قانون مهاجرت از قیدوبندهای چهل سالهای که مهاجرین را رنج داده مانند مشکل تردد بین شهرها، تمدید سالیانه مدارک و... چیزی کم نکرده بلکه در مواردی قیدوبندهای دیگری بر آنها افزوده است | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۵ ۱۴۰۱/۸/۲۸ | کد خبر: 171825 | منبع: | پرینت |
حضور مهاجران افغانستانی در ایران برابر است با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در سال 1357. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در افغانستان گروههای چپ دست به کودتا زدند. در پی آن جهاد شروع شد و ارتش سرخ آمد و ... در نتیجه جنگهای خونین، شهروندان افغانستان به جمهوری اسلامی ایران مهاجر شدند. البته تعدادی هم در زمان شاه به ایران آمده بودند.
در این 43 سال ایرانیان به میلیونها افغانستانی بیپناه و جنگزده پناه داده و از آنها در کشور خود پذیرایی کرده اند. این واقعیت را تاریخ روابط دو ملت هرگز فراموش نخواهد کرد؛ امّا در این مدّت بس طولانی هیچ قانون مصوب و مدوّنی برای اداره این جمعیت میلیونی وجود نداشته است؛ قانونی که مسؤلان ایرانی رفتار خود را به آن مستند کنند و مهاجرین بتوانند برای دادخواهی به آن چنگ بزنند؛ بلکه میلیونها مهاجر بر اساس سلیقة مسوولان و حاکمان اداره و سفت و سست شده است؛ مثلاً بین رفتار دولتهای اصولگرا و اصلاحطلب تفاوتهای آشکاری بوده است.
با گذشت 43 سال، دو سه سالی است که از تدوین قانونی در این مورد سخن گفته میشود و به تازگی مجلس شورای اسلامی با کلیات لایحه پیشنهادی دولت مبنی بر تشکیل "سازمان ملی مهاجرت" موافقت کرده و قرار است در آینده نزدیک در مجلس بررسی و تصویب شود.
این قانون اگر با نظر نیک انسانی دیده شود و پیشینة مشترک تاریخی، فرهنگی، زبانی، دینی و جغرافیایی دو کشور افغانستان و ایران درنظر گرفته شود کاری است شایسته و به سود مهاجرین افغانستانی مقیم ایران؛ پیش از اینکه این قانون در مجلس تصویب شود لازم است صاحبنظران مهاجر افغانستانی دیدگاههای خود را درباره آن بنویسند و به گوش نمایندگان و دیگر مسوولان ایرانی برسانند.
بنده با خواندن این لایحه این چند مورد به ذهنم رسید که یادآوری میکنم؛ با این امید که شنیده شود.
1- یکی از مسایلی مربوط به مهاجرت مسأله تابعیت است؛ در کشورهای مختلف، براساس خاک یا خون به فرزندان متولد در آن کشورها تابعیت میدهند و حتی به کسانی که از کشور دیگری میآیند نیز پس از سه سال یا پنج سال یا... تابعیت داده میشود. با اینکه دو سه نسل از مهاجرین افغانستانی در ایران به دنیا آمدهاند؛ امّا در این قانون از تابعیت هیچ نامی برده نشده و مسأله تابعیت به طور کلی نادیده گرفته شده است. عدالت انسانی و رأفت اسلامی این را نمیپذیرد.
2- حتی قانون تابعیت فرزندان مادر ایرانی که در چند سال گذشته تصویب شده بود نیز در قانون مهاجرت لغو شده است و آنها نیز نمیتوانند ایرانی شوند.
3- مهاجرانی افغانستانی از 40 سال به این طرف در ایران زندگی میکنند و حدود یک میلیون از جمعیت پنج میلیونی مهاجر، 35 تا 40 سال در ایران زندگی کرده و سه، چهار نسل در جمهوری اسلامی به دنیا آمده و بزرگ شدهاند؛ اما بخشی از مهاجرین کنونی در سال جاری و پس از سقوط جمهوریت مهاجر شدهاند. قانون مهاجرت، مهاجر چهل ساله و یک ساله را یک کاسه کرده و به یک چشم دیده است. به نظر میرسد این نگاه عادلانه نمیباشد.
4- این قانون از قیدوبندهای چهل سالهای که مهاجرین را رنج داده مانند مشکل تردد بین شهرها، تمدید سالیانه مدارک و... چیزی کم نکرده بلکه در مواردی قیدوبندهای دیگری بر آنها افزوده است.
5- این قانون، مسأله را کلی دیده و بین مهاجرین افغانستانی که مشترکات بسیاری با ایرانیها دارند و در موارد زیادی ثابت کردهاند که ایران را دوست دارند و برای امنیت و آبادی ایران فداکاری کرده جان هم دادهاند با یک مهاجر از کشورهای دیگر تفاوتی نگذاشته است.
6- در قانونگذاری و اجرا و نظارت و شوراها و... برای حضور و نظر خود مهاجرین هیچ جایگاهی درنظر گرفته نشده است. بهتر است در برخی موارد مثلاً در شوراها و نظارتها نمایندگانی از مهاجرین نیز حضور داشته باشند.
و ما علینا الّا البلاغ
سید اسحاق شجاعی
>>> سید طالب سادات
به نکات مهمی، به نیکویی بیان فرموده ید اما مساله ای مهم این است که به سمع مسولین و شورای اسلامی ایران باید برسد.
>>> سید عوض هاشمی
کلیات این قانون نشان میدهد که گشایش نه، بلکه تنگناهای بیشتری متوجه مهاجرین خواهد شد. این قانون شبیه قوانین دههی ۳۰ و ۴۰ در بارهی اتباع است. متأسفانه مجلس کنونی هم یکی از بستهترین مجالس پس از انقلاب است.
>>> Sayed Ghazanfar Fatemi
دولت اسلامی است
بیشتر از این نباید انتظار داشت
>>> داوود توسلی
بله جناب شجاعی پس چی خیال کرده ای دوستان ایرانی ما وشما در شعار یک چیز میگوید ودر عمل کار دگر میکند این حکومت شیعه ومثلا علوی است.شما به سه نکته اشاره کردید من ده مورد آنرا در آورده ام از مالیات وثبت اسناد ونظام حقوق جزا وحق اقامت وحق اشتغال چیزی نگفتید آنها را هم بگویید.
در حقیقت سال گذشته از تصرف وطن توسط طالب مدتی حالم گرفته بود وامسال از این مصوبه مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران که حکومت شیعه اثنی عشری وامام زمانی آنرا تصویب کرده است.
حال سوال مهم:
اگر امام زمان زبانم لال ظهور کند وبخواهد در ایران نه مثل مهاجر چهل ساله بلکه یک مدتی زندگی کند باید چکار کند؟؟؟
واصولا برنامه های حضرت قابل عرضه وعمل است یا همین مدت را فقط در صف کارت واقامت ووووسپری کند تا ذیل عنایات مجلس وشورای نگهبان وچندین نهاد واشخاص آخر الامر قاچاقی راهی برای خروج پیدا کند واز مکان دیگر قیام را آغاز کند علیه کفار ومشرکان!
>>> داوود توسلی جناب توسلی گرامی. تنها کاری از که از دست ما برمی آید و زحمت زیادی هم ندارد دفاع از حق و منافع خود است که با نوشتن باید انجام دهیم. شما نیز آن موارد را بنوبسید و در فضای عمومی بگذارید.
شجاعی
>>> آغا حسن حسینی بلخابی
مضافا براینکه مسئله تابعیت دوگانه یک ریشه اساسی درفقه شیعه دارد، در توضیح المسائل همه مراجع عظام تقلید به صراحت بیان شده که یکنفر میتواند دو وطن ویا حتی سه وطن داشته باشد. اعضای مجلس شورای اسلامی که درمیان ایشان دهها روحانی تحصیل کرده وجود دارد، واین مسئله را بارها برای مامومین و مستمعین شان گفته اند، دراین لایحه نباید ازنظر دور بدارند.
وهم بدانند ومیدانند که مهاجرینی که دهها سال در ایران زندگی کرده اند بهیچ و جه از این کشور خارج نخواهند شد،بناءً یک قانونی بنويسند که هم حلال مشکلات مهاجرین وهم ادارات دولتی خودشان باشد.
وهم ایران که ادعای " ام القری " بودن را درجهان اسلام دارند، باید این ادعارا درعمل اثبات کنند،باملاحظه اخوت اسلامی یک الگوی نمونه درجهان اسلام ازخودشان به نمایش بگذارند.
>>> آغا حسن حسینی بلخابی
یک هندی تبار در انگلستان که ۴۲ ساله است ، میتواند صدر اعظم شود و تمام قدرت یک کشور را در اختیار بگیرد.
ولی در ایران اسلامی بعد از ۴۳ سال و اندی یک مهاجر مسلمان شیعه اجازه گرفتن یک سیمکارت را نداشته باشد . جواب ایران به کشور های غیر مسلمان چه خواهد بود ؟
در حالیکه گفته میشود (( برای امت اسلام خاک مشترک است ،
میان ما وشما دین پاک مشترک است))
گر این سلوک دولت عدل امامت است
بی جاست گفت حاکم کافر ملامت است .
>>> کاش می رفتیم اروپا
>>> ملک اش دل اش
درد ما این نیست که ایران یا پاکستان یا ترکیه یا این یا آن چه قانونی را بر مهاجرین تعمیل میکنند بلکه درد ما این است که چهل سال از اولین مهاجرت ها گذشت و هنوز هم مهاجرت جریان دارد و هیچ خبری از بازگشت نیست.
نسل های تولد شده در ترکیه و ایران و پاکستان ، نسل های پا در هوا هستند.
نه اففانستانی هستند و نه ایرانی و نه پاکستانی و نه ترکی.
افغانستان از چهل سال به این سو مانند یک سلول سرطانی فقط مهاجر تولید میکند و راهی کشور های منطقه و فرا منطقه میکند و تا هنوز معلوم نیست که این روند چه زمانی معکوس میشود.
گر از خود نالم ، گوش شنوا نیست و اگر از بیگانه نالم ، بیگانه را پروا نیست.
چه خاکی بر سرم ریزم خدایا؟؟؟؟
چه خاکی بر سرم ریزم خدایا؟؟؟؟؟
>>> نظام حقوقی ایران همواره برای رسیدگی به جرائم اتباع خارجی سختگیریهای بیشتری به نسبت ایرانیان اعمال کرده است. در طرح جدید نیز همین نگاه حفظ شده است و سیاستگذاران سعی کردهاند مقررات و تشریفات افتراقی و ویژهای برای رسیدگی به اتهامات اتباع خارجی وضع کنند. در همین راستا ماده 16 مقرر کرده است: «اتباع خارجی که مرتکب جرمی شوند یا اتهامی به آنها وارد باشد، با دستور دادستان و از سوی فرماندهی انتظامی در محلهایی که به این منظور از طرف سازمان ملی مهاجرت ایجاد و اداره میشوند، نگهداری و پس از صدور حکم، اخراج میشوند». این ماده در فرایند رسیدگی به اتهامات اتباع، سازوکار بازداشت موقت را بهعنوان نوعی قرار تأمین کیفری تعیین میکند و سایر گونههای قرار تأمین مانند اخذ وثیقه، کفیل و... را نمیپذیرد. نکته دیگر آنکه مطابق تبصره 3 همین ماده و تبصره 2 ماده 12 همه هزینههای بازداشت موقت و اخراج اتباع خارجی برعهده خود آنان خواهد بود که این امر نشاندهنده نگاه متمایز قانونگذار به اتباع خارجی در مقایسه با اتباع ایرانی است. بدونشک چنین تشریفات رسیدگی سختگیرانهای حقوق مهاجران را در فرایند رسیدگی تحدید میکند و آنان را حتی در مواردی که بیگناه باشند، نیز مورد آزار قرار میدهد.
>>> نگاه بشردوستانه و فرصتمحور به مهاجران در این طرح بسیار کمرنگ است و سیاستگذار به اتباع خارجی بهمثابه سوژههایی مینگرد که باید بهشدت تحت نظارت و کنترل دولت باشند؛ چون هر آن ممکن است امنیت کشور را برهم بزنند. در راستای این گفتمان مقنن سعی کرده با سازوکارهای کیفری سختگیرانه مهاجران را کاملا تحت کنترل خود قرار دهد. این نگاه ادامهدهنده همان نگرش سابق اداره امور اتباع و مهاجران و پلیس مهاجرت در قبال مهاجران است و بدونتردید نمیتواند منشأ تحول مثبتی در مدیریت پدیده مهاجرت شود؛ پس بهتر است نمایندگان مجلس از تصویب فوری این طرح خودداری کنند و در گفتمان حاکم بر این طرح و محتوای مواد آن بازنگری کنند.
>>> توسعه زمینههای اخراج مهاجران
ایران همواره در سه دهه اخیر آمارهای بسیار بالایی از اخراج مهاجران را به ثبت رسانده است؛ به گونهای که برخی گفتهاند در دوران بعد از انقلاب بیش از 27 میلیون مورد اخراج از کشور صورت گرفته است. سابقا بخش زیادی از این اخراجها مستقیما از سوی پلیس و بدون حکم قضائی انجام میگرفت و بخشی نیز با حکم مراجع قضائی. در قوانین سابق نیز توسل به ضمانت اجرای اخراج علیه مهاجران به چشم میخورد؛ اما به نظر میرسد طرح فعلی اسباب و زمینههای اعمال این مجازات را افزایش میدهد و دست مقامات انتظامی و امنیتی برای توسل به اخراج را بیشازپیش باز میگذارد. برای مثال در مواد 8، 9، 11، 12، 16، تبصره دو ماده 20، بند 8 ماده 27، تبصره 3 ماده 27، ماده ۳۱ و بند 6 ماده 36 به اخراج بهعنوان واکنشی در برابر تخلفات اتباع خارجی اشاره شده است. از طرفی طبق بند 5 ماده 9 در صورتی که تبعه خارجی به دلایل سیاسی و امنیتی یا حکم قضائی از جمهوری اسلامی ایران اخراج شده باشد، برای همیشه از دریافت روادید و ورود به ایران محروم خواهد شد. بهرهگیری افراطی از اخراج همانگونه که تجربه دهههای گذشته نشان داده است، نمیتواند ضمانت اجرائی مؤثر در قبال مهاجران باشد.
>>> مه خودم یک مهاجرم و بیشتر از عمرم در مهاجرت بسر بردم ، تاحال تصامیم و سختگیریهای بسیاری از اول عمرم بر من گرفته شده و هی سنگهای جلو پایم را خورد و کلان کردند .
گله از اینها ندارم چون نه من از اینها هستم و نه اینها از من و نه اینجا خاکم هست که حق اعتراض داشته باشم .
گله از حاکمان خودکامه کشورم دارم ، حال که آنها هم بعد از سقوط دادن وطنم که جز نامی که آن را در این مدت عمرم یدک کشیدم و مانند من و ملیونها تن دیگر مثل من آواره و فراری به کشورهای دگر شدند از خدا خاسته ام که درد آوارگی و مهاجرت را به اینها تا آخر عمرشان مستدام بدارد و شاید روزی در ذهن خودکامه شان بچرخد که ما قشر مهاجر که بانی و مسبب مهاجرت و آوارگیمان همین حاکمان تشنه قدرت بودند چه کشیدیم و حال افسوس که هیچ وقت چنین چیزی نه به ذهن خوکامه شان میچرخد و نه درد مهاجرت را میچشند چون آنقدر چور و چپاول کردند کشور و ملتم را که تا آخر عمر دور از خاکی که آتشش زدند عمر بی مقدارشان را در ناز و نعمت و آسایش بگذرانند ، و هرگز درک نخواهند کرد که مه ی مهاجر در صف گرفتن کارت آمایش و کارت کارگری که هر شش ماه یک بار اعلام میکنند و پولش را از زیر هزاران خروار خاک و آجر در میآوریم و نان کودک گرسنه ام را روی پول کارت آمایش میگذارم تا مرا و کودکم را از کشورش اخراج نکنند چه میکشیم!!!
>>> ایران همواره در سه دهه اخیر آمارهای بسیار بالایی از اخراج مهاجران را به ثبت رسانده است؛ به گونهای که برخی گفتهاند در دوران بعد از انقلاب بیش از 27 میلیون مورد اخراج از کشور صورت گرفته است./// در زبان فارسی به ای قسم نیرنگبازی می گویند « آتشفشان پدرسوختگی».متخصص ای قسم چالبازی ها مزدوران خائن BBC هستند (استند نداریم)و اراذل و اوباش مزدور و "کودن" آلبانی (درندگان و چرندگان رجوی چرک و چتل و کثافت). یک افغان ای قسم نوشته نمی کند.
دویم_مشنگ گرامی چرا سرچپه قصه کردی؟ او حکومتی که 27 میلیون !!! مهاجر را اخراج کرده باشد (این آمار را از ... درآوردی؟)لابد دو یا 3 برابر آن را قبول کرده و حصه ای را اخراج کرده.پس ایران به 50 میلیون مهاجر پناه داده بوده! متوجه... یا هنوز نشدی زباله آلبانی؟!
>>> علی و صدراعظم استرالیا
علی از افغانستان، مهندس معدن است در استرالیا، او میگوید روزی در استخر جکوزی در یکی از کلان شهرهای استرالیا مصرف آببازی بودم، متوجه شدم که صدر اعظم استرالیا نزدیک من جایی نشسته است. از فرصت استفاده کردم و سلام نمودم.
ایشان از من پرسید مصروف چه هستی و اهل کجایی؟ گفتم اصالتا از افغانستانم، اینجا مهندس هستم و در بخش معدن کار میکنم.
دوباره پرسید: آیا در محل کار با کدام تبعیض مواجه شدهاید؟ گفتم نه، من با چنین چیزی مواجه نشدهام.
آقای صدر اعظم بسیار خوشحال شد، خیلی خوشحال شد به گونهای که دراز کشید و یک نفس راحت کشید.
بعد گفتم میشه با هم یک عکس بگیریم، گفت حتما چرا که نه، منتهی من هنگامی که اینجا میآمدم لباس مناسب نپوشیده بودم، شما هم عکس را اگر میشه در فضای مجازی نشر نکن. علی میگوید من هم قول دادم که عکس را نشر نکنم و نکردم.
ببینید! آنها نجات و رستگاری وطن شأن را در نبود تبعیض جستجو میکنند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است