گروگانگیری مهاجرین، راه رسیدن به حقابه نیست
دولتمردان ایران، بازنگری عمیقی در سیاست های خود نسبت به افغانستان طالبانی داشته باشند و به جای گروگانگیری مهاجرین، ابزارهای کارا تر دیگری برای تحت فشار قرار دادن طالبان بیابند 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۵۶    ۱۴۰۱/۱۱/۸ کد خبر: 172337 منبع: پرینت

محمد مخبر معاون اول ریاست جمهوری ایران در سفری به ولایت سیستان و بلوچستان گفته است که تحقق حقابه ایران از رود هلمند، شرط باقی ماندن مهاجرین افغانستانی در این ولایت است.
معاون دولت انقلابی، تاکید کرده که در صورت عدم تحقق وصول آب به ایران، هفتصد هزار افغانستانی ساکن در ولایت سیستان و بلوچستان به افغانستان بازگردانده خواهند شد.

در این رابطه به نظر می‌رسد که بیان نکات زیر، ضروری است:
۱. از ابتدا هم معلوم بود که طالبان حاضر نیستند حتی یک قطره آب به سمت ایران رها کنند. این مطلب، بارها و بارها توسط کسانی که شناخت دقیقی از طالبان داشتند به انحاء مختلف بیان شد، اما عده ای از تصمیم گیران سیاسی در ایران، با دیده درایی، همیشه حرف از همکاری طالبان در خصوص رها سازی آب می زدند و نهایتاً هم به جای اینکه رسماً اعلام کنند طالبان حاضر به دادن حقابه قانونی ایران نیستند، مشکلات فنی را دلیل نرسیدن آب به ایران عنوان کردند.

۲. سیاست رسمی ایران طی یکسال و پنج ماه گذشته در مواجهه با طالبان، و به ویژه در موضوع حقابه ایران که توسط وزارت خارجه عنوان می شده، اعمال فشار سیاسی بر طالبان برای عمل به تعهدات شان و نیز حمایت از مردم افغانستان و جدا کردن حساب مردم افغانستان از حکومت طالبان بوده است.
اما در کنار این سیاست رسمی، تصمیم گیران میدانی، بر خلاف رویکرد وزارت خارجه، سیاست تضرع و باج دهی به طالبان را در پیش گرفته اند و کوشیده اند با امتیاز دهی های مکرر و بی پایان و سکوت در برابر جفتک پرانی های طالبان و اعمال فشار بر رسانه ها مبنی بر سکوت در برابر ناهنجاری های طالبان، این گروه جنایتکار را مجاب به همکاری کنند و حتی گهگاه از این مطلب نیز سخن بگویند که حکومت کنونی افغانستان می‌تواند متحد راهبردی ایران باشد.
این سیاست غلط، با این توجیه که ما تلاش می‌کنیم تا از افتادن طالبان به دامن آمریکا پیشگیری کنیم همراه شد تا موجب انحراف ذهن برخی از صاحب نظران از ماهیت این گروه شود. حال آنکه واقعیت این است که طالبان نه تنها در دامن آمریکا، بلکه زاییده آمریکا و مأمور ویژه و آموزش دیده آمریکا برای تامین منافع آن کشور در منطقه هستند و تحت هیچ شرایطی، در دامن ایران و روسیه قرار نخواهند گرفت و اگر وانمود میکنند که چنین رویکردی دارند، فی الواقع در حال بازی دادن همسایگان هستند.
این موضع آقای مخبر، کاملآ بر خلاف رویکرد رسمی دولت ایران است که بر حمایت از مردم افغانستان استوار می‌باشد و از این جهت، محل پرسش و ابهام است.

۳. پر واضح است که سیاست تضرع و استفاده از دیپلماسی خفت در برابر گروهی که وابستگی استخباراتی آن به سازمان سیا و هدف گذاری آن برای ناامن کردن منطقه عیان و روشن است، هرگز سیاست مناسبی برای همسایگان افغانستان و از جمله ایران نخواهد بود.
طالبان نه در موضوع حقابه و نه در هیچ زمینه دیگری با رقبای آمریکا در منطقه وارد تعامل مثبت نخواهد شد و فقط تا زمانی با این کشور ها، دار و مدار خواهد کرد که بسترهای مناسب فاز بعدی ماموریت اش آماده و فراهم شود.

۴. آنچه که معاون اول رییس جمهور ایران در خصوص اخراج پناهندگان افغانستانی ساکن ولایت سیستان و بلوچستان(در صورت تامین نشدن حقابه ایران از سوی طالبان) بیان کرده، اگر تصمیم رسمی حکومتی باشد، دارای چند اشکال مهم است و یقینا باز هم به نتیجه دلخواه ایران منجر نخواهد شد.
برخی از این اشکالات، به صورت فهرست وار بیان می‌شود:

۴/۱) افغانستانی هایی که در ایران زندگی میکنند و به ویژه کسانی که در یکسال و نیم گذشته مجبور به ترک افغانستان شده اند، غالبا کسانی هستند که از ظلم و ستم طالبان و از ترس کشته شدن توسط حکومت جلاد و انسان کش طالبان به جمهوری اسلامی ایران پناه آورده اند.
دیپورت کردن این جمع کثیر از پناهندگان و سپردن آنها به دست دژخیم بی رحم، رفتاری غیر اسلامی و دور از کرامت انسانی است.
حتی مطرح کردن چنین فکری (ولو اینکه بچه ترسانک باشد و جنبه عملی به خود نگیرد) در شأن یک دولت اسلامی که مدعی انقلابی بودن و دفاع از مظلومان باشد، نیست. مگر اینکه بگوییم خدای ناکرده، انقلاب اسلامی ایران، با آرمان حضرت امام خمینی رحمت الله علیه فرسنگ ها فاصله گرفته و دفاع از مظلومان عالم، فقط به یک شعار زیبا و تو خالی تبدیل شده است.
چنین اقدامی، نوعی گروگان‌گیری مهاجرینی است که برای حفظ جان خود به ایران پناه آورده اند و این گرو کشی، خلاف نزاکت های انسانی و اسلامی و کاملا ناجوانمردانه است.

۴/۲) حتی اگر مهاجرین افغانستانی به افغانستان برگشت داده شوند، باز هم چنین اقدامی اثری بر سیاستهای طالبان نسبت به ایران نخواهد داشت.
چرا که تنها چیزی که برای این گروه فاقد اهمیت است، مردم است.
مگر کسانی که در افغانستان تحت حاکمیت طالبان زندگی می‌کنند چه اهمیتی برای این گروه تروریست داشته اند و چه خدماتی به آنها از سوی حکومت نامشروع طالبان داده شده که این مهاجرین، برای آنها اهمیت داشته باشند و بازگشت دادن آنها، فشاری بر حکومت طالبان بیاورد؟

۴/۳) بخش عمده ای از این مهاجرین، تحت تعقیب طالبان هستند و دیپورت آنها به افغانستان تحت حاکمیت طالبان، سپردن گوسفند به دست گرگ آماده حمله است.
بعید میدانم که افکار عمومی‌، بتواند چنین حرکت ناشیانه ای را هضم کند و چشم بر جنایاتی که طالبان نسبت به آن افراد رقم خواهند زد بپوشاند.
حتی ممکن است این شائبه مطرح شود که چنین چیزی، درخواست طالبان از ایران بوده تا در ازای واگذاری حقابه، مخالفین خود را به چنگ بیاورد.

۵. دسترسی ایران به حقابه خود از رود هلمند مطابق با توافق نامه سال ۱۳۵۱، یک حق طبیعی و قانونی است و باید این اتفاق بیفتد، اما راه رسیدن به آن، استفاده ابزاری از مهاجرین بی پناه نیست.
تجربه یکسال و نیم گذشته به وضوح نشان داده که سیاست های کنونی ایران در برابر طالبان، از اساس غلط بوده و روز به روز ، آثار زبان بار تری بر ایران و ایرانیان و به تبع آن بر منطقه و نیز مردم افغانستان وارد خواهد کرد.
به نظرم وقت آن رسیده است که دولتمردان ایران، بازنگری عمیقی در سیاست های خود نسبت به افغانستان تحت حاکمیت طالبان داشته باشند و به جای گروگانگیری مهاجرین، ابزارهای کارا تر دیگری برای تحت فشار قرار دادن طالبان بیابند.

سید احمد موسوی مبلغ


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
گروگانگیری مهاجرین
حقابه ایران
نظرات بینندگان:

>>>   گروگانگیری مردم سیستان ایران وبستن آب (حقابه طبیعی وقانونی)برروی مردم راه رسیدن به نفت نیست
علیرضاروشن زاده -زابل-ایران(اگرراست میگویید منتشرکنید)

>>>   میزان آب مصرفی افغانی هادر ایران از حقابه قانونی ایران بیشتر است -فقط یک قلم آب است.نان آزادی رفاه امنیت درمان و...پیشکش
محمدیزاده تهران

>>>   اگر این آقا چنین حرفی زده باشد نشانه ضعف و استیصال ایرانی ها در مقابل طالبان است.
ایران خوب میداند که پدر های طالبان کیستند و مادر شان کیست و این نطفه ....چگونه و چرا تولد داده شد و به چه منظوری رشد و پرورش یافته.
طالبان راه بازگشت ندارند یا مطابق دستورات امریکا عمل میکنند که بخشی از آن بی ثبات سازی و تحت فشار قرار دادن ایران است و یا نابود میشوند .
حال توپ در میدان ایرانی ها است که چه تصمین میگیرند.
بهتر است عجله نکنند چون با اجرایی شدن پلان های داده شده از طرف امریکا برای طالبان در معاهده دوحه تمام سیستان و بلوچستان شاید به افغانستان و پاکستان و استان های دیگر ایران مهاجر شوند و میماند موضوع آب ، طالبان بسیار ذلیل تر و بیچاره تر از این استند که در موضوعات جیوپولتیک منطقه تصمیم بگیرند.
من که یادم می آید یک زمانی قاری بابا در بند سرده غزنی آب را برای مردم گیرو که در حزب حرکت نبودند بسته بود در حالیکه هردو هم پشتون بودند و هم مسلمان و هم مجاهد. چه رسد به ایران که کشمش اش دنبک هم دارد.

>>>   استان دا سیستان پلوچستان گفته حدود ۷۰۰ هزار نفر از اتباع افغانستان تو این استان زندگی میکنن که برای استانی فقیری مثل سیستان پلوچستان که آب را روش بستین حتی در دوران غنی و در سایت دائمی قلدر بازی در میاوردید که آب نمیدیم و... خوب شناختمتون فعلا چون در موضع ضعف هستین با این لهن دوستانه حرف میزنین وگرنه میشین هم افغانستانی های دوران غنی

>>>   بازی با جان مردم برای منافع، این است چهره حقیقی سیاست
آتش خاوری

>>>   تا حدی به ایران برای گرفتن حقابه حق می دهم بویژه درمقایسه با سوءاستفاده پاکستان برای بلعیدن رودخانه های آب رایگان!آن هم بدون قرارداد وحقابه اما نباید شنیدن این اخطار از سوی مخبر( معاون اول یک مقام تشریفاتی است) را زیاد جدی گرفت. اگر بیاد داشته باشید دوسال پیش هم در زمان دولت روحانی که تحریم ها شدت گرفته بود شبیه این سخن شنیده شد. خوشبختانه اعتقادات قلبی وپیوندی که میان دو ملت فارسی زبان وجود دارد قدرتی فراتر از سیاستهای فردگرایانه است.اما انتظار داریم نفراتی که خود را سیاستمدار ایران می دانند احساسات را در سخنانشان دخیل نکنند و در مقابل کاستی ها صبوری کنند.

>>>   درجواب نظریه 5فعلا افغانی ها باجان مردم سیستان برای منافع خود بازی میکنند(آب رابرروی مردم مسلمان بسته اند) شاید به نفت برسند-
کاظم جوادی مشهد

>>>   این تنها یک دیپلماسی بازی است مصرف داخلی دارد برای مردم سیستان و بلوچ اگر اب نباشد نه تنها مهاجرین که همه مردم این ولایت بیابانی مجبور به هجرت خواهند بود وگرنه سیاست مداران ایران طالبان را میشناسند و در صدد ازار مهاجرین نخواهند بود

>>>   ایران مهاجرین را اخراج نمیکند . اینکه افغانستان برای هفتصد هزار مهاجر در سیستان و بلوچستان هم حاضر نیست قطره ای اب بدهد(برای اتباع خوداش) حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد

>>>   از نظر حقوق بینالملل وقتی فردی ۴۰ سال در یک کشور خاوه قانونی یا غیر قانونی زندگی کرد دیگر مال آن کشور محسوب میشود.
شاید ۲ تا ۳ ملیون افغان بیشتر از ۳۰ سال است که در ایران زندگی میکنند و نسل دوم و سوم شان آنجا تولد شده و حال اینها همه ایرانی هستند چه ایران بخواهد چه نخواهد.

>>>   اصلا اگر حق ابه قانونی است طالبان عددی نیستند که خواسته باشند مانع شوند اگرعیرقانونیست پس ایران بیش از این ظلت را نپذیرد .

>>>   تا جایی که یادم هست استان سیستان و بلوچستان پناهنده پذیر نیست. البته استان خراسان جنوب و کرمان که در مجاور این استان هستند پناهنده پذیر هستند و میتوانند پناهنده ها در آن ساکن شوند.

>>>   مطابق با حقوق بین المللی آب ایران حق آب از افغانستان را دارد و اما مطابق همین حقوق بین المللی چند نکته قابل ذکر است:

۱- حق آبه مخصوص مردم می شود که در طول تاریخ و قبل از امضاء قرارداد از آب استفاده می کرده است. ولی حالا ایران آب دریاچه هامون را به زاهدان و بیرجند می برد.
بنابراین افغانستان مکلفیت برای دادن آب به بیرجند و زهدان و کرمان نیست. افغانستان ۲۶ متر معکب آب فی ثانیه برای مردم زابل اطراف دریاچه هامون و محیط زیست هامون و پرآب ماندن هامون میدهد. تیم تخنیکی در سال های قبل از امضاء قرارداد این وضعیت مورد نظر قرار گرفته است.

۲- حکومت ایران ناتوانی خود را برای رساند آب آشامدنی و کشاورزی به زاهدان و بیرجند و شهر های پشت کوهای زابل به کردن افغانستان و مهاجرین نیاندازد.

۳- ایران از طالبان تروریست حمایت لوژیستیکی و نقدی کرد. مردم افغانستان در طی ۴۰ سال بیش از صدها هزار نفر با اسلحه و گولوله ایران کشته شده است. طالبان تروریست در ایران لشکر اسلام خطاب شد و پیروزی طالبان را حکومت ایران تبریک گفته بود. و حالا برود آب خود را از لشکر اسلام بگیرد. این اختلاف هیچ ربط به مردم افغانستان و مهاجرین ندارد .

۴- سران طالبان تروریست کلا پاکستانی می باشد و آنها یک حکومت قانونی نیست بلکه یک گروه تروریستی است. مردم افغانستان دارای حکومت قانوین بر گرفته از انتخابات نیست و مطابق با حقوق بین الملل مسولیت بین المللی در قبال حقوق ایران را به عهده ندارد.

۵. معاون ریاست جمهوری ایران به عنوان دومین شخص یک کشور باید فرق بین حکومت قانونی و تروریستی و غیر قانونی را بیداند. مردم افغانستان که از دست همین لشکر اسلام ساخته دست ایران فراری شده است و به محض که بدست این لشکر اسلام بیافته کشته می شود، چه نقش برای دادن حق آبه ایران دارد؟؟

۶- ایران اگر زور دارد برود با زور نیروی نظامی و از بین بردن تروریست ها در کابل و تجزیه این کشور، به حق خود برسد. زور هر صاحب خانه به مستاجر می رسد. این کار که هنر نیست.

۷- سیاست غلط ایران همیشه براساس یک قطره آب بوده که فقط خوراک داخلی در ایران دارد و دارد مردم ایران را سرکار می گذارد و ضعف های خود را خاک پوشی می کند. چرا پاکستان افغانستان را اشغال توانیست ولی ایران از لحاظ تاریخی که افغانستان جزء امپراطوری فارس می باشد، حتی آب خود را از چند تروریست گرفته نمی تواند و در حالیکه به گفته جناب سفیر رابطه قوی با طالبان تروریست جناب سلیمانی زده است.؟


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است