جنبش طالبان پاکستان صاحب عقبهی استراتژیک فرامرزی شده است و از سال 2021 به این طرف با خیال راحت به نیروهای امنیتی و ارتش پاکستان تلفات وارد میکند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۱ ۱۴۰۱/۱۰/۲۲ | کد خبر: 172239 | منبع: | پرینت |
«جنبش طالبان پاکستان» و «جنبش طالبان افغانستان» تولد همزمان داشتند، اما اولی تا سال 2007 موجودیت مستقل سازمانی نداشت. مولوی صوفی محمد در سال 1994 همزمان با آغاز جنبش طالبهای مدرسههای دینی به سرکردهگی ملامحمد عمر در قندهار، جمعی از طالبان و ملاها را در «ملکند» که یکی از مناطق مشهور قبیلهنشین آنسوی دیورند است، بسیج کرد و اسلامآباد را زیر فشار گرفت. مطالبهی او ایجاد محاکم شرعی و یک نیروی مجری احکام این محاکم در «ملکند» بود. او میخواست که حکومت شرعی مدنظرش را در «دیر» و «ملکند» ایجاد کند و آن را به سراسر خیبرپختونخوای کنونی و بعد کل قلمرو پاکستان گسترش دهد.
در آن زمان اسلامآباد با مولوی صوفی محمد وارد مذاکره شد و ظاهرا خواست او را برای ایجاد محاکم شرعی که در آن عدالت تعریف طالبانی-دیوبندی داشت پذیرفت، اما توافقنامهای که در آن مبنای حقوقی این محاکم در نظام حقوقی پاکستان درج شده بود، مورد قبول این مولوی قرار نگرفت و جدال ادامه یافت. طرفداران صوفی محمد با قدرت گرفتن طالبها در افغانستان، مطالبهی شان را با خشونت بیشتر مطرح میکردند و هرازگاهی در «ملکند» تلویزیونها را میشکستند، از سیستم تعلیمی مدرن و آموزش زنان مشروعیتزدایی میکردند و سلطهی دولتی را به هیچ میگرفتند. اما رفته رفته طرفداران مولوی صوفی محمد در جنبش طالبان افغانستان مدغم شدند.
گفته میشود که خود بیتالله محسود که متولد «وانه» بود در حکومت طالب در میدان طیارهی کابل وظیفهی پهرهداری داشت. بعد از 11 سپتامبر مولوی صوفی محمد کمیت بزرگی از طالبهای مدرسههای دینی پاکستان را بسیج کرد تا به افغانستان بروند و به سود حکومت طالبان بجنگند. کمیت طالبانی که او به افغانستان در آن زمان میفرستاد چنان بزرگ بود که توجه امریکاییها را جلب کرد و آنان رسما از جنرال مشرف خواستند که جلو صوفی محمد را بگیرد. طالبان که در آن زمان در اطراف شهر مزار تلفات زیاد داده بودند، صوفی محمد و افرادش را در آنجا مستقر کردند.
بیشتر افراد صوفی محمد در حملههای مشترک جبههی متحد و نیروهای ایتلاف جهانی ضد ترور نابود شدند. مولوی صوفی محمد در برگشت به پاکستان زندانی شد. 12 دستهی شبهنظامیای که در سال 2007 در وزیرستان شمالی زیر رهبری بیتالله محسود «جنبش طالبان پاکستان» را تشکیل دادند، مرام شان همان مطالبات مولوی صوفی محمد در سال 1994 بود.
جنبش طالبان پاکستان در سال 2009 به رهبری ملا فضل الله مشهور به ملا افام، در وادی سوات بسیار قدرتمند شد و دامنهی حضور آن تا کنارههای اسلامآباد رسید. ارتش پاکستان ابتدا تلاش کرد که با طالبان پاکستانی در سوات آتشبس کند به همین دلیل مولوی صوفی محمد را از زندان آزاد کرد. پس از سال 2004 ارتش پاکستان، سیاست آتشبس با دستههای گوناگون طالبان پاکستانی را در مناطق قبیلهنشین دنبال میکرد تا هم از جنگ بیغم شود و هم فضا و بستر مناسب برای فعالیت طالبان افغانستان فراهم گردد.
طالبانی که در افغانستان میجنگیدند همان مناطقی را به عنوان عقب جبهه استفاده میکردند که طالبان پاکستانی در آن نفوذ داشتند.
اصطلاح طالبان خوب و بد هم از همان زمان در پاکستان رایج شد. در مجموع هیات حاکمهی نظامی پاکستان تلاش میکرد که جنبش طالبان افغان و پاکستانی، در قلمرو افغانستان بجنگد. طالبان پاکستانی هم به رغم موجودیت سازمانی مستقل به امیرالمومنین طالبان افغانستان بیعت داشتند/دارند.
قصه این بود که مولوی صوفی محمد وساطت کرد تا ملا فضل الله با ارتش پاکستان در سوات به تفاهم برسد. ملا فضل داماد مولوی صوفی محمد بود. مولوی صوفی محمد در همان توافقنامهی نا امضا شدهاش با دولت پاکستان در سال 1994 اصلاحاتی آورد که براساس آن تمام صلاحیتهای قضایی و اجرایی در سوات و مناطق قبیلهنشین به طالبان پاکستانی واگذار میشد، اما به دلیل گسترش سلطهی طالبان پاکستانی تا کنارههای آسلامآباد و فشار جهانی، ارتش پاکستان ناگزیر شد که آن را نپذیرد و در سوات عملیات کند.
ملا فضلالله و افرادش ابتدا به مناطق قبیلهنشین و از آنجا به مناطق زیر کنترل طالبان در کنر و نورستان عقبنشینی کرد، دولت پاکستان هم مولوی صوفی محمد را دوباره به زندان فرستاد. او در سال 2019 در شفاخانه مرد. علاوه بر پیوند ایدیولوژیک و بیعت به یک به اصطلاح امیرالمومنین، طالبان افغانستان، به کمک طالبان پاکستانی شورش ضد جمهوری چهارم و حضور ناتو را کلید زدند.
اولین حملههای انتحاری در سالهای 2005 و 2006 را افراد قبیلهی محسود در افغانستان به نیابت از طالبان انجام دادند. قبیلهی محسود که در وادی وزیرستان شمالی، در بین سلسلهکوههای مرتفع جاخوش کرده است، ستون فقرات طالبان پاکستانی است. رهبر کنونی طالبان پاکستانی هم مثل بیت الله محسود، اولین رهبر سازمانی آنان مربوط به همین قبیله است. با گسترش مناطق زیر کنترل طالبان در افغانستان، عقب جبههی «جنبش طالبان پاکستان» هم فراخ شد.
حال که طالبان بر افغانستان سلطه دارند، «جنبش طالبان پاکستان» صاحب عقبهی استراتژیک فرامرزی شده است و از سال 2021 به این طرف با خیال راحت به نیروهای امنیتی و ارتش پاکستان تلفات وارد میکند. این گروه حالا برای امنیت پاکستان بدل به یک چالش جدی شده است. پاکستان که در توهم نفوذ هند در افغانستان و محاصرهی ساندیویچی بود و به همین دلیل حتی به قیمت ناامنی و بحران اقتصادی، طالبان افغانستان را حمایت کرد، حال با دشمنی مواجه است که با نیروی مسلط بر افغانستان ایدیولوژِی مشترک دارد.
در سالهای اول به میان آمدن پاکستان، یک جنبش چریکی به رهبری فقیر ایپی در مناطق قبیلهنشین ظهور کرده بود که هدفش استقلال مناطق پشتوننشین و ایجاد یک حکومت شرعی تیپ طالبی در آن بود. این آقا در ابتدا مورد حمایت سلطنت مصاحبان بود ولی کابل رفته رفته پشتش را خالی کرد و دیگر به او اجازه نداد خاک افغانستان را استفاده کند، به همین دلیل جنبش او خوابید. «جنبش طالبان پاکستان» هم به نحوی وارث فقیر ایپی است.
این جنبش هم در مذاکره با دولت پاکستان در سال 2021 خواستار سلطهی مطلق قضایی و اجرایی در مناطق قبایلی شده بود که مورد قبول هیات حاکمهی آن کشور قرار نگرفت. روشن است که اگر آنان مناطق قبیلهنشین را تسخیر کنند، در آنجا متوقف نمیشوند. پیروزی طالبان در افغانستان اعتماد به نفس آنان را تقویت کرده است. از آنجایی که طالبان پاکستانی با طالبان افغانستان ایدیولوژِی مشترک دارند، به نظر نمیرسد که دومی مانع استفاده از خاک افغانستان توسط اولی شود. به نظر میرسد که پاکستان آخرین قدرتی است که به رغم سرمایهگذاری بزرگ، نتوانست به اهداف امنیتیاش در افغانستان برسد. طالبان، هند را بیرون کردند، ولی دشمن جدید آوردند.
مار فسای گرچه فسونگر بود، کشته شود عاقبت از مار خویش.
فردوس کاوش
>>> از خان عبدالغفار خان رهبر پشتون ها در سال های هفتاد میلادی قرن گذشته پرسیدند که آیا تو پاکستانی هستی و یا مسلمان و یا پشتون؟
او در جواب گفت: سی سال میشود که پاکستانی هستم .سیزده صد سال میشود که مسلمان هستم و پنج هزار سال میشود که پشتون هستم.
حالا برای طالبان مهم از همه پشتون بودن است که اقوام پشتون هردو طرف سرحد با هم یکجا شوند و از حاکمیت پاکستان جدا شوند. و لو که به کمک هندوستان این آزادی پشتون ها از زیر تسلط پاکستان صورت بگیرد.
بعد از آزادی پشتون ها از تیر سلطه پاکستان،موضوع هم دینی با پاکستان مطرح است، که طالبان با دولت پاکستان منحیث هم دین و هم مذهب، در قسمت آزادی مردم مسلمان کشمیر از زیر سلطه هندوستان کمک میکنند.
بعداً موضوع پاکستانی بودن پشتون ها از بین میرود و کشور افغانستان،منحیث یک کشور مسلمان در پهلوی کشور مسلمان پاکستان،باهم زندگی صلح آمیز خواهند داشت.
>>> هیچ بوکسوری در رینگ نمیتواند تنها مسابقه دهد.
هدف اصلی پاکستان از ایجاد طالبان پاکستان چند مرامه بود که قدم به قدم به همه اهدافش دست یافت.
کلانترین هدف پاکستان تحت کنترول در آوردن مناطق فتا یا همان قبایل یاغی پاکستان بود که با کشیدن سیم خاردار در سرحد دیورند و ملغی قرار دادن قانون فتا و تحت کنترول قرار دادن تمام مناطق قبایلی تحت حاکمیت مستقیم دولت فدرال به این هدف بزرگ دست یافت و حالا در تلاش پیاده کردن اهداف فرامرزی است و آن بیرون کردن یاغی های طالبان قبایلی از خاک پاکستان و جابجا کردن آنها در سمت شمال و تمام مسیر های ترانزیت به مثابه سپاهیان پاکستان برای تامین امنیت تجارت پاکستان با آسیای میانه و در دراز مدت به قدرت رساندن این کتله جا به جا شده در حاکمیت های محلی و ولایتی و شاید هم در مرکز قدرت یعنی کابل.
پلان استراتیژیک تاکتیک های چند لایه به کار دارد و مدت زمانی آن مهم نمیباشد.
>>> طالبان پاکستانی یا الکشت های شیطانی
یا بنام طالیب مانند آن مسجید در کشوری شیطان
لعل مسجید را کرده بود جای بچه بازی در وقت
دو لت پریز بی شرف بود تهین نیست صد در صد
>>> کفتار های لاش خواری کشوری شیطان انکلیس دوم
هزارانبد تر از انکلیس
هزاران بد تر از یهود
هزاران بد تراز نصارا
طالبان یهود و نصارا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است