همه از سقوط طالبان سخن میگویند. اما برفرضی که طالبان به این زودی سقوط کنند، بدیل طالبان کیست یا چیست؟ آیا با فروپاشی ساختار طالبان، مشکل کشور حل میشود؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ ۱۴۰۱/۸/۸ | کد خبر: 171671 | منبع: |
پرینت
![]() |
قدرت طالبان نه ذاتی که ناشی از نبود بدیل است.
همه از سقوط طالبان و از شکست این گروه سخن میگویند. اما برفرضی که طالبان به این زودی سقوط کنند، بدیل طالبان کیست یا چیست؟
آیا تنها با فروپاشی ساختار طالبان و سقوط امارت این گروه، ماهی مقصود بدست میآید و مشکل کشور حل میشود؟
بدیهی است که پاسخ هر انسان عاقلی به سئوال بالا منفی است. پس سوال این است که آیا بعد بیشتر از یکسال بدیلی برای طالبان به وجود آمده است یانه که بازهم به نظرم آشکار است که پاسخ باید منفی باشد زیرا هیچ بدیلی در میدان دیده نمیشود. خب وقتی اینگونه است، پس باید از خود پرسید که چه کار باید کرد و راه چاره چیست؟
به نظر من، بدون تشکیل یک حزب سیاسی با کدر با ظرفیت علمی و فرهنگی- سیاسی، با مشارکت همه اقوام و با تناسب مناسب، بدیل دیگری برای طالبان پیدا نخواهد شد. این حزب باید دارای اساسنامه و مرامنامه مکتوب و مشخص که از نظر حقوقی وظایف اعضای حزب را محدود و معین کرده باشد و خطوط مشخص سیاسی را تعقیب کند باشد.
جبههسازی و حزبسازی به سبک نبیل، دانش، سپنتا و صالح- مسعود به نظر من کارآیی ندارد و جز وقت تلف کردن سود و منفعتی نخواهد داشت. روشنفکران افغانستان از نظر من ضعیفترین روشنفکران و در عین حال غیر سیاسی ترین روشنفکران در منطقه و جهان اند و جز یکبار در دهه چهل نتوانستند یک حزب ملی و مشارکتی تشکیل بدهند. البته حزب خلق نیز آنگونه که باید نه ملی بود و نه مشارکتی و نه با وجود حمایت قاطع بلوک شرق توانست یکپارچگی سیاسی خود را حفظ کند بلکه در کودکی گرفتار انشعاب شد. حالا نیز روشنفکران افغانستان قدرت و نیروی بیشتر و همدیگر پذیری افزونتری پیدا نکردهاند اگر نگوییم که عقبگردهای هم داشتهاند. لهذا تشکیل یک حزب ملی که ممثل ارادهی همه مردم کشور باشد برای روشنفکران و سیاست مداران کنونی افغانستان یک امر ممکن به نظر نمیرسد ممکنی که امکان وقوعی داشته باشد یعنی منظور امکان منطقی نیست بل امکان واقعی یا وقوعی است.
نمیخواهم زیاد بدبینی نشان بدهم، اما به نظر من هیچ جبهه نیرومندی از روشنفکران یا غیر روشنفکران علیه طالبان شکل نخواهد گرفت و طالبان در کوتاه مدت شکست ناپذیر باقی خواهند ماند. قصد توهین ندارم، اما بزدلتر، بی آرمانتر و بی همتتر از روشنفکران و تحصیل کردگان افغانستان من کسی ندیدهام. اکثریت قشر تحصیل کردهی افغانستان صاحب و مالک یکجو غیرت نیستند و نبوده اند. این روشنفکر نه مرد نظر بوده است و نه مرد عمل. قصد ندارم ساز نومیدی بزنم، اما نظرم این است که طالبان ماندگار شدند و اگر کدام مشکلی درونی از خود اینها سرباز نزند مجاهد یا تکنوکرات یا روشنفکر افغانستان بزودی یعنی تا چندسال دیگر توان برچیدن بساط طالبان از قدرت سیاسی را ندارند. و این البته میدانم که به رگهای اعصاب و شیریانهای غیرت همهی اینها خواهد خورد اما بگذارید بخورد.
صفرمحمد مظفری
>>> آقای صفر محمد مظفری،
بسیار خوب فرمودید اما بسیار دیر شده.
شما و روشنفکران مانند شما ۲۰ سال وقت داشتید که فارغ از هر گونه دغدغه های جانبی حزب ملی خود را تشکیل میدادید و کار تخصصی حزبی میکردید و بنیاد حزب را محکم میکردید و بدون اینکه در فکر رسیدن به قدرت باشید در داخل حزب خود کادر های ورزیده سیاسی تربیه میکردید و به ملت نشان میدادید که ظرفیت بالای کمی و کیفی دارید تا مردم به شما اعتماد میکرد و حال بدیل خوبی برای تغیر وضع میبودید.اما شوربختانه که دیر شده.
و حالا
طالب هیچ منطقی جز منطق زور را نمیفهمد و چنانکه با زور به مسند قدرت نشانده شده باید بازور پایین آورده شود اینکه چقدر میمیرد یا میماند مهم نیست چون راه دیگری وجود ندارد.
مقاومت ملی چون ریشه در ایمان ملت دارد رشد میکند و با گذشت زمان به پختگی میرسد و روزی که توانست طالب را شکست بدهد آنروز کادر های کارفهم مقاومت ملی که از نوباوگان امروز خواهند بود خود علاج کار را خواهند کرد.
خودت چرت نزن هنوز سر شب است و آغاز راه.
در پایان این مسیر من و خودت در گیر حوادث برزخ خواهیم بود و از حالا در فکر حساب و کتاب با خودمان باید باشیم تا نشود فردا دستور سفر به دیار غیر قابل برگشت داده شود و ما هنوز آماده نباشیم.
صحت و سلامت باشید.
>>> آقای مظفری ! باز هم افق نگاه تان را کوتاه نشان دادید ؛نشان دادید که افغانستانی آگاه به زمان نیستید .
باید بگوئیم : در شرایط فعلی بهترین گزینه در فرا روی ملت و مردم افغانستان وصل گشتن حلقه های زنجیره ایستادگی و آغاز نبرد همه اقوام کشور علیه فاشیست های تمامیت خواه و انحصار گرا هستند. نباید مکاتب باز گردد ؛ نباید زنان آرام گیرند ؛ نباید جبهه مقاومت جنگ را متوقف سازند ؛ نباید جهان حکومت قومی را به رسمیت شناسند . همه این نبایدها یعنی نه گفتن به حکومت گروهک طالبان یعنی نابودی فاشیست ها یعنی تو دهنی به زامبی های پشم آلوی خون آشام.
هنگامیکه نبرد در سراسر کشور علیه حکومت بی قانون آغاز گردد چه ان از ملت افغانستان حمایت خواهند کرد آنگاه حکومت موقت با نظارت مجامع جهانی در کشور شکل خواهند گرفت که تا زمینه انتخابات آزاد را فراهم ساخته و حکومت بر خواسته از متن مردم افغانستان طی یک فرایندی سیاسی بوجود خواهند آمد و...
>>> طالبان برای یک دوره موقت و انجام وظایف از قبل تعین شده بر افغانستان حاکم ساخته شدند و در اخیر با بدیل یا بی بدیل راهی جهنم پاکستان میشوند.
بدیل اصلی جبهه مقاومت ملی است که تا آنوقت همه جبهات دیگر را نیز مدغم شده در خود خواهد داشت و هدف ایجاد یک سیستم دولتی پایدار به اساس یک قانون اساسی مورد تایید سه ثلث نمایندگان تمام مناطق افغانستان است.
>>> آقای مظفری!!!!!
مگر طالبان برای رسیدن به قدرت چه مقدار زمان را خزینه کردند؟؟؟
حالا شما چرا انتظار دارید که طی یکی دو سال سقوط کنند که دنبال بدیل میگردید.
تمام دار و ندار طالب شاید صد هزار مرد جنگی و یک ملیون هوادارش باشد اما در مقابل ۳۵ ملیون افغانستانی برای جانشین شدن طالب در یک مارادون سیاسی و نظامی در حال حرکت هستند ، خودرا گوشه کن تا زیر پا نشوی.
>>> جناب مظفری،
بهتر است شما روی طرح خودتان بیشتر کار کنید چون فرصت کافی دارید.
حزب یا احزاب سیاسی نیازمند یک بستر قانونی و اجتماعی و یک جغرافیا برای فعالیت سیاسی میباشند که فعلا" در موجودیت طالبان ممکن نیست.
یگانه راه حل ادامه مقاومت ملی است که تا رسیدن به وضع مطلوب راه پر پیچ و خمی را در پیشرو دارد اما پیروزی اش حتمی است چون هیچ راه حل دیگری وجود ندارد.
آنچه شما مطرح کرده اید هم زمینه سازی و کار تشکیلاتی و سیاسی زیادی نیاز دارد که فعلا" با استفاده از فرصت میشود این کار ها را انجام داد و بعد از پیروزی مقاومت حزب روشنفکران مورد نظر هم فرصت رقابت سیاسی را پیدا خواهد کرد تا اعتماد مردم را جلب کند.
>>> بنده با موضوع مطرح شده از جانب نویسنده کاملن موافقم، تنها ما به این نظر نیستیم اگر به مصاحبه اخیر آقای بشردوست مراجعه کنیم. ایشان یک تحلیل قانع کننده از مخالفین و از جبهه به اصطلاح مقاومت دارند. بدیلی فعلنوجود ندارد، اما با مبارزه مدنی و مسالمت آمیز در طول زمان همه چیز ممکن است، به زمانکافی نیاز داریم.
>>> طالبان هیچ چیزی مفیدی نداشته و ندارند که از نبودشان ترس به جان مردم بیفتد این ها همان ترسو هایی هستند که هنگام ورود امریکا همه به پاکستان گریختند فردا هم اگر کشوری حمله نظامی کند اول اینها فرار خواهند کرد در موضوعات داخلی هم نگران چی هستید امنیت؟ ترس از انتحار و هرج و مرج؟فقر فزاینده؟ متوقف شدن چرخه تولید ؟هیچ ویژه گی مثبتی ندارند که در نبودشان نگران باشیم مثل این می ماند که بگوییم اگر داعش نابود شود چکسی مارا میکشد
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است