صد زدن زرگر یک زدن آهنگر
دیدار شی جین پینگ رهبر قدرتمند چین از مسکو و استقبال بی‌نظیر پوتین از وی همه‌ی سفر های زیلینسکی را به دور جهان به خاک یک‌سان ساخت 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۰۰    ۱۴۰۲/۱/۶ کد خبر: 172726 منبع: پرینت

دیدار شی جین پینگ رهبر قدرتمند چین از مسکو و استقبال بی‌نظیر پوتین از وی همه‌ی سفر های زیلینسکی را به دور جهان به خاک یک‌سان ساخت. زیلینسکی که به اروپا و امریکا رفت و رهبران آن‌ها را به اوکرایین طلب کرد، تلاش نمود تا برحق بودنش را به اثبات رساند و هجوم خون‌آلود روسیه را به جهانیان نمایش دهد که آفرینش باد. اما به باور من هُشیاری سیاسی این نیست که اوکرایین منافع روسیه را قربانی غرب‌گرایی رهبران جوانی سازد که فکر می‌کنند در برابر یک داینازور پیروز می‌شوند.
سفر رهبر چین به روسیه و ملاقات دو شخصیت قدرتمند جهان نقشه را به‌هم زد. در پروتوکول‌های دیپلوماتیک نوع برخورد با رهبران سیاسی معنا های گوناگونی را ادا می‌کند. اما شش عنصر برای این دیدار ها اساسی و بنیادی هستند.

عنصر زمان؛
زمان بازدید بر مفهوم و پیام هیأت دیپلوماتیک نقش سازنده دارد. این‌جا سفر آقای پینگ به مسکو در زمانی صورت می‌گیرد که امریکا در بدترین وضعیت اقتصادی قرار گرفته و بایدن با ورشکسته‌گی یکی از سیستم‌های مهم بانکی یعنی سلکون‌والی دست وگریبان نرم می‌کند. از سوی دیگر روسیه در عمق جنگ تاریخی و تعیین‌کننده با ناتو در اوکرایین درگیر است. این بازدید در هم‌چو موقعیت اساس، برای غرب گران تمام می‌شود.

عنصر شخصیتی؛
رهبران با کرکتر های گوناگون در حاکمیت ظاهر می‌شوند. اما این دو شخصیت ویژگی منحصر به فرد و بسیار شبیه دارند. ولادیمیر پوتین پس از ولادیمیر لنین قدرت‌مندترین رهبر روسیه و شی جین پینگ پس از مائو قدرت‌مندترین رهبر چین است. این هردو، قدرت بی‌حد و حصر نظامی، اقتصادی، استراتژیک، سیاسی و فکری را در کشور های خود و جهان بدست آورده اند. حالا وقتی بیانیه مشترک می‌دهند، تاثیر قدرت شخصیتی آن را تصور کنید.

عنصر مکان؛
این دیدار در هر محل دیگر به جز از کریملین اهمیت با این گستردکی نمی‌داشت. رهبر چین در قلب قدرت روسیه مهمان شد و پیام‌های محکمی برای هم‌تای روسی خود تحویل داد. معمولا در جریان جنگ‌ها ملاقات‌های رهبران سیاسی در محلات سوم که بی‌طرفی بازی‌گران را به نمایش می‌گذارد، برگذار می‌شود. اما این دیدار در کریملین حمایت چین را از سیاست حاکم به نمایش می‌گذاشت.

پروتوکول‌ها؛
معمولا رهبر کریملین از رهبران جهان در حد پروتوکول وزارت خارجه روسیه استقبال می‌کند که شامل مذاکره، کنفرانس رسانه‌یی، اعلامیه مشترک و در برخی حالا ضیافت‌ها می‌باشد. اما استقبال بی‌نظیر از رهبر چین در حد پروتوکول دو ابر قدرت بود. شما از سالون‌های بی‌سروپای کریملین گرفته تا حضور بی‌شمار اراکین دولت‌ها و آراسته‌گی مسکو به عنوان پایتخت سیاسی روسیه فدراتیف استثنایی‌بودن این دیدار را می‌دیدید.

پیام ها؛
من این دیدار را به زبان روسی از رسانه‌های روسی‌زبان به‌گونه زنده دنبال کردم. ادبیاتی که در این دیدار استفاده می‌شد، کم‌پیشینه بود. هردو رهبران سیاسی هم‌دیگر را با حرمت وصف‌ناپذیر و دولت‌های هم‌دیگر را برادر خطاب می‌کردند. از سوی دیگر رهبران سیاسی به هم‌دیگر لقب قهرمان ملت‌ها داده اند که در تاریخ مناسبات دو دولت مثال نداشته است.

پیامد ها؛
این سفر پیامد های تلخ و شیرنی برای همه دارد. پیامد تلخ آن بر می‌گردد به ادامه‌ی جنگ و باور شدن قدرت خشن و کشتار بیش‌تر مردمان فقیر در منطقه که بسیار دردآور است. حالا دیگر این سفرنشان می‌دهد که طرفین این جنگ کی‌ها هستند؟ ولی یک پیامد شیرین و آن‌هم احتمالی این‌ست که چین در راه رسیدن به صلح یگانه نیروی اثرگذار بر پوتین است. شاید از این‌پس غرب و شرق بدانند و درک کنند که با پوتین باید گپ زد تا به این جنگ راه پایانی پیدا شود. اما قبل از همه پوتین را باید شنید و به خواست‌هایش گوش داد.

داکتر ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
چین روسیه
رهبران دوقدرت
نظرات بینندگان:

>>>   داکتر صاحب تحلیل بجا و معقول اما یک دو سطر را باید اضافه نمود در شرایط کنونی چین هرگز منافع کشورش را قربانی روسیه نمی نماید وهم پیمان استراتژیک روسیه نمیگردد تا اینکه خطر از جانب امریکا و ناتو به خاک و منافع اش در جهان احساس ننماید صرف کاری که چین میتواند مانند تامین رابطه بین ایران و عربستان سعودی بین روسیه و اوکراین آتش بس و باعث قطع جنگ شود که درحال حاضر امریکا و ناتو به نقش چین مخالف اند ، روسها در روزهای اول حمله اشتباه محاسبه نموده بود که در مدت یک ویا دو هفته اوکراین را اشغال و جنگ ختم میگردد،غافل از اینکه اصلا در اوکراین صرف با اوکراین نه بلکه با یک ابرقدرت مانند امریکا و پیمان قوی و متحد ناتو بطور غیر مستقیم در جنگ است. روسیه در جنگ فرسایشی گیر مانده مانند اتحاد جماهیر شوروی وقت که در افغانستان گیر مانده بود برای روسیه منحیث یک ابر قدرت که متکی به اسلحه و کمک های نظامی ایران وکوریای شمالی باشد سه گزینه وجود دارد دراین جنگ یا شکست را بپذیرد، ویا اینکه یکی از کشورها مانند چین در ختم جنگ و بهانه یی برای خروج از اوکراین وساطت و میانجیگری نماید ویا گزینه آخری که به سلاح اتمی متوصل ، و در نتیجه جنگ اتمی باعث نابودی جهان گردد.
عطامحمد فیض

>>>   Abdul Basir Wera
اکثرا به تحلیل ها و داده های متخصصان امور سیاسی و نظامی نمیتوان خوشبین بود،در فرجام تحلیل ها چیزی دیگر و نتایج حوادث با برآیند تحلیل کاملا متفاوت خواهد بود،قسمی که اکثریت تحلیلگران میگفتند که آمریکا و ناتو برای این نیامدند که با این مصرف گزاف نظامی بدون دستاورد مثبت و ریشه کن کردن تروریزم افغانستان را ترک کنند، نوشته تاریخ نیست نسل امروز هستیم،کاملا برعکس دیدگاهی تحلیلگران،دیدیم که آمریکا و ناتو افغانستان را به تروریستان تسلیم کردند و رفتند،نتایج زیانبارش را همه شاهد هستیم،ما تجربه شکست روس را با تمام قوت و قدرت نظامیش در افغانستان داریم،ما تجربه موفقیت آمریکا را در هردو جنگ جهانی در نتیجه وارد شدنش در جنگ علیه آلمان(پروس،جمهوری وایمار) و در کل کشورهای محور داریم،دوسر یک طناب در دستان دو خرس قرار گرفته و به زورآزمایی پرداختند در نتیجه طناب میشارد هردو به زمین میخورند و جنگ میرود بطرف هستوی شدن،یا سازش صورت میگیرد و یا یک جناح مغلوب و تن به تسلیمی میدهد،دیدار های پوتین و پینگ،یا زلنیسکی و بایدن و غیره بعد از وقوع جنگ چندان تأثیر ملموسی در میدان نخواهد داشت ،امروز جنگ روس و اکراین هم برای روس و هم برای آمریکا و غرب بیش از هرچیزی دیگر تبدیل به یک مسله حیثیتی شده ،آنچه که نتیجه را تعیین خواهد کرد بازنده و برنده میدان جنگ خواهد بود،سپاس آقای ستیز،دوستت دارم،آدم یونیک استی.

>>>   تفسیر نوع " پراودا " نظام شوروی سابق ، همراه با تمجید از توتالیتاریسم ، که نماد ارزش های بشری و کنترول سیاسی مردم از رهبران و حاکمیت مردمی نمیباشند.
کمی هم از وابستگی شدید اقتصاد چین به صدور کالا ها به اروپا و امریکا و اهمیت حفظ این بازارها هم ذکری مینمودید.
از ضعف بنیاد اقتصادی روس پوتین ، انزوای سیاسی وی و تصمیم اکثریت آرای ملل متحد بر ضد پوتین ، به شمول صرف حمایت 6 کشور جهان از وی در ملل متحد هم یاد آوری میکردید.
نوید پارسا

>>>   رحمت الله هاشمی
جناب استاد ستیز محترم درعلم و درایت شما هم شک وتردید نیست اما بنده یی حقیر را ببخشین که با این تحلیل شما موا فق نیستم بلکه انتقاد دارم بنظرمن یک تحلیل گر سیاسی هر مسا عیل را که تحلیل میکند چه سیا سی باشد یا فرهنگی هنری باشد یا هرچیز دیگه؟ که باشد وقت پایی صحبت هایش بیشینی ویا نوشته هایش را مطالعه کنی به تمام معنی آقایان تحلیل گر ارا که هرکسی باشد خودش را وافکارش بنمایش قضاوت مردم میگزاره با این وجود من فکر میکنم شما وافکار درونی شما ره تغریبا هشتاد فیصد شناخته باشم ? ولی اکثریت مردم افغانستان چه مردم عام وچی مردمایی فریخته ودانش مند ما همشه دنباله رو هایی دیکتا تور چه در سطحی کشوری وچه در سطحی بین‌المللی هستیم این جاست که دانش و درایت خودرا زیر سوال میبریم اینگار یک رقم کینه داریم در مقابل دموکراسی و ازادی این جاست که کینه جلویی افکار ودانش درایت ما ره میگیرد وماره سوق میدهد بطرف زمام داران جنایت کار مخصوصا که این جنایت کار پوتین باشد ویا شی جینگ پینگ باشد پوتین چنایت کار در داد گاه لاحه محکوم به جنایت جنگی در مقابل اطفالی به دفاعی اسیر اوکراینی شناخته ومحکوم میشود متعسفانه دانشمندان ما این جنایت را برایی پوتین یک موفقیت و پیروزی به نهایت بزرگ معرفی میکند چون به ازادی ودمو کراسی باور مند نیست حتا در سایه یی همین کلمه مقدس یعنی درکشور هایی که خودهامی آزادی وعدالت اجتماعی است زنده گی می‌کنیم بعنوانی پناهنده ولی ذهنیت ما دنباله رو جنایت کاران جنگی است از جنایت کار آن شکست خورده قهره مان هایی کاغذی میسازیم دلیلش چی میتواند باشد پخته گی و سیاست؟ یا کینه وحسادت؟ ویا این که ما مردم افغانستان با به قیه مردم دنیا فرق داریم؟ ویا این که

>>>   NV Bakhshi
متاسفانه تحلیل تان پایه علمی ضعیف دارد بلکه بیشتر با احساسات درونی تان آمیخته است. شاید اینبار تحلیل نبوده بلکه بحیث انسان عادی شما هم حق نشر احساسات خود را دارید. شما نمونه یی خوبی از افغان‌های طرفدار روسیه و چین یا به اصطلاح کهنه نظام سوسیالیستی که حتی در خود چین و روسیه اثری از آن باقی نمانده، هستید که علاقمند زنده گی در غرب هستید.
به نظر من جدال شرق و غرب این بار ایدیولوژیک نیست چون در تطبیق ایدلوژی سوسیالیسم روس ها با پایان جنگ به اصطلاح سرد شکست خورده اند و هر دو چین و روسیه مشغول تجارت در بازار آزاد هستند. تجارت آزاد متضاد نظریه سوسیالیستی است که هر دو نظریه اقتصادی میباشند ولی در کشور ما با احساسات انقلابی خلاصه میشوند.
در نهایت عرض میکنم که جنگ کنونی جنگ تجارتی است و به احساسات سوسیالیستی ربطی ندارد. روس و چین فقط برای حفظ قدرت اقتصادی خود میجنگد نه برای احساسات ایجاد دوباره یی نظام کارگری.
نوت: در بحث علمی اکثریت نقد های مکتب سوسیالیسم بر نظام لیبرال و نیو لیبرال را که پایه اقتصادی-اجتماعی دارند تایید میکنم.

>>>   درود و مهر استاد گرامی
وقتی کامنت ها را مطالعه کنید یک جنگ دیگر بین مامورین سازمان استخباراتی آمریکاست و روسیه در گرفت.
کسانی که هضم یک تحلیل را ندارند دفعتا حساسیت نشان میدهند و فکر میکنند هرکس نان داد فرمان میدهد.
ما در قلب اروپا زندگی میکنیم، نه تنها شهروندان اوکراین ازین جنگ خوش نیستند بل مردم اروپا در این خصوص سخت با حکومت های خویش در تضاد قرار دارند، وضعیت اقتصادی اروپا به حدی ازین جنگ آسیب دیده است که روز بروز گرانی بیشتر میشود و مشکلات مردم زیادتر، هر روز شاهد اعتصاب های هستیم که از طرف مردم براه اندازی میشود و خواستار حقوق بیشتر و عدم مداخله دولت هایشان در جنگ اوکراین هستند.
نکته: کسانی که خود را در نفهمی میزنید و بخصوص دانش آموخته مسایل بین المللی هم هستید میدانید که آغاز گر این جنگ کیست؟ و کی ها سود بیشتر میبرند ؟ و کی ها قربانی اصلی این جنگ هستند.
صمیم بدخش

>>>   Payenda Mohammad Andishmand
مطالعات کتابها از جمله کتاب فرید بن ذکریا (جهان پسا آمریکا )مورد نقد وبررسی وتحلیل همه جانبه شود تا راه بیرون از شارلیتان بازی در صحنه سیاسی جهان یک راه معقول تر ،جامعتر ومانعتر ترسیم بشود...

>>>   Abdollah Arash
ستیز صاحب محترم را درود سلام! به بر داشت من همه را در یک جمله خیلی مهم صادقانه و عادلانه خلاصه ساختید.((ازین پس غرب و شرق بدانند و درک کنندکه با پوتین باید گپ زد تا به این جنگ راه پایانی پیدا شود اما قبل از همه پوتین را باید شنید و به خواست هایش گوش کرد ))

>>>   در حد نیستم که نظر بدهم اما بنظر می رسد جنگ آهسته آهسته از برنامه خارج شده ، به اساس گزارش های رسانه ای جهان ، انگلیس مرمی با یورانیم که خود هشدار دهنده جنگ هستوی است به اوکراین کمک نموده نمی دانم چه پیامد خواهد داشت دوستان که در این مورد می‌دانند خوب اس نظر شأن را شریک بسازند، ممنون
شاپور شکیب

>>>   عزیرالله روحانی
بسیار تحلیل عالی و بجا جناب ستيز صیب
اما مثل شما نخبه های افغانی در کشور های بیگانه فقط در صفحه مجازی تحلیل و نظر می کنند.
من به شما ها پیشنهاد می کنم که بیاید در کشور خود تان یک استادی دانشگاه را بگیرد اولاد این وطن را باسود بسازد تا کشور از این بحران نجات بدهیم‌ ما الان در دانشگاه هستم یک استاد که ما را یک چیز یاد بدهد ندارم.

>>>   Rahim Yawari
فاجعه و تاسف زمانی‌ست که یکی از برجسته‌ترین متفکران و تحلیل‌‌گران سیاسی کشورمان شیفته‌ و فریفته‌ی دو دیکتاتور بی‌حد‌وحصر می‌شود.
من شما را از قابل احترام‌ترین‌ها، باسوادترین‌ها، ارزشمندترین‌ها و متعهد‌ترین‌‌های این جامعه به ارزش‌های انسانی می‌دانم. اما با وجود آن می‌خواهم بگویم که حتا شما نیز گاهی به‌شدت ایدلوژیک‌زده و با نیت‌ ایدئولوژیک و سیاسی به تحلیل رویداد‌های این‌چنینی می‌پردازید. توصیفی که شما از این دو دیکتاتور ارائه کرده‌اید هیچ تفاوتی با بنگاه‌های تبلیغاتی و دستگاه‌های پروپاگاندای این دو کشور و نظام دیکتاتور و سرکش ندارد. به جای چنین تحلیلی بهتر می‌بود تا شما بر نقض‌های حقوق بین‌الملل و حقوق بشر از سوی پوتین و جنایت‌هایش در اوکراین اشاره می‌کردید و توقف آن را ضرورت صلح و ضرورت تحقق عدالت می‌دانستید. چرا که تحلیل این مورد و دفاع از عدالت هم با رشته و قلمرو تحلیل‌تان هم‌خوانی دارند و هم با دیدگاه‌های ارزش‌گرایانه‌ی شما. اما با تاسف که در این کشور جنگ‌زده حتا باسواد‌ترین‌های‌شان نیز گاهی آدم را ناامید می‌سازند.
این دو نه خودشان قهرمان‌اند و نه دولت‌هایش که چنین برای‌شان قلم بزنیم. حتا اگر خوش‌بینی شما نسبت به این دو را نیز بپذیریم در صورت برنده شدن و تسلط این دو شخصیت و نظام مستبد بر جهان این‌ها برای بشر و جهان چه دارند که نسبت به آن خوش‌بین باشیم؟ هیچ چیزی جز ترویج و حمایت از نظام‌های بسته و نقض حقوق بشر. اگر به رشد اقتصادی، مسائل مالی، تکنالوژی‌ها و موبایل‌های ارزان دل بسته‌ و خوش‌بین باشید این چیزها که ارزشی ندارند.
این‌ دو دیکتاتور‌ترین‌ها پس از مائو و استالین‌اند نه قدرت‌مندترین‌ها. چرا که قدرت‌شان نه از مشروعیت‌شان بلکه از دیکتاتور بودن‌شان می‌آیند.
ما از شما توقع داشتیم تا ضرورت رسیدن به صلح را عدم نقض حقوق بین‌الملل، حقوق بشر و ضرورت تحقق عدالت می‌دانستید. نه توصیف این چنینی از این دو دیکتاتور.

>>>   جناب ستيز صاحب: درپس پرده اين همه تشريفات و استقبال ضرورت هر دو كشور به اتحاد در برابر غرب را منعكس مى سازد چين و يا روسيه به تنهائى توان ايستاده گى در برابر غرب را نداشته زيراآسيب پذيرى زيادى ازقبيل تبت ، سين كيانك ، رشدطبفه متوسط جامعه ، عدم پلوراليزم سياسى ، قفقاز ، انتخاب سومين دوره رهبرى ،تغيرات هاى متعدد در قانون هاى اساسى ، ناسيوناليزم وغيره را درسطح داخلى دارند هردوكشوردر مسايل مختلف جون اختلاف ارضى ، رقابت منطقوى ورهبرى جهانى عليه غرب ، اقتصاد ، سياست رقابت تنگاتنگ داشته واختلافات هر دو كشور بيشتر از وج هاى مشترك شان است روسها در جهان دو قطبى شدن خودرا قطب مستحق تر مى دانند زيرا تجربه انرا دارند در حاليكه چينى ها بااقتصاد بزرگ شان امروز خودرا مستحق رهبرى قطب مقابل غرب مى پندارنداولويت چين منافع اقتصادى و از روسيه روى قدرت نظامى خود استواراست كه اين سياست ها براى يكديگر شان در درار مدت خوشايندنبوده عدم استقبال پوتين در ميدان هوائى از رهبر چين خود بيانگر بلند پروازى روسيه حتى در دوران جنگ است زمانيكه غرب امتيازات براى هر كدام اين دو كشور در مناسبات خودقايل شود اين اتحاد شكننده خواهد بود زيرا منافع ملى هر دو كشور مسير مناسبات خارجى هر دوكشور را در آينده تعين مى نمايد
غلام عباس اختری

>>>   Hamid Rahil
ستیز صاحب همین من را میازارد که چرا منحیث یک انسان فهیم و دانا به خود اجازه میدهید که ذهن تان قبول نماید به نفع دو تن احمق کمونست ,زورگو و اوتوکرات خیال بافی نماید و تحلیل هوایی بسراید, در نبرد ,مرد نبرد و وضعیت نبرد حرف اول رامیزند اگر واقعا از روحیه طرفین جنگ در میان دود و آتش مشتعل که رو به فلک زبانه میزند واقف میبودین هرگز چنین تحلیل خورد و بی ترازو را نمیکردید, تیر شوید از این خر سواری نا حق به درد نمیخورد این خرکاری بیجا شایسته شأن شما نیست

>>>   Qais Salar
درود بر شما!
تحلیل تان نسبت به دیدار پوتین و شی جی پینگ غیر واقع بینانه ، بر گرفته از احساست و تحلیل رسانه ایی است تا فهم استراتژیک .
چین در روز های نخست تجاوز روسیه بر اوکراین پاسخ روسیه را با سکوت داد .
چین درجهت حجم اقتصادی خود در حال بلعیدن خون پیکر زخمی و در حال ضعیف شدن روسیه است.
جنگ اوکراین ذخایر اقتصادی و نظامی روسیه را که سال ها آنرا انباشته بود بصورت غیر قابل پیشبینی در حال مکیدن است و چین می داند که روسیه برنده جنگ در اوکراین نیست تضعیف روسیه یک سر و گردن چین را به عنوان قدرت اقتصادی و نظامی بلند تر از روسیه تا یک یا دو سال آینده می سازد ، به همین دلیل چین بجز حرکت های نمایشی هیچ گونه و عده ی عملی به روسیه در حمایت از این کشور در مورد جنگ با اوکراین نمی دهد ، با این شیوه می داند احتیاط لازم بین ناتو و روسیه در جهت اهداف اش می تواند بهتر به پیش ببرد و دیگر روسیه در آینده در سکوی قدرت بزرگ حتی در منطقه چه رسد در تراز با چین باشد نخواهد بود.

>>>   Hayat Karim
محترم رحمت الله هاشمی
شما در صورت میتوانید انگشت انتقاد را بالایی یک مطلب بگذارید که از تاریخ موضوع خبر باشید در غیر آن بدون خریطه فیر کردن است
و شما این کشور هارا دیموکرات مینامید از تصویر شما معلوم میشود شما آدم سن پخته هم استید
اینهارا که شما دیموکرات مینامید
شما اگر فلم علی بابا و چهل دزد را دیده باشید غرب فعلن در همان رول ایفایی وظیفه مینمایند
از جنگ‌های اول و دوم و حالا سوم جهانی ببینید غیر از تاراج ملت ها اینها چیزی دیگری نکرده اند
در زمان کوتا در مورد افغانستان و اعراب و سوریه و لیبیا و عمان و سودان و ایتوپیا و کانگو ووغیرو ببینید همه را تاراج کردند
و هیرلی کلنتن میگوید من مطمئن استم درین جنگ یک دالر ما ده دالر میشود با که این همه گروهک ها القاعده و الفایده و داعش و مجاهد و طالب و و و ساخته و پرداخته ایی همین علی بابا و چهل دزد است
و در آخرین تحلیل دردان میخواهند سر زمین یک کشور را تصاحب و بین خود تقسیم کنند
آن کشور حق دفاع از خاک خود را ندارد ؟
باید ساده بگذارند تا بر کشورش تسلط یابند
شما شنیده باشید در جنگ حلوا تقسیم نمیشود
رهبران کشورهایی اروپایی همه نوکر سر سپرده ایی بایدن روحی و روانی شده اند و هیچ قدرت تصمیم گیری را از دست شان گرفته است و دکانداری را بایدن شروع کرده است تمام سلاح ها و نفت و گاز خود را ده مرتبه بلند تر بالایی کشور هایی اروپایی بفروش میرساند و بایدن به هیچ صورت یک اروپایی متحد و قوی را نمیخواهد
امید در موضوع کمی توجه نماید و حقیقت را پشتیبانی نماید نه جانب جنگ افروزان و متجاوزین را
من نوشته ایی محترم داکتر ملک ستیز را یک نوشته ایی با صلابت و علمی دانسته آنرا تمامن تایید مینمایم

>>>   Ahmad Majroh
نظر به دو جنگ جهانی دیده شده است که آمریکا در مرحله حساس داخل بازی شده و از فرصت بسیار خوب استفاده کرده هست ... این را تایید میکنم که اینها رهبران مقتدر در زمان حال به کشور شان و تا حد به منطقه هست. اما رهبران قبلی شان از اینها کرده بیسار قوی تری بودند اما در مقابل غرب زانو زد.... اینکه اینها در مقطع بزرگی نمایی می‌کند، اما در مرحله حساس قرار نگرفته است، از دیدم بشتراً بزرگی نمایی شده است

>>>   Azad Azadi
چین می فهمد که در صورت شکست روسیه .غرب تمام توجه اش را سمت چین می برد،تا توقش کند.سفر نخست وزیر ژاپان به اوکراین نشان دهنده این است در این جنگ پوتین نابود خواهد شد یادت باشد.دیروز هم خامنه ای کمک نظامی ایران به روسیه را رد کرد .این یعنی حتی شریک های اصلی روسیه هم فهمیدند که روسیه بازنده است

>>>   Khoshal Khan Rostam
یک مساله دیگر هم وجود دارد که خود پوتین هم خواهان تمام شدن این جنگ است، هزینه های زیادی پرداخت هم جانی و هم مالی اما غرب با دیکته کردن اوکراین و ریختن بنزین بر آتش جنگ به هدف محاصره کردن و به انزوا بردن روسیه این جنگ را ادامه داد، بیانیه های غرب در مقابل عمل شان متفاوت بود، حالا دیده شود که دیدار این دو رهبر بزرگ چی اثراتی را در پی خواهد داشت.

>>>   Rafiullah Samsoor
تحلیل واقعا بجا دیپلوماتیک و واقع بینانه اما اگر گزینه اخر که میانجی گری توسط ابر قدرت اقتصادی جهان(چین) بخاطر پایان جنگ اگر مد نظر گرفته شود مانند تحلیل روشنگرا شما نتایج ممد به همه ی جهان خواهم داشت،
بد رود استاد گرامی !

>>>   رامین انوری، حفیظ‌الله فیاض، محمد قاضی‌زاد، عنایت‌الله فرهمند،‌ کارگر نوراوغلی، شریف ولید، جمال موسوی،‌ کنشکا ترکستانی، متین سمسور،‌ [ردیف پایین] میرویس افغان، حنان حبیب‌زی،‌ اسما حبیب (سرگند)، مرضیه عدیل،‌ ماهجبین قیصاری، ملالی شینواری، مصطفی سالک، قربان‌علی همزی، کمال سادات و میاخیل...

>>>   نزدیکی روس و چین یک درس تاریخی به احزاب چپ لینینیستی و ماوویستی است که سالها همدیگر را کشتند و تا حال که هم خلقی ها و پرچمی ها در اروپا و به خصوص آلمان و هم به گفته مردم شعله یی ها در اروپا و آلمان زندگی میکنند در نشرات شان دنبال بحث و جدل سالهای ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ هستند و از کاروان زمان جا مانده اند.
روس روس است و چین هم چین اگر دیروز کمونیست لینینی بودند یا ماوویستی برای وطن شان بود و امروز هم که با هم اند برای کشور هایشان است.
پس بیایید به خاطر وطن از نوکری بیگانه چه امریکا چه روس و چه چین و چه پاکستان و ایران و همه و همه دست برداریم و همه نوکر هم باشیم و هیچ کس بادار کسی نباشد .

>>>   چیزهایی که گفتید درست است ولی پیشتر نیز از پرده بیرون افتاده بود و پنهان نبود. این سفر آغاز یک پیمان یا صرفا تقویت ارتباط یا ارسال پیام به غرب نبود. این سفر آغاز یک ماجرا نیست بلکه در میانه ماجراست.
اگر خوب نگاه کنید میبینید که از اواسط دوره ترامپ تنش با چین به آهستگی به قلب سیاست خارجه امریکا بدل شد. طی یکسال اخیر امریکا استرالیا کره جنوبی فیلیپین ژاپن و سایر متحدین خود در شرق اسیا را یا مسلح کرده یا قرارداد تسلیحاتی بسیار سنگین بسته یا از نظر روانی تحریک کرده است ( مانند تایوان).

حدود هشتاد درصد تجارت چین از راه دریاست و به یک تنگه بنام مالاکا وابسته است که تحت تسلط متحدین امریکاست. اگر جنگی در بگیرد گردن تجارت چین زیر تیغ امریکاست. خرید حدود نیمی از گندم جهان توسط چین در سال گذشته به علت پیشی بینی چین از برخورد نزدیک نظامی بود. پس از خروج نیروهای ناتو از افغانستان چند ناو امریکا و انگلیس به شرق اسیا ارسال شدند. برای چین راه ابریشم یک گریز از ضعف جغرافیایی است که تجارت دریایی را با تجاروت زمینی جایگزین کند.
حال با نگاهی به میزان قراردادهای نظامی امریکا با کشورهای متحد خود در شرق آسیا ( مثلا یک قلم سیصد میلیارد دلار زیردریایی هسته ای با استرالیا) و نگاهی به رویدادهای دوره ترامپ ( جنگ تعرفه کالاها بین چین و امریکا)، ایا شما باور میکنید که چین طی این دو سال سیاستی خنثی و بدور از جنگ داشته است؟ در این دو سال تهدیدات نظامی امریکا علیه چین پیوسته شتاب بیشتری گرفته است. حال که دست کم دو سال است جنگ در خانه چین را میزند، آیا سیاست چین را میتوان در این مدت مدارا و پرهیز از جنگ دانست؟

اگر پاسخ مثبت است که میتوان گفت چین به تازگی قصد کرده نقش فعالتری علیه بلوک غرب بگیرد و دیدار با پوتین را یک سرآغاز دید.
ولی از نگاهی دیگر کشورهای درگیر جنگ نیمه پنهان میان بلوک شرق و غرب با قدرتمندترین ابزار خود دو سال است که در وسط جنگ هستند.
اولین ابزار جنگی چین اقتصاد است. چین طی این دو سال بخشی از دارایی خود را از امریکا ببرون کشیده و با طلا جایگزین کرد اگرچه به آهستگی ولی این رویدار به ارامی در حال رخ دادن است. دوم بخشی از نفت عراق و عربستان را به یوان میخرد که ضربه به پترودلار است. سه با هر بار افزایش سود بانکی در امریکا، چین نیز یک شوک به بازار میدهد ( مانند بستن بنادر خود به بهانه کرونا) تا اثر آن را تاحدی خنثی کند یا با اشارتی به کره شمالی، یک موشک از کره شمالی بلند شدا تا میانه دریای ژاپن ازمایش میشود تا ناامنی باعث افزایش قیمت انرژی شود و ارزش دلار کااش یابد. مورد بعد روندی رو به رشد را آغاز کرده تا در اسیا ارزهای منطقه ای جای دلار را بگیرد. این بزرگترین ضربه به امریکاست در بستر جنگ سرد اقتصادی.

ایران. اولین ابزار جنگی ایران در غرب اسیا محور مقاومت است. طی دو سال اخیر جایگاه سنتکام را در منطقه معکوس کرده است طوری که اخراج امریکا از منطقه روزبروز به واقعیت نزدیکتر میشود. چون اسراییل سگ استعمار در منطقه است پس روزبروز نیز محکمتر گلوی ان را میفشارد و نفوذ ان را در افریقا کاهش میدهد به طوری که اریتره که مشرف بر تنگه باب المندب است سفیر اسراییل را اخراج کرده و پایگاههایی را در اختیار ایران گذاشته است.

روسیه نیز در میانه جنگ نظامی و اقتصادی با ناتو است. راه گریز روسیه از تحریم غرب ایران است. تا حدی پشتیبانی نظامی نیز دارد و قطعا اگر بنا به شکست روسیه باشد ایران آنرا جنگی اسلامی میکند. چون اگر روسیه شکست بخورد به چند کشور فرومیپاشد و کل نوار شمالی ایران تحت حوزه ناتو قرار میگیرد و چین و ایران بسیار در خطر خواهند بود.

این سه کشور همزمان بسیار مراودات امنیتی و اقتصادی دارند و روندی رو به رشد داشته است. حال شما میپندارید ارتباط چین و روسیه یک سراغاز است؟نخیر. جنگ در میانه راه خود است و دیدار شی جی پینگ و پوتین یک دیدار امنیتی است که جنگ اقتصادی و نظامی را ترکیب خواهد کرد.

>>>   فاجعه و تاسف زمانی‌ست که یکی از برجسته‌ترین متفکران و تحلیل‌‌گران سیاسی کشورمان شیفته‌ و فریفته‌ی دو دیکتاتور بی‌حد‌وحصر می‌شود./// چرندیات مزدوران BBC و ....را باور کردی؟ پوتین و شی جین پینگ دیکتاتورند و حتمی رئیس رئیس جمهور رژیم جلاد امریکا دموکرات؟!! صرف به ریختن خون چند میلیون مسلمان در افغانستان و عراق و لبنان و فلسطین و لیبی و یمن توسط رژیم سفاک و جلاد امریکا فکر کن. در غرب دموکراسی یک دروغ کلان است برای فریب مردم./////

>>>   اگر عقب تر برویم آلمان و ژاپن به این علت در جنگ جهانی دوم شکست خوردند که دسترسی به نفت نداشتند ولی امروز روسیه سرشار از نفت و گاز است و بنابراین غرب نمی تواند همان طور که اتحاد مثلث و دولت های محور را در دو جنگ جهانی شکست داد به همان سادگی بلوک شرق را شکست دهد

>>>   حزب جمهوری خواه آمریکا که پاتوق سفیدپوستان هست اگر در انتخابات پیروز شود اعتقاد دارد چین و مسلمانان اولویت هستند ولی حزب دموکرات که پاتوق مهاجرین رنگین پوست است اعتقاد دارد که روسیه اولویت هست.

>>>   تحلیل آقای ملک ستیز در قسمت پروتوکول دیپلوماتیک کاملا دقیق است
چنین نکات نازک را هر پژوهشگر نمیتواند متوجه باشد....
خدمت همه دوستانی که هنوز هم کینه و عدالت نسبت به شوروی سابق دارند ، باید بگویم که شوروی سابق در گذشته از بدو تاسیس خود بر خلاف هر نوع برخورد نظامی با دگر کشور ها بود زیرا رهبری آن میدانست که هر نوع برخورد نظامی شوروی جوان را نابود میسازد، چهارده کشور امپریالیستی شوروی جوان را در محاصره گرفته بود ، ولی روسیه شوروی از همه جنگ‌ها موفقانه سر برون آورد، این کشور های غربی به خصوص انگلیس قبل از جنگ دوم جهانی سعی می‌کرد شوروی را از هر زاویه ای در محاصره گیرد و ضربه وارد کند تا این نظام سقوط کند ، حتی هیتلر را برای انجام اینکار آماده ساختند، بعد از ختم جنگ دوم جهانی امریکا ‌فعالانه وارد صحنه شد ، چون در میدان نبرد نتوانستند شوروی را سقوط دهند سعی کردند از طریق جنگ سرد و مسابقات تسلیحاتی شوروی را به زانو دراورند ، این خوشباوری های مبخاییل گرباچف نسبت به غرب و اقتصاد بازار آزاد بود که شوروی را سقوط داد ...جنگ اوکراین ریشه به خوشباوری های گرباچف نسبت به غرب دارد ، او قدم به قدم برای غرب و امریکا امتیاز داد در ازای دو شرط : ناتو نباید در اروپای شرق و در پشت دیوار های روسیه موضع گیری کند و دوم کمک های مالی بانک جهانی برای باز سازی اقتصاد شوروی....
هر دو شرط گرباچف در تاق نسیان گذاشته شد.ناتو در عقب دیوار های روسیه رسید و IMF. بنا بدستور رونالد ریگن از اعطای قرضه به گرباچف
سرباز زد. در حالیکه IMF. در جریان 24 ساعت قروض پولند را تا حد ممکن بخشید و هم کمک های اضافی را به پولند وعده داد چرا؟؟!بخاطری که امریکا در چهره پولند نفرت نسبت به روس ها را میدید و هم پولند دهلیز بین روسیه و اروپای غرب است. و هم پولند در بین کشور های اروپای شرقی کشور توانا و مستعد تر میباشد و می‌تواند در برابر روسیه در آینده پایگاه خوبی برای ناتو باشد ، امریکا روی همین محاسبات پولند را بزودی به اتحادیه اروپا پذیرفتند و هم در ناتو...
دوستان عزیز ، امروز نه روسیه و نه چین خواهان تصادمات نظامی اند ، این امپریالزم است امریکا است که سیاست خود را در جهان دیکته میکند ، امریکا و انگلیس نه در گذشته توان برداشت شوروی بزرگ و مقتدر را داشتند و نه اکنون در وجود پوتین دارند ، به همین ترتیب در برابر چین موضعگیری دارند، این جنگ‌ها مقاصد اقتصادی را در قبال دارد و بس. هر جنگ. بخاطر اقتصاد دنبال میگردد،
در قسمت افغانستان باید بگویم که دکتور نجیب الله شهید قدم به قدم به دشمنان مردم افغانستان خلاف نظر عده ای از رهبران حزب و حکومت امتیازات داد ، شما شاهد استید که نجیب الله همه چیز را قربان مخالفین بنام صلح کرد ولی چه بدست آورد ؟؟؟ او هر قدر عقب نشینی کرد به همان اندازه دشمن در داخل نفوذ کرد ، قوی تر شد و زمینه برای مانور های پاکستان در داخل قوای مسلح آماده گردید...موضع دشمن در داخل روشن بود یعنی یا ما یا شما راه سومی برای مخالفین وجود نداشت زیرا آنها را پاکستانی ها هدایت میکردند و حالا در اوکراین راه سومی نیست تا زمانیکه یکطرف از پا بیافتد و امریکا چون جلو زیلینسکی و نازی های اوکراین را بدست دارد منتظر است تا آخرین سرباز اوکراینی و روسی یکدگر را ختم کنند
هر دو از پا بیافتن و اقتصاد روسیه آنقدر ضربه ببیند که تا پنجاه سال آینده به حال نیابد ، آنگاه امریکا حرف از صلح خواهد زد.
لذا انهاییکه هنوز در فکر آنند که غربی ها و امریکا حافظین دموکراسی اند ،سخت در خطا اند ، ما برنامه های حمایت از دموکراسی را توسط آنها در عراق ، لیبیا ، افغانستان و اکنون در اوکراین شاهد استیم....ریفوجی اوکراینی در بالا ترین سطح در کانادا و اروپا استقبال می‌شود ولی زنان و دختران ما در زیر چکمه های آهنین طالب هر روز خرد و خمیر میشوند ولی هیچ کدام از آنها حاضرنیستند این قربانیان جنگ چهل ساله را که عاملین اصلی آن همین ها اند از بدبختی نجات دهند....هر روز به بهانه های مختلف وقت تلفی میکنند و برای طالب وقت کمایی میکنند ...
حنظله

>>>   انهاییکه هنوز در فکر آنند که غربی ها و امریکا حافظین دموکراسی اند ،سخت در خطا اند ، ما برنامه های حمایت از دموکراسی را توسط آنها در عراق ، لیبیا ، افغانستان و اکنون در اوکراین شاهد استیم/// جناب حنظله همه مثل شما عاقل نیستند. کرور کرور خر عاشق امریکا هست که گرچه آدمکشی های رژیم سلاخ امریکا را در افغانستان و عراق و سوریه و یمن و متباقی جاها دیده اند ولی ذره ای از عشقشان به امریکا کم نمی شود. این خرها حاضرند کون سفرای امریکا را در دوبی و دوحه و قبرس و باکو و آنقره و استانبول لیس بزنند شاید ویزه امریکا بگیرند. اینها همان "أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ" هستند. یعنی وطنفروشانی بدتر از حیوان.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است