اتحادی که هیچگاه استراتژیک نبود
امریکا هرگز شریک استراتژيک افغانستان نبوده و حذف رسمی این عنوان مضحک از روی کاغذ عملا به چیزی پایان می دهد که هیچگاه واقعا آغاز نشده بود و وجود نداشت 
تاریخ انتشار:   ۰۷:۵۶    ۱۴۰۱/۷/۳ کد خبر: 171402 منبع: پرینت

جو بایدن رسما افغانستان را از فهرست متحدان بزرگ غیرناتوی ایالات متحده خارج کرد.
جو بایدن، این اقدام را طی یادداشتی خطاب به آنتونی بلینکن؛ وزیر خارجه آن کشور اعلام کرده‌است.

در این یادداشت آمده‌است: با توجه به اختیاراتی که توسط قانون اساسی امریکا به عنوان رییس جمهور به من داده شده‌است، به موقعیت افغانستان به عنوان متحد بزرگ امریکا خارج از ناتو پایان می‌دهم.
این در حالی است که آقای بایدن حدود دو ماه پیش در یک نامه رسمی به رؤسای مجالس نمایندگان و سنای امریکا اطلاع داده‌بود که قصد دارد افغانستان را از فهرست «متحدان بزرگ امریکا غیر عضو ناتو» حذف کند.

حکومت اوباما در سال ۲۰۱۲ این عنوان را به افغانستان اعطا کرده‌بود.
این عنوان از سوی امریکا به کشورهایی داده می‌شود که دارای روابط استراتژیک کاری با ایالات متحده‌اند؛ اما عضو ناتو نیستند.
امریکا در حال حاضر دارای ۱۸ متحد بزرگ غیرعضو می‌باشد. پاکستان، مصر، رژیم اسرائیل، اردن، کویت، مراکش و قطر از جمله متحدان غیرناتوی امریکا هستند.
با وجود اینکه افغانستان دیگر حتی روی کاغذ هم متحد استراتژيک غیرناتوی امریکا به حساب نمی آید؛ اما پیش از این نیز هرگز در عمل چنین نبود.

یک نمونه نزدیک به ذهن آن، تصمیم بایدن به تایید توافق استعماری ترامپ با طالبان و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان بود که به سقوط نظام و تسلط طالبان انجامید و فجایع بزرگی را در پی داشت. این در حالی بود که تا آخرین لحظات هم کابل همچنان امیدوار بود که بایدن مسیر ترامپ در تعامل سازش‌کارانه با طالبان را ادامه ندهد و به اتحاد به اصطلاح استراتژیک خود با دولت افغانستان بازگردد؛ اتحادی که مبنای آن را حمایت گسترده نظامی، سیاسی و مالی امریکا از دولت افغانستان و مقابله با تروریزم، تجهیز و تقویت نیروهای امنیتی و تحقق دولت سازی و رفاه و... تشکیل می داد و توافق امریکا و طالبان که در دوره سلطه ترامپ به دست آمد در آن هیچ جایگاهی نداشت.

واضح بود که انتظار کابل از دولت بایدن به نحو اغراق آمیزی خوش بینانه و چه بسا ساده لوحانه بود؛ زیرا اول اینکه جو بایدن حتی در دوره ای که معاون باراک اوباما بود، با راهبرد او در زمینه حضور بیش از ۱۰۰ هزار نظامی امریکایی در افغانستان مخالف بود، سرمایه گذاری واشنگتن روی دولت سازی و ملت سازی در افغانستان را بیهوده می دانست و معتقد بود که پاکستان ده ها بار بیشتر از افغانستان برای امریکا اهمیت دارد و امریکا اگر می خواهد افغانستان را کنترل کند باید یک پایگاه نظامی در پاکستان ایجاد کند و سرنوشت این کشور را به اسلام آباد واگذارد.

پس از ریاست جمهوری چه تغییر بزرگی رخ داده بود که بر اساس آن، دیدگاه بایدن نسبت به مسایل افغانستان تغییر کرده باشد؟ آیا نفوذ پاکستان در افغانستان کاهش یافته بود؟ آیا دولت مرکزی افغانستان بر اوضاع مسلط شده بود؟ آیا طالبان مناطق تحت کنترل خود را از دست داده و در مسیر شکست و تلاشی و فروپاشی قرار گرفته بودند؟ آیا مردم، اقوام، جریان های سیاسی و رهبران افغانستان، متحدتر، منسجم تر و مصمم تر شده بودند و افغانستان در مسیر یک ملت واحد، امن و بالغ و با ثبات سیاسی قرار گرفته بود؟ آیا پروژه های امنیتی، راهبردی، سیاسی و اقتصادی امریکا و شرکای آن در افغانستان به درستی و بر پایه جدول زمانی اولیه، تحقق یافته و مأموریت ۲۰ ساله امریکا و متحدانش در حال پیروز شدن بود؟

پاسخ همه این پرسش ها منفی است و این همان چیزی بود که رییس جمهوری امریکا را نسبت به تغییر راهبرد دولت پیشین ایالات متحده در قبال جنگ و افغانستان، ناامید کرد و بایدن راهی را که ترامپ در پیش گرفته بود، ادامه داد.

نکته اصلی اما این است که برخلاف خوش بینی های ساده انگارانه دولتمردان کابل درباره احیای شراکت استراتژیک کابل – واشنگتن با به قدرت رسیدن جو بایدن در امریکا، از همان آغاز اصولا هیچ شراکت استراتژيکی در کار نبود. رهبران امریکا در پوشش امضای پیمان های استراتژيک و امنیتی با کابل در صدد مشروعیت بخشیدن و تحکیم و توسعه سلطه و هژمونی اشغالگرانه خود در افغانستان بودند و در این میان، آنچه هرگز اهمیتی نداشت، بهره ها و امتیازاتی بود که کابل می خواست به آنها دست یابد.

شرایط طرح و تدوین و امضای پیمان های استراتژيک و امنیتی میان دو کشور نیز به گونه ای پیش می رفت که تنها اراده واشنگتن بر آن غالب بود و حتی کسانی که در ظاهر امر به نیابت از دولت افغانستان در این فرایند حضور داشتند، اراده و اختیار مستقلانه ای نداشتند و مغلوب و مرعوب قدرت و هژمونی واشنگتن بودند. به همین دلیل، در بحبوبه تدوین و امضای پیمان های استراتژيک و امنیتی میان کابل و واشنگتن، بخش عمده وقت و انرژی و تمرکز و تلاش کارگزاران داخلی این پیمان های ننگین و استعماری، صرف سرکوب و ارعاب و بدنام کردن منتقدان و مخالفان داخلی این توافقنامه ها می شد تا چانه زنی و مذاکرات فشرده و پیچیده با امریکا بر سر تک تک مفاد و ماده های این پیمان ها.

این نشان می دهد که امریکا هرگز شریک استراتژيک افغانستان نبوده و حذف رسمی این عنوان مضحک از روی کاغذ عملا به چیزی پایان می دهد که هیچگاه واقعا آغاز نشده بود و وجود نداشت.

نرگس اعتماد - جمهور


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شریک آمریکا
افغانستان آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   جو بایدن با معامله اخیرش با گروه طالبان و تن‌دادن به رهایی یک قاچاقچی بین‌المللی مواد مخدر، بر افسانه "استقلال" دستگاه قضایی امریکا چلیپا کشید.
حاجی بشر نورزی، بالفعل با ۵۰ میلیون دالر هرویین در نیویورک بازداشت و به حبس ابد محکوم شده بود.
او (برخلاف نصف کابینه طالبان) در گوانتانامو نبود که از قلمرو دستگاه قضایی امریکا بیرون است، بلکه در زندان امریکا بود و اگر قوه قضاییه مستقل باشد، باید جلوی رهایی یک مجرم محکوم به حبس ابد را بگیرد.
حاجی بشر امروز، یک هفته پس از معامله‌ای که منجر به رهایی‌اش شد، به زادگاه خود قندهار رفت و همانند یک قهرمان استقبال شد.
اگر قصد جو بایدن، رهایی گروگان امریکای از چنگ طالبان بود، با تطمیع و تهدید به راحتی می‌توانست این گروه را وادار به آزاد کردن مارک فری‌رکز کند.
ستار سعیدی

>>>   این حذف طالبان را در تنگنای تامینات نیاز های تسلیحاتی قرار میدهد.

>>>   ااتحاد استراتیژیک بود اما افغانها فهم استراتیژیک ندارند.
در کشوری که کرزی به مثابه رییس جمهور تمویل کننده و تامین کننده تروریست های طالب باشد و برای طالب مرکز تعلیمی در لوگر بسازد و نخبه های غیر پشتون را برای تحکیم پایه های قدرت خود در تبانی باطالب ترور کند هیچ اتحاد استرتتیژیکی کتری از پیش نمیبرد.
در کشوری که غنی با امکانات و پول های جامعه جهانی که دست آورد اتحاد های استراتیژیک بود تمام هم و غم اش به انزوا کشاندن غیر پشتون ها و به حاشیه راندن شان از تمام عرصه های تصمیم گیری و در نهایت چیغ و فریاد بر آوردن که با فساد مبارزه میکنم اما خودش در تبانی با دو سه بچه گک های قابل استفاده به شیوه آنچنانی اش مرکز فساد را در مرکز قدرت جابجا کند و همه غیر خودی ها را به حاشیه براند و جنرالان کار کشته را به تقاعد سوق بدهد و بعد فرار کند ، در این حالت توقع شما از متحد استراتیژیک چیست؟؟؟؟؟؟؟؟
ما توقع داریم که متحد استراتیژیک باید جان و مال اش را قربان کند تا ما در مرداری و فساد بلولیم.
افغانها در مجموع در تمام تاریخ نه به خود وفادار بوده اند و نه هم به متحدین خود.
تاریخ این کشور مملو است از عهد بستن ها و شکستن ها و این تاریخ ادامه دارد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است