سخنگوی وزارت خارجه امریکا بیشرمانه گفته است که گروه های تروریستی در افغانستان را مورد حمله قرار میدهد و منتظر طالبان نخواهند نشست. جالب است که بعضی ها این اظهارات را تهدید برای طالبان تعبیر کرده اند.

واقعیت این است که این اظهارات علنی کردن تدریجی توافقات نه چندان پنهان امریکا با طالبان است. توافقات دوحه که بخش زیاد آن رسانه ای نشد. در واقع امریکا در بدل سپردن قدرت به طالبان، افغانستان را اجاره کرده است. طالبان در بدل بدست آوردن قدرت و گرفتن مقداری پول سهمیه بندی شده، به امریکا تعهد کرده اند که خاک افغانستان را در اختیار امریکا قرار میدهد که هرکه را هروقت خواست مورد حمله قرار دهد. طوری که ظواهری رفیق دیرینه طالبان را در کابل کشتند. حتی طالبان در افشای محل اختفای ظواهری به امریکا جاسوسی کردند. این آشکارا خاک فروشی و وطن فروشی است که با مدل جدید تحت پروژه طالب به نمایش در می آید.

مسلم است که طالبان توان حکومت کردن بدون حمایت یک قدرت خارجی را ندارند. این گروه از مدلی پاکستانی در حفظ ثبات داخلی به کمک خارجی کاپی برداری میکند. چنانکه کمکهای امریکا یکی از سه ستون اصلی ثبات در پاکستان به شمار میرود، حالا این مدل در افغانستان نیز در حال تطبیق است. امریکا و پاکستان سالها دنبال عملی کردن چنین طرحی بودند. طرحی که یک گروه مزدور، مجهول، استخباراتی و مردم ستیز در کابل حاکم شود و کشور را دربست در اختیار امریکا و پاکستان و بقیه متحدان آنان جهت تطبیق برنامه های کلانتر منطقه ای قرار دهد.

نکته دیگر در اظهارات سخنگوی وزارت خارجه امریکا تروریست ندانستن ضمنی طالبان است. گویا طالبان گروه تروریستی نیست و بلکه متحد امریکا در مبارزه با تروریزم است. این برای امریکا خیلی شرم آور است که طالب را از گروه های تروریستی جدا بداند و آن را در سطح همکار امریکا ترفیع جایگاه دهد. این نکته در واقع آشکار میسازد که امریکا برای تامین منافعش یکشبه یک گروه تروریستی را ضد تروریزم میسازد و یک گروه جدید دیگر را تروریست معرفی میکند. این بازی با خون مردم و زیرپا کردن ارزشهای حقوق بشری است که امریکا مدعی دفاع و حمایت از آنان است.

بعضی از منابع آگاه امنیتی میگویند که امریکا عملا در چند نقطه مهم افغانستان پایگاه نظامی دارد و در دیدار اخیر ملایعقوب با تام ویست در امارات روی چگونگی انتقال چند گروه مهم اطلاعاتی امریکا(مراکز سیا)بحث شده است. اظهارات سخنگوی وزارت خارجه امریکا اشاره ضمنی به این موضوع نیز دارد. بدون نیروی اطلاعاتی، کشف گروه های تروریستی دشوار است. اول نیروهای اطلاعاتی مستقر میشوند و سپس هرکه را آنان دشمن تشخیص دادند، پهبادها نابود میکنند. این یک بازی خطرناک است. احتمالا تحت نام تروریستان خطرناک بعضی از فرماندهان سرکش طالبان نیز ترور شوند و در آخر یک مشت آدمهای مفسد، رشوت خور و معامله گر طالبان که طرف توافق با امریکا هستند، زنده بمانند که امریکا با سرانگشت آنان را بچرخاند.

اگر این تحولات را تعبیر قومی کنیم، پشتونها برای تحکیم سلطه قومی شان و سرکوب و نابودی غیرپشتون ها، از تمامی خطوط ارزشی و غرور ملی و...عبور کرده و خود را بلاقید و شرط تسلیم امریکا کرده اند تا به حمایت این کشور برنامه های پشتونیستی خود را تطبیق کنند و نظم پشتونی را با شمشیر کین و انتقام مستقر و مستحکم بسازند.

متاسفانه این تحلیل از وضعیت، بسیاری از رهبرنماهای غیرپشتون را چنان مرعوب میکند که یکبار دیگر بر این باور برخاسته از جبن و ترس و مسوولیت گریزی شان در برابر تاریخ و مردم پا می فشارند که همه چیز تمام است و نمیتوان کاری کرد و باید واقعیت را پذیرفت و راهی برای تعامل با طالبان-آن جانیان مزدور وجاسوس و بی خرد-پیدا کرد. اینجاست و در چنین نقطه باریک و شرایط دشوار است که یک کشور به قهرمانان راستین و مدافعین واقعی نیاز پیدا میکند. به کسانی که با درک غداریت دشمن و درک ابعاد وسیع توطیه هنوز با ایمان تر و راسختر می ایستد و به مردم امید رهایی میدهند. مردمی که چنان کوفته و درمانده شده اند که راه را از چاه تفکیک نمیکنند و حتی ممکن عساکر ارزان یک توطیه هولناک ضد کشور شان شوند!

رستم روشنگر

>>>   رهبر اصلی و سانده تمام گروه های ترویستی امریکا است. سی آی ای این گروه ها را به افغانستان جابه جا کرده است و قصد حمله به چین و آسیای میانه و روسیه و ایران را دارد. طالبان را برای این وظیفه بقدرت آورده است و با طالبان و آی اس ای پاکستان قراردار طولانی بسته است.

>>>   اگر فارسیوان ها و هزاره ها و اوربیک ها و باقی اقوام در زمان عبد رحمن توانسته باشند که با گفتگو و دیالوگ با امیر قهار به یک فیصله جمعی رسیده و دولت تشکیل داده باشند پس حالا هم امکان دارد در غیر آن به روایت تاریخ عبد رحمن خاک افغانستان را فروخت و در بدل آن حمایت هند بریتانوی و انگلیس را برای ایجاد یک دولت خاندانی و تک قومی و داشتن دست باز در سرکوب تمام مخالفین خود در داخل افغانستان به دست آورد.
به عبارت ساده خود غلام انگلیس شد و ملت افغانستان را غلام خود کرد.
حالا همان سناریو در جریان است.
فقط به جای انگلیس امریکا بادار است.

>>>   همان طور که مسبوق به سابقه بوده آمریکا علاوه بر گروهک های تروریستی، تجمعات مستقل را هم هدف حمله قرار می دهد و همچنین به تروریست ها کمک می کند. به عنوان نمونه کشور عراق.

>>>   محض اطلاع نویسنده دومین کامنت ، فارسی وان در افغانستان شامل اقوام تاجک، هزاره. عرب، قزلباش، بیات و آن عده سادات که در کنار این قوم زندگی مینمایند و حتی روابط فامیلی هم با این اقوام دارند اما ساداتی که در مناطق افغانها زندگی مینمایند به زبان افغانی / پشتو صحبت میکنند که جزء اوغانهای کشور محسوب میشوند.
شما هزاره را از صف فاریی وان خارج ساخته اید البته زبان فارسی در افغنستان شامل لهجه های مختلف مثل لهجه هزاره ای ، هراتی ، بدخشی ، تخاری. قندهاری و تعدادی لهجه ها دیگر میباشد

>>>   Sami Darayi
ساده نگیرید، عمیق فکر کنید!
سلاحی که امریکایی ها خوب می‌توانند از آن استفاده کنند و به مقاصد شان زود تر برسند، اسلامیت است متاسفانه. تاریخ نشان داده که اسلام وقتی در جال ایدیولوژی می افتد، همیشه به مار زهرناکی تبدیل شده که هرکسی را در هرکجایی خوب توانسته نیش بزند. اسلام سیاسی امروز تنها ابزاری برای رسیدن به مقاصد امریکا در بازی های ژیوپلیتیکی و ژیواستراتیژیکی است که توسط اداره استخبارات مادر ( CİA) و اداره استخبارات دختر ( İSİ) به پیش می‌رود. هردو کشور یعنی امریکا و پاکستان در اسلامیزه سازی منطقه منافع بزرگ دارند و در تبانی هم، کار می‌کنند. درین پروژه‌ی بزرگ یکی پول می‌دهد و اجیر می‌گیرد و دومی توسط این مار های زهرناک اسلامیت از منطقه باج می‌گیرد و خودش را با منابع سرشار آسیای میانه وصل می‌کند.
بناً، حالا اگر جهان شرقی، بویژه روسیه ، چین و کشور های آسیای میانه خواسته باشند خودشان را از هیولای زهرناک اسلامیت سیاسی رها کنند، چاره‌ای جز حمایت از مقاومت ملی مردم افغانستان علیه تالبان و همینطور تجزیه‌ی پاکستان ندارند. تا زمانی که پاکستان این ترویستان مدرسه ای پاکستانی را در اختیار داشته باشد، گروه های اجیر اسلامیست در جهان می‌توانند خطر بزرگ برای جوامع انسانی خلق کنند.
لذا، نیاز جدی است تا لابی ها برای قانع ساختن کشور هایی چون چین، روسیه و جمهوریت های آسیای میانه فعال شوند و مسیر بازی را با برداشتن زخم ناسور منطقه ( پاکستان) تغییر ندهند.
شرق نباید حضور اسراییل دومی را در منطقه ساده بگیرد. این ساده انگاری + دروغ و نیرنگ اسلامی جداً میتواند به نابودی شرق نیز بانجامد.

>>>   نخير هزاره فارسي وان نيست!

>>>   درست است فارسی وان شامل همه کسانی می شوندکه به فارسی صحبت می کنند باهرلهجه که باشد.

>>>   دیت کل تان خلاص چی ژاړسیوان و چی غیر … امارت تسلامی به اساس دین و شریعت پیش میرود

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است