کربلا؛ عزّت‌آور یا گریه‌آور؟!
قیام امام حسین اهداف دینی و انسانی داشت. امام حسین جان نداد که کسی خودزنی کند. خونی که به ناحق بر زمین می‌ریزد، چه سودی به انسان، جامعه اسلامی یا به دین می‌رساند؟ 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۰۷    ۱۴۰۱/۵/۱۹ کد خبر: 171002 منبع: پرینت

قیام امام حسین (ع) اهداف دینی و انسانی داشت و پیام‌هایی جان‌پرور و انسان‌ساز بر جای نهاده است؛ امّا این پیام‌ها آن‌چنان که باید بدون تحریف به نسل‌ها و قر‌ن‌های بعدی نرسیده است؛ آنچه رسیده پوسته‌ای تهی از معنی و تحریف‌‌شده بوده است. در مسیر رسیدن پیام‌های قیام امام حسین (ع) به نسل‌های بعدی، راه‌زنان چندی در کمین نشسته‌اند:

1. یکی از این راه‌زنان خرافاتی است که طی نزدیک به 14 قرن، این قیام را آلوده کرده است. خرافات زیادی می‌توان برشمرد؛ مثلاً قمی‌زنی و شمشیرزنی از جمله آن‌هااست. امام حسین (ع) جان نداد که کسی خودزنی کند. خونی که به ناحق بر زمین می‌ریزد، چه سودی به انسان، جامعه اسلامی یا به دین می‌رساند؟ خون بسیار ارزش دارد و تنها برای چیزهایی ارزشمند‌تر از خودش باید بریزد.

2. عوام‌زدگی از دیگر راه‌زنان قیام امام حسین است. این تصوّر که تنها با ریختن اشک می‌توان به امام حسین (ع) و اهداف او نزدیک شد، قیام امام را به تحریف و انحراف می‌کشاند؛ امّا این مضمونی است که کام عوام‌الناس را شیرین می‌کند. بسیاری از روضه‌خوان‌ها و مداحان نیز به دنبال عوام بدان‌سو کشیده می‌شوند.

3. تفسیر و تحلیل غلط از قیام و اهداف امام حسین (ع) از دیگر راه‌زنان است که مانع رسیدن به اهداف و آرمان‌های قیام امام می‌شود.
در این 14 قرن انواع و اقسام برداشت‌ها و قرائت‌ها از قیام امام حسین (ع) و پیام‌های این قیام برای نسل‌های بعدی ارایه شده است که من به دو نمونه آن که امروزه در جامعه جاری است اشاره می‌کنم:

1- برخی در حادثه در کربلا جز ضعف، خواری، اشک و آه و پیشمانی چیزی دیگری ندیده‌اند. از منظر آن‌ها حسین (ع) و اهل‌بیتش کبوتران بی‌گناهی هستند که ناخواسته گرفتار بازهای شکاری شده‌اند و جز ناله و زاری و اشک و به رخ کشیدن مظلومیت کاری دیگری ندارند.
این تفسیری است رسمی و مشهور در میان مردم؛ به خصوص پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و هم‌اکنون نیز تفسیر غالب در میان شیعیان است.
چه گویم از حسین و کربلای او
که سوزدم جگر ز ابتلای او
ز کودک قتیل و آه آه او
ز دختر اسیر و وای وای او
ز اهل‌بیت زار دستگیر او
ز خواهران زار مبتلای او

2- قرائت دیگری نیز از قیام امام حسین (ع) وجود دارد که نادر و کم‌یاب است و در میان مردم جایی نیافته است. براساس این قرائت، کربلا صحنة نمایش قدرت، عزّت، عدالت، آزادی، مردانگی، شجاعت و فداکاری است. مولانا جلال‌الدین بلخی، علامه اقبال لاهوری و علامه سید اسماعیل بلخی این برداشت و قرائت را در آثارشان انعکاس داده‌اند. به آوردن چند بیت از اقبال و بلخی بسنده می‌کنم.
علامه اقبال لاهوری:
آن شنیدستی که هنگام نبرد
عشق با عقل هوس‌پرور چه کرد
آن امام عاشقان پور بتول
سرو آزادی ز بستان رسول
چون خلافت رشته از قرآن گسیخت
حریت را زهر اندر کام ریخت
بر زمین کربلا بارید و رفت
لاله در ویرانه‌ها کارید و رفت
تا قیامت قطع استبداد کرد
موج خون او چمن ایجاد کرد
خون او تفسیر این اسرار کرد
ملت خوابیده را بیدار کرد
رمز قرآن از حسین آموختیم
ز آتش او شعله‌ها اندوختیم

علامه سید اسماعیل بلخی:
تأسیس کربلا نه فقط بهر ماتم است
دانش‌سرای و مکتب اولاد آدم است
از خیمه‌گاه سوخته تا ساحل فرات
تعلیم‌گاه رهبر خلق دو عالم است
سقّا به دجله رفتن و لب ترنگردنش
تأکید بر تقدّم نفس مقدّم است
اصغر به صحن معرکه رفتن به دوش باب
درسی پی حصول حقوق مسلّم است
هر قطره خون حنجر آن طفل شیرخوار
بر زخم‌های پیکر اسلام مرهم است.

سید اسحاق شجاعی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امام حسین
کربلا
نظرات بینندگان:

>>>   نمیدانم نوشته تان مانند بسیاری از مردم افغانستان که گرایش سلفی دارند از روی بغض است یا تا بحال عزاداری ایران را ندیده اید تا از مظلومیت مظلومان نگوییم چطور جبهه باطل را بشناسانیم چطور به جهان بفهمانیم که حد خباثت امویان تا کشتن طفل ۶ماهه با لب تشنه امتداد داشت خیال میکنی اگر این گریه نوحه و ندبه نبود ۱۴۰۰سال این جریان ادامه میداشت بعد شاید تو بتوانی بشنوی فرزند رسول خدا را قطعه قطعه کردند و گریه نکنی و ناله نزنی اما برای پیروان این مکتب این گریه و نوحه حکم عهد بستن هرساله را دارد و روحیه ظلم ستیزی را در ملت ایران همین اشک و اه و ناله است که زنده نگهداشته البته از ملت نادان ما این حرف ها بعید نیست بسیار شنیدم مردم افغانستان در روز عاشورا عروسی میگیرند هر کشور می اید و چند صباحی برما حکم روانی میکند دست اخر مارا به زباله دان تاریخ پرت میکند بخاطر همین کج فهمی هاست غلط فهمی هاست این گریه ها عشق به حسین می اورد و وقتی عاشق کسی شدی الگوی رفتاری تو خواهد شد ایران در جنگ با عراق همین یا حسین گفتن ها شجاعت مضاعف میبخشید و جانانه کشورشان را از چنگال دشمن رها کردند ما که پرستیژ روشن فکری برداشتیم این است اخر عاقبتمان غلام غلام کفار شدیم
به قول شاعر عطار هفت شهر عشق را گشت و ماهنوز اندر خم یک کوچه ایم

>>>   در قرآن میفرماید ان الله مع الصابرین.
هیچوقت نگفته است که ان الله مع القمه زنان و زنجیر زنان.

>>>   کل یوم عاشورا__ کل ارض کرب و بلا.
یک کلام.ختم کلام.

>>>   اگر شما همان سید اسحاق شجاعی باشی که در نشرات زمان جهاد مردم افغانستان بعضی مطالب داستانی و غیره را در بعضی نشرات به دست نشر می سپردی یعنی همان سید اسحاق شجاعی شیعه مذهب، باید برایت بگویم که با نوشتن مطلب فوق نهایت چاپلوسی به طالبان را به نمایش گذاشتی اما افسوس که این چاپلوسی شما آب در هاون کوبیدن است و هیچ سودی به حالت ندارد. مگر نمیدانی که اکثریت طالبان مذهب تان را از اساس آن قبول ندارد حتی تند روان شان شما را مهدور الدم میپندارد آنگاه این ماست مالی ها کدام درد تان را درمان خواهد کرد؟
اما در مورد خرافات، کدام دین و مذهبی را سراغ داری که فاقد خرافه باشد؟ به باور من دین و مذهبی بدون خرافات وجود ندارد البته دین مقدس اسلام کمتر دستخوش خرافات شده است از نظر نفوذ خرافات و باور های مضحک در بین مذاهب اسلامی تشیع کمتر متضرر شده است اما بی هیچ نیست ولی حادثه جانسوز کربلا و ستم های که بر اهل بیت پیغمبر در آن حادثه روا داشته اند از دروغ و خرافه مستثنی است یعنی حدود بیست هزار نیرو در مقابل ۷۲ نفر ، بستن آب ، سر بریدن و به نیزه کردن سر ها ، آتش زدن خیمه ها، چور و چپاول دار و ندار اهل بیت به اسارت بردن نوامیس رسول الله و .... حال کدام محب اهل بیت رسول الله باشد که با شنیدن آن همه ستم ها دلش به سوز نیاید و وقتی که دستش یا توانش به یزیدیان نرسد آنوقت به سر و صورت خودش نکوبد حتی با زنجیر به بدن خود نکوبد . البته واضح است که حوادث کربلا در کنار عزا و ماتم دروس آزادگی، ایثار و غیره را هم دارد اما من از روانشناسی چیزی نمیدانم ولی این را میفهمم که این فرهنگ ها و باور های یک طایفه است که باعث تهییج و تحریک و بیداری شان میشود یاد آوری حوادث خونین کربلا و فرهنگ عاشورا است که شیعه را زنده نگهداشته است ورنه با این ستمهای که در طول ۱۴۰۰ سال بالای شیعیان رفته است شیعه ای باقی نمی ماند و شاید الان شما یک فرمانده طالب میبودی.

>>>   امام حسین در مقابل یزیدیان زمان قیام کرد و شهید شد.
حال پیام این قیام چه بود؟؟؟
۱ مسلمانان نباید تسلیم انحراف و ظلم شوند و اگر انحراف و ظلم واقع شد قیام کنند و تا قبول شهادت تسلیم نشوند.
۲ مسلمانان در همه حالات چه حکومت کفر باشد یا ظلم یا انحراف در ایام محرم داستانهای حرکت من و قافله ام را از مدینه تا کربلا و تا شهادت سینه به سینه یک نسل به نسل دیگر با گریه و فغان و حسرت و آه قصه کنند و در روز قیامت پاداش کار شان رفتن به جنت خواهد بود.
از دید شما گزینه ۱ درست است یا ۲ یا هیچکدام ، اگر هیچکدام پس از نظر شما پیام عاشورا و قیام امام چیست؟؟؟

>>>   این مردم خواب زده بر عزای حسین اشک میریزند وغافلند از اهداف اصلی قیام که مبارزه با ظلم ودیکتاتوری بود

>>>   بیعت یا مخالفت؟؟!!!
سمت درست تاریخ کدام است؟
آنچه که قطعیست اینست که جامعه مسلمانان دهه شصت هجری، مردمانی دین گریز یا دین ستیز و بی توجه به ظواهر دینداری نبودند.
مساجد در آن برهه از تاریخ، پر از جمعیت بود و
مردم ، اهل نماز، روزه، حج، زکات، نماز جمعه و انجام تمام مناسک دینی بودند.
بر اساس گزارش های تاریخی ، نمادهای دینداری در آن دوران انقدر پر رنگ بودند که برای تقویت آن، نیازی به راه اندازی یک نهضت خونین نباشد.
بنابراین، آن بخش از فرمایش امام حسین علیه السلام در وصیتنامه اش به محمد حنفیه که هدف خود از نهضت را، امر به معروف و نهی از منکر اعلام می‌کند، به صورت قطع، ناظر به نمادهای معمول دینداری همچون حجاب و نماز و ... نیست.
با این حساب ، این پرسش بنیادین، که فرزند رسول الله، برای مبارزه با چه منکری، رنج جنگ و اسارت اهل بیت را به جان خرید، می‌تواند یک پرسش جدی و تاریخ ساز تلقی شود.
از شواهد اینگونه میتوان فهمید که در کنار برخی از دلایل مهم دیگر، این مسأله که بیعت با حکومتی که اولا نامشروع است و ثانیا تلاش دارد تا چهره ای مطابق میل خود (اما خلاف سیره رسول الله و امیر مومنان) از اسلام را به مسلمانان و دنیا عرضه کند، یکی از برجسته ترین منکرات مورد توجه سید و سالار شهیدان است.
از منظر سیدالشهدا، مخالفت با چنان حکومتی، آنقدر اهمیت دارد که حتی اگر به شهادت خودش و اسارت اهل بیتش هم بینجامد، باز هم قابل اسقاط نیست.
این منکر (بیعت با حکومت نامشروعی که سیره رسول الله را به انحراف می‌برد) در هر زمان و مکانی که واقع شود، حسین علیه السلام تکلیف بشریت در خصوص واکنش مناسب نسبت به آن را برای انسان ها به صورت واضح و شفاف نشان داده است.
بر اساس مکتب حسین ، مرگ با عزت، و نینداختن طوق بیعت با چنین حکومتی به گردن، به از زندگی ننگین در دامن آن است.
اینکه ما در خط حسین و در سمت درست تاریخ می ایستیم یا در سمت انحرافی تاریخ، تصمیم مهمی است که ما باید بگیریم.
سید احمد موسوی مبلغ

>>>   شما در شناخت اسلام تان گمراهی دارید ،حال چه تفسیر از قیام عاشورا و شهادت امام حسین و اسارت اهل بیتش ،تفسیرهای مغرضانه و سونیت که قیام عاشورا را به جنگ با خلیفه و اتفاقات درون جامعه میداند و شکست و شهادت امام حسین و مکتب آن میدانید ،فعلا مکتب طالبانی را بازگو کنید که پیرو چه کسی هستند عثمانی ،بنی عباسی، بنی امیه ،یا معاویه ای ؟؟؟
احمد

>>>   گریه بر حسین هم قلب را آرام و عزت آفرین است. چون حسین به معنی واقعی عبد خداست و همه چیزش را در راه خدا فدا کرد.در آخرین لحظات حیات در حال آرامش و سکون صورت بر روى خاک نهاده مى‏گفت: إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ. [اى خداى من، من راضى به قضاء و حکم تو هستم و تسلیم امر و اراده تومیباشم. هیچ معبودى جز تو نمى‏باشد اى پناه هر پناه جوئى.
سوره فجر قران کریم می فرماید.
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «27» ارْجِعِي إِلى‌ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً «28» فَادْخُلِي فِي عِبادِي «29» وَ ادْخُلِي جَنَّتِي «30»
«27» هان اى روح آرام يافته! «28» به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است. «29» پس در زمره‌ى بندگان من درآى.
(30) و به بهشت من داخل شو]

>>>   شاید کدام فرمانده طالب این را نوشته است
واقعا که جای بسی تاسف است کسی سید است دقیقا حرفهای سلفی ها و تکفریها را می زند
ایرانیها حتی اگر به مناسک دینی پایبند نباشند در محرم کلگی در مراسم عزا شرکت می کنند چون تشیع و امام حسین رمز وحدت آنهاست
شیعه در افغانستان مظلوم است اگر محرم و عزای حسین را از آن بگیری دچا تفرقه می شود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است