طالبان نمونه‌ای تمام‌عیار از اسلام سیاسی و بازی آن با شریعت است و می‌داند که چگونه با اقدام‌های تاکتیکی، تطبیق شریعت را ابزاری برای چانه‌زنی سیاسی بگرداند. در تازه‌ترین مورد، سخنگوی این گروه گفته است که امیر المومنین شان به قاضیان این گروه فرمان داده است تا حدود شرعی مانند قصاص، بریدن دست و سنگسار را به اجرا بگذارند. کسانی که با تاریخچه این گروه آشنایی دارند می‌دانند که معنای این اقدام‌ها چیست و چگونه آنان ترساندن مردم از تطبیق شریعت را وسیله باج‌گیری کرده‌اند، هم باج‌گیری از مردم افغانستان و هم باج‌گیری از جامعه جهانی.

این گروه در دوره نخست حاکمیت خویش، بسیار تلاش کرد که توجه امریکا و به تبع آن جامعه جهانی را به خود جلب کند تا به عنوان حکومت مشروع افغانستان به رسمیت شناخته شود، یا دست کم مورد مذاکره قرار بگیرد. برای این کار، ابتدا با دلالان مرتبط با کمپنی‌های نفتی وارد ارتباط شد، و سپس لابی‌گرانی را در داخل امریکا برای این کار پیدا کرد، اما بدنامی همکاری با گروهی متحجر و افراطی سنگین‌تر از آن بود که کسی به آسانی به آن تن بدهد. زلمی خلیلزاد در کتاب فرستاده گوشه‌ای از آن را روایت کرده است، به شمول رای‌زنی آقای کرزی در آن مورد.

با بی‌نتیجه ماندن آن تلاش‌ها، طالبان راه های دیگری را در پیش گرفت، نخست افزایش فشارها بر مردم داخل افغانستان به بهانه نماز نخواندن، گوش دادن به موسیقی، کوتاهی ریش و سپس اقداماتی حساسیت برانگیزتر برای جهان امروز مانند سنگسار، بریدن دست و قصاص. این‌ها که بی‌نتیجه ماند ویرانی مجسمه‌های بودا در بامیان را روی دست گرفت به این امید که هیات‌های بلندپایه‌ای از دنیا به طرف قندهار و ملاقات با امیر المومنین شان سرازیر شوند، اما نتیجه آن تنها ارسال چند ملای بی‌پول و بی‌صلاحیت عرب از سوی یونسکو بود که طالبان را سرخورده‌تر کرد. آنان هم به ریش آن ملاها خندیدند و مجسمه‌ها را منفجر کردند.

تنها موردی که طالبان امیدوار بود از طریق آن توجه جدی دنیا را به خود معطوف گرداند فعالیت‌های القاعده و پایگاه‌هایش در افغانستان بود، و اسامه را به همین امید پناه داد. امریکا هرچند برای دستگیری اسامه با این گروه وارد مذاکره شد، اما وعده به رسمیت شناختن را نداد و تنها اعطای مبلغی پول را در بدل آن متقبل گردید، و این چیزی بود که چندین بار به جبهه شمال هم وعده داده بود و پذیرفته نشده بود. تنها عملی که باعث شد جهان این گروه را جدی بگیرد حادثه یازدهم سپتامبر از سوی القاعده بود، اما این بار بد‌رقم جدی گرفت و در طی کمتر از سه ماه فرش آن را از تمام کشور جمع کرد.

این گروه اکنون مجددا آن بازی را شروع کرده و ترساندن از تطبیق شریعت را بهانه‌ای برای باج‌گیری دوباره کرده است. در این روزها که زمزمه تشکیل حکومتی جدید شنیده می‌شود، این گروه امر به معروف خود را دستور می‌دهد که حمام‌های زنانه را ببندد، استخبارات خود را وظیفه می‌دهد که زنان فعال مدنی را دستگیر، شکنجه و سر به نیست کند و قاضیان خود را وظیفه می‌دهد که سنگسار، بریدن دست و قصاص را پیاده کند. همه این‌ها به این هدف است که سقف توقعات طرف مقابل را در مذاکرات پایین بیاورد، و آن را به حد اقل‌ها راضی بگرداند.
هدف دیگری را نیز هم‌زمان درنظر دارد و آن ارسال پیامی به سربازان ساده‌لوح این گروه است که اگر چه از امریکا پول می‌گیریم، اما تطبیق شریعت را فراموش نکرده‌ایم!

محمد محق

>>>   نمیدانم چرا طالبان شریعت اسلامی را در کشوری که۹۹٫۹فیصد باشندگان آن مسلمان است از سر پیاده می‌سازند
مگر تا اکنون ما خدای دیگری را پرستش میکردیم ،قبله ما سوی دیگر بود ؟از پدر و مادر مسلمان زاده نشده بودیم به گوش مان اذان محمدی خوانده نشده بود ،مسجد نداشتیم ،در مکتب و مدرسه ما درس غیر اسلامی داده میشد ، صدای اذان محمدی از مساجد ما بلند نبود ،روزه نمیگرفتم ،نماز نمیخواندیم ،صدقه نمی‌دادیم سالانه از این کشور هزاران تن عازم حج بیت الله شریف نمیشدند
به بهانه دین و مذهب ۳۷ ملیون نفوس این کشور را به زور به گروگان گرفته آید این را به یاد داشته باشید که دین اسلام دین خشونت نیست دین شفقت ،لطف و مهربانی است به زور هیچگاه نمیتوانید قلب مردم درد دیده این سرزمین را تسخیر کنید .
ناهید بشردوست

>>>   منظور طالبان از شریعت نه شریعت محمدی بلکه شریعت دیوبندی و اکوره ختک حقانیه است.
چنانکه دوا های ساخت پاکستان و دیگر تولیدات اش مانند سگرت و باقی اقلام فقط برای صادرات خارجی تولید میشوند و برای مصرف داخلی مجاز نیستند ، شریعت طالبانی تولید شده در مدرسه حقانیه اکوره ختک هم فقط برای افغانستان قابل صدور و تطبیق است و در هیچ جای پاکستان اجازه تطبیق را ندارد.
رجوع کنید به یوتیوب و اظهارات ملا فظل رحمن و دیگر ملا های پاکستانی که جهاد طالبانی را برای افغانسان مشروع و حلال میدانند و برای پاکستان مکروه و حرام.

>>>   ●● بیزاریم و بیزاریم از چنین اسلام و شریعت غیر انسانی (پشتون-طالبانی-افغانی-افزاطی...) که تائیدی دولت شانرا از آمریکا و غرب طلب دارند و از احکام خداوند (رب آسمان و زمین) و هم از فرمان پیامبرش دوری جسته و منکر شدند و با توکل به رسمیت شناختن از طرف امریکا و نصارا به فتنه های دنیا دل بسته رو آورده اند.

همانگونه که موسی(ع) از جاهلین-قومی و خدعه گر پناه خواسته به خداوند، ما فارسیزبان-ترکتبار... توکل به خداوند نموده و به دین اسلام و شریعت محمدی-انسانی (غیر قومی-تعصبی، تبعیضی....) ایمان و عمل داریم.

و بیزاریم از ریاکارانی (مسلمان به نیم قرآن از قوم پشتون-افغان-طالبان-تروریست...)، که به شریعت پشتونیستی (یکبام و دوهوایی، میم زرما تول زمایی) عمل و ایمان دارند، که در شعار جنت طلب و در عمل-خوارجی دوزخی هستند. اعوذبالله........●●

>>>   فهم شریعت اولی تر از تطبیق آن است.

>>>   فرمت مسکو: چالشی دیگر برای طالبان
چهارمین فرمت مشورتی مسکو درباره افغانستان با حضور ده کشور منطقه در حالی برگزار شد که هیچ دعوتی از طالبان برای حضور در نشست، صورت نگرفت. در این نشست، نمایندگان کشورهای شرکت کننده نگرانی های خود را از افزایش فعالیتهای تروریستی داعش و دیگر گروههای افراطی، افزایش قاچاق مواد مخدر، محدودیت روز افزون بر زنان، نقض حقوق بشر و بحران انتقال قدرت در افغانستان ابراز نمودند. این نشست بعد از کمکهای میلیونی آمریکا به طالبان و چاپ بانک نوت های جدید افغانستان توسط این کشور در حالی برگزار شد که در سومین نشست آن، نمایندگان طالبان به عنوان رژیم حاکم در افغانستان اشتراک داشتند. اما این بار، طالبان بدلیل نزدیکی با آمریکا به بهانه عدم پیشرفت در تشکیل حکومت فراگیر و عدم موفقیت آنان در جلوگیری از فعالیت های تروریستی، از حضور در نشست محروم شدند. از آنجا که سیاستها و اقدامات روسیه در قبال افغانستان بر مبنای رقابت این کشور با آمریکا و چگونگی حضور آمریکا در این کشور اتخاذ می گردد، به نظر می رسد پس از دیدارهای طالبان با استخبارات آمریکا و کمکهای میلیونی این کشور به طالبان، فشارهای کشورهای منطقه بر این رژیم افزایش یابد. از سویی آمریکا نیز با اتخاذ سیاست چماق و هویج در قبال طالبان، تلاش خواهد کرد همچنان ابتکار عمل در افغانستان را بدست گیرد.
دکتر ذکیه عادلی

>>>   فیاض نجیمی:
اندری سرینکو تحلیلگر روسی و رییس مرکز مطالعات سیاسی افغانستان در تلگرام کانالش ارزیابی های کارشناسان افغانستانی را چنین جمعبندی کرده است:
سناریوی «نفی نسبی طالبان» در آینده افغانستان
1. قبلاً روسیه و ایران از طالبان انتقاد کرده و حضور آنها را در نشست مسکوتحریم نمودند.
2. آمریکا اعلام کرد که تمایل دارد تا قدرت را از رژیم طالبان به یک دولت فراگیر در افغانستان منتقل کند.
3. اتحادیه اروپا از ابتدا طالبان را شایسته نمایندگی مردم افغانستان نمی دانست.
4. آمريكا ممكن است متوجه شده باشد كه طالبان از مذاكرات راضی نيستند و تنها یگانه راه تغيير وضعيت عبارت ازخريد طالبان با پول است. از این رو تامین مالی (خرید) فعال طالبان را از طریق کانال های مختلف انجام می دهد.
5. طالبان از نظر سیاسی «گیر میافتند و غرق» پول می گردند. سپس آنها واقعیت های جدید را باید بپذیرند و با تقسیم قدرت ـ از جمله خروج با پول آمریکا از افغانستان ـ موافقت کنند.
6. اینجاست که سناریوی جدید یعنی ایجاد داعش جدی می شود. جنگجویان و فرماندهان گروه طالبان با درک خیانت رهبران خود، تقریباً به ناچار به داعش - به صورت فردی و جمعی - خواهند پیوست.
7. گروه های تروریستی متشکل از مهاجران آسیای مرکزی و پاکستان نیز شروع می کنند به رفتن در همین مسیر.
8. در نتیجه احتمال وقوع جنگ جدید با مشارکت مراکز جدید قدرت که عبارت از داعش جدیدخواهد بود، در افغانستان افزایش می یابد.
********************
شما چه فکر می کنید، اندری سرینکو تا چه حد درست تحلیل کرده است و حدس او به واقعیت تبدیل خواهد شد؟

>>>   حدس من این است که طالب تا اخیر سال آینده حد اقل ۵۰ ولسوالی و شاید ۲ تا ۳ ولایت را از دست بدهد. قندهار و هرات و غزنی به احتمال زیاد آزاد میشود.

>>>   هدف از بازی ۲۰ ساله غرب در افغانستان تولید و تسلیح داعش و هجوم به آسیای میانه و قفقاز و ایران بود و هست.
یکی و خلص

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است