همه در کنار هم برادر وار زندگی میکردند. هزاران مسجد و تکیه خانه در وقت کارمل و نجیب ساخته شد کسی هزاره را بخاطر هویتش شکنجه نمیکرد ، نه جنگ تاجیک و پشتون بود ، نه مکتب دختران مسدود بود و نه. ظلم خانه نشینی اجباری زنان و نه شرایط مرگبار طالبانی ...
امریکا و پاکستان بعد از این هم بنام تروریست مردم ما را قتل خواهند کرد.
حکمت از جرمنی

>>>   تا زمانی که ما دلبند و دلباخته عرب و عربیسم و باغ های بهشت شان هستیم پشک های عربی هم مارا دندان خواهند کند.
آتش‌خاوری

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است