به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)پس از آنکه طالبان با کمک گرفتن از قدرت های جهانی و با عنایت ویژه آمریکا با ایجاد عملیات های روانی قدرت را بطور کامل در افغانستان به دست گرفتند و تمامی مخالفان ظاهری و باطنی و واقعی و بدلی آنان کشور را ترک کردند و به کشورهای دیگر آواره شدند، جهان یکصدا فریاد می زند که باید حکومت فراگیر در افغانستان تشکیل شود.

حکومت فراگیر یعنی چی؟
آیا منظور نظر جهان بر این است که یکبار دیگر حکومتی فرمایشی مانند دوران حکومت های ربانی، کرزی و غنی ایجاد شود که هرکدام از کشورها در غارت افغانستان سهمی داشته و در گسترش فساد و اختلاس، به مقدار سهمی که نصیب شان می شود فعالیت داشته باشند؟
اگر چنین حکومتی می خواستید چرا دولت قبلی را سرنگون کردید و با بازیهای استخباراتی میدان را به طالبان واگذار نمودید؟
باز جای تعجب است که اگر جامعه جهانی با حکومت طالبان همسو نیست، چرا هفته وار چهل میلیون دالر را به خزانه طالبان واریز می کند؟

جالبتر اینجا است که تمامی موافقان و مخالفان جهانی که در دیگر میدان ها و جبهه ها با یکدیگر در نبرد اند در میدان افغانستان همسو شده و سیاست های متحدانه اتخاذ می کنند!
آمریکا و اروپا به دلیل جنگ یورو و دالر با یکدیگر درگیری اقتصادی دارند،
آمریکا و اروپا با روسیه از لحاظ سیاسی و نظامی درگیر هستند،
چین با بلوک غرب از لحاظ اقتصادی درگیر است،
چین و کوریای شمالی در جهات اختلافات جغرافیایی و سیاسی درگیر هستند،
عربستان با امارات متحده عربی و از سوی دیگر هردوی آنها با ایران از لحاظ سیاسی و منطقه ای درگیری دارند،
آمریکا و کلا بلوک غرب در جهات سیاسی و حقوق بشری با ایران مشکل دارد،
پاکستان که دست نشانده آمریکا و انگلیس در منطقه است، با وزیدن هربادی به همان سو می خرامد اما در واقع تابع دستورات مستشاران آمریکایی خود است،
به همین منوال کشورهای آسیای میانه و هند و دیگران را فرض کنید....

همه اینها در قسمت سیاست های متخذه خود پیرامون افغانستان حرف های واحد می زنند و پشت سرهم سخنان یکدیگر را در مورد افغانستان تکرار می کنند.
از اعلامیه سازمان شانگهای تا نشست وین و کنفرانس سیکا و نشست های اروپایی و آمریکایی و کانادایی و عربی و آسیای میانه ای و همه و همه یکصدا خواهان "حکومت فراگیر" در افغانستان هستند.

در این میان گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی مخالف این روند جهانی قدعلم کرده و گفته است که امکان تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان وجود ندارد و تشکیل حکومت ایتلافی و به اصطلاح برخی فراگیر، اصلاً در افغانستان امکان ندارد.
گلبدین حکمتیار در گفتگو با اسپوتنیک گفت، شرایط در افغانستان چنان است که تشکیل یک حکومت فراگیر، شبه محال است و اصلا این راه حل نیست. حکومت های ایتلافی همیشه ناکام بوده و در شرایط افغانستان اصلا عملی نیست.

در ادامه این روند، فضل هادی مسلمیار رییس سابق سنای افغانستان هم گفته است، هم اکنون به غیر از شیعیان و زنان، دیگر اقوام در دولت طالبان حضور دارند. اگرچه زنان در رده‌های بالای دولت طالبان حضور ندارند، اما شماری از زنان در رده‌های پایین هیات حاکمه افغانستان حضور دارند.
مذاکرات با طالبان به طور جدی‌تر ادامه خواهد یافت و افغانستان تحت عنوان دولت فراگیر نباید وارد مرحله جدیدی از کشمکش‌ها شود.
هرچند حکمتیار و مسلمیار گذشته خوبی ندارند و متهم به جنایات جنگی و نسل کشی و خیانت هستند اما واقعیت قضیه این است که در حال حاضر نه زمینه حکومت فراگیر در افغانستان فراهم است و نه می طلبد که چنین حکومتی در افغانستان ایجاد شود.

در واقع مشکل فعلی افغانستان، ایجاد حکومت فراگیر و دربر گیرنده همه سران قومی و مذهبی و منطقه ای نیست، مشکل افغانستان، سیاست غارت آمریکایی و دخالت دیگر کشورها است که سازمان های استخباراتی آمریکا و برخی دیگر کشورها مانند پاکستان سعی بر پنهان نگهداشتن آن دارند و تلاش می ورزند تا افغانستان همچنان درگیر مشکلات قومی و مذهبی و منطقه ای باشد که این خود سیاستی فریبکارانه و مزورانه است.
باز جای تعجب دارد که چرا برخی کشورهای اروپایی و منطقه ای مانند ایران و روسیه و آسیای میانه، همچنان پیرو سیاست های غارتگران افغانستان هستند و پا جای پای غارتگران افغانستان می گذارند و از سیاست های آنان در مورد افغانستان پیروی می کنند؟

در اخیر جا دارد که این سوال را از تمامی سران کشورهایی که ایجاد "حکومت فراگیر" را در افغانستان فریاد می زنند، بپرسیم که آیا در کشورهای شما "حکومت فراگیر" وجود دارد که خواهان ایجاد آن در افغانستان هستید؟

کد (4)

>>>   حکومت فراگیر یعنی حضور جاسوسان همه کشورها در حکومت افغانستان
شیما کابل

>>>   واقعا به این ایرانی ها آدم شک میکنه که اینها مخالف آمریکا هستند یا موافق امریکا؟
در همه سیاست های افغانستان با امریکایی ها همراه و همسو و همنظر بودند
کاتب تورنتو

>>>   کابل دالر باران شد.
برای دومین روز متوالی است که بسته های ۴۰ میلیون دالری کمک های بشر دوستانه به کابل می رسد و تحویل یک بانک تجارتی می شود.
در جریان ده روز اخیر، این چهارمین بسته ۴۰ میلیون دالری است که به کابل می‌رسد.

>>>   در کشور آلمان یک نفر است بنام Hörst Seehofer.
در زمان هیلموت کول صدر اعظم آلمان وزیر صحت عامه بود. در دور اول صدر اعظمی انگلا مرکل،وزیر رراعت و مصرف کنندگان شد.بعداً صدر اعظم ایالت بایرن آلمان شد.بعداً وزیر امور داخله آلمان شد. و بالاخره بعد از چهل سال کار در وزارت خانه های مختلف،امسال تقاعد میکند.
در امریکا دونالد ترامپ یک تاجر و سرمایه دار بخش املاک،رییس جمهور مقرر میشود.
من نمیگویم که در راس ادارات نباید اشخاص متخصص مقرر شوند،مقصد من این است که در دولت های اعتلافی در کشور های مختلف،بعضی اوقات چوکی های دولتی نیز مثل افغانستان،نه به اساس تخصص،بلکه به اساس سهمیه تقسیم میشوند.
بعد از آن که دولت داکتر نجیب سقوط کرد و مجاهدین آمدند و کابل را گرفتند،وزارت عدلیه را به حاجی قدیر از ننگرهار دادند.
او خودش باید به یک سفر به جلال آباد میرفت.پسرش را که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود،به چوکی نشاند و گفت:
بچیه:هر سوک چه راشی،چوکی مه پریزده او وایه چه داچوکی زما دپلار دی.

>>>   طالب مزدور پاکستان است و آی اس آی پاکستان از بعضی مهره های مرده اقوام غیرپشتون بعنوان نمایش مسخره استفاده میکند تا جهان را فریب دهد لیکن مردم افغانستان ضیافه از چهل سال تجربه دارند و این فریب پاکستان را پیش از اجرا درک کرده اند و جامعه جهانی هم به آن اعتماد ندارد

>>>   در کشور آلمان سیستم حاکم است و وزیر سیاست های
کلان اداره را رهبری میکند اما در افغانستان وقتی ملا وزیر صحت شود بنیاد اداره را تغیر میدهد.

>>>   موضوع از فریب گذشته است و بسیار جدی و حیاتی است در غیر آن تمام آسیای میانه و خاورمیانه و آسیا با نقشه پلید امریکا گرفتار جنگ طولانی میشود و امریکا انتقام خود را از چین و روسیه میگیرد باید بلا قبل از فعال شدن و ویروس پیش از پخش کشته شود و نابود گردد.
خانه از پایبست ویران است
خواجه در قید نقش ایوان است
افراطیون طالب مطابق به نغشه امریکا برای تخریب آسیای میانه، روسیه و چین و ایران در افغانستان بقدرت رسیده اند و هدف طولانی امریکا مصروف کردن چین و روسیه در این بازی بسیار کثیف، خونین و چرکین و ننگین است پاکستان ازتمام طرفهای برای کنترول دروغ افراطیون دالر و ین و روبل میگیرد پاکستانیها این تجارت را برای چندین دهه در افغانستان انجام داده اند و دالرهای نفتی را بجیب زده اند
اخطار اخطار اخطار؟؟؟!!!
بازی بسیار پیچیده و خطرناک است در پشت آن سی آی ای امریگا، موساد اسرائیل، انتلجنت ان
لیس و آی اس آِی پاکستان میباشند

>>>   کلگی دولتها نگران استند که از این آشفته بازار سهمی نبرند. باید برایشان گفت: که ای عزیزان دل قوی دارید که نظام طالبانی با شما کنار آمده و به هرکشور فراخور جایگاهش سهمی خواهد داد البته به کشور دوست وهمسایه شرقی کمی بیشتر عنایت خواهدشد.
مردم این کشور یعنی پاکستان که خاستگاه فرقه طالب است حتا می توانند برای کار در ادارات دولتی هم پذیرفته شوند وبدون تذکره وپاسپورت از مرز دیورند گذشته به سوی شمال کوچانده شده و با احترام وادب سکنی گزینند. تنها کسانی که هرگز شامل کمک و بذل وبخشش برادران خداجو و انتحاری نمی گردند مردم شریف افغانستان می باشند. 《بچه سقو》

>>>   تعریف حکومت همه شمول.:حکومت همه شمول به تعریف ساده و کلی یعنی حکومت ملت بر ملت.و اگر بخواهیم این تعریف کلی و جامع را باز کنیم.به راحتی جزئیات از ان قابل فهم است.اول اینکه در واژه ملت جدای از اینکه همه اقوام در ان نهفته است اما نگاه قومی از واژه ملت استنباط نمیشود.بعبارت دیگر باید حکومت همه شمول باید از نگاه و دید قومیتی پاک و مبرا باشد.از پایبن ترین فرد تا عالیترین فرد در حکومت هه شمول چنین دیدگاهی باید داشته باشند.
دوم اینکه از عبارت حکومت ملت بر ملت انچه بر میاید این است که خرد و اراده ملت باید تعیین کننده مسیر و سرنوشت خود ملت باشد بنابراین عقل جمعی ملت از طریق انتخابات بر مقدرات کشور نافذ و جاری شود.پس حکومت ملت بر ملت مستلزم داشتن انتخابات برای نافذ کردن و جاری کردن خرد و اراده ملت بر مسیر و سرنوشت کشور است.
سوم از حکومت ملت بر ملت برمیاید که زنان بعنوان نیمی از پیکره اجتماعی یک ملت هستند و نیز طبق ایات قران که زنان و مردان از یک نفس واحد(یعنی قدرت اندیشه و توانایی هایی فکری و احساسات واحد و مشترک )خلق شده اند لازم است که توانایی های فکری انها نادیده گرفته نشده و بر مقدرات کشور جاری و نافذ گردد.
چهارم از حکومت ملت بر ملت بر میاید که تفسیر یک عده ای انگشت شمار از اسلام نباید بر عقل و خرد ملت غلبه کرده و بر مقدرات ملت جاری و نافذ گردد.

>>>   ما صدها کودک نوجوان زن مرد از تاجیک وهزاره نکشتیم که حالا حکومت را با انها شریک شویم این کشور پشتونستان است و بقیه اقوام مهاجرند لیکن ما مردم بسیار با دیندار هستیم ازاین رو تاجک ها هزاره ها را من حیث سرباز در جبهات میپذیریم بروند و در مرزهای کشور جانبازی کنند برای کشور خود کدام جنگی شد اینها را سپر جنگی میکنیم امید که خدا از ما بپذیرد این اقدام خدا پسندانه را و جنت جایگاه ما باشد اگر کشور ها خیلی فشار اوردند که حکومت فراگیر جور کنیم انوقت ماهم تروریست ببخشید مجاهد تربیت میکنیم و روانه کشورشان میکنیم تا بفهمند در مساعل داخلی ما دخالت نکنند
منطق یک طالب احمق

>>>   بیچاره طالب
شش جهت وعده داده و حال هرکدام میخواهد که نوبت اول کار او انجام شود.

>>>   تا زمانیکه یک دولت قوی در وطن ما نیاید صلح امکان ندارد

>>>   انتقال قدرت به گونه مسالمت آمیز ممکن نیست.
فقط مقاومت ملی است که باید تقویت شود و ریشه طالبانی را از بنیاد نابود کند.

>>>   ما از حکومت شرکت سهامی سابق وار حمایت نمی کنم،

>>>   گلبدین حکمتیار یک شخص روان پریش است و عدم تعادل فکری دارد ، در اینده نزدیک انتخابات بر گذار خواهد شد،
حبیب الله یوسف زی

>>>   ثبات چینی و روسی مثال خوبی برای افغانستان نیست. چرا که اکنون روس تباران در روسیه و چینی تباران در چین اکثریت مطلق را دارند اما در افغانستان هیچ قومی اکثریت مطلق را ندارد. در خصوص روسیه مثال شوری قابل توجه است که توجه نکردن به ساختار قومی و هویتی فروپاشی شوروی را به دنبال داشت.
به امید همکاری و اتحاد میان همه همتباران ما در افغانستان از تاجیک و پشتون تا هزاره و ازبک.

>>>   احسنت ما هم مخالف حکومت مشارکتی از سایر اقوام هستیم و فقط حکومت پشتون را میخواهیم.
حبیب الله یوسف زی

>>>   گلبیدین در یوتیوب مراجعه کند و حرف های قبلی خود را بشنود.
باعث بد بختی افغانستان گلبیدین است که سالها حکومت قابل قبول به همه را چیغ میزد و حتی در حکومتی که خودش صدراعظم بود با راکت ها بر حکومت تاخت.
اصل قصه این است که رییس استخبارات پاکستان به نوکران خود توصیه های لازم را کرده و اینها در حال انجام وظیفه هستند.

>>>   مخالف صد در صد اصل وجود طالب هستم اما بازم بنظرم حداقل برای برهه ای در کشور ما استبداد بهتر جواب میده

>>>   این ها همه نمایش است ۴۰سال است ملت ما در خون میغلتد و هرکشوری در هربرهه ای دخالت کرد جز به منافع خود به چیز دیگری نمی اندیشید حالا هم همین است ایران از حکومت تمام طالب هراس دارد تازه فهمیده که طالب یک موی امریکا را با کل ایران عوض نمیکند ایران به خوبی حالا درک میکند طالب یک تهدید بالقوه نیست بلکه کاملا بالفعل است وبا اوضاع اقتصادی ایران جنگ هیچ جایگاهی ندارد بنابراین ایران تلاش میکند تا در دولت جدید افغانستان حتما شیعیان و فارس های متحد با ایران هم حضور داشته باشند و صاحب قدرت باشند گرچه جریان اصلاح طلب و اصولگرای ایران براحتی این دو متحد را فدای طالب کردند اما سران خود فروخته مجنون قدرت هنوز در بین تاجیک و هزاره کم نیستند واز طرفی تاجیک ها و هزاره ها به ایران بیشتر از پاکستان و روس و چین اعتماد دارند اما اشکال ایران در رابطه اش این است که تا جایی کمک میکند که منافعش اقتضاء کند حتی یک قدم فراتر نمیرود اما چون بدنبال خونریزی در افغانستان نیست حضورش قابل قبولتر است اما روسیه هم ترس دارد که کشورهای مستعمره اش مثل تاجیکستان و ازبکستان از طالبان ضربه بخورند و منطقه ما بشدت تلاش دارد جنگ را خاموش کند تا دامنه اش به دیگر کشورها نرسد اما پذیرش خوده طالب دقیقا شعله ور کردن اتش است به تروریست باج دادن اورا اصلاح نمیکند بلکه جریحتر میکند ایران روس حامی قدرت طالبان است اما نه مطلق میترسد این حقه خودامریکا باشد که بنظر هست چین فقط به دنبال غارت است و این مهم را از طریق پاکستان دنبال میکند پاکستان هم در توهمی که بلاخره بعداز چهل سال هزینه افغانستان را گرفته و سخت تلاش میکند برای گروه نیابتی اش مشروعیت بگیرد و به دنبال ادامه برنامه هایش باشد و تا سی سال بعد افغانستان را جزء قلمرو اش بشمارد و به راحتی نامش را به پاکستان اضافه کند و این کار فقط از عهده پشتون های بیسواد ساخته بود انها چشم باز میکنند زیر فرمان پاکستان نفس میکشند و هیچ اراده ای ندارند و طالبان که در خیال ساختن کشور پشتونی و ارمان پشتونستان تا گلوگاه زیر سلطه پاکستان رفتند و بزودی موجودیت خودرا هم از دست خواهند داد ارمان پاکستان پشتونستان نیست طالبان برای بقا هردم خودرا به دامان این قدرت و ان قدرت می اندازد اما زوالش حتمی است به صدها دلیل که اینجا جای بحثش نیست درکل ما مردم افغانستان مهم ترین کاری که باید انجام دهیم که تا بحال ندادیم انتخاب رهبران درستی است که صرفا برای کشور میجنگند نه رهبرانی که همسایه ها و قدرت ها انتخاب میکنند این رهبرها تا زمانی که از منافع اسپانسرشان حمایت کنند در قدرت میمانند و بعد تاریخ مصرفشان تمام میشود اما اگر رهبری به اتکای مردم در قدرت باشد نیازی به خیانت ندارد مردم درست انتخاب کنید اجازه ندهید به جای شما انتخاب کنند تمام رهبران جهادی بدون استثناء خاعن و مزدور بودند تمام بیشتر دارو دسته غنی و کرزی هم هنینطور رهبر را ما باید انتخاب کنیم نه دیگران این تنها راه نجات است

>>>   راه حل مشکل را در انخابات دانست؟
خوب اگر انتخابات میخواهید خودتان باید برای به دست آوردنش تلاش کنید

>>>   حق انتخاب مردم را باید خود مردم بگیرند

>>>   طالب تنها یک زبان را درک میکند و آن زبان زور است اقوام تاجیک ازبک و هزاره باید با زبان زور حق شان را بگیرند هیچ راه دیگری موجود نیست وقت خود را ضایع نکنید برای یک مقاومت طولانی آمادگی بگیرید مهم نیست که چقدر وقت میگیرد مهم آزادی و امنیت و حق زندگی برای مردم است

>>>   کسانی که از طرح حکومت فراگیر طالبان توصیه،حمایه و انتظار دارند ، مثل اینست که با چوش دادن سنگ شوله بپزند
مهاجر کابلی

>>>   عبدالمتین امین:
سویس پنج شباهت عجیب با افغانستان دارد اما هیچ کدام مشکلات افغانستان را ندارد.
شباهت ها
۱ سویس در تلاقی اروپایی غربی، مرکزی و جنوبی قرار گرفته است. افغانستان هم در تلاقی آسیایی مرکزی، آسیای جنوبی و خاور میانه قرار دارد.
۲ سویس محصور و محاط به خشکه است افغانستان هم محصور و محاط به خشکه است.
۳ سویس یک کشور‌کوهستانی است افغانستان هم یک کشور کوهستانی است.
۴ در سویس هم سه زبان بزرگ مطرح است( آلمانی ایتالیوی و‌فرانسوی در کنار رومانش) در افغانستان هم سه زبان بزرگ وجود دارد. فارسی، پشتو و ازبیکی
۵ سویس هم در میان قدرت های منطقه‌ای مانند آلمان، فرانسه ‌‌و ایتالیا قرار گرفته است.
افغانستان هم میان قدرت های منطقه ای مانند پاکستان، ایران، چین، هند و روسیه قرار دارد.
خوب سویسی ها چه کردند که ما نکردیم؟
سویسی ها در کنار دهها دلیل دیگر، دو ابتکار بزرگ انجام دادند.
۱ کشورشان را رسماً بی طرف اعلام کردند و در ۲۰۰ سال گذشته وارد هیچ نزاع جهانی نشدند.
۲ ساختار نظام سیاسی شان را غیر متمرکز ‌و فدرال ساختند تا نزاع قومی را به شیوه دموکراتیک مدیریت کنند.
افغانستان هیچ راهی جز بی طرف شدن در سطح جهانی و غیر متمرکز شدن در سطح داخلی ندارد.
اگر حالا کومنت می دهید که افغانستان را با سویس مقایسه می کنید، جواب من این است که ساختار غیر متمرکز سویس را سویس ساخت، افغانستان صد سال دیگر هم با نظام متمرکزِ تبعیض‌گر به ثبات نمی‌رسد.

>>>   Farid Dari
طالب؛طالب است، درانی وغلجایی ندارد، همه نوکراند ودیگران شان نوکرِ نوکر. اینکه باهم دوست باشند یا مخالف ودشمن، در اختیار خودِ شان نیست، کسانی که امروز توانسته اند گروه های طالب را در برابر هم قرار دهند؛ فردا به آسانی می توانند آن ها را کنار هم بنشانند، تفکر اینکه درانی اش دیگر پذیر تر است وغلجایی اش انحصار طلب ؛ با تجربه ثابت شده است که از ریشه غلط است .خود مان را مصروف این منازعات درون گروهی طالب ننماییم وبه این باور متعهد باشیم که طالب در کُل و سرجمع دشمن ماست.

>>>   تعریف حکومت همه شمول.:حکومت همه شمول به تعریف ساده و کلی یعنی حکومت ملت بر ملت.و اگر بخواهیم این تعریف کلی و جامع را باز کنیم.به راحتی جزئیات از ان قابل فهم است.اول اینکه در واژه ملت جدای از اینکه همه اقوام در ان نهفته است اما نگاه قومی از واژه ملت استنباط نمیشود.بعبارت دیگر باید حکومت همه شمول باید از نگاه و دید قومیتی پاک و مبرا باشد.از پایبن ترین فرد تا عالیترین فرد در حکومت هه شمول چنین دیدگاهی باید داشته باشند.
دوم اینکه از عبارت حکومت ملت بر ملت انچه بر میاید این است که خرد و اراده ملت باید تعیین کننده مسیر و سرنوشت خود ملت باشد بنابراین عقل جمعی ملت از طریق انتخابات بر مقدرات کشور نافذ و جاری شود.پس حکومت ملت بر ملت مستلزم داشتن انتخابات برای نافذ کردن و جاری کردن خرد و اراده ملت بر مسیر و سرنوشت کشور است.
سوم از حکومت ملت بر ملت برمیاید که زنان بعنوان نیمی از پیکره اجتماعی یک ملت هستند و نیز طبق ایات قران که زنان و مردان از یک نفس واحد(یعنی قدرت اندیشه و توانایی هایی فکری و احساسات واحد و مشترک )خلق شده اند لازم است که توانایی های فکری انها نادیده گرفته نشده و بر مقدرات کشور جاری و نافذ گردد.
چهارم از حکومت ملت بر ملت بر میاید که تفسیر یک عده ای انگشت شمار از اسلام نباید بر عقل و خرد ملت غلبه کرده و بر مقدرات ملت جاری و نافذ گردد.

>>>   حکومت فراگیر به معنی باز گرداندن و گماشتن افراد وابسته به حکومات قبلی و وابستگان تنظیمها نیست. در حالت فعلی بازار اصطلاح جکومت فراگیر ملی خیلی گرم است.برای درک درست و واقعی از ان فهم و درایت لازم از شرایط و جو حاکم در جامعه را میخواهد .در سالهای اخیر عمر حکومت دکتور نجیب الله پاکستانی ها و امریکایی ها اصطلاح حکومت با قاعده وسیع را طرح کردند تا جانشین حکومت دکتور نجیب الله شود. اتحاد میکانیکی بین تنظیمها براساس منافع و دیدگاه مشترک پاکستانی ها و احزاب اسلامی افغانستان صورت گرفت. این حکومت زیر نام حکومت انتقالی از پشاور به کابل انتقال داده شد. چند ماهی از عمر حکومت نگذشت که تنظیمها تعهدات خود را زیر پا گذاشته و به جان هم افتادند تا بالاخره منجر به ویرانی شهر کابل و قتل بیشمار مردم گردید. این نسخه ناکام گردید. زیرا امریکا و پاکستان به جای مراجعه به مردم اتکا به مشتی از رهزنان کردند...اینبار اصطلاح حکومت همه شمول را مطرح کردند. از هر گوشه صدای حکومت فراگیر بلند است.این حکومت فراگیر چیست؟؟؟
حکومت ها معمولا از دو بخش اساسی متشکل میباشند یکی بخش بیروکراسی و دگر نهاد و بخش های که برنامه ها و طرحهای اساسی را در رابطه به مسایل اقتصادی حقوق شهروندی زن و مرد و تضمین این حقوق در قوانین مدنی و شرکت در امور اداره حکومت میباشد.مردم افغانستان خواستار تعیین چند چهره از ملیتها در دستگاه بیروکراسی حکومت نیستند بلکه انها خواهان شرکت گسترده مردم در طرح برنامه ها و طرحها ی میباشند که بتواند بنیاد و اساس یک نظام عادلانه بدون تبعیض را در چوکات قانون بگذارد و در تعیین سرنوشت اموزش بزبان مادری و تعیین هویت بر اساس ملیت شان ازاد باشند.
مردم نمیخواهند که دگر تجارب تلخ حکومات ۲۰۰۲ ۲۰۰۴ و ۲۰۱۴{ حکومت وحدت ملی} تکرار شود. در این دوره ها حکومات به جای مراجعه به ارای عامه اتکا به یک سلسله تعیینات بر اساس قوم قبیله زبان کردند. فاسد ترین افراد را به پست های بلند گماشتند.امتیاز طلبی مو جودیت دیدگاه های کاملا از هم متفاوت عدم اعتماد در سطوح بالایی بر یکدگر فرکسیونبازی ها و محفل بازی ها فروش پستهای مهم دولت به افراد مغرض وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه را به پرتگاه نیستی کشاند...
پروسه حکومت همه شمول مستلزم کار و گفت و شنود همه جانبه و مستقیم طالبان با مردم است . اگر طالبان برای کسب و کمایی زمان فوت وقت کرده و به اصطلاح خود را به کوچه حسن چپ بزنند نمیتوانند به حکومت داری به شیوه دلخواه شان ادامه دهند بالاخره کاسه صبر توده های نادار و فقیر که کارد تا استخوان شان رسیده است لبریز خواهد شد.
طالبا باید بدانند که مردم به هیچ وجه نمیخواهند با بیروکراتها و دزدان حکومات قبلی سروکار داشته باشند انها مرده اند و به زباله دان تاریخ سپرده شد ه اند زیرا راه شان راه مردم نبود انها شاهان قلابی بودند که خود را بالا تر از مردم میشمردند ولی امروز چون خوکانی در منجلاب زندگی میکنند و از خود به جز نفرت چیزی دگری باقی نگذاشته اند. راه شان کج بود و بار شان به منزل نرسید... اگر طالبان به مردم گوش ندهند بار شان همچنان به منزل نخواهد رسید و مانند حکام حکومات جهادی ها کرزی و غنی در منجلاب غرق خواهند شد و از انها جز نفرت چیزی دگر در تاریخ به یاد گار نخواهد ماند.
حنظله

>>>   منظور غرب از حکومت همه شمول این است که همان غلامان وطنفروش، دینفروش ونامسفروش ایشان رادر حکومت طالبان شریک کند تا گاو ایشان بزاید ویک مرتبه باز به سرنوشت این وطن حاکم شود وافغانستان را طرف نابودی کلی ببرد . فکر میکنم این یک خیال است ومحال است وجنون انشاءالله.

>>>   همه شمول بودن در اجرای امور در یک کشور هم از روی عدل و هم از روی دموکراسی و حقوق شهروندی تنها از روی قومیت نه میباشد. همه تشکیلات مءثر و فعال سیاسی و قشری و اجتماعی جامعه باید به گونه ای دران خود را ببینند. که رای گیری و رای دهی به اساس اصل (رای دادن آزاد ، مستقیم وسری وشفاف تحقق پیدا میکند.) این حق ما است و به ما باز گردانده شود . در غیر آن هر عمل دیگر کلوخ را در آب گذاشتن و گزشتن است.
طالبان که خود هیچ گونه مشروعیت داخلی و مردمی ندارند واما بخشی از جامعهءافغانستان هستند نیازمند چنین یک رای گیری عادلانه استند. چنین یک مشروعیت به
تشکیل فرمایشی و دست چین لویه جرگه هم میسر و متحقق شده نمیتواند.
در رژیم ظاهر شاهی و سیستم شاهی مشروطه هم برای تحقق عدالت رای گیری بوده و است . نظیر خیلی از جامعه بشری .
کابل م.ش. ف

>>>   به شیما از کابل اشغال شده توسط پشتون :
زمانی که شما غیر پشتون را جاسوس کشور ها میدانید دلیلی ندارد که ما خودمان را اوغان و کشورمان را اوغانستان بدانیم ما تاجیک و هزاره و اوزبیک استیم و کشورمان هم خوراستان و تورکستان جنوبی و هزارستان است که اکنون در اشغال پشتون های اوغانی است ولی طلوع ازادی ما نزدیک است از اسارت دوصد و پنجاه ساله پشتون

>>>   حکومت فراگیر تا حکومت ایتلافی و مشترک بسیار از هم فرق دارد.
حکومت فراگیر مثل همه دنیا که حکومت هایشان فعلا" فراگیر است بر یک تهداب یا اساس استوار است.
این تهداب در قدم اول قانون اساسی و در قدم بعدی بر اساس قانون اساسی انتخابات یا ریفراندوم سرتاسری است.
وقتی قانون اساسی نوع نظام را مشخص کرد به اساس نوع نظام قدم بعدی که انتخابات است انجام میشود و زمانیکه حکومت انتخابی به وجود آمد طبیعی است که این حکومت از یک گروه یا قوم نه بلکه از سهم گیری همه ملت به وجود می آید .
اما حالا فقط طالب های پشتون تبار هستند که با تقسیم شدن به دو شاخه غلزی و درانی قدرت را در دست دارند و باقی اقوام را فقط در حد دستور بگیر در قدمه های مامورین اجرایی به خدمت بگیرند.
حکومتی را که تمام مردم به اساس رای آزاد انتخاب کنند به اینگونه حکومت حکومت فراگیر گفته میشود .
کسانی مثل گلبدین و مسلمیار باید مبانی حقوق سیاسی را از نو بخوانند و بعد نظر بدهند.

>>>   حکومت فراگیر یعنی حکومت رئیس دزدان هر قوم که قبلا در دوران کرزی و اشرف وجود داشت

>>>   طالب خیال دارد که با نیرنگ های کرزی و غنی خود را ماست مالی کند.
چند تا ملای پاکستانی و چند چلی اوغان نشسته اند و چرندیاتی به نام قانون اساسی مینویسند و در نهایت یک جمعی از بیعقلان اقوام را جمع میکنند و یگ جرگه اوغانی و تصویب و گپ خلاص.
بگیل ها هم مثل اتمر و دیگر کاسه لسان غنی از دور کله کشک میکنند تا اگر شود کدام طالب یا ملا دستی بر سر شان بکشد و کدام استخوانی برایشان بیندازد.
اما
مقاومت ملی ادامه می یابد و این بار جوانان نسل جدید با دید جدید و با فکر جدید همه پوسیده های طالبی و غیر طالبی را به آشغال تاریخ میریزد و خود سرنوشت خود را رقم میزنند.

>>>   به امید، آزادی وپیروزی مردمم، حق آمدنی وباطل نابود شدنی است، ماه زیر ابر پنهان نمی ماند، حکومت طالب هم دوام ندارد.

>>>   طالب به خیال خود آمریکارو شکست داده و حکومت تشکیل داده، نمی داند که عروسک خیمه شب بازی آمریکا شده، وقتی تاریح مصرفش تمام شد به زباله دان تاریخ می پیوندد، ماباید هوشیار باشیم، دیگر به شرق وغرب اعتماد نکنیم فقط مقاومت ملی کشور مارا نجات خواهد داد. انشالله دست خدا با مقاومت است.

>>>   Mozhdah Zafari Bakhshi
گروه تروریستی تالبان پشتون استند٫ اضافه بر‌آن، نیروی نظامی پشتون ها پنداشته شده و عملاً در مسیر هموار‌سازی برنامه های نازیستی و پشتون‌والی حرکت می‌نمایند و این برنامه های فاشیستانه‌ی قبیله فقط به امروز بر‌نمی‌گردد بلکه ریشه‌ی چند قرنه دارد. برنامه های حذف دیگران و ماندن خودشان، سال ها پیش در جنوب این برنامه ها عملی و تاجیکان در مسیر پشتونیزه سازی قرار گرفته، امروز با اصلیت خویش بیگانه شده و دیگر از زبان و فرهنگ و ارزش های تاجیکانه ای آنها خبری نیست و پشتون ساخته شدند، عین این رویکرد با ابزار های کله‌خشک و مهره های مادر‌فروش تاجیک در حال انجام یافتن است.
پرگویی نمی‌نمایم مردم حالا تمام رویداد ها را سند‌وار می‌بینند و ظرفیت تحلیل و تجزیه‌ی قضایای روان را دارند.
گروه تروریستی تالبان تبلور‌یافته‌ای نظریه‌پردازان نازیستی نخبگان پشتون است. زیرا برای عملی ساختن آیدیا ها بایست نیروی نظامی داشت تا اسکان دهی ها و کوچ اجباری ها، حذف زبان فارسی، و هر‌آنچه که ضمیمیه‌ای برنامه های پشتون‌والی شان است پیاده گردد.
از اقوام دیگر که نام نبردم چون تاجیکان در رأس قرار دارند.

>>>   طالب هالشکر جهل و وحشت اند:
طالب ها پا بند هیچ نوع اصول و قوانین دیموکراتیک وانسانی نیستند .
اینها به تساوی حقوق اقوام ساکن افغانستان وتطبیق حقوق شهروندی – تشکیل دولت مردم سالار وحاکمیت قانون
ارج گذاشتن به میثاقهای بین المللی وازجمله اعلامیه جهانی حقوق بشر- ومناسبات نیک با تمام کشور های جهان نیستند. اینها شایستگی واهلیت حاکمیت را بر مردم با فرهنگ کشور ما را ندارند.
طالب ها یک گروه افراطی اسلامی از یک تبار و سنی مذهب اند که میخواهند قوانین 1401 سال قبل دوره عرب ها را در قرن بیست ویکم به اساس اهداف وپلان های شبکه های استخباراتی در سرزمین ما تطبیق نمایند.
فلسفه وجودی این گروه را قتل - کشتار- زن ستیزی -جهالت – نادانی تشکیل میدهد.
اینها در نهایت امر خواستار انند که سرزمین پاک ومقدس ما را جایگاه افراطی ترین گروه های تروریستی بسازند. اینها میخواهند این سرزمین را به جایگاهی امن دسته های ادم کش اسلامی تبدیل کنند- از همین اکنون درسدد این هستند که دسته های وحشی که در مدارس مذهبی پاکستان تحت تربیه ای اس ای اند به سرزمین ما انتقال دهند گرچه این پلان در زمان اغای غنی طرح ریزی گردید ولی اینها اقدامات عملی مینمایند.
این سرزمین ادب پرور را به سرزمین تروریست های بین ا لمللی تبدیل کرده و این شیوه را گسترده تر سازند .
تشویش و اضطراب رهبران منطقه از گسترش نفوذ گروه های اسلامگرای افراطی جدی میباشد
رهبران کشور های منطقه به این عقیده اند طالب ها برخلاف تصور که از انها میرفت روابط شان را با گروه های تروریستی تحکیم بخشیده اند
حضور گروه های تروریستی درافغانستان مشکل منطقوی و جهانی را به بار اورده است.
دنیا نباید منتظر ان بماند که حوادث بزرگ تر ازگذشته صورت بگیرد. باید به هر نوعی داخل اقدام شوندو واقدامات پیشگیری کنند ه را روی دست گیرند.
رهبر این گروه در یک پیام خود اظهار میداردشرعیت صددرصد تطبیق گردد- به دختران اجازه رفتن به مکتب داده نشود- کشتار هزاره ها روا است – کوچ اجباری و اتش زدن مناطق سایر اقوام اجازه است -رسانه ها سرکوب گرددومانند یک انتحاری در برابرفشار خارجی ها ایستادگی کنید اینست ماهیت اصلی این گروه وحشی
باید اذعان نمود که دفاع از طالب تحت هر عنوانی که باشد خود درضدیت با مبارزه قهرمانه زنان – جنبش های روشنفکری – دانش وترقی و پیشرفت جامعه میباشد.
ما نباید ظلم استبداد- کشتار نابود کردن اثار گرانبهای تاریخی مان منجمله بت بامیان حمله فرهنگی این گروه را به لواح مکاتب ودانش گاه ها - تحت فشار قرار دادن سایر اقوام بخصوص ملیت هزار را فراموش کنیم هنوز که هنوز است خون پاک فرزندان دانش اموز این سرزمین در اموزشگاه کاج خشک نشده ا ست.
هیچ نوع توجیه مبنی بر برائت دادن این گروه وحشی قابل قبول نیست. دفاع از طالب های جاهل قرار گرفتن درکنار طالب ها است .
دفاع از اندیشه های طالبانی قرارگرفتن و شریک بودن در جنایات چندین دهه این گروه وحشی و زن ستیز وضد انسانیت میباشد.
نفرین ابدی به این گروه وحشی و ضدانسانیت باد
با عرض حرمت
ادریس اریب

>>>   تجربه رنگ سرخ کشتاری، رنگ سیاه ماتمی و رنگ سبز سرگینی افغان-کوچیگری از سابق تا حال نشان داده که:
از کلمات همچون حکومت ( جمهوری، فراگیر، همه شمول، ملی، وحدت، اخوت، همبستگی، واحد، یکپارچگی، اتحاد، متحد و . . . ) بوی خون آمده و تباهی و پسمانی ها آورده و بس.
خود فریبی و مردم فریبی و معاملگری بس است ،
مردم و تبار افغان-پشتون فقط خود و زبان خودشانرا را تحت هر نام و نشان خواسته و میخواهند و بس.

گویند که ظالم و مظلوم در دوزخ است . . . .،
پس نباید یک قوم متعصب و حسادتگر و متجاوز در تباهی و سرکشی سر قوم دیگر رفاه و شکم سیری خود را بطلبد و قوم دیگر باید هویت خط و نشان دیگر به خود جدا تعین کند، که این هم عقلانی، انسانی
و هم شرعی است.
پس بهتر است که سر از حالی بدون خونریزی در جغرافیه جدا یک کشوری بنام پشتونیستان یا افغانستان خالص به پشتون ها جور شود،
که مشکل کوچیگری شان هم حل شود و آنها میداند و دهل و اتن شان،
خدا کند که بین خود شان جور بیایند یا یکی دیگرش را پوست و زنده نخورند و به ما چه.

ما را فارسیستان/تورکتباران ما، و ما را به آنها چه،
هم آرامی و امنیت و هم ترقی و تجارت خدا راضی،

>>>   به عزیزی که در مورد نمایش چهل ساله نوشته و در اخیر توصیه کرده که باید رهبر را ما انتخاب کنیم نه دیگران.
هموطن خوب
همه آنچه نوشتید به جا ، اما
گیرم یک سال بعد انتخابات شود و ملت باید از بین ده کاندید باید به یکی رای بدهد ، حال چه معیاری وجود دارد که یکی از این کاندید ها را به اساس آن بشود سنجید و انتخاب کرد.
مشکل ما ملت این است که به هرکه اقتدا میکنیم در نهایت معلوم میشود که امام ما مقتدی شیطان بوده.
شما لطف کنید در حال حاظر سه فرد را نام ببرید که حد اقل از دید شما اهلیت و شخصیت رییس جمهور شدن را در این وطن داشته باشد.

>>>   حکومت فراگیر یا همه شمول یعنی حکومتی که به هر شهروند،؛ جدا از ایل و قوم و تبار و سرسپردگی امکان مساوی برای برخورداری از زندگی اجتماعی و بهره گیری از آن را بدهد!
در منطقه ما کدام رژیم همه شمولی نیست.....

>>>   درک سیاست ایران سخت نیست. اگر ایران میخواست با طالب همراه شود تا امروز اینکار را کرده بود. مطلوب ایران ادامه روند کنونی در افغانستان است. نتیجه احتمالا فدرالیسم یا تجزیه کشور افغانستان است. شمال امن و عاری از وهابیت چرکستانی سعودی عبری عربی برای ایران و روسیه و چین بهترین حالت است. اگرچه ناخوشایند باشد ولی این سه کشور قداستی برای میراث انگلستان قائل نیستند.

تعامل این سه کشور با طالب باعث تقویت طالب میشود و عدم تعامل باعث میشود افغانستان زودتر و در یک روند طبیعی به سرنوشت محتوم خویش برسد. این سرنوشت محتوم است چون تفاوت فرهنگی میان شمال و جنوب چنان زیاد است که وصله پینه کردن آنها با هیچ آرمان مشترکی ممکن نیست و از آغاز هم مانند پیوند زدن کله فیل به تن آدم بود. افغانستان مانند آدمی است که سر او را قطع کرده باشند و کله یک فیل را بجای آن وصله کرده باشند. تا مدتی سر و تن با هم میجنگند تا به عنوان یک مجموعه به تعادل برسند. از جایی به بعد مشخص میشود چنین تعادلی ممکن و موجود نیست و این موجود به مرگ طبیعی خواهد مرد.

دخالت نکردن کشورهای بلوک شرق برای آن است که این موجود زودتر به سرنوشت خویش برسد. دخالت غرب مبنی بر تحمیل و تحکیم برتری قومی برای حفظ این موجود به روشهای غیرطبیعی است. امروز که دست غرب کمی کوتاه شده بنا نیست شرق جای آن را پر کند. بلکه تصمیم درست را انتخاب کرده است.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است