چرا روسیه علاقمند است طالبان را برسمیت بشناسد؟
اگر روس ها حکومت طالبان را به رسمیت بشناسند آیا می توانند تداوام و پایداری نفوذ و حضور خود را در آسیای میانه تضمین کنند؟ ظاهرا روس ها در همین مسیر گام بر میدارند 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۰۳    ۱۴۰۱/۱۰/۳۰ کد خبر: 172289 منبع: پرینت

چرا روسیه علاقمند است تا حکومت طالبان را برسمیت بشناسد؟
وزارت خارجه روسیه پس از سفر هفتۀ قبل ضمیر کابلوف نماینده ویژۀ پوتین در امور افغانستان به کابل با انتشار بیانیه ای گفته است که این سفر برای مشورت و بحث روی به رسمیت شناختن طالبان به عنوان حکومت افغانستان صورت گرفته است.
هر چند روسیه همچون جمهوری اسلامی ایران در رابطه با افغانستان بازی دوگانه از طریق نهادهای دیپلوماتیک و نهادهای استخباراتی و امنیتی خود دارد، اما به نظر میرسد که ایجاد رابطۀ نزدیک با طالبان و شناسایی رسمی حکومت آنها را بیشتر در جهت منافع خود ارزیابی می کند.

برای روس ها آسیای میانه نوارامنیتی و حفاظتی و در واقع همان حیاط خلوتی شمرده می شود که از همان دوران استعمار تزار و سپس دوران شوروی و حکومت بلشویکی و کمونیستی حفظ این نوار و این حیاط خلوت بخشی از منافع ملی و حیاتی شان بود. حالا نیز آسیای میانه برای روس ها علی رغم فروپاشی شوروی و تشکیل کشورهای مستقل و آزاد از چنین اهمیت و اولویت برخوردار است و جنگ اوکراین هنوز اهمیت آسیای میانه را برای روس ها بیشتر ساخته است. آسیای میانه در پشت سر روس ها در هر دو حالت پیروزی و شکست شان در جنگ اوکراین می تواند به میدان بی ثبات سازی روسیه تبدیل شود و از سوی امریکایی ها و اروپایی ها به عنوان جبهۀ موثر علیه روسیه استفاده شود.

ناگفته روشن است که زمین آسیای میانه زیر پای روس ها از طریق افغانستان می تواند داغ شود و روس ها را بسوزاند. از این رو توجه به افغانستان برای روس ها از همان گذشته های استعمار تزاری روسیه و سپس دوران حاکمیت کمونیست ها و شکل گیری امپراتوری شوروی در صدر اولویت های امنیتی مسکو قرار داشت. حمله به افغانستان و اشغال نظامی آن در دهۀ هشتاد نیز به رفع خطری بر می گشت که روس ها فکر می کردند از افغانستان و از سرحدات جنوبی شان تهدید می شوند.

روس ها حالا نیز به خصوص در وضعیت فعلی جنگ اوکراین که با امریکایی ها و اروپایی ها در خصومت خونین قرار گرفته اند و عملا در زمین اوکراین با هم می جنگند، به طالبان که افغانستان را در تسلط خود دارند، چشم دوخته اند تا از طریق آنها این حیاط خلوت خود را آرام و با ثبات نگهدارند. اینکه اگر روس ها حکومت طالبان را به رسمیت بشناسند آیا می توانند تداوام و پایداری نفوذ و حضور خود را در آسیای میانه تضمین کنند، پرسشی است که شاید خود روس ها نیز پاسخ درست و دقیق به آن نداشته باشند. اما به نظر میرسد که فعلاً روس ها در همین مسیر گام بر میدارند تا به زعم خودشان بتوانند طالبان را به قول بهادر امینیان سفیر پیشین تهران در کابل از مصادرۀ امریکا باز دارند و به نفع خود مصادره کنند.

محمد اکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آسیای میانه
روسها طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   خوب روسیه میخواهد تا تاوان ۶ جدی را به خلقی طالبان پس دهد!!!
آتش خاوری

>>>   وقتی حکومت شروفساد را شناخت امارت را چرا نشناسد

>>>   آقای اکرم اندیشمند!!
هر کشور منافع ملی و استراتیژیک خود را دنبال میکند ، روسیه تزاری ، اتحاد شوروی و روسیه کنونی همه در این راستا شاید یکسان میاندیشیدند اما از من نه از نظر شما ،نظرات شما را از لابلای گویا پژوهسهای بی سروته تان میدانم.اشغال آسیای مرکزی برای روسیه تزاری هم توسعه امپراتوری روس و حفظ روسیه از شر انگلیسها بود ، در همین مدت خان‌ها و خوانین ، ازبیک ، تاجیک قر غز وغیره زیر سلطه ای زار روس زیر سلطه ای کفار به خوشی زندگی کردند زیرا امپراتوری روسیه منافع غارتگرانه ای خویش و فیودالان مفت خوار آنها را تامین می‌کرد.حتی امیر عبدالرحمن خان ده سال در زیر چتر روس‌ها با بخارایی ها نان و نمک شده بود.ولی بعد از پیروزی انقلاب کبیر اکتوبر لینن برای تمام خلق‌ها حق آزادی و تعیین سرنوشت داد و اوکراین نیز در همان سالها به حیث کشور مستقل عرض اندام کرد...زیاد به گذشته نمی پیچیم، در سال‌های نوزده هشتاد قرن گذشته اتحاد شوروی مستقیما از سرحدات جنوبی خویش بخاطر افزایش تشنجات در سرحدات افغانستان و پاکستان احسا س بی امنیتی می‌کرد .
شما اگر به تاریخ ننگین امریکا و ناتو آشنا استید ، بخوبی میدانید که جنگ علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان در دفاتر سازمان سیا طرح ریزی شد و بعدا توسط افراد خریده شده از احمد شاه مسعود تا ربانی از گلبدین تا سیاف و دگر دزدان جهادی در داخل افغانستان اعمال گردید.
در قرار داد های ژنیو سال نوزده هشتاد و هفت بین افغانستان پاکستان ، شوروی و امریکا واضحا گفته شده است که مداخلات در امور داخلی افغانستان قطع و امنیت آن کاملا تضمین گردد تا از این طریق همسایگان افغانستان نیز احساس امنیت کنند اما شما شاهد استید که نه شد زیرا جلو جهادی ها در دست پاکستانی ها بود و هم امریکا در پشت پرده پلانهای دگر داشت...
اینجا یک مطلب را خدمت تان عرض می‌کنم و آن اینکه شما اخوانی ها همیشه از دوران هفتاد سال کشور های اسیای مرکزی به کراهت یاد میکنید و مدعی استید که آنها اشغال شده بودند ، اسلام وجود نداشت وغیره ، ولی با وجود آنهم شما شاید همین اکنون در تاجیکستان باشید رهبر جبهه مقاومت احمد مسعود و همراهان او در آغوش تاجیک‌ها خفته اند به همین ترتیب تمام پنجشیری های شورای نظار ...همین تاجیکستان که تا دیروز کمونیست بود امروز میزبان شما است. من تاجیکستان را در سال‌های هشتاد دیده بودم. در تمام تاجیکستان یک بیسواد
وجود نداشت ولی در ولایت پنجشیر تان بیش‌تر از نیم نفوس شاید بیسواد باشد....من فعلا در افغانستان استم و آرزو می‌کنم که کاش همان حزب حزبی ها که شما آنها را کمونیست تاپه زده اید در قدرت میبود و امروز چنین حالت بر مردم بدبخت ما نمی آمد. نه کار است ، نه مکتب و نه تحصیل و نه امنیت....
از شما آقای اندیشمند میخواهم که کج قلمی را کنار بگذارید و به افغانستان بیایید ...و سطح زندگی ما را با سطح زندگی تاجیک‌ها مقایسه کنید.
ثاقب سمنگانی از خیرخانه
کابل

>>>   جناب استاد اندیشمند صاحب عرض سلام دارم ویک تقاضا
من جزء مهاجرای داخل ایران استوم،پاسپورت دستنویس قدیمی که همه خانوار شامل آن بودند داشیم و هر بار که اقامت سه ماهه آن تمدید میشد مبلغ توجیه پذیری بود و ما از پس هزینه آن بر میآمدیم
تا اینکه دفاتر کفالت گفتند پاسپورتتان را باید بدل کنید به الکترونیکی که هر فرد خانواده تا کودک شیرخواره هم پاسپورت جدا داشته باشد،ما اقدام کردیم و پاسپورت جدید گرفتیم و برای هر فرد خانوار یک پاسپورت،
وقتی که مراجعه کردیم برای تمدید اقامت گفتند برای هر پاسپورت یک مبلغ تمدید اقامت باید بدهید یعنی خانوار شش نفره ما باید مبلغی که قبلا همگی شامل یک پاسپورت دستنویس بود حالا باید شش برابر آن پول بدهیم این یک بدبختی و دوم بدبختی که حال بعد از پنج سال پاسپورت های الکترونیکمان وقتش خلاص شد و حکومت افغانستان چپه شد و پاسپورت جدید نبود که تعویض کنیم و بعد از مدتی که اقامتمان تمدید نشد به دلیل تعویض نشدن پاسپورت منقضی شده حال که سفارت مراجعه کردیم و گفتند که همان پاسپورتهای قبلی در بدل دالر مهر تمدید میخورد
من توان پرداخت دالر ۴۵۰۰۰ تومانی که الان هست را ندارم
سفارت افغانستان هم در ایران به جای اینکه به فکر جامعه گرفتار مهاجر باشد به فکر چور مهاجر هست
قیمت تمام خدمات خودشان را به دالر روی لیست نوشتند هر پاسپورت مهر پنج ساله ۱۰۱ دالر معادل ۴۵۴۵۰۰۰ تومان در شش پاسپورت که توان آن را نداریم
دخترانم امسال به دلیل نداشتن اقامت از مدرسه ماندند و کارت بانکی یمان هم مسدود شد ، برای گرفتن نان در نانوایی داستان داریم چون پول نقد نانوایی ها قبول نمیکنند.
دختران من هم مثل دختران کشورم از درس ماندند،
مثل اینکه تمام مسلمانها دست به دست هم دادند تا دختران هر جا باشند مکتب به رویشان بسته باشد.
از شما استاد گرانقدر تقاضا دارم مطلبی در مورد مشکلات مهاجرین گیر مانده در ایران و قیمتهای دالری سفارت که آه از نهاد مهاجران با دیدن لست دالری آن بلند میشود به رشته تحریر در آورید ، شاید تلنگری شود برای دولت مردان برای کم کردن فشار طاقت فرسا به مهاجران گیر مانده در ایران.
تشکر

>>>   نظر دهنده یی چارم،
"از شما استاد گرانقدر تقاضا دارم مطلبی در مورد مشکلات مهاجرین گیر مانده در ایران....." من مخالف یاری جستن از "اندیشمند" نیستم مگرمتن خودت هم شیوا و قابل فهم است چرا خودت این همه مشکلات را بطور ریالیستیک آن نمی نویسی زیرا شاهد عینی هستی. اگر میخواهی اوضاع روان و مشکلاتی را که مردم با آن دست در گریبان استند در چوکات قالبی ادبیات نوشته شود، باور کن که شعر آزاد بیشتر قابل فهم و برداشت است تا شعر هایی قالبی کلاسیک. شاعر هم احساسات خودرا آسان تر و بدون ترازوی سنگین وزن و قافیه بیان میکند و هم خواننده آسان می فهمد. پس خود قلم بدست گیر و آنچه میبینی و خود لمس میکنی بنویس و امیدواریم روزی شنیده شوند.
آتش خاوری

>>>   مثال طالبان مثال زن بد کاره یی است که در یک زمان از شش مرد پول انجام خدمات اخذ کرده و حال هر مردی میخواهد که رخ خانم به طرف ایشان باشد و روس ها هم یکی از مشری ها است.
هر که زور دارد میخورد و هرکه نتواند خوردن اقدام به انتقام گیری میکند.

>>>   هم وطن روسها چلباز است میخواهند افغانهای بی غقل
که همین طالبان بچه باز است
تا پالان کند سوار شود

>>>   آقای ثاقب سمنگانی،
جناب عالی که معلوم میشود از پرچمی های آنزمان هستید باید به یاد داشته باشید که بنیاد شما را روس ها گذاشتند تا در آینده استفاده کنند که کردند و زمانیکه آب در گلوی شان رسید بچه را زیر پا کردند و رفتند و همینگونه غربی ها هم وقتی روس ها را در افغانستان شکست دادند و کمونیزم را دفن خاک کردند افغانستان و مجاهدین را فراموش کردند و رفتند تا اینکه نیاز دوباره به افغانستان مجبور شان ساخت تا طالب سازی کنند و بعد تغیر زمان مجبور شدند تا طالب ساخته و پرداخته خود را زیر پا کنند و اجیران تازه مثل کرزی و غنی را بیاورند و زمانیکه نقشه های تهاجمی شان به جانب روس اجرایی شد باز مثل قبل دست پرورده های خود را رها کردند و به جایشان طالب قدیم را حاکم ساختند و حال باز هم رویا رویی غرب با روس ها است و هردو جانب در تلاش یار گیری از افغانستان هستند و این بازی ادامه دارد.
یعنی از زمان شاه شجاع تا حال هر حاکمیتی که در افغانستان بوده مستقل نبوده بلکه وابسته بوده فقط فرق اش این است که گاه حاکمیت وابسته به روس ها بوده و مخالفین از جانب غربی ها تقویت شده و گاه حاکمیت وابسته به غربی ها بوده که روس ها و هم بازی هایشان از مخالفین حمایت کرده و این بازی ادامه دارد .
مشکل اساسی این است که در این جغرافیای نفرین شده به نام افغانستان موجوداتی حیات به سر میبرند که در نوکری به این و به آن عزت را میجویند و هیچگاه بر سر یک حاکمیت داخلی و یک حاکم داخلی یا یک نوعی از نظام نتوانسته اند به توافق همگانی برسند و این قوم بی اتفاق را خداوند به حال خودش رها کرده و تا رسیدت به دروازه های جهنم کسی از کسی نه تبعیت میکند و نه به کدام قانون مشترک به توافق میرسند و حتی در جهنم هم با هم دست و گریبان خواهند بود.
گریه شما برای این است که چرا نگذاشتند که روس ها بر افغانستان مسلط شوند تا مثل تاجکستان پیشرفته میشدیم مگر یاد تان باشد که وقتی نظام کمونیست های افغانستان شارید رهبران شان تا جای ممکن راهی دیار کپیتالیزم و امپریالیزم شدند و این نشان دهنده این است ک از تره کی و ببرک تا سطوح پایین از جمله جناب عالی بر آنچه میگفتید باور نداشتید .
نوکر نوکر است چه بادارش پاکستان باشد چه ایران چه چین چه روس و چه امریکا یا شیخ های عرب .
افغانستان شاید ۴۰ ملیون موجود دوپا داشته باشد که همه درخواست جاسوس شدن و نوکر شدن شان در دست شان است کسی به این و کسی به آن.

>>>   شر و فساد و طالب و مزدوران امریکا صدقه خلقیان و إرجمیان گردد

>>>   محترم عالیقدر!! نمیدانم که اندیشمند استید یا نه ...شما در محاسبه ای تان در مورد گذشته حکومت‌های مستقل به خطا رفته اید. در افغانستان قدیم بخصوص بعد از اسلام حکومت‌ها همه بنا بر تایید بغداد که محل زیست خلیفه ای اسلام بود ، میتوانستند در حاکمیت باقی بمانند و گذشته ازان بخش عمده از مالیات جمع شده از مردم بیچاره و دهقان های بی بضاعت را دو دسته به خدمت خلیفه میغرستادند (کتاب پروفیسور حقوق بین الدول از “”غلام سخی مصوون “” را مطالعه کنید مشکل شما و انهاییکه تا امروز میگویند افغانستان اشغال بود رفع میگردد ، نا گفته نماند که افغانستان را امریکاییان اشغال کردند و این اشغال بیست سال طول کشید اشغال بخاطر آنکه امریکا بدون کدام قرار داد رسمی با طالب به خاک افغانستان تهاجم کرد و شما و افراد از قماش شما زیر بیرق چهل و سه کشور زندگی کردید.....از نگاه حقوق بین الدول افغانستان حتی بعد از عقد قرارداد های ننگین گندمک و خط دیورند باز هم دارای اهلیت حقوق منحیث یک دولت بود ولی این ترس و خفت پادشاهان افغانستان از ترس انگلیس بود که خود را به جای شاه امیر نام گذاشتند، افغانستان در زمان پرچمی ها به هیچ وجهه کشور اشغال شده نبود ، با اکثریت کشور های عضو ی سازمان ملل روابط سیاسی داشت در سیاست داخلی و خارجی مستقل بود ، عضویت سازمانهای بین المللی را داشت البته به جز سازمان ارتجاعی و فروخته شده اسلامی...دولت برای تطبیق سیاستهای مردمی اش به کمک خارجی نیز نیاز داشت . غرب ،امریکا با این دولت از در خصومت پیش آمدند یقینا که بلاک سوسیالیستی به کمک دولت جوان که در خدمت مردم و برای ملت سازی برای اولین بار در تاریخ قدیم و معاصر افغانستان کمر بسته بود ، شتافت.
محترم شما آنچه را من میخواهم بگویم درک نمیکنید زیرا یا یک افغان ملتی کور استید یا یک اخوانی از قماش جمعیت اسلامی افغانستان که رهبر تان برهان الدین ربانی زمانیکه شهر کابل در زیر بارانهای راکتی گلبدین دست پا میزد پا به فرار به سوی تاجیکستان گذاشت. من در همان وقت نیز در کابل بودم.من و یا هیچ پرچمی ، عضو حزب دموکراتیک نه گفته و هیچگاهی طرفدار نقض استقلال افغانستان نبودیم و نیستیم. بیش‌تر از بیست و پنج هزار شهید داده ایم ، آنها فرزندان همین وطن بودند و بخاطر افغانستان آزاد و مترقی رزمیدند و هزاران زخمی و معلول داریم.کاپیتالیزم و امپریالیزم همراه با اخوانی های کور و متعصب باعث بدبختی این کشور شده اند ، نه تنها که باید میزبان اعضای حزب باشند بلکه غرامات جنگی به فرد فرد این وطن بپردازند. گذشته از آن فرض کنیم که این تهمت شما درست باشد ، اعضای حزب مثل شما دزد و راهزن نبودند آنها دارایی مردم را تاراج نکردند در کارخانو پاکستان لیلام نکردند و یا مثل امرالله صالح و فامیل احمد شاه مسعود که میلیونها دالر را دزدیدند و به خارج فرار کردن د و همبن اکنون در آغوش کمونیستهای تاجیکستان خفته اند.من آرزو داشتم و این آرزوی هر خانواده فقیر ابن کشور بود که سرپناه داشته باشند ، فرزندان شان باسواد باشد، زنان با مردان حقوق شان مساوی باشد ، ملیتها با هم حقوق مساوی داشته باشند ، کسی جرات کشتن هزاره را بخاطر آنکه هزاره است نداشته نباشد.شما و افکار شما ، وجدان شما طرز تفکر شما از درک مسایل مبرم
و حیاتی برای مردم و توده های زحمتکش افغانستان عاجز است....به همین خاطر برای بد گفتن ما چیزی برای گفتن ندارید جز افترا و تهمت زدن....
اگر با من بحث میکنید با کلمات و جملات قالبی بحث نکنید با فاکت و اسناد ، منطق صحبت کنید ، از زبان مردم صحبت کنید از زبان یک هزاره کراچی کش از زبان یک فامیل پشتون ، تاجیک و بلوچ بی بضاعت کشور نه از زبان کسانی که در دوبی و قطر ، در المان و انگلستان زندگی میکنند ولی از حساب مردم افغانستان لفاظی میکنند ....اگر صحبت میکنید دم از وطنپرستی نزنید...
ثاقب سمنگانی
خیرخانه کابل

>>>   بنده سه ماه بعد از آنکه روس‌ها داخل افغانستان شدند ، از کشور خارج گردیده ، بعد از سرگردانی های بیشمار در پاکستان لعنتی بالاخره به امریکا سرزمین خواب‌ها رسیدم. من همیشه مثل دگران در مخالفت و نفرت شدید از حزبی ها بودم. آنها برای من وطنفروش. و مرتد بودند، با جهادی ها همنوا بودم و هم گوش به نشرات غرب و امریکا علیه حکومت آنها و روس‌ها داشتم.
زمان گذشت ، فرزندان به پوهنتون رفتند ویکی از آنها در بخش اقتصاد مصروف تحصیل شد، در یکی از روز ها نزد پسرم کتاب کاپیتال از کارل مارکس را دیدم ، عکس کارل مارکس با ریش انبوه، رعشه بر اندامم مستولی شد و فکر کردم که آقازاده هم مارکسیست شده...
از او ماجرا را پرسیدم ، گفت نه من مارکسیست نیستم و هم در ابن کشور چنین چیزی است، کتاب مارکس در کورس های اقتصاد در تمام کشور های بزرگ درس داده می‌شود هم از نظر انتقادی و هم آموزشی....
بعد از مدتی امریکا به عراق حمله کرد ،به افغانستان و به همین ترتیب هر جا دلش میخواست و میخواهد بنام دموکراسی حمله میکند ،تصمیم گرفتم تا تاریخ افغانستان و جهان را مرور کنم ، از کشورم را نخست مطالعه کردم درد آور است...برای من تاریخ پنجاه سال اخیر جالب است.
بعد از مطالعه دریافتم که طی همین مدت ، ما صرف فریب تبلیغات امریکار را خورده بودیم..،امریکا به ما گفت که اسلام در خطر است ، کفار آمده وطن اشغال شده ، همه ای ما را اجیر ساختند و امروز وطن را به دم طالب گره زده اند.جنگ های لیبیا سوریه ، و اکنون جنگ اوکراین چشمانم را باز کرد
اصل موضوع ابن است که اگر امروز امریکا و غرب بگوید ماست سفید باورم نمی‌شود. حالا درک نموده ام که شوروی در افغانستان برای اشغال نیامده بود بلکه برای ملت سازی آمده بود،ولی ما فرصت را از دست دادیم تحت تبلیغات آنها شمشیر ها را برداشتیم تا دندان خود را برای قلع و قمع حکومتی که. در آن هزاره ، پنجشیری ، ازبیک ، پشه یی ، بلوچ و ترکمن به یک نظر دیده میشد، انرا بنام خدا از بین بردیم و حالا زور خدا همه ای ما را خوب حفاظت میکند!!!
انهاییکه به شمول بنده در خارج استیم و هنوز به همان حرف‌ها و لافها و پتاق های سابقه مصروف استیم ، فقط روی خود را سیاه کرده روان استیم.
من در کتابخانه ها رفتم تا یک نسخه ای در مورد وطنفروشی حزبی ها پیدا کنم بدست نیاوردم ولی اسناد فراوان از وطنفروشی رهبران تنظیم‌ها ی شیعه و سنی در ارشیف ها موجود است ابنها به ایران و پاکستان سوگند خورده بودند که دمار از روزگار افغانستان در میاورند.اوردند و به باداران خود خوب وفا کردند. ...
به دوست گرامی که اسم خود را هم از ترس نوشته نکرده دو آتشه خود را وطنپرست می‌گوید و من یقین دارم که در معاش سوسیال غرب زندگی میکند و هم. کار سیاه میکند و پول اندوزی میکند و بدولت هم دروغ می‌گوید خطاب می‌کنم که فرق بین کمک و اشغال یک نیروی خارجی را بکنند ، و اگر ظرفیت چنین کار را ندارند ، پشت سر خود را خاریده ، با نوشته های خویش که از آن سخت بوی هیپوکراسی میاید اذهان خوانندگان عزیز را مغشوش نسازند.
امروز چهل سال قبل نیست که مردم فریب امریکا و شما یان را که در وطنپرستی تان صد فیصد شک دارم ، بخورند...من میبینیم که چگونه مهاجرین از کشور های لاتین را توهین و تحقیر میکنند ، اینها فقط خاک به چشم ما زدند و بدست ما تفنگ دادند که خود را ویران کنیم.
بیست دگر بر مردم افغانستان بنام دموکراسی سوار شدند ، چوبکی های شان از افغان ملتی ها تا جهادی ها ، ماوویستها و ده ها سازمان چون سازا ، اجزا و مازا و کالا وغیره دیت بخ سینه به نوکری امریکاییان ایستاده شدند ، ابن آست وطنفروشی....من خیلی ها متاثرم که در سال‌های اخیر عمر خویش قرار دارم و شاید روی ملت را بخاطر اشتباهاتم یعنی فریب مدعیان دموکراسی را خورده بودم ، هیچگاه نبینم.
سید اسحاق ملکی
امریکا..

>>>   محترم بی نام !!
شاید شما از جمله افغان‌هایی باشید که حاضر به نوکری و جاسوسی باشید.
تمام مردم رنجدیده ای افغانستان را با خود و طرز تفکر خشک خویش مقایسه نکنید آنها را که در داخل و یا خارج زحمات فراوان برای بقای خویش میکشند ، آواره ، دربدر از اینکشور به انکشور مثل ملیونها سوریه یی ، عراقی، لیبیایی، آفریقایی که عامل بدبختی شان همین امپریالیزم است ، با افکار درهم و برهم خویش مقایسه نکنید ، آنها در جستجوی کار و زندگی بهتر بودند و استند ، متاسفانه امپریالیزم نظامهای مردمی را که میتوانست همین خواسته‌ا های اولیه ای شانرا تامین کند ، بخاطر نفت ، مواد معدنی به بهانه ای کمونیسم ، تروریزم ، دفاع از اسلام وغیره سربه نیست کرد و امروز نتیجه آن است که وضعیت بد مهاجرین را در ترکیه ، یونان ، ایران ، پاکستان ، وغیره مناطق شاهد استیم.
شما دچار وهم و گمراهی شده اید و پرده ضخیم در برابر چشمان شما قرار دارد و نمیتوانید آنچه بد در دنیا اتفاق میافتد ببینید...
بامیانی

>>>   استند تعدادی که تا هنوز از زبان امریکا و غرب حرف میزنند. دوازده سال تمام حکومات امریکا و غرب جمهوری دموکراتیک افغانستان را کمونیست ، وطنفروش وغیره به مردم خود و عده ای و افغان‌ها معرفی کرد. عده ای زیر پرچم جهاد با هم متحد شدند ، امنیت ، تمامیت ارضی و تمام برنامه های مترقی جمهوری دموکراتیک را به چالش کشیدند. گذشت زمان بسیاری از انهایی را که فعالانه یا غیر فعالانه علیه دولت وقت بودند ، به این نکته مهم متوجه ساخت که آنها را امریکا استفاده کرد بخصوص دوره بیست ساله ای اخیر کاملا ابن موضوع را ثابت کرد.حالا خوب و بد خود را که میشناسم دگر وقت آن فرا رسیده است که بجای سر را در گل گور کردن به. قبول حقایق تن دهیم...و خط خود را از امریکا و متحدین جدا سازیم...

>>>   من در این شب و روز شاهد جنایات حکومت جدید اسراییل آستم حکومت صهیونیستی و افراطی اسراییل که متشکل از احزاب سخت افراطی اند ، تبلیغ میکنند که در برابر کشته شدن هر یهود باید پنجصد فلسطینی کشته شود...جنایات صهیونیستها چیز تازه نیست ولی یک نکته از لحاظ فردی که چهار صباحی در بخش امور بین المللی و حقوق بین الدول درس خوانده ام و کار من تحلیل و تجزیه سیاست خارجی دولت‌ها و حکومات افغانستان در گذشته تا حال میباشد،..اینکه دوستان چه فکر میکنند ، حق شخصی شان است بنده منحیث یک شخص بیطرف در مورد سیاست خارجی ج.د.ا،مطالعاتی کرده ام که مرا شگفت زده ساخته است. این دولت بعد از ششم جدی با وجودی که عده ای انرا دست نشانده میگویند ، سیاست خارجی فعال ، به نفع زحمتکشان جهان داشته همه میدانیم که سیاست خارجی انعکاسی از سیاست داخلی یک کشور میباشد. ، از جمله سیاست خارجی آنها سخت مخالف صهیونیسم اسراییل بود ، برای آنها صهیونیسم اسراییل ، هژمونیزم چین و امپریالیزم امریکا در یک ردیف قرار داشت،آنها در سازمان ملل متحد در تصویب مصوبات آن سازمان به نفع کشور های که شکار قدرتهای بزرگ بخصوص امریکا میبردند ، سخت فعال بودند ، ج.د.ا. سازمان آزادی بخش فلسطین را که از نظر جهان غرب و اسراییل یک سازمان تروریستی میدانند ، برعکس نماینده واقعی خلق فلسطین دانسته ‌سفارت آنها در وزیر اکبر خان کابل موجود بود گذشته از ان نظر به اسناد معتبر رهبران همین دولت از روز نخست به ج‌هانیان اعلان کردند که در صورت قطع مداخلات از خارج ، قوتهای شوروی خاک افغانستان را بزودی ترک میکنند و این موضوع ده ها بار در رسانه های رسمی دولت چاپ شده است ، بار ها از حکومت ایران برای بهبود روابط تقاضا صورت گرفته بود زیرا دشمن هر دو مشترک بود یعنی امریکا....به همبن ترتیب با پاکستان ...فامیل بوتو در افغانستان بودند به شخص بینظیر تحفه های قیمتی از طرف دولت داده شده بود تا روابط بهبود یابد ولی کودن ترین انسان میداند که آب از کجا مکدر بود و جلو مخالفین دولت بدست کی ها بود.در دست دگر من موقف جمهوری اسلامی افغانستان را نیز در رابطه به فلسطینی ها مطالعه کردم ، رهبران این جمهوری از رییس جمهور تا وزرای خارجه طی بیست سال یکبار هم از جنایات مکرر حکومات فاشیستی اسراییل انتقاد نکردند ، بر عکس این ها بخاطر آنکه خود را به عربستان سعودی که چک های سفید به تنظیم‌ها در گذشته داده بود ،در جنگ یمن و عربستان سعودی در کنار عربستان سعودی و پاکستان قرار گرفتند در حالیکه این جنگ فرسایشی هر روز جان هزاران انسان را در بمن میگرفت، هیچگاهی آنها این جنگ غیر عادلانه علیه حوثی ها را تقبیح نکردند ،..
از نظر امور بین المللی و حقوق بین الدول ، آنچه رهبران ج.د.ا. در سطح جهانی انجام داده اند نمایندگی از یک دولت مستقل میکند با وجودیکه از لحاظ نظامی تحت حمایت یک کشور خارجی بود....و تاریخ کشور ها طی ح،آدم اخیر نشان می‌دهد که گرفتن کمک نظامی و با حضور قوتهای نظامی یک کشور به کشور دگر بر اساس قرار داد ، معنی اشغال را نمیدهد .حضور نیروهای روسیه در سوریه ، حضور سال‌های متمادی نیروهای امریکا در اروپا و جاپان ، بعد از جنگ د،م جهانی ، حضور نظامی امریکا در کوریای جنوبی وغیره ..،،
برادران اینکه حزبی ها را از نظر ایدیالوژیک خوش ندارید کار خود تان است، ولی بدون خریطه فیر کردن و آنچه امریکا و متحدین آن می‌گوید قبول کردن نهایت حماقت ما را نشان می‌دهد.
سمیر
انقره ، ترکیه

>>>   به نظر دهنده هشتم.. آغا جان !!!
شما از کدام نسل اصیل استید که مردم افغانستان را متهم به چاکری کرده اید ؟ شما نه درکی از تاریخ قدیم و معاصر دارید و نه برداشتی از خلق‌های ستم کشیده ای این خطه.. . متاسفم از اینکه شما نوشتن و خواندن را یاد دارید ، کاش بیسواد میبودید تا از شما گله مند نمیبودم...گرچه عده ای زیاد از شما ها بنام پژوهش گر سیاسی و اکادمیسین و غیره خود را جا زده اید ولی اکثرا که صحبت های شمایان را در تلویزیون‌های افغان‌ها مقیم خارج میبینیم ، الف در جگر ندارید.کسی که الف در جگر داشته باشد چنین چانته خالی مثل شماها نمیداشت باشد که یک قلم به جز خود باقی تمام مردم افغانستان را نوکر خطاب کنید.
اسکندر از دوشنبه
تاجیکستان

>>>   اگر از نگاه منفت فکر کنیم دوستی با روسیه صد/۱۰۰ به نفع افغانستان است و روسها مانند امریکایها فریبکار و متقلب هم نیستند خیلی از پروژه ها و زیرساختهای افغانستان از اثر تلاش روسها در افغانستان بوده امریکایها بیست سال در افغانستان ماندند زمانی که خارج شدند همه را نیست و نابود ساختند اما آثار دوستی روسها در همه نقاط افغانستان بچشم میخورد روسها درک کرده اند که امنیت افغانستان روی امنیت کشور روسیه هم خیلی تاثیر دارد حالا امریکایها بازهم میخواهند تا افغانستان را ناامن بسازند تا همه همسایه های افغانستان در جنگ و فلاکت بسر ببرند اما دیگر سلطه امریکایها از افغانستان تمام شده و خبر دیگر اینکه امیر خان متقی وزیر خارجه امارت اسلامی در تماس نزدیک با کشور روسیه قراردادهای بلند مدت نفت و گاز را با جانب روسها به امزا رسانده که اگر اینکار صورت بگیرد و مانند زمان حکومت داکتر نجیب اله پایپلین های تیل از خود روسیه مستقیم به همه نقاط افغانستان کشیده خواهد شد در زمان حکومت داکتر نجیب اله خوب مجاهدین جاهل بدستور امریکایها در همه نقاط افغانستان پایپلین های تیل وارداتی از روسیه را تخریب میکردند و میگذاشتند که مردم در آسایش باشند اما اگر امروز امارت اسلامی امنیت شاهراه ها خوب تامین کنند افغانستان بزرگترین کشور نفت و گاز در همسایگی خود دارد...
معلم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است