سفر «حنا ربانی» وزیر دولت در امور خارجه پاکستان به کابل، متن را به حاشیه برد و بسیاری‌ها از جای توجه به اهداف مأموریت او، ظاهرش را مورد توجه قرار دادند.
اصل قضیه این است که سفر این بانوی پاکستانی به قلمرو طالبان در حالی انجام شد که گروه طالبان از بابت نقض حقوق بشر و محدودیت بر زنان، به شدت تحت فشارهای داخلی و بین‌المللی قرار دارد.

به عبارت دیگر، طالبان اکنون در داخل و خارج از افغانستان به عنوان یک گروه زن‌ستیز و ناقض حقوق بشر شناخته می‌شود که این امر مانع بزرگی در برابر به رسمیت شناخته شدن طالبان به شمار می‌رود اما سازمان اطلاعات پاکستان با اعزام یکی از بانوان کابینه دولت این کشور به کابل، خواست تا با استقبال طالبان از این خانم، چهره زن‌ستیزانه طالبان را ترمیم کند.

این که گفته می‌شود حنا ربانی به منظور گسترش روابط پاکستان و طالبان و حل مشکلات مرزی به کابل آمده است و یا این که وی در گفتگو با سران طالبان، این گروه را تشویق کرده است تا تلاش خود را برای گفتگوهای دولت پاکستان و تحریک طالبان یا تی‌تی‌پی بیشتر کند، ظاهر قضیه است زیرا روابط پاکستان و طالبان چنان به هم نزدیک است که اکنون به هم‌آغوشی مرگبار تبدیل شده است.

دیگر این که پیگیری موضوع مذاکرات دولت پاکستان و تحریک طالبان، از صلاحیت حنا ربانی و وزارتخانه وی نیست بلکه راهبرد خارجی پاکستان در قبال افغانستان اعم از سیاست، امنیت و تجارت، در حیطه و اختیارات ارتش پاکستان و سازمان آی.اس.آی قرار دارد. لذا سفر این مقام زن پاکستانی به کابل، در جهت تطهیر طالبان صورت گرفت تا زمینه همکاری‌های بیشتر جامعه جهانی را با طالبان فراهم کند.

در حقیقت، حنا ربانی در سفر به کابل، کار پرستو را انجام داد تا نظر جهان به سوی طالبان جلب شود. شاید این سخن کمی عامیانه به نظر برسد اما وقتی سیاست، عاری از اخلاق باشد، سیاستمداران و نیروهای امنیتی برای رسیدن به هدف، دست به هر کاری می‌زنند. مثلاً «رادیو مشال» هفتم نوامبر یعنی سه هفته پیش گزارشی را از نقش ادارات امنیتی پاکستان در پخش فیلم‌های خصوصی سیاستمداران مخالف سازمان آی.اس.آی منتشر کرد. در این گزارش به قضیه «اعظم سواتی» عضو ارشد حزب «انصاف» اشاره شده است که از آدرس نامعلومی تهدید شد که اگر به مخالفت علیه نهادهای امنیتی پاکستان ادامه دهد، فیلم رابطه وی و همسرش را منتشر خواهند کرد. ظاهراً اعظم سواتی منتقد سازمان آی.اس.آی با همسرش به مسافرت رفته بود اما غافل از این که قبلاً مأموران آی.اس.آی در اتاق استراحت آن‌ها دوربین کار گذاشته بودند. اعظم سواتی پنجم نوامبر در مقابل خبرنگاران در لاهور اشک ریخت و این خیانت سازمان آی.اس.آی را علنی کرد.

این را اضافه کنم که ساختار ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان، نسخه برون‌مرزی ارتش و سرویس اطلاعات بریتانیای کبیر است که روی خدعه و نیرنگ بنا شده است. آنچه از قدرت و توانایی سازمان آی.اس.آی گفته می‌شود، عمدتاً به عنصر فریب‌کاری و حیله‌گری این سازمان برمی‌گردد. مثلاً ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان برای افغانستان، کاردار و سفیری فرستاده است که برای فریب قشر سنتی افغانستان و دل‌خوشی طالبان، یک وجب ریش گذاشته است و لباس محلی می‌پوشد اما وقتی موضوع فریب جامعه جهانی در میان باشد، دیگر ریش کارآیی ندارد و سازمان آی‌اس.آی خانمی را بین طالبان می‌فرستد که ظاهر وی با ابتدایی‌ترین معیارهای طالبان هم‌خوانی ندارد.

سخن پایانی این که دولت پاکستان و به خصوص ارتش و سازمان اطلاعات این کشور، بیش از هفتاد سال است که جهان و افغانستان را با شیوه‌های مختلف به بازی گرفته است و این بار نوبت برگ حنا ربانی بود که به میدان آمد.

شرح تصویر:
سفیر و یا کاردار پاکستان در کابل، فردی به اسم «عبیدالرحمان نظامی» است که در تصویر کنار حنا ربانی در فرودگاه کابل دیده می‌شود. وی از افراد معتمد ارتش پاکستان و فرد نزدیک به سازمان آی.اس.آی است که سال‌های طولانی در حوزه کشمیر و هند فعالیت کرده است.

مرادی

>>>   S Rohollah Mosavi
تحلیل تان خیلی دقیق بود
بنظر شما با این کار آیا طالبان در نزد جهانیان تطهیر میشود؟

>>>   محمد مرادی
ابزارهای پاکستان برای تطهیر، تقویت، حمایت و معرفی طالبان تنها به سفر حنا ربانی خلاصه نمی‌شود بلکه سفر این مقام پاکستانی به کابل، بخشی از لابی‌گری بزرگ پاکستان برای مطرح کردن طالبان در سطح بین‌المللی است. در حقیقت، پاکستان تمام ظرفیت خود را برای برجسته‌سازی و تطهیر طالبان به کار انداخته است. مثلاً نماینده پاکستان در سازمان ملل و سفیر این کشور در آمریکا و در مجموع دستگاه دیپلماسی پاکستان از یک‌طرف و نهادهای نظامی و امنیتی این کشور از سوی دیگر، شبانه‌روزی تلاش می‌کنند تا چهره موجهی از طالبان در انظار عمومی نشان دهند.
در پاسخ به این سوال شما که پرسیده‌اید آیا با سفر حنا ربانی به کابل، طالبان تطهیر می‌شوند؟ باید خدمات عرض کنم که سفر این مقام پاکستانی به کابل، هرچند نزد آگاهان تأثیری در نشان دادن چهره موجه و میانه‌رو از طالبان ندارد اما در بین عوام بدون تأثیر هم نیست. این که طالبان از خانمی با این سر و وضع استقبال می‌کنند، بعید نیست که بسیاری از نهادهای بین‌المللی مرتبط با حقوق زنان و مردم کشورهای کمک‌کننده به افغانستان، تحت تأثیر قرار بگیرند و اندکی از حساسیت خود نسبت به طالبان بکاهند. حتی این تأثیرپذیری در بین شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی افغانستان هم دیده شد. این که بسیاری‌ها از اهداف سفر حنا ربانی به کابل غفلت کردند و به مو و لباس او مشغول شدند، نشان داد که پاکستان در نقشه خود موفق بوده است.
در مجموع این را عرض کنم که پاکستان در افغانستان به صورت عموم و در قسمت معرفی و تقویت طالبان به شکل اخص، موفق عمل کرده است. همین که طالبان اکنون در رأس قدرت قرار دارند، گواه این حقیقت است که پاکستان در بین عوامل شکل‌گیری وضعیت موجود در افغانستان، نقش مهمی داشته است.

>>>   آیا وزیر پاکستانی خانم حنا ربانی کهر در کابل با میزبانان خود بر سر تی تی پی یا طالبان پاکستان که دیروز دوباره فرمان جنگ با دولت پاکستان را صادر کردند، مذاکره خواهد کرد؟
مسلماً پاسخ منفی است، چونکه این کار در انحصار و صلاحیت ارتش و سازمان استخبارات آن، آی اِس آی است.

اما سوال این است که جنرالان ارتش و آی اِس آی تا چه حدی می توانند طالبان حاکم در کابل را قانع و وادار به ایجاد تغییر در موضع طالبان پاکستان کنند تا تی تی پی دست از جنگ و اسلامی سازی نظام سیاسی بردارند و از دولت پاکستان اطاعت کنند؟
به نظر نمیرسد که جنرالان پاکستانی از چنین قدرت نفوذ و تاثیرگذاری بر طالبان افغانستان برخوردار باشند تا طالبان پاکستانی را از طریق آنها مطیع و منقاد خود سازند.
هم چنان به نظر نمیرسد که طالبان حاکم در افغانستان از طالبان پاکستانی روی برگردانند و آنها را در چنگال ارتش پاکستان تنها رها کنند تا خورد و خمیر و نابود شوند. حتی اگر چنین ذهنیت و تصمیمی در میان شماری از کلان های آنها وجود داشته باشد، بدنۀ نیروهای شان در مخالفت با آن قرار خواهند گرفت. اگر آتش جنگ طالبان پاکستان با دولت و نیروهای پاکستانی در بگیرد و تنور و میدان این جنگ داغ شود، نیروهای زیادی در بدنۀ طالبان افغانستان با اشتیاق جهاد و استشهاد به این میدان می روند.

صرف نظر از علاقه و اشتیاق بدنۀ طالبان افغانستان در همراهی و همسنگری با طالبان پاکستان که برای دولت پاکستان چالش بر انگیز است، طالبان حاکم در افغانستان در سطوح بالایی نیز برخلاف تصوری که در مورد نزدیکی و وابستگی آنها به اسلام آباد وجود دارد، برای پاکستانی ها درد سر ساز و چالش آفرین هستند. جالب این است که این ها در کابل با هند دشمن سنتی پاکستان رابطه برقرار کردند و از هندی ها خواستند تا سفارت شان را فعال سازند، کاری که برای دهلی به همان حدِ سقوط جمهوریت افغانستان، شوک آور و شگفت انگیز بود.

نکتۀ جالب تر و شگفت انگیز دیگر که برای اسلام آباد بسیار نگران کننده و خطرناک میتواند تلقی شود، ایجاد تماس و رابطۀ کابل با جریان ناسیونالیزم پشتون در پاکستان از جمله جنبش تحفظ پشتون است، که شکل گرفته است.
اینکه اوضاع میان تی تی پی و اسلام آباد و میان کابل و اسلام آباد چگونه شکل خواهد گرفت، آینده پاسخ خواهد داد. اما نکتۀ روشن آن است که دولت پاکستان با شرایط دشوار و گره های پیچیده ای در روابط خود با کابل و طالبان افغانستان و طالبان خودش روبرو است.
مسلماً زلف های پریشان و خنده های لطیف خانم وزیر پاکستانی در کابل، گره های این دشواری و پیچیدگی را نمی گشاید.

محمد اکرام اندیشمند

>>>   آقای مرادی و عزیزان هموطن،
هم اهداف پاکستان معلوم است و هم اهداف جهان و هم اهداف و پالیسی های طالبان.
چیزی که نا معلوم است اهداف سیاستمداران ضد طالبان است که نه خود میدانند دنبال چه هستند و نه ملت میداند که کجا هستند و چه میکنند.
از جانب دیگر یک سرگمی کلان در جامعه پشتون افغانستان وجود دارد که گرهی بر گره های این کشور می افزاید.
در مقیاس کلان اکثر اقوام مختلف پشتون ساکن افغانستان از طالبان حمایت و پشتیبانی میکنند و این به خاطر داشتن توپ در میدان بازی اقوام ساکن افغانستان است.
اما
از جانب دیگر طالبان تا حال نتوانسته اند نمایندگی و کلانی خود را در بین دو قوم کلان پشتون که غلزی و درانی است است تثبیت نمایند.

باقی اقوام ساکن افغانستان هم تا حال نتوانسته اند که بین قوم خود و در تعامل با اقوام دیگر به یک تفاهم برسند.
آنچه فعلا" واقع شده گیر ماندن همه اقوام در یک قفس ساخته شده از جانب پاکستان است که حاکمیت داخل قفس به دست طالبان و کلیت تمام قفس در کل به دست پاکستان است.
به مجرد شکسته شدن این قفس همه اقوام چون پرندگاه رها شده از قفس میپرند و هر کس به آشیانه خود میرود و این است قصه چند هزار ساله تاریخ این جغرافیای نفرین شده که امروز افغانستان مینامندش و فردا شاید کدام نام دیگر بالایش گذارند.

>>>   برای تطهیر فرقه ضاله طالبان چه کارهای شنیع وضدانسانی که مرتکب نمی شوند.

>>>   تحلیل دقیق وبجا

>>>   در هر سال تحصیلی، بیشتر از دوصد شاگرد داشته و بین ده تا بیست منوگراف را نظارت‌ و ارزیابی می‌کردم. هفته وار به دهها جلسه متفاوت شرکت می‌کردم. نوشتن اثر علمی، مقاله و ارائه کنفرانس علمی بخش دیگری از کارم بود. سه سال اخیر عضویت هیات علمی پوهنتون هرات، معاونیت برد مشورتی آی تی پوهنتون و ریاست پوهنحی کمپیوتر ساینس را بر عهده داشتم. در کمیته های تضمین کیفیت، تحقیقات علمی، آموزش الکترونیک، نصاب تحصیلی در حد توان ایفای وظیفه کردم. تاسیس دیپارتمنت آموزش مسلکی کمپیوتر و تطبیق ارزیابی آنلاین تضمین کیفیت نتیجه‌ی بخشی از تلاش‌های من است. همه اینها جزئی از شغلی بود که بابت آن معاش میگرفتم بله، اما در قبال معاش نبود بلکه به خاطر عشق به وطن و مسلکم بود که متاسفانه یا خوشبختانه هنوز وجود دارد. به خاطر همین عشق و آرمان ۷ سال افتخاری درس دادم ولی در عرض کمتر از ۷ ماه منفک شدم. ظاهرا جایی برای من در وطنم نبود.
نکته: ۱. این متن صرفا مثالی ساده برای بیان عمق فاجعه بود. وگرنه در طی این یک سال اخیر هزاران مرد و زن صرف نظر از استعداد و تحصیلات آواره و مهاجر شدند. درحالی‌که هر کدام در جایگاه خود می‌توانستند برای کشور مفید واقع شوند.
۲. هدفم ارائه خلص سوانح نبود و البته کارکردم به این چند سطر خلاصه نمی‌شود. دیدن این تصویر دلم را به درد آورد. دلم به حال خودم و وطنم سوخت.
راستی حجابم به مراتب از این بانوی مکرمه کامل تر و مناسب‌تر بود ولی جایی برای من در وطنم نبود...
سمیه ذبیحی

>>>   قرار بود ارباب و زا دش گلبدین بی دین به هلاکت برسد حیف که نشد ،

>>>   •●● ...تا زمانی که پشتون=افغان=کوچی=طالبان به بیگانه-پروری، خود-استعمالگری و خوشخدمتی برای خارجیها ادامه بدهند و به دوهل و طبله اجنبی ها خوب اتن بازی و رقص کنند،
پاکستان، آمریکا ...و انگلیس هم به چک-چک و دوهل-زنی شان ادامه میدهند.
پاکستان دشمن مردم ما نیست. این گروه پشتون-افغانها است که تمام مردم دنیا را دشمن خودشان میدانند و در برابر تمام اقوام دنیا جنگ و دشمنی دارند.
در واقعیت همین گروه پشتون=افغانها مردم شریف پاکستان را به ذهن مردم فارسیزبان دشمن تراشی و بد القاء میکنند.
که در واقع هم در نعل میزنند و هم در میخ
یعنی میان اقوام دیگر نفاق اندازی میکنند تا خود پشتونها حاکمیت و پادشاهی بکنند ●●•

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است