تاریخ انتشار: ۰۹:۰۱ ۱۴۰۱/۱۰/۲۹ | کد خبر: 172280 | منبع: |
پرینت
![]() |
برخی تحرکات و سخنان مقامات آمریکایی درباره تحولات افغانستان، نشان از تمایل آنان به حضور دوباره در این کشور استراتژیک آسیایی دارد.
به گزارش تسنیم؛ به دنبال خروج آخرین نیروهای اشغالگر آمریکایی از افغانستان در سنبله 1400 که پایانی بر طولانیترین جنگ تاریخ کشور آمریکا به شمار میرفت، عملاً پرونده 20 سال اشغالگری افغانستان توسط نیروهای تروریسم کاخ سفید بسته شد.
آغاز اشغالگری آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم با حملات اکتبر سال 2001 رقم زده شد و در همان ماه حدود 1300 نظامی آمریکایی وارد خاک افغانستان شدند.
این آمار در یک ماه بعد، یعنی در ماه دسامبر همان سال به 2500 نفر رسید و به مرور خاک افغانستان شاهد افزایش حضور اشغالگران به 7200 سرباز، 9200 سرباز و 20 هزار سرباز در آوریل 2004 بود.
این حضور اشغالگرانه در آگوست 2010 به شمار 100 هزار نیروی آمریکایی رسید! تا اینکه بر اثر مقاومت نیروهای افغان و مخالفت با اشغالگری، از ژوئن 2011 روند تدریجی کاهش حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان رقم خورد.
در فوریه سال 2020 میلادی، سرانجام آمریکا با طالبان توافقنامهای را امضا کرد که بر اساس آن در جریان 14 ماه پس از امضای توافق، تمام نظامیان خارجی افغانستان را ترک کنند.
سرانجام در جولای 2021 میلادی، «جو بایدن» اعلام کرد که مأموریت نظامی آمریکا در افغانستان در ماه آگوست خاتمه مییابد.
آنچه از آن خروج خفتبار نیروهای آمریکایی از افغانستان یاد میشود سرانجام با خروج آخرین سربازـتروریست کاخ سفید در سنبله 1400 رقم خورد؛ اما چند پرسش همچنان باقی است:
ـ آیا به واقع آمریکا از حضور در افغانستان برای همیشه چشمپوشی کرده است؟
ـ آیا آنچنان که مقامات آمریکایی مدعی شدهاند، رویارویی آنان با «القاعده» به پایان رسیده است و بهانه مبارزه با تروریسم برای دخالت در دیگر کشورها را کنار گذاشتهاند؟
ـ آیا آمریکا به تمام آنچه از حضور در افغانستان به دنبال آن بوده است، رسیده است؟
ـ آیا آمریکا حاضر است از منافع عظیم اقتصادی و سرشار معادن افغانستان بگذرد؟
ـ آیا میلیاردها دلار ادعایی برای هزینهکرد در افغانستان بدون دستیابی به نتیجه خاص، عملاً به فنا رفته است؟
ـ آیا آمریکاییها حاضرند میدان رقابت اقتصادی را این بار در کابل به چینیها ببازند؟
و مهمترین سؤال اینکه:
ـ آیا آمریکا حاضر شده است بساط شرارت خود را از کنار گوش ایران در همسایگی شرقی آن و در طولانیترین نوار مرزی با این کشور، جمع کند؟
این پرسشها و سؤالات مشابه، کلید چرایی علاقه آمریکا به بازگشت یا حضور محسوس و نامحسوس در افغانستان است، اما چگونگی آن را میتوان با نگاهی به آخرین اظهارات و تحرکات مقامات و نیروهای آمریکایی در ارتباط با تحولات افغانستان ردزنی کرد. در همین راستا موارد ذیل در راهبرد حضور محسوس و نامحسوس آمریکاییها در افغانستان قابل تأمل است:
1. دمیدن در آتش تنش میان افغانستان و پاکستان؛
مناقشه و ادعاهای مرزی بین دو کشور افغانستان و پاکستان سابقه زیادی دارد که هر از چند گاهی زمینه درگیریهای جزئی را بین نیروهای مرزی طرفین ایجاد میکند.
در ماه سنبله سالجاری، «بلال کریمی» معاون سخنگوی دولت موقت طالبان در رشته توئیتی از درگیری نیروهای مرزی افغانستان با نظامیان پاکستانی در امتداد مرز مورد مناقشه بین دو کشور موسوم به «خط دیورند» خبر داد.
به گفته کریمی، درگیری پس از آن به وقوع پیوست که نیروهای پاکستانی برای ایجاد یک ایست بازرسی در امتداد خط دیورند تلاش میکردند.
این درگیری و درگیریهای مشابه در تابستان امسال شاید به لحاظ کمّی و کیفی نمود بیشتری داشت، چندان که بارها مرز «تورخم» به روی پناهجویان و یا مسافران افغانستانی و کامیونهای تجاری بسته شد.
جدای از تنشهای مرزی بین پاکستان و افغانستان با منشأ «خط دیورند»، آنچه به عنوان دلیل عمده دیگر سبب ایجاد برخی مناقشات شده است، ادعای حضور «طالبان پاکستانی» در خاک افغانستان و حمله به نیروهای پاکستانی از آن سوی مرز افغانستان به آنان است.
مقامات اسلامآباد مدعی حضور نیروهای «تیتیپی» در خاک افغانستان هستند و میگویند آنان حملات خود را از این کشور علیه نظامیان پاکستانی طراحی و اجرا میکنند، لذا در آخرین واکنشها تهدید کردند که حق عملیات علیه آنان را در یک عملیات فرامرزی و در خاک همسایه برای خود محفوظ میدانند.
رانا ثناءالله وزیر کشور پاکستان در یک مصاحبه تلویزیونی در پاسخ به یک سؤال در مورد اینکه آیا میتوانند بر مخفیگاههای طالبان پاکستانی در خاک افغانستان حمله کنند؟ گفته بود: «ببینید در وقت مناسب وقتی این مسائل پیش آمد، اول به افغانستان که کشور برادر اسلامی ماست میگوییم این مخفیگاهها را از بین ببرند و این مردم را به ما بسپارند، اما اگر چنین نشد آنچه را که شما پیشتر به آن اشاره کردید، ممکن است».
این اظهارات اما با واکنش تند مقامات کابل مواجه شد و آنان ضمن اعلام اینکه از خاک افغانستان هیچ تهدیدی متوجه همسایگان نخواهد بود، گفتند افغانستان نیروی لازم را برای محافظت از خاک خود دارد و به کسی اجازه تعرض به سرحداتش را نمیدهد.
هر چند به فاصله کوتاهی، وزیر کشور پاکستان از موضع خود عقبنشینی کرد و آنچه را از وی نقل شده بود، نوعی سوء تفاهم نامید و عنوان کرد که منظور وی حمله به خاک افغانستان نبوده است، اما در این میان فرصتی برای استفاده آمریکاییها از این تنش و لفاظی به وجود آمده بود.
در پی انتشار مواضع وزیر کشور پاکستان، «ند پرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا از طرح حمله اسلامآباد در خاک افغانستان حمایت کرد!
سخنانی به غایت وضوح، عاملی برای ایجاد تنش بیشتر در روابط دو کشور تحلیل شد و از تمایل آمریکا برای استمرار دخالت در تحولات منطقه غرب آسیا به ویژه افغانستان حکایت میکرد.
به موارد فوق میتوان خبر روزنامه «داون» پاکستان را نیز افزود که پیشتر گزارش داده بود 15 میلیون دلار از بودجه دفاعی سال 2023 آمریکا برای بهبود وضعیت امنیتی مرز میان پاکستان و افغانستان تخصیص داده شده است.
پیش از این نیز «بلاول بوتو زرداری» وزیر خارجه پاکستان هم گفته بود که آمریکا با پاکستان برای مبارزه با هراسافکنی از خاک افغانستان همکاری میکند.
2. بازپروازهای مشکوک بر فراز کابل؛
جدای از اظهارنظرها درباره تحولات افغانستان و همسایگان، آمریکاییها در مواردی بعد از خروج نشان دادهاند که از حضور مستقیم و درگیرکردن نیروها یا تجهیزات خود نیز بهره بردهاند.
بازپرواز پرندههای مشکوک بعد چند ماه از آخرین رؤیت آنان بر فراز کابل را میتوان از همین موارد برشمرد؛ البته در یک مورد به وضوح آمریکاییها اعلام کردند که یک منزل مسکونی را «شهرنو» کابل مورد حمله پهپادی قرار دادهاند.
حملهای که آمریکاییها مدعی شدند طی آن، ایمن الظواهری، سرکرده القاعده را در بالکن خانهای در کابل مورد اصابت قرار دادند.
هر چند که مقامات طالبان حضور الظواهری را در کابل رد کرده و اعلام کردند آمریکاییها هیچ دلیلی برای این ادعایشان ندارند.
حضور پرندههای ناشناس در آسمان کابل و در فضای افغانستان اما باز هم تکرار شد؛ در اوایل ماهجاری(جدی) رسانههای افغانستان بر اساس مشاهدات مردمی گزارش دادند برای ساعاتی طولانی هواپیماهای بدون سرنشین و بمبافکنهای «B52» در آسمان کابل پرواز کردند. گزارش میافزاید این هواپیماها برای ساعات طولانی بر فراز ارگ و مناطق شرقی کابل پرواز کردند و دود ناشی از آنها به خوبی قابل مشاهده بود.
با اینکه در مورد اخیر مشخص نشد که این پرندهها متعلق به کدام کشور است، اما شواهد نشان میدهد که مالکیت آنها برای نیروهای آمریکایی است و طبق ادعای دولت موقت طالبان این کشور پاکستان است که آشیانه و مسیر عبور برای حضور در آسمان افغانستان را به آنان داده است.
3. رسانههایی که «معادن» افغانستان را برای آمریکا از دسترفته میدانند.
پیشتر به طور مبسوط به این عنوان پرداخته شده است؛ چکیده این عنوان چنین است که رسانههای آمریکایی به شدت از دورماندن دست خود از معادن ویژه و بکر افغانستان به ویژه منابع سرشار از غنای «لتیوم» آن با خروج از این کشور نگران و بیقرار هستند.
مسالهای که میتواند انگیزه بسیار بالایی را برای حضور مستقیم و غیرمستقیم آنان در افغانستان ایجاد نماید.
4. پیگیری اهداف با تهییج و تقویت نیروهای مخالف طالبان؛
تسلط دوباره طالبان بر قدرت در افغانستان تا اینجای کار به طور مطلق نبوده است؛ برخی از افراد سیاسی و شماری از مقامات پیشین این کشور حکومت فعلی کابل را نپذیرفته و با تسلط طالبان مخالفت ورزیدهاند.
هر چند که بسیاری از این مخالفتها از خارج افغانستان مطرح میشود، اما در داخل این کشور، «جبهه مقاومت پنجشیر» را عمدهترین جریانی میتوان نام برد که در حال حاضر مسلح هستند.
غیر از این طیف، جریان دیگری که به طور همزمان نه «طالبان» و نه «جبهه مقاومت پنجشیر» و نه هیچ فرد و گروه دیگری را قبول ندارد، گروهک تروریستی «داعش» است که شعبه خراسان آن در افغانستان فعال است.
در این میان، گویا آمریکاییها قصد کردهاند هر دو طیف مذکور و جریانهای درونی آن را برای استمرار بازی خود در افغانستان و فشار احتمالی بر دولت موقت طالبان به بازی بگیرند.
آنچه به عنوان آموزش و آمادگی 7 هزار داعشی برای ورود به شمال افغانستان برای نبرد با طالبان عنوان میشود، میتواند نشانهای بر صدق همین احتمال باشد.
البته زمانی مسئله بیشتر قابل تأمل میشود که این خبر را در کنار خبر ملاقات هیئت آمریکایی با سران جبهه مقاومت و رایزنی درباره مسائل افغانستان مطالعه کنیم.
پیش از این دیدارها، منابع خبری اعلام کرده بودند «ریچارد فونتن» در رأس یک هیئت از مرکز امنیت جدید آمریکا در بیست دی ماه با شماری از چهرههای سیاسی افغانستان در ترکیه دیدار کرده است.
قطعه گمشده در پازل، حضور احتمالی داعش در ولایتهای شمالی افغانستان و دیدار مقامات آمریکایی را شاید این خبر تکمیل کند که ادعا شده است در این دیدار بحث تجزیه افغانستان نیز مورد گفتگو بوده است!
آیا قرار است حضور دوباره آمریکاییها در افغانستان هزینههای خارج از تصوری را به افغانها تحمیل کند؟
کد (9)
>>> "چرا و چگونه آمریکا میخواهد به افغانستان بازگردد؟" سوال بسیار خنده دار، جان بیادر این کثافت هایی "رذالت کراسی" چه وقت برآمده بودند که باز گردند. این ها فقط لباس تبدیل کردند، جای تبدیلی اردوی با یونیفورم با ملیشه های اجیر و جاهل تر.
آتشخاوری
>>> تعامل سازنده و پیشرونده...ملت ما افغانستان نیز همانند دیگر ملتها این حق را دارد و باید که به سمت پیشرفت و توسعه حرکت کند. از طرفی این حق را هم دارد که انتخاب کند که با کدام کشورها تعامل داشته باشد.در مطِِلب تحلیلی بالا از امریکا بسیار بدگویی شده و اتهامات زیادی وارد شده طوری که یگانه عامل مشکلات مردم افغانستان را امریکا معرفی میکند در حالی که همه ملت افغانستان از میزان دخالت کشورهای رقیب منطقه ای بخوبی اگاه هستند.ملت افغانستان با حضور ۲۰ ساله امریکا جان تازه گرفته بود و طعم دموکراسی را میچشید و نور های پیشرفت و توسعه در حال شکل گیری بود اما کشورهای رقیب منطقه از جهالت طالبان علیه ملت افغانستان استفاده کردند و مانع پیشرفت و توسعه افغانستان شدند.برای نمونه حتما خبر طراحی تولید خودروی مدرن افغانستانی را دیده و شنیده ایم طراحی و ساخت این ماشین در دوران پیش از طالبان کلید خورده بود و پس از ۵ سال به خوبی به سرانجام رسید و این یکی از نمونه های کوچک از تعامل های سازنده ملت افغانستان با امریکا و کشورهای اروپایی است.
در مطلب تحلیلی بالا دلایلی اورده شده که چرایی بازگشت دوباره امریکا را توضیح میدهد حال سوال جالب اینجاست مگر کشورهای رقیب منطقه ای چشم به معادن افغانستان ندارند که به این وسیله امریکا را متهم میکنند؟!!و صرفا برای رضای خدا بدون هیج اجر و مزدی میخواهند با افغانستان تعامل داشته باشند؟!! و سوال جالب دوم این است که مگر کشورهای رقیب منطقه در حمایت و پشتیبانی از طالبان و روی کار امدن دوباره انها مطابق روشهای بشردوستانه و انساندوستانه عمل کردند که حالا از چگونگی بازگشت امریکا انتقاد میکنند؟!! اساسا حمایت و پشتیبانی و حتی ارتباط و مشاوره دادن به مخالفین (طالبان)حاکمیت وقت افغانستان (دولت منتخب مردم به ریاست اشرف غنی) چه توجیهی از نظر حقوق بین الملل دارد؟!!و یا حتی ایا از نظر رفتار های انساندوستانه توجیهی دارد؟!!
>>> 🤔🤔 ماشاالله !
بحث تجزیه افِغانستان کار نیک اسلامی اقتصادی اجتماعی حقوق بشری و انسانی است.
که از طوق بردگی و توهم (افغان-افغانیت) نجات و رهایی یابیم 🤔🤔
>>> 1_امریکا افغانستان را به طالبان داد تا مردم از اسلام جگرخون شوند.
2_ بعد امریکا برمی گردد و چوکی حکومت را از زیر طالبان می کشد. مردم افغانستان خوش می شوند و بیرق امریکای قندول را تکان می دهند.
3_امریکا بالای افغانستان منحسث »ستعمره ابدی" حکومت می کند بدون کدام مزاحمتی!
>>> تمام منابع روی زمین یکی از دو سرنوشت را پیدا خواهند کرد. یا زیر چتر آمریکا قرار خواهند گرفت. یا توسط آمریکا به منجلابی تبدیل خواهند شد تا هیچ کشور دیگری رغبت نکند به آن ها نزدیک شود.
>>> بیایید لحظه بدون تعصب.
اگرنظم هورمون ها،انزایم ها وبیلانس میان رشته های مختلف اعصاب همه وهمه رانادیده بگیریم ومتوجه شویم که اگرهردوچشم عوض جای فعلی(میان دوسوراخ ازچهارطرف احاطه شده) فرضا دروسط پیشانی قرارمیداشت هرطفل بعدازتولددرشش ماه اول طفولیت ازهردوچشم بایدکورمیشد. پس کدام ذاتی باتدبیرودقت همه راسنجیده وترتیب وتنظیم کرده.
سوال اینجاست وقتی انقدردانا وتوانا بود پس چراانسان رااینقدرزشت وپلیدوحریص وخودخواه وبی عاطفه وبی تفاوت ودههاصفات منفی دیگرافرید. زشت ترین حیوان ،انسان وزشت ترین انسان دروطن ما.
بهمن بهروز
>>> امریکا همین حالا در افغانستان حضور دارد فقط فرقی که دارد این است که این بار با ریش و دستار و پتکی و نام خدا بر زبان و کار شیطان در عمل صحنه گردانی میکند.
گر نمیدانی بدان ور همیدانی به ترفتد های شیطان خیره شو
>>> جواب دادن به تمام سوالات ، مستلزم توضیحات زیاد است که خواننده را خسته میسازد،همانطوریکه سرمقاله دور و دراز و مسایل تکراری را دوباره نشخوار کرده است.چنانچه آقای آتش خاوری گفتند:امریکا هیچگاه افغانستان را عملا ترک نکرده صرف جامه بدل کرده ..”
امریکا در کشور هاییکه برای اتباع و پرسونل تخنیکی آن خطرات جانی ممکن باشد ، ریسک نمیکند. افغانستان از جمله کشورهایی است که امریکا چنین خطر را نمیپذیرد.ولی در حین زمان در مورد فعالیتهای چین بخاطر معادن فوقالعاده حساس است...افغانستان نه تنها بخاطر موقعیت جغرافیایی خود سالهاست مورد ضربات واقع شده است بلکه ، منابع طبیعی ، آب که در سی سال اخیر ارزش بیشتر از نفت را حایز بوده و همسایگان ما همواره در این اضطراب به سربرده اند که اگر در افغانستان ثبات و صلح برگردد ، چانس دسترسی آنها به مقدار آبی که به این کشور ها سرازیر میشود محدود گردد.موقعیت ستیراتیژیک افغانستان بخاطر همسایگی اش با ایران و پاکستان نزدیکی آن با روسیه و چین مسایلی است که امریکا را برای ماندن در این کشور وا میدارد.تربیه و تسلیح مخالفین مسلمان اویگور توسط امریکا و ارسال آنها به داخل چین ، جز برنامه هایی است که امریکا به اجرای آن مشغول است...بی ثبات ساختن وضع درونی ایران ...
امریکاییان از افغانستان به هیچ قیمتی پا برون نخواهند کرد،برای برآورده ساختن مقاصد استیراتیژیک شان با هزینه های به مراتب کمتر از طریق حمایت از حاکمان مطیع در کابل همچنان به دخالت کامل در امور داخلی افغانستان ادامه خواهند داد.
ممکن در آینده تغییر رژیم صورت گیرد و رژیم جدید ، چیزی بهتر از حکومات حامد کرزی و اشرف غنی نخواهد بود...فقط افرادی بر مسند قدرت
تکیه خواهند زد که بلی گوی امریکا باشند.
اما اگر ما بخواهیم پای امریکا و شرکایش را از افغانستان قطع کنیم باید با هم متحد ، یکپارچه باشیم. جبهه وسیع متحد متشکل از تمام اقوام و ملیتهای ساکن افغانستان بسازیم و با پیش کش کردن شعار های به موقع به تجهیز افکار اعضای جبهه و مجموع مردم افغانستان بپردازیم.
اتکای ما مردم باشد نه ایران ، پاکستان ، روسیه و یا کشور دگر...در غیر آن اگر ما مصروف جنگهای فیسبوکی و تبلیغات نفاق انگیز ، جنگهای زبانی و قومی باشیم و هر روز یک آگاه سیاسی با طرح جدید تجزیه افغانستان را برای ما نوید دهد شانس پیروزی ما بر امریکا و شرکای آن به شمول طالبان محال خواهد بود.
فخر اهنگر
>>> چارمی
جنایتکاران القاعده (چوچه هایی ناخلف "رذالت کراسی") بقدر کافی مردم دنیا را از اسلام "جگر خون" ساخته اند و این طالب بازی هاو اوکراین بازی ها آخرین پایک زدن های "رذالت کراسی" برای زنده ماندن است. نیمه جان ها میدانند که دوره یی "مستعمره ابدی" به پایان رسیده است.
و پنجمی
"تمام منابع روی زمین یکی از دو سرنوشت را پیدا خواهند کرد. یا زیر چتر آمریکا قرار خواهند گرفت. یا توسط آمریکا به منجلابی تبدیل خواهند شد تا هیچ کشور دیگری رغبت نکند به آن ها نزدیک شود." آنطوری که در بالا گفتم امریکای تو در غم جان کندن است، مگر هنوز مانند گاومیش زخمی گریخته از دست قصاب خطر ناک است.
این کره خاکی دو سرنوشت در انتظاراش است یا ختم "رذالت کراسی" و بر قراری صلح و عدالت و یا هم جنگ خانمان سوز و پایان بشریت!!!!
آتش خاوری
>>> تنها راه درست و قطع کشتار و بد بختی در افغانستان تجزیه این کشور به ۴ کشور کوجک است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است