تاریخ انتشار: ۱۳:۳۶ ۱۴۰۱/۸/۳۰ | کد خبر: 171842 | منبع: | پرینت |
امیر حبیباللهخان فرزند عبدالرحمانخان در سال ۱۹۰۲میلادی که شاه افغانستان بود، به شبهقاره هند رفت. هنری "مک ماهون" مامور ارشد وزارت امور خارجه هند بریتانیایی، وظیفه تشریفات و پذیرایی از حبیباللهخان را به عهده داشت. وی با درک شهوترانی و نقطه ضعفهای حبیباللهخان پدر امانالله خان، دست به شگرد استخباراتی زد که اکنون به تخلیه اطلاعاتی "پرستویی" شهرت دارد.
توضیح اینکه مک ماهون در بدو ورود حبیباللهخان به شهر پیشاور، دو خانم انگلیسی از همکاران خود را که در زیر مشاهده میکنید، به عنوان میهماندار و پیشخدمت به حبیباللهخان معرفی کرد. این دو خانم همزمان با این که بزم شبانه امیر را گرم میکردند، اطلاعات مهم و محرمانه افغانستان را از امیر میگرفتند و به انگلیسها تحویل میدادند. آنان در تمام لحظات در کنار امیر بودند و حتی شاه افغانستان را تا بمبئی همراهی کردند.
البته هدف مهمتر دولت هند بریتانیایی از میزبانی و به دام انداختن حبیبالله خان، تاثیرگذاری روی سیاست خارجی افغانستان بود. همانطور که چند سال بعد در جنگ جهانی اول دیده شد، شماری از درباریان در کابل اصرار داشتند که افغانستان به نفع آلمان در مقابل انگلیس وارد جنگ شود اما کمکهای مالی و تسلیحاتی انگلیس به امیر از یک طرف و وابستگی عاطفی امیر به بانوان انگلیسی از سوی دیگر، امیر را از جنگ علیه انگلیس برحذر داشت.
نکته دیگر اینکه سه سال بعد از سفر امیر به شبهقاره هند، مک ماهون در سال ۱۹۰۵ در راس هیاتی به افغانستان آمد و مسوولیت تقسیم آب بین افغانستان و ایران را به عهده گرفت. مک ماهون از نگاه محققان ایرانی، عنصر نامطلوبی بود زیرا برای جدایی سیستان و بلوچستان از ایران، فعالیت میکرد.
القصه این که حبیباللهخان چنان با این دو خانم انگلیسی انس گرفته و رابطه عاطفی برقرار کرده بود که وقتی امیر بدون آنها به افغانستان برگشت، به اصطلاح امروزیها شکست عشقی خورد و افسردگی گرفت. لذا دربار کابل، با دولت هند بریتانیایی رایزنی و مکاتبه را برای فرستادن این دو خانم انگلیسی به افغانستان، شروع کرد. این رایزنی مدتها طول کشید و انگلیسها که در حیله مشهور هستند، به شاه افغانستان جواب رد ندادند اما فرستادن خانمهای انگلیسی را به دربار حبیباللهخان، امروز و فردا میکردند. یکبار به حبیبالله خان خبر دادند که قرار است "آشنایانش" یا همان معشوقههای انگلیسی امیر از راه چمن به قندهار و از آنجا به کابل بیایند. امیر از این خبر چنان بیطاقت و هیجانزده شد که بلافاصله به قندهار آمد اما از پرستوها خبری نشد. این اتفاق، امیر را به شدت متاثر کرد تا جایی که از رسیدن به پرستوهای انگلیسی ناامید شد.
این داستان واقعی را که تصویر زیر گواه آن است، در بسیاری از کتابهای تاریخی از جمله در صفحه ۲۱ و ۲۲ کتاب "برگهایی از تاریخ معاصر ما" ذکر شده است. نویسنده این کتاب که در سال ۱۹۸۷میلادی در کابل به چاپ رسیده، سردار "محمدرحیم ضیایی" مشهور به "شیون کابلی" فرزند محمدعمر نوه عبدالرحمانخان است. گفتنی است که شیون کابلی از شاعران فارسیزبان معاصر ما است که در سال ۱۹۸۷میلادی در مسکو درگذشت و در قبرستان تفلیسی به خاک سپرده شد.
این بود برگ دیگر از تاریخ معاصر افغانستان که شاهان این کشور چگونه بازیچه دست بیگانگان بودند.
مرادی
>>> واژه پرستو را خراب نکنید نام زیبای یک پرنده است و نامی برای زنان همان کلمه روسپی یا رفیقه یا دوست دختر را به جای درستش به کار ببرید
>>> عدم درک درست عاطفی زن از شوهر و شوهر از زن دلیل اصلی گرایش مرد ها به خصوص و بعضا" زن ها به ارتباطات عشقی خارج از ازدواج می است.
در مورد امیر حبیب الله خان هم این اصل صدق میکند.
خانم های انگلیسی و به خصوص پرستو های اطلاعاتی چنان خدماتی فراهم میکنند که افرادی چون این امیر شهوت ران آن دوران و یا ارگی های دوران کرزی و غنی را غلام عشق میسازند و بعد از نظر اطلاعاتی میدوشند.
>>> این دو خانم که پیر هستند فکر نکنم در بزن شبانه امیر اشتراک کرده باشند
>>> سلام
دز متن بالا ، انگلیس ها ضرورت نداشتند تا با حیله و نیرنگ راز هایی را با پیشکش کردن خانم ها از زیر زبان حبیب الله بیرون بکشند چرا که افغانستان از همان سده های پیشین تا کنون دولت جیره خوار و مزدور انگلیس ها بوده
دولت های افغانستان بشمول دولت حبیب الله آنقدر ضعیف و بی بنیاد و بی پایه بوده که انگلیس ها برای کشف راز های دولتی ضرورت هیچگونه ترفندی را نمی دیدند چرا که امیران سدوزایی ، بارکزایی ، درانی و محمد زایی همه دستپرورده خود انگلیس ها بودند . اما در مورد دو مهماندار زن انگلیس برای حبیب الله ، حرف درست و دقیقی است . حبیب الله میر زنباره و شهوت ران و زن ذلیل بود . بیش از بیست زن نکاحی و چندین زن برده و کنیز و نوکر داشت به همین دلیل انگلیس ها برای اینکه امیر حبیب الله را خوشحال بسازند ، زنان انگلیس را در آغوش او انداختند .حبیب الله دست پرورده انگلیس ها بود .
>>> نگفتیت که بلاخره پرستو ها امدن یا نی
>>> •● ...مشابه قصه خوستی سخنگوی پشتون-طالبان و دخترخانم داکتر الاهه... و ...●•
>>> اقای مرادی!
داستان وعکس برایم جالب بود.ایکاش من وخودت هم اقلا برای یک هفته امیرحبیب اله خان میبودیم.
عاقل
>>> مرادی صاحب!
اگرهمین داستان رابه همین شکل درزمان حیات مرحوم رحیم مهریارقصه میکردی،گپ خراب میشد.
عاقل
>>> منتظر بمان ، می آیند.
>>> اين قصه هم همان مصاحبه مبلغ وارى هست كه گفت "سند مستند دارد كه والى طالبان شخص القاعده هست" مگر نام والى را نمى فهميد!
چپى هاى بد بخت بايد يك كمكى شرم كنند! اشالله كه براى سال متمادى قواره هاى منهوس شما چپى ها را نخواهد در حريكه ديد !
>>> زن های انگلیسی ره سیل کن. او زمان زن های غربی هم محجبه بودند و از بالا تا پایین پوشیده. در ای 100 سال اخیر یهودی ها با فلم و سینما زنان غربی را بی عفت و فاسد و هون برهنه کردند تا امروز که همجنسبازی هم در غرب نه حرام نیست بلکه تشویق می شود. [[بنیاد کار ابلیس بر «تدریج» است]]. با فلم و سینما و تلویزیون می شود هر کثافتی را در حلق مردم فروکرد. نه بزور بلکه به اختیار و میل و اشتیاق.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است