این روزها هیاتی از افغانستان بنام "شورای علمای شیعه" به دیدار مراجع تقلید شیعیان به شهرهای مشهد، قم و نجف عزیمت کرده و با مراجع شیعه دیدار داشته اند.
هیات مذکور به سرپرستی محمد اکبری، با گزارش های مبهم و نادرست، موافقت برخی از مراجع شیعه را نسبت به تعامل با طالبان در داخل افغانستان اخذ کرده و به نیت قدرت طلبی خودشان در رسمیت بخشیدن به حضور و جایگاه طالبان و در افغانستان، نزدیک شده اند.

به خیانت این هیات از در دو وجه قابل تامل اشاره می شود:
1-از اعتبار مرجعیت شیعه نباید استفاده سیاسی صورت می گرفت. این به اصطلاح "شورای علما" اعتبار مرجعیت شیعه را در راستای تایید حکومت جاهلانه و مردم ستیز طالبان در افغانستان به مخاطره انداخته و مانند دوره جمهوریت، به معامله گری منتها در سطحی وسیع تر با طالبان و ایادی شان در پاکستان و سیاستهای آمریکایی پرداخته اند. این شورا کوشیده است تا موضع انفعالی خود را به تایید مرجعیت شیعه برساند که این خود ظلم به شیعه و مرجعیت در مقطع حساس کنونی است.

2-در این مقطع زمانی که شیعیان در افغانستان مظلوم وافع شده اند و می کوشند تا با شرایط کنونی بدور از سیاست بازیهای سران در دوره پیشین، به زندگی عادی در کنار طالبان برسند و خود را به عنوان شیعه از دیگر اقوام و مردم افغانستان جدا نکنند، یک تعداد معامله گر پسمانده از دوره قبل، که به هیچکدام شان نمشود عالم خطاب کرد، شورایی تشکیل داده و بنام "علما"، یکبار دیگر شیعیان افغانستان را در ورطه معامله گری های خودشان انداخته، مردم را به خودسری های شان ارتباط داده و حضور آرام در کنار طالبان را به سیاست باریهای شان کشانیده اند.

کد (4)

>>>   به اینها که نمیشود گفت شورای علما؟؟ کابل علمای جید و عالیقدری از جامعه تشیع دارد. اینها فقط تعدادی بازیگر سیاسی هستند که حزبی بنام شورای علما ایجاد کرده اند.
شیما کابل

>>>   سخیداد هاتف
یک عمل، رفتار یا راه حل می‌تواند از نظر شرعی درست باشد و از دیگر جهت‌ها غلط. گره کار در میان ما همین است. چرا؟ برای این که مردم متدین ما وقتی می‌گویند «درست» منظورشان غالبا «درست از نظر شرعی» است. مشکل از آنجا پیش می‌آید که «درست ِ شرعی» می‌تواند از نظر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانشناختی کاملا غلط باشد و پی‌آمدهای خطرناکی داشته باشد.
حتما می‌گویید مثال بده. مثال می‌دهم:
فرض کنید یک مرد پیر چهار همسر جوان داشته باشد. آیا این از نظر شرعی «درست» است؟ بلی، درست است. اگر همه‌ی مردان پیر جامعه بتوانند چهار همسر بسیار جوان بگیرند، چه؟ این هم درست است. شرع مانعی نمی‌بیند.
همین «درست شرعی» (با احراز تمام شرایط شرعی) از جهات دیگر کاملا غلط است. از نظر روانشناختی غلط است؛ از نظر حقوق بشری غلط است؛ از نظر ثبات خانوادگی غلط است؛ از نظر اقتصادی غلط است...
همین قصه در امور دیگر هم جاری است. شورای علما یا مراجع تقلید ممکن است در مورد چیزی نظر شرعی بدهند و نظرشان (در ترازوی شریعت) درست هم باشد. اما این کل ماجرا نیست. شاید هیچ چیزی در زندگی فردی و جمعی نتوان یافت که فقط یک جنبه داشته باشد و آن همان جنبه‌ی صحیح و غلط شرعی‌اش باشد.
می‌دانم عده‌یی پاسخ خواهند داد که دروازه‌ی اجتهاد باز است و فقیه و مرجع در زمان و عصر خود تمام جوانب مسأله را در نظر می‌گیرد.
نخیر. این‌طور نیست. علمای ما هرقدر که فقه‌‌شان پویا می‌شود و اسم‌های پرطمطراق روی نوآوری‌های خود می‌گذارند، باز آخر می‌بینیم که حرف‌شان همان حرف توضیح المسائل هزار سال پیش است. اگر در هر صد سال یک نوآوری بکنند، آن نوآوری هم در مسایل جدی و سرنوشت‌ساز زندگی نیست. سن روزه گرفتن دختران را دو سال بالاتر می‌برند. بازی شطرنج را مجاز می‌سازند. چیزهایی از این قبیل. از لغو حکم ارتداد که خبری نیست؛ به ممنوعیت چندهمسری که حکم نمی‌دهند؛ به آزادی کامل مذهبی شهروندان و حق خروج‌‌شان از یک مذهب که جواز نمی‌دهند. به آنچه جهان مدرن را خلق کرده راه نمی‌دهند. شش قرن می‌گذرد و می‌گویند فلان مجتهد باعث انقلابی در تفکر فقهی مسلمانان شد. آن انقلاب چیست؟ فرموده که اگر مسلمانی خودش در آخر ماه رمضان هلال را ببیند و دیگران ندیده باشند، او می‌تواند فردایش روزه‌ی خود را بشکند.
مسأله این نیست که حکم شرعی درست فلان قضیه از نظر علما چیست. آن حکم درست را هم که حاصل کنیم، هیچ چیز حل نشده. گرفتاری‌های ما بزرگ‌تر از این چیزهاست.

>>>   از اعتبار مرجعیت اعلای شیعه نباید استفاده سیاسی می‌کردند.
مرجعیت شیعه مستقل و مرجع تظلم مردم بوده است. البته موضع اصولی مرجعیت شیعه همیشه برحذر داشتن از جنگ و تفرقه مذهبی بوده‌است. اما در عین حال گاهی از حقوق مردم در برابر حکومت‌ها دفاع می‌کرده اند. افرادی که خود را عضو شورای علمای شیعه می‌نامند اگر درد دین و مردم را می‌داشتند و از مسائل سیاسی هم درک دقیقتر می‌داشتند هیچ‌گاه نمی‌کوشیدند در این شرایط ... موضع انفعالی خود را به تایید مرجعیت اعلای شیعه برسانند.
محمد امین احمدی

>>>   ما اگر قدر سرمایه های مذهبی و معنوی خود را می‌دانستیم این‌گونه کلام مرجع بزرگ را به ثمن بخس روانه بازار نمی‌کردیم.
محمد امین احمدی

>>>   باند نصر درتلاش کرسی حکومتي است‌ وشورای علما درفکر آينده مردم‌ هزاره وتشیع می‌باشد..
محمد علی

>>>   کسب تکلیف در مسئله‌ای که وجه شرعی از حیث یک حکم تکلیفی داشته باشد، اما مسائل سیاسی عمدتا از سنخ موضوع شناسی است لذا نخ‌نمای دیانت ما عین سیاست ماست در آن کاربرد ندارد ثانیا سخن مرجعیت را در شرایطی که مردم افغانستان و جهان توقع دارند مراجع دینی از حقوق مردم در برابر وضع موجود دفاع کنند و یا حد اقل نظر فقهی و دینی خود را بیان کنند، به گونه‌ای منعکس کرده‌اید که تایید وضعیت و تایید موضع شدیدا انفعالی خودتان فهمیده شود. چنین چیزی بر خلاف سنت معمول مراجع بلند پایه است، هیچ ضرورت دینی و سیاسی چنین هزینه کردن از اعتبار مرجعیت را توجیه نمی‌کند. شما اگر دلسوز دین و مرجعیت می‌بودید جون مشاور امین با بیان واقعیت‌های موجود و مشکلات خودتان رهنمود می‌خواستید برای عمل نه تبلیغاتی که سنت حسنه مرجعیت شیعه را مخدوش کند.‌
خود دانید .
کلیشه سیاست عین دیانت اولا معنای درستی ندارد، چون جزء به جزء رفتار سیاسی رفتار دینی نیست، این گونه نیست که گزاره‌ای در دین آن را توجیه کند و ثانیا بیش از حد از آن استفاده شده است دیگر نخ‌نما شده است.
خلاصه در حق مرجع بزرگ و عالم کم نظیر، آگاهانه یا نا آگاهانه در این شرایط جفا کرده‌اید .
محمد امین احمدی

>>>   موضوع نقد ما، فقط گزارشی است که آقایان داده بودند و آن را خارج از چارچوبی دیدیم که از دین، فقاهت و مرجعیت در قبال اوضاع جاری در افغانستان توقع می‌رود ، بار ملامت را بر دوش این افراد که عمدتا افراد سیاسی اند و نه رجال دین، انداختیم با این اشخاص نه رقابت حزبی داریم و نه شخصی.‌ و توقع ما از این اشخاص این بود که نباید چنین گزارشی را که خارج از چارچوب یاد شده است نشر می‌کردند. از ذخیره معنوی شیعه در جهت توجیه مواضعی که چیزی جز تحمل مظلومیت و بیچارگی نیست استفاده نمی‌کردند و دستگاه سرکوب را جری‌تر و خاطرشان را راحت‌تر نمی‌ساختند. حتی از حیث سیاسی نیز به سود خود این افراد نبوده است اگر دقت می‌داشتند.
محمد امین احمدی

>>>   مشکل از همان قسمت "اعلا" است که محل سخن خود را درک نمی توانند. جای تاسف است ولی واقعیت.
تقی امینی

>>>   محمد کریمی
اگر آشنایی هر چند سطحی با تاریخ شیعه از صدر اسلام تا عصر حاضر داشته باشیم، خواهی دید که شیعه همیشه در اکثر جوامع، گروهی اقلیت بوده و مورد ظلم و تهاجم حکومت های جور و ظلم قرار داشته است.
سیره و روش برخورد ائمه اهل بیت علیه السلام و علمای بزرگ عصر غیبت از شیخ مفید و شیخ طوسی تا خواجه نصیرالدین طوسی و علامه مجلسی و در عصر حاضر مرحوم آقای خویی با حکومت هایی که در قساوت و خونریزی قابل مقایسه با نظام کنونی حاکم بر افغانستان نیستند چگونه بوده است؟
در عصر حجاج بن یوسف ثقفی که تاریخ کمتر نظیر او شیعه کش تر و جانی تر سراغ دارد، روش و سیره امام سجاد علیه السلام چه بوده؟
به نظر می رسد با وجود شرایط غیر عادی افغانستان رویه شورای علمای شیعه افغانستان با تاسی از بزرگان دین و مذهب قابل دفاع باشد.

>>>   محمد کریمی
شورای علمای شیعه یک شورای سیاسی است، مواضع سیاسی شان به خود شان مربوط است نه چیزی را خراب می‌کند و نه آباد اما حساب مرجعیت جداست مرحوم خویی در بدترین شرایط کسی را تایید نکرد.

>>>   مراجع تقلید حتمآ عالم به زمان خودشان است.خیلی جای نگرانی نیست. اما شوراي علماء به عنوان یک نهاد معتبر با عضویت شخصیت های حقوقی وحقیقی وعلماء فعلآ می‌تواند یک آدرس خوبی باشد.باید تقویت شود.چون با متوقف بودن دیگر آدرس ها، شورای علما تنها نهادی هستند که از این طريق به حل موضوعات مختلف پرداخت ورسیدگی کرد.
علی جمعه توانا

>>>   آنان ازنام مرجعیت سوء استفاده می کنند همه شان سیاست بازان دغل هستند و می خواهند به خاطر اهداف پست سياسی شان به حکومت طالبان مشروعیت بدهند.
علی جعفری

>>>   آنچه باعث تعجب من شده ابراز نظر مرجعیت بزرگ از نظر دین در مورد سیاست داخلی افغانستان است. یا واقعاً ملاقات کنندگان اخبار با تغییر ۱۸۰ درجه به ایشان باز گو نموده نموده کما اینکه یکی از همان اشخاص که به دیدار ایشان رفته چند قبل در تهران در جمع دیگر گفته بود مشکلات مردم تشییع افغانستان ۸۰درصد با آمدن نظام طالبانی حل شده است. این خود بیانگر تمام‌چهره ابراز نظر آن مرجع بزرگ است. ولی اینکه ایشان سخنان ایشان را منبع قرار بدهد و بیاید چنین نظر بدهد برای مقلدین ایشان سوال خلق می شود که آیا احکام شرعی را براساس کدام منبع بیان میکند ؟؟!
نصرالله صادقی

>>>   عبد القدیر وفا
متاسفانه اینها آمدند بر کوچ اجباری و تصرف خانه وزمین مردم بی دفاع وکشتار باطلان دراین دوسال صحه بگذارند .

>>>   شورای علما اگر موضع فعال میداشت که باید خارج از کشور می بود، فرار را بر قرار ترجیح میداد، در گوشه دنج از راه دور چیزک مینوشت. کما اینکه خیلی از دین مداران و درد مندان چنین کرده است. چون درد دین و درک درست ندارد در افغانستان مانده .
حسن انصاری

>>>   سیدمحمدهادی واعظ
شورای علمای شیعه و رسالت ما
سفر اعضای شورای علما شیعه افغانستان به ایران و عراق در حالی صورت می گیرد که دولت طالبان در قبال شیعیان سیاست سکوت را در پیش گرفته و هیچ گونه اظهار نظری در باره آینده شیعیان و سهم آنان در حکومت و جایگاه شان در قانون اساسی نکردند. شورای علما تا کنون سیاست معتدل و مطابق با معیار را در پیش گرفته و این سیاست خوب جواب داده است، الحمدلله جان مردم ما در سایه همین سیاست تعاملی حفظ شده است. جلوی قتل عام های گسترده و نا امنی های بی پایان گرفته شده است. در شرایط فعلی وجود شورای علما برای مردم شيعه افغانستان نعمت بزرگی است. اعضای شورای علما می توانستند مثل خیلی ها فرار کنند و در کشورهای خارج زندگی مرفهی داشته باشند، اما در کنار مردم خود ماندند و اینان شایسته تقدیر هستند نه محکوم کردن.
بیاییم چند مدتی برای رضای خدا نق نزنیم و صورت همدیگر را خراش نکنیم بگذاریم مردم مظلوم ما از این پیچ تاریخی به سلامت عبور کند و چوب سوخت به قدرت رسیدن دیگران نشود.

>>>   محمد حسین احمدی
اول اینها رفته چنان دروغ گفته اند که آیت الله فیاض باورش شده چون تحت عنوان شورای علما رفته اند.
دوم آیات عظام باید هم همیشه برادری و عدم جنگ را بخواهند ولی اینهای که از حرف های آیات عظام به نفع شان استفاده می کنند بدترین هستند.

>>>   علی دانش
متاسفانه دفاتر مراجع مشاورین به روز ندارند. این هیات شورای علما به دنبال مقاصد سیاسی خود هستند.

>>>   M A Qasemi Shahi
استاد اکبری و آقای عالمی‌بلخی دو سیاست‌مدار زرنگ می‌باشند که سال‌ها با تکیه بر شورای علما و جامعه مذهبی و روحانیت خود را در دنیای سیاست و اجتماع افغانستان در برابر رقبای سیاسی‌شان زنده نگه‌داشته‌اند و الا وقت خانه‌نشین می‌شدند و فعلا این دو عالی جناب شورای علمای شیعه را به شورای امتیازگیری سیاسی خود تبدیل نموده‌اند و بقیه علما هم خوش هستند که آقای اکبری و آقای عالمی‌بلخی کار دینی و فرهنگی می‌کنند.

>>>   بزرگواران یک روز عضو شورای به اصطلاح علما استند، روز دیگر عضو حزب بایدن و پوتین. بهتر بگویم اینها نه از علم چیزی بلدند و نه به دین باورمند، فقط عضو حزب باد استند. به هر طرف وزید به همان سمت حرکت می کنند.
مصطفی رفعت

>>>   حسین محمودی
با عرض معذرت، در شرایط کنونی بدیل رویکرد شورای علمای شیعه چه هست؟ اگر اندک تعامل هم با طالبان نداشته باشیم، چه گزینه ای بهتر را پیشنهاد می ف مایید؟

>>>   محمد امین احمدی
رفتار شورا به عنوان بخشی از نخبگان مذهبی و سیاسی جامعه در حد و اندازه خود برای شرایط موجود نه تنها کافی است بلکه بیش از حد نیاز است. لازم نیست برای یک سیاست انفعالی تمامی سرمایه‌های معنوی خود را هزینه کنیم.
دقت بفرمائید.

>>>   اینجا سرزمین سیالداری است نه دور اندیشی.
طالبان از ملاهیبت الله اطاعت می نماید شورای علما هم خواسته از سیالداری عقب نماند...
امیر پویا

>>>   Bashir Islam
اگر در باره وجوهات مردم که ظاهرا حیف ومیل میشود چیزی بنوسید بد نیست.

>>>   Mahdi Joya
هنوز طالبان نگفتند که مذهب شیعی چه کند یا نکند، آنچه خبر میسازند این دو بیکار دیوانه است، اینها مشروعیت دین واخلاق را زیر پا کرده است!

>>>   Latif Shafayee
اکبری و بلخی دو خایین هستند که همیشه از آدرس هزاره ها دست به خیانت‌ علیه هزاره ها زده است.
مثلا؛
اکبری از زمان بابه مزاری، کدام کار موثر جز خیانت علیه هزاره ها انجام داده است؟!
بلخی از آدرس هزاره ها کرسی وزارت را گرفت، هیچ کدام کار موثری انجام داده نتوانست و نکرد.
مزدور ترین، فریب کار ترین گروه تروریستی، قاتل هزاره ها، فاشیست ترین گروه جهان، عامل تخریب افغانستان، عامل قتل ده ها هزار سرباز وطن، عامل ده ها هزار معیوب، معلول و بیوه، و انواع و اقسام خیانت و دغل بازی و قاتل بابه مزاری سر قرآن شریف ووو بعد اینها لابی گری این گروه قومی و فاشیستی را می‌کنند تا به رسمیت شناخته شوند.

>>>   مرجیعیت بیخبر را هم کسی باید خبر کند که این جمع همانهایی اند که در کنار یزید ایستاد و بیعت کرد اما آزادگی را گردن برید. نباید به تعریفات و توجیهات چنین افراد مردم را دعوت به پیروی از استبداد نمود.
این مرجع از بیخبری گاهی سهو میکند قبلن هم نسوار را نشناخته گفته بود که روزه باطل نمیکند، چون چند نسواری نزدش رفته بود از نسوار تمجید کرده بود. حال هم چند جاه طلب خلاف اراده مردم رفته بیچاره را فریب داده و شاید چیزی گفته باشد شاید هم جعل در پیام کرده باشند.
عظیم رسالت

>>>   محمد باقر اندیشمند
شیطان اخرس،
ملاهای همنوا با طالبان
حدیثی منسوب به پیامبر اسلام وجود دارد که اکثریت ملاها از آن آگاهی دارند، و طبق معیارهای محدثین حدیث صحیح شمرده می‌شود. این حدیث می‌گوید: “الساکت عن الحق شیطان أخرس” یعنی کسی که از گفتن سخن حقیقت خاموش باشد او شیطان گنگ و لال است.
در دوران جمهوریت که جلو عربده‌کشان منبری باز بود و به اصطلاح عامیانه میدان را شغالی دیده بودند، شماری از این‌ها چشم‌ها را می‌بستند و دهن‌های خود را می‌گشودند و تا می‌توانستند بر عالم و آدم می‌تاختند، نه تلویزیون از شر شان در امان بود، نه نهاد مدنی، نه دانشگاه، نه مکتب، نه بازار، نه دولت، نه ملت، نه جامعه جهانی و نه ارزش‌های انسانی. گویا روح ملای لنگ در سرتاسر این ملک به جولان آمده بود.
آنان برای خود شأنی می‌دانستند که به هر بهانه‌ای هیاهو و اشتلم به راه اندازند و تظاهر کنند که گویا سخن حق را می‌گویند، چون مطمئن بودند که آن دولت بی‌جان اراده‌ای برای برخورد با آنان ندارد.
اکنون که شلاق طالب را دیده‌اند تمام آن زبان‌ها لال شده و شماری از دانه‌درشت‌های آنان به کشورهای دیگر گریخته‌اند تا فرزندان شان از آسایش و امکانات بیش‌تر و بهتری برخوردار شوند و مردم بیچاره در زیر شکنجه و بیداد طالب جان بدهند.
کسی نیست از آنان بپرسد اگر شما در پی گفتن سخن حق بودید یا هستید، چه زمانی بهتر و مهم‌تر از اکنون برای به صحنه آمدن و از حقوق مردم دفاع کردن؟ چرا از تجاوز به ناموس انسان‌ها چیزی نمی‌گویید؟ چرا از بسته شدن مکاتب و دانشگاه‌ها بر روی ملیون‌ها دختر این سرزمین صدایی از شما بیرون نمی‌شود؟ چرا به تبعیض قومی و زبانی که در سرتاسر کشور جریان دارد اعتراض نمی‌کنید؟ چرا از دستگیری‌ها و شکنجه‌های بی‌حد و حصر در ادارات استخباراتی طالبان چیزی نمی‌گویید؟ چرا از دزدی بیت المال و بازار سیاه پاسپورت و اسناد دولتی یاد نمی‌کنید؟ چرا به صدور هزاران سند تقلبی علمی برای هواداران این گروه اشاره‌ای نمی‌کنید؟ چرا فضای رعب و هراسی که زندگی انسانی را برای شهروندان این سرزمین ناممکن ساخته است مورد اعتراض شما نیست؟
کاپی از صفحه استاد محق

شماری از ابلهان این طیف شلاق و شکنجه طالب را گذاشته و به جان رونالدو و میسی چسپیده‌اند و مردم را از بازی کامپیوتری و نوشیدن انرژی منع می‌کنند. کسی نیست به این مخزن‌های بلاهت بفهماند که سخن گفتن بر منبر مسئولیت است و هیچ مسئولیتی بالاتر از جان و آبروی انسان‌ها نیست.. اگر کسی ادعای سخن حق را دارد باید در برابر ستم و بیداد بایستد.
کسی نیست از آنان بپرسد که مگر قرآن مجید نگفته است: “و إذ أخذ الله میثاق الذین أوتوا الکتاب لتبیننه للناس و لا تکتمونه” یعنی کسانی که به آنان علم کتاب الهی داده شده است موظفند از بیان حقیقت ابا نورزند و آن را کتمان نکنند. مگر مفسران قرآن، بر مبنای این آیه، نگفته‌اند که اگر کسی جرئت گفتن حقیقت را ندارد ردای اهل علم از شانه بیندازد و ادعای عالم بودن را به یکسو بنهد؟
امروزه ملیون‌ها انسان این سرزمین که آینده فرزندان خود را تاریک می‌بینند کسانی را مسبب این فاجعه ضد انسانی می‌دانند که به این دشمنان علم و مدنیت و لشکریان جهل و ظلمت خوش‌خدمتی کرده و راه پیروزی شان را هموار ‌کردند..دور نیست آن روزهایی که آتش خشم مردم آن عباها و قباهای آلوده به ریا و نیرنگ را به خاکستر تبدیل کند. شیطان‌های گنگ و لال حق ندارند خود را وارثان انبیا بدانند و دکان تزویر و ریای خود را پررونق نگه دارند..
باید به آنان فهماند که یک لنگ کفش مبارزان اندراب و پنجشیر بر همه این‌ها و مدرسه‌های ابله‌پرور شان فضیلت دارد.
آن تعداد از علمای دین که از اول راه خود را از طالب جدا کرده و به منافع کشور باور داشتند، حساب شان جداست و برای مردم ما محترمند.

>>>   M Ali Ahmadi
البته علمای شیعه در کابل درک عمیق از اوضاع کشور خود ونظام موجود دارند اما نمی توانند کاری بکنند.

>>>   حسین فیاض
با توجه به ظلم و ستم و کودک کشی، انتظار فتوای جهاد داشتیم نه فتوای انقیاد. از شورای علمای شیعه افغانستان، با توجه به افراد موجود، نسل جوان و مردم هزاره هیچ گلایه و انتظاری ندارد. جامعه تشیع و هزاره از مرجعیت انتظار بیشتر داشتند. جامعه هزاره و خصوصا نسل جوان هزاره از مرجعیت و خصوصا از جناب آیت الله فیاض نا امید شده است. فاصله ای به اندازه بین ارض و سما ایجاد شده است. مگر اینکه با نشر اعلامیه‌ای، رفتار ط بان را تقبیح کنند. من در یک مجلسی به یکی از افراد دفتر یکی از مراجع در حضور علما تذکر دادم که با اینها جلسه کنند، وقت بدهند اما از نشر مطالب مرجعیت و عکس گرفتن آنها را منع کنند. تقصیر بیشتر در گردن خود مرجع است. نباید چنین کم توجهی می کرد.

>>>   محمد امین احمدی
توقع مبارزه عاری از خشونت را از بزرگان مذهبی خود نداریم. این نوع از مبارزه نیازمند فداکاری حسین‌گونه است.
آدم‌های ما باید مانند مشاوران امین برای مرجع عمل می‌کردند، سکوت مرجع راجع به یک مسئله یک جهان ارزش دارد.

>>>   الازهر مصر و سازمان همکاری اسلامی بزرگترین سازمان و اتفاق و همگرایی در جهان اسلام از ممنوعیت طالبان در حق تحصیل زنان به نام اسلام به شدّت وحدّت انقاد کرد که این موضع گیری واقعا هم عالی واسلامی بود وهم انسانی در عین حال قلوب میلیون ها انسان را شاد کرد. علمای اسلام را دعوت کرده که متحد شوند و لکه ای منع تحصیل که بنام اسلام ختم شده است از دامن اسلام پاک کنند!
در این شرایط،حساسّ وسرنوشت ساز متأسفانه یک عده عامداً جایگاه باوقار مرجعیت شیعه را بسیار سبگ کرد!
مرجعیت که در قسمت حقوق زنان سرآمد مراجع شیعه بود وکتاب جایگاه زن در نظام سیاسی اسلامش از بهترین کتاب ها در حمایت از حقوق زنان نوشته شده است ولی ذهنیت سازی های یک عده جایگاه مرجعیت را خیلی سبک کرد!
علی ابراهیمی

>>>   Mohammad H Fahimi
سکوت و سکون شورا فعلا به نفع است از اینکه دنبال رعیت شدن به طالبان باشند

>>>   امین الله انوری
درود به شما دکتر صاحب.
از نظر من این رفت و آمد های شورای علمنای شیعه افغانستان و تائید گرفتن ها تائید دادن ها بر می گردد به سیاست ایران، چه بخواهیم یا نخواهیم چه بدانیم یا ندانیم افسار سیاسی هزاره ها در دست ایرانی ها هست.
آن ها به هر سمت و سوی که منافع شان ایجاب می کند. هزاره ها را می کشاند.
تائیدی دادن شیخ فیاض و بوجود آمدن شورای علمنای شیعه نیز هیچ گاه بیرون از این غرض سیاسی ایران نیست.

>>>   Rohullah Mohsini
تا وقتکه بجای ملا های افراطی حقوق دانان مسلکی وعلم آموخته گان علم سیاست بر اقتدار کشور تکیه نزند هر گز بوی آبادانی به مشام ملت افغانستان نخواهد رسید

>>>   حسین خادیمی
درجامعه افغانستان تکیه به شورای علمای شیعه منظورم هزاره هاست نتجه نمیدهد جز فتوای شان هرلحظه تغیر کند گاهی منسوبین حکومت قبیلی شهید وگاهی فعلی را پس بهتر است علما به مسائل وظایف دینی مبادرت ورزد نه سیاست

>>>   درود ها استاد عزیز و گرامی ما
همه مبتلا به رقابت نا سالم هستیم. از روشن فکر و سیاست مدار تا زیر شاخه های مراجع که عین قجیراز مال دین خود را تغذیه و از دین استفاده ابزاری و سرمایه های مذهبی و معنوی اسلام را بازی چه سیاست های کور و انفعالی شان می کنند !!
دستکم درد آدم این است که اصل تبادل نظر در امورات دینی بطور کامل در شورای فقاحت و بین مراجع جامه عمل نمی پوشد. نیز مراجع اختلاف فتوا ها را امر طبیعی و گریز نا پذیر می پندارند و به پیامد های آن توجه نمی کنند. که نتیجه اش جز تشتت و سر در گمی مسلمین چیزی دیگری بوده نمی تواند. و عدم هماهنگی و همفکری می تواند خطر آفرین باشد
محمد ابراهیم فهیمی

>>>   حسین اخلاقی
حکومت‌ها یکی پس از دیگری می روند؛ اما مقام مرجعیت شیعه، آن‌هم شخصیت علمی و مذهبی کم نظیر جهان اسلام مانند آیت‌الله العظمی فیاض مدظله العالی خیلی بزرگتر از آن است که...

>>>   مشکل اینجاست که عده‌ای دینمدار از دین وسیله‌ای برای رسیدن به آمال و آرزو‌های شخصی استفاده میکنند.
در لباس دینی و روحانیت ظاهر شدند و مردم را به‌ساده‌گی گول زدند.
از پشت پرده دین و مذهب به اهداف شخصی شان می‌نگرند و مثل یک وسیله از آن استفاده می‌کنند.
چیزی که قابل تآسف است این‌که شخصی چون آیت‌الله صالحی هنوز حتی به اسمی رئیس این جمع تاجران و فخر فروشان است. و این لطمه‌ای بزرگی است برای شخصیت و جایگاه آن آیت‌الله.
عباس جویا

>>>   Mahdi Jawad
شما از یکسو دین ومذهب را نفی حتی بعضا مسخره می کنید، از سوی دیگر از دین و شریعت انتظار دارید تمام مشکلات بشر را حل و راه حل امروزی ارايه کند.
اول باید نسبت خود را با دین واضح کنید، اگر دین وشریعت آنرا قبول دارید، همین است که طالبان و شورای علما می کنند.
اگر قبول ندارید، نه توقع داشته باشید ونه هم گلایه و شکایت کنید، بگذارید هرکه بیزنس خود را بکند.

>>>   Idrees Bakhshenda
مثال شما، تعبیر خود شما است. من اگر بپرسم در کجا اسلام گفته شده #مرد_پیر باید چهار #زن_جوان داشته باشد را چه میگویید؟ دقت کنید #مرد_پیر نوشتم چون شما در نوشته خود از اگر و مگر #مرد_پیر گفتید.

>>>   Shuja Mustaqil
"درست شرعی" همان درست عُرفی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و روان‌شناختی است؛ مشروط به اینکه در روشنی عقل و بصیرت حاصل شده باشد. اگر مردم جامعه یی قرار است با علم بر عدالت، امور خودشان را بگردانند که بر کسی ظلم و بی عدالتی نشود، شرع کارشان را تایید خواهد کرد. ولی بیشتر بی عدالتی ها از زمینه های عرفی و اجتماعی و... بر می خیزد و متاسفانه به نام شرع تمام می شود، که آن هرگز شرع نیست!
آنکه در پس پیری هوس چندین زن کند، نه از عقل بهره دارد و نی از شرع نصیب!

>>>   میر برکی
هر عمل و گفتار اجتماعی سیاسی اقتصادی و فرهنگی در زمان و مکان خاص قابل اجرا و موثر بوده می تواند اما با گذشت زمان و تحولات عمیق که در تمام عرصه های زندگی بشر رخ داده است دیگر قابل اجرا نیست

>>>   ضحا خوشدل
مشکل ما هزاره‌ها شریعت و اسلام نیست، مشکل اصلی نداشتن صفت طبیعی یک انسان معمولی است. انسان که خشم، خشونت و روح سلطه جوی در جوهره وجودش نهفته است.
حقوق بشر مثل سرآب کذاب و فریبنده است.
حال اگر ما با استفاده از ابزار شریعت سلطه‌گر بودیم، مگر برای ما قابل قبول نبود.
وقتی که نگرش سلطه‌گری را نداشته باشیم حتی تمام جمعیت غیر هزاره گوسفند هم باشند ما نمی‌توانیم اداره و اعمال حاکمیت بکنیم.
این فرافکنی‌ها حال ما را بهبود نخواهد بخشید، بهتر است واقعیت‌گرا باشیم و ممکن نگرش ما دیگرگون شود.

>>>   سخیداد هاتف
جواز چهار همسر برای مرد است. عقلا اولا؛ قطعا ازدواج برای جوان مطرح است. ثاتیا بشرطها و شروطها و الا حق ندارد. سوما نوبت که به پیر میرسد در صورت خانه ویرانی و یا معاضل دگر است. اینکه ثروتمندان پیر از فقر فقرای جوان استفاده میکند ، اگر نفس ازدواج نفی شرعی نداشته باشد ادله های چون ضرر و زیان و سوء استفاده مانع ازدواج است. چون حوذه یک مرکز تحقیق و کشف مسله و صدور فتوی است و حاکمیت اجرایی ندارد در گوشه و کنار اتفاقهای ظالمانه که می افتد ربط به شرع و دین ندارد. سوء استفاده ادمهای شیاد و متمویل است.

>>>   Halim Khashea
بیا دست از یخن علماء و مراجع و دین بردار، خیری در دنیایی امثال شما ندارند و در آخرت امثال شما خیری ندارید. کلا رد ایشان را بزنید؟!
>>>   طالبان حتی از سوی برخی اهل سنت هم مورد تأیید نیستند و انگی یک عده به نان شورای علمای شیعه افغانستان در صد تأیید این گروه خون ریز و جاهل که اسلام را دارند بدنام می کنند برخاسته و می خاهند مراجع تقلید شیعه را هم با خود همسو کنند. البته مراجعی که در ایران بوده هیچ کدام به آنان را راه نداده اند و با آنان ملاقات نداشته اند به جز آیت الله فاضل بهسودی.
شیعیان و همه مردم افغانستان باید واقع نگر باشند. حتی بی سودان کشور ما می دانند که طالبان کشور را به تباهی می کشانند اما رهبر آگاه و دلسوز ندارند که در اطراف او جمع شده و ریشه طالبان را بخشکانند.

>>>   شیوخ درباری امثال اکبری عالمی سید عیسی مزاری و چند شیخ های دیگر از طرف حمارت جهل وحشت مامور شدن تا برای بیعت گرفتن از مراجع تقلید تشیع و رسمیت شاختن حکومت ناچل تروریستی سکوت سرکوب نمودن هزاره ها شیعه ها در کشور باشند ودر اینده ها دست به اغتشاشات اعتراضات نزنند سر پیچی نکنند زیر بیرق چتل این گروه باشند ، شیخ اکبری شیخ عالمی هردو تعدادی دیگر دست بوس چاپلوس بیش نیست انها شورای علمای شیعه را ابراز ساخته برای بدست اوردن اهداف و امتیاز گرفتن ناچیز از حمارت تروریستی.در حقیقت مردم شیعه نه از رهبران دزد معامله گر خیر و منفعت دید و نه از شیوخ و ملا علمای مفت خور همه مردم قربانی همین علما و رهبران معامله گر شدند و میشوند.
تابان از کابل

>>>   استقبال بی نظیر مراجع تراز اول شیعه از شورای علما بی نظیر بوده اند
علمای که در کنار مردم مصلحت امت درک کرده برای حفظ شیعه ها دست به اقدامات مهم زدند
این عملکرد مثبت به مذاق حزب جنایت پیشه نصر خوش نیامده دست به توطئه میزند
مزای که تمام تشیع را به گلبدین فروخت فاجعه 23 سنبله و حمله به تپه استکاد را رقم زد خلیل بامیان را معامله کرد دانش و محقق دست بدست غنی دادند حکومت افغانستان را از هم پاشید
اینها از حرکت مثبت شورای علما عصبانی است

>>>   يامبر صلي الله عليه و آله:
انَّ النّاسَ اِذا رَاَوُا الظّالِمَ فَلَمْ يَاْخُذوا عَلى يَدَيْهِ اَوْشَكَ اَنْ يَعُمَّهُمُ اللّه ُ بِعِقابٍ مِنْهُ؛
پيامبر صلي الله عليه و آله:
مردم آنگاه كه ظالم را ببينند و او را باز ندارند، انتظار مى رود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.
نهج الفصاحه، ح 833

>>>   اغای استاد اکبری وزاده ابو لهب عالمی جاده صاف کن و مسلط کردند نواده هاوپیر وان عبد الرحمان لعین وقاتل می باشد که با کرفتن رای و نظری مراجع تقلید برای قتل عام هزاره صبغه ای شرعی درست کند عبد الرحمان 62 در صد قتل عام کردند واما با مجوز گرفتند این دونا مرد ودزد وخاین وجا سوس و مزدور از مراجع تقلید بخصو ص از اغای فیاض که اصلا شرایط افغانستان ر ادر ک نکرده و نمی داند که در افغانستان چه میک زرد زمینه ای قتل 80 و90 در صد را می سا زنند اغای استاد اکبری مثل یک .... ای میماند و این را تجریبه ثابت کرده امروز .... ورهبرش می باشد فردا.... ههههههه

>>>   👫 برادران و خواهران فارسیزبان:
وفادار دار سیاسی تانرا اول درست انتخاب کنید
که از جمله چپن پوش لنگی پوش نباشند
دوم اگر دید که سران و رهبران سیاسیون استفاده-جو شما با دیگران خوشخدمتی و معامله گری بر ضد منافع شما دارند و یا میکنند
قبل از آنکه درد سر و بربادی به شما وارد کند
اولاد خودتان چنین سیاسیون و رهبر را نیست و ترور کنید.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است