زبان فارسی میراث مشترک معنوی تمام اقوام
افکار جاهلانه، تبعیض گرا و فارسی ستیز که در جاده هموار می لنگد کی تواند که قلل بلند فارسی را فتح و درفش جهالت و ستیزندگی با زبان دوم جهان اسلام یعنی فارسی را در آن به اهتزاز آورد؟ 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۱۷    ۱۴۰۱/۷/۶ کد خبر: 171428 منبع: پرینت

آگاهان و دانایان دلسوز ما می‌دانند که سر منشا دامن زدن نفاق ها و بیعدالتی های گوناگون خصوصا نفاق قومی، زبانی، سمتی و مذهبی در بین مردم افغانستان که این روز ها به اوج رسیده اهداف شوم استخبارات بیگانه است.
زبان کهن و پرغنای فارسی میراث مشترک معنوی تمام اقوام شریف ساکن افغانستان است.
صمیمانه و بر وفق ویژگی خاص زبان شیرین و مهر ورز، زبان احساس و عاطفه، زبان صبر و متانت، زبان حوصله و بردباری، فارسی می‌گویم، سر ستیزه را با این زبان کهن در سرزمین کهن خواستگاه آن یعنی افغانستان بس کنید.
ستیزندگی با خداوند بخت
ستیزنده را سر برد چون درخت.
فارسی والا ترین ارث نیاکان ماست
فارسی جان ما، عشق و ایمان ماست
شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می رود
ای زبان فارسی، ‌ای درّ دریای دَری
ای تو میراث نیاکان،‌ ای زبان مادری

لطفا اگر سواد دارید. سری و عقلی و چشمی و گوشی به تاریخ تمدن سرزمین ما بزنید و ببینید که این سرزمین چه سرگذشت افسانه آمیز و حماسه های را در دل خود پرورش داده که بزرگترین اثر ادبی بشر "شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی" مولود آن سرگذشت و آن حماسه های بی بدیل اجداد و نیاکان ما است.
تاریخ پر فراز و نشیب ما می آموزاند که اجداد و نیاکان رزمجو و میهن دوست ما در میدان های نبرد بار ها به زمین خورده اند و باز هم با پیکر خونین به پا ایستادند و از میهن و ارزشهای خود دفاع کرده اند. اگر در میدان جنگ و سیاست شکست خورده اند ولی در حفظ زبان و فرهنگ غنی خود پیروز مانده بوده اند.
هر که او چون دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش

اعراب با دین مقدس آمدند. اجداد ما دین مقدس را پذیرفتند ولی هویت، میراث فرهنگی و زبان خود را بر عکس مصر باستان و بسیار سر زمین های دیگر حفظ و حراست کردند.
آیا میدانید که جهانگشایان ترک، مغول، انگلیس، روس و بالاخره آمریکا و غرب، چه در جغرافیای بزرگ قدیم و چه در چند کشور پارسی زبان معاصر نتوانستند تا فرهنگ و زبان ما را محو و زبان و فرهنگ خود شانرا جایگزین بسازند؟ و فارسی ما خصوصا توسط برخی از سلسله های ترک و مغول به رشد و تکامل رسید و در سرزمین های بزرگی چون شبه قاره ای هند قرنها رسمیت یافت و امپراطوری درانی به رهبری احمدشاه بابا سراینده اشعار فارسی نیز خدمات ارزشمندی را به زبان فارسی انجام دادند.

افکار جاهلانه، تبعیض گرا و فارسی ستیز که در جاده هموار می لنگد کی تواند که قلل بلند فارسی را فتح و درفش جهالت و ستیزندگی با زبان دوم جهان اسلام یعنی فارسی را در آن به اهتزاز آورد؟
زمان ثابت خواهد کرد که هرگونه دشمنی و ستیزه با زبان فارسی به معنی تیشه بر ریشه خود زدن و به خواست دشمنان حقیقی افغانستان مخصوصا استخبارات بیگانه خواهد بود.
بدانید که این کاخ بلند از هر باد و بارانی و از هر خس و خاشاکی گزند پذیر نخواهد بود. از صد ها قلل بلند و پایین همین بس که ما فردوسی و اثر بزرگ حماسی شاهنامه را داریم. زبان و فرهنگ بر هیچ ملتی مرز نمی‌شناسد. و فردوسی چه زیبا سرود!
پی افگندم از نظم کاخ بلند
که از باد و باران نیابد گزند.

لطفا به خود آیید و بذر نفاق را در سرزمین ما نپاشید که برای آتش افروزان داخلی و اربابان، حامیان، مشوقان و تحریک کننده گان خارجی شان روز های بدی در انتظار خواهد بود و به سرنوشت قدرتهای داخلی و خارجی که فکر نمی‌کردند مواجه خواهید شد.
متاسفم بر شما که ظاهرا ادعای اسلام میکنید ولی در عمل با زبان سلمان پارسی رح، امام اعظم حنفی رح، امام بخاری رح، مولانا جلال الدین بلخی رح، خواجه عبدالله انصاری رح، مولانا عبدالرحمن جامی رح و ده ها عالم دین مقدس اسلام و شاعر و عارف و ادیب بزرگ مخالفت میورزید!
و متاسفم به بعضی فارسی زبانان که در دامن پر از مهر و صفای زبان فارسی خود و پدران و نیاکان شان زیسته اند و با مهر و محبت آموختند و پرورش یافته اند. و حالا با فارسی ستیزی یا همنوایی میکنند و یا با وجود امکانات و عدم تهدید سکوت اختیار نموده اند.

محمدنعیم غیور


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
زبان فارسی
نفاق
نظرات بینندگان:

>>>   پارسی‌ستیزی و فرهنگ‌ستیزی کماکان ادامه دارد.
تالبان با تندیس شاه اسماعیل سامانی در چهارراه فردوسی شهر مزارشریف چنین کردند. این در حالی‌ست که در سمت جنوب این چهارراه تندیس امیر امان‌الله خان و در غرب چهارراه تندیس قهرمان ملی کشور قرار دارند که از آن‌ها خبری تا کنون در دست نی‌ست که در چه وضعیت قرار دارند. پیش از این نیز باری چنین کرده بودند؛ اما به همت شماری از بلخیان به ویژه مهدی نیازی، یکی از فعالان فرهنگی بلخ رنگ از روی این تندیس‌ها پاک شده بود.
تالبان دروغ می‌گویند که تنها واژه‌ی دانش‌گاه را از لوحه‌های رسمی پاک می‌کنند و آن را به این دلیل انجام می‌دهند که در قانون تحصیلات کشور این واژه وجود ندارد. اما واقعیت تلخ این است که آنان مخالف هر لوحه و هر ارزش تاریخی و فرهنگی دیگران به ویژه پارسی استند.
هنوز هم در جاهایی از شهرها و نهادها عکس‌های بزرگی از غنی، حکمت‌یار، محب و دیگر شخصیت‌ها و رهبران پشتون‌تبار وجود دارند و تالبان با آن‌ها کاری نگرفته اند. مگر در هرجایی که عکسی یا تندیسی از قهرمان ملی کشور، مارشال دوستم و استاد عبدالعلی مزاری و دیگران بوده اند، سیاه یا پاره کرده اند.
در شمال همین چهارراه تندیس استاد مزاری است که شاید آن را نیز چنین کرده باشند. پیش از این بر روی تندیس ایشان نیز رنگ کرده بودند؛ اما به زودی محبان بابه مزاری همت کرده آن را پاک کردند.
هنوز روی عکس احمدشاه مسعود در جاده‌ی وی در شرق روضه سیاه است. تالبان به گور بابه مزاری، احمدشاه مسعود و جنرال داوود داوود اهانت کردند؛ مگر گور تیمورشاه درانی، دکتر نجیب‌الله، سردار محمد‌داوود و ظاهرشاه را در کابل کار نگرفتند. آن‌ها در بامیان نیز تندیس عبدالعلی مزاری را شکستند.
باور بامیک

>>>   فارسی بین تا بیابی گلهای رنگ رنگ
منگر بر مجموعه اردو که بی رنگ من است
اقبال لاهوری
آور متاع خویش به بازار زندگی
هرکس نیاز داشت برایش همی خرد.
کار فاشیست های قومی انحصار بازار است که در نهایت تنها جنس دست فاشیسم باید در دسترس بازار باشد نه همه جنس ها.

>>>   ان روزی که اوغانستان را بالای خاک اشغال شده خود خود پذیرفتیم و اوغان بودن را باید میدانستیم این را دیگر به چه زبانی پشتون ها باید بگویند دنبال نابود سازی هر غیر پشتونی استند تاکید میکنم هر ،چه اوزبیک هزاره نورستانی بلوچ اویماق تاجک قیرقیز

>>>   هدف فاشیستهای این قوم تا زمان امیر حبیب الله خان فقط حفظ قدرت شان از طریق جابجایی یک تعداد پشتونها/ افغانها در کنار اقوام اصیل کشور در ولایات شمال ، شمالشرق ، غرب ، شمالغرب و غصب سرزمینهای ولایات مرکزی و جاگزینی پشتونها به عوض هزاره ها بود تا در صورت لزوم مردمان بومی را به آسانی سرکوب کنند اما از زمان امیر امان الله خان قوم گرایی و زبان گرایی فاشیست ها گل کرده و طریق اشغال سرزمین اقوام غیر پشتون شکل منافقانه به خود گرفت و برنامه منظم و منسجم ناقلین را فراهم کرده و انتقال پشتونها یا اوغانها را به ولایات فوق الذکر قانونی ساختند در زمان نادر شاه غدار برای اوغان سازی افغانستان علاوه بر جابجایی پشتونها به نام ناقل و توزیع زمین به نام حق باز نشستگی افسران اوغان آغاز به نابود سازی میراث های فرهنگی فارسی زبانان و ترک تباران را نمودند مانند سوزانیدن آثار مکتوب ، تخریب مقابر نیاکان ما و آثار های به جا مانده از آنان، تغیر نام های مناطق از فارسی و ازبکی به اوغانی و تطبیق خیلی ستم های دیگر برای از بین بردن آثار و اسنادی که نشان دهنده پیشینه مردم و سرزمین ما بود حتی کار را به جایی رسانیدند که برای فراموش سازی پیشینه فرهنگی ما تدریس اجباری زبان پشتو در ادارات دولتی را شروع کردند
هر چند در جابجایی پشتونها و جعل اسناد موفق شدند اما در ترویج زبان شان موفق شده نتوانستند چون زبان اوغانی شان کدام ریشه درست و حسابی ندارد این زبان از زبانهای فارسی ، اردو ، عربی ، ترکی تشکیل شده است مگر اشعار خوشحال خان ختک و رحمان بابا که مملو از کلمات فارسی است با اشعار فردوسی که حکم پدر و مادر را برایش دارد رقابت کرده میتواند تا بتواند زبان بی ریشه شان را به جای زبان فارسی مروج سازند؟ هرچند توانستند آثار پیشینیان ما را تخریب کنند سرزمین های اجدادی ما را غصب و به پشتونها یا اوغانهای اینطرف و آنطرف مرز توزیع کنند اما زبان فارسی ما را نتوانستند خاموش کنند حتی خیلی های خود شان اوغانی را فراموش و فارسی زبان شدند. ترس فاشیستهای نکتایی دار و ریش دار شان از زبان فارسی ما بی حد زیاد است حالا که این وابسته های بیگانه که به نام طالب قدرت را به دست گرفته اند تلاش میکنند که علاوه برجابجایی اوغانها در مناطق پدری ما زبان ما را هم به کمک احمق های خود ما تاجکهه ، ازبکها و هزاره ها که از دین هیچی نمیدانند اما بر عکس مذهبی دو آتشه هستند که سنگ دین و دین گرایی را به سینه میزنند از ما بگیرند.
البته همزبانان عزیزم خیال تان جمعِ جمع باشد که به لطف خدا و همت شما مردم آگاه و بیدار هیچ کاری بر علیه زبان تان و دارایی های به جا مانده از پدران و نیاکان تان کرده نمیتوانند مگر در یک حالت که به نام دین و مذهب شما را بفریبند و حلقه غلامی را به گوش های تان آویزان کنند

>>>   زبان خالی کشور اداره نکرده و به صلح و ثبات و پیشرفت نمی رساند، کشور را قوانین دموکراتیک و مسئولین متعهد به آن اداره کرده و به صلح و ثبات درونی و پیشرفت می رساند. اگر مشکل شما زبان است پس بهتر است زبان انگلیسی و بین المللی را جایگزین همه زبانها ساخته و آن را رسمی کنید.

>>>   Sayedeshaq Shojai
زبان فارسی، عزّت و شرف!
روزگاری، گسترة زبان فارسی شامل شبه قاره هند، آسیای مرکزی، آسیای صغیر و آناتولی بود. استعمار انگلیس سفرة آن را از شبه قاره هند، اتحاد شوروی از آسیای مرکزی و استعمار غرب از آسیای صغیر جمع کردند. اکنون زبان فارسی در جغرافیای کوچکی از سوی رقبای خود محاصره شده است. اگر دیر بجنبیم از افغانستان نیز جمع خواهد شد.
مردم افغانستان فارسی زبان هستند و زبان فارسی هویت آن‌هاست؛ به فارسی سخن می‌گویند، به فارسی کتاب می‌خوانند و به هویت فارسی‌ خود افتخار می‌کنند. وقت آن است که از هویت، عزّت، تاریخ و شرف خود دفاع کنیم.

>>>   زبان فارسی و حوزه نفوذ آن در جهان
زبان فارسی، بیش از آنچه تصور می شود در جهان گسترده است.
این زبان در بسیاری از کشورها به عنوان زبان بخشی از مردم مورد استفاده قرار می گیرد و این برخلاف تصور غالب، تنها به خاطر مهاجرت ایرانیان و افغانستانیها به کشورهای دیگر نیست. بسیاری از مناطق خارج از کشورهای فارسی زبان وجود دارند که در آن اقلیتهای فارسی زبان زندگی می کنند.
✅ فارسی در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان، عراق، بحرین، ترکیه، قرقیزستان و قزاقستان و بخش بسیار کوچکی از چین از دیرباز صحبت می شود و به واسطه افزایش مهاجرتها در قرن اخیر به کشورهای دیگر نیز راه یافته است.
✅ شهرهای پارسی
بسیاری از شهرهای جهان که خارج از سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان قرار دارند، علاوه بر جمعیت قابل توجه فارسی زبان، پیوندهای عمیق تاریخی با زبان فارسی دارند.
مهمترین این شهرها، سمرقند، بخارا، تاشکند، فرغانه و سرخان دریا در ازبکستان، پیشاور، پاراچنار و کویته در پاکستان و سوران در عراق هستند.
شهرهای سمرقند و بخارا از پایتختهای ایران باستان و زادگاه بزرگانی همچون رودکی و ابن سینا بوده اند. شهر سوران در عراق نیز به واسطه بازگشت مهاجران کرد از ایران، به شهری با اکثریت فارسی زبان تبدیل شده است.
✅ تفاوتها و گویشها
ایران بزرگترین کشور فارسی زبان در دنیاست. فارسی در ایران زبان رسمی است. پس از ایران، کشور افغانستان بیشترین جمعیت فارسی زبانان را در خود جای داده است. زبان فارسی در افغانستان «دری» نامیده می شود. دری در قواعد و لغات بسیار شبیه فارسی است و به واقع نمی توان به هیچ وجه آن را زبان جداگانه ای نامید.
زبان دری یکی از دو زبان رسمی افغانستان است و حدود پانزده میلیون نفر به این زبان صحبت می کنند.
✅ شاخه دیگری از زبان فارسی، «تاجیکی» یا «فرارودی» نامیده می شود.
این گویش همانگونه که از نام آن بر می آید، در تاجیکستان رواج دارد و اقوام تاجیک مقیم کشورهای ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان نیز به آن سخن می گویند. اقلیت تاجیک در ازبکستان، بزرگترین اقلیت پارسی گوی جهان را تشکیل می دهند. علیرغم فشار بسیاری که این اقلیت تاجیک به خاطر نژاد و فرهنگ از سوی دولت ازبکستان متحمل می شوند، تاجیکی همچنان به عنوان زبان مادری آنها مورد استفاده قرار می گیرد.
بر اساس سرشماری رسمی دولت ازبکستان، حدود پنج درصد جمعیت این کشور، یعنی حدود یک میلیون نفر را جمعیت تاجیک تشکیل می دهند، اما منابع مستقل این جمعیت را بسیار فراتر از این مقدار می دانند و آن را بین چهار تا شش میلیون نفر برآورد می کنند که دلیل این تناقض این است که بسیاری از مردم به دلایل مختلف از جمله تبعیض علیه تاجیک ها، خود را ازبک معرفی می کنند.
در بخش کوچکی از غرب چین که با نام تاشقرقان شناخته می شود، اقلیت کوچکی از مردم تاجیک زندگی می کنند که تاجیکی صحبت می کنند، اما در روستای کوچکی به نام بلدیر در همین منطقه، قومی با ریشه ایرانی زندگی می کنند که تاجیکی را بسیار اندک می دانند. این مردم به واسطه فاصله دور از فرهنگ و زبان مادر و تحت تاثیر محیط، به مرور تاجیکی را به فراموشی سپرده اند.
فارسی تاجیکی برای ایرانیان و افغانستانیها کاملا قابل فهم است، اگرچه در واژگان تفاوتهایی با فارسی و دری دارد.
نوعی دیگری از فارسی، عجمی نامیده می شود که در واقع گویشی از فارسی به شمار می آید. پاره ای از واژگان فارسی عجمی، از لغات اصیلتر و قدیمی فارسی و تعدادی دیگر از کلمات آن از زبان عربی گرفته شده است. این گویش در مناطق جنوبی استان فارس و هرمزگان و کشور بحرین رواج دارد.
کشور بحرین که در سال 1971 از ایران مستقل شد، به واسطه پیوندهای تاریخی با ایران، شهروندان ایرانی تبار زیادی دارد و زبان فارسی اگرچه زبان رسمی این کشور نیست، ولی به طور گسترده ای در آن رواج دارد.
✅ خط
فارسی با دو خط نوشته می شود. خط اصلی که در ایران و افغانستان مورد استفاده قرار می گیرد، خط فارسی است که از خط عربی مشتق شده است و در واقع توسط اکثریت فارسی زبانان دنیا مورد استفاده قرار می گیرد.
خط رایج در تاجیکستان، خط سیریلیک است که میراث دوره شوروی است. خط متفاوت تاجیکی، سبب محروم شدن زبان تاجیکی از منابع غنی ادبیات فارسی شد. اگرچه با فروپاشی شوروی و ارتباط بیشتر این کشور با ایران و افغانستان، زبان تاجیکی جانی دوباره یافت و تلاشهایی از سوی ایران برای آموزش و رواج خط فارسی در تاجیکستان صورت گرفته است.
✅ زبان دوم
پس از سه کشوری که فارسی در آنها زبان رسمی است، کشور پاکستان در کنار ازبکستان، با بیش از یک میلیون و هشتصد هزار نفر، یکی بیشترین فارسی زبانان دنیا را در خود جای داده است. این فارسی زبانان، پاکستانی های فارسی زبان هستند، نه مهاجران فارسی زبان.
زبان فارسی در پاکستان ریشه ای دیرینه دارد. بسیاری از بزرگان این کشور به فارسی صحبت می کنند و شاعر پارسی گوی بزرگ، اقبال لاهوری هم در این کشور می زیسته و بیش از هفت هزار بیت شعر به فارسی سروده است.
زبان رسمی پاکستان، زبان اردو است که در واقع، زبان فارسی، زبان مادر آن به حساب می آید. نفوذ زبان فارسی در زبان اردو چنان آشکار است که این شباهت را در جزییات از دستور زبان تا لغات و ضرب المثلها می توان مشاهده کرد.
مردم پاکستان در حین استفاده از زبان اردو، از ضرب المثلهای فارسی استفاده می کنند و این ارتباط تنگاتنگ مردم با زبان فارسی را نشان می دهد. سرود ملی پاکستان نیز به گونه ای سروده شده است که به هر دو زبان فارسی و اردو، درست و قابل فهم باشد و این تنها به دلیل شباهت شگفت انگیز این دو زبان امکان پذیر بوده است.
زبان فارسی در میان کردهای عراق هم شناخته شده است. به واسطه نزدیکی تاریخی این منطقه از عراق به ایران، زبان فارسی همواره از محبوبیت و نفوذ خاصی در این منطقه برخوردار بوده و تا کمتر از یکصد سال پیش، فارسی به عنوان زبان ادبی منطقه کردستان عراق در مدارس تدریس می شد.
پس از سرکوب کردها در حکومت بعثی عراق، صدها هزار کرد عراقی به ایران مهاجرت سالها در آنجا زندگی کردند. فرزندان زیادی از این اقلیت کرد در ایران متولد شدند که فارسی را بهتر از کردی صحبت می کنند. با بازگشت این مهاجران به وطن، ساختار زبانی منطقه کردستان عراق متحول شد و امروزه این منطقه فارسی زبانان بسیاری دارد که فارسی را به عنوان زبان اول یا دوم مورد استفاده قرار می دهند. شهر سوران در کردستان عراق، شهری است که می توان فارسی را زبان اول آن دانست. بیش از شصت درصد جمعیت این شهر را کردهایی تشکیل می دهند که از ایران بازگشته اند.
در منطقه بارزان در کردستان، محله هایی با نامهای اصفهان، یزد و دیگر شهرهای ایران وجود دارد که کردهای بازگشته از این شهرها آنها را نامگذاری کرده اند و این نشان دهنده عمق پیوند آنها با ایران و زبان فارسی است.
زبان فارسی در نقاط عرب زبان عراق هم به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. به این دلیل که از دوره صفوی و با رسمی شدن مذهب شیعه در ایران، موج کاروانهای زیارتی از ایران برای دیدار از اماکن مذهبی عراق وارد این کشور شدند و این تعداد زیاد فارسی زبانان باعث آشنایی مردم شهرهای بزرگ کربلا، نجف و کاظمین با زبان فارسی شد. علاوه بر این، تعدادی از این زائران در عراق ماندگار شدند و نسلی از خانواده های فارسی زبان در چند صد سال گذشته در عراق به وجود آمد. این افراد در زمان حکومت بعثی عراق، دانستن زبان فارسی را انکار می کردند، اما پس از استقرار حکومت جدید عراق و ارتباطات بیشتر با ایران، زبان فارسی در عراق بسیار گسترش یافته و توسط تعداد زیادی از مردم صحبت می شود.
در زمان حکومت بعثی، تعداد زیادی از شیعیان عراقی هم به ایران پناهنده شدند و با بازگشت این افراد، زبان فارسی بیش از پیش در میان عرب زبانان عراق رایج شد.
✅ مهاجرتهای اخیر
زبان فارسی به واسطه مهاجرت ایرانیان و افغانستانیها در دوره معاصر به بسیاری دیگر از کشورهای جهان راه یافته است. جمعیت بسیار بزرگی از فارسی زبانان هم اکنون در آمریکای شمالی، اروپا، کشورهای حوزه خلیج فارس، شرق آسیا و استرالیا زندگی می کنند. آخرین آمارهای رسمی که توسط سازمان ثبت احوال ایران منتشر شده است، تعداد ایرانیان خارج از کشور را سه و نیم میلیون نفر اعلام می کند، اما به گفته رییس شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، این تعداد بین پنج تا شش میلیون نفر برآورد می شود.
✅ مطبوعات
تا پیش از فروپاشی شوروی، شهرهای سمرقند و بخارا، پایتخت فرهنگی قوم تاجیک و زبان فارسی در آسیای میانه به شمار می آمدند و از این رو، نشریات مهم تاجیکی در این منطقه منتشر می شد. از نشریات فارسی زبان ازبکستان می توان «آواز تاجیک» (تاسیس ۱۹۲۴م) «صدای سوخ (تاسیس۱۹۵۱م)، «آواز سمرقند» (تاسیس ۱۹۹۰م)، «سمرقند» (تاسیس 1913م)، «صدای سرخان» (تاسیس ۱۹۹۱م) و « بخاری شریف» (تاسیس 1912م) را نام برد که نشان از پیشینه قوی زبان فارسی در این کشور بزرگ و تاریخی آسیای میانه دارند. روزنامه بخارای شریف قدیمی ترین روزنامه فارسی آسیای میانه است و ده ماه پس از انتشار توقیف شد و پس از فروپاشی شوروی و از سال 1992 مجددا شروع به کار کرد. این نشریه در راستای سیاست ازبک سازی دولت ازبکستان مجددا در سال 2003 میلادی تعطیل شد.
پس از فروپاشی شوروی، بسیاری از تاجیکهای ازبکستان به تاجیکستان مهاجرت کردند و این کشور با داشتن زبان فارسی به عنوان زبان رسمی، فرصت شکوفایی را برای نشریات فارسی زبان مهیا کرد. در حال حاضر بیش از چهارصد نشریه در تاجیکستان منتشر می شوند و شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان تنها یک روزنامه دارد که با نام «امروز نیوز» منتشر می شود.
مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، فصلنامه علمی پژوهشی دانش را در پاکستان منتشر می کند که یکی از معتبرترین نشریات فارسی خارج از کشور در حوزه زبان و ادبیات فارسی است.
بهروز ثروتی

>>>   آقای باور بامیک!!!
در زبان ستیزی طالبان شکی نیست و گله ای هم نداریم زیرا آنها فاشیستها ی استکبار و استخبارات اند.
در بخش تندیس عکس های علی مزاری ، احمد شاه مسعود و ده ها دزد و تروریست از قماش تنظیم‌های هفت گانه و هشتگانه باید گفت که من خیلی ها خرسند استم که شهر از پورتریتهای این جنایتکاران پاک شد.
حالا در قسمت پورتریتهای فاشیستهای چون :کلبدین حکمتیار ، اشرف غنی یا محب باید گفت که نوبت تنها هم می‌رسد ، حوصله داشته باشید.
صادق از شهر کابل

>>>   آقای نعیم غیور!!
روس‌ها در افغانستان در سال‌های 1980-1992 از حکومت چپی ها حمایت کردند... چپی ها در رشد حمایت و تقویه تمام زبان‌ها به شمول زبان شیرین فارسی سعی بلیغ نمودند. نشر کتب. سیاسی ، ادبی و غیره برای بار نخست بزبانهای مروج کشور به چاپ رسید و اقلیت‌های عزیز ما توانستند بزبان خود شان کتاب بخوانند.
محترم غیور !!!
همین اعراب که ناشر دین اسلام در افغانستان بودند ، متعصب ترین افراد بودند . در دو قرن اخیر استعمار در افغانستان برای تحکیم پایه های خویش بوسایل مختلف از جمله زبان و قوم استفاده وسیع نمود. اگر مطلبی مینویسید صاف و پوست کنده بنویسد .
عظیم خان


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است