سیاستمدار باید به قدرت عقل، خرد، نقد، تحلیل و برنامه به قدرت سیاسی برسد و به قیمت مدیریت، تدبیر و ظرفیت قدرت را سنجشگرایی، تفحص و توسعه بخشد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۵ ۱۴۰۱/۱۱/۱۷ | کد خبر: 172407 | منبع: | پرینت |
تفکر انتقادی Critical Thinking یا اندیشهی سنجشگرایانه به معنای داشتن ظرفیت قدرت تحلیل مستقل و بیطرفانهی فرد است که در نتیجه بتواند بر پدیدهی قابل نقد نظریه تغییر «بهبود» را ارایه دهد و یا بر آن داوری عادلانه کند. از این رو منتقد باید به منابع، داده ها و پدیده های که قابل استفاده برای تحلیل است دست یابد تا بتواند به حقیقت برسد. به زبان دیگر تفکر انتقادی باید قدرت ارایه تحلیل را دارا باشد. تحلیل به معنای ایجاد رابطه منطقی میان یافته ها و واقعیتهای است که شما را برای نتیجهگیری کمک میکند.
برای فکر انتقادی مهم است که شما در رابطه میان اطلاعات و حوادث چگونه نتیجه خلق میکنید. مثلا چگونه اطلاعات راستین از اطلاعات دروغین و واقعیتها را از خرافات تجزیه و تحلیل مینمایید. در نتیجه تفکر انتقادی شکل میگیرد که معنای ظرفیت شما را در تحلیلِ واضح و خردمندانه به نمایش میگذارد. برای تفکر انتقادی باید به یک مساله با دقت پرداخت. در حاشیه آن ایده ها و تفکرات گوناگون را مطالعه کرد و یا قدرت سنجشگرایانه از ارزشها و ساختهای آن پدیده داشت. شما با این کار تناقضات و نارساییهای آن پدیده را شناسایی کرده و دنبال کشف تغییر هستید. تغییری را که شما ارایه میدهید نتیجه و یا توصیه یا پیشنهاد شما برای بهبود است. شما در تفکر انتقادی باید با خود صادق باشید و ظرفیت نقد خودی را داشته باشید. این مساله زمانی بسیار مهم است که یکی از بازیگران آن پدیده باشید که در تلاش نقد بر آن هستید.
تفکر انتقادی نیاز به قدرت برداشت ما از نقد دارد. طرفهای گفتمان تفکر انتقادی باید کثرتگرا باشند و به نقد ارزش دهند و به آن باور داشته باشند. اگر چنین نباشد و یکی از طرفهای گفتوشنود تفکر منتقدانه نقدپذیر و یا پلورالیست نباشد، نتیجه تفکر انتقادی برعکس میشود. در اینجا تفکر انتقادی قدرت خلاقیت را نابود میکند و طرفها از نقد استفاده مثبت انجام نمیدهند. در چنین حالتی تفکر انتقادی میتواند زیانبار تمام شود.
اما چرا تفکر انتقادی برای ما مهم است؟
تفکر انتقادی برای خودشناسی ما کمک میکند. برای اینکه زندگی رو به پیشرفت داشتم باشیم باید قدرت تحلیل خودی را حاصل کنیم. ما باید رابطهها و عناصری که برای ما تولید ظرفیت تحلیل میکنند شناسایی کنیم. از اینروست که باید با شفافیت سخن بگوییم و قدرت نقد خودی را فراهم کنیم. تجربه نشان داده است آنانی ظرفیت بهتر و بیشتر پیشرفت اقتصادی و توسعه فکری را دارند که بتوانند خود را نقد کنند. تفکر انتقادی سبب پیشرفت تخصصی شما میشود. چون هرباری که تصمیم میگیرید خود را نقد کنید و یا تفکر انتقادی بر یک پدیده ارایه دهید شما نیاز دارید تا به علوم مختلف که سازنده اصلی جوهر آن پدیده است مراجعه کنید. اینکار و این روند سبب توسعه علمی در شما میشود.
تفکر انتقادی سبب میشود که قابلیت همدیگرپذیری شما بالا گیرد. شما با فرهنگ سیاسی بهتری مجهز میشوید و به معنای ارزشمندِ نقد آشنایی بیشتر حاصل میکنید. در این صورت است که شما روابط اجتماعی تانرا بامعناتر میسازید. تفکر انتقادی سبب میشود که شما از سادهانگاری پرهیز کنید. برای طرح یک پرسش دقت بیشتر میکنید و برای دادن پاسخ احساس مسوولیت بیشتر به خرچ میدهید.
ما در عرصه های سیاست به تفکر انتقادی و اندیشهی سنجشگرایانه عادت نکرده ایم. این ضعف سبب شده است که نگاه ما به هر دو پدیده، نگاهی سطحی باشد. سیاست در افغانستان به معنای رسیدن به قدرت معنا دارد. اما یک گوشهی مهم دگر در سیاست اینجا به فراموشی سپرده میشود که عبارت از سازماندهی، توسعه و تحلیل قدرت است. سیاستمداران ما به قیمت خون برای رسیدن به قدرت و مقام مبارزه میکنند. اما وقتی به قدرت رسیدند آنرا به قیمت جان نگه میدارند. در حالیکه باید چنین نباید.
سیاستمدار باید به قدرت عقل، خرد، نقد، تحلیل و برنامه به قدرت سیاسی برسد و به قیمت مدیریت، تدبیر و ظرفیت قدرت را سنجشگرایی، تفحص و توسعه بخشد. هر زمانیکه ظرفیت اینکار را در توان خود ندید، جا برای دیگران خالی کند. تفکر انتقادی چنین فرصت را در جامعه به بار میآورد. وقتی نخستوزیر زیلاند جدید بانو جاسیندا آردرن که شخصیت پرکار و محبوبی بود از کارش کنارگیری کرد چنین گفت: «من دیگر قدرت توسعهی سیاسی را در وجودم نمیبینم و فرصت آن رسیده است که کسی بیاید تا قدرت را به مسیر بهتر رهبری کند». این بهترین نمونه از تفکر انتقادی است.
داکتر ملک ستیز
>>> 👨🎓👩🎓👼👦👈 اسلام علیکم جناب ملک ستیز!
البته بعد از بسیار دیرپس دوباره خوش آمدید خسته نباشید و به امید خبرگیری و احوال-آمد دوستان دیگر نیز هستم. مخلص همه تان (آقا بیسواد).
از شما جناب پرسشی دارم که:
👈 با حذف نمودن اثرات: محرومیت، محدودیت، تقلبیت، شریریت، وحشت جاهلیت جعلیت مجرمیت ... یا معیوبیت، شماره یک:
کلمهء 《《《 افغانیت 》》》 که با فطرت سرشت ماهیت مردم فارسیزبانان تورکتباران و...، که در تضاد بوده و هست، که درخور مردمی با وضعیت فغان و فغانیت شاید باشد!؟
👈 با جایگزین نمودن تاثیرات: تعصبی قومی تبعیضی انحصارگرایی هژمونیزمی تروریستی وحشتزایی غاضبگری شرارتی سرکشی بیفرهنگی ... و کلمه-قومی تحمیلی شماره دو:
کلمهء 《《《 افغان 》》》 که اصلا فقط مریوط نژاد قومی مردم پشتون-ناقلین هست،
👈 و هم با عوض نمودن یا جدید چاپ-سازی پول کشور ما که (مشابه) به بانکنوتهای آمدنی (بریکس/بریکسی یا...) باشد،
و همزمان با تجدید یا هویت-سازی جدید جمعیت-بزرگ مردم (اصیل و بومی) کشور ما (که) وابستگی های تاریخی جغرافیایی فرهنگی تباری-نژادی-خونی رخساری دینی-مذهبی ... و زبانی که با مردم و ملیت های چندین کشور همسایه و منطقه که داشته و دارند.
👩🎓👈 شما جناب ملک ستیز و دیگر دانشمندان انساندوست واقعیتگرا و عملگرا که اینک واقف گردیده و میگردند:
👨🎓👈 البته با پیش-برنامه سازیهای از قبل آماده شونده که اقدام و اتخاذ صورت گیرد،
👈 شمایان با چه نوع میتود ارتباطات-فرهنگی ابتکارات زودرس راهکارهای اقتصادی، رویکرد های امنیتی، پیمان-تعهدی، ترانسپورتی سفری صادرات-واردات فرامنطقوی یا فرامرزی، تولیداتی شغل مسلکی تخنیکی تعلیمی آموزشی ... سازش های راهبردی و معلوماتی تانرا ( چرا ) بما و ملت کشورتان پیش نموده ارائه نمی فرمایید !؟؟
👈 تا اگر من شما ملیتها و کشور ما، ازین طریق خودبخود اتومات راه و وضعیت-معلق خود را از مداخله-گری کشورهای تروریست پرور و انزوای روز (آمدنی) تروریستی شدید خطرناک، از قبل دست بکار شده خودمانرا از وضعیت و حالت وخامت خلاص و نجات بخشیم، جناب من!
👈 همین هست تفکر انتقادی، منی-بیسواد از شما!؟👨🎓
>>> بچهء بیسواد این پیشنهاد تو طرح و نظر خوبست اما اگر در نشستها کنفرانسها و تجمعات بین المللی بیرون از وطن در کشور همسایه درین موضوع تحلیل و فکر گردد
>>> دیده شود منتظریم داکترصاحب ستیز به این سواد انتقادی بیسوادخان چه راستی گرایی دارد؟
>>> جناب داکتر گرامی،
مهم اصل نفس تفکر است و بعد پسومد های مثل انتقادی و سازنده و مخرب و امثتلهم.
در وطن ما اصل تفکر شاید وجود نداشته باشد چون متفکری وجود ندارد هرچه است تحلیل گران سیاسی است و قاچاقچیان دین و سیاست.
>>> === اصل ( نفس تفکر / تجزیه و تحلیل ) بر لفظ یا کلمه مرموز-تاثیرات نادرک مانده :
☆{{{《《《 افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان افغان 》》》}}}☆
از سرنو مورد غور و بررسی همه جانبه میبایست صورت بگیرد.
چونکه همین کلمه 《 افغان 》 مسبب وضعیتهای سابق و هم فعلی بوده و همین کلمه-قومی (ناسنجش مانده) گرهگاه-مجهول خونریزی، پیامد بدبختی و فقر مداوم را در بین مردم و ملیت های کثیرالتباری کشور ما ایجاد نهادینه و بوجود آورده است.
با غور بررسی و سنجش نمودن عمیق بر همین ( نکته/کلمه < افغان > ).....، که واقعا و عملا تمام مردم و کشور ما را بسوی خوشبختی سوق میدهد.
>>> 👫👬👭 جنابان روشنفکر درون-تاریک!
لطفا بجای کلمات (《دموکراسی-دموکراتیک//افغان-افغانیت》) از جوهر/کلمهء 《(انسان-انسانیت)》 استفاده کنید تا اگر به ترقی امنیت دانشمندی و... برسیم.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است