روز جهانی اموزش است....
ایهاالناس (گفتم یک کلمه عربی پرتاب کنم شاید توجه طالب و طالب مفکوره ها را جلب کنم چون اینها عاشق عربی هستند، به عربی به انها فحش بده و انها الله اکبر گفته استقبال میکنند چون نمیدانند چی گفتی و چی شنیدند، فقط فکر میکنند هر چی عربی بود، اسلامی است..این هم خیلی مرتبط به روز اموزش است، این فلاکت از برکت بیسوادی نصیب ان سرزمین شده است!)

مردم یا ایها الناس، ما دو گروه در افغانستان داریم، گروه باسواد که اکثریت شان از درس خواندن و تحصیل در خارج فقط بستن نیکتایی و پوشیدن دریشی را یاد گرفتند و هنوز درگیر مفکوره نژاد پرستی و برتری جویی زبان و لسان و حتی حمایت از طالبان و دیگر چرندیات هستند که نداشتن این گونه افراد بیشتر به نفع یک ملت است تا باسوادی که انتحار مفکوره یی میکند! و بعد فیصدی اندکی از این تحصیل کرده ها که قادر به هضم تحصیل خود شده اند و تحصیل در تحول مغزشان از ادم عصر حجر به ادم عصر مدرن موفق بوده ولی تعدادشان در مقایسه با تحصیل کرده های انتحاری بسا اندک است و در مقابله با تحجر موثر واقع نمیشوند، بعد گروه دوم که همان بیسواد های مطلق هستند که متاسفانه اکثریت نفوس افغانستان را تشکیل میدهند و هیزم هر تحول سیاسی نیز در اجاق علایق سیاسی منطقه را همین کتله تشکیل میدهد.

در حالیکه افغانستان از بدو کسب استقلال، دارای بلندترین نفوس بیسواد در سطح منطقه و جهان بود، سیستم تحصیلی افغانستان نیز در مقایسه با کشور های منطقه، در سطح پایینی قرار داشت و هیچ رییس جمهور و شاه و مقتدری نیز کاری برای ارتقای سطح معارف در افغانستان انجام نداد. شاید به همین دلیل اکثر کتب و مجلاتی که در افغانستان در سالیان 80 و 90 وجود داشت اکثر از ایران می امد و در طول دوران جنگ، اکثر کتب در پاکستان به چاپ میرسید که علاوه بر اغلاط و اشتباهات بزرگی که در ان به چشم میخورد، از لحاظ کیفیت هم ارزشی فراتر از تعویذ نوشته یک ملا را نداشت. بنا، بیسوادی مزمن، پدیده یی تازه در افغانستان نیست و یکی از دلایلی که افغانستان در طول چهل سال دستخوش تحولات سیاسی گردید نیز همان بیسوادی مزمن و عدم انکشاف انکشور است، ظلمی که سردمداران قدرت از بدو کسب استقلال افغانستان در سالیان 1919، بر ان ملت روا داشتند و هیچ دستاوردی در عرصه انکشاف سکتور معارف و رسیدگی به نیازمندی های اساسی مردم نداشتند.

خلاصه، افغانستان کشوری است که از ابتدا با مشکل بیسوادی مواجه بود و ما با کمبود شدید ادم های مجرب در هر سکتور جامعه مواجه بودیم و حال که عمدا دروازه کسب علم و دانش بروی بیش از نیمی از نفوس انکشور که زنان هستند، توسط طالبان مسدود شده است و برای پسران ان سرزمین نیز نصاب تحصیلی "جهادی و اسلامی" مدنظر گرفته شده است، عمق فاجعه یی را که ان جامعه به سمت ان روان است، میتوان با گوشت و پوست حس کرد.

متاسفانه جامعه مهاجر افغانستان نیز در کشور های خارجی در مقایسه با کشور های دیگر، کمترین فیصدی افرادی را دارد که قادر به تحصیل شده و از دایره کار در بخش "بلو کولر" یا کار های دست سوم در جامعه میزبان خود بیرون امده اند چون نسل اول مهاجر از افغانستان مجبورست تا خانواده خود را تمویل کند و هر کدام به دلیل تعدد فرزند و وابستگی نزدیکان شان به پول انها، چاره یی به جز کار کردن ندارند و قادر به تحصیل نیستند و نسل دوم یا کتله جوان (با عرض معذرت از رک گویی) بدنبال یافتن پول از راه اسان است و بیشتر مصروف زندگی در عیش و نوش این کشور ها و به همان دلیل به معاشی بخور و نمیر و یک موتر و در نهایت خانه اکتفا میکند و این نسل، لباس به مد روز پوشیدن و کلب رفتن و غیره را به اسانی یاد میگیرد ولی متاسفانه از کاروان جوانان مهاجر هم سن و سال خود از کشور های دیگر مانند هند یا ایران و پاکستان که در سکتور طب و دیگر بخش ها تحصیل میکنند و اینده بهتری از والدین خود را برای خود در این کشور ها میسازند، عقب میماند.

در حالیکه افغانستان بعد از سقوط رژیم طالبان در سالیان نود، با کمبود مغز ها و توانایی ها مواجه بود و در طول بیست سال ارامش نسبی از برکت بورس های تحصیلی برای تحصیل در مراکز تحصیلی خارجی، قادر شدیم تا فیصدی اندکی از افراد دارای لیسانس و فوق لیسانس را داشته باشیم ولی با انهم در هر بخش از حکومت تا سکتور های دیگر شاهد این فرضیه بودیم که ارایشگر ریاست میکرد و نجار، خیاطی میکرد و قصاب، نجاری..یا به عباره دیگر، افرادی که تجربه و تحصیل مرتبط به رشته کاری خود را نداشتند، زمام امور را بر دست گرفته بودند و به همین دلیل حکومت کرزی و غنی دارای کمترین دستاورد در عرصه انکشاف افغانستان و بالاترین سطح فساد اداری بود..و حال با روی کار امدن مجدد طالبان و ختم تمام امکانات کسب علم و دانش برای مردم، ما به اینده یی بسا تاریکتر از این مواجه هستیم.

با درنظرداشت گذشته افغانستان و انچه در سکتور معارف تحت طالبان میگذرد، دشوار نیست که حدس زد که در اینده نزدیک یعنی حداقل تا چهار الی پنج سال دیگر، افغانستان یک کشور کاملا وابسته در هر سکتور به افراد مجرب خارجی خواهد بود که از خود حتی یک داکتر و پرستار و معلم مجرب هم نخواهد داشت...و برای تصور اینکه شعور مردم و فهم مردم و مدنیت ان جامعه با این تاریکی که بر ان حائل شده است، چگونه خواهد شد فقط کافیست که در ذهن خود مردمی را تصور کنید که هر روز شاهد سر بریدن و به دار اویختن و دست و پا بریدن هستند، دروازه علم و دانش به روی شان مسدود شده و در مکتب به پسران شان، انتحار و کشتار اموزانده میشود و زنان اش نیز در بیسوادی محض فقط به تکثیر نسل انتحاری و جهالت، مصروف اند و بس!..

روز جهانی اموزش، به کشوری که قربانی بازی های سیاسی و بی درایتی سیاستمدارانش گردید و در ان تمام دروازه ها بروی علم و دانش بسته و دروازه بزرگ جهالت و وحشت گشوده شده است، تهنیت باد! ...این هم یک شعار ابکی "به امید روزی که علم بر جهالت غلبه کند"...که نمیکند، اگر میکرد، افغانستان را چند فرد "تحصیل کرده" به یک گروه جاهل و بیسواد و متحجر و وحشی، دو دسته تقدیم نمیکردند!

لینا روزبه حیدری

>>>   لینا جان عزیز،
امیدوارم جناب مهندس روزبه گرامی حیات داشته باشند و اگر چنین است از ما برایش سلامی برسان و در غیر آن رحمت الهی همیشه شامل حال شان باد.
و اما قصه سواد و بیسواد،
از قدیم گفته اندکه:
سیاهی لشکر نیاید به کار
دوصد مرد جنگی به از صد هزار
دور نرویم همین دوران حبیب الله خان و بعد تر هایش را در نظر بگیریم در تمام افغانستان شاید چند صد نفر با سواد وجود داشت اما همین چند صد نفر بذر جنبش مشروطه اول و دوم را پاشیدند و بعد ها جنبش ها و احزاب و سازمانهای متعدد محصول کار همان عده محدود بود.
حال هم چه بهتر که حد اقل با سواد های مانده در افغانستان به فکر کار اساسی باشند و بذر مقاومت فکری و روشنگری را در جامعه بپاشند تا جلو گیاه هرزه وارد شده از دیوبند را بگیرد در غیر آن با خروج نسل جوان و درس خوانده و تولید انبوه ملا بچه های انتحاری و دیوبندی آینده وطن خدا داند چه خواهد شد.

>>>   طالبان آدم کش را چه ماندن با آموزش
بچه بازان پاکستانی شیطانی هیچ بوی از انسانیت ندارد
چه رسد آموزش لیاقت میخواهد نه هرآدم کش نجیس

>>>   👩‍🎓👦👨‍🎓 به توجه جدی خواهر لینا روزبه حیدری!:
خواهر باسوادم! من که بیسوادم (نافارغ لیسه).
البته اگر وجدان یا دل انسانیتی به شما تحرک، جرات و شجاعت می داد .....،

خواهرم همانگونه که همه ما میمیریم ولی حقیقت تاریخی مدتی در دنیا و بیان واقعیت و عملکرد انسانی در دنیا و هم در آخرت توشه نجات بخش از 《ندامت و ...》 هم به خودت و هم به دیگران جور شده میتواند
اگر بخواهی و یا بتوانی یک تحلیل و تجزیه عمیق و تفکری بنما در مورد همین افغان و یا افغان بودن/شدن خودت یا در مورد دیگران که هویت (افغان) سر شان گذاشته یا تحمیل شده،

و هم در باره مردم و یا گروه افغان ذاتی و بومی که آنان (افغان) بوده و یا میباشند، مدتی با دقت کامل از طریق منابع مختلف و از طریق گفته ها و انتقادات منتقدین مختلف و از طریق حامیان مختلف در لفظ (افغان) یا در مورد (افغان یا افغان-ستان) با در نظر داشت تبار و اقوام و زبانهای مختلف این کشور (و تاثیرکرد این لفظ ها یا کلمات در وضعیت زندگی و کشور ما)
در اوقات فارغت تحقیق همه جانبه اگر بکنید

به وسیله کوشش، دلسوزی و ارائه شما، انشأالله روزی خداوند یک معجزه-نما، متحول-مثبت و نتیجه خوب انسانی را به خیر هر فرد ملیت های ما و کشور ما خواهد بخشید وسلام. 👨‍🎓👦👩‍🎓

>>>   ما خود، کشور و فرزندان خودرا قربانی کرده و میکنیم تا بهشت از دست نرود. اول بایدبه این عرب پرستی پوچی که هیچ‌ دستاوردی به جز آدمکشی، غارت و تجاوز نداشته و نخواهد داشت باید پایان دهیم بعد فکری برای آینده.
یکی از نظر دهنده گان چه خوب گفته بود: "انکه مسلمان است درمورداسلام چیزی نمیداند وانکه درمورداسلام معلومات دارد،مسلمان نیست."
"خود کرده را نه درد است و نه درمان"!!!
آتش خاوری

>>>   👈 روز جهانی (افغان) و افغانیت-طلبان تهنیت باد!؟
اگر یک کلمه اصطلاح یا جملهء از لفظ قومی شان که (افغان) هستند پرتاب میکردی توجه همین تبار یا قوم افغان را خوب جلب میکردی چون طالبان ذاتا اول افغان/پشتون و بعد اسلام-افغانیت هستند!
و هم عاشق پشتو و پشتونها هستند
و میگویند که این سرزمین باید از ملت پشتون/افغان باشد که تنها همین قوم اسلامی است و بس .
به نسبت این گروه نه نام بیسواد را زیاد بد کنید و نه نام جهل را بیشتر!
هر لفظ و کلمه مرتبط که درست به نسبت و بجای مربوطه اش بکار و استفاده نشود، هست همین حال و وضعیت مردم و وطنش که این فلاکت از برکت قوم افغانیت/افغان در فغان و فغانستان قرار داریم!؟

دقیق گفته اید که ما دو گروه مردم در کشور خود داریم یک گروه از اقوام/تبار یا ملیت های ازبک تاجک هزاره ترکمن ایماق هندو و...
و یک گروه از قوم یا ملیت پشتون/افغان هستند که دی آن ای یا فطرت سرشت شان از دیگر ملیت ها تفاوت دارد که قوم یا ملیت افغان/پشتون دیگر اقوام یا ملیت ها را در نابودی و حذف روزانه سوق کرده است و غیر از گروه افغانیت-پشتون خود شان با انسانهای دیگر زندگی و سازش را کفر و ننگ میدانند

خانم روزبه!
از ترس آدمی یا ناترسی خداوند چرا نگفتید تا سیاه و سفید معلوم گردد که کدام قوم یا مردم نژادپرست، تجاوزگر برترجو، حسودی، خشن، متعصب سرکش و تبعیضگر هستند؟
چنین افراد بطور ناخودآگاه چرا در ردیف انتحاریان بیسوادان جاهلان و بیشرفان و سرکشان خود را قرار میدهند ؟ که مردم مظلوم و بیچاره را هیزمگونه در اجاق تحول سیاسی پیش میکنند!

ای خداوند!
چرا بنده ات لینا روزبه حیدری مشکلات خونریزی نسل کشی کوچ اجباری آتش زدن خانه، حذف فزیکی و موضوع حذف (از وظیفه، فرهنگ، زبان گویشی، دانش فراگیری، بیکاری گرسنگی خنک خوری و .....) ما را
در رسانه ها در فضای مجازی در اخبار روزانه روک و راست اظهار و بیان نمیکند که این خاموشی و مبهم گویی در واقع عمل تروریستی-سانسوری را در پست خبرنگاری رسانه یی به عمل می آورد!؟
که در واقع مصداق حاکمان اسلام-طالبانی بر سر ما بیوه زنان و یتیمان گرسنه شلاق میزنند!

همانگونه که حاکمان افغانیت-طالبان در ریش لنگی/حجاب و کوری بوت ما چسبیده اذیت دارند و از درک بیکاری گرسنگی بی سرپرستی ما خود را به خاموشی و بیخبری زده،
خانم لینا روزبه هم گرسنگی ... ما را به بازی های سیاسی و به مجرمین جن نامعلوم و به بیسوادی و جهل جن ها و به امید پوچ ربط داده تا که همیشه در وظیفه دیکته شده خودش در عیش و عشرت و در خوشخدمتی باس های خود باشد و بس.

ریشه و منشا این خونریزی، جنگ تحمیلی از جانب افغان/پشتونی بر علیه اقوام و مذاهب دیگر، تعصب، اشراریت، د اقوام قبایل وزارت، بیسواد ساختن، حذف زبان، غضب جایداد، نسل کشی، مذهب ستیزی، کوچ اجباری، حذف ملیت و تحمیل ترویج زبان پشتو بی فرهنگ و تحمیل افغانیت سرکش که از ۱۳۰ سال از طریق بدنه حاکمیت قومی-پشتونیستی وزارت اقوام قبایل تک قومی پشتون از سابق.... در زمان نادرخان امان الله خان ظاهرشاه داودخان، نجیب، قتل عام توسط طالبان دور اول، جنگ گلبدین راکتباران، کرزی که جت و کوچی پختونخواه را از پاکستان آورده در قندوز جابجا کرد و ترور کاظمی و...در پل خمری...
و که سیاف مسعود و مزاری را در جنگ انداخت به سیاست انگلیس تفرقه پرتو حکومت کو...

کوچی های غنی که چندین بار جنگ را در لباس طالب و داعش در میدان وردک غزنی در مزار قندوز و.... که بر ضد مردم قریه و نظامیان فارسیزبان/ترکتبار براه می انداخت و پلیس اردوی ملی که توسط قمندانان پشتون به طالبان فروخته و کشته می شدند
و حال که پشتونهای افغانیت با استفاده از نام جهاد طالبان و داعش بر ضد مردم فارسیزبان ازبک تاجک هزاره ترکمن هرات مزار و...اندراب بامیان فاریاب تخار و... که جنگ ترور غضب زمین کوچ اجباری فتنه آتش زدن خانه ها و صدها تجاوز یاغیگری جرم و جنایت بشری را عملا در راه انداخته اند و میکنند،

چرا لینا روزبه .... ازین واقعیت های روشن معلومدار تاریخی، مستند و واضح چشم پوشی نموده و گره-گاه یا کور-گره مرموز و مبهم جنگ قومی-فاشیستی-نازی-پشتونیستی علیه دیگران را آشکارسازی و سفید نمایی نمیکند؟
لینا روزبه چرا این همه را واضح در چارچوب وظیفه رسانه یی بلند نمیگوید تا که توجه ملیت ها و جهانیان به ریشه و سرچشمه خونریزی و تباهی کشور تمرکز و توجه پیدا کند!؟
تا راه حل آرامی و امنیت.... در کشور ما برگردد.
حد اقل که وظیفه انسانی-رسانه یی خویش را که ادا کرد یا نه !؟؟ 👉

>>>   درود به خانم روزبه شاعر توانا با احساس
فاشیست ها چی در داخل کشور چه در بیرون کشور جز منافع برتری قومی زبانی ستمی دیگر نیت راست ندارند، سپردن کشور به یک گروه جاهل بیسواد مزدور ای ایس ای انلگواوغان ۲۰ سال با لباس زنانه در کوه دشت صحرا جهاد انتحاری بشکه تولید کردند بوی از انسان و انسانیت نبرده اند از پشت رمه مش بز گاو اشتر چرانی اورده منحیث وزیر ریس چه و چه وچه درحکومت ناچل افراطی خر تاخری حاکمیت میرانند انها شیر مادر ننوشیده اند که توقع احترام داشته باشیم.

>>>   درود و سلام به خواهر عزیز لینا روزبه حیدری ! خدوند شما را در پناه و عصمت خود داشته باشد .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است