دستگاههای حاکمیت مبتنی بر ترور و متکی به تروریسم، با خون و خشونت نفس میکشند و هرگاه به شیوههای مدنی و انسانی حکومتداری روی بیاورند میمیرند | ||||
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۸ ۱۴۰۱/۱۰/۱۲ | کد خبر: 172181 | منبع: |
پرینت
![]() |
اگر چه با حاکمیت طالبان و سرتاسری شدن حاکمیت آن، برای افغانستان بیمی بزرگتر نمانده است که از آن بر خود بلرزد، بزرگترین کابوس به وقوع پیوسته است. آن فاجعه رخ داد و صد هزار نفر به کوچ دایمی روی آوردند، همچنانکه صدها هزار نفر دیگر آهنگ کوچیدن دارند برای بیرون کشیدن فرزندان شان از ورطه ای هولناک.. برای دور کردن دختران شان از زنده به گوری و محو شدن. با آنهم یک بیم بزرگ باقی مانده است و آن تداوم وضعیت کنونی یا محکمتر شدن پایههای این حاکمیت است با تداوم شکنجه و سرکوب برای ملیونها انسان آن سرزمین با کمترین برخورداری از حقوق انسانیشان.
آیا میتوان این بیم را به امید تبدیل کرد؟ تبدیل کردن بیم به امید یعنی پایان دادن به پراکندگی نیروهای مخالف طالب، غلبه بر رعب و هراسی که این حاکمیت بر سراسر کشور گسترانده است، هماهنگی میان داخل و خارج، سازماندهی فعالیتها برای ناکام کردن جاسوسانی که به سود طالبان در خارج لابیگری میکنند، خلق روایتی معطوف به شکست تروریسم و افراطیت تا محوری برای اجماع همه آزادیخواهان کشور و آغاز شمارش معکوس برای رفتن این گروه باشد.
رفتن طالبان حتمی است، زیرا کسانی که از نخست مهندسی این گروه را به دوش داشتند آن را برای جنگ و بحران طراحی کرده بودند نه برای دولتداری مبتنی بر ارایه خدمات و کمک به رفاه شهروندان. این دستگاه به گونهای ساخته شده است که اگر روزی از کارکرد اصلی خود دست بکشد و نظامیگری، خشونت و کشتار را کنار بگذارد فرومیپاشد.
دستگاههای حاکمیت مبتنی بر ترور و متکی به تروریسم، با خون و خشونت نفس میکشند و هرگاه به شیوههای مدنی و انسانی حکومتداری روی بیاورند میمیرند. به همین دلیل است که هر چه میگذرد فشار این گروه بر شهروندان افزونتر و چهره ضد مدنیاش عریانتر میشود. چنین حاکمیتی جز برای یک مشت از عناصر مافیایی، بیماران گرفتار به تعصبات کور قومی، عناصر به شدت افراطی مذهبی و تعدادی فرصتطلب بیپرنسیپ، دیگر برای حتی یک نفر از شهروندان عادی این سرزمین پذیرفتنی نیست. نظامهای فاقد مقبولیت مردمی، فاقد مهمترین فاکتور بقا هستند، و برای سرنگون شدن نیاز به عیوب بیشتری ندارند.
اما رفتنی بودن طالبان به این معنا نیست که همه بیمها به پایان رسیده است. ما هنوز در آغاز راهیم. نخستین بیم این است که این گروه تا زمان رفتن خود بسیار چیزها را با خود ببرد، از سواد یک نسل گرفته تا شیرازه نیمبند ملی، تا زیرساختهای ایجاد شده در بیست سال گذشته، تا نظام تعلیمی و تحصیلی، تا سیستم قضایی، تا سایر ساختارهایی که با زحمت فراوان، هرچند با کم و کاستیهای فراوان، برای دولتداری مدرن ایجاد شده بود. بیم این است که طالبان بروند و ویرانهای از خود بر جای بگذارند وحشتناک، از نظر مادی و معنوی، کشوری سراپا متلاشی، با تصویری آخر الزمانی که پس از هر جنگ داخلی دامنگستر بر جای میماند.
ما میتوانیم بر این بیمها چیره شویم و ناامیدی را به امید تبدیل کنیم اگر راهی به هماهنگی نیروهای مختلف بیابیم، اگر ادبیات نفرت را کنار بگذاریم، اگر فرهنگ زبونی و ذلتپذیری را قاطعانه نقد کنیم، اگر بر سر آینده خود با عقلانیت به گفتگو بپردازیم، و اگر به دنیا نشان بدهیم که ما به بلوغ رسیدهایم و توان رسیدن به اجماع در باره سرنوشت همگانی خود را داریم. تاریخ را انسانها میسازند، من و شما، با انتخابهای درست در موقعیتهای دشوار. از هم اکنون به فردای بعد از طالب باید اندیشید.
محمد محق
>>> متاسفانه دختران و زنان در طول تاریخ بزرگترین قربانیان جنگ بوده اند، چه جنگ های مذهبی و چه جنگ های غیر مذهبی.
دیانا امین
>>> فکر میکنممیان دختران ایزدی و کوبانی تفاوت بود، اگر دختران کوبانی نمیجنگیدند برده نمیشدند، اما ایزدیها در همه حال باید برده میشدند. لذا ارزش مقاومت دختران کوبانی که داعش را نمونه مجسم تسلط مرد بر زن و تسلط عرب بر غیر عرب میدانستند رزمیدند و لذا از اهمیت اخلاقی بسیار بلند برخور دار است. اساسا مبارزه کردها در منطقه بسیار الهام بخش است. تنها گروه اتنیکی که علی رغم محرومیت شکار جریانهای اسلامی از جمله داعش و القاعده نشدند مردم کرد است . مبارزه ملی و عدالتخواهانه خود را بدون اتکا به این سنخ از ایدئولوژیها پیش بردند. لذا وضعیت دختران کوبانی از هرجهت با وضعیت دختران افغانستان قابل مقایسه است.
محمد امین احمدی
>>> Joseph Tanin
در زمان های نه چندان یک زن بنام قوماندان کفتر بود که اکثریت مردان را به زانو در آورده بود حالا هم اگر زنان خواسته باشند میتوانند قوماندان خود باشند
>>> آبشار سرد
پول های نفت و گاز قطر دنیا را مردار کرده. چندی قبل در پارلمان اروپا یک نماینده پارلمان اروپا بخاطر دریافت پول از قطر بازداشت شد.
این کشور با پول های باد آورده نفتی، در سراسر جهان، سیاسیون و تصمیم گیرندگان مهم دولت ها را با پول خریداری میکند. هیچ شک نکنید که در پس اعلام تصمیم خروج شتابزده آمریکا از افغانستان هم پول های نفتی قطر خوابیده است. در پس لابی گری معاون یوناما برای طالبان هم پول های قطر خواب است. پول است دیگه کار خودش را میکنه
>>> Asadullah Nadiri
زیبا فرمودید؛ ولی تفاوتی که در این میان وجود دارد این است که دختران کوبانی در فرهنگ و خانواده ای بزرگ شده بودند که از دید جنس ضعیفه و عاجزه و عورت به آنان نگریسته نمی شد. آنان در دایره ای دست در دست مردان و زنان جامعه ی خود رقص کوردی می کردند؛ ولی در جسم و مغز اکثریت مردان جامعه ی ما روح و فکر طالبی به مقدار و مقیاس متفاوت وجود دارد که دختران و خواهران ما را آسیب پذیر و در میدان مبارزه تنها گذاشته است
خدا کند مردم این سرزمین انگیزه ای از سخنان شما بگیرد و پی ببرد تسلیم شدن به معنی برده شدن و برده جنسی جنسی برای بانوان این سر زمین است .
امین حکیمی
>>> Razaq Rahimi
دختران کوبانی با داشتن تشکیلات در یگان های سیاسی -نظامی انسجام یافته بودند و حمایت وسیع و همه جانبهٔ مردم و جهان را با خود داشتند اما زنان و دختران شجاع ما تنهاترین و ستمکش ترین موجودات جهان اند که در چنگ هیولای تروریسم اسلامی با دست خالی و بدون هیچ حمایتی رها شده اند. مردان سنت زده و دینخوی ما که ادعای کاذب غیرت را یدک میکشند، متاسفانه آنها را درین معرکهٔ نفسگیر و دشوار نه فقط تنها گذاشته اند، بلکه تخطئه و تمسخر هم میکنند.
>>> Zahid Kakar
یک تفاوتی وجود دارد که دخترانی کوبانی از حمایت مردان برخوردار بودند اما دختران افغان این حمایت را ندارند، تنها مردان شعار می دهند. تفاوت دیگری اینکه در مقابل دایش انگیزه و رهبری برای انسجام وجود داشت، اما حالا انگیزه است اما رهبری وجود ندارد. رهبران تمام اقشار در دوران حکومت وحدت ملی به شکل سیستماتیک توسط حاکمان فروخته شده بد نام شدند
Mahdi Askari
دقیقا آرامش دختران شجاع سرزمینم خیلی خطرناک است، افسوس که مردی ومردانگی در افغانستان مرده است، طالبان به سر وصورت زن میزنند مردها نگاه میکنند وبس، این قسمت را نیز تاریخ بخود میگیرد وهرگز قابل بخشش نخواهد بود
آرش مهری
زنان کرد در طول تاریخ دست به سلاح بودند. در افغانستان روایتهای از مبارزه مسلحانه زنان رسما ذکر نشده و صرف در دور اول حکومت طالبان کسانی از مسلح بودن زنان در پنجشیر روایاتی داشته اند.
ببینیم مبارزه فعلی زنان در کشور به کدام سمت خواهد رفت. بدون شک با نسل جدید و آگاهی از زنان روبرو استیم.
Kareem Ghaznawi
چه عالی مقایسه یی ! و چه برداشت پر معنی از انگیزه ی جنگها یا جهاد ما مسلمانان !!
خدا خیر تان دهد اما با وجود این اگر سفارتخانه ها باز شود مفید است زیرا با فرار و ترس سه چا تا رهبر بزدل ، ترسو و تاراجگر ، طالب مزدور و فاسد انرژی بیشتر گرفته است . شاید به بهانه ی اینکه شیعه وتاجیک ها مسلمان درست نیستند از کنیز گیری هم دریغ نکنند پس شاید سفارتخانه ها بتوانند بخاطر جبران بدنامی که برای خود بدست آورده اند ، راهی برای صلح بیابند و یا لااقل طالب را از وحشتگری بیشتر باز دارند .
Mahdi Shirzad
توحش و بربریت از گروه جهل و انتحاریون آنقدر عمیق و نابود کننده است که تنها به بردگی کشیدن جنسی زنان نیست، بلکه نابودی و انتحار تمام قدِ انسانیت است.
Abu Belal
Hadi Amini منظور حدیث نرم بودن و عاطفه زیاد زنان نسبت به مردان است یعنی زنان در تصمیم گیری های بزرگ مثل قضاوت در اجرای قصاص زیر تاثیر عطوفت مادری میرود و اما ملا ها بخاطر اینکه زنان همیشه زیر دست آنها باشند کلمه ناقص العقل ره بالای آنها برچسپ زدند
>>> در طول تاریخ معاصر افغناستان حرکت های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به گونه دورانی بوده و بعد طی یک مدت معین دور باطل تکمیل میشود و دوباره به نقطه آغاز برمیگردد.
نمونه کلان آن آغاز یک دور باطل از زملن عبد رحمن است که در نهایت با رسیدن به دور دوم طالبان یک دور کلان باطل تکمیل شد.
نمونه ککچک آن از آغاز دوره کرزی تا مسلط ساختن طالب بر کابل است که در مجموع ۲۰ سال را در بر گرفت و دوباره به نقطه صفری برگشت.
یگانه راه حل تغیر حرکت دورانی به حرکت خطی است که بدون در نظر داشت سرعت حرکت به جهت تکاملی اش به پیش میرود.
>>> این شد حالا امارت بچه بازی طالبان دزد آدم کش
این شد امارت آدم کشی
این شد امارت زنده به گور کردن
این شد امارت سر جدا کردن از پشت کردن
این شد امارت ناخن کشیدن
این شد امارت چشیم کشیدن
اینشد امارت دست آنداختن با ناموس مردم
امارت چپاول امارت وحشت امارت لاش خوری
امارت چلبازی امارت مکاری امارت انکلیسی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است