شش جدی؛ تهاجم اتحاد جماهیر شوروی بر افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۱۴    ۱۴۰۱/۱۰/۷ کد خبر: 172145 منبع: پرینت

ششم ماه جدی، چهل‌وسومین سال‌گرد تهاجم نیروهای اتحاد جماهیر شوروی بر افغانستان است.
نزدیک به ۱۰۰هزار نیروی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۵۸هجری خورشیدی بر افغانستان تجاوز کردند و ده سال در افغانستان حضور داشتند.
حمله ارتش سرخ بر افغانستان با به قدرت رسیدن ببرک کارمل و رهایی زندانیان حکومت حفیظ الله امین همراه بود.

از سویی‌هم، شماری از مقام‌های امارت اسلامی در مراسمی به مناسبت ششم جدی، این روز را یک روز سیاه در تاریخ افغانستان می‌دانند.
به گزارش طلوع، عبدالسلام مخدوم، معین وزارت کار و امور اجتماعی، می‌گوید: «اگر بچه این ملت را مثل بچه خود ندانیم و اگر ما فرد، فرد این ملت را مثل برادر، پدر و همسنگر خود ندانیم، ما در حق این ملت و در حق شهدای این ملت گویا جفا کرده باشیم.»

بر بنیاد برخی از گزارش‌ها، بیش از یک میلیون شهروند افغانستان و بیش از بیست هزار نظامی پس از تهاجم ارتش سرخ بر افغانستان، جان باختند.
در این جنگ، چهارده هزار سرباز شوروی نیز کشته شدند.

در بیست‌وششم ماه حمل سال ۱۳۶۷ بر بنیاد توافق جینوا که میان شوروی پیشین، ایالات متحده امریکا، افغانستان و پاکستان امضا شد، این اشغال در افغانستان پایان یافت و نیروهای شوروی در ۲۶ دلو سال ۱۳۶۸ از افغانستان بیرون شدند.

کد (9)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شش جدی
تهاجم شوروی
نظرات بینندگان:

>>>   ششم جدی بدنام ترین روز برای حزب دموکراتیک و سیاه ترین روز برای سرزمین ما بود. شش جدی ثبوت بدون چون چرایی وابستگی حزب به حکومت شوروی و رهبر بیمار و مالیخولیایی آن برژنف بود. این روز سیاه تباهی این ملک و مردم آنرا رقم زد و برگ برنده یی شد برای غربی های "رذیل کراسی" تا با استفاده از جاهل ترین و جنایکار ترین افراد همانند "گل بیدین" و امثال او پلان بربادهی این مملکت را به اجرا گزارند.
آتش خاوری

>>>   ای خاوری ....!!!!
تو گاهی سر از یخن امریکا برون میاوری گاهی سر از یخن مرتجع دگری ...
به هر حال اگر خودت کمی کله داشته باشی و جنگ فعلی اوکراین و روسیه را عمیقا وراندازی کرده باشی آنگاه طرز دید شما عقل کل در مورد کمک های نظامی شوروی به مردم افغانستان تغییر خواهد کرد... سخنان خانم (((کلینتون))) یادت است ، وقتی جنگ روسیه‌ و اوکراین شروع شد گفت:”اوکراین را برای روسیه افغانستان دوم میسازیم” هر گا ه معنی این جمله را درک کردی آنگاه مشکل خودتذو ده هیپوکرات دگر حل میگردد..مشکل شما عقل کل در این است که مرجع و قبله ای تان ....
تاریخ ج.د. افغانستان را بری الذمه میسازد زیرا در برابر آن امریکا کشوری که به جنگ و خانمانسوزی معتاد است با متحدین استعمار گر و همکاران دزد منطقوی اش ایرانی پاکستان) همه یکجا کمر نابودی انرا بسته بودند موفق شدند نظام مردم که در اینه ای ان زحمتکش هر ملیت خود را میدید سقوط کرده در نتیجه مردم ما و کشور ما تباه شد. ....
جالب ابنکه کسانی کمک شوروی به افغانستان را تجاوز میگویند خود شان بیست سال تمام از دسترخوان. ناتو نان خوردند زیر بیرق ناتو نماز خواندند در رگه‌های فرزندان شان دالر است ، بادی گارد زنان شان هم کافران بودند، از محقق و کریم خلیلی تا رسول سیاف و گلبدین ....
برو اغا پشت زیاد گپ نگرد و گپ های هوایی از بستر گرم ات از استرالیا نزن ور نه این جملات هیپو کرات مانند خودت، شخصیت تورا را بیمقدار معرفی میکند.
لکنوال

>>>   هم وطن تها جم پاکستان شیطان بدتر از شوروی
است تهاجم عرب های وهابی بدتر از شوروی است
تهاجم طالبان بچه باز هزار برا بر از شوروی است
طالبان شیاطین بنام مسلمان دروغ هر چه میخواهند
میکند از آدم کشتن زنده به گور کردن
چپاوال دست آندازی به ناموس مردم
بچه بازی علنی در پیش هم دکر
این بد بوهای نجیس خاگ را خرابکرد

>>>   هر چه بود در زمان حزبی ها از شاه تا گدا از وزیر تا پیاده دفتر کوپون مواد غذایی رایگان داشت، تداوی رایگان در شفاخانه بود ، ادویه حات جنربک از کشور های سوسیالیستی به بازار از طریق فارمسی های دولتی به مردم عرصه میگردید در های مکاتب و پوهنتونها بروی اولاد مرد م باز بود، جوانان برای تحصیلات به خارج اعزام میگردیدند زنان بدون هراس روز بروز در کار و روز گار زندگی نقش شان بر جسته تر مبگردید ، صد ها کورس مبارزه با بیسوادی در سراسر کشور به فعالیت آغاز کرد، کمک های تخنبکی و اقتصادی بلاک سوسیالیستی به افغانستان سرازیر سد ، قوای مسلح ایجاد سد، اولین زن در اردو و پولیس به رتبه جنرال رسیدند اولین هزاره در تاریخ اردوی افغانستان جنرال شد اولین هزاره صدراعظم شد آنهم در جامعه بسیار قوم گرا.... از شیعه تا سنی از هندو تا اهل سیک همه و همه بدون خوف به عبادتگاه های خویش میرفتند ... صد ها مغازه کوپراتیفی در سراسر کشور به منظور مقابله به بازار آزاد ایجاد سد که در آن هزاران دختر و زنان جوان بکار گماشته شدند....لیست طویل است....
حالا ابعاد خارجی موضوع :
نظام جدید برهبری ببرک کارمل به مزاح ایرانی ها ، پاکستانی ها ، چینایی ها یهودیان صهیونیست، غربی ها برابر نبود ،در راس آنها نیروی خارق العاده قرار گرفت یعنی امریکا همه را به شمول افغان‌ها خرید در جیب بالایش گذاشت و همه را در تباهی افغانستان تجهیز کرد. درست آیت که بیش‌تر از صد هزار افغان از هر طرف شهید سد و ملیونها آواره ولی بدبخت تربن انهایی بودن که با از بین رفتن نظام پرچمی ها تا امروز دم خوش نزدند ابن ها مردم بینوای کشور بخصوص ملیت هزاره میباشد.
هفت تنظیم دزد در پاکستان ، هست تنظیم دزد توسط ایران همراه با تعدادی از خاینین دگر کمر بر بادی ملت فقیر را بستند. موفق شدند و نتیجه اش همین است که امروز در افغانستان مشاهده می‌شود.
ایمل سینا

>>>   آقای لکنوال شما هم مانند غنی فکاهی میگوید
(جالب ابنکه کسانی کمک شوروی به افغانستان را تجاوز میگویند) به نظر شما کمک بود امید است خودت و امثال شما امروز در ممالک امپریالیتی زندگی نکنید امید مقصدم را فهمیده باشی سالهای که در قدرت بودند آن روز ها یادم ما نرفته است

>>>   🌏 خبرداز برادران و خواهران!
مدت ۲۱ سال تمام حامد کرزی بطور غیرمستقیم و به شیوه نرم بوسیله قره قولی و چپن فرهنگی ما خودما را سخت ضربه زده و با ما فارسیزبان=ترکتبار دشمنی از طریق استفاده لفظ (افغانها-افغان-افغانان-بین الافغانی) کرده و میکند که..... 🌍

>>>   لکنوال
من در طول عمرم هیچگاه شامل بازی کله کشک نبوده ام تا گردن ام را از یخن خود و این و آن دراز کنم!!! همیشه پیرو مغز، خرد و وجدان خود بوده و هستم و هرگز نه از کسی پیروی کرده ام و نه میخواهم کسی از من پیروی کند(حتی فرزندانم)، هر کس مسًول اراده خودش است. نفرت من از جانیان امریکایی وقتی شکل گرفت که در مکتب بودم و و از داستان 'چه' و 'لومومبا' با خبر شدم و آرزو دارم شاهد انتقام خون انها از طرف امریکای لاتین وافریقا باشم. ضرورت نداری رذالت کراسی های غربی ها را برایم درس بدهی خود بیشتر از تو آگاهم!!! تو مرا متجع میخوانی در حالیکه عضو حزبی (حساسیت ات با ۶ جدی) بودی که رهبران آن برای من از جمع افراد مرتجع اند و بویژه رفیق بکوف.
شوروی را از روی کتاب های ماکسیم گورکی شناختم ولی هرگز رابطه دیالکتیکی بین مارکسیسم و بدعت لیننی (راه رشد غیر سرمایه داری) نیافتم و از آن بدتر وقتی کشاله دار تر شد (مارکسیسم-لینینیزم- ماهویزم). هیچ انقلابی تا آخر راه نمی رود اگر از پشتیبانی قاطع مردم برخوردار نباشد (اردو هیچگاه ضامن حفظ انقلاب نیست!!!! بلکه مردم ضامن است). رستاخیز اکتبر میتوانست میوه بهتری داشته باشد اگر بجای "دکتاتوری پولیت بورو" از "سانترالیسم دموکراتیک" پیروی میشد و همه تابع آن میبودند بشمول رهبر!!!!!. علت سقوط شوروی "دکتاتوری پولیت بورو" بمثابه ارستوکرات های بیوروکرات جدید بود که مغز های بیماری مانند 'خروشچف'، 'برژنف'، 'اندروپوف' و جاسوسانی چون 'گرباچف'، 'یلتسین' و..... تعیین کننده بودند و نه حزب (آیا ضرورت نبود تا پیش از هر حمله در چکوسلواکیا، سرزمین ما و..... حداقل با پلینوم کمیته مرکزی مشوره میشد در حالیکه این نوع تصامیم در واقعیت از صلاحیت کنگره است نه ارستوکرات های مرتجع!!!).
من طرفدار ح.د.خ نبوده ام مگر از حق تیر نشویم مردم دلسوز بوطن، وفادار به آرمان های مردمی و...... در صفوف آن کم نبود (از همین خاطر گفتم ششم جدی بدنام ترین روز برای حزب دموکراتیک) مگر این اعضا با مردم و ملک یکجا قربانی چند ارستوکرات خود خواه مانند امین، کارمل و مافیای شان شدند و علت آن هم "دکتاتوری پولیت بورو" و خود منشی با پیروی از شوروی برژنفی بود. آیا ناظر سقوط یک شبه کشور های اروپای شرقی نبودی؟؟ و هیچگاه از خود نپرسیدی که این "نظام های مردمی" چرا با سقوط شوروی مردند (زیرا مردم با آن نبودند!!!!).
من بسیار فشرده نوشته ام زیرا گپ ها زیاد است و از حوصله ای خواننده بیرون!!!!
آتش خاوری

>>>   ایمل سینا
پاراگراف اولت را تایید میکنم.
در مورد پاراگراف دومت باید اضافه کنم که خیانت رهبری حزب و انتقام کشی از یکدیگر در سقوط رژیم یا نظام بیشتر نقش داشت. مردم در بدترین شرایط (زمان نجیب) بویژه از نظر اقتصادی هنوز در کشور ماندند اشرار حتی در" خیال پلو" آمدن به کابل نبودند (از همین خاطر آماده گی نداشتند) و توان آنرا هم نداشتند. مگرپلان های انتقام جویانه بکوف و مافیای اش بر ضد نجیب وتوطئه گروپ پختونوالی نجیب باعث سقوط رژیم گردید.
چندین دهه از بربادی کشور و مردم گذشت مگر هیچ فردی از ح. د. خ پیدا نشد که بخاطر جهالت رهبری گروپ هایشان (خلق و پرچم) از ملت معذرت بخواهند و هنوز هم یگان جاهل آن بنام این رهبران خاین دنبوره گوش خراش میزنند.
آتش خاوری

>>>   آتش خاوری !!!
کاش با ابن همه فهم و دانشی که دارید البته که خود شما ادعا دارید که با دانش استید قدرت درک تان و فهم تان بهتر از آنچه حالا است میبود. سعی میکنید. که مثل عزیز نسین در نوشته های تان طنز بگویید ولی فراموش نکنید که انسان‌های طنز نویس دارای یک اندیشه و تفکر اند ، شما فاقد آن استید....
ثاقب سمنگانی

>>>   آتش خاوری
دهنت را هفت بار با آب زمزم شست و شو کن و بعدا نام ببرک کارمل را بزبان بیاور.کارمل هرکی بود هرچه بود ، در رمان حکومتش هزاره ، تاجیک و پشتون در یک سطح قرار گرفتند. تابوی قوم گرایی را در طول تاریخ معاصر افغانستان همین کارمل شکستاند. در زمان کارمل حقوق زنان با مردان در قوانین مساوی ساخته شد، صد ها اتحادیه صنفی کارگری ایجاد گردید ‌
لیست طویل است ،. شما مردمان در نمک نمیفهمید....زباد گفتن ضایع وقت است.....
نجیب الله زازی

>>>   تحول ششم جدی را ، کهنه اندیشان بیروکرات ،تکنوکراتها و چپ های بریده بنام اشغال یاد مبکنندبه تاسف که در کشور ما از لحاظ عقب ماندگی فرهنگی و فضای موجود سیاسی جهاد زده و بنیاد گرایی بیش از این نمیتوان تصوری داشت.نسل جدید در داخل و خارج ، جامعه مدنی در داخل میهن در فضای مملو از تبلیغات ضد جهانبینی علمی و صلح و تبلیغات نادرست و پر از اتهام و دروغ رشد کرده اند و درک سالم از تاریخ گذشته ای کشور ندارندانها دنباله رو تبلیغات مفسدین داخلی و خارجی میباشندطور مثال :««پرسیدند که چرا همه از جنبش دهقانی مزدک بامدادی بد گویی میکنند ؟؟در پاسخ گفته شد، بخاطری که قلم بدست دشمن بود.»»در داخل و خارج کشور طی چهل سال گذشته بیش‌تر لز هفت هزار اعضای فعال سی ای ای در وجود شش هزار شرکت پیمانکار و ده ها شعبه ای مخصوص افغانسنان در پاکستان ، اسراییل و غرب مصروف تخریب هم در زمان حاکمیت حزب و هم بعد از سقط از قدرت بودند تا در ذهنیت نسل جدید زهر بپاشانند...اگر هنوز هم وجدان مخالفین کمی باقی مانده باشد بیایند کارکرد های حکومت ملی و دموکراتیک افغانستان را بعد از ششم جدی مقایسه کنندگان حکومات قبل و بعد از آن.
یقینا انهایی که وجدان ندارند گله ای از آنها نیست.زیرا اینها بعد از سقوط حکومت چپی ، بخاطر اهداف استراتیژیک امریکا و شرکای جهانی سرمایه ، شیرازه و اساس ملی و شهروندی را نابود و در مقابل قدرت را به سران تنظیم‌ها که هر یک از اقوام ساکن افغانستان ساخته شده بود سپردند این یکی از ترفند های سیاست خارجی «« نظم نوین جهانی »»یا (!) یا کانون
توطیه های جهانی سرمایداری ( مغزهای متفکر وال استریت )است که در افغانستان پیاده شد ، طی مدت حکومت‌های جهادی و طالبی ، افغانستان دو باره به اقوام و قبایل تقسیم شدند و جنگ های مخرب بین مردم آغاز یافت و راه گذار از چنین حالات دشوار و به گفته ای مولانا «شیر خدا و رستم داستانم آرزوست »
حنظله

>>>   آقای آتش خاوری !!!
شاید شما به اندازه ای یک شهروند هزاره با ازبیک افغانستان ستم ندیده باشید ، زیرا میدانید که در افغانستان در گذشته ها هزاره شهروند دست دوم بود و در شرایط سی سال اخیر هزاره بودن در افغانستان تابو است. شاید شما و امثال شما بهتر از پروفیسور دکتور عبدالاحد جاوید دانشمند فرهیخته و شخصیت شناخته شده علمی ، فرهنگی و ادبی کشور سابق ریس دانشگاه کابل در مورد شخصیت ببرک کارمل چیزی ندانید ، برای اثبات ادعای من نقلی از حرفهای ایشانرا که در کنفرانس تحت عنوان ((زبانهای افغانستان )) در مورد شخصیت ببرک کارمل گفته اند ، برایتان مینویسم. کنفرانس بتاریخ 14 جنوبی سال 1995 در تالار انجمن افغان‌های مقیم لندن برگزار گردیده بود. محترم جاوید ضمن تماس در زمینه ای چگونگی اجرای سیاستها در رابطه به زبانها و مساله ملی طی چند دهه گذشته در کشور به صراحت خاطر نشان ساخته گفتند که :« در تاریخ معاصر کشور ما دوران زعامت ببرک کارمل یگانه دورانی بود ه که در آن مساله زبان‌ها و ملیتها بگونه بهتری حل گردیده ، تعصب و تنگ نظری ها در زمینه از میان برداشته شد ، چنانچه ساختارهای قدرت و اداره دولتی و سیاستهای کادری آن دوران این گفته را به وضاحت
آشکار میسازد. ببرک کارمل یار و مددکار کارگر ، دهقان ، پیشه ور و اهل کسبه بود ...در یک کلام آرمان و هدف والایش تامین عدالت اجتماعی و رفع تبعیض و نابرابری در جامعه بود...
ببرک کارمل اماج تبلیغات تعصبگرایان سنی ، شیعه در داخل و خارج و
امپریالیزم قرار گرفت.
تجارب چهل سال اخیر زندگی از سیاست های مزورانه غرب و امریکا و همسایگان ما مرا واداشت تا هیچگاهی به تبلیغات سازمان یافته و هدفمند آنها گوش ندهم حتی اگر بگویند که شیر سفید است...
بنده در زمان حزبی ها هیچ کاره بودم ، ولی اوضاع کشور را ، در همین چهل سال اخیر بخوبی ترصد کرده ام و تا توان دارم به نسل جوان که در مغز و قلبهای آنان تبلیغات زهر اگین نسبت به شخصیتهای ملی کشور ما تزریق گردیده است حقایق را باز گو خواهم کرد و تا جاییکه توان دارم به افشای دسایس غربی ها و نوکران قلم بدست افغانستانی شان که هدفمندانه جنگ‌های زبانی ، قومی را بین مردم در داخل و خارج دامن میزنند تا لبی نانی بدست آورند ، مبارزه خواهم کرد...مهاتما گاندی میگفت:یک چشم من هندو و یک چشم من مسلمان است.
شادروان کارمل در مورد ملیتهای و پیروان مذهبی کشور چنین میاندیشید...
بگذار ، انهاییکه با دروغ پراگنی غربی ها هم اواز میشوند ولی بدانند که آفتاب به دو انگشت پنهان نمیگردد...
بامیانی

>>>   آقای آتش خاوری!!!!
اسپارتاکوس گفته “:آدمی قدری نیرو ، و اندکی امید و قدری عشق دارد ، اینها چیزهایی اند که مثل بذر در وجود افشانند شده اند، اما اگر انسان از دنیاببرد و در عوالم خود فرو رود این بذر میپوسد...و در این صورت زندگی اصولا ارزش ندارد.”
امید به گپ رسیده باشید.
کارون

>>>   نجیب الله زازی حنمی شعار های دوران کمونیست ها یاد تان است گرجه رهبران آن دوران اعتقادی به آن نداشتند بلکه اعضای فامیل شان هم . مرگ بر امپریالیست گفته گوش ما را کر کردند اما امروز همۀ آنها در ممالک امپریالیستی زندگی میکنند مانند اعضای فامیل رهبر تان آقای ببرک کارمل حفیظ الله امین وووووو اینقدر به این مکتب کمونیستی علاقه داشتید چرا در کیوبا، کوریای شمالی پناهندگی ندادند

>>>   ثاقب
اگر من مطمین میبودم که فهم و دانش من از همه پخته تر است در آنصورت دیگران را دعوت میکردم که از من پیروی بکنند (که چنین نیست) زیرا فهم و دانش هم مانند دیگر پدیده ها مطلق نیست و همه تابع قانون نسبیت اند. و شما هم نباید فکر کنید که آیده شما و حزب تان مطلق است و اگر کسی آنرا به انتقاد بگیرد شعور و معرفتش پیش شما زیر سوال میرود (زیرا این بی خردی است و انتقاد اصول حزبی خودتان در نوشتار بوده است).
میگویید: "خود شما ادعا دارید که با دانش استید قدرت درک تان و فهم تان بهتر از آنچه حالا است میبود" تشکر از نظر تان گفتم که فهم، دانش و معرفت (در همه عرصه ها و رشته ها) نسبی است و باید در طول زنده گی بکوشید تا بیشتر بیاموزیید!!!!!

نجیب زازی
جانم حالا "لیسترین" در همه جا یافت میشود و بهتر از آب زم زم آنتی سپتیک است!!! این بکوف تو همانطور که با کرین شوروی برژنفی دیسانت شد همانطور آسان هم با کرین روس ها برداشته شد. او با همراه بودن خیل جنرال هایش هیچ صلاحیتی نداشت مصاحبه هایش را بعد از خلع چوکی بخوان اگر تا هنوز نخوانده یی. کله کارمل تو علم الگنج نبود و متنی را که برای ثاقب و سینا نوشته ام پس بخوان!!!! "در رمان حکومتش هزاره ، تاجیک و پشتون در یک سطح قرار گرفتند" پس اگر این دست آورد تنها از کارمل است پس رول حزب و شما حزبی ها چه بود (بسیار کوتاه نظر هستید و خود "دکتاتوری پولیت بورو" را بلبل وار ثبوت میکنید).

بامیانی
مگر زنده گی مردم مظلوم هزاره تا حال به همان منوال قرار دارد، چند هزاره یی دور "معلم عزیز" و یا فامیل و یاران کشتمند نماینده گی از همه مردم هزاره نمی کند. برو زنده گی شاهانه یی برادران کشتمند را در لندن ببین و آنرا با زنده گی باقی هزاره هاییکه در وحشت و دهشت طالبان گیر مانده اند مقایسه کن. تو خود هم "به اندازه ای یک شهروند هزاره با ازبیک افغانستان ستم ندیده یی"

قارون
" اما اگر انسان از دنیاببرد و در عوالم خود فرو رود این بذر میپوسد" مگر همین بحث ها کافی نیست تا تبادل نظر کرد (دیالکتیک!!!!) مگر اگر بجای بذری که رهبران بی خرد و خود خواه ح.د. خ. کاشتند و مملکت را به آتش کشیدند تخم بذر بسوزد بهتر نیست؟؟؟ امید رسیده باشی!!!
آتش خاوری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است