برای تهدید حمله نظامی پاکستان چه باید کرد؟
کرزی و غنی و حواریون این دو نفر برای چندمین بار به جلب حمایت چند چهره کهنه، تکراری، بی‌خاصیت و فاقد جایگاه مردمی، از میان اقوام تاجیک، هزاره و ازبیک فکر می‌کنند 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۵۰    ۱۴۰۱/۱۰/۲۱ کد خبر: 172229 منبع: پرینت

برای تهدید حمله نظامی پاکستان به افغانستان چه باید کرد؟
پیش از پرداختن به پاسخ پرسش بالا، ابتدا لازم است دو نکته گفته شود:

نکته اول؛
بسیاری از تحلیل‌گران به این باور اند که تحولات اخیر در محور تنش‌های مرزی میان حکومت طالبان و پاکستان بیشتر از آن انکشاف کرده که بتوان آن را در چارچوب «جنگ زرگری میان بادار و برده»توصیف کرد. البته این برداشت از تنش‌های به میان آمده میان پاکستان و طالبان هنوز هم مقبولیت عام دارد. گرچه دلایل جدیدی برای ابطال آن منحیث یک فرضیه به مشاهده رسیده است.
حتی بعضی از تحلیل‌گران احتمال حمله نظامی مستقیم پاکستان با هدف اشغال افغانستان را منیحث یک گزینه قابل اجرا مطرح کرده اند که در حد یک فرضیه نمی‌توان‌ آن را نادیده گرفت.
جنگ اوکراین باعث شده تا نظم جهانی و منطقه‌ای دچار تزلزل شود و بسیاری از کشورهای منطقه را با پرسش‌های بنیادی در مورد چگونگی مواجهه با یک شرایط جدید احتمالا جنگی مواجه کرده است.

در کل می‌توان تصور کرد که اوضاع جهان بسوی جنگی شدن در حرکت است و صلح و ثباتی که تصور می‌شد با خروج ناتو از افغانستان و پایان جنگ های سوریه، عراق و لبنان در حال شکل‌گیری است، دو باره از افق دید ما در حال ناپدید شدن است. احتمال جنگ بین چین و تایوان وجود دارد. هند منحیث یک رقیب منطقه‌ای چین نمی‌تواند در تغییرات احتمالی ژیوپولتیک نقش ناظر را اتخاد کند و احتمالا در رقابت با رقبای منطقه‌ای در آنچه جهان‌گشایی جدید خوانده می‌شود، مشارکت فعال داشته باشد که یک معنای این مشارکت، تلاش برای نابودی/تجزیه پاکستان از ورای حمایت از گروه‌های تروریستی دست پرورده خود پاکستان باشد.

در سطح داخلی، صدور حکم بسته کردن دانشگاه‌ها بر روی دختران از سوی رهبر طالبان که به احتمال زیاد در گروگان پاکستانی‌ها باشد، طالبان را با یک چالش جدی ملی و بین‌المللی مواجه کرده است. اجازه دادن به حامد کرزی برای این‌که بیرون برود و برای طالبان دپیلماسی کند، نیز تا حدود زیادی به این معناست که طالبان متوجه ناکارآمدی سیاست خشم و تندروی وتک‌روی شده و حاضر شده‌اند که به مشوره کرزی و غنی و سایر پشتونیست‌های حامی و هوادار خود گوش کنند و از تجریبات آنان در جهت امکان بسیج ملی و جلب حمایت بین‌المللی استفاده کنند.

نکته دوم؛
افغانستان هیچ زمانی به اندازه امروز دچار ضعف و گسست ملی نبوده و این ضعف و گسست توان دفاعی کشور را در برابر یک تهاجم بیرونی به صفر نزدیک کرده است. این‌که بعضی‌ها با اشاره به اسلحه و مهمات مدرن بجا مانده از امریکایی‌ها، قدرت طالبان را خیلی بالا ارزیابی می‌کنند، نادرست است. طالبان در برابر یک نیروی تازه تشکیل داخلی که جبهه مقاومت باشد، توانمند است اما در برابر ارتش نیرومند پاکستان، توانایی طالبان قریب به صفر است. در جنگ میان دو کشور، داشتن اسلحه و مهمات زیاد و مدرن کافی نیست. تازه طالبان توان تخنیکی استفاده از اسلحه و وسایل نظامی بجامانده از امریکا را ندارد. علاوه برآن، در جنگ مدیریت، پول، لوژیستیک، نیروی پیشرفته هوایی، اطلاعات، حمایت گسترده مردمی، خودکفایی نسبی اقتصادی و... نیز نیاز است که افغانستان در شرایط کنونی هیچ یک از آنان را ندارد.
حالا می‌پردازیم به سوالی که در ابتدا مطرح شد.

چه باید کرد؟
تا این‌جای کار به نظر می‌رسد که طالبان موضوع را چندان جدی نگرفته‌اند. این گروه نه براساس یک محاسبه دقیق و استراتیژیک بلکه براساس محاسبات سرانگشتی که درعقب آن جهل و غرور کاذبِ برخاسته از گویا پیروزی در برابر امریکا قرار دارد، طوری با قضیه برخورد می‌کنند که انگار از پس یک جنگ تمام‌عیار با یک کشور مقتدر هسته‌ای، بدون تن دادن به خواست‌های اساسی غیرپشتون‌ها، بر می‌آیند.
براساس چنین پیش‌فرضی، طالبان هنوز آماده ایجاد یک تغییر اساسی در مناسبات قومی قدرت در داخل کشور نشده و به اصطلاح چنین می‌پندارند که جنگ با پاکستان را بدون روی دست گرفتن تغییرات اساسی در سیاست داخلی می‌توان برنده شد. این کوتاه فکری طالبان، می‌تواند افغانستان را به کام اشغال نظامی پاکستان فروببرد و آنگاه ندامت سودی نخواهد داشت.

طالبان در حال حاضر فکر می‌کنند که هم ساختار تک‌گروهی و تک‌قومی قدرت را با حفظ سلطه و برتری پشتون‌ها حفظ می‌کنند و هم به جنگ تمام‌عیار با پاکستان اتمی می‌روند. به تعبیر دیگر، تمایل طالبان به تعامل با گروه‌های سیاسی-قومی دیگر هنوز بر مدار حفظ سلطه پشتون‌ها می‌چرخد و از ایده مشارکت نمادین، شبیه مدل حکومت های کرزی و غنی، منشأ می‌گیرد. معنای چنین نگرشی این است که شما جنگ با یک دشمن قوی را دستکم گرفته‌اید و فکر می‌کنید که می‌توانید دو تربوز را به دیک دست بگیرد. هم با پاکستان بجنگید و هم نظم و ساختار تک‌قومی پشتونی اجباری و ظالمانه را حفظ و استمرار بخشید.

به احتمال زیاد کرزی و غنی و حواریون این دو نفر برای چندمین بار به جلب حمایت چند چهره کهنه، تکراری، بی‌خاصیت و فاقد جایگاه مردمی، از میان اقوام تاجیک، هزاره و ازبیک فکر می‌کنند تا با پرداخت رشوت به آنان، یک ساختار نمادین مشارکتی را به وجود بیاورند که خطری به تداوم سلطه قومی پشتون‌ها نداشته باشد و بلکه آن را مشروعیت بخشد و نهادینه سازد. این امکان در یک شرایط عادی محتمل است و سیاسیون بی‌مدعا و بی‌دیدگاه از اقوام غیرپشتون که زندگی در غربت آنان را خسته کرده، نیزمنتظر یک چنین فرصتی هستند. اما به تکرار باید گفت که این موضوع شوخی بردار نیست.

در گذشته اگر چنین ساختار مشارکتی نمادین و متزلزل نتیجه می‌داد، یک دلیل عمده آن این بود که نیروهای بین المللی و در رأس آن امریکا در افغانستان حضور سنگین نظامی و اقتصادی و سیاسی داشت و با استفاده از آن، یک ساختار متزلزل را حفظ می‌کرد و از فروپاشی آن جلوگیری می‌شد. هرگاه کرزی و غنی بر اساس جنون قدرت قومی علیه تیکه داران سایر اقوام اقدامی می‌کردند، امریکایی‌ها فعال شده و تا حدودی کرزی وغنی را فشار می‌دادند و تا حدودی تیکه داران قومی غیرپشتون را تطمیع و تهدید می‌کردند که از چارچوب بازی بیرون نشوند و اجازه دهند که نظم مشارکتی هرچند نیم‌بند دوام یابد. عبدالله از درک همین «تجارت کثیف سیاسی» میلیاردر شد.

اما حالا به فرض این‌که افغانستان و پاکستان وارد یک جنگ تمام‌عیار شوند، اقدامات اساسی زیر لازم دانسته می‌شود تا یک دولت و ملت متحد برای دفاع متحدانه از سرزمین مشترک همه در برابر یک تهاجم خارجی(که متفاوت از تجاوزات خارجی قبلی خواهد بود) بوجود آید:
1-طالبان به صورت جدی و قاطع آماده تغییر اساسی در ساختار قدرت شده و براساس چنین دیدگاهی وارد گفتگو با جبهه مقاومت ملی و سایر نیروهای سیاسی مخالف خود شوند.

2-براساس یک قرارداد صلح، طالبان نیروهای مسلح خود را از حوزه مقاومت بیرون کرده و تمرکز خود را به بسیج نیروها در مناطق مرزی با پاکستان نمایند. تعیین حدود حوزه مقاومت می‌تواند در گفتگوهای مستقیم صورت گیرد. این کار باعث خواهد شد که انرژی اطراف منازعه(طالبان و جبهه مقاومت) بجای استفاده در یک جنگ داخلی، بسوی یک جنگ خارجی سوق داده شود.

3-جبهه مقاومت امنیت مناطق خود را با استفاده از نیروهای محلی خود تامین نماید و در قسمت تنظیم و استقرار نیروهای مسلح خود و نحوه حکومت داری محلی و ملی در چارچوب توافق صلح با طالبان اقدامات متقضی را انجام بدهد.

4-در قرارداد صلح روی ایجاد یک حکومت ملکی متشکل از نیروهای سیاسی طالبان، جبهه مقاومت و نیروهای سیاسی مسلکی و بی‌طرف توافق شود. حکومت طبق توافق صلح می‌تواند موقت باشد و تا برگزاری انتخابات در چوکات شرایط تعیین شده وظایف خود را انجام دهد.

5-در شهرهای بزرگ، گارنیزون‌های شهری متشکل از نیروهای نظامی اسبق تشکیل شود تا تحت امر حکومت ملکی وظایف خود را در حدود اختیارات تعیین شده انجام دهند و ضمن تامین امنیت شهرها، از ورود نیروهای مسلح دو طرف(طالبان و جبهه مقاومت) به شهرها جلوگیری نمایند. نیروهای امنیتی شهری در واقع نقش حایل بین دو نیروی مسلح دیگر را بازی نماید. می‌توان برای تامین امنیت بی طرفانه شهرهای بزرگ خواستار کمک از سازمان ملل برای استقرار نیروهای حافظ صلح نیز شد.

6-یک کمیته عالی نظارت از عملکرد نیروهای مسلح (نیروهای مسلح طالبان و مقاومت) ایجاد شود تا به تخلفات این نیروها طبق یک دستور العمل مشخص رسیدگی نموده و به اصطلاح از آسیب های احتمالی حضور این نیروها در مناطق مختلف جلوگیری شود. این کمیته می‌تواند بیشتر شبیه یک دادگاه و داور باشد و به عملکرد نیروها به صورت مسلکی و بی طرفانه با در نظرداشت منافع کلان ملی نظارت کند.

7-در چوکات وزارت دفاع ملی یک تشکیل خاص برای حفاظت از مرزها ایجاد شود. این تشکیل در تمامی مناطق مرزی وظیفه همآهنگی نیروهای مسلح در جهت ستر سرحدات را داشته باشد. یعنی هر نیروی مسلح در مناطق مرزی مربوطه نیرو توظیف کند و از عملکرد آنان نظارت کند. یعنی لازم نیست که در کنار دو نیروی مسلح دیگر، وزارت دفاع نیز تشکیلات وسیع نظامی ایجاد کند که در این صورت تورم تشکیلاتی بوجود خواهد آمد و پرداخت حقوق و امتیازات به یک ارتش بزرگ از توان یک کشور فقیر نیست.

8-دولت ملکی موقت باید در کنار وظایف روزمره وپیشبرد امور دولت داری رسمی، وظیفه تدوین یک قانون اساسی جدید را به عهده بگیرد و روی یک ساختار سیاسی غیرمتمرکز و کارآمد کار کند تا به صورت همیشگی به منازعات قومی-سیاسی در کشور نقطه پایان گذاشته و تمامی اقوام و ساکنان افغانستان در پرتو قانون خود را صاحب و مالک سرزمین خود دانسته و از حقوق وامتیازات مادی و معنوی یکسان برخوردار باشند. در تدوین قانون اساسی باید یک رویکرد دقیق، علمی و کارشناسانه اتخاذ شود. قانون جدید باید برای همیشه زمینه های برتری طلبی و منازعه قومی را از بین ببرد و متاثر از دیکته و نفوذ هیچ جناح نظامی، سیاسی و قومی نباشد. قانون اساسی باید از طریق یک مجلس بزرگ ملی که در آن نمایندگان تمامی اقوام، اقشار، اصناف، مذاهب و...حضور داشته باشند، به گونه شفاف و دموکراتیک تصویب شود و یک نهاد ناظر ملی با صلاحیت از نحوه اجرای آن نظارت جدی نموده و حکومت را ملزم به رعایت دقیق و بی‌طرفانه قانون نماید.

9-ساختار مشارکتی غیرمتمرکز می‌تواند یک ساختار فدرالی یا شبه فدرالی باشد. شبه فدرالی به این معنا که در چارچوب همین تقسیمات اداری فعلی(۳۴ ولایت) صلاحیت ها واختیارات ویژه برای هر ولایت اعطا شود. مثلاً والی‌ها، شهردارها، ولسوال‌ها و یک شورای مستقل مردمی با صلاحیت در هر ولایت انتخابی باشند که به گونه مستقلانه در سطح هر ولایت به وضع و اعمال قوانین و مقرراتی که کلیت ساختار کلان حقوقی کشور را متاثر نسازد، پرداخته و امور حکومت داری را براساس رأی و نظر مردم پیش ببرند. این ساختارهای شبه فدرال می‌توانند مثلا ۷۵ درصد عواید داخلی خود را در ولایت مربوطه براساس صلاحیت شورای مردم(پارلمان محلی) مصرف کنند و متباقی را براساس یک طرزالعمل شفاف به مرکز انتقال دهند تا بوسیله آن امور کلان مملکت داری و روابط خارجی و نهادهای ملی تامین شود. در واقع طرح شبه فدرال به این معنااست که بدون ایجاد تغییرات گسترده در ساختار اداره محلی، ادارات فعلی را به ایالات فدرال مبدل کرد.

10-حکومت ملی و طرفین قرار داد صلح(جبهه مقاومت و طالبان) روی چگونگی تقویت سازوکارهای دفاعی در برابر تهاجم یک نیروی خارجی با هم همکاری نموده و هر کدام وظایف خود را بدرستی انجام دهند تا ضمن جلوگیری از تصادمات داخلی، برای یک جنگ بیرونی آمادگی کامل و همه جانبه گرفته شود.

11-حکومت ملی به همکاری طرفین قرار داد صلح، به گونه مشترک با گروه های تروریستی داخلی و خارجی مبارزه نموده و به نگرانی های مشروع و بر حق کشورهای منطقه از ناحیه فعالیت گروه های تروریستی در خاک افغانستان پاسخ مثبت بدهند و ازطریق تفاهم و گفت وگو در جهت حل اختلافات مرزی و منطقه ای اقدام نمایند.

12-از جامعه جهانی به صورت جدی خواسته شود که ضمن نظارت از شکل‌گیری ساختارهای جدید سیاسی-حقوقی دموکراتیک، از نظر اقتصادی به افغانستان کمک نموده و از تعمیق فاجعه انسانی ناشی از فقر و بیکاری و مهاجرت جلوگیری نماید.

13-افغانستان در سیاست خارجی بیطرفی خود را اعلام نموده و به تمامی کشورها اطمینان دهد که به هیچ گروهی اجازه فعالیت ضد کشورهای دیگر را نمیدهد و وارد هیچ پیمان نظامی و سیاسی و اقتصادی که موجب تشدید رقابت های منطقه ای شده و صلح و ثبات منطقه را به مخاطره مواجه کند، نخواهد شد.
هرگاه طالبان این طرح را جدی نگیرند، به این معناست که میدان برای بوجود آمدن سناریوهای دیگر که احتمالا نتیجه تصامیم خارجی ها باشند و افغانستان را به کانون رقابت های جنگی کشورهای قدرتمند منطقه و جهان مبدل کند، باز خواهد شد و مسوولیت عواقب آن به دوش گروه حاکم خواهد بود.
چنان‌که در بالا اشاره شد، طالبان و حامیان و لابیان این گروه، به نقشه راه فوق الذکر فکر نمی‌کنند و دنبال طرح های دیگری هستند که بیشتر می‌تواند توطیه آمیز یا در خوش بینانه ترین حالت خام اندیشانه باشد.
البته تا حدود زیادی واکنش‌ها به طرح فوق الذکر قابل پیش‌بینی است.

پشتون‌ها این طرح را خیال‌پردازانه و زمینه‌ساز تجزیه تلقی خواهند کرد و غیرپشتون‌های جبون به دلیل کاربرد صریح کلیدواژه‌های قومی(پشتون و غیرپشتون، فدرالی، شبه فدرالی، و...) آن را غیرقابل طرح و غیرعملی خواهند خواهند که به اعتقاد آنان وحدت ملی را خدشه دار خواهد ساخت. اما همه بدانند که این طرح برای مقابله با تهدیدهای استراتیژیک علیه تمامیت ارضی کشوری بنام افغانستان، هرچند تلخ به نظر آید اما راه‌گشا است. که داروی تلخ است، دفع مرض!
از رهبری جبهه مقاومت ملی انتظار می‌رود که در این زمینه جدی و صریح باشد و از رویکردهای«عبدالله‌ای» و «کرزی‌‌ای» در مواجهه با مسایل استراتژیک و سرنوشت ساز کار نگیرد که آن رویکردها خاصه سیاسیون تصادفی بوده و بر بنیان‌های سست و نابکاری استواراند.

رستم روشنگر


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حمله نظامی
پاکستان افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   ای هم وطن
سری خوگ دم خوگ هر دو مال خوگ است
سری سگ دم سگ هر دو مال سگ است

پاکستان شیطان انکلیس دوم است با طالبان شیاطین
هیچ فرق ندارد هردو آدم کش هر دو بچه باز
جنایت کاری تاریخ سیاه آبدی است

>>>   👩‍🎓👨‍🎓 هیچ چی! و بما چه ؟
تمام جنگ دشمنی خونریزی و تروریستی را گروه و قوم سرکش (پشتون=افغانیت=توکل کرده به امریکا)، بر ضد مردم فارسیزبان=ترکتبار ما (در داخل کشور ما) براه انداخته است،
همچنان در مرز ها و در داخل پاکستان با همکاری گروه سرکش (پختونخواه)، بر علیه مردم پنجاب و اردو زبان جنگ و شرارت را شروع کرده اند!

حال برای تهدید حمله نظامی پاکستان، همین گروه سرکش=افغانیت=پشتون=کوچی می فهمند که چه کنند!
بما فارسیزبان=ترکتبار چه ربط دارد !؟
همیشه که دمب پشتون=افغانیت ها مرض خارش را دارند و میخارد باید لت چوپان و بمبارد پاکستان را نوش جان کنند!
تهدید حمله نظامی پاکستان-جان را بما چی!!!👨‍🎓👩‍🎓

>>>   محترم رستم روشنگر ! شما بیجهت خود را زحمت داده و این تحلیل دور و دراز را برشته ای تحریر دراوردید. قضیه افغانستان به مراتب پیچیده تر از آنست که شما و همفکران شما به آن میاندیشند.
یک و نیم سال از حاکمیت طالبان میگذرد و هر روز وحشی گری آنها در سرتا سر افغانستان زیادتر می‌شود، جامعه ای بین المللی به شمول سازمان ملل متحد و سازمان کنفرانس اسلامی هر روز به خاطر رفع مسوولیت شان هیات و هیات بازی میکنند ولی هیچ فایده ای ندارد و طالب بیش از پیش لجام گسیخته تر می‌شود. این اقدامات همه خاک زدن به چشم جهان و مردم افغانستان است.
اگر بیاد داشته باشید چهل و دو سال قبل امریکا تکرار می‌کنم امریکا تصمیم گرفت که افغانستان را به گورستان برای شوروی مبدل سازد و چنین هم کرد ، میلیارد ها دالر مصرف کرد و تروریست‌های. افغانی و عربی را تحت قومانده پاکستان در آورد و در ظرف دوازده سال توانست یک دولت و حکومت کاملا سیکیولر را که مدافع ارزش‌های اسلامی ، حقوق اقلیت ها و زنان کشور بود از میان بردارد و یکی بعد دگر حاکمان دزد را بنام حکومت و دولت بر گرده های مردم سوار کند.
اگر همین اکنون امریکا بخواهد به کمترین فرصت قضیه افغانستان را یکطرفه میسازد. فقط سران طالبان را یکی بعد دگر سر به نیست کند شما شاهد خواهید بود که طالبان بر موتر سایکل ها سوار و پا به فرار خواهند گذاشت و همزمان تمام کمک های خود را به فرزند ناخلف خویش یعنی پاکستان قطع کند. و واقعا به پاکستان اخطار بدهد که دگر پناه گاه امن برای تروریست‌های طالب و غیر طالب نباشد ..در انصورت شما خواهید دید که افغانستان به زودترین فرصت امن میگردد ...
شما حوادث جنگ اوکراین را تعقیب میکنید ، من یقین دارم که هم اوکراینی ها و هم روس‌ها صلح میخواهند ، هم پوتین و هم زیلینسکی ولی کی مانع صلح و ختم جنگ کی است ؟؟ ایالات متحده امریکا. اگر واقعا امریکا دلسوزانه آنچه من گفتم در برابر ما مردم بیچاره برخورد کند باقی مسایل چون قدرالیزم یا کنفدراسیون با حکومت متمرکز با تصمیم مردم حل خواهد شد..
اما چنین نخواهد شد من وضع را وخیمتر و و خیمتر از روز دگر میبینیم.
فخر اهنگر

>>>   در پهلوی همه گپ ها یک مطلب تساسی را باید تذکر داد و آن اینکه منادیان ابطال خط سرحدی دیورند حالا لیایند و در یک اتحاد لر و بر جلو پاکستان را بگیرند.
این جنگ جنگ ما نیست.
پاکستان از این جنگ یک هدف اساسی دارد و آن پاکسازی تمام ساحات آنطرف خط دیورند از وجود طالبان پاکستانی و راندن آن ها به داخل افغانستان و جابجا کردن شان در سرحدات آمو دریا است.

>>>   جمال.
جناب روشنگر! فکر میکنمم از اوضاع کنونی کشورت هیچ اگاهی ندارید ویا هم تلاش دارید افغان ها را بترسانید. اشتباه میکنید امریکا ودر مجموع کل ناتو قدرت بزرگ اقتصادی ونظامی وقت که شماها (مقاومتیها)را هم با خودداشت نتوانست این خاک را قورت کند بلاخره به هقاومت ما سلامی شد وفرار را بر قرارترجیع دادند. ایا پاکستان با این اقتصاد شاریده ووضعیت اجتماعی ازهم پاشیده این توانایی را دارد که خاکک این شیر مردان را اشغال کند.بناء کوشش کن از افغان هراسی دست بردار ویک پروژه پر درامد دیگر را برای خود دیزاین وتدارک کن.وهمچنان مطمن باش که تا صد سال اینده قدرتی پیدا نخواهد شد که طرف خاک ما چپ نگاه کند.

>>>   جمال جان قندول:
این همه غر و فش را کسی بزند که حتی یک مرمی و یک میله ای تفنگ از اجنبی ها دریافت نکرده باشد.
خودت خوب میدانی مقاومت تنظیم‌ها ، برای مالیه دهندگان امریکا بیش‌تر شصت میلیارد دالر تمام شده است.یعنی امریکا مقدار زیاد این پول را بالای دزدان جهادی مصرف کرد و باقی را هم به پاکستان بنام دست خوشی داد.
امروز تاکتیک جنگ تغییر کرده است. امریکاییان دگر ضرورتی ندارند که بوت سربازان شان خاک بیگانگان را تماس کند، امریکا راه های مختلف ضربه زدن به مخالفین خود را در اختیار دارد.تکنالوژی جدید این امکان را به امریکا و پاکستان داده است که هر روز طیاره بی سرنشین را بر فراز افغانستان. روان کند ، این طیارات قدم بودم از هر نقطه افغانستان بخواهند عکس برداری میکنند و حتی می‌توانند از خصوصیات داخل یک خانه واقف شوند. کجا شد این غیرت شما که جلو انرا بگیرد، آنها می‌توانند عکس زن ، دختر و در مجموع ناموس افغان‌ها را بگیرند ...کجا شد غیرت، آنها امروز چنان وضعیت اقتصادی را در افغانستان بوجود آورده اند که تاریخ نظیر انرا ندیده است. مردم ما را به یک پاو گندم گدا ساخته اند،اقتصاد را فلج کرده اند
و هر وقت بخواهند با یک حمله هوایی گلیم طالب را جمع میکنند و شما شاهد خواهید بودید که طالبان سوار بر موتر سایکل به جانب پشاور و چمن فرار خواهند کرد.مثل سال 2001..
غیرت ماو شما چهل سال قبل بر باد رفت، همینکه پاکستان حلقه غلامی را بر گردن ربانی و گلبدین ، سیاف و غیره انداخت و جمهوری اسلامی ایران به گردن عبدالعلی مزاری و محقق انداخت دگر غیرتی باقی نماند.
غیرت و شهامت یک کشور در ترقی پیشرفت اقتصادی و خود کفایی است. از یک قرن بدینسو کجکول گدایی به گردن داریم و مثل گدایی گران از جهان کمک میخواهیم ،کجای آن غیرت است، امریکایی ها و اروپایی ها بیست سال خاک افغانستان را به توبره باد کردند چه کردیم. طالبان بیست سال تمام انسان کشتند ، انتحاری کردند هزاران خانواده را داغدار ساختند و امروز با روحیه جاهل تربن موجود حتی موجودات ماقبل التاریخ عمل میکنند همین است غیرت؟؟؟
ثاقب سمنگانی

>>>   باید محکوم شود با الفاظ شذیذ

>>>   🤣🤣🤣 سوال برانگیز است که آغای (فخر آهنگر خاکستر) هم مثل طالبان و عباس-ستانکزی به آمریکا و غرب توکل بسته اند !؟

>>>   به توجه آغای 《(جمال)》:
گفته اید که،
تا صد سال آینده قدرتی...... چپ نگاه کند.
میخواهم بفهمم در شروع هفته که پاکستان در ولایت ننگرهار شما بمباردمان کرد! از این حتما باخبرید.
این راست چپ نگاه کردن (قدرت پاکستان) و زبونی افغانستان ما و شما، شامل همین صد سال بوده است یا نه !؟

>>>   حل مشکل افغانستان بیشک بدست ایالات متحده امریکا است، این یک بعد قضیه است بعد دگر آن. وحدت خلل ناپذیر تمام اقشار و ملیتهای افغانستان صرف نظر از زبان و ملیت خرد و بزر گ ، اقلیت و اکثریت میباشد.
انهاییکه راه جنگ را تبلیغ میکنند و پروسه مقاومت را نیز به یک منطقه و قوم منحصر میسازند ، نمیتوانند نتایج مثبت بدیت آورند. ابن نبرد به همه ای ما تعلق دارد.
تا کنون کسی نتوانسته است جبهه متحد ملی متشکل از اقشار و ملیتها را سازمان داده و عملا علیه طالب دست بکار شود.من بار ها روی وحدت مردم افغانستان تاکید کرده ام ولی همواره تبلیغات زهر اگین ملیت ستیزی از هر گوشه به چشم میخورد.و طالب هم روی همین درزهاییکه یا قصدا یا غیر شعوری ایجاد میگردد حساب میکند.
اندوست گرانقدر ما اگر نقش امریکا را نفی میکند پس الترناتیف. انرا برای مردم غمزده ای ما پیشنهاد کند تا مردم راه خود را بیابند...از چهل و یه سال امریکا در قضایای افغانستان مستقیما نقش داشته و دارد ، هر نوع فشار واقعی که از خارج بر طالبان وارد گردد همان امریکا و متحدین وی است..
احمد شاه مسعود نیز در آخرین ماه های حیات خود به کمک امریکا دل بسته بود.او داکتر عبدالله را برای جلب حمایت نظامی امریکا به واشنگتن فرستاده بود.چرا؟؟؟
یازدهم سپتامبر سال 2001 حمله بر تاور های امریکا ، فرصت طلایی را
برای مخالفین مسلح طالب بوجود آورد تا طالب از قدرت خلع گردد ، در غیر آن همان طالب و همان کاسه میبود ...در همان وقت امریکا قوت تصمیم گیر بود ، طی بیست سال گذشته امریکا تصمیم گیر بود و حالا هم است...
اینکه از واقعیت ها انکار میکنید مشکل خود شما است....
فخر اهنگر

>>>   .باید گفت که در افغانستان یگانه حزب سیاسی که علیه سیاستهای امریکا ، ایران و پاکستان قبل از قدرت و بعد از احراز قدرت سیاسی موجود بود همانا حزب دموکراتیک خلق افغانستان و جمهوری دموکراتیک افغانستان بود. تجارب به ما نشان داد که طی دوازده سال حاکمیت حزبی ها ،جنگ های نیابتی با سرعت هر چه بیش‌تر علیه دولت وقت صورت گرفت تا بالاخره حزب و دولت از نفس افتادند. و باید نیروهای ضد امپریالیستی و استعماری در افغانستان به شمول نیروهای مسلح مخالف طالبان درس‌های مهم را از آن فرا گیرند...امریکا تجارب تخریب حکومات مردمی را در سراسر دنیا دارد، از امریکای لاتین تا آسیای غربی و جنوب شرق آسیا تا آسیای مرکزی ، در زمان جنگ سرد هر رژیمی که به مزاح امریکا برابر نبود ، کافی بود که برجسپ کمونیستی بر آن بزند ، و در شرایط فعلی جهان کافی است که مهر تروریست زده شود و به این بهانه پلانهای ستراتیژیک خود را پیاده کند.بدینمنظور نقش امریکا را در حل قضیه افغانستان نمیتوان حذف کرد...ساده نشوید.
اگر امریکا نمیخواست که طالب دوباره در افغانستان به قدرت برسد ، نمیرسید ...به هیچ وجه ، اما پلانهای پشت پرده امریکا را هر کس نمیتواند به سادگی درک کند تا زمانیکه تاریخ سیاسی انرا مطالعه کرد بخصوص بعد از ختم جنگ دوم جهانی ...تا کنون.
ایمل سینا

>>>   ایمل سینا
حزب شما فعلا" کجاست؟

>>>   باید گذاشت که پاکستان حمله کند و بعد با جنگ و گریز تشویق به پیشروی شود و تا سرحدات آمو خود را برساند و آنگاه از نوار سرحدی دیورند عقبه اش را باید قطع کرد و باقیمانده را در داخل دفن خاک کرد .
این تاکتیک همیشگی در مقابل متجاوزین بر این خاک است.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است