تاریخ انتشار: ۲۱:۱۹ ۱۴۰۲/۱/۱۱ | کد خبر: 172763 | منبع: |
پرینت
![]() |
چه خوش ما بیاید یا نیاید نظام سیاسی و حقوقی امریکا نمایانگر واقعی یک دولت معاصر است. این نظام از سه اصل اساسی شکل گرفته است.
نخست، حاکمیت قانون؛
این اصل هر امریکایی را «شهروند» خطاب میکند و آنرا در برابر قانون مسئول میپندارد. شهروند در برابر حاکمیت و حاکمیت در برابر شهروند حقوق و مکلفیتهای دارند که فقط به وسیله قانون تعریفپذیر است. دیگر اینکه نهاد قضایی و عدلی امریکا از استقلالیت حقوقی و صلاحیت تخصصی وصفناپذیری بهرهمند است که فیصلههای آن تعیینکننده و سرنوشتساز میباشد. دادگاه عالی امریکا از دید حقوقی ساختار هفتلایهیی برای تفسیر قانون اساسی دارد که هیچ تخلف و یا تخطی نمیتواند از آن عبور کند و هر مقام در سطح ملی یا فدرال قابل مواخذه میباشد.
دوم، حکومت؛
موسسهی حکومت بر بنیاد حاکمیت قانون که توسط قانون اساسی تعریف شده است، تطبیقکننده قانون است. بناَ رهبران سیاسی به عنوان خادمانِ شهروندان از طریق سازوکار های مستقل انتخاب میشوند و در برابر مردم و قانون مسوول هستند. فیصله سیستم حقوقی ایالات متحده از طریق دیوان عالی و پس از مراحل دادگاهی، در سطح فدرال و در سطح ملی برای همه شهروندان اجراپذیر است. سرپیچی از فیصله های آن سبب افزایش موارد و اسناد برای متهم و احتمال محکومیت بیشتر دارد.
سوم، حسابدهی؛
نظام سیاسی و حقوقی امریکا به دموکراسی به عنوان ابزار نظارت بر حسابدهی دولت، رهبران سیاسی و سیستم قضایی به جامعه مینگرد. در امریکا دموکراسی تنها به معنای انتخابات نیست، بلکه به معنای حسابدهی در برابر عملکرد از طریق جامعهی مدنی است. شهروندان حق دارند تا از طریق ساختار های حقوقی در سطح حکومتهای فدرال رهبران سیاسی را مجبور و مکلف به حسابدهی سازند.
این سه عنصر اساسی آنقدر باهم تنیده هستند که هیچ قدرتمندی از چنبرهی حاکمیت نیرومند حقوقی آن برون نمیماند. تاریخ امریکا نشان داده است که رهبران سیاسی از رییسجمهور، اعضای کابینه، اعضای کانگرس، رهبران پر قدرت اقتصادی و فرهنگی نیز در گیر این حلقه پراقتدار قانون گیر مانده و مجازات شده اند.
ترامپ که رییسجمهور میلیاردر است، در برابر قانون مجبور میشود تمکین کند. همینکه پرونده جنایی به نامش ثبت شده است، سزای دردناکی است که تاریخ امریکا نظیرش را ندیده است. وقتی رییسجمهور ملیاردر در برابر حکم یک قاضی مجبور به تعظیم میشود، بزرگترین پیروزی حاکمیت قانون و شکست ننگین جنایتکاران است.
یادداشت: نقد های زیادی به ویژه از سوی حقوقدانان اروپایی در مورد سیستم عدلی و قضایی امریکا به ویژه در سطح فدرال وجود دارد. این نقد ها بیشتر در باب مراحل قبل از محاکم، جریان حاکم و پس فیصله های محاکم در برخی ایالات قابل توجه است. نقد دیگر در جایگاه حقوق بشر در این سه مرحله است که نیاز به بحثهای جدی دارد.
دکتر ملک ستیز
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است