از ماست که بر ماست!
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۱۱    ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ کد خبر: 172347 منبع: پرینت

دنیا چقدر به جنجال های ما می خندیدند و به ترفند های خود آفرین می گفتند؟
یاد تان هست؟
خوب بازیگران نقطه ضعف های اختلافی ما را پیدا کرده بودند!!!
جاده/ سرک/ خیابان و.... چی جنجال های که نداشتیم!!!؟
بخاطر که دارید؟
آبرو، اعتبار، حیثیت، شرافت، کرامت و انسانیت ما در این کشور هر لحظه به حراج گذشته شده بود! یکی در شرق کابل امپراتوری داشت و دیگری در غرب این شهر اندوه، یکی زمین های وزارت خانه ها را در جنوب کابل به دلار بالای مردم معامله می کرد و دیگر در دامنه های شمالی این شهر! فراموش که نکردید؟
چی جنجال های بالای تپه های کابل که نداشتیم!!؟
مثلاً تپه شهرآرا و....

جاسوسان خارجی پشت در هر خانه ما لانه ی داشتند و بر حسب توطئه ها، هر روز به ده ها جوان شمشاد قد این سرزمین بی گناه پرپر می شدند!
تبه کاران، قاچاقبران، مافیای مواد مخدر، مافیای اسلحه، قاچاقبران انسان، تاراج گران معادن و... هر روز فضای زنده گی را برای مردم ما تنگ وتنگتر می ساختند!
بیکاری به گونه ی بی سابقه ی بیدادمی کرد، در حالیکه هر سال میلیارد ها دلار به افغانستان سرازیر می شد!
چند ملیون معتاد تقدیم جامعه گردیده است!
سیستم اداری و حکومتی را هرکس به روایت خود به پیش می برد!

دروازه های خوشبختی بر روی مردم ما هر روز بسته تر می کردند و الی آخر....ولی انگار آبی از آب تکان نمی خورد، اشرف غنی احمدزی در ۹ قصر ارگ سیر و سیاحت داشت و عبدالله هم قصر سپیدار را تالار عروسی شهر برای خود ساخته بود‌.
رهبران خود خوانده مردم را به هویت یگدیگر به بازی می انداختند تا در روزگار نیازمندی از خود کسی باشند و به تبعات منفی آن هم اصلا هیچ توجهی نداشتند و ....تا به اینجا رسیدیم که قیمت بی اعتبار ترین پاسپورت جهان، برای اینکه همه می خواهند فرار کنند، در بازار سیاه به چهار هزار دالر رسیده است!
آخی تا به کی؟؟؟
از ماست که بر ماست!

سید اشرف سادات


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
از ماست
بر ماست!
نظرات بینندگان:

>>>   👈👈 گفته اند میر خطا، کم اصل، ناانسان، بی وجدان ... و وحشی کرزی عبدالله غنی هیبت اله افغان-پشتون-افغانیتی، واضح است که تمام شان خطازاده می شود.👉

>>>   به کامنت دهنده ای اول!!
برادر ، در خطا کاری از الف تا «ی» تنظیم‌های حاکم جهادی که ریش های خود را کوتاه کرده بودند ، پیراهن و تنبان را هم به دریشی و نکتایی تبدیل کرده بودند و به عوض الاغ و مرکب ، وسیله ای نقلیه ای ای شان به موتر های آخرین مدل مبدل شد ، دست داشتند آنها از بین هزاره های حزب وحدت ، از بین اعضای شورای نظار و حزب سیاف و گلبدین برخاسته بودند برای آنکه توجه امریکایی ها و غربی ها را هم ل به خود جلب کنند کار شان چاپلوسی بود.
به نظر من خطاکاران اصلی ، طی چهل سال اخیر همینها استند ، جالب اینکه یکتعداد شان مصروف دزدی و غارتگری بودند و یک تعداد شان هم بنام آگاه سیاسی و مورخ و مولف ، به فریب دادن مردم آغاز کردند ، آثار دروغین آفریدند ، به کلچر و فرهنگ دگران تجاوز کردند و فضا را چنان مکدر ساختند تا کسی چور و چپاول همتباران شانرا نبیند، شب مبخوابیدند و صبح با یک طرح جدید نجزیه طلبی ، زبان ستیزی و ملیت ستیزی از خواب برمیخاستند،اینها به جای ملت سازی ، به دشمنی بین ملیتها میپرداختند و هنوز هم اینکار را میکنند .اینها در هر قدم امان الله خان ، محمود طرزی و احمد شاه درانی و سلطان محمود را دشنام میدادند ولی جنایات روزانه هم تباران خویشرا ماست مالی میکردند ، اینها روزها به عبدالرحمن خان به خاطر کشتار هم تباران شان یعنی هزاره ها ، دشنام میدادند ولی هر روز بزرگان هزاره شان خون ملت را می مکیدند...
اینها هر روز بنام پشتونولی دگر ملیتها را تحقیر میکردند ولی همتباران با قدرت شان به حقوق ملت دست درازی میکردند ، تمام افراد با سواد منوط به همین ها از هر ملیتی که بودند ، خطا کار بودند و این خطا کاری شان تا امروز ادامه دارد...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است