نظام های ایدیولوژیک بسادگی فرو نمی ریزند
ایدیولوژی دینی حاکم بر جامعه ما ریشه در دین، در باورها و اعتقادات ما دارد، برای همین از نقد مصون می ماند، حداقل تا حالا از نقد جدی مصون مانده است 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۲۵    ۱۴۰۱/۸/۳۰ کد خبر: 171841 منبع: پرینت

نظام های بنا شده بر پایه ی یک ایدولوژی، در مجموع نظام های سخت جانی هستند و بسادگی فرو نمی ریزند. اما آنچه ضربه بر بنیاد ایدیولوژی نظام های دینی، مثل امارت سرکوبگر طالب را دشوار می سازد، این است که ایدولوژی دینی حکومت طالب، یک ایدیولوژی وارتی و بیگانه، مثل ایدیولوژی کودتاچیان هفت ثوری نیست، که در تضاد با باورها و اعتقادات بومی جامعه باشد، بلکه بسیار آشنا و مانوس و عجین گردیده با تار و پود اعتقادات باشندگان افغانستان است، اعتقاداتی که در یک دوره ی طولانی تاریخی از یک نسل به نسل دیگر انتقال یافته و در اذهان مردم تزریق شده است.

یعنی آنچه ایدیولوژی حکومت دینی را در یک جامعه ی سنتی و دین زده ی مثل افغانستان مثلا از ایدیولوژی مارکسیسم جدا می سازد، این است که ایدیولوژی دینی اغلبا نیازی ندارد که ارزش و اصل و اصول او دگم های خود را به زور و با ابزار سازمان ها و نهاد های امنیتی بر جامعه تحمیل نماید. مردم از قبل با خودشکنی آنرا را پذیرفته اند. تا جایی که حتی مخالفان طالبان هم با ایدیولوژی و عقاید آنها درنمی افتند، حتی به آن تمسک هم می جویند و تا آنجا پیش می روند که مدعی می شوند که اسلام طالب، اسلام حقیقی نیست، اسلام حقیقی پیش آنهااست که پس از پیروزی پیاده خواهد شد!

مردم هم وقتی از سرکوب طالب به ستوه می آیند، سرکوبی که ریشه در باور های دینی دارد، با عقاید و باور های دینی طالب مخالفت نمی کنند، برخلاف سابقه طولانی دینی خود را برخ طالب کشانده می گویند ما قبل از طالب هم مسلمان بودیم و همیشه یوغ بندگی را بر گردن داشتیم.

از آنجا که ایدیولوژی دینی حاکم بر جامعه ما ریشه در دین، در باورها و اعتقادات ما دارد، از نقد مصون می ماند، حداقل تا حالا از نقد جدی مصون مانده است. در حالیکه ما نمی توانیم ساختار سرکوبگر و آزادی ستیزی قدرتی را که بر دین بنا گردیده است براندازیم، بدون آنکه برمفاهیم بنیادین ایدطولوژی آن ضربات مهلک نقد را وارد سازیم و باکی هم نداشته باشیم که این نقد، واکنش هایی را هم از سر تعصب، جهل و نادانی برمی انگیزد.

نوروز حمید


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نظام ایدیولوژیک
ایدیولوژی دینی
نظرات بینندگان:

>>>   Walli Zekander
بدبختی حقیقی و واقعی مردم یکی بیسوادی است و در کنارش آمو خته های ارثی و دستوری، معجونی از دین و عرف و فرهنگ اجتماعی باعث شده مرکبی بوجود آید که مردم با دل و جان بدان آویخته و آنرا مبرا از هرگونه خطا یا اشتباه دانسته و تمامی فعل و انفعالات نادرست را به مجریان نسبت میدهند.
جوامع ما نیازمند آموزش اند، و امیدواری بیشتر فقط میتواند به نسلهای آینده باشد، البته نسلهای مجزا و به دور از مدارس طالبانی و آموزش های قرآنی!

>>>   در بیست سال دوره به اصطلاح جمهوریت دموکراسی یا بهتر بگوییم جمهوری دیکتاتوری سرکوب و چور و چپاول چنان بلایی به سر مردم آوردند که مردم حاضر به پذیرش هندوانه ابوجهل شدند و هر دم میگویند بسیار شیرین است!!!
عبدا۰۰۰

>>>   خدا باوری که اساس دین باوری است، در طول تاریخ در همه جا و همه نظام ها وجود داشته است.
من شخصاً هم در جامعه اسلامی افغانستان رندگی کردم و هم در جامعه کمونستی شوروی و هم در جامعه کاپیتالستی غرب، در هرسه جامعه اعتقاد به خدا،خود آگاه و یا ناخود آگاه و یا هم بخاطر شرم و ترس از جامعه وجود داشته است.
در جامعه افغانستان در حیات روزمره ما شاهد هستیم که مردم قسم میخورند که به خدا قسم که چنین و چنان است.حتی طفل های خورد سال نیز راست و یا دروغ قسم میخورند.
در جامعه کمونستی شوروی نیز اگر یک کار غلط میکردی و یا چیزی خراب میشد،میگفتند:вожа мой.что ты сделал?
یعنی خدایا تو چه کردی؟
همچنان هر سال سال نو میلادی را که سال روز تولد حضرت عیسی است،تجلیل میکردند.
در ایالات متحده امریکا که خود را سزدمدار دموکراسی جهان میداند،در مراسم تحلیف ،روسای جمهور چه دموکرات باشند و چه جمهوری خواه،دست خود را بالای انجیل گذاشته قسم یاد میکنند که به مردم خدمت میکنند.
این که چقدر به مردم خدمت میکنند و چقدر به جیب خودشان،گور و گردنشان.
بنأ اعتقادات و باور های بومی انسانها به دین تبدیل شده است و دین به فلسفه و فلسفه به قانون.
امروزه ما تمام نوع اینها را در جوامع و کشور های مختلف داریم.

افراطیت نیز در تمام ادیان وجود دارد.ما شاهد جنگ های صلیبی در تاریخ بودیم و شاهد برخورد یهودی ها در مقابل فلسطینی ها هستیم و شاهد لشکر کشی های اسلام نیز تا قاره اروپا و آسیا بودیم.
همین حالا نیز این رقابت ها وجود دارد.
طور نمونه: اسلام قلعه را در هرات قلعه اختیار الدین نام گذاشتند و آن را ترمیم کردند و در مابین آن دو محوطه قبرستانی را با قبر های صلیبی و غیر صلیبی خالی گذاشتند که در آینده در آنجا کلیسا بسازند و معبد یهودیان بسازند.
معلوم نیست که طالبان در آنجا مسجد میسازند و اطراف آن را مدرسه میسازند و یا چیز دیگر؟

>>>   اصحاب قدرت برایشان پایگاه اجتماعی اهمیت دارد و در یک چشم به هم زدن ایدئولوژی خود را تغییر می دهند. برای آن‌ها دین‌گرایی، لیبرالیسم، مارکسیسم و فاشیسم مانند آن ممکن است چندان که نشان می‌دهند مهم نباشد. نگاه کنید به تغییر مواضع عبدالحمید و اتحاد او با تحرکاتی کاملا لیبرالیستی.

>>>   آقای نوروز حمید،
آنچه جناب عالی تازه مطرح میکنید در طول تاریخ ادیان و به خصوص اسلام ریشه های عمیق دارد.
نقد و بررسی و انتقاد و بر دین اسلام از سوی پژوهشگران و منتقدین و دین باوران و دین منکران بسیاری در طول تاریخ اسلام واقع شده و در متون قدیم همچو مباحثه ها را بیشتر زیر نام مناظره و مباحثه مسلمان و دهری میتوان پیدا کرد و مطالعه کرد و یکی از اسباب ایجاد علم کلام در اسلام بر اساس نیاز به ادله های قوی در همچو مباحث میباشد.
بعد دوقطبی شدن جهان به دو قطب کمونیسم و امپریالیزم ، متفکرین مسلمان در وسط این دو قطب در حال مناظره و مباحثه با هردو جناح در گیر بودند که در این مورد کتاب های زیادی وجود دارد.
اما آنچه جناب عالی فرمودید ، یعنی برای مبارزه با طالبانیزم باید اول بر ریشه های دینی و اعتقادی این گروه یعنی اسلام باید یورش برد تا بنیاد فکری طالبانیزم فرو بریزد.
توصیه من برای شما و دیگر عزیزانی که در حوزه های فکری و سیاسی قصد ورود را دارند این است که اول باید ساختار های فکری و عقیدتی و سیاسی و ابزاری را از هم تفکیک کنید و بعد هدف خود را تعین کنید و به آن یورش ببرید.
نه طالب امروز و نه مجاهد دیروز و نه هیچ گروه یا سازمان دیگری نمایندگی از اسلام نمیکنند و تولیت مسلمانان را به عهده ندارند.
اسلام آخرین دین خدا بر روی زمین است و تا نهایت حیات زمین باقی خواهد بود.
دولت ها و حکومت ها و قدرت ها در طول تاریخ برای نحکیم حاکمیت خود گاهی استفاده ابزاری از دین کرده و میکنند اما در نهایت میبینیم که حاکمیت ها و دولت ها و قدرت ها فرومیپاشند اما اسلام در جای خودش محکم ایستاده میماند ، اگر غیر از این میبود با فروپاشی حاکمیت ها باید اسلام هم فرومیپاشید که چنین نشد و نمیشود.
نمونه اش در تاریخ معاصر فروپاشی مجاهدین و دور اول طالبان در افغانستان است که به مثابه گرد و غبار نشسته بر روی صخره دیانت و اسلام به اثر یاران حوادث شسته شد اما دین اسلام و اعتقاد مسلمین در جایش باقیماند.
پس چه بهتر که وقت خود را اگر مصمم به کاری هستید بیهوده در مبارزه با مبانی عقیدوی اسلام هدر ندهید بلکه از راهکار های سیاسی و نظامی در مقابل طالب و طالبانیزم ایستاده شوید و در نهایت به جایی خواهید رسید در غیر آن منتظر بمانید تا دیگرانی که آغازیده اند کار را به انجام برسانند و آنگاه خواهید دید که طالب میرود اما دیانت و اعتقاد اسلامی مردم سر جایش استوار باقی میماند .

>>>   دوستان محترم!!!
تحلیل آقای نوروز حمید در حقیقت ماست مالی. تبهکاران داخلی و خارجی که در بربادی کشور ما مستقیما سهیم اند میباشد.من نمیدانم که چگونه قلم بدستان ما به چنین نتایج میرسند. ؟؟؟بر مبنای کدام منطق؟؟؟؟
آقایان محترم!!!!
بیایید کمی به عقب بر گردیم....و یکبار دگر علل سقوط. شاه امان الله را ارزیابی کنیم...بسیاری از تحلیل گران داخلی و خارجی گناه را به گردن مردم که گویا بیسواد بودند ، یا اینکه شاه شتابزدگی عمل کرد ، میاندازند. البته شاه امان الله خالی از اشتباهات نبود اما مردم اعم از پشتون و تاجیک ،هزاره همه در دفاع از شاه قرار داشتند ، همبن توده های وسیع که اکثریت بیسواد بودند ولی برای فردای روشن فرزندان شان از ریفورمهای معارف. دفاع کردند زنان زیورات خود را فروختند و در پای ملکه ریختند تا ابن زن منور انرا در تعجبم معارف و. آزادی زن مصرف کند، مردم ‌کتبا با وجود فقر و ناداری بیش‌تر از پنجاه هزار پول مروج آنوقت جمع آوری و به شاه برای مصرف در راه معارف سپردند.
نویسنده سرمقاله دین را یکی از وسایل بدبختی کنونی کشور زیرکانه قلمداد کرده است ، مرتجعبن داخلی (فیودالان ، زمینداران بزرگ بیروکراتها سرمایداران دلال ))ابنها همه نیرو های اهریمنی اند که برای حفظ منافع شان در جستجوی راه ها الی سقوط نظام میباشند و در این راستا حاضرند منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح داده و با نیروهای خارجی برای سبوتاژ و ایجاد فضای مختنق دست می‌دهند ، برای خارجی ها حتی امتیازات می‌دهند....ابنها برای سرکوب افکار مترقی از دین و عنعنات مردم استفاده کرده و با مصرف زباد پول. افراد خاین و وطنفروش را استخدام میکنند... این بر خورد تازه نیست، شاه امان الله نتوانست فاصله ای ایجاد شده بین مردم و حکومت توسط افراد دزد و خاین. حکومت را از بین ببرد و این بزرگ‌ترین فرصت برای انگلیس و خاینین داخلی بود که شاه را منزوی و حتی تا سقوط آن فعال باشند.

قبل از قیام هفتم ثور حکومت محمد داود خان در قدرت بود . چرا این نظام در چهار سال نخست مورد تهاجم ، نیروهای داخلی و خارجی قرار داشت؟؟؟
پاکستانی ها نظر به تجارب شان از محمد داود بخاطر موضوع پشتونستان در هراس بودند ، برای اینکار دست بکار شدند و نخستین کار شان استخدام افغان‌ها بود البته احزاب اسلامی بهترین کاندید برای جذب حمایت از پاکستان بودند ... زمانی که محمد داود در رابطه با قضیه پشتونستان. نرمش اختیار کرد ، دفعتا تمام مراکز تبلیغاتی پاکستان علیه محمد داود متوقف شد و هم فعالیتهای تروریست‌های افغانی در وجود اخوانی های افغانی زیر کنترول شدید ای اس ای قرار گرفت . به همین ترتیب ، زمینه برای مداخلات خارجی در افغانستان آماده شد...
البته دین اسلام بزرگ‌ترین اله و وسیله برای پاکستانی ها امریکایی ها و حتی ایرانی برای مداخله و کنترول بر افغانستان بود ولی دوستان در محاسبات شان ابعاد وسیع و گسترده جنگ چهل ساله افغانستان را مد نظر بگیرند و تنها با ذکر ایدیالوژی اسلامی نمیتوان این تراژیدی را بیان کرد. ما قربانی پول سرمایه و سیاست استعمار نوین گردیده ایم. این تراژیدی در آفریقا ، آسیا و مجموع کشور های تازه به استقلال رسیده رخ داده حتی بسیاری از این کشور ها اصلا مسلمان نیستند نباید جنایات امریکا و متحدین انرا بدین آسانی فراموش کرد و گناه را به گردن دین و مردم انداخت. توده های هیچ کشوری جنگ و بربادی نمیخواهند آنها زندگی ابرومندانه و پیشرفت در امور روزمره میخواهند ، اینجاست که اهریمن امپریالیزم بنام دموکراسی و اقتصاد لیبرال. لگام بر دهان ملت های فقیر میزند و نوکران شان بنام اینکه مردم بیسواد است ، مردم نمیفهمند ، از این قبیل اتهامات را بر توده های بیچاره بر چسپ میزنند تا به غارت خویش ادامه دهند، بیست سال حکومت امریکاییان در افغانستان. گواه این ادعا است.... یکتعداد روشنفکران دزد که در همین بیست سال جز دزدی و غارت ملت کاری نداشتند برای بقا و تضمین منافع حال و آینده ای شان جنگ. تباه کن زبانی و قومی را دامن ردند ، مقالات نوشتند در پارلمان یخن به یخن شدند ، کتابها علیه یکدگر نوشتند ، اینها اکثرا تفاله های همان سیستم فیودالی میباشند که در شرایط بیست سال اخیر
آنقدر دزدیدند که قرنها برای اجداد شان کفایت میکند و در عوض هفت ملیون کودک. یتیم و آواره شد ، ملیونها زند بی شوهر و بی فرزند شد و حتی به فحشا کشانده شدند ، ابن همه جنایات در زیر چتر جمهوری اسلامی افغانستان زیر نام اسلام صورت گرفت. طالبان عمر طویل ندارند.... طالبان هیچ بنیادی برای بقای دایمی ندارند و زمان برانداختن حاکمیت طالبان زیاد دور نیست. مردم را در قفس نگهداشتن در شرایط کنونی کار نا ممکن است.ا...برای هر تغییر زمان بکار است....
حنظله

>>>   •● ما و شما فارسیزبانان زنده باشیم باز میبینی که این گروه پشتون-بیریشه-ناقلین تربیه شده اسلام-دیوبندی مثل خلیفه حقانی (که باکشته شدن الزواهری) از ترس نوبت جان خودش خود را از کابل به لوگر و مغاره های خوست به چه گریز تیز رسانده بود !؟ این بود کار خلیفهء نظام آیدیولوژیک-تارجولایی-پشتونها!؟

درین عصر جدید هر چیزهدف را زور و تخنیک تعین میکند مثل تخنیک زیرکی و زور تنهای فدراسیون-پوتینی متکی به ملت متحد خودش.
نه امریکای-بایدنی اروپا انگلیس کانادا جاپان-چاپلوس که توسط همین دوستش امریکای شیطان-تروریست بمباران اتومی شده بود !
حالا آمریکا ناتو غرب... شکست خورده هستند و صرف صرف از دور با کمی پول و شیطنت-تبلیغاتی رسانه یی و آیدیولوژیک-طالبانی میخواهند زورآزمایی نشان دهند و بس.

ما فارسیزبانان که به خداوند توکل داشته و به اسلام واقعی و به مسلمانان خود ما متکی ... هستیم و با پیروزی مان سرزمین جدایی را با هویت و نام کشور-جدید در برنامه و روند عملی داریم و به یقین که با شکست انگلیس امریکا و غرب، زودتر فرار و شکست دایمی پشتون-طالبان در راه است که عنقریب...●•

>>>   درست است ، طالبان به زعم خود شان حکومت دینی را روی کار آورده اند ومردم هم چیزی نمی توانند بگویند . اما طالبان اگر حکومت دینی واقعی را روی کار می آوردند ، مشکل کمتر بود ، مردم باید سعی کنند در دین معلومات کافی بدست آورند ، وبعد ازان طریق با دلیل اعتراض کنند . مثلا در دین عدالت وجود دارد وطالبان رعایت نمیکنند ، از یک قوم یک عده بالای مردم حکومت میکنند ، افراد عادی طالبان قتل میکند ، که این کار بدون اثباط نا روا است ، طالبان تبعیض میکنند ، دختر هارا به مکتب اجازه نمی دهند در اسلام چنین نیست ، وباید زن ومرد چیزی بیاموزد ، قا چاق مواد مخدر ، وده ها مورد دیگر ،،،،،

>>>   سعودی ها نیم قرن جهت گسترش دین‌گرایی تلاش کردند ولی امروز جهت مبارزه با دین‌گرایی تلاش می‌کنند. بنابراین کسی اگر بخواهد برای سرنگونی رژیم سعودی از دین‌گرایی یا دین‌ستیزی استفاده کند تلاشی بیهوده انجام داده. به همین ترتیب مبارزه با دین اسلام به منظور مبارزه با طالبان راه به جایی نخواهد برد. چون دین پوششی برای اهداف سیاسی ممکن است باشد.

>>>   دور انداختن طالبان همین فردا ممکن است اما معضله اساسی پیدا کردن آشغالدانی است تا این آشغال ها در آن انداخته شوند.
پاکستان مثل همه اجناس صادراتی اش که ۹۰ فیصد آن تقلبی است حاضر به قبول این کثافت ها در کثافت دانی کویته و پشاور نیست چون استدلال میکند که قرار است نوار سرحدی با افغانستان را باز سازی و مدرن سازی کند و دیگر جایی برای آشغال های طالبی نیست.

>>>   به نظر میرسد آمریکا در تلاش است از چهره های جوان به مثل احمد مسعود و ملا یعقوب یک حکومکت ائتلافی افغانستان شمول بسازد.

>>>   باد مست است ولی باده حرام است،عجب!
حورمفت است و ، پریزاده حرام است،عجب!
طوطیان در وسط معرکه لب می گیرند
بوسه ی آدم دلداده حرام است، عجب!
شیخ فرمود چون از واقعه تحریک شده
سایش آهن و سمباده حرام است،عجب!
خالق هرچه زبان است به ما می گوید
فارسی بر سر سجاده حرام است،عجب!
تف بر این قوم که هرجا سخن از شادی هست
اتفاقی که نیفتاده حرام است،عجب!
شعر از مهدى_مختارزاده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است